eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
72 ویدیو
206 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه؛ ماه همیشه پشت ابر نمی‌مونه.mp3
1.27M
علیهاالسلام 🔹ماه همیشه پشت ابر نمی‌مونه🔹 فکرشم نکن اصلاً، غصه‌شو نخوریا خوب می‌شه همین روزا، اثر کبودیا گوشواره‌م اگه گم شد، فدا سر تو بابا از وقتی، رفتی همۀ دار و ندارم با سیلی، صورتمو سرخ نگه می‌دارم بعد از تو، رو خاک خرابه سر می‌ذارم اون که می‌گفت تو آسمونت حتی نداری یه ستاره بیاد ببینه ماهم امشب اومد به دیدنم دوباره اومدی صفا اومد به ویرونه «ماه همیشه پشت ابر نمی‌مونه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از خودت بگو واسه‌م، بابایی چه خبرا من شنیدم از عمه، که رفتی پیش خدا ماه آسمون من، تو کجا اینجا کجا؟ لب وا کن، که داره یه آرزو رقیه جون من، یه بار دیگه بگو: رقیه می‌دونم... بگو با همین گلو: رقیه یه بار دیگه بگو رقیه که آرزو به دل نمونم پیشونی‌مو ببوس و بازم بهم بگو عزیزِ جونم چاره‌ای به غیر صبر نمی‌مونه «ماه همیشه پشت ابر نمی‌مونه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ راستشو بخوای بابا، دیگه طاقت ندارم فکرشم نمی‌کردم، بی‌تو دووم بیارم جون من اگه می‌شه، دیگه تنها نذارم می‌دونم، نوبتِ منه این دفعه بابا همراهت، می‌بری منو دیگه از اینجا من می‌رم، دنیا باشه واسه اهل دنیا عمه جونم منو حلال کن رقیه دیگه داره می‌ره دارم عموجونو می‌بینم می‌خواد منو بغل بگیره آسمون پشت سرش چراغونه «ماه همیشه پشت ابر نمی‌مونه» شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/5577@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
زمزمه؛ کی فکرشو می‌کرد.mp3
1.75M
علیهاالسلام 🔹الهی بمیرم🔹 الهی بمیرم، چقدر غریبونه سفر کرد یه جوری سفر کرد، که عالَمی رو خون‌جگر کرد مگه می‌تونم، ببرم از یاد نیمه‌شب از رو ناقه افتاد هر دفعه می‌دید، تو رو، رُو نیزه گفتم ای وای رقیه جون داد ای وای، تو گوشمه هنوز صداش ای وای، ناله‌های بابا باباش ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همین شب آخر، می‌گفت خواب بابامو دیدم می‌گفت توی خوابم، عمه به آرزوم رسیدم بغلم کرد و بغلش کردم همۀ غصه‌هام یادم رفت عمو عباسم، پیش بابا بود زخمای دست و پام یادم رفت ای وای، خرابه پر شد از صداش ای وای، سرت رو آوردن براش شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/5561@ShereHeyat_Nohe
نوحه؛ بمان با حسین.mp3
1.01M
علیهاالسلام 🔹امشب را بمان🔹 شب غم گذشت، دمیده سحر دلم تنگ توست، بیا ای پدر «رواق منظر چشم من آشیانۀ توست کرم نما و فرود آ که خانه خانۀ توست» بابا! بی‌تو شدم، من هر شب نیمه‌جان حالا که آمدی، یک امشب را بمان «یابن الزهرا حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگر سهم من، همین گریه‌هاست چنان مادرم، سلاحم بُکاست «رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند» با اشک من شده، کاخ فتنه خراب نقش ظلمت شده، دیگر نقش برآب «یابن الزهرا حسین» شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/5603@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
السلام علیک یا بنت الحسین یا رقیه سلام الله علیها «سری به نیزه بلند است در برابر زینب» خدا کند که نبیند رقیه زخم سِنان را شاعر: @dobeity_robaey @ghararenokary
السلام علیک یا حسن بن علی علیه السلام السلام علیک یا بنت الحسین یا رقیه سلام الله علیها سرمه به چشمای دلبرت زدی چه حنایی به مویِ سرت زدی دیگه ناامید شدم بیای پیشم... چه عجب! سری‌ به دخترت زدی @ghararenokary دمِ صبحی وقت بذل رحمته بودنت کنار من یه نعمته این بهم‌ریختگیِ لبت بابا... کار خیزرانِ بی مُرُوَّته قصه ی غصمو می کنم مرور تو رو میدیدم ولی از راهِ دور خودمونیم..،در گوشِ من بگو دامنم بهتره یا کنج تنور اِنقَدَر سختی کشیدم که نگو چیزایی توو کوفه دیدم که نگو پیرمرده به بابات چیا می گفت... حرفای بدی شنیدم که نگو حُرمت قافله پای دین می ریخت چه عرق‌ها عمو از جبین می ریخت حرمله رباب‌ِ تو دق داده بود... پیش چشمش آب‌و رو زمین می ریخت دیگه فک کنم دعام نمیگیره روسری هیشکی برام نمیگیره خیلی تویِ کوچه ها آتیش گرفت سنجاقِ سر به موهام نمیگیره شعله ها چه زخمی به پرم می دوخت دل من شبیه معجرم می سوخت توویِ بازار یهودی ها..،دیدم یکی داشت النگوهامو می فروخت دلمو غم اِنقَدَر فشرده که پاهام اِنقَدَر به خارا خورده که چرا میگن مثه مادرت شدم؟!... گوشوارش رو هیچ کسی نبرده که کاشکی آغوش خودت رو وا کنی منو از این همه غم رها کنی میخوابید بلند می شد..،منو می زد نبودی زجرُ یه کم دعوا کنی @ghararenokary دستِ باد گل‌های باغچمونُ بُرد عمه‌امون چه خون‌ِ دل‌ها که نخورد مکافاتی بود توو مجلس یزید صحبت کنیز که شد..،سکینه مُرد شاعر: @ghararenokary
