eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
820 عکس
53 ویدیو
119 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
پرپر شده اند یاس و آلاله ی باغ... در صحن و رواقِ حضرتِ شاهچراغ ایران شده داغدار، ای مهدی جان «عجل لولیک الفرج...» از این داغ @moltames110 @ghararenokary
السلام علیک یا حسن بن علی العسکری علیه السلام بارگزاری اشعار و سرودهای ولادت امام عسکری علیه السلام @ghararenokary
ما گداییم گداییم گدای دو حسن زیر دین کرم و لطف و عطای دو حسن وای اگر نان خور هر بی سر و پایی بشویم روزی ما گره خورده به وفای دو حسن زنده و مرده ی ما فرق ندارد فردا اگر امروز نمیریم برای دو حسن تا فدایی سر قاسم و مهدی هستیم هست پشت سرمان دست دعای دو حسن تا ابد هر چه خلیفه است فدای علی و تا ابد هر چه کریم است فدای دو حسن با حسن های علی تا که رفاقت داریم همه جا تا ابد آقایی و عزت داریم باز هم‌ معجزه ، در دل هیجان می آید در جهان عطر دل انگیز جنان می آید این چه سری است که امشب به مشام جانم عطری از نیمه ماه رمضان می آید کینه توزان جمل زیر لحد پوسیدند در عوض باز حسن جان به جهان می آید چه گنهکار چه مومن همه مهمان هستند حضرت ِ خیرسان ِ همگان می آید به زمین کرده قدم رنجه شهنشاهی که وقت مدحش ،قلم شعر به جان می آید باز طوفان بلا را زده پس کشتی دین آمده یازدهم‌ مرشد جبریل امین نیست غم گر نکند دست کسی وا گره ام نوکر حلقه به گوش حسن سامره ام شده ام شاپرک شمع وجود پسرش ایمن از بی کسی و درد و غم و دلهره ام شده در سامره تصویر دو گنبد از نور مثل بین الحرمین خاص ترین منظره ام تا ابد هر چه گشایش به فدای گره ای که چنین کرد پناهنده ی این مقبره ام نفس فاطمی اش راه نشانم داد و اربعین خورد رقم ناب ترین خاطره ام شده ام بی سر و سامان دو تا شش گوشه هر چه دارم همه قربان دو تا شش گوشه خوش به حال شب تاری که تو گردی سحرش کعبه یعنی دل هر کس که شد عشقت گوهرش جان به قربان همان گرگ بیابانی که تاج ِ هم صحبتی ِ با تو نشسته به سرش پدر و مادر من باد به قربان کسی که گذشته است به عشق تو ز مادر پدرش جان به قربان بزرگی که شده همچو سگان کاسه لیسی ِ غلامان تو تنها هنرش جز تو اصلا چه سپهری است که سهمش بشود حضرت مهدی موعود بگردد قمرش من کیم مدح شهنشاه سماوات کنم "کار من نیست که بنشینم و املات کنم" من ِ دل مرده که در وادی غم ها ماندم دور از فیض مسیحای مسیحا ماندم عشقتان شد پر پرواز دو عالم اما من اسیر اگر و شاید و اما ماندم " حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد " بین طوفان بلا بی کس و تنها ماندم اربعین رفت و ندادند محلم اصلا آه از قافله ی کرببلا جاماندم کورتر شد گره ام هر چه تقلا کردم من فقط منتظر روضه زهرا ماندم روزگاری شده که روز ، شب تاریک است خوب کن حال مرا فاطمیه نزدیک است شاعر: @ghararenokary
پری برای مناجات نیمه شب بدهید نگار آمده پس باده روی لب بدهید مرا همیشه فقیر الحسن لقب بدهید  مرا ز قوم بنی سامرا نسب بدهید سرم که گرم تو شد خوب و سر به راه شدم مسافر سفر "سُرِّ مَن‌ راه" شدم خوشم که محمل لیلی رکاب داد به من مجال دیدن رویش به خواب داد به من خمار بودم و ساقی شراب داد به من شرابی از نجفِ بوتراب داد به من که از نجف بروم سامرا و هو بکشم حدیث عشق تو را به هزار سو بکشم دلم‌ به گیسوی تو بسته است وا نکنی جدا شدم ز همه تا مرا رها نکنی نیاید آنکه مرا خاک زیر پا نکنی بگو چکار کنم گر مرا دعا نکنی حرام‌ باد نفس گرکه نیست پای شما مباد سر به تنم‌ گر نشد فدای شما خدا نوشت خدایی کنی و سر باشی برای من، منِ بی دست و پا پدر باشی به شیعیان گرفتار خود سپر باشی امام مفترض الطاعة بشر باشی من آمدم به سویت از سوی ملیکه قم مرا پناه بده ای امام یازدهم تمام مردم ایران تب شما دارند امید پر زدن سمت سامرا دارند چه اشتیاق عجیبی به آن هوا دارند به دل هوای ضریح جدید را دارند پرم بده روی آن گنبدی که خورشید است کسی شبیه تو آقا کجا و کی دیده است خراب شد حرمت باز زود احیا شد درِ حرم بروی خیل زائران وا شد دوباره دور تو از زائران چه غوغا شد ز نور گنبد تو کل شهر زیبا شد میان‌ صحن از بغض سینه میسوزد دلم برای غریب مدینه میسوزد اگرچه یک حسن فاطمه حرم دارد ولی یکی دگرش غم بروی غم دارد نه گنبد و نه ضریح و نه یک علم دارد و صحن خاکی او اشک و روضه کم دارد برای غربت او تا ابد سخن دارم هرآنچه را که خدا داده از حسن دارم شاعر: @ghararenokary
دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را نگاهی باز می گیرد سر راه نگاهم را کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را که برگردانده امشب سوی دیگر قبله گاهم را من امشب حاجی این قبله این قبله نما هستم من امشب بنده مولای سر من رئا هستم درون سینه ام انگار شور دیگری دارم به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم شرابی ناب از انگورهای عسگری دارم من امشب عشق را تکرار در تکرار می خوانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم وزیده از پگاه شهر پیغمبر نسیمی که رسیده سالهایی قبل همراه شمیمی که تمام شهر را پر کرد آن فیض عظیمی که خبر داده است باز از جلوه دست کریمی که همان خلق و همان خو در جمالش منجلی باشد و مثل آن حسن آرام جان یک علی باشد نگاهت چون مسیحاییست که بر مرده ها جان است که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است و یا ابریست که در آسمان هم حکم باران است بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟ رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید حریمت کعبه آمال، قبرت قبله امید گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه می خواهید دخیل عشق بندید از همان جا بر در خورشید اگر که سائل شهر مدینه مجتبی دارد کسی چون عسگری را هم گدای سامرا دارد میایی و برای مهدی ات دلداده می سازی هزاران عاشق در دام عشق افتاده می سازی ز اشک دیده چشم انتظاران جاده می سازی برای امر غیبت شیعه را آماده می سازی میان پرده اسرار خدا را بی صدا گفتی برای شیعیانت "افضل الاعمال" را گفتی تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست به جز درد فراق مهدی ات آقا ملالی نیست یقینا در کنار ماست امشب جاش خالی نیست دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقا جان دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان اجازه می دهی امشب تو را ابن الرضا گویم صفای مرقد شش گوشه ات را کربلا گویم غریب سامرا از غربت یک آشنا گویم برایت قصه ی یک مادر و یک کوچه را گویم از آن ابری که زیر ظلمتش پوشاند ماهش را از آن مادر که بین کوچه ها گم کرد راهش را شاعر: @ghararenokary
زمین و زمان و جهان و جنان همه آسمانها کران تا کران تمام کُرات و همه کهکشان و تا مِهر ، تا ماه ، تا اختران به درگاهِ ذوالفضلِ وَالامتنان به ذکر و دعا و ثنا ، یک زبان تشکر نمایند از داوری که شد عیدِ فرخنده ی عسکری فلک بود دلتنگِ نام حسن ملَک بود سرمستِ جام حسن جنان بود ذکرِ مدام حسن جهان بود محوِ مرام حسن حسن بود وجهِ تمام حسن خدا بود حُسنِ ختام حسن چو معبود،دوم حسن آفرید دوباره حسن را خدا برگزید @hosenih اباالمهدی آمد ، دل آباد شد دگر فاطمه از غم آزاد شد علی خنده بر لب ، نبی شاد شد حسن شاکرِ حق ، حسین یاد شد ز هادی ، گلِ نرگس ایجاد شد سمانه ز شادی بفریاد شد که شد در سرا پرده ی مصطفی ز چارم علی ، دومین مجتبی ببین در جمالش ، کمالات را پدر را ، پسر را ، ملاقات را به محضِ تولّد ، حکایات را به بَدوِ ورودش ، مناجات را از این طفل ، نشرِ عبادات را مباهات را ، افتخارات را رَضی و زَکی است و اِبنُ الرضا تقی و نقی است و هم مرتضا نسیمِ مسیحا از او میرسد بهارِ مُصفا از او میرسد گشایش به دلها از او میرسد شفاعت به فردا از او میرسد به حاجات ، زهرا از او میرسد ز رَه یوسفِ ما از او میرسد همان یستجیب دعائی لکم همان شاهکار امامِ دهم تویی وارث المرسلینم حسن تویی عصمت المتقینم حسن تویی قبله المومنینم حسن تویی حجت راستینم حسن تمنای دنیا و دینم ، حسن ولی الله بی قرینم ، حسن غدیر ولا را منادی تویی جمال خدا ، یابن هادی تویی صراط هدا ، راه قرآنی ات نگاهم به چشمان بارانی ات ستم لرزد از چشم طوفانی ات کرم ریزد از دستِ بارانی ات مکرر چو آیم به مهمانی ات سخا بارد از لطفِ رحمانی ات شهیدان دفاع از حرم کرده اند مرا تا حریم تو آورده اند به درگاه ایزد مقرّب تویی همه عمر در طاعتِ رب تویی کرامات را اصلِ مطلب تویی مطهّر ، منزّه ، مهذّب تویی بحق ، روحِ احیای مکتب تویی دعای حسین ، اجر زینب تویی تویی هشتمین یادگار حسین چه در قرب و در بُعد ، یار حسین خودت گرچه از دشمن آزرده ای برای حرم ، غصه ها خورده ای تو از کربلا ، ارث ها برده ای دلت را بجز روضه نسپرده ای تو همدردِ گلهای پژمرده ای عجیب از غمِ عمه افسرده ای چو مولات خانه نشین ، گشته ای چو عمه خرابه نشین ، گشته ای @hosenih نگویم که چشمت جسارت ندید ولی اهل بیتت اسارت ندید تنت زیر مرکب خسارت ندید خیام حریم تو غارت ندید عزیزت ، تو را در حقارت ندید به دریای خون ، رهسپارت ندید نرفتی به گودال ، یا عسکری نگشتی تو پامال ، یا عسکری گروهی به جدت به پا میزدند گروهی به او نیزه ها میزدند گروهی به سنگ جفا میزدند گروهی به تیغ بلا میزدند گروهی به ضرب عصا میزدند گروهی لگد از قفا میزدند امان از دل زینب و کاروان که دیدند انگشت را ساربان ... شاعر: @ghararenokary
