eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
800 عکس
53 ویدیو
113 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
3. می برم نام.mp3
988.3K
( صلی الله علیه وآله وسلم ) می بَرَم‌ نامِ ، تو به سوز و آه جان به قربانت ، یا رسولَ الله ( یا رسولَ الله ) تکرار در عزای تو ، دل پُر از ماتم ای حریم تو ، مَلجأ عالَم ( یا رسولَ الله ) تکرار راه خوشبختی ، بر همه شد این راه قرآن و ، راه معصومین ( یا رسولَ الله ) تکرار کن دعا یارِ ، زینبت باشیم جمله سرباز ، مکتبت باشیم ( یا رسولَ الله ) تکرار ای کراماتت ، یارِ خاص و عام حُسنِ خُلقِ تو، ضامن اسلام ( یا رسولَ الله ) تکرار داری ای مولا ، لطف بسیاری تو به ما دادی ، درس دینداری ( یا رسولَ الله ) تکرار در عزایت اِی ، هستیِ زهرا خون ببارد از ، دیدگان ما ( یا رسولَ الله ) تکرار رفتی و بعد از ، تو ، چه ها گردید حقّت از اُمّت ، خوش ادا گردید ( یا رسولَ الله ) تکرار تا ابد دارم،آهِ آتشبار آه و واویلا از در و دیوار ( یا رسولَ الله ) تکرار چه غریبانه ، روی خاک افتاد گوئیا زهرا ، پشت در جان داد ( یا رسولَ الله ) تکرار ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
دریا کنار درد من اندازه ای نیست.mp3
5.88M
علیه السلام بند1⃣ دریا کنار درد من اندازه ای نیست جز بی کسی دیگه ازم آوازه ای نیست دارم میمیرم با اینکه اصلا اتفاق تازه ای نیست کار هر روزمه مردن چهل ساله خون دل و غصه خوردن چهل ساله جونم رو لب آوردن چهل ساله از پا افتادم چل سال پیش نه حالا نزدیک خونه توو کوچه نه اینجا وقتی که دیدم افتاد گوشوارهٔ مادرم زهرا از من بپرس سیلی زدن یعنی چی؟ سیلی زدن اونم به زن یعنی چی؟ از من بپرس روضهٔ من یعنی چی؟ بند2⃣ اونکه همیشه بوده با من غیر غم نیست زیر علم من کسی ثابت قدم نیست از آتیش زهر میسوزه تنم اما بار اولم نیست این آتیش هم دمِ با من چهل ساله از حرفای دوست و دشمن چهل ساله با طعنه سلامم میدن چهل ساله آتیشم زدن چل سال پیش نه حالا چل تا بی حیا پشت در نه اینجا وقتی با محسن توی شعله ها سوخت مادرم زهرا از من بپرس داغ حسن یعنی چی؟ اینکه میگم چل نفرن یعنی چی؟ از من بپرس روضهٔ من یعنی چی؟ بند3⃣ تنها پناهی که دارم آغوش مرگه بار تموم غصه هام رو دوش مرگه تنهامو تنها یاری که واسه من کفن میپوشه مرگه روضه میخونم تو قنوتم چهل ساله مامورِ به صبر و سکوتم چهل ساله زندونی این تابوتم چهل ساله تشییع شد تنم چل سال پیش نه حالا اون نیمه شب توو صحرا نه اینجا وقتی توی تابوت رو دوش ما بود مادرم زهرا از من بپرس غسل و کفن یعنی چی؟ هم وزنیِ سایه و تن یعنی چی؟ از من بپرس روضهٔ من یعنی چی؟ شعر و سبک: احسان نوری ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Eitaa.com/tekyenokari ➰➰➰ @ghararenokary
نور عالمتابی.mp3
7.38M
