eitaa logo
قرار نوکری
1.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
88 ویدیو
274 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
✅حدیث - گریه 🔻پيامبر صلي الله عليه و آله:  ▪️يا عَلىُّ! اِذا بَكَى الْيَتيمُ اهْتَزَّ الْعَرْشُ، فَيَقولُ اللّه ُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ لِجَبْرَئيلَ: وَسِّعْ فِى النّارِ لِمَنْ اَبْكاهُ فَاِنّى اُبكيهِ، وَ وَسِّعْ فِى الْجَنَّةِ لِمَنْ اَضْحَكَهُ فَاِنّى اُضْحِكُهُ؛ 📚[وصية النبى صلي الله عليه و آله لعلى عليه السلام (ميراث حديث شيعه، ج 2، ص48، ح198.)] 🔺اى على! هرگاه يتيم بگريد، عرش به لرزه مى افتد، سپس خداوند ـ عزّ و جلّ ـ به جبرئيل مى فرمايد: آتش دوزخ را براى كسى كه او را گرياند، گسترش بده كه من او را خواهم گرياند. و براى كسى كه او را خنداند در بهشت جايى باز كن كه من او را خندان سازم. 🔻رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ وارد شده كه آن حضرت فرمود : ▪️« ان اليتيم إذا بكى اهتز له العرش؛ وقتي يتيم گريه كند عرش خداوند به لرزه مي‌افتد». 📚صدوق، ثواب الأعمال، ص 200 🔻فاضل هندي نويسنده كتاب شريف كشف اللثام، حديثي را در كتابش ذكر كرده كه: 🔹رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرموده است : 🔺«وقتي يتيم كتك بخورد به جهت گريه او عرش خداوند مي لرزد» 📚الفاضل الهندي, كشف اللثام، چاپ قديم, ج 2, ص 532. 🔻امام صادق(ع) فرموده است: 🔸« إذا بکي اليتيم اهتز له العرش ؛ ▪️وقتي يتيم گريه كند عرش خداوند از گريه او به لرزه مي‌آيد» 📚صدوق, من لايحضره الفقيه, وسائل الشيعه، چاپ آل البيت, ج1, ص188، حر عاملي, وسائل الشيعه، ج 21, ص446.  ر.ك: صدوق, المقنع, ص72. 🔻قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله : ▪️ إِنَّ الْیَتِیمَ إِذَا بَکَى اهْتَزَّ لَهُ الْعَرْشُ- فَیَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَنْ هَذَا الَّذِی أَبْکَى عَبْدِیَ- الَّذِی سَلَبْتُهُ أَبَوَیْهِ ؛ 🔺رسول خدا –ص- فرمود : 🔹هنگامی که یتیم بگرید عرش به لرزه در می آید ؛ پس خداوند متعال می فرماید : 🔸چه کسی بنده ای که پدرو مادرش را از او گرفته ام می گریاند ؟ 📚( بحار الانوار، ج ۷۴ ، ص ۱۵۲ ، باب ۷ ، ما جمع من مفردات کلمات الرسول ص و جوامع کلمه ..... ص : ۱۳۹) ص ع س ✅ @hosenih_maghtal ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
✅ماجرای نبش قبر حضرت رقيّه علیهاالسلام در سال 1242 ه ق 🔻 ملا محمدهاشم خراسانی (ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه سلام الله علیها را در سال ۱۲۸۰ هجری نقل میکند : 🔸 جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علم‌الهدي منتهي مي‌شد بعد از نبش قبر حضرت رقیه علیها السلام ، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون به هوش می‌آمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف می‌کرد 🔸می گفت بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی (چادر یا لباس سیاه) پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست. 🔺 حکایت : دختر ایشان خواب دید حضرت فرمودند به پدرت بگو قبر من را آب گرفته توجه ای به خواب دختر کوچک نکرد شب دیگری دختر دوم خواب دید که حضرت فرمودند به پدرت بگو قبر من را آب گرفته توجه آی نکرد شب سوم دختر سوم خواب دید اعتنا نکرد تا خودش خواب دید قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علما شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند. 🔸والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباس‌هاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد ، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند ، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند. صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم. 