السلام علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی علیه السلام از بس حسن بخشنده و مهمان نواز است از عالم و آدم گدایش بی نیاز است از سفره اش هر قدر می خواهی طلب کن دستِ حسن در بذل و بخشش بازِ باز است @ghararenokary زانو بغل کردن دگر معنا ندارد وقتی که آقای کریمت چاره ساز است هر جای عالم چشم می چرخانم انگار پرچم سیاهِ "یا حسن" در اهتزاز است استاد عباس است، باید هم بگویند شير جمل در هر نبردی یکه تاز است در جنگ ها، الحق جلودارش نبودند جنگاوری اش فخرِ تاریخِ حجاز است * @ghararenokary سجاده را از زیر پایش می کشیدند غافل از آنکه مجتبی اصل نماز است اینکه چه ها شد در دل کوچه، بماند از چادرِخاکی نوشتن جانگداز است شاعر: @ghararenokary
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام بارگزاری اشعار و نوحه های اربعین حسینی @ghararenokary
مابین خوبانت به بدها هم نظر کن یک بار هم از کوچه اینها گذر کن خیلی گناه آورده ام اینجا ببخشی شام مرا با نور آمرزش سحر کن من بند بندم با گناهان انس دارد آتش بزن!جسم مرا زیرو زبر کن هرتیررا شیطان به سمت قلبم انداخت یا نور و یاقدوس هایم را سپر کن بی گریه میمیرم تورا حق سه ساله سهمیه چشمان من را بیشتر کن این بنده سرکش به تو امیدوار است خیلی بدم اما تو با من خوب سر کن بگذار با هم اربعین درراه باشیم یارب مرا با دوستانم همسفر کن کرببلا را از حسن باید بگیرم آقا!تو رحمی به گدای دربه در کن هرموقعی امضا زدی شش گوشه ام را درروضه ی زینب گدایت را خبر کن شاعر: 🔹 @ghararenokary
نمیخواهم بگویم آنچه دیدم نمیخواهم بگویم ماجرا را کجا رفتم چه ها دیدم بماند نکرده هیچ کس با من مدارا به روی شانه بار غم کشیدم میان سینه ام غیر از تبت نیست همین اندازه می گویم برادر دگر این زینبت آن زینبت نیست اگر چه زنده ام-اما به سختی خودم را تا مزار تو رساندم مرا با زور از پیش تو بردند خودم ناراحتم این جا نماندم تنت روی زمین ماند و سرت هم فراز نیزه بالای سرم بود چهل روزه است روز وشب ندارم غم تو بغض و آه حنجرم بود رسیدم از سفر آن هم چگونه پر از دردم، غمینم ،نیمه جانم شکسته حرمتم در کوچه بازار شهیدِ طعنه و زخم ِ زبانم دم دروازه ها یادم نرفته سرت را نیزه دار تو تکان داد میان حلقه ی نامحرمان هم کسی با دست طفلت را نشان داد همان بهتر که سر بسته بماند مصیبت های سنگینی که دیدم اگر چه دور بودم از تو اما ولی شکر خدا پیشت رسیدم شاعر: 🔹 @ghararenokary
یک اربعین آتش گرفتم از فراقت آتش گرفتم از غم و رنج و مصیبت تا که دوباره زائرت باشم برادر چله گرفتم، چله در رخت اسارت یادم نرفته تشنه بودی بین گودال هَل مِن مُعینت ماند آخر بی اجابت یک لقمه نان هم بعد تو راحت نخوردم حتی ننوشیدم پس از تو آب، راحت یادم نرفته لحظه ای که نیزه خوردی تکیه زدی بر نیزه ای غرق جراحت در خاطرم مانده سرت را می بریدند در خاطرم مانده زمان سخت غارت با گریه افتادم به روی پیکر تو با کعبِ نی بُردند من را از کنارت دور از نگاه ساقی لشکر ابالفضل خیلی به ما شد شام عاشورا جسارت دیدی مرا بر ناقه ی عریان نشاندند؟! دیدی چگونه شد ادا اجر رسالت؟! در آسمان کردی طلوع و سر شکستم وقتِ غروبت جان سپردم در حقیقت هر جا که رفتم مثل حیدر خطبه خواندم نام تو را بردم برادر با جسارت من دشمنت را بر سر جایش نشاندم با ذوالفقار صبر و تیغ استقامت اما دلم خیلی پر است از دشمنانت بر حرمله، بر ابن سعد و شمر لعنت هر کس که می افتاد ما را می کشیدند حتی به ما یک دم نمی دادند مهلت قبل از ورود شام با صوت حزینم گفتم به نیزه دار تا از یک راه خلوت... ... این دختران را وارد این کوچه ها کن لج کرد با ما آن خبیث بی مروت دروازه ی ساعات ما را دوره کردند خیلی در آن ساعات افتادم به زحمت از صبح دَم تا عصر مابین اراذل... باشد نمی گویم بماند تا قیامت تا سنگ خوردی سنگ خوردم، بین عشاق گونه به گونه می رود صورت به صورت یک خواهشی دارم بیا و جان زینب چیزی نپرس از دخترت از آن امانت داغ رقیه مثل داغ مادرم بود نگذار تا این که بمیرم از خجالت خیلی برایت درد و دل کردم ببخشید آخر رسیده بر دلم غم بی نهایت غم گر غم یار است شیرین است این غم باشد برادر جان دگر خوردم شکایت من می روم باور مکن زنده بمانم من می روم دیگر از این وادی غربت شاعر: 🔹 🔹 @ghararenokary