علیه السلام بند1⃣ نور عالم تابی نابی و نایابی اولی الامر حسین امیر اربابی حسن آقای کریم تورو دوست دارم از همون قدیم تو سرچشمه بذل و بخششی لطفت جاریه توی زندگیم جانم حسنه جانانم حسنه اصل ونسبم ایمانم حسنه جانم حسنه سلطانم حسنه توو آخرتم میزانم حسنه جانم حسنه جانانم حسنه بند2⃣ ای مظهر پاکی خاکیِ افلاکی اسمت بود از اول رو قلبم حکاکی حسن ای نبض هستی دست و دل بازو سفره دار هستی چشم امیدِ عالم به دستت تویی رفیق روز بی دستی ساحل حسنه دریادل حسنه ذکر لب ما یارب بالحسنه ساحل حسنه سرمنزل حسنه مولای کریم عادل حسنه جانم حسنه جانانم حسنه بند3⃣ مردِ میدون داری پیروز ِپیکاری لشکر توی مشتت فرزند کراری حسن فاتح جمل شیوه رزمت نداره بدل برق شمشیرت کلمح البصر جا می مونه از تیغ تو‌ اجل سردارحسنه خوش رفتارحسنه ازدشمن حیدربی زار حسنه سردارحسنه پرچمدارحسنه باهیبته و بی تکرار حسنه جانم حسنه جانانم حسنه شعر: ایمان عاقل سبک:مهدی زهدی ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Eitaa.com/tekyenokari ➰➰➰➰ @ghararenokary
پیش کوثر.mp3
4.71M
صلوات الله علیه و آله بند1⃣ پیش کوثر میخونی الرحمن‌و فتنه فرداست آقا نبین الانو یک عمره که توو حسرت امروزن با این مردم تنها نذار قرآنو اگه میخوای فتنه نشه بیشتر از پیش نرو اگه میخوای قرآن نسوزه تو آتیش نرو اگه میخوای که روی نیزه نبینیش نرو بعدت یا رسول الله در حق کلام الله چه ظلمی روا میشه با تحریف این آیات راس پسر زهرات لب تشنه جدا میشه مولا یا رسول الله بند2⃣ نشنید این قوم توصیهٔ آخر رو هذیون خوندن حرف یه پیغمبر رو نقشه دارن اهل سقیفه بعدت با این مردم تنها نذار حیدر رو اگه میخوای بی کس نشه تو مدینه نرو اگه میخوای سی سال تو خونه نشینه نرو اگه میخوای داغ گلش رو نبینه نرو این بنده های دنیا ترسی ندارن حتی از دین تو برگردن بالای همین منبر یک روز به همین حیدر واجب میشه لعن کردن مولا یا رسول الله بند3⃣ خوندی امشب مرثیهٔ فردا رو روضه های بین در و دیوارو کم کم داره حرفات فراموش میشه با این مردم تنها نذار زهرا رو اگه میخوای ابروشو زخمی نبینی نرو اگه میخوای بازوشو زخمی نبینی نرو اگه میخوای پهلوشو زخمی نبینی نرو میری ولی بعد از تو مردم در خونه‌ت رو از جا میکنن اینجا صدیقهٔ کبراتو انسیهٔ حوراتو سیلی میزنن اینجا مولا یا رسول الله شعر و سبک: احسان نوری ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Eitaa.com/tekyenokari ➰➰➰➰ @ghararenokary
یه عمره دستای کریمت.mp3
3.4M
علیه السلام بند1⃣ یه عمره دستای کریمت آبروی اهل نیازه سفره‌ی تو همیشه پهنه در خونت همیشه بازه صف کشیدن در خونت شاه و گدا یا امام مجتبی هر کسی اومده شده حاجت روا یا امام مجتبی از پیش تو جایی نمیرم ابدا یا امام مجتبی هر طپش قلب من میگه حسن جان دست هر سینه زن میگه حسن جان ارباب بی کفن میگه حسن جان یا حسن یا حسن یا حسن جان بند2⃣ آینه‌ی جمال زهرا آینه‌ی کمال حیدر وارث عزت خدیجه وارث رحمت پیمبر هر چی صفاته خوبه تو داری یه جا یا امام مجتبی رو دست تو نیومده تا به حالا یا امام مجتبی حتی غلام خونته گره گشا یا امام مجتبی نوکری خونت راه سعادت بردن اسم تو عین عبادت مردن واسه تو یعنی شهادت یا حسن یا حسن یا حسن جان بند3⃣ بخشیدی کل زندگیتو کاری به جز کرم نداری هیچی برا خودت نخواستی واسه همین حرم نداری هر چی که داشتی دادی تو راه خدا یا امام مجتبی بچه‌هاتم شهید شدن تو کربلا یا امام مجتبی قیامتم تویی شفیع نوکرا یا امام مجتبی من با اینکه غلام رو سیاهم میدونم سنگینه بار گناهم تو مث هر دفه دادی پناهم یا حسن یا حسن یا حسن جان شعر و سبک: محمدجواد ابوتراب زاده ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Eitaa.com/tekyenokari ➰➰➰➰ @ghararenokary