مژده ای عاشقان رسیده برات آمده دلبری چو قند و نبات چشم عالم به چهره اش شده مات فاطمی خصلت و علی جلوات آمد این بانگ از تمام جهات بر گل روی عسکری صلوات @hosenih وقت جشن و سرور آمده است ماهی از جنس نور آمده است دلبری نو ظهور آمده است چشم خصمش به دور، آمده است که جهانی به شور آمده است بر چنین شور محشری صلوات آمده نور نا تمام حسن مجتبی سیرتی به نام حسن ضربه ی تیغ در نیام حسن زنده شد از دمش کلام حسن مادری بوده چون امام حسن بر حسن های مادری صلوات شد مدینه به مقدمش روشن جان گرفته دوباره باغ و چمن نو شده کهنه جامه ی هر تن شاد گشته دل اسیر محن می فرستند خیل مرد و زن بر وجودش سراسری صلوات جلوه ای از خداست، این آقا وارث انبیاست، این آقا نوری از اولیاست، این آقا کعبه ی سامرست، این آقا درد ما را دواست، این آقا بر درش گر که نوکری، صلوات @hosenih او خودش ماه و ماه او مهدیست بعد از او نور راه او مهدیست حجتِ باراِلهِ او مهدیست زائرِ بارگاه او مهدیست ملتمس، غرق آه او مهدیست بر دو سرو و صنوبری صلوات شاعر: @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب که کار و بار گدایان گرفته است بوی بهشت عالم امکان گرفته است حاجات ما روا شده باران گرفته است عالم تمام ، ذکر حسن جان گرفته است شکر خدا که روزی من لطف مادری است امشب حسن حسن حسنم جور دیگری است شادند عرش و فرش به شادی اهل بیت غوغای دیگری است به وادی اهل بیت روح الامین شده است منادی اهل بیت واکرد چشم ، نایب هادی اهل بیت امشب چه عاشقانه عطا می کند خدا حاجات را نگفته روا می کند خدا @hosenih هم نور چشم مادر عالم تویی حسن هم جانشین حیدر عالم تویی حسن پشت و پناه و سرور عالم تویی حسن ابن الرضای آخر عالم تویی حسن جان و دل نقی و جواد و رضا تویی چشم و چراغ و آبروی سامرا تویی نازد به خود خدا که تویی از مظاهرش کعبه گرفته غم که نبودی تو زائرش قرآن نموده فخر که هستی مفسرش ایران بها گرفت ، تو گشتی مسافرش* بالا نوشته اند عَلَم عزت تو را هر جا رسیده پات شده سُرِّ مَن رَأیٰ یوسف تو و زمین و سماوات مشتری از هرچه گفته اند و نوشتند بهتری دارد امامتت به جهان لطف دیگری کار تو هست مهدی موعود پروری ایل و تبار من به فدای مقام تو منجی عالم است مرید مرام تو @hosenih آقا اجازه ! خاک درت می شویم ما ؟ پروانه های دور سرت می شویم ما ؟ مشمول ندبه سحرت می شویم ما ؟ یعنی فدایی پسرت می شویم ما ؟ قربان یک نگاه تو جان و جوانی ام من را بغل بگیر که صاحب زمانی ام مات از هنر نمایی تو مانده این زمین بعد از هزار سال تویی محشر آفرین لب تر کن ای امیر ، بیایند مومنین پای پیاده ، کرببلا ، روز اربعین آنانکه زیر سایه تو با خدا شدند دیوانه مسیر نجف ، کربلا شدند * طی الارض امام حسن عسکری علیه السلام به گرگان: در سال ۲۵۵ هجري قمري يكي از اهالي گرگان به نام جعفر بن شريف جرجاني عازم مكه شده و در بين راه به سامرا مي ‌رود تا وجوهات شرعي مردم منطقه را به امام عسگري (ع) تحويل دهد، امام خطاب به او مي فرمايد كه به شهرت برگرد، ۱۹۰ روز بعد مصادف با صبح روز جمعه سوم ربيع‌ الثاني به موطن خود مي ‌رسي، به مردم اعلام كن من غروب همان روز نزد مردم آن منطقه خواهم آمد و اين امر محقق مي‌ شود حضرت پس از حضور در گرگان می فرمایند: من به جعفر بن شریف وعده داده بودم که آخر همین روز به اینجا بیایم. نماز ظهر و عصر را در سامرّا خواندم و به سوی شما آمدم تا تجدید عهد نمایم. و اکنون در میان شما هستم تا پرسش ها و حاجت های خود را مطرح سازید. منبع: بحارالانوار ⏹ @ghararenokary
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تقدیمِ محضر توهزاران سلام ، کم کعبه اگر کند به شما استلام ، کم آنقدر محترم شده ای که اگر کند عالم به احترام وجودت قیام ، کم پشت درت برای تبرک به محضرت کُلِّ ملائکه که کنند ازدحام ، کم ای چهرهء تو روشنیِ راه عالمی پروانۀ رخ تو شود خاص و عام ، کم شایستۀ مقام و بزرگی ، وجودتان گرچه که در قبال شما این مقام، کم شکر خدا که فاطمی و حیدری شدیم مجذوب حضرت حسن العسکری شدیم @hosenih تمثال دیگری ز علی باز زاده شد ماهی نصیب و قسمت این خانواده شد وا شد ز آسمان درِ رحمت به سمت خاک وقتی به دستهای پدر ، طفل داده شد نور پسر به نور پدر تا که شد مُضاف زیبائیِ جهان خدا فوق العاده شد گل کرد بر لبم صلوات پیا پی ام دست خودم نبود لبم بی اراده شد این بارِ دوم است که در خانواده شان از نام دلربای حسن استفاده شد وقتی کرم ز چهرهء اومنجلی شده یعنی که دومین حسن بن علی شده @hosenih خورشید محو روی درخشندهء شماست حاتم گدای سفرهء بخشندهء شماست ماه فلک ازین که شده ماه ، نام او سر را به زیر برده و شرمندهء شماست دل نیست آن دلی که در او نیست عشق تو دل آن دلیست کز ازل آکندهء شماست در روز حشر هر که زتوگفت، بُرد کرد برگ برنده دست سرایندهء شماست دل برده از امام دهم طعم خنده ات اصلا بهشت جلوه ای از خندهء شماست ای صولتت ز صولت حیدر گرفته وام بر ساحت تو و پدر و مادرت سلام @hosenih از ما سلام بر تو و از تو جواب ما چون می رسد فقط به شما انتساب ما آقا سلام بر تو و اجداداطهرت بالاترین عبادت ما و ثواب ما شاد است در ولادت تو گرچه پشت ابر