#حضرت_امالبنین_شور
#شور
ابالفضل
بیا این دم آخری غربتم رو ببین و
بیا و تَسّلا بده درد ام البنین و
واویلا
ابالفضل
الهی که مادر فدای دو دست بریدت
بمیرم برای غریبی و مشک دریدت
واویلا
نظر کن به حالم که زارو محزونم
ببین گوشه ای کنج بستر گریونم
نفس هام رسیده روی لب ای مادر
با چشمای تر از غم تو می خونم
(ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل)
____
ابالفضل
شنیدم اُمیدت عزیز دلم نااُمید شد
شنیدم که گیسوی زینب یه روزه سپید شد
واویلا
ابالفضل
شنیدم یه لشکر تو رو کشتنت نور عینم
تو رفتی و شد بی علمدار و یاور حسینم
واویلا
دو دستای تو تا قلم شد عباسم
حرم بی پناه و علم شد عباسم
می گفتن به حال حسینم خندیدن
قد و قامتش تا که خم شد عباسم
(ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل)
__
ابالفضل
برام گفته زینب که توی نبودت چه ها شد
چقد تازیونه نصیب زن و بچه ها شد
واویلا
ابالفضل
شنیدم که توو شام و کوفه چقد شد جنایت
چقد روی ناقه به اهل حرم شد جسارت
واویلا
امان از غم کوچه بازار واویلا
امان از غریبی و آزار واویلا
توی اون شلوغی و جنجال بی بی ها
میگفتن کجایی علمدار واویلا
(ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل)
#عباس_قلعه
@ghararenokary
#حضرت_امالبنین_زمینه
اگه ثمر داشتم، قرص قمر داشتم
فدا سر حسین اگه چارتا پسر داشتم
همیشه غم داشتم، قامت خم داشتم
شرمندهٔ فاطمهام قربونی کم داشتم
همیشه غم داشتم، قربونی کم داشتم
نگید شبش قمر نداره
ام البنین پسر نداره
فقط بگید عزیز زهرا، مادر نداره
اولادی و من تحت الخضری
به فدای ابی عبدالله
—————————
وقتی بشیر اومد، زینبِ پیر اومد
هشتاد و چارتا زن و بچهٔ اسیر اومد
قلبم و آزردن، تا مشک و آوردن
فهمیدم از صورتاشون خیلی کتک خوردن
قلبم و آزردن، دیدم کتک خوردن
دیدم قدش خمیده زینب
نمیدونم چی دیده زینب
میگن که زیر دست و پا بود، امید زینب
کاشکی زیر شمشیرا بودم
من به جای ابی عبدالله
به فدای ابی عبدالله
—————————
خونه خراب میشم، بدجوری آب میشم
وقتی که روبرو با چشمای رباب میشم
با اینکه غم داره، به روم نمیاره
تقصیر عباس منه نداره شیرخواره
سکینه گفت عمو که جون داد
خجالتش نرفته از یاد
هر جا می دید من و رباب، از نی می افتاد
روز و شب میخونم از داغِ
کربلای ابی عبدالله
#محمدعلی_بیابانی
@ghararenokary
#حضرت_اباالفضل_شور
بنا بوده - توی عالم - فقط عباس - قمر باشه
بنا بوده - توو هر سختی - برا زینب - سپرباشه
به جز عباس - کی می تونه - خاک پاشم - گهر باشه
میاد اسم - ابوفاضل - اگه حرف از - جگر باشه
مث حیدر/ تو کراری
تو مشگل گشا ترین / علمداری
عجب رزمی / چه سرداری
مگه میشه ضربه هات / نشن کاری
ابوفاضل - ابوفاضل - ابوفاضل آقام۳
چه تقدیری - از این بهتر - تویی مولا - منم نوکر
اگه ساقی - تویی عباس - چه باکی از - می و ساغر
توو هر میدون - توو هر جنگی - تویی اول - تویی آخر
شده نقشِ - رو سربندت - مدد زهرا - مدد حیدر
همه تشنه / تویی سقا
بازم دس بکش روی / سر دنیا
توی چهره ت / علی پیدا
می جنگی توو معرکه / مث مولا
ابوفاضل - ابوفاضل - ابوفاضل آقام۳
از اون وقتی - که یادم هست - به سر شور و - شعف دارم
دلم وقتی - که بی تابه - يعني شوق - نجف دارم
حلال زاده - يعني اون که - فقط مولاش - علی باشه
اگه عبدِ - علی باشم - به دنیایی - شرف دارم
نجف يعني / ته دنیا
نجف ميخونه ی هر / دل شیدا
جنون یعنی / نم بارون
يعنی جون بدم یه روز / دم ایوون
علی مولا - علی مولا - علی مولا مولا ۳
#احسان_نرگسی
@ghararenokary
#حضرت_امالبنین_زمینه
ای ماه علقمه
دیده بر راهم ای شاه علقمه
میسوزم واست همراه علقمه ، ای ماه علقمه
دلگیره مادرت
از غم کربلا پیره مادرت
داره از غصه میمیره مادرت ، دلگیره مادرت
خیلی دلتنگتم
ای جان ام البنین
ماه شکسته جبین
حال و روزم رو ببین
داره قلبم برات
لحظه لحظه میزنه
جون رو لبهای منه
دیگه وقت رفتنه
ای یل کربلا ، یا عباس بن علی...
