#خاطرات | شهيد عفّت
در خوزستان دو خواهر آموزشيار براى رفتن به روستا سوار اتومبيل وانتى شدند.
سر دوراهى كه مىرسند مىخواهند پياده بشوند؛ اما راننده ماشين را سرعت داده و مىگذرد. هرچه خواهران نهضتى مشت به شيشه مىزنند راننده نمىايستد.
بالاخره يكى از خواهران خود را از ماشين پرت مىكند و شهيد مىشود. بدنبال او دوّمى نيز چنين مىكند.
در حديث آمده است: كسى كه در راه حفظ #عفّت كشته شود، #شهيد است.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | شاگردپرورى استاد
💭 روزى يكى از شاگردان، تقريرات و نوشتههاى خود را تقديم استاد كرد.
استاد نوشتهها را مطالعه كرده و گفت: #درس را خوب نوشتهاى، ولى دلم مىخواست يكى دو تا اشكال هم به حرفهاى من مىكردى، تا فكرت باز شود.
من هرچه گفتهام تو نوشتهاى، اين دليل آن است كه درس را فهميدهاى، امّا #ابتكار ندارى.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | تأثير اخلاق خوب
يكى از برادران نقل مىكرد: در حالى كه سران تودهاىها مثل كيانورى و احسان طبرى اعترافاتى كرده و طى مصاحبهاى مطالبى را گفته بودند، يك نفر از تودهاىها خيلى يك دنده بود و اصلا همكارى نمىكرد.
پاسدار مسئول حفاظت زندان به او مىگويد:
بزرگترهاى شما اعتراف كردهاند، تو هم بگو و اعتراف كن، به نفع خودت است.
او آب دهان به صورت آن برادر مىاندازد.
زندانبان در مقابل آن برخورد مىگويد: « و الكاظمين الغيظ ».
تودهاى كه باسواد بوده و معناى آيه را فهميده بود، گريهكنان به كنارى مىرود و به آن برادر پاسدار مىگويد: هيچ چيز مرا تسليم نكرد؛ امّا اين برخورد تو، مرا تسليم كرد.
#اخلاق_خوب
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | روح بلند
خدمت #علامه_طباطبايى قدس سره گفته شد، شخصى عليه تفسيرالميزان كتابى نوشته است. ايشان بدون اينكه غيظ كند و عصبانى شود فقط دو كلمه فرمودند: بسيار خوب.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | مواظبت از نفس
افتتاح اوّلين دوره مجلس شوراى اسلامى بود.
نمايندگان در حسينيه جماران خدمت امام رسيدند و نماينده اوّل تهران در تجليل از حضرت امام سخنانى ايراد كرد و ضمن سخنانش گفت: بنفسى انت، بنفسى انت. يعنى جان من به قربانت.
امام فرمود: من گله دارم از اين سخنان، مىترسم حرفهاى شما در روح من اثر بگذارد.
امام از همان روز اوّل، مواظبت از نفس و خطر رياست را به نمايندگان گوشزد كردند.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | امام حسين علیهالسلام در انتظار مهمان
عمليات والفجر بود كه براى ديدن رزمندگان به جبهه رفته بودم. صحبت از گردان شهادت شد.
گفتند: براى شكستن خط، ٢٥٠ نفر داوطلب شهادت لازم داريم، انبوهى از جمعيت هجوم آورده و بر سر انتخاب افراد دعوا شد تا اينكه با قرعه ٢٥٠ نفر را انتخاب كردند.
شب قبل از آن، يكى از رزمندگان در عالم خواب مىبيند كه #امام_حسين عليه السلام حرم را جارو مىكند.
مىگويد: دويدم جارو را از آن حضرت بگيرم.
