#خاطرات | سوختگيرى با قرآن
از #تلاوت قرآن حضرت #امام_خمينى قدس سره بسيار شنيدهايم.
يكى از فقهاى شوراى نگهبان مىگفت:
امام روزى چندبار قرآن مىخواند، وسط كارهاى اجتماعىاش مىنشست و قرآن مىخواند.
آرى، انسان تا سوختگيرى نكند، قدرت حركت ندارد.
اگر پيوسته براند، سوخت تمام مىشود و به روغنسوزى مىافتد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | شرط براى تفريح
حضرت امام خمينى قدس سره در كنار درس و بحث به #تفريح هم علاقه داشت.
در جوانى روزهاى جمعه با طلاب براى تفريح از شهر خارج مىشدند؛ امّا قبل از حركت مىفرمود: به چند شرط با شما بيرون مىآيم:
١- نماز را #اوّل_وقت بخوانيم.
٢- در تفريح از كسى غيبت نشود.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | باز اين سيّد نمازش را نخوانده
يكى از علماى قم مىگفت: در مدرسه دارالشفا نزد #امام_خمينى قدس سره درس مىخواندم.
اواسط درس متوجّه شدم كه نمازم را نخواندهام، نزديك غروب آفتاب بود. پيش خود گفتم اگر وسط درس بلند شوم زشت است، به نظرم رسيد دستمالى جلوى بينىام بگيرم و به بهانۀ خون دماغ جلسه را ترك كنم. يكباره امام فرمود:
باز اين سيّد نمازش را نخوانده است!!
#کرامت
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | مظلوميّت دينداران
در رژيم طاغوت، وزير آموزش و پرورش به مدير يكى از دبيرستانهاى دخترانه به اعتراض گفته بود: چرا دانش آموزان شما با #چادر تردّد مىكنند؟
مدير گفته بود: آقاى وزير! فرض كنيد ما هم يك اقلّيت مذهبى هستيم، آنها در دين خود آزاد هستند، لااقل به اندازه يهودىها به ما آزادى بدهيد!
#حجاب
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | وقت ورزش
عدهاى از سران كشور خدمت حضرت امام بودند كه يك مرتبه امام ساعتشان 🕰 را نگاه كرده فرمودند: دير شد!
پرسيدند: آقا چى شده؟!
فرمود: وقت #ورزش دير شد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | گوهر #وقت 💎
وقتى كه امام خمينى قدس سره را به تركيه تبعيد كردند، با هواپيماى مسافربرى نبردند چون مىترسيدند امام مسافران را به شورش وادارد؛ لذا با هواپيماى بارى بردند.
ايشان از فرصت استفاده كرده و باب سخن را با خلبان باز مىكند.
وقتى به تركيه رسيدند، امام را در اتاقى محبوس كردند حتّى اجازه نمىدادند ايشان پردۀ اتاق را كنار بزند و از نور آفتاب استفاده كند و نگهبانى را براى ايشان گماشتند.
امام عزيز از اين #فرصت هم استفاده كرد و باب گفتگو را با نگهبان تُرك زبان باز كرده و مرتّب از كلمات تركى مىپرسيد.
عجب اين كه امام در همان اتاق تاريك در طول يك سال دو جلد تحريرالوسيله را نوشتند.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | #عزّت مسلمين
كانون پرورشفكرىكودكان و نوجوانان از حضرت امام سؤال كردند كه مىخواهيم بعضى از كتابهاى كودكان را از خارج تهيه و به زبان فارسى ترجمه كنيم، تكليف چيست؟
ايشان فرمودند: به شرطى اينكار را بكنيد كه كافر را براى بچه مسلمان #قهرمان نكنيد!
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | استفاده از عمر
🩺 پزشكان #امام_خمينى قدس سره به ايشان گفته بودند: شما بايد به پشت دراز بكشيد و پاهايتان را به صورت دوچرخه حركت دهيد.
يكى از همراهان امام مىگفت: وارد اتاق شدم و ديدم امام مشغول انجام اين دستور پزشك است.