یا حامل اللوا
شنیدم دستت شد از پیکر جدا
بمیرم شد با عمود فرقت دو تا ، یا حامل اللوا
تیر از هر سو زدن
وای من دستت رو از بازو زدن
سر تو رو نیزه از پهلو زدن ، تیر از هر سو زدن
شنیدم بعد تو
سر زینب داد زدن
دستا شد آزاد زدن
رباب و زیاد زدن
بعد تو شد بلند
از خیمه آتیش و دود
روی زنها شد کبود
رقیه پیر شد چه زود
ای یل کربلا ، یا عباس بن علی...
آه مظلوم یا حسین
شنیدم بعد از تو شد تنها حسین
کشته شد تشنه پیش دریا حسین ، آه مظلوم یاحسین
آه من یوم الطفوف
آیه های قرآن شد مثل حروف
قطعوه اربا اربا باالسیوف
شنیدم دست و پا
زیر دست و پا زده
زهرا رو صدا زده
شرر بر دلها زده
من بمیرم براش
مظلوم گیر آوردنش
غارت شد پیراهنش
زیر مرکب رفت تنش
ای یل کربلا ، یا عباس بن علی...
#علی_سلطانی
@ghararenokary
السلام علیک یا ام البنین
سلام الله علیها
#اطلاعیه_جلسات
#روضه_ام_البنین
#سید_علی_حسینی_تبار
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
مثال کوه ایثار و وفا داشت
از اول انس با آل عبا داشت
وجودش بس که سرشار از ادب بود
ز نام فاطمه شرم و حیا داشت
با آه دل شکسته می گفت حسین
محزون و غریب و خسته می گفت حسین
می گفت بشیر از عمود آهن
بغضی به دلش نشسته می گفت حسین
#علی_سلطانی
@ghararenokary
السلام علیک یا ام البنین
سلام الله علیها
#اطلاعیه_جلسات
#روضه
#سید_علی_حسینی_تبار
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
ندارم هیچ یاری وای بر من
ندارم سوگواری وای بر من
بیا بردار تابوت من ، اما ...
تو که دستی نداری وای بر من
#عبدالحسن_رضایی
@ghararenokary
﷽
🏴مراسم عزادارےوفات حضرت امالبنین(س)
🔹سخنران : حجةالاسلام موسوی
🎤 بانواے:
🔹سیدعلی حسینی تبار
🕘 زمان:
جمعه ۱۶دے ماه، بلافاصله بعد نماز عشاء
📌مکان:
خ جـوادالائمہ(ع)، خ طـــباطبایـے،
کوچہ ۱
🔹خواهران/برادران
🕌مسجد علی بن موسی الرضا(ع)
🆔 @aliebnmosareza
@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑مهلت ارسال آثارتمدید شد🛑
💢تا پایان دی ماه💢
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
🔵پویش حنجره های فاطمی🔵
علاقمندان در همه رده های سنی جهت شرکت در این پویش میتوانند از اجرای خود فیلم گرفته و به آیدی
@Huddath_haram
در پیام رسان ایتا ارسال نمایند.
✳️✳️ نکته مهم ✳️✳️
فیلم گرفته شده بین سه الی هفت دقیقه باشد.
🔶موضوع اجرا:
بیان فضایل، مناقب وشهادت
حضرت زهرا سلام الله علیها
در قالب:
#دکلمه_خوانی
#زمینه
#شور
#مدیحه_خوانی
⏰مهلت ارسال آثار؛
تا ۳۰ دی ماه
🔴به سه نفر برتر
جوایز نفیسی اهدا خواهد شد.
🕌مرکز قرآن و حدیث کریمه اهل بیت
#آموزش_مداحی_تخصصی
#مداح_انقلابی
#حرم_مطهر
#فاطمیه
#ای_حجابت_آبروی_مادران_شهر_ما
@Qhkarimeh
37.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹✨تخصصی مداحی✨🌹
🔵 کلاس تخصصی تقویت اجرا برای مداحان نوجوان و جوان مرکز قرآن و حدیث کریمه اهل بیت علیهمالسلام....
🔴این مجلس هر هفته در روزهای سه شنبه در مقبره ابن بابویه
(واقع در خیابان چهارمردان کوچه۲) راس ساعت ۱۸ برگزار
می گردد.