جانها فدات ای پدر آفتاب ما هستیم ما به فضل نگاهت امیدوار در طولِ لحظه لحظۀ یوم الحساب ما شکر خدا که روزیِمان هم شما شدید ذکر شماست روزیِ ما نان وآب ما نذر تو خوانده ایم به لب آیه های نصر تبریک گفته ایم همه بر امام عصر @hosenih باید تو را به باغ ولایت ثمر نوشت از هر چه خوب نام تو را خوبتر نوشت باید به لوح دل حرمت را جنان کشید یا از حریم تو به جنان چند در نوشت از هر چه عالمان ز کمالت نوشته اند باید هزار دفعه از آن بیشتر نوشت نامت ازین عمو و جمالت از آن عمو نامت حسن نوشت و جمالت قمر نوشت ما را فقط به خاطر فرزند پاک توست گر سرنوشت ، شیعۀ ثانی عشر نوشت امشب اسیر توست دل مستمند ما تقدیم مادرت صلوات بلند ما @hosenih تا سامرا ز فیض وجودش صفا گرفت حتی بهشت هم شرف از سامرا گرفت می داد بوی فاطمه قنداقه اش عجیب عطری عجیب عرش خدا را فرا گرفت عرش خدا ز جاذبه اش در شگفت شد فرش از تبرکِ نفسش ارتقا گرفت باب المراد اوست عجب نیست گر کسی عیدی ز دست مرحمتش کربلا گرفت افسانه نیست لطف امام همام ما این است آن امیر که دست گدا گرفت خوشحال گشته فاطمه از این ولادتش همنام با عمو شده خوش به سعادتش ⏹ @ghararenokary
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای که رخت از خدا کرده حکایت گری هست برازنده ات رهبری و سروری چهرهء ماهِ تو را ماه بُود مشتری من نزدم هیچ وقت غیر درِ تو دری جلوه گهِ ساحتِ حضرت پیغمبری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih نور دل فاطمه آینۀ بوتراب پیش تو زانو زند صبح و غروب آفتاب بر دل بی تاب ما بیشتر از این بتاب هر چه که دادم سلام از تو گرفتم جواب بر همه دلها مقیم از همه عالم سری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih وسعتِ بی انتها رحمت جاری شدی بر دلِ پائیزیان پیک بهاری شدی سوژهء نابِ لبِ ذاکر و قاری شدی مثل عمویت حسن نامگذاری شدی تو حسنِ دومِ فاطمۀ اطهری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih زنده و جاوید شد تا ابد آثار تو کرده به دلها اثر نرمیِ گفتار تو مهدیِ صاحب زمان دلبر و دلدار تو تا به ابد کعبه سوخت در تبِ دیدار تو سعی و صفا مروه ای کعبه منا مشعری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih هم حرمت دلرباست هم حرمت با صفاست یک حرمِ ساده نیست جلوه گر کبریاست معتقدم تا ابد قبلۀ دل سامراست زائر تو در حرم زائر عرش خداست تو پسر فاطمه تو پسر حیدری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih هم دل هفت آسمان هست زمین گیرِ تو هم همۀ کائنات در یَدِ تسخیر تو قلب تمام وجود بسته به زنجیر تو گردشِ چرخ و فلک هست به تأثیر تو فاطمه کوثر ، شما آیه ای از کوثری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih در همۀ آسمان تو قمرت مهدی است تاج سرِ عالمی تاج سرت مهدی است باعث فخرت شده که ثمرت مهدی است تو پدرت " هادی " و تو پسرت " مهدی" است پس تویی با این حساب قطب هدایتگری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih آل علی بوده اید بانیِ شور و شعور از برکات شما نور کند کسب نور نذر شما " أِن یکاد " چشم بدان از تو دور نوکریِ درگهت باعثِ حسِّ غرور ماهِ نکو منظری مثل علی محشری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری ⏹ @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرود؛ مژدۀ سحر.mp3
1.55M
علیه‌السلام 🔹مژدۀ سحر🔹 اگه گل خنده رو لبا اومد ستارۀ «سُرَّ مَن رَءا» اومد مدینه به سامرا می‌ده مژده نوۀ جواد بن رضا اومد امشب، می‌باره از تو آسمون گل شادی از راه، رسیده نور چشم حضرت هادی میان از راه ملائکه، صف کشیدن دوباره که دخیلِ گهواره‌ش بشن امشب متبرّک می‌شه فضا، وقتی گل کرده این شبا «حسن بن علی مدد» بر لب «حسن بن علی مدد، امام عسکری مدد مولا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کوچه‌های سامرا چراغونه تموم حرم آینه‌بندونه تا که بگیریم اذن دخول امشب روی گونه‌ها نم‌نم بارونه هر کی می‌بینه صحنشو تا به سحر شاده صحنش برای ما مثه صحن گُهرشاده نسیمی آشنا میاد، شمیم سامرا میاد دل عاشق دوباره بی‌تابه یه دلم مشهدالرضا، یه دلم صحن سامرا زائر بی‌قرار سردابه «حسن بن علی مدد، امام عسکری مدد مولا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به دلای عاشقاش نظر داره برای ما مژدۀ سحر داره آسمون بی‌کرانۀ مهرش برای جهان قرص قمر داره گفته به ما از سحری که رو لبا خنده‌ست گفته از امید دلا، دل به امید زنده‌ست امید انبیا میاد، خاتم الاوصیا میاد می‌شه چشم و چراغ این دنیا عالمی غرق نورشه، بی‌قرار ظهورشه بی‌قرار رسیدن فردا «حجة بن الحسن مدد، حجة بن الحسن مدد مولا» شاعر: نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4878@ShereHeyat_Nohe@ghararenokary
سرود؛ رؤیای بهشت.mp3
1.17M