👶🏻 نوهاش را روى سينهاش نشانده، تلويزيون 📺 را روشن كرده ولى صدايش را بسته و به صداى راديو📻 گوش مىدهد، 📿 ذكر هم مىگويد.
با خود گفتم: اين را مىگويند استفادۀ مفيد از #عمر.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#نهج_البلاغه
#فرازی_از_عهدنامه | ۷
📜 متن | ... وَ لاَ تُدْخِلَنَّ فِی مَشُورَتِکَ بَخِیلاً یَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ یَعِدُکَ الْفَقْرَ وَ لاَ جَبَاناً یُضْعِفُکَ عَنِ الاُْمُورِ وَ لاَ حَرِیصاً یُزَیِّنُ لَکَ الشَّرَهَ بِالْجَوْرِ فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى یَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ.
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
🗞️ ترجمه : هرگز بخيل را در #مشورت خود دخالت مده؛ زيرا تو را از احسان و نيکى کردن منصرف مى سازد و از تهیدستى و فقر مى ترساند.
و نيز با شخص ترسو مشورت مکن که روحيه تو را در انجام امور تضعيف مى کند.
و از مشورت با افراد حريص برحذر باش که حرص ورزيدن را از طريق ستمگرى در نظرت زينت مى دهند. زيرا «بخل» و «#ترس» و «حرص»، تمايلات گوناگونى هستند که جامع آنها «سوء ظن» به خداوند است.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
از این گونه مشاوران بپرهیز! 🚨
امام(علیه السلام) در این بخش از عهدنامه به مسأله مشاوران والى و صفات و ویژگى هاى آنها مى پردازد و جالب اینکه از اصل لزوم مشورت سخن نمى گوید؛ زیرا آن را امر مسلّمى فرض کرده که هر والى و زمامدار باید مشاورانى براى مسائل مختلف سیاسى و اقتصادى و نظامى داشته باشد تا با استفاده از افکار آنها بهترین راه را براى پیشبرد این امور برگزیند و از استبداد به رأى و تکیه بر افکار فردى بپرهیزد و مصالح رعایا تا آنجا که ممکن است رعایت شود.
امام(علیه السلام) مالک اشتر را از مشورت با سه گروه به شدّت برحذر مى دارد و آثار سوء مشورت با آنها را در عباراتى کوتاه و پرمعنا بیان مى دارد.
مى فرماید: «هرگز #بخیل را در مشورت خود دخالت مده؛ زیرا تو را از احسان و نیکى کردن منصرف مى سازد و از تهى دستى و فقر مى ترساند و نیز با شخص ترسو مشورت مکن که روحیه تو را در انجام امور تضعیف مى کند و از مشورت با افراد حریص برحذر باش که حرص ورزیدن را از طریق ستمگرى در نظرت زینت مى دهند»; (وَلاَ تُدْخِلَنَّ فِی مَشُورَتِکَ بَخِیلاً یَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ یَعِدُکَ الْفَقْرَ، وَ لاَ جَبَاناً یُضْعِفُکَ عَنِ الاُْمُورِ، وَ لاَ حَرِیصاً یُزَیِّنُ لَکَ الشَّرَهَ(۱) بِالْجَوْرِ).
امام(علیه السلام) در واقع او را به سه اصل توصیه مى کند: سخاوت، شجاعت و قناعت و توکل.
روشن است که مشورت با فرد بخیل جلوى سخاوت را مى گیرد و با شخص ترسو پایه هاى شجاعت را سُست مى کند و با حریص #قناعت را متزلزل مى سازد که لازمه آن ستم کردن بر رعایاست.
از سوى دیگر، در برابر امور رفاهىِ رعایا، بخیلان مانع مى شوند و در امور نظامى و نبرد با دشمنان ترسوها سنگ مى اندازند و در امور اقتصادى حریصان سدّ راهند؛ بنابراین مشاوران والى باید از میان کسانى انتخاب شوند که در شئون مختلف کشور او را یارى دهند و اراده و تصمیم وى را تقویت کنند و از امورى که مصالح مردم را برباد مى دهد برحذر دارند.