✳️ موضوع جلسه این هفته
سه شنبه ۱۰/۲۰
ولادت حضرت زهرا س
#دکلمه
#مدیحه_خوانی
#سرود
#شور
🔵 همه عزیزان مداح شرکت کننده در کلاسهای مرکز قرآن و حدیث می توانند در این مجلس شرکت کنند و همچنین اجرای مداحی داشته باشند...
✨مرکز قرآن و حدیث کریمه اهل بیت✨
🌹بخش معارف🌹
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
سلام الله علیها
بارگزاری سرودها و اشعار ولادت
حضرت زهرا سلام الله علیها
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زهرا_س_مدح
نورِ تو تا رسید به بامِ دیارِ عرش
خورشید را نِشاند به روی مدار عرش
در "فاطمه" جمال خدا دیده میشود
آئینهی نبی شده آئینهدار عرش
ذکرِ تو شغلِ دائمیِ جبرئیلهاست
تسبیح نامِ "فاطمه جان" است، کار عرش
نه حضرت رسول..، نه حیدر..، برای تو
"لولاک" را نوشته خداوندگارِ عرش
با ربَّنای تو دو ستون آفریده تا
از این طریق حفظ شود ساختار عرش
جانم به میوهای که بُود بابِ میل تو
آن میوه ای که نام گرفته: "اَنارِ عرش"
گفتند: انبیای خدا هم پیادهاند...
آن دَم که روز حشر تویی تکسوار عرش
ما را به سقفِ "قصرِ بهشتی" نیاز نیست
کافیست چادر تو شود سایهسار عرش
بعد از هجومِ کوچه، خدا حُکم کرده است
دیگر به دامنت ننشیند غبار عرش
در گوشهی بهشت، تنورِ تو روشن است
مشغول طبخ نان شدهای، "خانهدارِ" عرش
شُکر خدا به دستِ تو ظرف غذای ماست
شُکر خدا که نان تو در سفرههای ماست
خندیدی و خدا همه را شادکام کرد
غم را برای اهل غمِ تو حرام کرد
با تو گشود بابِ توسل به خویش را
در حقِّ خلق، لطف خودش را تمام کرد
قبل از تو سهم دخترکان سنگ قبر بود
نور تو این معامله را بیدوام کرد
زنده به گور کرد وجودِ تو "جهل" را
دیگر عرب به شأن زنان احترام کرد
فهمیدهایم حدِّ مقاماَت قیامتی است...
وقتی رسول پیش قدومت قیام کرد
با "بَضعَهُ النَّبیِ" خودش ختم مرسلین
در بابِ جایگاهِ تو ختم کلام کرد
هم مادر رسولی و هم دختر رسول...
باید که سجده را به کدامین مقام کرد؟!
روح الامین به لفظِ "علیک" تو دلخوش است
هرگاه رو به خانهی امناَت سلام کرد
وللهِ یک شبه همهی آن یهود را
این چادر تو بود، مسلمانِ تام کرد
از قصهات حکایتِ ایمان درست شد
با گردوخاکِ چادرت انسان درست شد
روح تو خلق شد، قَلَمی "هَلْ أَتَا" نوشت
دستت بلند شد، مَلَکی رَبَّنا نوشت
"پرده نشین آل نبی"..، لوحِ کردِگار
قُربِ تو را برابر قُربِ خدا نوشت
تنها سه آیه سهم تو از قِصّهی خداست
امّا چِقَدر شرح بر این ماجرا نوشت
معراج، ابتدای رسیدن به فیضِ توست
این را رَسول، سَردرِ غارِ حرا نوشت
عیسی اگر که کور شفا داده.. ،با یَقین
بالای نسخه ذکر شریفِ تو را نوشت
ذُرّیهی تو را که خدا "پادشاه" خواند
ذرّیهی مرا همه از دَم "گدا" نوشت
حالِ تو را مدیحِ "علی" خوب میکند...
باید به خاطر دلت از "مرتضی" نوشت
ذکر تو شیعیان تو را پایبند کرد
ما را علی علیِ تو از جا بلند کرد
دروازهی بهشت غلامِ دَرِ علی است
افلاک تشنهی نمِ چشمِ ترِ علی است
رازِ نهان خلقتِ این خاک "مرتضی" است
سِرِّ تمام کُون و مکان در برِ علی است
دستی بلندتر ز یدالله دیدهای؟!
بالاتر از تمامی سرها سرِ علی است
در صدر شاهکارِ رشادت هنوز هم
فَتحُ الفتوحِ معرکهی خیبرِ علی است
امّا پناه حیدر کرّار "فاطمه" است
بانوی آب و آینه ها، سنگر علی است
با بودنش به جوشنِ جنگی نیاز نیست
جوشن کبیرِ او زره پیکر علی است
عمری برای عُمر کمش گریه میکنیم...
هِجده بهار، نُه نَفَسَش، همسر علی است
این یاس را چگونه عدو زیر پا فِشُرد!
این لالهی کبود، گُلِ پرپر علی است
در گُر گرفت..، میخ کج از شرم سرخ شد...