علیه‌السلام 🔹رؤیای بهشت🔹 شده دل من هواییِ پرواز با قفس غم که نمی‌شه دمساز توی رؤیاهام همیشه می‌بینم که شده به روم درای بهشت باز یا کریمِ دلم تا حرم تو پر می‌زنه بی‌قرار نگات به هر رواقی سر می‌زنه اومده خونۀ تو رو دوباره در می‌زنه در خونۀ کریم کی بسته‌ست؟ دل من به این حرم دلبسته‌ست آخه از هر چی به جز عشق تو، دلخسته‌ست «یا امام عسکری، آقا جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ توی حرمت کسی ناامید نیست کار اهل دل، وعده و وعید نیست همه حاجتا روا می‌شه اینجا اینجا درای بسته بی‌کلید نیست اینجا از آسمونا هم میان برا گدایی اومدم دوباره مثه گدای سامرایی ای آقای کریم، خود امام مجتبایی هر کسی به مهر تو دل داده دنیا و آخرتش آباده اسیر عشق تو از بند غم، آزاده «یا امام عسکری، آقا جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌شه دل من بی‌قرار و بی‌تاب تا که می‌رسم یه گوشۀ سرداب هر جا هم باشه آسمونش ابری اینجا روشنه زیر نور مهتاب باز «سلامٌ علی آلِ یاسینِ» ذکر همه «اَلسلامُ علیکَ یا مهدی» روی لبمه روشنه دل من دیگه آخر شام غمه تا سحر کنار باب‌المهدی ذکر لبهامه «اَللهُ یَهدِی...» به امید دیدن روزایِ هم‌عهدی «العجل یابن الحسن، مولا مولا» شاعر: نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4880@ShereHeyat_Nohe@ghararenokary
(سرود٢۴) عاشقان اهل بیت،ربیع ثانی آمده بهر شیعه ی علی،دلبر جانی آمده مدینه در شور است چو وادی طور است ز بهر تبریکش گل دست هر حور است شد جشن هم عهدی٢ آمد اباالمهدی٢ در شب ولادت،یازدهمین گل ولا دل من پر می زند،مدینه و به سامرا بر ما نوید آمد دوباره عید آمد ز گلشن طاها یاس سپید آمد شد شد جشن هم عهدی٢ آمد ابا المهدی٢ در سپهر دین حق،باز هادی راه آمده عسکری در این جهان،با عزت و جاه آمده ماه دلارایی شد جلوه گر امشب خدا به هادی داد هدیه پسر امشب شد جشن هم عهدی٢ آمد ابا المهدی٢ هر کجا را بنگری،در شادمانی و سرور شهر یثرب شده از،مقدم او وادی طور خانه ی هادی شد ز مقدمش گلشن ز دیدنش گشته چشم همه روشن شد جشن هم عهدی٢ آمد ابا المهدی٢ شامل شیعه شده،لطف خداوند مجید حسن عسکری با،جلوه ی حیدری رسید مهی عیان آمد گل جنان آمد بابای مهدی صاحب زمان آمد شد جشن هم عهدی٢ آمد ابا المهدی٢ پسر هادی دین،ابن الرضای سومی چون کریم اهل بیت،حسن پناه مردمی ز یمن تو عالم نور و ضیا دارد همه جهان بوی عطر ولا دارد شد جشن هم عهدی٢ آمد اباالمهدی٢ حسن دومی و،ز نسل آل احمدی یازدهم گل ولا،دردانه ی محمدی جنت و رضوانم بُود حریم تو گره گشا باشد دست کریم تو شد جشن هم عهدی٢ آمد اباالمهدی٢ یا امام عسکری،عالم بُود مهمان تو آقاجان نشسته ام،بر سفره ی احسان تو مهمان میلادم ز مقدمت شادم آقای مظلومم برس به فریادم شد جشن هم عهدی٢ آمد ابا المهدی٢ @yaghubianreza @ghararenokary
علیه‌السلام بند1⃣ بازم جبرییل خبر آورده سائل هارو پشت در آورده مژده میده که عروس زهرا واسه ی علی پسر آورده جا نمونی آی کسی که هستی دنبال نشونی دیگه باید خودتو زود برسونی خونه ی امام هادی واسه مهمونی اهلا و سهلا نور هل اتی اومد اهلا و سهلا یار آشنا اومد اهلا و سهلا خوش به حال ما اهلا و سهلا شاه سامرا اومد اهلا و سهلا یا امام عسکری بند2⃣ با خندش زمین غزل خون میشه آسمون ستاره بارون میشه سرش رو فقط مسیح میدونه راهب از دمش مسلمون میشه چشم به راهش همه انبیا نشستن سر راهش همگی مومن اعجاز نگاهش کعبه ی امیدشونه صورت ماهش اهلا و سهلا وقت کف زدن اومد اهلا و سهلا ماه انجمن اومد اهلا و سهلا دومین بهار اهلا و سهلا دومین حسن اومد اهلا و سهلا یا امام عسکری بند3⃣ از دنیا دلت گرفته وقتی یادت باشه اینو تو هر سختی فرزند همین آقا برگرده دنیا میشه آخر خوشبختی منتظرها که پریشونین واسه یوسف زهرا بگیرین عیدی رو از دست این آقا که ظهور منتقم باشه همین فردا اهلا و سهلا آیه های نور اومد اهلا و سهلا طاهر طهور اومد اهلا و سهلا با رسیدنش اهلا و سهلا وعده ی ظهور اومد اهلا و سهلا یا امام عسکری شعر و سبک: و ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Rubika.ir/tekyenokari @ghararenokary
بند1⃣ غافل بشی دینتو میدی از دست ساکت بمونی میخوری به بن بست جایی واسه ی عقب نشینی نیست دشمن هدفش عقیده ی شیعه است به خدا قسم به خدای فاطمه و علی به خدا قسم به هوالعظیم به هوالعلی که اگه بخواد کسی واسه دین جونشو بده به خدا قسم بین این همه منم اولی نمیذاریم فتنه بشه بینمون بگو به دشمن تو خماریش بمون بخون رجزهاتو ولی خوب بدون فان حزب الله هم الغالبون بند2⃣ یک عمره که دعوا سر عاشوراست لبیک یا حسین وقتش همین حالاست جایی واسه ی عقب نشینی نیست دشمن هدفش امام حسین ماست به حسین قسم به حسین که تنها شعارمه به حسین قسم به حسین که دارو ندارمه واسه پرچمش اگه صد دفه بمیرم بازم به حسین قسم مردن آرزوی دوباره مه محاله برگردیم از ایمانمون نوشتیم این عهد و ما با خط خون سینه زن ارباب با نیت بخون فان حزب الله هم الغالبون بند3⃣ امروزه واسه فرج زمینه ساز ای شیعه جهادتو عقب ننداز جایی واسه ی عقب نشینی نیست میخوان بگیرن حق علی رو باز به علی قسم به علی که فاتح خیبره به علی قسم به علی که یک تنه لشکره کسی که بخواد شیعه خونه ی علی رو خراب به علی قسم مگه از رو نعش ما بگذره به دشمن این خاک نمیدیم امون پای علی هستیم ما تا پای جون خدا کشیده این رو خط و نشون فان حزب الله هم الغالبون شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Rubika.ir/tekyenokari @ghararenokary