آن گاه امام در پایان این بحث به ریشه هاى این سه صفت زشت و ناپسند پرداخته و همه آنها را به یک اصل باز مى گرداند.
مى فرماید: «زیرا «بخل» و «ترس» و «حرص»، تمایلات گوناگونى هستند که جامع آنها «سوء» ظن به خداوند است»; (فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ(۲) شَتَّى یَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ).
امام(علیه السلام) در این جمله در واقع به روانکاوى عمیقى دست زده، مى فرماید:
← بخیلان اگر بخل مىورزند براى آن است که به فضل و مواهب الهى سوء ظن دارند و چنین مى پندارند که اگر امروز بخشش کنند فردا فقیر مى شوند و در مى مانند.
← و ترسوها به وعده الهى در مورد نصرت یاران حق بدگمانند و چنین مى پندارند که اگر عقب نشینى نکنند ممکن است تنها بمانند و نابود شوند.
← و حریصان اگر حرص را پیشه کرده اند به سبب آن است که توکل بر خدا ندارند و در واقع به قدرت خدا سوء ظن دارند.
آیات قرآن مجید نیز گواه بر این معانى است، در یک جا مى فرماید: «(الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً); شیطان شما را (هنگام انفاق) وعده فقر و تهى دستى مى دهد و به زشتى ها امر مى کند، ولى خداوند وعده آمرزش و فزونى به شما مى دهد».(۳)
در جاى دیگر مى فرماید: «(وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الاَْعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ); هرگز سُست نشوید! و غمگین نگردید; و شما برترید اگر ایمان داشته باشید».(۴)
همچنین در جاى دیگرى مى فرماید: «(وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لاَِنْفُسِکُمْ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ); و انفاق کنید که براى شما بهتر است; و کسانى که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند».(۵)
آنچه از کلام امام در این بخش عهدنامه آمده، شبیه چیزى است که در کلام پیغمبر اکرم هنگام توصیه به على(علیه السلام)وارد شده است.
در حدیثى از علل الشرایع مى خوانیم که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: «یَا عَلِیُّ لاَ تُشَاوِرْ جَبَاناً فَإِنَّهُ یُضَیِّقُ عَلَیْکَ الْمَخْرَجَ وَ لاَ تُشَاوِرِ الْبَخِیلَ فَإِنَّهُ یَقْصُرُ بِکَ عَنْ غَایَتِکَ وَ لاَ تُشَاوِرْ حَرِیصاً فَإِنَّهُ یُزَیِّنُ لَکَ شَرَّهَا وَ اعْلَمْ یَا عَلِیُّ أَنَّ الْجُبْنَ وَ الْبُخْلَ وَ الْحِرْصَ غَرِیزَةٌ وَاحِدَةٌ یَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ; اى على با ترسو مشورت نکن که راه هاى خروج از مشکلات را بر تو مى بندد و با بخیل مشورت مکن که تو را از رسیدن به هدف باز مى دارد و با حریص مشورت ننما؛ زیرا در میان دو چیز آنچه بدتر است براى تو زینت مى بخشد و بدان اى على که جبن و بخل و حرص به یک ریشه باز مى گردند و جامع آنها سوء ظن است».(۶)
نکته
اهمّیّت مشورت
در زندگى انسان ها موضوع مشورت از مهم ترین مسائل اجتماعى است و دلیل آن کاملا روشن است؛ زیرا از یک سو مشکلات اجتماعى و
حتى شخصى، غالباً داراى پیچیدگى هایى است و از سویى دیگر هر سرى را فکرى و هر کسى را رأى و هوشى است که اگر همگى تا آنجا که ممکن است براى حل مشکل دعوت شوند راه حل هاى روشنى به دست مى آید.