حضرت فرمود: نه، ياران باوفاى من دارند مىآيند، مىخواهم خودم حرم را براى زائرانم جارو كنم.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#عهدنامه | ۶/۳۰
📜 وَ لْیَکُنْ أَبْعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنْکَ وَ أَشْنَأَهُمْ عِنْدَکَ، أَطْلَبُهُمْ لِمَعَائِبِ النَّاسِ; فَإِنَّ فِی النَّاسِ عُیُوباً، الْوَالِی أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا، فَلاَ تَکْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ تَطْهِیرُ مَا ظَهَرَ لَکَ وَ اللهُ یَحْکُمُ عَلَى مَا غَابَ عَنْکَ فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ یَسْتُرِ اللهُ مِنْکَ مَا تُحِبُّ سَتْرَهُ مِنْ رَعِیَّتِکَ. أَطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ کُلِّ حِقْد، وَ اقْطَعْ عَنْکَ سَبَبَ کُلِّ وِتْر وَ تَغَابَ عَنْ کُلِّ مَا لاَ یَضِحُ لَکَ وَ لاَ تَعْجَلَنَّ إِلَى تَصْدِیقِ سَاع فَإِنَّ السَّاعِیَ غَاشٌّ وَ إِنْ تَشَبَّهَ بِالنَّاصِحِینَ.
ترجمه : بايد دورترين رعايا نسبت به تو و مبغوض ترين آنها در نزد تو کسانى باشند که بيشتر در جستجوى عيوب مردمند؛ زيرا در (غالب) مردم عيوبى وجود دارد (که از نظرها پنهان است و) والى از همه سزاوارتر است که آنها را بپوشاند.
بنابراين لازم است عيوبى را که بر تو پنهان است آشکار نسازى.
وظيفه تو تنها اين است که آنچه را بر تو ظاهر گشته اصلاح کنى و آنچه از تو مخفى مانده خدا درباره آن داورى مى کند.
تا آنجا که در توان دارى عيب پوشى کن تا خدا عيوب تو را که دوست دارى از رعيتت پنهان باشد، بپوشاند. عقده آنها را که کينه دارند (با برخورد خوب و محبّت آميز) بگشا و اسباب عداوت و دشمنى را درباره خود قطع نما.
از آنچه براى تو روشن نيست #تغافل کن و در تصديق سخن چينان شتاب مکن؛ زيرا سخن چين #خيانت پيشه است، هرچند در لباس ناصحان ظاهر شود.
۱۷)
عیب پوش باش
امام(علیه السلام) در این بخش از عهدنامه عمدتاً درباره عیب پوشى والى نسبت به رعیت سخن مى گوید و تأکید میورزد که وظیفه او تنها مبارزه با عیوب ظاهر است و باید از تجسس و پرداختن عیوب باطن و از کسانى که او را تشویق به این کار مى کنند بپرهیزد.
مى فرماید: «باید دورترین رعایا به تو و مبغوض ترین آنها در نزد تو کسانى باشند که بیشتر در جستجوى عیوب مردمند»; (وَلْیَکُنْ أَبْعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنْکَ وَ أَشْنَأَهُمْ(۱) عِنْدَکَ، أَطْلَبُهُمْ لِمَعَایِبِ النَّاسِ).
معمولاً در اطراف زمامداران، گروهى از عیب جویان حاضر مى شوند و براى تقرّب به والى و زمامدار، عیوب و خیانت هاى این و آن را شرح مى دهند، آبروى افراد را مى برند و ذهن والى را به آنها مشوب مى کنند و او را گرفتار سوء ظن نسبت به هرکس مى سازند.
امام(علیه السلام) مى فرماید: باید این گروه را از خود دور کنى که مایه نابسامانى حکومتند; از یک سو ایجاد اختلاف در میان مردم مى کنند و از سویى دیگر رابطه زمامداران را با توده هاى ملت سُست مى سازند و از سوى سوم بذر بدبینى و سوء ظن را در همه جا مى پاشند.
آرى باید چنان باشد که هیچ کَس تصور نکند با عیب جویى از این و آن به والى تقرب پیدا مى کند.
سپس امام براى تأکید و تأیید این سخن به استدلال پرداخته مى افزاید: «زیرا در (غالب) مردم عیوبى وجود دارد (که از نظرها پنهان است و) والى از همه سزاوارتر است که آنها را بپوشاند، بنابراین لازم است عیوبى را که بر تو پنهان است آشکار نسازى»; ( فَإِنَّ فِی النَّاسِ عُیُوباً، الْوَالِی أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا، فَلاَ تَکْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا).
