eitaa logo
📚📖 مطالعه
100 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
174 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... @athar_shahid و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
| ۱۱۳ ❒ پسرانت چه شدند؟ ╔═ೋ✿࿐ پس از شهادت علی علیه السلام و تسلط مطلق معاویة بن ابی سفیان بر خلافت اسلامی، خواه و ناخواه برخوردهایی میان او و یاران صمیمی علی علیه السلام واقع می‌شد. همه کوشش معاویه این بود تا از آنها اعتراف بگیرد که از دوستی و پیروی علی سودی که نبرده‌اند سهل است، همه چیز خود را در این راه نیز باخته‏اند. سعی داشت یک اظهار ندامت و پشیمانی از یکی از آنها با گوش خود بشنود؛ اما این آرزوی معاویه هرگز عملی نشد. پیروان علی علیه‌السلام بعد از شهادت آن حضرت، بیشتر واقف به عظمت و شخصیت او شدند. از این رو بیش از آنکه در حال حیاتش فداکاری می‌کردند، برای دوستی او و برای راه و روش او و زنده نگه داشتن مکتب او جرئت و جسارت و صراحت به خرج می‌دادند. گاهی کار به جایی میکشید که نتیجه اقدام معاویه معکوس می‌شد و خودش و نزدیکانش تحت تأثیر احساسات و عقاید پیروان مکتب علی علیه‌السلام قرار می‏گرفتند. یکی از پیروان مخلص و فداکار و با علی علیه‌السلام، عدی پسر حاتم بود. عدی در رأس قبیله بزرگ «طی» قرار داشت. او چندین پسر داشت. خودش و پسرانش و قبیله‏اش سرباز فداکار علی بودند. سه نفر از پسرانش به نام «طرفه» و «طریف» و «طارف» در صفین در رکاب علی علیه‌السلام شهید شدند. پس از سالها که از جریان صفین گذشت و علی علیه السلام به شهادت رسید و معاویه خلیفه شد، تصادفات روزگار عدی بن حاتم را با معاویه مواجه کرد. معاویه برای آنکه خاطره تلخی برای عدی تجدید کند و از او اقرار و اعتراف بگیرد که از پیروی علی علیه‌السلام چه زیان بزرگی دیده است، به او گفت: «این الطرفات؟ پسرانت «طرفه» و «طریف» و«طارف» چه شدند؟ در صفین پیشاپیش علی بن ابی طالب شهید شدند. علی انصاف را درباره تو رعایت نکرد. چرا؟ چون پسران تو را جلو انداخت و به کشتن داد و پسران خودش را در پشت جبهه محفوظ نگاه داشت. من انصاف را درباره علی رعایت نکردم. چرا؟ برای اینکه او کشته شد و من زنده مانده‏ام. می‏بایست جان خود را در زمان حیات او فدایش می‌کردم. معاویه دید منظورش عملی نشد. از طرفی خیلی مایل بود اوصاف و حالات علی علیه‌السلام را از کسانی که مدتها با او از نزدیک به سر برده‌اند و شب و روز با او بوده‌اند بشنود. از عدی خواهش کرد اوصاف علی را همچنانکه از نزدیک دیده است برایش بیان کند. عدی گفت: «معذورم بدار.». حتما باید برایم تعریف کنی. به خدا قسم علی بسیار دوراندیش و نیرومند بود. به عدالت سخن می‌گفت و با قاطعیت فیصله می‌داد. علم و از اطرافش می‏جوشید. از زرق و برق دنیا متنفر و با شب و تنهایی شب مأنوس بود. زیاد اشک می‏ریخت و بسیار فکر می‌کرد. در خلوتها از نفس خود حساب میکشید و برگذشته دست ندامت می‏سود. لباس کوتاه و زندگی فقیرانه را می‏پسندید. در میان ما که بود مانند یکی از ما بود. اگر چیزی از او می‌خواستیم می‏پذیرفت و اگر به حضورش می‌رفتیم ما را