از این رو در #غررالحکم از امام(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «حَقٌّ عَلَى الْعاقِلِ أنْ یُضِیفَ إلى رَأیِهِ رَأْىَ الْعُقَلاءِ وَ یَضُمَّ إلى عِلْمِهِ عُلُومَ الْحُکَماءِ; سزاوار است انسان خردمند رأى عاقلان دیگر را به رأى خود اضافه کند و علوم دانشمندان را به علم خود ضمیمه نماید».(۷)
بدیهى است هر قدر کار مهم تر باشد اهمّیّت #مشورت بیشتر مى شود و تجربه نشان داده کسانى که کارهاى مهم خویش را با مشورت و صلاح اندیشى خردمندان انجام مى دهند کمتر گرفتار لغزش مى شوند و برعکس مستبدان به رأى که خود را از افکار دیگران بى نیاز مى بینند غالباً گرفتار اشتباهات پر هزینه و یا خطرناک مى گردد.
و لذا در کلمات نورانى و گهربار امام(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکَهَا فِی عُقُولِهَا; کسى که استبداد به رأى پیشه کند هلاک مى شود و کسى که با مردان صاحب نظر به مشورت بنشیند شریک عقل هاى آنها خواهد بود».(۸)
در حدیثى از #امام_حسن_مجتبى(علیه السلام) آمده است: «مَا تَشَاوَرَ قَوْمٌ إِلاَّ هُدُوا إِلَى رُشْدِهِمْ; هیچ گروهى مشورت نمى کنند مگر اینکه به خیر و صلاح خود مى رسند».(۹)
در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) این جمله حکمت آمیز از تورات نقل شده است: «مَنْ لَمْ یَسْتَشِرْ یَنْدَم; کسى که مشورت نکند پشیمان مى شود».(۱۰)
تفاوت نمى کند که انسان با عاقلان بالاتر از خود مشورت کند یا زیردست، چنان که از امام على بن موسى الرضا(علیهما السلام)نقل شده هنگامى که نام پدرش موسى بن جعفر را نزد او بردند فرمود: عقل ها با عقل او برابرى نداشتند; ولى با این حال گاه با غلامان سیاه مشورت مى کرد.
به آن حضرت عرض کردند: با چنین شخصى مشورت مى کنى! فرمود: «إِنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعالى رُبَّمَا فَتَحَ عَلَى لِسَانِه; اى بسا خداوند متعال کلید حل مشکل را بر زبان او قرار دهد».(۱۱)
جالب اینکه در مورد فلسفه هاى مشورت، افزون بر آنچه گذشت آمده است: اینکه دستور به مشورت تأکید شده براى این است که معمولاً طرف مشورت فکر خالصى درباره آن موضوع دارد؛ در حالى که مشورت کننده (چون منافعش مطرح است) فکر او مشوب به هوا و هوس است: (إنّما حُضَّ عَلَى الْمُشاوَرَةِ لاِنَّ رَأْىَ الْمُشیرِ صِرْفٌ وَ رَأْىُ الْمُسْتَشیرِ مَشُوبٌ بِالْهَوى).(۱۲)
البته همان گونه که در عبارت عهدنامه امام آمده است، با هر کَس نمى توان و نباید مشورت کرد; طرف مشورت باید فردى عاقل، با ایمان، و خیرخواه بوده باشد، لذا در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: مشورت باید با معیارهایش صورت بگیرد و گرنه ضررش بیشتر از سود آن است.
سپس امام چهار معیار براى مشورت ذکر مى کند:
۱. طرف مشورت فرد عاقلى باشد.
۲. آزاداندیش و متدین باشد.
۳. دوست مهربان باشد.
۴. او را از اسرار درونت آگاه سازى (تا شرایط تو را بداند و مشورت صحیح بدهد) سپس آن را مکتوم دارد.
در پایان حدیث مى فرماید: هرگاه این شرایط جمع شود مشورت کامل مى گردد و خیرخواهى به حد کمال مى رسد.(۱۳)
در دنیاى امروز مسأله مشورت و شورا بسیار گسترده تر از گذشته است و گاه انسان گمان مى کند که با گسترش مشورت، دنیا رو به صلاح خواهد رفت حال آنکه متأسّفانه این شوراها و مجالس مشورتى غالباً رنگ سیاسى به خود گرفته و در مسیر منافع افراد یا گروه هاى خاصى است و در حقیقت آن خلوص و قداست مشورت را از دست داده است.