پِی بُرده بود بال و پر دلبرِ علی است
او باغ لاله کاشت..، بگو وای مادرم
او بار شیشه داشت..، بگو وای مادرم
شاعر: #بردیا_محمدی
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی #بصیرت
آمد زلال آسمانها مادر باران
عطر ولایت میوزد در کوچه ایمان
آمد زنی از جنس نور و آب و آیینه
نازل شده حوریهای در شکل یک انسان
آمد زنی که کاشفالکرب امامش بود
خورشید رویش بود بر درد علی درمان
تسبیح او مشکلگشای عالم و آدم
سجادهی او رازق هر سفرهی احسان
در ساحل تربیتش دُرّ است و مروارید
دامان حُسنش پرورانده لؤلؤ و مرجان
از واژهی مادر حروفی معتبرتر نیست
بخشیده زهرا اعتبارش را به این عنوان
رکن و ستون خانهی مولا علی، زهراست
بیت خدا هم غبطه دارد بر چنین ارکان
او بی مزارش حاجت زوار خود را داد
پنهانترین پیداست و پیداترین پنهان
آرامگاه فاطمه در قلب حیدر بود
یک بارگاه ازجنس یاس و لاله و ریحان
بوده قسیمالنار والجنة علی اما
در این میان بودهست حب فاطمه میزان
حاجت اگر از مرتضی داری نجف رفتی
فریاد کن «لبیکِ یا زهرا» دم ایوان
اینجا نجف ایوان طلا ذوب علی هستیم
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه گویان
**
زهرا به ایرانی همیشه مرحمت دارد
گهواره جنبان حسینش میشود سلمان
سربند یازهراست حرز هشت سال ما
وقتی مجهز بود دشمن تا بُن دندان
هرجا و هر سنگر که میدان جهادی بود
از بچههای فاطمه خالی نشد میدان
حالا هم این فرزند زهرا پیشگیری کرد
از فتنهی هرزی که رویاندند هر دوران
از انقلاب مصر درسی ماند و آن این بود
بی رهبری بُرد انقلابش را به استهجان
ایران به نام فاطمه خود را تبرک داد
باید مراقب شد نیافتد دست نا اهلان
بایدکه بگذاریم اسم کشورمان را
جمهوری اسلامی زهرایی ایران
عرضم تمام، این انقلاب ارثیهی زهراست
هستیم پای وارث آن، تا به پای جان
شاعر: #وحید_عظیم_پور
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_مدح
#جمهوری_اسلامی_ایران #بصیرت
با یاد و نام #شهدا ی والامقام
#قدرت_مقاومت_ملت_ایران
زبان قاصر ما و بیان مدح این بانو
شبیه شاعری گُنگم زمان مدح این بانو
چه گویم ، وصف او وقتی به قرآن مُبین باشد
زمانی که ثناگویش امیرالمومنین باشد
چه بانویی که لبخندش نشاط قلب پیغمبر
وجود خیر او شان نزول سوره ی کوثر
رشیده ، طاهره ، عذراء ، سعیده ، عارفه ، نورا
علیمه ، فاطمه ، بُشری ، زکیّه ، ساجده ، زهرا
چه بانویی که بخشیده به عالَم نور عینش را
زده بر جان ما مُهر غلامیّ حسینش را
همان بانو که دامانش پناه اهل مکتب شد
همان مکتب که پرچمدار آن همواره زینب شد
همیشه نور می گیریم از این ایمان زهرایی
از این جمهوری اسلامی ایران زهرایی
**
منم از نسل باقرخان و سرداران ایرانی
منم از نسل دلواری و از نسل خیابانی
منم از پیروان مکتب پیر جمارانی
منم سرباز جان بر کف در این مُلک سلیمانی
گذشته رسم طاغوتی ، زمان خان و خان بازی
به جای کد خدا باید خدا از ما شود راضی
جهاد عرصه ی تبیین ، اصول امتحان ما
امید حضرت آقا به این نسل جوان ما
جوانانی که مشتاق امیرالمومنین هستند
همان هایی که در فتنه چو سدّ آهنین هستند
نشان عزم روح الله ، در ایران پاینده
که خون آرمان ها شد مسیر سبز آینده
اگر چه حاج قاسم نیست در پیکار با ظالم
ولی پیداست در دنیا خروش لشکر قاسم
یمن ، بحرین ، پاکستان ، دمشق و غزه و لبنان
جوانمرد حرم قاسم حضورش هست در میدان
اگر چه نقشه ی دشمن به رنگ وسوسه باشد
برای نوجوان ما یقیناً مخمصه باشد
خدا با فتنه ی دوران بگیرد آزمونش را
رجوعی کن به قرآن تا بدانی چند و چونش را
کسی که دل به شیطان داده بین راه می ماند
کسی که با خدا شد با ولی الله می ماند
طلوع روشن بهمن از آن پنجاه و هفت ما
شروع انقلاب ما شروع پیشرفت ما
چه غمگین گشته استکبار از این رشد جانانه
توان موشک و پهپاد و تأسیس رصدخانه
کووید ۱۹ آمد ، ولی با دیده ای روشن
در اوج دوره ی تحریم ما ، تولید شد واکسن
اروپایی که در سرما اسیر نفت و هیزم شد
به جای رفع این مشکل چرا دلسوز مردم شد؟!!