افصل اسما.mp3
3.82M
بند1⃣ افضل اسما حسن نغمه دریا حسن حتی ذکر یا کریما یاکریم و یاحسن خوش سیما خوش سیرت ای سبط اکبر پیغمبر بخشنده با هیبت آینه تمام قد حیدر شبیه مادرش خیلی رحیم و مهربونه گرمای لبخندش آرامش آشوب محشر یاامام حسن یار بی کسا چارمین نوری بین اهل کسا یاامام حسن جلوه خدا یامعز المومنین روحی فدا یاامام حسن بند2⃣ ذکر قلب من حسنه هرتپش واسش میزنه این امام حسن که میگم کل زندگی منه ایشاالله به زودی روبه‌رو میشم با صحنه میبینم تو صحنت سفره ی احسان تو پهنه کاش میشد که هر سال بعد ِزیارت اربعین بیام از کربلا تا مدینه پای برهنه یاامام حسن سیدالکریم اسم تو آرامشبخش زندگیم یاامام حسن عشق بچگیم ان یکادم بوده ذکرت از قدیم یا امام حسن بند3⃣ شیرین تر از شهد و عسل نمونه خیرالعمل صلح تو صَلاح بشر اخم تو سِلاح جمل رفتی توی میدون چه گردوخاکی به پاکردی کار جنگ تمومه بدونه هیچ برو برگردی یازهرا گفتی و به قصد انتقام مادر ریشه ی فتنه رو زدی با کمال خون سردی یاامام حسن هاشمی غضب مرد میدان یابن قتال العرب یاامام حسن فاطمی نسب درمقامت بایدگفت یاللعجب یا امام حسن شعر و سبک: ایمان عاقل ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Eitaa.com/tekyenokari ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
صلی الله علیه و آله بند1⃣ پشت در روح الامین چشم انتظاره علی درد عالمو تو سینه داره ایتونی بِدَواةٍ و صحیفة حالا که دیگه زمان احتضاره کاغذ و قلم بیارین وصیت کنم که امیر خلایق کیه بگم بعد من تنها قرآن ناطق کیه که آیات اعظم برای حقایق کیه ولی خدا بخیر کنه میشنوم صدای هق هق شب های علی رو میشنوم صدای سوز دعاهای علی رو میبینم طناب و به دور دست های یدالله میبینم غلاف و سکوت سرد اسدالله گریه میکنم برای مرتضی ای وای بند2⃣ میشنوم همهمه ی دور و برم رو میبینم اشک چشای دخترم رو ایتونی بدواة و صحیفة تا بگم وصیت های آخرم رو کاغذ و قلم بیارین وصیت کنم که همه حاصلم فاطمه است کسی که سرشته با آب و گلم فاطمه است تموم وجودم عزیز دلم فاطمه است ولی خدا بخیر کنه میشنوم صدای وا ابتای دخترم رو میشنوم صدای سوز عزای دخترم رو میبینم که بازوش میشکنه پیش چشم حیدر میبینم تو آتیش میسوزه آیه های کوثر گریه میکنم برای فاطمه ای وای بند3⃣ میبینم صورت ماه حسنین و التماس تو نگاه حسنین و ایتونی بدواة و صحیفه میبینم گریه و آه حسنین و کاغذ و قلم بیارین وصیت کنم که حسن همدم غم نشه بگم که حسینم یه مو از سرش کم نشه جفایی به حق دو تا نور چشمم نشه ولی خدا بخیر کنه میشنوم صدای گریه ی غربت حسن رو میشنوم صدای ناله ی شاه بی کفن رو میبینم توی تشت پاره ی قلب مجتبی رو میبینم توی تشت رأس شهید کربلا رو گریه میکنم برای بی حرم ای وای گریه میکنم برای بی کفن ای وای شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