نشانه روشن آن اینکه بسیارى از افراد یا گروه ها تلاش مى کنند با صرف هزینه هاى سنگین به عنوان نماینده براى این گونه جلسات انتخاب شوند; کارى که آشکارا مى گوید هدف تأمین مصالح توده هاى مردم نیست؛ بلکه بذرى مى پاشند تا بیشتر از آن به نفع خود درو کنند.
سخن درباره مشورت بسیار است هدف تنها اشاره کوتاهى در این باره بود و این بحث را با تأکید بر این نکته که طرف مشورت همواره مسئولیت سنگینى دارد با ذکر حدیثى پایان مى دهیم که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى گوید: «مَنِ اسْتَشَارَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَلَمْ یَمْحَضْهُ النَّصِیحَةَ سَلَبَهُ اللهُ لُبَّهُ; کسى که برادر مؤمنش از او مشورت بخواهد و او در مقام مشورت خالصانه خیرخواهى نکند خدا عقل او را از وى خواهد گرفت».(۱۴)
پاورقی :
[ ۱ ] . «الشَّرَه» به معناى حرص شديد است.
[ ۲ ] . «غَرائز» جميع غريزه به معناى طبيعت و قريحه و انگيزه هاى متمرکز درون ذات انسان يا جانداران ديگر است←از ريشه «غَرْز» بر وزن «قرض» به معناى سوراخ کردن گرفته شده گويى درون انسان را سوراخ مى کنند و انگيزه اى در آن جاى مى دهند.
[ ۳ ] . بقره، آيه ۲۶۸.
[ ۴ ] . آل عمران، آيه ۱۳۹.
[ ۵ ] . تغابن، آيه ۱۶.
[ ۶ ] . علل الشرايع، ج ۲، ص ۵۵۹، ح ۱. بايد توجّه داشت که اگر در کلام امام «غَرائِزَ شَتّى» آمده است و در کلام پيغمبر «غَريزَةٌ واحِدَة» به سبب نگاه کردن به اين سه موضوع از زواياى مختلف است. به حسب ظاهر از هم جدا هستند; ولى در واقع به يک اصل باز مى گردند.
[ ۷ ] . غررالحکم، ح ۴۹۶.
[ ۸ ] . نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۶۱.
[ ۹ ] . بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۴.
[ ۱۰ ] . همان مدرک، ج ۷۴، ص ۴۳، ح ۱۳.
[ ۱۱ ] . همان مدرک، ج ۷۲، ص ۱۰۱، ص ۲۵.
[ ۱۲ ] . غررالحکم، ح ۱۰۰۴۹.
[ ۱۳ ] . بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۱۰۲، ح ۳۰.
[ ۱۴ ] . بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۱۰۴، ح ۳۶.
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
#خاطرات | قهر با ظالم
در طول ١٤ سالى كه حضرت امام در نجف بودند، هر شب به حرم #حضرت_اميرالمؤمنين عليه السلام مىرفتند.
يك شب امام به حرم نرفتند، بعداً معلوم شد كه در آن شب سفير ايران يعنى نمايندۀ شاه به حرم آمده و فيلمبردارى مىشده است.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | احترام به اموال عمومى
شهيد حاج آقا مصطفى خمينى مىفرمود: در خدمت حضرت امام در شهر همدان قدم مىزديم، به پاركى رسيديم كه چمن بود.
حضرت امام مسافت بسيار طولانى را طى كرد تا پايش را روى چمن نگذارد و فرمود: ما رژيم طاغوت را قبول نداريم، ولى اين چمنها با پول مردم درست شده و من پا روى آن نمىگذارم.
#بیت_المال
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | عزّت نفس
زمانى كه حضرت امام در نجف بودند، در جلسهاى كه همه علما بودند، نماينده صدام وارد شد.
البته در آن زمان كسى نمىدانست كه صدام چه جرثومهاى است. عدّهاى جلو پاى نماينده صدام بلند شدند؛ امّا امام بلند نشد!!