🔸حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند . ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام‌الله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است. سيّدابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند سيّد افتاد . زير بغلش را گرفتند ، هي مي‌گفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولي اکنون فهميدم دروغ بوده ، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده . من بدن را منتقل نمي‌كنم ، مي‌ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه مي‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند. وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه مي‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمي‌داشت و بر زانو مي‌نهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد. دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت. آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت ؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه علیهم صلوات الله را به سيد ابراهيم واگذار کرد. 🔸اين قضيه در سال 1242 هجري قمری رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: 🔸«فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب» 😭 « آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.» 🔸پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد . فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند. 📚منابع روایت؛ منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. ، صفحه ٤٠٦. ، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳ س ✅ @hosenih_maghtal ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
سلام الله علیها 🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنَا رُقَيَّةَ(س)، عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ》🔷🔹 🔻حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می فرماید : ▪️《غَسَلْتُ النَّبِیَّ(ص) فِی قَمِیصِهِ! فَکَانَتْ فَاطِمَةُ(س) تَقُولُ : أَرِنِی الْقَمِیصَ! فَإِذَا شَمَّتْهُ غُشِیَ عَلَیْهَا فَلَمَّا رَأَیْتُ ذَلِکَ غَیَّبْتُهُ》 🔹وقتی پیامبر اکرم(ص) را غسل می دادم، پیراهن مبارک را به عنوان تبرک نگه داشتم. (س) همواره از من می خواست که آن پیراهن را به نشان دهم. و هنگامی که آن را می بویید، بیهوش می شد و من هم وقتی این جریان را دیدم، آن پیراهن را از فاطمه(س) پنهان کردم.(۱) 🔻اما یه طفل سه چهار ساله ای هم هست که وقتی تو خرابه ی شام، بهانه ی پدرش رو کرد، سر بریده پدر رو روی دامن او گذاشتند. 🏴عمادالدین طبری می‌‌ نويسد که؛ در شام از بچه های كوچك، شهادت پدرشان را مخفی می كردند و به آن ها می گفتند پدرتان به مسافرت رفته است. بر همین وضع بود تا یزید آن ها را به منزلی در نزدیکی خود منتقل نمود. ▪️《کان‏َ لِلحُسَین‏ِ(ع) بِنت‏ُ صَغیرَة لَها أربَع‏َ سِنین‏َ، قامَت‏ لَیلةً مِن‏ مَنامِها و قالَت‏ : أَین‏َ أبی‏ الحُسَین‏ِ(ع)؟》 🔸امام حسین(ع) دختر کوچکی داشت که چهار سال بیشتر نداشت، شبی از خواب بیدار شد وگفت : پدرم حسین(ع) کجاست؟ ▪️《فَإنِّی‏ رأیَتُه‏ُ الساعةَ فی‏ المَنام‏ِ مُضطَرِباً شَدیداً》 🔹من اکنون او را در خواب دیدم! ▪️《فَلَمَّا سَمِعن‏َ النِسوَةُ ذلک‏َ، بَکین‏َ و بَکَى‏ مَعَهُن‏ََّ سائرُ الَأطفال‏ِ و ارتَفَع‏َ العَویل‏ُ》 🔸چون زنان این‌ سخن را شنیدند گریستند و کودکان دیگر هم، صدا به شیون بلند کردند. ▪️《فَانتَبَه‏َ یَزیدُ مِن‏ نَومِه‏ و قال‏َ : ما الخَبَرُ؟ فَفَحَصَوا عَن‏ِ الواقعَة و قَصُوها عَلیَه‏!》 🔹یزید بیدار شد و پرسید : چه‌ خبر است؟ تفحّص کردند و قضیه را به او گفتند. ▪️《فَأَمَرَ بأَن‏ یَذهَبُوا بِرأس‏ِ أبَیها إِلیها، فَأتُوا بِالرَأس‏ِ الشَریف‏ِ و جَعَلُوُه‏ فی‏ حِجرِها》 🔸 گفت : سر پدرش را نزد او ببرید. پس سر مطهّر را آوردند و در دامن دخترش نهادند و تا نگاهش به سر افتاد. ▪️《فَقالَت‏ : ما هذا راسُ؟》 🔹آن دختر گفت : این سر کیست؟! ▪️《قالُوا: رأس‏ُ أبیک‏!》 🔸گفتند : سر پدرت! ▪️《فَفَزَعَت‏ الصَبیَّةُ وَ صاحَت‏ فَمَرَضَت‏ و تُوَفَّیَت‏ فِی‏ أیامِها بِالشَامِ》 🔹آن دخترک دلش کنده شد و فریادى زد و بیمار گشت و در همان روزها در خرابه شام در گذشت.(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📚منابع: ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۵۷ ۲)کامل بهائی عماد الدین طبری، ج۲، ص۱۷۹ سلام الله علیها @hosenih_maghtal ➰➰➰➰➰➰ @ghararenokary
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir حالا رسیدی حالا که دلگیرم؟! حالا رسیدی که دارم می میرم؟! حالا رسیدی که دیگه من پیرم بین زنجیرم از زمونه سیرم به خدا که یتیمی تو دنیا / خیلی سخته بابا ۲ همسفر شدن با نامحرم ها / خیلی سخته بابا ۲ نیمه شب گم شدنِ توو صحرا / خیلی سخته بابا ۲ دست من شکسته مثل زهرا / خیلی سخته بابا ۲ (وای - بابایی ۳) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir میشمارم این زخمارو‌ دونه دونه زخم سر و زخمای روی گونه از همه بیشتر زخم روی شونه جای تازیونه منو می سوزونه رفته بودم بابا بین انظار / من کجا و بازار ۲ منو با خنده میدادن آزار / من کجا و بازار ۲ (وای - بابایی ۳) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir جون رو لبای من رسیده بابا کی رگاتو اینطور بریده بابا معلومه خیلی طول کشیده بابا سر بریده بابا سر بریده بابا سرتو شمر روی دست بالا برد / باید از این غم مرد ۲ چه بلایی سر زینب آورد / باید از این غم مرد ۲ خولی هم سرت رو توو خورجین برد / باید از این غم مرد ۲ روی نیزه سر تو سنگ میخورد / باید از این غم مرد ۲ (وای - بابایی ۳) ۲ ➰➰➰➰ @ghararenokary
1723123838719_-2147483648_-212515.ogg
زمان: حجم: 1.97M
زمینه شهادت حضرت رقیه(س) خوش اومدی بابا صفا آوردی به خرابه یتیم نوازی کن می دونی که چقدر ثوابه یه نذری کردم که نبینی دستام توو طنابه قدم گذاشتی رو چشای تارم چی جوری اومدی که پا نداری! عمه که گفت میای، همه ش می گفتم شاید داداش علی رو هم بیاری بابا بابا بابا پرت کو، سرت کو بگو ببینم علی اکبرت کو رباب چش به راهه اصغرت کو سرت کو، پرت کو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شونه ندارم حیف موهات پریشونه عزیزم خسته شدم دیگه منو ببر خونه عزیزم حال دل ما رو کسی نمی دونه عزیزم خبر که داری دخترای شامی بابا حسابی خندیدن به دردم حیف که دیگه مو ندارم و الا موهامو فرش راه تو می کردم بابا بابا بابا حرم سوخت، پرم سوخت شبیه مادرت، موی سرم سوخت توو آتیش خیمه ها معجرم سوخت پرم سوخت، حرم سوخت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ببر منو بابا یه جا که حرمله نباشه یه جا که حرفی از پای پر آبله نباشه الهی که دیگه بین ما فاصله نباشه من که توو این عمر سه ساله هرگز جایی بدون تو پدر نرفتم یه عمری من توو بغل تو بودم حالا سرت رو توو بغل گرفتم بابا بابا بابا بریدم، خمیدم تو شام و کوفه بسکه غصه دیدم نمی دونی چه حرفایی شنیدم خمیدم، بریدم وحید محمدی ۱۸ مرداد ۱۴٠۳ @beithayesookhte س 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
زمینه؛ نیفتاد چادرم از سرم.mp3
