eitaa logo
📚📖 مطالعه
72 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
84 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۰/۲ ... اما قضات عدل تمام دستگاه دادگسترى اسلام را فرا مى گیرد که در رأس آن قضات اند. عُمّال انصاف و رفق، اشاره به فرمانداران و بخشدارانى است که براى اداره شهرها و بخش هاى مختلف کشور اسلام تعیین مى شوند و اضافه آن به انصاف و رفق اشاره به این است که باید از میان کسانى انتخاب شوند که واجد این دو صفت برجسته اند; هم اهل انصاف باشند و حق را به حق دار برسانند و هم با مردم با محبّت و رفق و مدارا رفتار کنند. اما اهل جزیه و خراج اشاره به دو گروه از شهروندان کشور اسلام است; اهل جزیه غیر مسلمانانِ اهل کتاب اند که در پناه حکومت اسلامى زندگى مى کنند و هر ساله مالیات سرانه اى که غالباً مبلغ اندکى است مى پردازند و حکومت اسلام مدافع حقوق آنها و حافظ جان و مال و ناموس آنهاست. گروه دوم کشاورزانى هستند که اراضى متعلق به جامعه اسلامى را (به نام اراضى خراجیه) در اختیار دارند و کشاورزى و باغدارى مى کنند و هر سال مبلغى به عنوان خراج که در واقع مال الاجاره آن اراضى است مى پردازند. اما تجار و اهل صناعات که به عنوان قشر مهم دیگرى از آنها یاد شده قسمت مهمى از جامعه اسلامى را در آن روز و مخصوصاً امروز تشکیل مى دهند که امام در ادامه این عهدنامه توصیه هاى متعددى درباره آنها دارد. آخرین گروه که به عنوان طبقه پایین از آنها یاد شده افراد پیر و ناتوان و از کار افتاده و نیازمندند که امام در ادامه این عهدنامه درباره رسیدگى به وضع آنان بسیار تأکید فرموده و از هیچ گروهى از گروه هاى هفت گانه به آن صورت یاد نکرده است. نکته لایه هاى اجتماع گاه از آن به طبقات تعبیر مى شود، «طبقه» در لغت به معانى زیادى آمده که قریب الافق اند; مانند گروه، جمعیت، حال، مرتبه، نسل، صنف و لایه هاى زمین یا طبقات عمارت و در اینجا به معناى گروه اجتماعى است; ولى این واژه در عصر ما بیشتر اشاره به گروه هایى دارد که یکى برتر از دیگرى است و لذا زندگى طبقاتى اشاره به زندگى است که اجتماع را گروهى ثروتمند و گروهى کم درآمد تشکیل دهند. به همین جهت مفهومى منفى را تداعى مى کند که البته در اصل معناى لغوى نیست و کلام امام نیز اشاره اى به آن ندارد. این واژه از ریشه طَبَق به معناى مساوات میان دو چیز گرفته شده و مطابقت و تطابق نیز به همین معنا به کار مى رود. ممکن است کسانى تصور کنند که گروه هاى دیگرى نیز در جامعه بشرى وجود دارند که تحت هیچ یک از عناوین هفت گانه قرار نمى گیرند از جمله کارگران، مأموران اطلاعاتى، عاملان حسبه، کسانى که بر امور اخلاقى جامعه و انجام وظیفه کاسبان و پیشه‌وران نظارت دارند، مأموران و نهى از منکر و امثال آنها. اما با دقت مى توان هر یک از اینها را زیر مجموعه گروه هاى هفت گانه فوق شمرد; مثلاً عاملان حسبه زیر مجموعه گروه قضات و کارگران تحت عنوان «اَهْلُ الصَّناعات» و کسبه و پیشه وران تحت عنوان تجار و مأموران اطلاعاتى تحت عنوان «عُمّالُ الإنْصافِ وَ الرِّفْق» قرار مى گیرند. پاورقی : ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| امام جماعت نمونه هنگامى كه در مسجدى حضور جوانان را مى‌بينم خوشحال مى‌شوم و بدنبال دليل آن مى‌روم. گذرم افتاد به مسجدى پرجوان در شميران؛ وقتى پيگيرى كردم ديدم امام‌جماعت مسجد سالى چند بار عكس شاگردان ممتاز را تهيه و در تابلويى خارج از مسجد در معرض ديد عموم به نمايش مى‌گذارد. دانش آموزان جذب اين كار شده به مى‌آمدند. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| مظلوميّت امام حسين عليه السلام در زمان ستمشاهى رضاخان، روضه‌خوانى ممنوع بود، پدران ما از مجالس روضه‌خوانى مخفى و محرمانه خاطرات جالبى تعريف مى‌كردند. يكى از بزرگان مى‌گفت: در قم زيرزمين‌هاى خانه‌ها را به هم متّصل كرده بودند و مخفيانه در ساعتى خاص جمع مى‌شدند و روضه مى‌خواندند. روزى آيت‌اللّه خوانسارى در راهرو يكى از زيرزمين‌ها آنقدر گريه كرد كه غش كرد و مى‌فرمود: چقدر عليه السلام مظلوم است كه ما نمى‌توانيم حتّى علنى برايش بريزيم! ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| عوامى‌گرى مرحوم آيت اللّه العظمى بروجردى به عزاداران هيئتى فرمودند: بعضى از كارهاى شما هنگام خلاف شرع است، انجام ندهيد. آنها گفتند: سالى ٣٦٠ روز ما مقلّد شما هستيم، سالى چند روز هم شما مقلّد ما باش! ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| اعتراف به اشتباه در منزل آيت اللّه العظمى بروجردى در جلسه‌اى علما جمع شده بودند. يكى از علماى تهران هم مهمان جلسه بود، موضوعى علمى مطرح شد، علماى قم و يك نظر داشتند و اين عالم تهرانى نظرى خلاف آنها. جلسه تمام شد؛ پس از چند روز مرجع بزرگوار متوجّه شد كه حق با آن عالم تهرانى است، لذا در نامه‌اى به او نوشت: حق با شما بوده است و با كمال بزرگوارى به خود اقرار كرد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| اوج تواضع جوانى قارى قرآن از مصر مهمان جمهورى اسلامى ايران بود. وقتى به زيارت آيت‌اللّه العظمى قدس سره در قم نائل شد، حضرت آيت اللّه گلپايگانى به او فرمود: ممكن است من حمد و سوره‌ام را براى شما بخوانم تا ببينيد چطور است‌؟ اوج را ببينيد؛ عالم و مرجعى نود ساله حمد و سوره‌اش را نزد جوانى كم سن و سال مى‌خواند. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| ساده زيستى مراجع شيعه آيت اللّه العظمى بروجردى قدس سره مريض شده بود. شاه براى تظاهر دستور داد پزشكى از خارج آوردند و به اتّفاق هيئتى از پزشكان ايرانى وارد منزل آقا شد. از قبل به او گفته بودند كه ايشان رهبر شيعيان است، پزشك غربى گفت: من محلّ‌ سكونت پاپ را ديده‌ام؛ امّا سادگى زندگى رهبر شما مرا متحوّل كرد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| حقّ‌ كتاب به منزل استاد بزرگوارم آيت‌اللّه ستوده قدس سره رفته بودم. به ايشان گفتم: چرا اينقدر تعداد كتاب‌هاى شما كم است شايد از پنجاه جلد كمتر بود. فرمود: به گفتند: كتاب‌هاى شما همين چند تاست‌؟ گفت: بله، از همين چند تا هم شرمنده هستم. چون ممكن است نتوانم حقشان را ادا كنم. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| حقّاً كه تو محقّقى عالم بزرگوار شيعه مرحوم محقّق در خواب ديد كه كسى به او مى‌گويد: فردا صبح، به اوّلين كسى كه وارد مسجد مى‌شود احترام كن. از خواب برخاسته هنگام صبح به مسجد رفت، ديد سگى وارد شد. آقا، سگ را از مسجد بيرون راند. شب بعد مجدداً در خواب به او گفتند: مگر به تو نگفتيم اوّلين موجودى كه وارد مسجد مى‌شود احترام كن‌؟ روز دوّم كه وارد مسجد شد باز سگى آمد او هم سگ را از مسجد راند. تا چند روز اين واقعه تكرار شد و محقّق به وظيفه‌اش عمل مى‌كرد و مى‌فرمود: من بيدارى را فداى نمى‌كنم، از نظر فقهى سگ نجس است و نبايد گذاشت وارد مسجد شود. پس از آن به او خطاب شد: حقّا كه تو محقّقى. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| بى‌سواد حكيم يكى از دوستان روحانى مى‌گفت: با اتوبوس در حال مسافرت بودم، افكار گوناگون به من هجوم آورده بود، با حالتى خاص اين شعر را زمزمه كردم: الهى جسم و جانم خسته گشته دَرِ رحمت به رويم بسته گشته فرد به ظاهر بى‌سوادى كه در كنارم نشسته بود رو كرد به من و گفت: جسم و جانت خسته گشته برو بخواب، ضمناً درِ رحمت خدا هم بر كسى بسته نگشته. 😁 از حرف خود خجالت كشيدم. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| خادم مردم در يكى از شهرها در ايام خربزه فروشى با بلندگوى📣 خود براى يكى از نامزدهاى مجلس تبليغ مى‌كرد. گفتند: تو برو خربزه‌ات را بفروش، چكارت به اين كارها. گفت: اگر من ماشينم را هم بفروشم بايد او به مجلس برود! گفتند: مگر از اقوام شماست و يا وعده‌اى به شما داده است‌؟ گفت: هيچكدام؛ فرزندم به جبهه رفت و مجروح شد و الآن در خانه بسترى است و اين نامزد مجلس، معلّمى است كه هفته‌اى دو روز به عيادت فرزندم مى‌آيد و درسهاى عقب افتاده‌اش را جبران مى‌كند و اين بيانگر آن است كه او در نيازمندان و خدمتگزار مردم است. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| سعۀ صدر به يكى از مراجع تقليد گفتند: فلان طلبه كه از شما شهريه مى‌گيرد، شما را دوست ندارد! گفت: مى‌دانم ولى باز به او شهريه مى‌دهم، چون از شرائط‍‌ گرفتن دوست داشتن نيست؛ بلكه شرطش نياز است. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| مرجع خبير يكى از تجّار تهران فرزند نابابى داشت. چون سنّى از او گذشته بود به قم آمد و خدمت آية‌اللّه العظمى بروجردى قدس سره رسيد و گفت: پسرى دارم هرزه و نمى‌خواهم عصارۀ عمرم يعنى دارايى و اموالم به دست آدم فاسدى مثل او بيفتد و تمام اموالش را به آقا داد و پس از مدتى از دنيا رفت. فرزند او به قم آمد و خدمت آية اللّه بروجردى رسيد و گفت: پدرم اموالش را به شما سپرده تا بدست من نرسد، درست است كه من گذشتۀ بدى داشته‌ام، ولى اگر پولها را به من بدهيد من رفتارم را عوض مى‌كنم. آقا دستور دادند پولها را به او بدهند. بعضى از اطرافيان از اين كار ناراحت شدند، آقا فرمودند: شما مى‌گوئيد من با اين پولها حوزه علميه بسازم، طلبه كنم و در بين طلبه‌ها بعضى مبلّغ و اثرگذار شوند و به تبليغ بروند و براى مردم سخنرانى كنند تا بعضى عوض شوند، خوب اين آقا از همين الآن مى‌گويد من مى‌خواهم عوض شوم. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| قضاوت عجولانه در دوران جنگ يكى از برادران رزمنده مرخصى گرفته وارد شهر خود شد. همين كه به منزلش نزديك شد ديد همسرش بدون داخل كوچه است، نزديكتر شد ديد مردى هم داخل خانه است! خشمگين شده به او حمله كرد. غافل از اينكه در خانه مارى پيدا شده و همسرش وحشت‌زده از خانه بيرون دويده و مرد همسايه داخل خانه رفته تا مار 🐍 را بگيرد! ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| مبارزه با كاسبى بود در بازار كاشان كه به شاگرد خود مى‌گفت: اگر مشترى آمد و قيمت جنس را پرسيد و من گفتم، تو به صورت من تف بينداز تا من دست به چنين كارى نزنم. قرار ما اين است اگر اينكار را كردى نصف مغازه‌ام را به تو مى‌دهم و اگر در برابر انحراف و عمل شيطانى😈 من سكوت كنى اخراجت مى‌كنم. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| حافظ‍‌ قرآن يا محافظ‍‌ قرآن در سرزمين حجاز از يكى از شخصيّت‌هاى ايران پرسيدند: شما در ايران چند نفر حافظ‍‌ قرآن داريد؟ گفته بود: ما حافظ‍‌ قرآن كم داريم، امّا محافظ‍‌ زياد!! ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| طرّاحى خدا عبدالفتاح عبدالمقصود از دانشمندان بزرگ اهل تسنن در مصر است. مرحوم شهيد مفتح قبل از انقلاب ايشان را به ايران دعوت كرد. يك روز ايشان را به قم آورد تا در جمع فضلا صحبت كند. از جمله مطالب جالبى كه اين عالم سنّى در جمع علماى شيعه گفت، اين بود: آيا مى‌دانيد چرا على عليه السلام در كعبه به دنيا آمد؟ خودش در پاسخ گفت: به نظر من چون مردم به سوى كعبه نماز مى‌خوانند خداوند طرحى ريخت تا هر كَس كه به توجّه مى‌كند به علىّ‌ عليه السلام نيز توجّه كند و به اين دليل زايشگاه على علیه‌السلام كعبه شد. علیه‌السلام ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| لحظۀ امتحان يكى از دوستان مى‌گفت: فكر مى‌كردم به مراحلى از خودسازى رسيده‌ام؛ امّا امتحانى پيش آمد كه از خود خجالت كشيدم. در حال مسافرت بودم كه چمدانى از بالاى اتوبوس افتاد، به تصوّر اينكه چمدان من است، فرياد زدم: آقاى راننده چمدان! چمدان! بعد كه فهميدم چمدان مال ديگرى است، آرام شدم و گفتم: الحمدللّه مال ما كه نبود. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| مسئوليّت خمس سرمايه‌دارى مبلغ قابل توجهّى پول را به عنوان خمس و خدمت حضرت امام خمينى قدس سره آورد و از امام خواست كه خمس ماشينش را نگيرد! امام فرمود: شما بر ما منّت ندارى، بلكه ما بر شما منّت داريم، چون شما با دادن خمس نجات پيدا مى‌كنيد و چگونگى مصرف آن به گردن ما مى‌افتد. يا همۀ پول را ببر و يا همۀ خمس را بده. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| تشكّر غوغا مى‌كند يكى از استانداران كار زيبايى كرده بود. ، تمام معلمان دوران تحصليش را جمع كرده و به آنان گفته بود: اگر كارى داريد، من در شما هستم. يكى از معلمان برخاسته و گفته بود: به دليل مشكلات زياد درخواست بازنشستگى داده بودم؛ امّا حالا با اين برخورد شما تقاضايم را پس مى‌گيرم. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| وقتى كه هوس نباشد مدرسه‌اى است در تهران كه موقوفات ميليونى و سنگين دارد. در وقف‌نامه نوشته شده كه موقوفات اين مدرسه بايد زير نظر مجتهد اعلم تهران هزينه شود. اين موقوفه نزد حضرت آية اللّه العظمى بود تا اينكه حضرت امام به تهران تشريف آوردند. آقا فرمودند: اگر تا حالا من مجتهد تهران بوده‌ام، امّا از اين به بعد بدهيد آيت اللّه خمينى، چون ايشان اعلم است. خدمت حضرت امام رسيدند، امام فرمودند: اگر هم من اعلم باشم، مجتهد تهران نيستم. من به صورت موقّتى در تهران مستقر شده‌ام، برگردانيد به خود آيت اللّه خوانسارى. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| وصيّت ارزشمند وقتى پيكر پاك يكى از بسيجيان وارد شهر شد، او را خواندند كه نوشته بود: اگر جنازۀ مرا به شهر آوردند مرا دفن نكنيد مگر اينكه دو گروه سياسى شهر با هم آشتى كنند. صحنۀ عجيبى پيش آمده بود، طرفهاى دعوا در حالى كه براى شهيد اشك مى‌ريختند، همديگر را در آغوش كشيدند. اين گونه يك جوان بسيجى حتّى پس از شهادت، از جنازه‌اش براى و آشتى بين مسلمين استفاده كرد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| زمان مناسب يكى از دوستان مى‌گفت: در مراسم سينه‌زنى جوانى را ديدم كه زنجير طلا به گردن آويخته و حسين، حسين! مى‌گويد. به او گفتم: آقا! اين دستى كه براى حسين به سينه مى‌زند، چقدر خوب است از حرام دورى كند و دل [علیه‌السلام] را خوش كند و اين زنجير طلا را از گردن در آورد. گفت: چشم آقا و زنجير را در آورد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────