#عزت_نفس
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات |تواضع عالم
شور و شوق انقلابى، همۀ شهرها را فراگرفته بود.
جوانان انقلابى جهرم نيز انتظار داشتند حضرت #آية_اللّه_حقشناس -يكى از علماى وارسته ديار فارس و از عاشقان امام خمينى ره با حرارت بيشتر وارد صحنه شود، ايشان هم مىفرمود: بايد از طرف امام دستور برسد تا ما نيز حركت كنيم.
جوانان انقلابى گفتند: بايد حال اين پيرمرد را بگيريم!
به در خانۀ او رفتند و گفتند: شما آخوند انقلابى نيستى، شما آخوند عصر ناصرالدين شاه هستى، شما به درد صد سال پيش مىخورى.
ايشان در جواب آنان با خوشرويى فرمود: به جدّم قسم به درد صد سال پيش هم نمىخورم، حالا بيائيد داخل منزل تا با هم يك چايى بخوريم.
جوانها به هم نگاهى كرده و خود را خلع سلاح ديدند.
#تواضع
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات |هديه و پيوند دلها 🎁
ايامى كه امام خمينى قدس سره در نوفل لوشاتو فرانسه بودند، با تولّد #حضرت_مسيح عليه السلام مقارن شد.
امام فرمودند: هدايا و آجيل و شيرينىهايى كه دوستان براى ما آوردهاند همه را بستهبندى كنيد و به همسايهها #هديه دهيد.
امام با اين ابتكارش آنچنان دلهاى همسايههاى مسيحى را جذب كرد كه شبى كه نوفل لوشاتو را ترك مىكرد، با بدرقۀ پرشكوه و بسيار عاطفى آنان روبرو گشت.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | خطيب زيرك
#شهيد_هاشمى_نژاد مىفرمود: زمان طاغوت براى سخنرانى بر فراز منبر رفتم.
در بين جمعيّت يك نفر ساواكى گفت: براى سلامتى شاهنشاه صلوات ختم كنيد.
با توجّه به حساسيت رژيم نسبت به من و اينكه دستگاه ضبط صوتى صداى مرا ضبط مىكرد، مانده بودم چه كنم؟ و چگونه با اين منكر بزرگ برخورد كنم.
روى منبر نشستم و مدّتى با قيافۀ عبوس و معنادار به شخص ساواكى خيره شدم.
با اين كار مردم متوجّه او شدند و او خجالت زده و شرمنده شد و بعد شروع به سخنرانى نمودم.
مطلبى از من ضبط نشد؛ امّا تنبيه صورت گرفت.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | سكوت معنادار
در زمان ستمشاهى پهلوى در ماه محرم، هيئت عزادارى در اهواز به راه افتاد.
آنان بدون اينكه نوحهاى بر زبان داشته باشند با سكوت محض حركت مىكردند.
ساواك آنها را دستگير كرد، گفتند: ما كه جرم و گناهى انجام ندادهايم و حرفى نزدهايم!
ماموران گفتند: سكوت شما بدتر بود؛ اگر شعار مىداديد از اين سكوت بهتر بود، ما از #سكوت شما سوختيم.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | ظلم به #افكار_عمومى
عالمى فرزانه در مجلسى نشسته بود. بدون هماهنگى با ايشان، گروهى گفتند: صلوات بفرستيد تا آقا منبر تشريف ببرند، آقا گفت: من مطالعه نكردهام و آمادگى ندارم.
گفتند: هر كَس مىخواهد آقا صحبت كند صلوات بلندتر ختم كند. آقا گفت: من #مطالعه ندارم.
بالاخره با صلوات سوّم به زور ايشان را بالاى منبر فرستادند.
ايشان هم گفت: «بسماللّه الرّحمن الرّحيم» حالا كه با زورِ صلوات مرا بالاى منبر فرستاديد، پس خوب گوش كنيد تا مطلبى برايتان بگويم. بىمطالعه حرف زدن ظلم به افكار مردم است.
و السلام عليكم ورحمة اللّه و بركاته.
سپس از منبر پايين آمد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────