همان غربی که خود را نقطه ی پرگار می بیند!!
همان غربی که زن ها را فقط ابزار می بیند
ولی زن در نگاه ما شکوه جامعه باشد
در این دنیای بی احساس ، روح جامعه باشد
نباید خانه بی فرزند باشد جمعیت ، محدود !
نباید آسمان شهرمان باشد غبارآلود
دعای خیر این مردم زمان سخت و آسایش
برای رهبر دلسوز و مسئولان زحمت کش
نباید دل به دشمن بست این یعنی همان غفلت
نباید فکر دیگر بود غیر از همت و خدمت
جهاد فی سبیل الله یعنی حمله ی طوفان
رسیده فصل نابودی برای ابن جهانخواران
دوباره قصه ی موسی ، دوباره ماجرای نیل
رسیده مرگ آمریکا ، رسیده مرگ اسرائیل
نمانَد نامی از دشمن نشانی از سُعودی ها
شود نقش ِ بر آب این نقشه ی شوم یهودی ها
شهیدان می رسند از راه ، در دوران هم عهدی
هوای جمعه ی موعود یعنی می رسد مهدی
اگر سرمشق می گیری همیشه فاطمی باشی
بدان باید که سرباز جهاد دائمی باشی
سپاه سرخ حزب الله می آید کنار او
دعای خیر مادر هست ، در هر لحظه یار او
اگر در سینه دل داری و آن دل هست با مهدی
به عشق حضرت زهرا ، بگو لبیک یا مهدی
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#صلوات
بازهم پیک صبا مُشک فشان آمده است
برمشام همه عطری ز جنان آمده است
هاتفِ غیب خبر میدهد از رویش گُل
صحبت از بانوی گُلها به میان آمده است
با گُل یاس، زمین را به فلک پُل زدهاند
روی سینه به ادب، خیل مَلک گُل زدهاند
این چه شوری است که در ذکر جمیل همه است
کوثری ناب روانگشته از این زمزمه است
ابر رحمت به سر خلق دمادم جاری است
همه آفاق پُر از فاطمه یا فاطمه است
به فلک وادی این طور چه دیدن دارد
نغمهی اهل سماوات، شنیدن دارد
تا که قدسی نفسان جلوهی طوری دیدند
در دل ختم رُسل شوق و سروری دیدند
همه لبخند زنان عطرفشانی کردند
روی دامان خدیجه، گُل نوری دیدند
مات بودند که نوزاد چها میگوید
که شنیدند همه، حمد خدا میگوید
چه مبارک سحری داشت شب میلادش
جبرئیل آمده ازبهر مبارکبادش
همه جا پُرشده از زمزمهی «اعطینا»
دیدنی بود رسول للَه و روی شادش
کوثری گشت روان، عطر حیاتی برخاست
و به شادیِ دلِ او صلواتی برخاست
کوثر و قدر بخوان، جلوهی توحید رسید
قبلهی جانِ همه، کعبهی امید رسید
باز هم زمزمه کن آیهی تطهیر بخوان
زُهره و فاطمه و طاهره، خورشید رسید
ذرّه ذرّه همه محو گُل خورشید شوید
زائر عارف این کعبهی توحید شوید
به فروغش، به جمالش، به جلالش #صلوات
به فضائل، به خصائل، به کمالش صلوات
به خداوند که سادات جهان مادریاند
به خود فاطمه تنها نه، به آلش صلوات
هردل غرق غمی، نور امیدش زهراست
هرکه مشتاق جنان است، کلیدش زهراست
آمد او تا که بشر فانی فیالله شود
بشر از جهل رها گردد و آگاه شود
می رود زود ولی چند بهاری کافی است
تاکه او بر همه روشنگر این راه شود
تاکه از خواری دنیا به همه حرفی گفت
عطر بیداری او خواب جهان را آشفت
هر زبانی که به «یا فاطمه» تطهیر شود
گوید او آمده تا نور سرازیر شود
هدف آمدنش چیست؟ همین می دانم
تا ولایت به خود فاطمه تفسیر شود
صحبت اهل ولایت به جز این زمزمه نیست
«زیر این چرخ، علی دوستتر از فاطمه نیست»
عمر پُر برکت او از چه حکایت دارد؟
از چه از مردم این شهر، شکایت دارد؟
همه ی عمر کمش گفت، «وفایی» بر خلق
که علی برهمهی خلق، ولایت دارد
بی علی هیچ ره سیر الیاللهی نیست
جز از این راه، به فردوس برین راهی نیست
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#حاج_قاسم_سلیمانی
هوای تازهای از عرش، سرشار از وزیدن بود
و چشم «هل اتی» از نور «اعطیناک» روشن بود
نگو جای زنی در خانهی لولاک خالی بود
