#امام_کاظم_شهادت
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
هرکس که "یا باب الحوائج" را صدا کرده
موسی بن جعفر حاجت او را روا کرده
غیر از خدا که شان او را خوب میداند
هرکس که مدحی گفته در حقش جفا کرده
در شان او نازل شده "والکاظمین الغیظ"
موسای کاظم جای نفرین هم دعا کرده
هر بی حیایی که به آقا بی حیایی کرد
با دیدن روی خوش آقا حیا کرده
با دوستان خود نمی دانم چه خواهد کرد
وقتی که قرض دشمنش را هم ادا کرده*
در کنج زندان نیست او در وادی طور است
اینجا کلیم الله خلوت با خدا کرده
با او زنی در سجده افتاده در این زندان
یعنی زلیخایی به یوسف اقتدا کرده
از کهکشان او گرفتند اخترانش را
این چند وقت اصلا ندیده دخترانش را
#آرش_براری
@ghararenokary
#امام_کاظم_شهادت
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
مشکل گشای کارها باب الحوائج
ذکر توسّل های ما باب الحوائج
دارد هوای شیعه را باب الحوایج
پیوسته می گوییم «یا باب الحوائج»
پر می کشد دل های ما تا کاظمینش
امشب عجب دارد تماشا کاظمینش
عیسای اهل البیت موسای کلیم است
مانند بابایش کریم ابن الکریم است
بین دعاهایش غریبه هم سهیم است
بابای سلطان خراسان از قدیم است
دارد دمی مثل مسیحا کظم غیظش
عبد خدا می سازد او با کظم غیظش
از هر بلایی شیعه ها را حفظ کرده
زیر عبای خویش ما را حفظ کرده
در سینه اش علم خدا را حفظ کرده
اعجازهای انبیا را حفظ کرده
با یک نگاهش زیر و رو شد بُشر حافی
مجذوب حُسن خُلق او شد بُشر حافی
آری وقار او وقار دیگری بود
اکسیر علم او عیار دیگری بود
هر احتجاجش افتخار دیگری بود
تیغ کلامش ذوالفقار دیگری بود
مانند زینب، عمّه اش، مرد سخن بود
در هر سؤالی پاسخش دندان شکن بود
آقای ما در کنج زندان چارده سال
محروم از خورشید تابان چارده سال
آزرده، زخمی، مو پریشان چارده سال
مثل هزاران سال بود آن چارده سال
«خلّصنی یارب» گفتنش از حد گذشته
پیداست در زندان به آقا بد گذشته
#محمد_فردوسی
@ghararenokary
یا باب الحوائج
من آن خورشید پنهانم که پشت ابر زندانم
زآهم شعله ور هستم ز اشکم غرق بارانم
نه یار و همدمی دارم نه غمخوار غمی دارم
نه حتی سایه ای را که کنار خویش بنشانم
اگر دلتنگ و دلگیرم چنان محبوس زنجیرم
نمی آید به دست من دگر چاک گریبانم
دمام ذکر من گشته خلصنی ای خدا من
شده این حلقه های سلسله تسبیح دستانم
شبیه غنچه ای در خود شدم جمع از غل و زنجیر
نمی آید دمی بیرون سرم از روی دامانم
به سان باغ پاییزی نمانده ازتنم چیزی
شبیه مادرم زهرا شبح در جامه ای مانم
اذان صبح من گریه اذان مغربم شلاق
به وقت شرعی آه است افطاری که مهمانم
از این دشنام زندانبان شده مویم سپید از غم
فشارغیرت از مویم کشیده شیره ی جانم
چه سنگین است دستانش نمی بیند دگر چشمم
که گویا سیلی او دوخت مژگان را به مژگانم
به روی تخته ی یک در مرا تشییع می کردند
نشد جمعیتی غیر از غبار ره پریشانم
مرا در کوچه و بازار امام الرافضین خواندند
تنم فریاد اما زد مسلمانان مسلمانم
شبیه آن اسیران که به آن ها خارجی گفتند
به یاد کوچه و بازار آن ها روضه می خوانم
موسی علیمرادی
@ghararenokary
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شور
#امام_کاظم_شور
#شور
خلّصنی یاالله
کنج زندان بلا پیر شدم
خسته از این غل و زنجیر شدم
دیگه از زندگیم سیر شدم
خلّصنی یاالله
همه تنم زخون رنگ شده
برا معصومه دلم تنگ شده
برا معصومه دلم تنگ شده
زیر غل جامعه/ شکسته استخون پام
منم مثه مادرم / مرگم و از خدا میخوام
یا باب الحوائج / یا موسی بن جعفر
......