علیه السلام بند1⃣ غریبونه با قد خم عباتو رو سر انداختی دقیقا باز ما رو یاد چادر مادر انداختی به پهلوت دستتو بردی دل ما رو کجا بردی توی کوچه زمین خوردی دل ما رو کجا بردی زمین خوردی خراب شه دنیا برای اون شکاف ابرو زمین خوردی ولی اونجا که نبود نقل غلاف و بازو هر بار افتادی یاد بین در و دیوار افتادی همراه فاطمه انگار افتادی هربار افتادی آقا جانم یا امام رضا بند2⃣ توی این شهر غریبی و همین جمله گریز باشه گریزی که توی اوجش شاید حرف کنیز باشه اسم زینب رو آوردی دل ما رو کجا بردی بی هوا که زمین خوردی دل ما رو کجا بردی زمین خوردی بمیرم واسه غباری که نشست رو پیرهن زمین خوردی نبود اما هیچ کسی واسه تماشا کردن هر بار افتادی یاد ماجرای بازار افتادی با عمه زینبت انگار افتادی هربار افتادی آقا جانم یا امام رضا بند3⃣ زخمیه پلکت از وقتی اِنَّ یَوم الحسین گفتی دم آخر داری بیشتر یاد اون روضه میُفتی غصه ی جدتو خوردی دل ما رو کجا بردی به صورت که زمین خوردی دل ما رو کجا بردی زمین خوردی زیر لب گفتی حسین جانم با چشمای تر زمین خوردم نه از رو مرکب زمین خوردم نه بین لشکر هر بار افتادم یاد روضه های خونبار افتادم تو گودال حسین انگار افتادم هر بار افتادم آقا جانم اباعبدالله شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari ➰➰➰➰ @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220921-WA0021.mp3
3.05M
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─ @ghararenokary
‍─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دنیانا،،، مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغــاز صبـح غـــربت زهرا و مرتضـاست قرآن عــزا گــرفته و عترت شـده غریب شـهر مدیـنه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه،کزاین ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سـرت رواست گشتـند انبیا،،،هــمه چــون فاطمه یتیم زیــرا عــزای قافـله ســـالار انبـیاست،،، خلقت چه لایق است که صاحب عزاشود عـالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا بـه هــوش کــه با رحلــت نـبی شهر مدینــه یکـســـره آبســتن بلاســت قومی برای غصــب خلافت شـدند جمع یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی ،کجـاست؟ دار الولا محـاصـره ،زهراسـت پشــت در دود وشراره برفـلک از بیت کبـریاست،،، آتـش زدن بـه خـانه ی ریحـانه ی رسول پاداش رنج های شب و روز مصطفاست فرمود: "ما اوذی النبی مثل ما اوذیت" هیچ پیامبری اندازه ی من اذیت نشد؛،،، بیست و سه سال تمام هرجور خواستند اذیتش کردند،،،هر تهمتی خواستند بهش زدن،،،مگر نمیگن کسی برات کاری میکنه عرقش خشک نشده باید مزدش رو بدی،،،مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن،،،؛کاری کردن مادر ما بین در و دیوار صداش بلند شد،،، مگه دعای ندبه نخوندی؟،،، (قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی) ذوی القربی کیان؟؟؟ مگه کسی غیر از بی بی دوعالم و امیرالمومنین و حسنین؟،،، یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل میکرد؟چقدر حسین رو رو دوشش سوار میکرد؟،،، یادتون رفت چقدر نوه هاش رو میبوسید ؟