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ الْهَادِيَ الْمُهْتَدِيَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ پرواز کُند دل به هوای عتبات درسامره گیرد زِ حسن آب حیات ذکر لب هر عاشقش امشب باشد بر شمس جمال گُل هادی صلوات @moltames110 @ghararenokary
السلام علیک یا حسن بن علی العسکری علیه السلام ▶️ زانو زدند پیش تو با احترام ها شاه و گدا و صاحب مال و مقام ها از آسمان عشق امامت رسیدیُ شد مقدم حضور تو ختم کلام ها امشب طواف، دور تو باید کنند خلق جای صفا و مروه و بیت الحرام ها ای عشق دومین حسن بن علی ما دستی بکش تو بر سر ما، ما غلام ها در‌ وصف‌ جایگاه‌ رفیعت‌ همین‌ بس‌ است صف‌ بسته‌اند‌ پشت‌ سر‌ تو‌‌ امام‌ها دلتنگ سامرای تو هستیم یا حسن دلتنگ عطر صحن و سرایت مدام 'ها' زائر شدیم از ره دور و نشسته ایم حالا در انتظار علیک السلام ها ⏹ @ghararenokary
السلام علیک یا فاطمه المعصومه ✅محفل شعرخوانی و مدیحه سرایی ✅بمناسبت میلاد باسعادت امام عسکری علیه السلام و مدیحه خوانی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🛑 عزیزان دلم ذاکرین اهل بیت علیهم السلام‌ بهمراه پدرو مادر و دوستان تشریف بیارید منتظر همه شما هستیم.. ⏰زمان: پنجشنبه ۱۲ آبان ماه بعد از دعای کمیل شبستان امام خمینی @ghararenokary
السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها بارگزاری اشعار و نوحه های شهادت @ghararenokary
برگدای خانه اش معصومه، عصمت می‌دهد دستِ زائرهای خود برگ شفاعت می‌دهد برکسی که خاک شد، تاثیر ِتربت می‌دهد قولِ دیدارِ رضا را در قیامت می‌دهد مثل سلطان ، گنبدِ این شاه بانو با صفاست زائر ِ معصومه در قم ، زائر قبرِ رضاست سفره ای مثل عموجانش حسن انداخته حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد؛باخته شک ندارم اصلاً او معصومه را نشناخته مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست @hosenih مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن می کند با تکان چادرش کافر مسلمان می کند دست او باز است و زینب وار، احسان می کند خواهر سلطان ِعالم کار ِسلطان می کند از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد زائرِ او زائرِ هر چهارده معصوم شد رشته های معجر او دست بافِ فاطمه است هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است هیچ مردی با چنین اعجوبه ای هم تا نشد عاقبت هم همسری در رتبه اش پیدا نشد سالهای سال در چشم انتظاری سوخته در فراق روی بابا دیده بر در دوخته اسم زندان در دل او شعله ها افروخته گریه های بی صدا را از کسی آموخته خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده در یتیمی احترامش را نگه می داشتند دور تا دورش برادر ها اقامت داشتند بی اجازه پا کنار خانه اش نگذاشتند جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند داغ بابا دید اما داغی مسمار نه کوچه های تنگ دید اما درودیوار نه فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد بی حیایی با لگد در را به سویش وا نکرد با کف پا روی چادر قاتلی امضا نکرد گوشوارش را کسی در کوچه ها پیدا نکرد مادرش زهرا ولی در زیر یک «در» گیر کرد سینه‌ی زخمی سه ماهه مادرش را پیر کرد بعد بابا با رضا جان بیشتر مأنوس شد ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد غربت آن دم در تمام ِ هستی اش ملموس شد که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد شد مدینه بی رضا، یکسال مانند قفس گریه می کرد و صدا می زد رضا را هرنفس نامه ای از یار آمد، بالهایش باز شد موسم ناقه سواری های او آغاز شد تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد بال و پرهای های کبوتر ها شکارِ باز شد صحنه ای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است در دیار بی کسی داغ برادر دیده است سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام کوچه واکردند مردم در میان ازدحام می رسید از هر طرف تنها صدای السلام شد گریز روضه ام یک جمله «ای لعنت به شام» چه بلایی بر سر ناموس حق آورده اند عمه سادات را خیلی مُعَطّل کرده اند @hosenih کوچه کوچه محمل ِ بی پرده را چرخانده اند دورِ ناقه چشم‌های بی طهارت مانده اند خارجی فرزند زهرا را به خنده خوانده اند بسکه سرها را به روی نیزه ها رقصانده اند بارها از روی نیزه سر زمین افتاده است گیسوی آقام دست آن و این افتاده است بی طهارت ، دستْ گردان آیهٔ تطهیر شد بسته دستِ قافله در حلقهٔ زنجیر شد باتکانِ نیزهٔ ششماهه مادر پیر شد بارها با نیزه دار مست او درگیر شد داد زد نامرد با بال و پرش بازی نکن کودکم خوابیده بس کن باسرش بازی نکن شاعر: @ghararenokary