خلّصنی یاالله
سلسله به گردنم جا انداخت
تازیونه منو از پا انداخت
باز من و به یاد زهرا انداخت
خلّصنی یاالله
بر رخم جای کبودی مونده
جای دست این یهودی مونده
جای دست این یهودی مونده
سیلی و شلاق او / سفره افطارمه
کاش دیگه ناسزا نگه / به مادرم فاطمه
یا باب الحوائج / یا موسی بن جعفر
.......
خلّصنی یاالله
مونسم فقط غل و زنجیره
این سیه چال چقد دلگیره
به خدا هی نفسم میگیره
خلّصنی یاالله
دیگه موقع دعا میافتم
با صورت روی خاکا میافتم
هی به یاد کربلا میافتم
قعر سیه چال کجا/ گودی گودال کجا
این تن بی حال کجا/ آن تن پامال کجا
وای حسین به کربلا وای حسین به کربلا
......
#عبدالحسین
@ghararenokary
#امام_کاظم_زمزمه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمزمه
#زمزمه
بیا حضرت زهرا بیا به شهر بغداد
که فرزند غریبت ز زندان شده آزاد
واویلا...
نگشته احترامی بر آن پیکر اطهر
تنش با غل و زنجیر به روی تخته ی در
واویلا...
نشانه های زنجیر به دست و گردن اوست
که آثار شکنجه چو لاله بر تن اوست
واویلا....
به زندان دم آخر که از نفس فتاده
به لبهای شریفش کسی آب نداده
#میثم_مومنی_نژاد
@ghararenokary
#امام_کاظم_زمینه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمینه
#زمینه
نه پسری نه دختری، نه سایه بالا سری
میون زندون بلا، می میرم از خون جگری
روخاک سیاچال، سرم رو می زارم
به جز کند و زنجیر ، انیسی ندارم
اسیرم، بین این سیاهی الهی، خلصنی الهی
..............
همه تنم شده کبود، از دست نامرد یهود
یکی نبود بهش بگه، آخه گناه من چی بود
باتازیونه ای کاش، بزنه من رو بی حد
ولی به مادر من ، نزنه حرفای بد
ندارم، غیر ازتو پناهی الهی، خلصنی الهی
...............
خوب که ندید دختر من، رو تخته در پیکر من
خوب که جلوی بچه هام، نرفت رو نیزه سر من
کفن قیمتی شد، به جسم من اینجا
ولی بی کفن موند، تن حسین زهرا
برهنه، کسی ندیده شاهی الهی، خلصنی الهی
#علی_سلطانی
@ghararenokary
#امام_کاظم_زمینه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمینه
#زمینه
حالا که نهادم به روی خاک سرم را
ای کاش ببینم گل روی پسرم را
باشد به روی لب پیوسته دعایم
کاید ز مدینه یک لحظه رضایم
آه و واویلا 4
....................
جان بر لب من آمده معصومه کجایی
تا بهر پدر گریه و زاری بنمایی
این دل به هوای دیدار تو باشد
من رفتم و دست حق یار تو باشد
.....................
گر چه دل زندان و شب و نافله سخت است
بیش از همه اما اثر سلسله سخت است
اندازه ندارد این غربت و اندوه
زنجیر گواه است ساقم شده مجروح
......................
آید به سیه چال عدو وقت مناجات
با سیلی و شلاق ستم بهر ملاقات
این جسم ضعیف و این دشمن بی رحم
گردیده خدایا پا تا سر من زخم
......................
کی دیده امامی تنش از جور زمانه
بر تخته رود دست به دست شانه به شانه
نشنیده کس اینسان رنج و محنی را
بین غل و زنجیر تشییع تنی را
......................