،،، پیغمبر میبوسید و گریه میکرد،،، هروقت امام مجتبی رو بغل میکرد لباش رو میبوسید،،، همتون اهل کنایه اید و اهل روضه اید،،، هر وقت ابی عبدالله رو بغل میکرد زیر گلوشو میبوسید،،، آقا چرا؟میفرمود:این لبا یه روز از زهر کبود میشه،،، پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم کنار بقیع،،، السلام علیک یا ابامحمد،،، آقاجان گداهای هرساله اومدن،،،آقاجان من الان دارم از حرم امام رضا میام،،، شما یه غریبی،،،امام رضا هم یه غریبه،،،انقدر این شبا تو حرمش شلوغه،،،(مگه عربه نیامده بود از مدینه؟گفت:شنیدم ایرانیا یه امام غریب دارن برم یه سری به غریب ایران بزنم)،،،، وارد حرم امام رضا شد اول یه نگاه به در و دیوار،یه نگاه به زائرا،به ازدحام جمعیت کرد به این همه چراغ؛برگشت عقب،،، گفت آقاجان اگر غریب میخوای بیا مدینه؛بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتند،،، شعر:استادحاج غلامرضاسازگار •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ ماجرای قلم و دوات قبل از شهادت پیامبر اکرم (ص)؛ بنابر منابع تاریخی و روایی، هنگامی که پیامبر اسلام در آخرین روزهای حیات خود در بستر بیماری بود قلم و دواتی خواست تا سفارشی بنویسد که مانع گمراهی مسلمانان پس از خود شود. این خواسته، با مخالفت یکی از حاضران مواجه شد و وصیت پیامبر(ص) ناگفته ماند. یکی از حاضران گفت: پیامبر هذیان می‌گوید و کتاب خدا ما را بس است. سپس میان اصحاب اختلاف افتاد. پیامبر(ص) با مشاهده اختلاف اصحاب از آنان خواست از نزد او بروند. بیشتر منابع شخص مخالفت‌کننده با پیامبر را، خلیفه دوم معرفی کرده‌اند (۱) اما برخی منابع به نام وی اشاره نکرده‌اند(۲) بنابر نظر علمای شیعه، پیامبر(ص) می‌خواست با حدیث دوات بر جانشینی امام علی(ع) پس از خود تأکید کند. اما برخی از حاضران به این امر پی بردند و مانع آن شدند(۳) خلیفه دوم نیز در گفت ‌و گویی که میان او و ابن عباس نقل شده، تصریح می‌کند که: پیامبر(ص) در بیماری‌اش می‌خواسته نام علی(ع) را برای خلافت پس از خویش به زبان بیاورد ولی من از روی دل‌سوزی نسبت به اسلام و حفظ آن، مانع شدم(۴) زمانی که پیامبر از دنیا رفتند حضرت علی(ع) به غسل آن حضرت پرداخت. همان ساعت ابی بکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر و عبدالرحمان در خانه نبودند مهمات غسل و دفن پیغمبر را به علی(ع) سپردند و در سقیفه جمع شدند سقیفه قلقله بود (جمع شده بودند تا جانشین و خلیفه و رهبر مسلمین را انتخاب کنند این در صورتی بود که پیامبر بارها فرموده بود وصی و خلیفه و جانشین بعد از من علی(ع) خواهد بود اما آن‌ها توجهی نکردند) خانه ماتم سرا بود و اهل بیت پیامبر مشغول دفن پیامبر بودند. 📚منبع (۱) صحیح، بخاری، ج۱، ص۳۷، ج۴، ص۶۶ (۲) مسند، احمد بن حنبل، ج۲، ص۴۵ (۳) المراجعات، سید شرف الدین، ص۵۲۷ (۴) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۲۰ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/d83285 ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم الله الرحمن الرحیم از مرحوم آقا سید علی اکبر تبریزی یکی از منبری های معروف نقل شده که در عالم رویا، حضرت زهرا سلام الله پس از تاکید بر روضه خوانی برای امام حسن(ع) فرمودند،پیغمبر (ص) فرمود: هر چشمی که برای حسنم گریه کند فردای قیامت کور وارد محشر نمی شود.   