که جای آینه در پهنهی ادراک خالی بود
عروس خانهی نهجالبلاغه، مادر حکمت
بهشت رو به ایوان نبوت، دختر رحمت
همان که مادری کرده است طفل آفرینش را
همان که تربیت کرده است جمع اهل بینش را
همان نوری که میبخشید بر شبهای دنیا نور
همان صبحی که میتابید تا همسایههای دور
همان نوری که بر شمع و گل و باران شرافت داد
همان انسیةالحورا که بر انسان شرافت داد
علیمه، عالمه ،راضیه، مرضیه، پُر از زهرا
نگین سبز پیغمبر به روی گنبد خضرا
شکوه لیلةالقدر است و امالانبیا زهرا
چه گویم از مقاماتش، و ما ادراک ما زهرا
به دستش جاروی تنزیه داده حی سبحانش
شهادت دسته گلهاییست در گلدان ایوانش
همان که چادرش پیغمبر حجب و حیا بوده
که این مستورهی معصومه ناموس خدا بوده
تواضع شاخهای پُر بار در باغ نمازش بود
خلوص و سادگی اسباب پررنگ جهازش بود
زنی چون فاطمه بر عشق عصمت داد اینگونه
که زهرا خانهداری را شرافت داد اینگونه
دهان روزه نان را پخت اما پای افطارش
به مسکینان و ایتام و اسیران کرد ایثارش
علی مظلوم، اما ظالم از او واهمه دارد
علی در خانه شمشیری دودم چون فاطمه دارد
علی را کاشفالهم، کاشف الغم؛ عشق زهرا بود
علی را با هزاران زخم، مرهم؛ عشق زهرا بود
خلاصه! حُسنهای عالم و آدم فقط یکجاست
و آن هم خانهی نور است و نورش حضرت زهراست
چراغ آسمانها چادر شبزندهدارش بود
خدمتک یا علی؟ این پرسش لیل و نهارش بود
اگر "ام الولا" یک لحظه احساس خطر میکرد
دوباره چادر شبزندهدارش را به سر میکرد
خطر دیروز تا امروز تحریف حقایق بود
خطر جاماندن اندیشهها از صبح صادق بود
اگر گهواره جنبان حسینش میشود سلمان
نگاه فاطمه پس بوده از آغاز با ایران
اگر که آب و آیینهست، پس روشنگری دارد
اگر امالجهاد است این! جهادی حیدری دارد
نیافتاد از قنوتش یک نفس «الجار ثم الدار»
که جوشید از قنوت پر قناتش چشمههای ثار
قنوتش از مدینه تا همین امروز عازم بود
یکی از میوههای مستجابش حاج قاسم بود
شاعر: #رحمان_نوازنی
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
به نبی و خدیجهی اطهر
به " فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ"
از نماز شب است بالاتر
نیت دستبوسی مادر
طب و مرهم نبود و هرگز نیست
برکتی هم نبود و هرگز نیست
در دو عالم نبود و هرگز نیست
از دعاهای خیر او بهتر
چهره اش نور کهکشان دارد
در دلش مهر بی کران دارد
با همین قامت کمان دارد
زیر پایش بهشت سرتاسر
دشمنان رسول می لرزند
داده حق بر رسول خود فرزند
صد هزاران پسر نمی ارزند
بر رسول خدا به این دختر
هست زهرا سراسر قرآن
بین احزاب و فاطر و لقمان
آل عمران و مریم و فرقان
قدر، انسان، تبارک و کوثر
فاطمه خود تعالی خود شد
عزت لایزالی خود شد
در همان خردسالی خود شد
مادر مهربانِ پیغمبر
مادر کربلا و عاشورا
حجت الله بر حجج، زهرا
در میان تمام اهل کسا
فاطمه می شود فقط محور
فاطمه کیست؟ صاحب افلاک
جلوه ی رب العالمین در خاک
طبق نص روایت لولاك
نیست از فاطمه کسی برتر
#روز_مادر دعا دو چندان کن
یاد، از رفتگان فراوان کن
یاد، از مادر شهیدان کن
یادی از مادر علی اصغر
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#مربع_ترکیب
روزی که از تجسم امکان خبر نبود
روزی نبود و گردش شمس و قمر نبود
حتی مجال لحظه برای گذر نبود
جز نور احمد از دم خالق اثر نبود
در ظلمتی که صبر ملک را ربوده بود
شد نور پاک فاطمه روشنگر وجود
زهرا رسید و نور، جهان را فرا گرفت
در آسمان، تجلی توحید پا گرفت
ظلمت کنار رفت و جهان روشنا گرفت
این نور محض را به بغل مصطفی گرفت
احمد که بوده نور رخش روح کائنات
کامل نبود بی گل او گلشن حیات
عالم در انتظار هبوط فرشته بود
حوریه ای که نور، گِلش را سرشته بود
خاکی که از شعاع الهی برشته بود
دست قضا به نامه ی این گُل نوشته بود
این آفتاب جلوه ای از نور سرمد است
این نسترن ملیکه ی باغ محمد است
کوثر، یکی از آن همه الطاف داوری است
او مریم است و لایق شأن پیمبری است
چون آفتاب، سُنت او ذره پروری است
قرآن ناطق است که از هر بدی، بری است
قدیسه هست و بانوی ملک قداست است
قدرش فراتر از شب قدرِ فِراست است
دختر که بود، ام ابیها لقب گرفت
همسر که شد، حبیبه ی یکتا لقب گرفت
مادر که گشت، سرور زن ها لقب گرفت
در زندگی یگانه ی دنیا لقب گرفت
با آنکه درک شوکت او کار خاتم است
فرصت برای شرح مقامات او کم است
دنیا مجال نیست که او بی نهایت است
هر نکته از کرامت او صد حکایت است
این شاعرانگی سندش در روایت است
روز ظهور فاطمه، صبح قیامت است
آن روز، قدر فاطمه فهمیده می شود
با حکم او بساط جزا چیده می شود
روزی که چشم ها همه حیران رحمت اند
یک مشت دلسپرده به دنبال فرصت اند
حتی پیمبران که بزرگان امت اند
چشم انتظار شافع روز قیامت اند
زهراست آنکه کار شفاعت به دست اوست
آری که اختیار قیامت به دست اوست
ای سیب دلربا که نصیب علی شدی
محبوب مصطفی و حبیب علی شدی
با گوشه ی نگاه طبیب علی شدی
در شورش زمانه، شکیب علی شدی
نامت کنار نام خداوند خورده است
جان علی به جان تو پیوند خورده است
در مردمی که جهل به آن ها سوار شد
دختر به گور کردنشان افتخار شد
تو آمدی و عزت زن آشکار شد
این روح غرق عاطفه، صاحب وقار شد
در مکتبی که نام تو در صدر نام هاست
یک زن، تجلی صفت رحمت خداست
خورشید سر گذاشته بر پای شوکتت
جبریل پر کشیده به بام ارادتت
سجاده چهره سوده به درگاه طاعتت
ایاک نعبد است گواه عبادتت
مادر ندیده ایم به این اوج بندگی
در بندگی نمونه و در کار زندگی
تیغ علی که شهره به هر کارزار شد
خم شد به پایبوسی تو، ذوالفقار شد
برخواست موج و در قدمت آبشار شد
پاییز سمت خانه ات آمد بهار شد
در هر چمن طراوت گل ها به بوی توست
حتی صفای جنت الاعلی به بوی توست
تو آن ملیکه ای که سراپا وقار بود
حوریه ای که چادر او وصله دار بود
همسایه با دعای شبت برقرار بود
آل عبا به محور تو استوار بود
قرآن ناطقی تو و قرآن داورت
بوده است همچون آینه ای در برابرت
ای رشک ساکنین جنان بیت ساده ات
دست قضا و پای قدر در اراده ات
زرین رکاب چرخ غلام پیاده ات
صبر و حیا دو ویژگی فوق العاده ات
صبر تو در مسیر خدا بی نظیر بود
سعی تو داد خواه امیر غدیر بود
روزی که خطبه خواندی و قرآن زبان گرفت
جان دادی و به سعی تو اسلام جان گرفت
آهی کشیدی و نفس آسمان گرفت
آهت رسید و دامن طاغوتیان گرفت
این ننگ بر حکومتشان ماند تا ابد
باید که شرح داغ تو را خواند تا ابد
می سوختی هرآینه، پروانه شاهد است
دستاس گریه کرد به تو، شانه شاهد است
بر غربت تو گریه ی مردانه شاهد است
از چاه آب آوری و خانه شاهد است
وقتی به سمت چاه می افتاد راه تو
بالا می آمد آب، به شوق نگاه تو
روزی که کارنامه ی اسلام دود شد
سکان دین اسیر هوای یهود شد
بی حرمتی، جوابِ سلام و درود شد
دستت به دستگیری امت کبود شد
راه علی گرفتی و گشتی فدای او
بودی در اوج غربت او آشنای او
شاعر: #سیدروح_الله_موید
@ghararenokary
✅ متن و صوت آموزشی
موضوع: حضرت زهرا (س)
مداح: سیدمهدی میرداماد
ای حسن مطلع همهی عاشقانهها
حس لطيف پرشده بين ترانهها
زهراترین ستارهی اوج کرانهها
از تو شنيدهاند تمام زمانهها
دیگر به خانهی همه دختر مقدس است