نزدیک خود می‌برد و از ما فاصله نمی‏گرفت. با این همه آنقدر با هیبت بود که در حضورش جرئت تکلم نداشتیم، و آنقدر عظمت داشت که نمی‌توانستیم به او خیره شویم. وقتی که لبخند می‏زد دندانهایش مانند یک رشته مروارید آشکار می‌شد. اهل دیانت و تقوا را احترام می‌کرد و نسبت به بینوایان مهر می‏ورزید. نه نیرومند از او بیم ستم داشت و نه ناتوان از عدالتش نومید بود. به خدا سوگند یک شب به چشم خود دیدم در محراب عبادت ایستاده بود، در وقتی که تاریکی شب همه جا را فرا گرفته بود، اشکهایش بر چهره و ریشش می‏غلتید، مانند مارگزیده به خود می‏پیچید و مانند مصیبت دیده می‏گریست. مثل این است که الآن آوازش را می‏شنوم. او خطاب به دنیا می‌گفت: «ای دنیا متعرض من شده‌ای و به من رو آورده‌ای؟ برو دیگری را بفریب (یا هرگز فرصتی اینچنین تو را نرسد)، تو را سه طلاقه کرده‌ام و رجوعی در کار نیست، خوشی تو ناچیز و اهمیتت اندک است. آه آه از توشه اندک و سفر دور و مونس کم. سخن عدی که به اینجا رسید، اشک معاویه بی‏اختیار فروریخت. با آستین خویش اشکهای خود را خشک کرد و گفت: «خدا رحمت کند ابوالحسن را، همین‌طور بود که گفتی. اکنون بگو ببینم حالت تو در فراق او چگونه است؟» شبیه حالت مادری که عزیزش را در دامنش سر بریده باشند. آیا هیچ فراموشش می‌کنی؟ آیا روزگار می‌گذارد فراموشش کنم‏؟ [¹] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [۱] . الکنی والالقاب، ج 2/ ص 105، نقل از کتاب المحاسن والمساوی ابراهیم بن محمد بیهقی از اعلام قرن سوم هجری ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
(علیه السلام) : 🖌 دو گرسنه هرگز سير نشوند : طالب و طالب دنيا 📘 457 ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │💌 @arame_janam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
أَ رَأَیْتَ مَنْ حَمَلوا عَلَی الْاَعْوادِ أَ رَأَیْتَ كَیْفَ خَبا ضِیاءُ النّادی «دیدی این چه كسی بود كه روی این چوبهای تابوت حملش كردند؟! آیا فهمیدی كه چراغ محفل ما عهد خاموش شد؟! این یك كوه بود كه فرو ریخت. . . » برخی آمدند به او عیب گرفتند كه آیا یك سید، اولاد پیغمبر، یك عالم بزرگ اسلامی، یك مرد كافر را این طور مدح می كند؟! گفت: بله، «اِنَّما رَثَیْتُ عِلْمَهُ» من علمش را مرثیه گفتم، مرد عالمی بود، من او را به خاطر علمش مرثیه گفتم. (در این زمان اگر كسی چنین كاری كند از شهر بیرونش می كنند. ) جرجی زیدان بعد از آنكه این داستان را نقل می كند می گوید: ببینید سعه ی صدر را، یك سید اولاد پیغمبر مثل سید رضی با اینهمه عظمت روحی و این مقام شامخ سیادت و علمی [یك كافر را چنین مدح می كند. ] بعد می گوید «همه ی اینها ریشه اش از دربار خلفا بود كه اینها مردمانی واسع الصدر بودند. » این به دربار خلفا مربوط نیست. سید رضی شاگرد علی بن ابی طالب است كه نهج البلاغه را جمع كرده. او از همه ی مردم به دستور جدش پیغمبر صلی‌الله علیه وآله و علی بن ابی طالب عایهماالسلام آشناتر است كه می گوید و در هر جا كه باشد محترم است. اینها عواملی بود كه این شور و نشاط علمی را به وجود آورد و قهراً