در خانه هم غریب بود مرحوم آقا سید علی اکبر تبریزی یکی از منبری های معروف می گوید: یک ماه رمضان به تبریز رفتم. تا شب بیست و هفتم ماه رمضان پیش نیامد تا توسلی به امام حسن (ع) پیدا کنم. آن شب بعد از منبرم رفتم خانه خوابیدم. در عالم رویا بی بی فاطمه (ع) را دیدم، به حضرت زهرا (س) سلام کردم. دیدم حضرت زهرا (س) مکدرانه به من جواب داد گفتم: بی بی جان! من از خودم خاطر جمع هستم، در نوکریم خیانت نکردم، صاف هستم. چرا من سلام می کنم و شما مکدرانه به من جواب می دهید؟ یک مرتبه خانم صدا زد: حاج شیخ! مگر حسن پسرم نیست؟ پیغمبر (ص) فرمود: هر چشمی که برای حسنم گریه کند فردای قیامت کور وارد محشر نمی شود. من می گویم: چرا این همه چراغانی کرده اید؟ به رفقا بگویید یکی از این چراغ ها را بردارند و به قبرستان بقیع، سر قبر امام حسن(ع) بروند. آی مدینه رفته ها! قبرش تاریک است. اسمش غریب است، خودش غریب است. امام دوم و سبط رسول و پور بتول که ذوالجلال بنامید از ازل حسنش چه حرفها که شنید از زبان دشمن و دوست که بود سخت تر از زخم نیزه بر بدنش.  ای خدا! امام حسن (ع) را زهرش دادند. بمیرم آقا روزه بود. زنش زهر را داخل شربت ریخته بود و برای آقا آورد. همین که امام حسن (ع) مقداری از آن شربت را خورد، همین که از گلویش پایین رفت، زهر بر بدن مبارک آقا اثر کرد. آقا! من برایت بمیرم که در خانه ات هم غریب بودی. «اللهم صل علی محمد و آل محمد بحق الزهراء و أبیها و بعلها و بنیها سیما الحجة یا الله» 📚منبع کتاب روضه های مرحوم کافی •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ @ghararenokary
✅ علت گریه امام حسن (ع) هنگام شهادت 🔻امام حسن (ع) به هنگام شهادت می‏ گریست. شخصی از آن حضرت پرسید: شما چرا گریه می‏ کنید؟ 🔺زیرا نسبتی که شما با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دارید کسی ندارد و بیست بار پیاده حج بجا آوردی و سه بار مالت را با خدا تقسیم کردی؟ ▪️قال علیه‏السلام: ▪️انما أبکی لخصلتین لهول المطلع و فراق الأحبة(۱) 🔻امام حسن علیه‏السلام فرمود: 🔹برای دو مورد گریه می‏کنم: ▫️برای هراس از لحظه‏ ی دیدار و دیگری جدایی یاران. 🔺و در حدیث دیگری آمده است: امام حسین علیه‏السلام از امام حسن علیه‏السلام پرسید: 🔸 چرا بی‏تابی می‏ کنی؟ با اینکه بر پدرانت رسول خدا و علی علیه‏السلام و مادرانت فاطمه و خدیجه و دایی‏هایت قاسم و طاهر و بر عموهایت حمزه و جعفر وارد می ‏شوی؟. ▪️قال علیه‏السلام: ▪️یا أخی ما جزعی الا أنی أدخل فی أمر لم أدخل فی مثله و أری خلقا من خلق الله لم أر مثلهم قط(۲) 🔺امام حسن علیه‏السلام فرمود: 🔹برادرم! بی‏ تابی من جز برای آن نیست که وارد فضایی می‏ شوم که تاکنون وارد چنین فضایی نشده ‏ام و آفریدگانی از خلق خدای می‏ بینم که هرگز چون آنها را ندیده ‏ام. 🔻و در حدیث دیگری آمده است: از امام علیه‏السلام علت گریه‏ اش را پرسیدند. ▪️قال علیه‏السلام: ▪️انی أسلک طریقا لم أسلکها، و أقدم علی سید لم أره(۳) 🔸امام حسن علیه‏السلام فرمود: 🔹من رهسپار راهی هستم که تاکنون گام در آن ننهاده ‏ام و مهمان بزرگواری هستم که ندیدمش. 📚منابع: (۱): بحارالانوار، ج ۶؛ ص ۱۵۹ (۲): تاریخ چهارده معصوم علیهم‏السلام، ص ۴۰۴ (۳): حلیة الابرار؛ ج ۴، ص ۵۸ ع ع @hosenih_maghtal ➰➰➰➰ @ghararenokary