تو مجموعه‌ی لطف‌ و جود و عطایی تو یک چشمه از جوشش هَل اَتایی تو دریاچه نه ؛ بَحر بی انتهایی چه‌گویم‌که‌هستی؟چه‌گویم‌چه‌هایی؟ تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو زهرا خصالی تو زهرا جمالی تو زهرا مَآبی تو زهرا جلالی تو زهرا سِرشتی تو زهرا مثالی تو در دوره‌ی خویش خیرالنّسایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی @hosenih تویی راحت جان موسی بن جعفر تویی روح و ریحان موسی بن جعفر تویی یاس بُستان موسی بن جعفر تو بنت الامامی تو بنت الهُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو عَذراترین مریم اهل بیتی تو در هر دمی همدم اهل بیتی در اسرار حق، مَحرم اهل بیتی تو تندیس آن چارده مُقتدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی هُمای بهشتی و عرش آشیانی که در عُشّ دین صاحب آستانی تو باب الرّضایی تو بابُ الجَنانی بهشت خداوند در خاک مایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو مانند کلثوم، زینب ترینی خدیجه وقار اَستی و بی‌قرینی وفادار مانند اُمّ البنینی تو منظومه ی جمع معصومه هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی چه گویم؟که بابا ثنای تو گفته ((فداها ابوها))برای تو گفته به مدحت ولیّ خُدای تو گفته که در حشر تو شافع شیعه هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی در اطراف صحنت غُباریم بانو به درگاه تان خاکساریم بانو به لطفت در این شهر داریم بانو عجب کاظمینی؛عجب کربلایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو نَفس نفیس اَنیس النّفوسی تو همشیره‌‌ی شخصِ شَمس الشّموسی درِ خانه ات از پی خاکبوسی رسیدند صدها چو شیخ بهایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی از این در چو بُردیم فیض دوچندان طمع‌کار گشتیم ما مستمندان به اقرار ما فرقه‌ی دردمندان تو با درد هر بینوا، آشنایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی @hosenih اگرچه در این خاک کم غم ندیدم در این شوره زار آب زمزم ندیدم به من درد دادند و مرهم ندیدم ولی از قُمم نیست مِیل جُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی به این خسته حال مجاور نظر کن تو ای روح شعرم به شاعر نظر کن به من هم به عنوان زائر نظر کن تو رُخصت دهی۰ می‌شوم نینوایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی شاعر: @ghararenokary
آسمان گشته سیه پوش و مَلَک در زمزمه باز مانده در غریبی یک علی بی فاطمه باز از آه کسی عرش خدا لرزیده است حضرت سلطان ایران داغ خواهر دیده است دختری شد زود راهی مثل مادر ، آه آه خواهری آمد به جان ، دور از برادر آه آه باز هم یک فاطمه از دست دنیا سیر شد آیه های غربت آل علی تفسیر شد فاطمه ها آن قَدَر مهمان دنیا نیستند فاطمه ها رو به روی فتنه ها می ایستند فاطمه ها را غم مظلوم دوران می کشد فاطمه ها را غریبی علی جان می کشد مثل هم بودند اگر چه فاطمه های خدا داشت اما قم فراوان با مدینه فرق ها شهر قم با یا علی گویان سر ِ دعوا نداشت شهر قم بر آبرویش چون مدینه پا نذاشت با ستمکاران عالم قم ید ِ واحد نداشت کوچه های تنگش اصلا قنفذ و خالد نداشت شکر حق این فاطمه دیگر شبیه مادرش قاتلانش را ندیده در کنار بسترش روی او نیلوفری و چادرش خاکی نشد هیچ کس از گریه ی روز و شبش شاکی نشد کینه های بدر ، آتش در گلستانش نشد ریسمانی مزد دستان ِ علی جانش نشد ماه قم را کس ندیده در خسوف و در هلال نیست در حالاتش اصلا حرف ِ "صارَت کَالخیال" حضرت معصومه جز هجران ، غمی در دل نداشت حضرت معصومه مردم چل نفر قاتل نداشت.... شاعر: @ghararenokary
شوق نماز شُکر پدرها چه محشر است وقتی خبر رسیده که نوزاد دختر است دختر چه دختریست کریمه مطهر است در یک کلام مظهر الله اکبر  است ریحانه بهشتی موسی بن جعفر است بار دگر نشسته به منظور دیگری موسای دیگری وسط طور دیگری تابیده شد به عرش خدا نور دیگری زهرا هبوط کرده زمین جور دیگری خیر کثیر خانه باباست کوثر است @hosenih لولاک آمدست برای دو فاطمه پیغمبران شدند گدای دو فاطمه عالم فدای شرم و حیای دو فاطمه ما سجده میکنیم به پای دو فاطمه معصومه مثل مادر خود از همه سر است نشنیده اند از لب او جز رضا رضا دارد تپش تپش دل او یک صدا...رضا طوری دل کریمه گره خورده با رضا وابسته اش شدست دراین سالها رضا خواهر نگو که دار و ندار برادر است آمد به قم رسید گلستان درست کرد چادر تکاند رحمت باران درست کرد چه جنتی میان بیابان درست کرد نوکر برای حضرت سلطان درست کرد بختش بلند هرکه براین خانه نوکر است جاده به جاده پشت سر یار راه رفت بیمار بود با تن تبدار راه رفت شکر خدا که دور ز اشرار راه رفت در یک مسیر راحت و هموار راه رفت این شأن واقعی نوامیس حیدر است @hosenih پادرد میکشید ولی خون جگر نبود با مست های بی سرو پا همسفر نبود آزرده از شلوغی بین گذر نبود یعنی اسیر طعنه ی صدها نفر نبود. حالا گریز روضه به یک جای دیگر است آنجا که آفتاب بدون حجاب بود رنگ کبود بر رخ زنها نقاب بود پایین نیزه زیر کتک ها رباب بود درآن میانه صحبت بزم شراب بود بازین چه شورش است که هردیده ای تر است شاعر: @ghararenokary