زمان: حجم: 2.75M
علیهاالسلام 🔹نیفتاد چادرم از سرم🔹 رسیدی از نیزه بغل من رسیدی و چشمم شده روشن ببین دیگه دستام نمی‌لرزن مهمونم شدی نمی‌شه باورم عمه می‌گه من شبیه مادرم تو جسارتا نیفتاد چادرم از سرم بمون کنارم می‌خوام کنار تو خوابم بره برات بمیرم موهات چرا پر خاکستره برات بمیرم لب تو از منم خونین‌تره «امان امان ای دل، امان ای دل» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رو نیزه‌ها دیدم تو رو اما نمی‌رسید دستم به تو بابا تو رفتی و عمه شده تنها رفتی آب و نون دخترت غمه مثل مادر تو عمر من کمه از رو ناقه افتادم رو دامن فاطمه منو ببر که کنار تو ندارم دلهره ببین که خسته‌م دل کوچیکم از دنیا پره می‌خوام نبینم که عمه تازیانه می‌خوره «امان امان ای دل، امان ای دل» شاعر و نغمه‌پرداز: @ShereHeyat_Nohe 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
سلام الله علیها بند1⃣ اومدی مهتابم تو کجا و اینجا بشین امشب پای قصه ی من بابا یکی بود یکی نبود یک دختر خسته از غمای دنیا گم شد دل شب میون دشت و صحرا شب بود سرما و تاریکی و تنهایی از وحشت میلرزید دست و پاهام بابایی جای تو زجر اومد دنبال این جا مونده سیلی زد جوری که ردش تا حالا مونده آه گوشم بابا نمیشه زجر فراموشم بابا آه پهلوم بابا مثل مادرت شده بازوم بابا بند2⃣ اینقَدَر حرفای بد شنیدم هر روز چه چیزایی تو راه بی تو دیدم هر روز تا بیای پیش من از زندگی صد دفه بریدم هر روز خسته شدم از بس که دویدم هر روز آتیش و خاکستر لحظه لحظه پی در پی سنگای رو بام و ضربه های کعب نی تو بازار دور ما با خنده میرقصیدن اهل شام واسه چی اسمم رو میپرسیدن آه مُردم بابا بس که از سنان کتک خوردم بابا آه سوختم بابا تا نگاهمو به تو دوختم بابا بند3⃣ صداتو نشنیدم از غروب رفتن چرا ساکت موندی مگه قهری با من حالا که اینطوره من جای تو روضتو میخونم اصلا از مرثیه ی جسارتای دشمن لبهاتو کی اینطور مثل گل پرپر کرده رگهاتو دست کی مهمون خنجر کرده کار کی بوده این زخم روی پیشونیت بوی نون میدی و سوخته موهای خونیت آه خستم بابا کوله بار سفرو بستم بابا آه بابا بابا منو با خودت ببر حالا بابا شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari ♾♾♾ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
سلام الله علیها بند1⃣ وجناتش وجنات حیدری سکناتش سکنات حیدری به نگاهی فاتح شام و کوفه شد جلواتش جلوات حیدری از ناله ی او کاخ ستمگر لرزید از گریه ی او بنی امیه ترسید این جلوه ای از شجاعت این بانوس معتمده رقیه سیده رقیه قرین اسم قرآن، ابجد رقیه قرار قلب عاشق مشهد رقیه بند2⃣ حسناتش حسنات فاطمی نفحاتش نفحات فاطمی یا رقیه ذکر ورودی بهشت صلواتش صلوات فاطمی سرتاسر زندگیش درس توحید از او احدی حرف شکایت نشنید این جلوه ای از اطاعت این بانوس ممتحنه رقیه مؤمنه رقیه سلام ما به راه روشن رقیه و لعنت خدا بر دشمن رقیه بند3⃣ حرکاتش حرکات زینبی اثراتش اثرات زینبی قطرات اشک رقیه خطبه و کلماتش کلمات زینبی در اوج حیا شبیه زینب تابید آنقدر که طعنه زد به نور خورشید  این جلوه ای از نجابت این بانوس محترمه رقیه عالِمه رقیه به شانه ی ملائک پرچم رقیه بهشت اهل معناس حرم رقیه شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari ♾♾♾♾ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
1749652700795_-2147483648_-210807.ogg
زمان: حجم: 1.71M
شور حضرت رقیه (س) محرم ۱۴۴۷ ه.ق یا رقیه آبرو دار شدم با رقیه ذکر آرامش ما رقیه رزق امسال اربعین ما رو بزن امضا رقیه من اربعین هر سال باشه اگه سعادت به نیت تو خانوم راهی میشم زیارت من توی هیئت اما روحم توی دمشقه ای بانوی سه ساله صحن و سراتو عشقه فدای گنبد سفید و پرچمت، رقیه یه روزی آخرش می میرم از غمت، رقیه ای جانم رقیه ناب رقیه نمک خوان ارباب رقیه تا ابد پاک تر از آب رقیه می درخشه رو شونه ی ابالفضل مثه مهتاب رقیه من چرخ روزگارم چرخیده با نگاهت من نور گرفته قلبم از چادر سیاهت جز پای سفره ی تو نون و نمک نخوردم من کل زندگیمو دست عموت سپردم اونی که زیر دین تو بزرگ شده، منم یا رقیه غمی نداره جا توی دلم آخه، منم با رقیه ای جانم رقیه نور رقیه توو دلم سر مستور رقیه بهترین ذکرِ هر شور رقیه چشم بدخواه تا لحظه ی قیامت از حرم دور رقیه ما رو غم حرم باز لبریز غصه کرده این لشکر حسینی آماده ی نبرده لب تر کنی به والله پای تو سر میذارم تحت لوای عباس ترس از کسی ندارم طرف حساب دشمن شماس خود، علمدار ما رو تو لشکرت برای نوکری، نگه دار ای جانم رقیه وحید محمدی @beithayesookhte س |عضوشوید 🔻 🆔@ghararenokary
4_5922574981367077013.ogg
زمان: حجم: 392.2K
واحد حضرت رقیه سلام الله علیها محرم ۱۴۴۷ ه.ق خورشید از کدوم طرف در اومده پدر اومده شبای غم منم سر اومده پدر اومده بی خبر اومده، پدر اومده بابا... تو از حالم خبر داری یا نه خبر از این جگر داری یا نه شنیدم توو تنور بودی بابا ببینم موی سر داری یا نه اگه که حال دخترت هنوزم برات مهمه خبر موی سوختمو بگیر از آتیش خیمه ......... دخترای شامیُ صدا کنید بابام اومده به همه بگید بیاید نگا کنید بابام اومده با دعام اومده، بابام اومده بابا‌... رمق نیس دیگه تو دستام بابا نمی بینه دیگه چشمام بابا ببینم مرهمی داری یا نه برای زخمای روو پام بابا اگه که حال دخترت هنوزم برات مهمه خیلی زحمت شدم این روزا دیگه برای عمه وحید محمدی @beithayesookhte س |عضوشوید 🔻 🆔@ghararenokary
4_5922574981367077004.ogg
زمان: حجم: 326.4K
شور حضرت رقیه سلام الله علیها محرم ۱۴۴۷ ه.ق دنیای منه رقیه، رویای منه رقیه شیرینی زندگی، آقای منه رقیه ای سلاله ی اباعبدالله باغ لاله ی اباعبدالله عمرمون فدای تو بی بی جان ای سه ساله اباعبدالله خاتونِ اباعبدالله، هم خونِ اباعبدالله اسمت میکنه ماها رو، مجنون اباعبدالله واللهِ تویی شیرین تر، از جون اباعبدالله یا رقیه مولاتی .......... ذکر هر لبه رقیه، ماه هر شبه رقیه پرچمدار فتح شامِ، عمّه زینبه رقیه ای ترانه ی اباعبدالله نور خانه ی اباعبدالله ای فرشته ی اباعبدالله نازدانه ی اباعبدالله زهرای اباعبدالله، دنیای اباعبدالله خنده ت علت لبخند، زیبای اباعبدالله جنگیدی توو شام و کوفه، هم پای اباعبدالله یا رقیه مولاتی وحید محمدی محرم ۱۴۴۷ ه.ق @beithayesookhte س |عضوشوید 🔻 🆔@ghararenokary
سلام الله علیها بند1⃣ سیده البناتی آیینه صفاتی ای دومین عقیله یا رقیه واسه دلای بی تاب توو راه عشق ارباب اسم توئه وسیله یا رقیه رقیه کعبه آفاقی رقیه قبله عشاقی رقیه روزی بی‌پایان رقیه ذکر یا رزاقی نگار حسینی قرار حسینی بهونه ی لطف سرشار حسینی الا ای شفیعه مقامت رفیعه ستاره ی دوش سردار حسینی بند2⃣ ای کوثر سه ساله شان تو بی مثاله صدیقه ی شهیده یا رقیه شرح فضائل تو تعریف کامل تو مشکلترین قصیده یا رقیه رقیه شور عاشورایی رقیه زینب صغرایی رقیه سوره ایثاری رقیه نائب زهرایی صدای حسینی برای حسینی نشونه ی مهر و امضای حسینی تو ماه محرم تویی بهترین دم شب قدر سینه زن‌های حسینی بند3⃣ ای قله ی شجاعت ای کوه استقامت منظومه ی حماسه یا رقیه اوج شکوه و عزت روح حیا و عفت در تو شده خلاصه یا رقیه رقیه فاتح شاماتی رقیه عمه ی ساداتی رقیه جان نثار مولا رقیه وارث مشکاتی پیام حسینی قیام حسینی فدایی راه اسلام حسینی حسینه شعارت امید و قرارت به دنبال احیای نام حسینی شعر و نغمه: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari ➿➿➿➿➿➿ |عضوشوید 🔻 🆔@ghararenokary