در ادامه مى افزاید: «وظیفه تو تنها این است که آنچه را بر تو ظاهر گشته اصلاح کنى و آنچه از تو مخفى مانده است خدا درباره آن داورى مى کند»; (فَإِنَّمَا عَلَیْکَ تَطْهِیرُ مَا ظَهَرَ لَکَ وَ اللهُ یَحْکُمُ عَلَى مَا غَابَ عَنْکَ).
#پیامبر_اکرم(صلى الله علیه وآله) فرموده است: «لاَ یُبْلِغْنِی أَحَدٌ مِنْکُمْ عَنْ أَصْحَابِی شَیْئاً فَإِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَخْرُجَ إِلَیْکُمْ وَأَنَا سَلِیمُ الصَّدْرِ; هیچ یک از شما عیوب (پنهانى) یاران مرا براى من نقل نکند؛ زیرا من دوست دارم به همه شما خوش بین باشم».(۲)
آنچه امام(علیه السلام) در این بخش از سخنان خود بیان فرموده اشاره به این حقیقت دارد که بالاخره غالب مردم داراى نقاط ضعفى هستند که بر دیگران پوشیده است.
اگر این نقاط ضعف آشکار گردد هم مردم به یکدیگر بدبین مى شوند و هم والى به آنها بدبین مى گردد و این بدبینى که در حدیث پیامبر نیز به آن اشاره شد، رشته اتحاد آنها را پاره مى کند و امکان همکارى صمیمانه آنها را به یکدیگر و همه را با والى سلب مى نماید.
به همین دلیل قرآن مجید صریحا از تجسس و تفحص از عیوب پنهانى نهى کرده و مى فرماید: (وَلا تَجَسَّسوا).(۳)
وظیفه والى آن است که اگر کسى پرده درى کند و آشکارا دست به کارهاى خلاف زند و عیوب خویش را جسورانه ظاهر نماید، به اصلاح آن از طرق مسالمت آمیز بپردازد و اگر از این راه موفق نشد شدت عمل به خرج دهد و حدود الهى را که در حکم جراحى لازم براى پیکر اجتماع است، اجرا کند.
سپس امام(علیه السلام) براى تکمیل این سخن از راه دیگرى وارد مى شود و مى فرماید: «تا آنجا که در توان دارى عیب پوشى کن تا خدا عیوب تو را که دوست دارى از رعیتت پنهان باشد بپوشاند»; (فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ یَسْتُرِ اللهُ مِنْکَ مَا تُحِبُّ سَتْرَهُ مِنْ رَعِیَّتِکَ).
اشاره به اینکه درباره دیگران عیب پوش باش تا خدا عیوب تو را مستور دارد.
این پاداش الهى در دنیاست.
در آخرت نیز پاداشى مهم تر و عالى تر در انتظار عیب پوشان است.
در روایتى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَنْ سَتَرَ أَخاهُ فی فاحِشَة رَآها عَلَیْهِ سَتَرَهُ اللهُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ; کسى که کار بدى از برادر مسلمانش ببیند و آن را مستور دارد خداوند عیب او را در دنیا و آخرت مستور خواهد داشت».(۴)
در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «کَانَ بِالْمَدِینَةِ أَقْوَامٌ لَهُمْ عُیُوبٌ فَسَکَتُوا عَنْ عُیُوبِ النَّاسِ فَأَسْکَتَ اللهُ عَنْ عُیُوبِهِمُ النَّاسَ فَمَاتُوا وَ لاَ عُیُوبَ لَهُمْ عِنْدَ النَّاس; در مدینه گروه هایى بودند که عیوبى داشتند ولى عیوب دیگران را پوشاندند؛ خداوند هم عیوب آنها را از مردم پوشاند، لذا هنگامى که از دنیا رفتند مردم هیچ عیبى بر آنها نمى گرفتند».(۵)