با جلوهی تو واژهی مادر مقدس است
دیگر رسیده است زمان رسیدنت
سیب بهشت، لحظهی از شاخه چیدنت
گوش خدا نشسته به پای شنیدنت
چشمان مرتضی شده مبهوت دیدنت
تو آمدی برای نبی مادری کنی
هجده نفس به پای علی حیدری کنی
هر واژهی رسیده کنار تو کال شد
عاشق شدن بدون تو امری محال شد
تصوير آب با نظر تو زلال شد
قرآن به يمن سورهی تو لم يزال شد
شبهای قدر ما به تو پیوند خورده است
تقدیر را خدا به دو دستت سپرده است
هر كس كه دم زده ز كلامت كليمتر
ای از همه به امر ولايت سهيمتر
در بین خانوادهی رحمت رحیمتر
هر نسل دورتر شده از تو عقيمتر
نسل تو نسل یلتقیان و مطهر است
هر کس که بوده دشمن نام تو ابتر است
يك مصحف الهی غرق مطالبی
مثل اصول دینی و ارکان واجبی
تو مظهر العجائب شاه عجائبی
مصداق ديگر اسدالله غالبی
قرآن نوشته است به دریا ملقبی
اصلا علی تویی که به زهرا ملقبی
تو آمدی جهان محقر بزرگ شد
با تو مقام و رتبهی مادر، بزرگ شد
هر کوچکی به نام تو دیگر بزرگ شد
اینگونه بود سورهی کوثر بزرگ شد
هستی شبيه دستهی دستاس دست توست
عالم فدايی دل حيدرپرست توست
جاری شد از خروش قنوت تو صد قنات
ای دختر مباهله، ای همسر زکات
نام تو نقش بر علم کشتی نجات
ای مادر حماسهی حی علی الصلات
در کربلا و شام، تو در یاد زینبی
حس غرور مخفی فریاد زینبی
فرزندهای تو همه طوفان غیرتند
در جنگ و صلح مرد نبرد و شهامتند
فرزندهای تو همه مست ولایتند
لب تشنههای جام شراب شهادتند
فرزندهای تو حسنی و حسینی اند
دلدادههای نهضت پاک خمینی اند
موج محبتت به دل من نشسته است
با عشق تو طناب تعلق گسسته است
مادر! شبیه تو دل ما هم شکسته است
بر سینهام جمال علی نقش بسته است
این سینه را به سینهی سینا نمیدهم
یک ذره از محبت زهرا نمیدهم
*******
@ghararenokary
سید مهدی میرداماد_ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها96 - سرود - ای حسن مطلع همه عاشقانه ها-1520845656.mp3
8.73M
ای حسن مطلع همه ی عاشقانه ها..
اجرا مدیحه خوانی توسط :
استاد حاج سیدمهدی میرداماد
✅ آموزشی
متن سرود
ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها
مینویسی روی عرش دفتر
با دوات عشق و خط باور
بهترین واژه ها رو میخوای
میرسی به واژه مادر
ذکری از ذهنت گذشت ذکر هر روز همست
اولین جمله تو بسم رب الفاطمست
فاطمه یعنی شور و عشق و باور
فاطمه یعنی محشر دلبر مادر
خلاصه قران کوثر خلاصه هستی مادر
صدای تسبیح امشب به عشق زهرا یا حیدر
علی علی علی علی یا حیدر
*
راز خلقت اومده به دنیا روی دستای لطیف بابا
اسمش و نبی میزاره مادر اسمش و خدا میزاره زهرا
معلوم تو صورتش اعجاز نور خدا
دنیا اومد جلوه ایه های هل عطا
فاطمه یعنی غصه از دل دوره
فاطمه نور فوق کل نوره
تجلی میقات اومد مفسر ایات اومد
خدا به پیغمبر گفته که مادر سادات اومد
علی علی علی علی یا حیدر
****
هر چی ارزوی خوب تو دنیاست
بین اعتکاف دست زهراست
هر چی ارزو داری بیار که
استجاب دعا همین جاست
دستات و بالا بیار او دستگیر عالم
ای نوکر حاجاتت و بسپار دست فاطمه
فاطمه یعنی برکت رافت رحمت
فاطمه راه رسیدن به حاجت
ترنم لبها زهرا همه میخونن یا زهرا
محول الاحوال من همیشه باشی یا زهرا
علی علی علی علی یا حیدر
****
سالی که با اسم تو شروع شه
باید از بدی دلا رفو شه
سال نو ایشا لله دشمن ما
با ظهور مهدی روبرو شه
دنیا با اقای ما سرسبز مثل بهار
با مهر و عشق علی با شمشیر ذوالفقار
رحما بینهم میشه تکرار
با شعر اشدا علی الکفار
شکوه اعطینا مهدی حماسه دنیا مهدی
شعار امسال شیعه دوباره لبیک یا مهدی
@ghararenokary