این زمینه را برای علیه‌السلام فراهم كرد. پس در واقع بحث ما این شد كه برای امام صادق علیه‌السلام اگر چه زمینه برای زعامت فراهم نشد و اگر فراهم می شد مسلّم آن زمینه از همه ی زمینه ها بهتر بود، ولی یك زمینه ی دیگری فراهم بود و حضرت از آن زمینه استفاده كرد به طوری كه تحقیقاً می توان گفت حركتهای علمی دنیای اسلام اعمّ از شیعه و سنی مربوط به امام صادق علیه‌السلام است. حوزه های شیعه كه خیلی واضح است، حوزه های سنی هم مولود امام صادق علیه‌السلام است، به جهت اینكه رأس و رئیس حوزه های سنی «جامع ازهر» است كه از هزار سال پیش تشكیل شده و جامع ازهر را هم شیعیان فاطمی تشكیل دادند، و تمام حوزه های دیگر اهل تسنن منشعب از جامع ازهر است، و همه ی اینها مولود همین استفاده ای است كه امام صادق علیه‌السلام از وضع زمان خودش كرده است. این مطلب لااقل به صورت یك مسأله مطرح است كه آیا برای امام صادق علیه‌السلام بهتر بود این زمینه را از دست بدهد و برود بجنگد و در راه مبارزه ی با ظلم كشته شود؟ یا اینكه از این زمینه ی عالی استفاده كند؟ اسلام كه تنها مبارزه ی با ظلم نیست، اسلام چیزهای دیگر هم هست. بنابراین من این مطلب را فقط به عنوان یك زمینه و یك تفاوت عصر امام صادق علیه‌السلام با عصرهای دیگر عرض كردم كه اگر امام صادق علیه‌السلام از این زمینه استفاده نمی كرد جای این سؤال بود كه اگر ائمه، حكومت و خلافت می خواستند مگر جز برای این می خواستند كه اسلام را نشر دهند؟ چرا از این زمینه ی مساعد استفاده نكردند و باز خودشان را به كشتن دادند؟ جوابش این است كه در وقتی كه زمینه، مساعد بود چنین نبود كه زمینه ی مساعد را از دست بدهند. برای حضرت رضا علیه‌السلام هم یك فرصت مناسب همین بود كه در مجلس مأمون راه یافت و از آن مجلس صدای خودش را بلند كرد. شاید حضرت رضا علیه‌السلام دو سال بیشتر نزد مأمون نبود، ولی آنچه كه از حضرت رضا علیه‌السلام از همان دوره ی بودنش با مأمون نقل شده از بقیه ی مدت عمر حضرت نقل نشده است. و صلّی اللّه علی محمد و آله الطاهرین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [1] . بقره/269. [2] . ابو اسحاق صابی مسلمان نبود، صابئی بود (درباره ی مذهب صابئین خیلی حرف است. برخی گفته اند مذهب صابئی ریشه ی مجوسی داشته ولی یك نحله ی مسیحی است. امروز راجع به این مذهب خیلی بحثهاست كه ریشه ی آن چیست) و بسیار دانشمند و مرد مؤدبی بود، و چون ادیب بود خیلی علاقه مند به ادبیّت قرآن بود و خیلی هم به آیات قرآن استشهاد می كرد. ماه رمضان چیزی نمی خورد. می گفتند تو كه مسلمان نیستی چرا چیزی نمی خوری؟ می گفت: ادب اقتضا می كند كه من با مردم زمان خودم هماهنگی داشته باشم. [3] . این قصیده را در داستان راستان نقل كرده ام. ╭═══════๛- - - ┅ ╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