بیشتر آن چه که در فرقه ی ما مرسوم است سائلی کردنِ از فاطمه ی معصومه است دختر بابِ حوائج شدنش حکمت داشت چون کریمه شد و بر باب کرم موسوم است چه مقامی است که معصوم "فداها..." گوید؟! شأن او شأن امام است که نامعلوم است @hosenih چهارده نور به دل دارم و این بانو هم خواهر حضرت خورشید در این منظومه است نام زوار حریمش که بهشتی شده اند در میان صُحُف مادر او مرقوم است هر کسی عرض ارادت به مقامش نکند از عنایات غریب الغربا محروم است روز محشر به محبش برسد دار نعیم سهم هر کس نشود نوکر او زقوم است @hosenih حرمش جلوه به فردوس برین خواهد داد جنتِ بی حرمش باغچه ای موهوم است سال ها دوری بابا و برادر دیدن... گوشه ای از غم و دردِ دل این مظلومه است در غریبی زیادش فقط این نکته بس است شیعیانش نشنیدند که او مسموم است شاعر: @ghararenokary
شب را به پایان می رساند طلعت نورت خورشید عالم خلق شد از برکت نورت از کهکشان ها هم گذشته وسعت نورت جبریل سر خم کرده پیشِ هِیبَت نورت روز ازل نورِ تو را بر ما که تاباندَند ما را غلام "حضرت معصومه جان س" خواندند تو بانیِ آرامشِ امواجِ دریایی آئینه ی یکتاییِ عرش مُعلّایی یاسی ترین سجّاده ی محراب بابایی تو دُوُّمین انسیةُ الحَوُرای طاهایی دشت تمنّایی و ما آهویَت ای خانم خیلی به زهرا رفته خلق و خویَت ای خانم در موج مِهرَت کشتی الطاف را گم کن مانند مادر بر دل طفلت ترحم کن "آموزگار حضرت مریم"..،تَکَلُّم کن جان رضا ما را فقیر "مشهد" و "قُم" کن هرکس گدای کوی این خواهر-برادر شد جیره بگیرِ سفره ی موسی بن جعفر شد @hosenih ای ماه‌تابِ روشنِ شب هایِ پُر امّید ای رود جاری،چشمه سارِ جُلگه ی توحید باران تو بر سرزمینم رنگ و بو بخشید تا آمدی..،ایران نسیم فاطمی پیچید لوح دل ما لنگِ امضای شما باشد چشم عَجَم خاکِ کف پای شما باشد داری تو چشمِ گریه خیزی،حال مضطر هم بالِ پر از زخمت شکسته..،ریخته پَر هم دلواپس بابا و دلتنگ برادر هم... آخر شما را می کُشَد این حالت درهم از آهِ پُر سوزِ تو عالم گریه می کرده با یا "رضایَت" اهل قُم هم گریه می کرده فصل خزان و روزگاری زرد آخر سر... هجران و زهرتلخ و آهی سرد آخر سر... داغ‌برادر..،داغ بابا..،درد..،آخر سر... این ها تو را از پای درآورد آخرسر سجّاده ی خالی تو در سرسرا پهن است سنّی نداری..،بستر مرگت چرا پهن است آن روز که تو وارد ایران شدی بی بی مانند خورشید فلک،تابان شدی بی بی تفسیر نصِّ آیه ی قرآن شدی بی بی در خانه ی ایرانیان مهمان شدی بی بی شکر خدا شأن مقامت حفظ شد آن روز الحمدلله احترامت حفظ شد آن روز @hosenih آبی تکان خورده است آیا در دلت!؟ هرگز پای حرامی شد رکاب مَحمِلت!؟ هرگز چشمان شورِ بی حیا شد مشکلت!؟ هرگز بازار قم گردیده آیا قاتلت!؟ هرگز سهم دل رنجور تو غم شد!؟نشد در قم از معجرت یک تار نخ کم شد!؟نشد در قم آیا تمام گلشنَت در یک زمان پژمرد!؟ تیزیِ سنگِ شام بر پیشانیِ تو خورد!؟ اصلاً طناب شمر تا اینجا تو را آزُرد!؟ خورجینی آیا هستی ات را در تنوری بُرد!؟ با خنده های نیزه داری پست باریدی!؟ راس برادر را سرِ سرنیزه ای دیدی!؟ زینب میان شهر پر نیرنگ گیر افتاد زینب میان قومِ بی فرهنگ گیر افتاد زینب میان کوچه های تنگ گیر افتاد زینب به زیر ازدحام سنگ گیر افتاد این آینه خیلی ترک خورده است در کوچه از دست شاگردش کتک خورده است در کوچه شاعر: @ghararenokary
علیها سلام بند1⃣ حضرت معصومه اسمت آبرومه هرکی بی تو باشه از جنت محرومه صحن تو یک شعبه از مدینه زیباترین نقطهٔ زمینه زائر اینجا اهل بیت و یکجا میبینه ای شفیع محشرم یامعصومه ای پناه آخرم یامعصومه بند2⃣ چشمه ایمانی تفسیر قرآنی ای مظهر عفت ای زهرای ثانی با این که تو غربتم عزیزی توو سینه داری غم عزیزی واسهٔ زهرا و غربتش اشک میریزی توو مدینه مادرت از پاافتاد آشنا بود و غریبونه جون داد بند3⃣ ای تکرار زینب آینه‌دار زینب تنها تو آگاهی از اسرار زینب مثل زینب خواهر امامی مثل زینب فاتح قیامی اما نیفتاد به تو نگاه حرامی کعب نی ندیدی امازینب.... سر به نی ندیدی امازینب.... شعر: سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Rubika.ir/tekyenokari @ghararenokary