گر چه به قفس بی پر و بی بال شدم من
کی تشنه اسیر ته گودال شدم من
با دیده گریان گویم به دو صد آه
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
#علی_سلطانی
@ghararenokary
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شور
#امام_کاظم_شور
#شور #زمینه
میون زندونمو نفس بُریدم خدا
لحظه های آخرم برس به دادم رضا
توو غُل و زنجیرمو شکسته بال و پرم
یه جای سالم دیگه نمونده روو پیکرم
روزه ام و وای از غصه ها
افطارم شد تازیوونه ها
وای غریبم
آه غریبم
.......
خدا می دونه پُر از کبودیه دست و پام
برای معصومه ام دیده به راهه چشام
سِندیه ملعون مُدام زخم زبون میزنه
با سیلی و با لگد چه بی امون میزنه
بین غربت قلبم خون شده
حال و احوالم محزوون شده
وای غریبم
آه غریبم
......
توو اوج دلواپسی یادِ غم کربلام
تشنه ام و فکر اون تشنه لب قتلگام
شهیدی که از جفا شد هدف نیزه ها
افتاده بود روی خاک جلو چشِ عمه ها
این دَم آخر با شور و شین
گریونم واسه جدّم حسین
وای حسینم
آه حسینم
#عباس_قلعه
@ghararenokary
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمینه
#امام_کاظم_زمینه
#زمینه
دوباره رزقمون زياده، ديگه از اين نميشه بهتر
خدا گذاشته روزيمونو، توو سفره هاى موسى بن جعفر
آه،خاك حرم تو روى چشَم
آه،به خاطر تو نفس مى كشم
آه،آرزومه كاظمينى بشم
آه، بيمه ى تو كردم اين بدنو
آه،تو مى گيرى دست سينه زنو
آه،بده آقا حاجتاى منو
رد غل و زنجيرا،روى بدنت افتاد
من زندونى دنيام،تو زندونى بغداد
اى واى،آه و واويلا
........
با اينكه تو قبله ى عشقه، تموم اهل آسمونى
بگو بهم برا چى آقا، معذب فى قعر سجونى
آه،خون دل از چشات اومده
آه،چى به سر ساق پات اومده
آه،فاطمه برا عزات اومده
آه،دل تو خون از زمونه شده
آه،روضه ى تو مادرونه شده
آه،روزى تو تازيونه شده
اسمترو رضاى تو، تا دم مى گيره امشب
با گريه ى معصومه،گريه ام مى گيره امشب
اى واى،آه و واويلا
......
دوباره موقع وداع و،دوباره موسم عزا شد
به سرزنان شدم كه امشب،سيا به تن امام رضا شد
آه،آقاى ما ديده داغ پدر
آه،يه كبوترى و بى بال و پر
آه،دارن ميارن رو تخته در
آه،ديگه ساعت جدايى شده
آه،دوباره دل عاشورايى شده
آه،گريز ما كربلايى شده
با اينكه برا بابات،هفت تا كفن آوردند
اما ز تن جدت،اون پيرهنم بردند
اى واى،ابى عبدالله
#محمد_حسین_مهدی_پناه
@ghararenokary
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شور
#امام_کاظم_شور
#شو
از نفساز نوا افتادم / کُنجمطمورههاافتادم
منوازبسشکنجهدادن/ دیگهازدستوپاافتادم
نمیتونمبلندشماز جام / غُلوزنجیرهبهدستوپام
ازعدوبسکهسیلیخوردم/ دیگهسوییندارهچشمام
شبیهمادرم/ زخمیهپیکرم /عَبامه بسترم
امان امان امان
وارثکربلام/ شبیهعمههام/ کبودهسرتاپام
امان امان امان
سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب
آقام آقام آقام
-------------------------------------------------
صورتممثلگُلپژمُرده/ خاطرمشدمُدامآزُرده
کیدیدهروزهداریجُزمن/ جایافطاریسیلیخُورده
غمودردوبلا پیرمکرد/ اونکهگفتناسزاپیرمکرد
شاهدمقطرههایاشکام/ روضهیکربلاپیرمکرد
منو یهودیا/ میزدناز جفا/ با تازیانه ها
خدا خدا خدا
جدّمو بیهوا /زدنحرامیا /بانیزه ازقفا
خدا خدا خدا
سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب
آقام آقام آقام
-------------------------------------------------
تو دلِقتلگاهغوغابود /سر رویِزانویِزهرابود
زیر بارون تیرونیزه/ یهتن بیرمق پیدابود
آهزینببهآسمانمیرفت/ شمرمیآمدوسنانمیرفت
بدنشماندهبوددرگودال/ سراوبرسر سنان میرفت
یهعدّهاومدن/ توفکرغارتن /شدعریانبدن
حسین حسین حسین
عزیزِ مادرم /تشنهی پرپرم /شهید بیسرم
حسین حسین حسین
سیّدناالمظلوم سیّدناالشهید سیدناالغریب
آقام آقام آقام
-------------------------------------------------
#محمد_قاسمی
@ghararenokary
شهادت امام کاظم(ع)
نوحه
سلام ای عزیز عالمین
سلام ای امیر کاظمین
دل اهل عالم ازغمت
پرازماتم است و شور و شین
یا باب الحوایج نورچشم حیدر
صلی الله علیک یاموسی ابن جعفر
یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر
غمه عالمه توی نگات
پراز اشکه هردوتا چشات
زهجران دختر و پسر
یه بغضی نشسته توو صدات
درکنج زندان بلا پربسته ای
از زنده بودنت تودگر خسته ای
یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر
بمیرم چی اومده سرت
کبوده تموم پیکرت
یهودی پست بی حیا
می گفت ناسزا به مادرت
ازغم مادرت جان تو بر لب است
ذکر روز و شبت خلصنی یارب است
یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر
درسته که دوری ازوطن
نشد پیکرتو بی کفن
بمیرم برای جدتو
که شد سرجدا و پاره تن
دردل آن زندان گرچه خواندی قرآن
برلب و دندانت کس نزد خیزران
یاحسین یاحسین
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
@ghararenokary
💠زمینه شهادت حضرت موسی ابن جعفر(ع) 💠
جواز نوکری
دلی که ، میگیره کنج زندون
تو دنیا ، غم میخوره فراوون
می مونه ؛ به انتظار فردا ، پریشون
روزا هم
براش یه شام تاره
یه گوشه ای تو زندون
سر روی خاک میذاره
همیشه
این حاجت اسیره
که اخرش یه جوری
دق کنه و بمیره
خوش به حال و روزِ
اون کبوتری که
همش به حال پروازه
صید تو دام صیاد
هی دلش میگیره
باید با این غصه بسازه
"یابن زهرا یابن حیدر یا ابالسلطان"
بند دوم
دوباره وقت عزا رسیده
تو قلبم هوای غم پیچیده
آقامون شد از بلای دنیا خمیده
تو زندون
بودی عذاب کشیدی
برات بمیرم آقا
از کسی خیر ندیدی
ولی باز
تشنه نرفتی از حال
شبیه عشق زهرا
نشد تن تو پامال
وای خرابه حالت
اون نگاه سردت
به آسمونه ای مولا
چی سرتو اومد
داغ تو آقاجون
نشسته توی این دلها
"یابن زهرا یابن حیدر یا ابالسلطان"
بند سوم
میگیره،دلم تو این سیاه چال
می میرم،بس که زدم پروبال
خداییش،چیا کشیده جدم،تو گودال
می بینم
عمه ی دل شکسته
با حال زار و خسته
به روی تل نشسته
باقدی
کمون داره می بینه
که شمر به روی سینه
با خنجری می شینه
آه دیگه تو زندون
با خوندن قرآن
لبام که خیزرون نخورده
وای دیگه یهودی
آه دختر من رو
توو مجلس شراب نبرده
"یابن الزهرا یابن حیدر اباعبدالله"
#حاج_ابوالفضل_جدیان(بند اول)
#مجید_آقاجانی(بند دوم)
#ابوذر_رییس_میرزایی(بند سوم)
@bahar110yaali
@ghararenokary
Mirdamad-Shab-Shahadate-Emam-Kazem-93-01.mp3
5.05M
💠برای آموزش💠
یک نمونه اجرای روضه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
دوستان بزرگوارم
به شعر خوانی و تغییر لحن ها رو توجه بفرمائید...
✅متن شعر ..
🔽🔽
حسین رسولی کهکی:
"عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را
.