و نیز منقول است که شخصی از ثروتمندان بر واعظی گذشت که می گفت : ( عجبتُ مِن ضعیفٍ یعصی قویّاً ؛ یعنی در شگفتم از بنده ناتوانی که مخالفت می کند امر خدای توانا را ) این سخن در او اثر کرد و تمام گناهان را ترک نمود و رو به خیر آورد تا یکی از خوبان روزگار شد. شاید او بسیار کلمات موعظه و شنیده بود؛ اما نجات کلی و بیداری او را خداوند در این کلمه قرار داده بود. به عبداللّه بن مبارک گفتند تا کِی تو در طلب حدیث و علم هستی ؟ گفت نمی دانم، شاید آن سخن که رستگاری من در آن است هنوز نشنیده باشم . و لذا عالم ربانی مرحوم شیخ جعفر شوشتری در منبر دعا می کرد و عرض می نمود پروردگارا ! مجلس ما را مجلس موعظه قرار ده و می فرموده هنگامی مجلس موعظه است که شنونده اگر اهل معصیت است پشیمان شود و گناه را ترک کند و اگر اهل طاعت است، شوقش در زیادتی طاعت و سعی او در بیشتر شود . و بالجمله عالم و غیر عالم همه باید در مجلس وعظ به قصد اندرز گرفتن و متنبّه شدن و عمل به آن حاضر شوند؛ نادان برای دانستن و دانا برای یادآوری. و اخبار وارده در فضیلت مجلس موعظه بسیار است و برای شناختن اهمیت آن کافی است دانسته شود موعظه غذای روح و حیاتبخش دل است چنانچه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به فرزندش امام مجتبی علیه السلام می فرماید : ( اَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَهِ ) و رسوا کننده نفس و شیطان و نجات دهنده از شرّ آنهاست و موجب برطرف شدن وساوس و اضطرابات و پیدایش امنیت و آرامش خاطر است : ( اَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمئِنُّ الْقُلُوبُ )¹ چه اشخاصی که بواسطه فشار وساوس و خیالات شیطانی آماده انتحار ( خودکشی ) شدند و به وسیله برخورد بموعظه، آرامش خاطری نصیبشان شده و قرار گرفتند. ناگفته نماند کسیکه بمجلس موعظه و برخورد بکسی که او را موعظه کند دسترسی نداشته باشد، باید از مراجعه بمواعظ مدوَّنه بهره مند شود که در رأس آنها قرآن مجید است. 🔍 با دقّت و تدبّر در تفسیر آیات آن و بعد ترجمه و شرح نهج البلاغه و خطبه های بلیغه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام که شرح دهنده و بیان کننده آیات قرآن مجید است و بعد ترجمه جلد 17 بحارالانوار که مواعظ رسول خدا ( صلوات الله علیه وآله ) و ائمه هدی (علیهم‌السلام) را جمع نموده و بعد کتب اخلاقی مانند معراج السعاده نراقی و عین الحیوٰة مجلسی و سایر کتابهائیکه در آنها مواعظ بزرگان دین نقل شده است . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- سوره رعد، آیه 28. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/48133 ╭═══════๛ - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
هدایت شده از تلاوت
05 Hekmatane (1402-10-29) Masjed Saheb Al Zaman _ Tehran 44100 1_01.mp3
زمان: حجم: 21.29M
🔉 🔸 جلسه پنجم 📌 بررسی و تفسیر سوره مبارکه لقمان ⚜ معنای حکمت: فهم صحیح هست‌ها و باید‌ها [2:15] 🔻 هست‌ها یا است‌ها => حکمت نظری [5:58] 🔺 باید‌ها => حکمت عملی ⚜ هست‌ها و باید‌ها در بیان حضرت لقمان (علیه‌السلام) 1⃣ 'نباید' برای خدا شریک قائل شوی، چون شرک ظلم عظیم 'است' [9:09] * دزدیدن علف؛ حد نهایی جرم در نگاه گوسفند [10:55] * توحید؛ بزرگترین و اصلی ترین چالش همه انبیاء [12:07] 2⃣ 'باید' مراقب دستورات الهی بود، چون خداوند لطیف خبیر 'است' [13;01] 3⃣ باید نماز را اقامه نمود، چون نماز تصدیق عبودیت خدای متعال 'است' [14:06] * اشتباه در باید‌ها و هست‌ها: من نماز نمی‌خوانم اما در عوض اهل دزدی هم نیستم! [14:36] * لبخند به بی نماز در جهت تصدیق عمل او => گناهی برابر با هفتاد بار تخریب کعبه [20:06] 🔻 دستور به اقامه نماز => پاک کننده درونی از منکرات [24:00] 🔺 دستور به امر به معروف و نهی از منکر => پاک کننده جامعه از منکرات ❇️ کارکرد رأی ما در چیست؟ [28:57] 4⃣ باید در تنش‌های زندگی صبر کرد، چون صبر اساسی‌ترین ویژگی برای رشد است [31:39] 5⃣ نباید در زمین با حال تکبر و فخرفروشی راه بروی، چون خداوند خیال پردازِ فخرفروش را دوست ندارد [34:37] 6⃣ باید در صحبت کردن اعتدلال داشت، چون نامعتدل‌ترین صدا، صدای الاغ است [36:25] * چه زمانی خداوند به حضرت یحیی (علیه‌السلام) حکمت بخشید؟ [41:02] * تفاوت بازی و ورزش [42:18] سخن آمیز امام جواد (علیه‌السلام): من برای بازی خلق نشده‌ام [47:31] ⏰ مدت زمان: ۵۲:٠٨ 📆 ١۴٠٢/۱۰/۲۹ │✨ @Nafaahat ╰๛- - - -
📚📖 مطالعه
🔉#حکمتانه 🔸 جلسه پنجم 📌 بررسی و تفسیر سوره مبارکه لقمان ⚜ معنای حکمت: فهم صحیح هست‌ها و باید‌ها [
🎧 برای شنیدن قسمت مورد نظر رو دقیقه 🖱 کنید ... 20:00 | اهمیت 28:57 | اهمیت 47:31 | ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
بیان علی علیه السلام ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ قبل از اینكه اولین حادثه ی تاریخی در این زمینه را عرض كنم، جمله هایی از علی علیه السلام را- كه در است و من از مرحوم آیة اللّه العظمی بروجردی شنیدم كه این جمله ها متواتر است یعنی تنها در نهج البلاغه نیست و سندهای متواتر دارد- نقل می كنم. امیر المؤمنین علیه‌السلام در آن مصاحبه ای كه با كمیل بن زیاد نخعی كرده است [مطالبی در این باب بیان نموده است ] كه كمیل می گوید شبی بود، علی علیه السلام دست مرا گرفت (ظاهراً در كوفه بوده است) ، مرا با خودش برد به صحرا، «فَلَمّا اَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَداءَ» به صحرا كه رسیدیم یك نفس خیلی عمیقی، یك آهی از آن بُن دل بركشید و آنگاه درد دلهایش را شروع كرد؛ آن تقسیم بندی معروف: «اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ» [1]مردم سه دسته هستند: عالم ربّانی، متعلّمین و مردمان هَمَجٌ رَعاع، و بعد شكایت از اینكه كمیل! من آدم لایق پیدا نمی كنم كه آنچه را می دانم به او بگویم. 👥 یك افرادی آدمهای خوبی هستند ولی احمقند، 👥 یك عده ای افراد زیركی هستند ولی دیانت ندارند و دین را وسیله ی دنیاداری قرار می دهند. مردم را تقسیم بندی كرد و همه شكایت از تنهایی خود: كمیل! من احساس تنهایی می كنم، من تنهایم، ندارم آدم قابل و لایق كه اسراری را كه در دل دارم به او بگویم. در آخر یك مرتبه می گوید: بله، البته زمین هیچ گاه خالی نمی ماند: اَللّهُمَّ بَلی ! لا تَخْلُو الْاَرْضُ مِنْ قائِمٍ للّهِ بِحُجَّةٍ، اِمّا ظاهِراً مَشْهوراً، وَ اِمّا خائِفاً مَغْموراً، لِئَلّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللّهِ وَ بَیِّناتُهُ . . . یَحْفَظُ اللّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَیِّناتِهِ، حَتّی یودِعوها نُظَراءَهُم وَ یَزْرَعوها فی قُلوبِ اَشْباهِهِمْ [2] فرمود: بله، در عین حال هیچ وقت زمین از حجّت خدا خالی نمی ماند، یا حجت ظاهر آشكار و یا حجتی كه از چشمها پنهان و غایب است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [1] . اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعالِمٌ رَبّانِیٌّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیلِ نَجاةٍ، وَ هَمَجٌ رَعاعٌ. [2] . نهج البلاغه، 147. │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
و اما شرعاً ؛ پس از اینکه از برهانِ امکان و حدوث به یقین دانسته شد که کره زمین و موجودات در آن و سایر اجزاء جهانِ هستی تماماً آفریده شده حضرت آفریدگار است و عموماً پدید آمده از و قدرت بی نهایت اوست و همه از عرش تا فرش از درّه تا ذرّه تحت و تدبیر حضرت رب العالمین می باشد ؛ بنابراین ، حوادثی هم که در کره زمین پدید می آید آنها هم از خداوند جهان آفرین است . 🤔 آیا عقلاً می توان پیدایش حادثه را از خود آن دانست؟ آیا ممکن است در ملک خدا و آفریده شده او حادثه ای بدون اذن و مشی‍ّت او پدید آید در حالی که برگی از درخت نمی افتد و قطره ای باران نمی بارد مگر به اذن او جل جلاله¹. اسباب طبیعی برای حوادث اگر گفته شود این حوادث را اسبابی است که دیده و شناخته شده است مثلاً سبب سیلهای بنیانکن همان بارانهای شدید پی در پی است و سبب زمین لرزه، بخارهای متراکم جوف زمین است که حرکت کرده و از محلی می خواهد خارج شود یا سیلهایی است که در جوف زمین به حرکت می آید . سببیّت سبب از مسبب است در پاسخ گوییم سلسله اسباب و مسبَّبات و ارتباط معلولات به علل آنها را منکر نیستیم و می گوییم خراب شدن بناها از سیلاب است و آن بارانی است که از ابر ریزش کرده و ابر هم بخارهایی است که از دریاها به سبب تابش حرارت آفتاب برخاسته یا مثلاً پیدایش میوه از درخت است و درخت هم از تخمی که در زمین افشانده شده و آب به آن رسیده حاصل شده و نیز پیدایش حیوان از نطفه می باشد و نطفه هم از جفت شدن نر با ماده پدید آمده و هکذا؛ لکن کلام در پیدایش اسباب و ظهور خاصیت و اثر آنهاست و گوییم چنانی که به حکم قطعی عقلی، اصل هستیِ هر سببی از خودش نیست و از آفریده شده ای مانند خودش هم هست نشده بلکه خدای جهان آفرین او را آفریده، همچنین خاصیت و سببیت او هم از خودش نیست و خدای مسبِّب الأسباب آن را سبب پیدایش چیز دیگر قرار داده و مربی و مدبر در تمام اجزاء هستی اوست و لاغیر و شریکی برای او نیست ( و این مطلب در بحث توحید افعالی از کتاب به تفصیل نوشته شده است ) مثلاً چنانی که اصل پیدایش آب از خداست، تبدیل آن به بخار هنگام تابش آفتاب و به صورت ابر درآمدن بخار و سپس ریزش باران از آن تماما به تدبیر و اذن خداست که در هرجا و هر اندازه که مشیّت و او اقتضا کند می ریزد و نیز سیلاب شدنش و خرابی رساندنش هم وابسته به اذن و مشیت اوست. و نیز چنانی که پیدایش بخارها در جوف زمین از خدای زمین آفرین است، قدرت آن به طوری که زمین به این