روزی ما کرده خدا باب الحوائج را
از ما نگیرد کاش ” یا باب الحوائج ” را
.
هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد
.
یادش بخیر آن روزها که مادر خانه
گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه
.
پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه
یک سفره نذری ، قدر وسع شوهر خانه
.
مادر پدرهامان همین که کم میاوردند
یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند
.
عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را می شد
یک سفره می افتاد و درد ما دوا می شد
.
با اشک وقتی چشم مادر آشنا می شد
آجیل های سفره هم مشکل گشا می شد
.
آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود
.
گاهی میان روضه ی ما شور می آمد
پیرزنی از راه خیلی دور می آمد
.
با دختری از هر دو چشمش کور … می آمد
بهر شفای کودک منظور می آمد
.
یک بار در بین دعا مابین آمینم
برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم
.
آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود
آنکه میان روضه می زد داد مادر بود
.
آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود
گریه کن زندانی بغداد مادر بود
.
حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد
هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد
.
می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد … آه
در خلوت او غیر زندانبان نیامد … آه
.
این بار یوسف زنده از زندان نیامد … آه
پیراهنش هم جانب کنعان نیامد … آه
.
از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند
بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند
.
این اتفاق انگار که بسیار می افتاد
نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد
.
هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد
انقدر میزد دست او از کار می افتاد
.
وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست
صد شکر که مرد است زیر دست و پا ، زن نیست
.
محسن عرب خالقی "
@ghararenokary
سید مهدی میرداماد_شهادت امام کاظم ع97 روضه ماجرای تو انتهای غم است-1525762009.mp3
11.61M
یک نمونه از اجرای روضه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
استاد حاج سید مهدی میرداماد
✅دوستان بزرگوارم با دقت گوش دهید.
شعر خوانی و تفسيري خوانی
و مقدمه چینی برای روضه ...
متن شعر
🔽🔽 بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#محمد_بیابانی
▶️
ماجرای تو انتهای غم است
تو بگو از کجا شروع کنم
بعد یک رخصت از امام رضا
باید این روضه را شروع کنم
روضه های تو فرق دارد با
روضه های ائمه دیگر
پای هر روضه غیر کرب و بلا
باید از حجره گفت و یک بستر
@ghararenokary
قصه عمر هیچ خورشیدی
به غم انگیزی زوال تو نیست
غصه هیچ حجره ای قدر
گوشۀ آن سیاه چال تو نیست
آه... موسای خانواده نور
کوه طوری شده است زندانت
مثل بغضی که در گلو حبس است
مانده بین گلوی تو جانت
از تنت یک خیال مانده فقط
بسکه لاغر شدی نحیف شدی
خوب شد نیستند دخترهات
که ببینند چه ضعیف شدی
آه خلوت نشین ظلمت غم
خلوتت هم نمور هم سرد است
پانشو چون که زود می افتی
این اثرهای استخوان درد است
تازه این حال و روز قبلا توست
دو قدم راه را تنت می برد
آن زمان ساق پات سالم بود
حال اما شکسته، زخمی، خرد
روی دست چهارتا برده
بدن تو چه می کند آقا؟!
غل و زنجیرهای زندانت
بر تن تو چه می کند آقا
غصه ها در پی تو می آیند
آن یهودی بد دهان هم هست
ظاهرا غیر از این سه چار نفر
خانمی با قد کمان هم هست
@ghararenokary
پیکر تو سه روز بر پل شهر
مرقد شهر کاظمین شده
و از اینجا به بعد مرثیه ام
نوبت روضه حسین شده
وای از آن پیکری که بی سر بود
وای از آن پیکری که بی سر ماند
وای از آن مادری که در گودال
روضه های غریب مادر خواند
⏹
@ghararenokary
السلام علیک یا موسی بن جعفر
ایها الکاظم یابن رسول الله
#اعلام_برنامه
#خوزستان_ماهشهر
#شهادت_موسی_بن_جعفر
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_کاظم_شهادت
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#دوبیتی
زیرعلم امام کاظم بودن
غرق کرم امام کاظم بودن
خوب است ولی عجب صفایی دارد
یکشب حرم امام کاظم بودن
#سیدمجتبی_شجاع
@ghararenokary