سنگینی را می لرزاند کماً و کیفاً یعنی اندازه لرزش و آثار آن همه از خداوند می باشد چه زمین لرزه هایی که در بیابانها واقع می شود و هیچ زیانی به بشر نمی رسد و چه زلزله های شدیدی که در آبادیها پدید می آید و خشتی از دیواری نمی افتد و گاهی هم که حکمت و مشیت اقتضا کند، بنیانهای محکم را از بیخ و بُن خراب کرده و آن را زیر و زبر می کند و بشر را بیچاره و درمانده می نماید : ( هیچ مصیبت و بلایی نرسد در زمین و نه در نفسهای خودتان مگر اینکه در لوح محفوظ ثبت شده است پیش از آنکه آن را بیافرینیم )² هفت خصلت شرط حوادث علیه السّلام فرمود : ( نه در زمین و نه در آسمان چیزی نباشد جز با این هفت خصلت، به مشیت و اراده و قدر و قضاء و اذن و کتاب و أجل ، هرکه گمان برد که می تواند یکی از اینها را نقض کند محققا کافر است )³ و در حدیث دیگر حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام فرمود : (هر که جز این معتقد باشد محققاً بر خدا بسته یا بر خدا رد کرده است) . از این بیان کوتاه به خوبی دانسته شد که زمین لرزه و سایر حوادث عموماً به اذن و مشیت خداوند است . آیا از خشم خداست ؟ 🤔 اگر پرسیده شود آیا حوادث موحشه را می توان خشم خداوند نامید ؟ ✅ آن است که واجب است اعتقاد و یقین داشت که خداوند در برابر افعال اختیاری بشر خوشنود و ناخوشنود و دارای لطف و قهر است ؛ یعنی کردارهای نیک بشر مورد رضا و خوشنودی خداست چنانی که کردارهای زشت و ناروایش مورد خشم خداوند است لکن واجب است انسان بداند که رضا و سخط خدا مانند خوشنودی و خشم مخلوق نیست. --------------------------------------------------- 1- (وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ اِلاّ یَعْلَمُها)، (سوره انعام ، آیه 59) 2- ما اَصابَ مِنْ مُصیبهٍ فِی اْلاَرْضِ وَلا فی اَنْفُسِکُمْ اِلاّ فی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَبْرَئَها، سوره مبارکه حدید، آیه 22 3- لا یَکُونُ شَیْءٌ فِی اْلاَرْضِ وَ فِی السَّماءِ اِلاّ بِهذِهِ الْخِصالِ السَّبعِ بِمَشِّیَهٍ وَ اِرادَهٍ وَ قَدَرٍ و َقَضاءٍ وَ اِذنٍ وَ کِتابٍ و أجلٍ فَمَنْ زَعَمَ اَنَّهُ یَقْدِرُ عَلی نَقْضِ واحِدَهٍ فَقَدْ کَفَرَ. (اصول کافی ). 【۵ از ۷ 】
14.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| خیلی جالبه 👌 خداوند رو می بینی؟ ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
هدایت شده از نهج البلاغه
📃 🔊 🗞 📜 📘 ره 📗 (ره) 📕 (ره) 📖 ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
📃 🔊 | 🗞 | 📜 ༻⃘⃕ ࿇༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ 📘 ره 📗 (ره) 📕 (ره) 📖 ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
📃 🔊 | 🗞 | 📜 ༻⃘⃕ ࿇༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ 📖 متن ؛ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📘 ره 📗 (ره) 📕 (ره) ♻️ 🌊 🎧 صوت : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎞 ویدئو : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | 📖 ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────