✅منع دفن امام حسن(ع) در کنار پیامبر(ص) و تیرباران بدن مبارک 🔹در كتاب مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانى مروانى در شرح حال امام حسن - علیه السّلام - از على بن طاهر بن زید روایت مى كند كه وقتى خواستند امام حسن - علیه السّلام - را دفن كنند، عایشه سوار قاطرى شد و از بنى امیه و مروان حكم و سایر طرفداران ایشان كمك گرفت و مردم را بر علیه امام حسن علیه السلام می شوراند. 🔸عایشه گفت: به خدا سوگند تا مو در سر من هست، نمی گذارم حسن علیه السلام را در اینجا (کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و اله و اتاق حضرت زهرا سلام الله علیها) دفن کنید. و جنازه آن حضرت را تیرباران کردند تا آنکه هفتاد تیر از جنازه آن حضرت بیرون کشیدند. 🔹در آنجا بود كه ابن عباس گفت: روزى قاطر سوار و روزى شتر سوار است ! یعنی روزی سوار بر شتر می شود و به جنگ با مولا علی علیه السلام می رود و روزی بر قاطر سوار می شود و با جنازه حسن بن علی علیه السلام مقابله و جنگ می کند. 🔸مسعودى مى نویسد: آن روز عایشه سوار قاطر سفید و سیاهى بود. شاعر در همین خصوص مى گوید:تجملت تبغلت و لو عشت تفیلت /لك التسع من الثمن و فى الكل تصرفت 🔹یعنى : اى عایشه ! روزى سوار شتر شدى ، روز دیگرى هم قاطر سوارى كردى ، اگر بمانى ، سوار فیل هم خواهى شد! تو از هشت یك ارث خانه پیغمبر، یك نهم مى برى ، ولى همه را تصرف كردى . (یعنی با اینکه تنها مالک بخشی از خانه پیامبراکرم صلی الله علیه و اله هستی ولی در همه آن تصرف کردی و مانع دفن امام حسن علیه السلام در آن خانه شدی.) 📚منبع: ▪️مقاتل الطالبین،74 ✳️برای مطالعه بیشتر در مورد این حادثه: ▪️منع عایشه از دفن کردن امام حسن علیه السلام: الطبقات 8/175، مختصر تاریخ دمشق، ابن عساکر ترجمة الامام الحسن علیه السلام، و انساب الاشراف، ترجمة الامام الحسن 3/61، مقاتل الطالبین 74. عایشه سوار قاطر شد و با بنی هاشم مبارزه کرد تا جسد امام حسن علیه السلام دفن نشود: مجمع البحرین، الطریحی1/572، شرح اصول کافی، المازندرانی 6/167، الایضاح، ابن شاذان 262، تاریخ الیعقوبی 2/225 ... علیه السلام ع ✅ @hosenih_maghtal ➰➰➰➰ @ghararenokary
✅اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 📚مناقب آل أبي طالب، ابن شهرآشوب، ج‏4، ص: 19   🔸أَنَّ شَامِيّاً رَآهُ رَاكِباً فَجَعَلَ يَلْعَنُهُ وَ الْحَسَنُ لَا يَرُدّ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ وَ ضَحِكَ وَ قَالَ أَيُّهَا الشَّيْخُ أَظُنُّكَ‏ غَرِيباً وَ لَعَلَّكَ شُبِّهْتَ فَلَوِ اسْتَعْتَبْتَنَا أَعْتَبْنَاكَ‏ وَ لَوْ سَأَلْتَنَا أَعْطَيْنَاكَ وَ لَوْ اسْتَرْشَدْتَنَا أَرْشَدْنَاكَ وَ لَوْ اسْتَحْمَلْتَنَا حَمَّلْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ جَائِعاً أَشْبَعْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ عُرْيَاناً كَسَوْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ مُحْتَاجاً أَغْنَيْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ طَرِيداً آوَيْنَاكَ وَ إِنْ كَانَ لَكَ حَاجَةٌ قَضَيْنَاهَا لَكَ فَلَوْ حَرَّكْتَ رَحْلَكَ إِلَيْنَا وَ كُنْتَ ضَيْفَنَا إِلَى وَقْتِ ارْتِحَالِكَ كَانَ أَعْوَدَ عَلَيْكَ لِأَنَّ لَنَا مَوْضِعاً رَحْباً وَ جَاهاً عَرِيضاً وَ مَالًا كَبِيراً فَلَمَّا سَمِعَ الرَّجُلُ كَلَامَهُ بَكَى ثُمَّ قَالَ أَشْهَدُ أَنَّكَ خَلِيفَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالاتِهِ» وَ كُنْتَ أَنْتَ وَ أَبُوكَ أَبْغَضَ خَلْقِ اللَّهِ إِلَيَّ وَ الْآنَ أَنْتَ أَحَبُّ خَلْقِ اللَّهِ إِلَيَّ وَ حَوَّلَ رَحْلَهُ إِلَيْهِ وَ كَانَ ضَيْفَهُ إِلَى أَنِ ارْتَحَلَ وَ صَارَ مُعْتَقِداً لِمَحَبَّتِهِم.‏  🔹مردی شامی امام حسن علیه السلام را دید در حالی که آن حضرت سوار بر مرکب بود. مقابل آن حضرت ایستاد و شروع به ناسزا گفتن نمود. 🔸حضرت سکوت نمود و پاسخ او را نداد. وقتی آن مرد مسافر دشنام گویی خویش را به پایان برد، حضرت به او سلام نموده و لبخندی بر لب آورد و چنین سخن آغاز نمود: ▪️ای پیرمرد! به گمانم غریبی! ▪️گویا دچار اشتباهی شده ای! ▪️اکنون اگر از ما رضایت و حلالیت بطلبی تو را عفو خواهیم نمود؛ ▪️اگر چیزی بخواهی عطایت می کنیم؛ ▪️اگر طالب رشد و هدایت باشی ارشادت می کنیم؛ ▪️اگر مرکبی بخواهی آن را به تو می بخشیم؛ ▪️اگر گرسنه هستی غذایت می دهیم؛ ▪️اگر برهنه باشی تو را می پوشانیم؛ ▪️اگر حاجتمندی حاجتت را روا می سازیم؛ ▪️اگر از وطن رانده شده باشی پناهت می دهیم؛ ▪️اگر نیازی داشته باشی نیازت را برآورده می سازیم؛ ✳️اکنون بهتر است وسایلت را به خانه ی ما بیاوری و تا پایان سفرت با ما زندگی کنی، ▪️زیرا منزل ما وسیع است و اسباب رفاه و آسایش در آن فراهم می باشد... 😭وقتی آن مرد شامی جملات مهر آمیز امام را شنید شروع به گریستن کرد و گفت: 🔹شهادت می دهم تو خلیفه ی خدا بر زمین هستی و حقیقتا خداوند بهتر می داند رسالت خود را در کدام خاندان قرار دهد. پیش از این تو و پدرت مبغوض ترین خلق خدا در نزد من بودید اما از این پس کسی را بیشتر از شما دوست نمی دارم. 🔸آن مرد اسباب و وسایل خویش را به منزل امام برد و تا زمانی که در مدینه بود مهمان آن حضرت بود و از معتقدین به محبت این خاندان شد. علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
🔻روز دوشنبه ▪️الف)  رحلت رسول خدا (ص) 🔹رسول خدا روز دوشنبه هنگام زوال (ظهر)[1] (در حالی که سر آن حضرت بر دامان امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (ع) بود،[2] چشم از جهان فرو بستند. 📚[1] ابن سعد، 1376ق، ج2، ص273؛ یعقوبی، بی تا، ج2، ص113؛ نیز ر. ک. ابن هشام، 1355ق، ج4، ص304؛ بلاذری، 1417ق، ج2، ص232) 📚[2] (ابن سعد، 1376ق، ص 226-264؛ مفید، 1413ق، ج1، ص186؛ ابن شهرآشوب، 1376ق، ج1، ص203 ) ▪️ب)  غسل رسول خدا (ص) و نماز بر ایشان توسط امیرالمؤمنین (ع) 🔸حضرت علی (ع) به تنهایی مشغول غسل ایشان شد و هیچ کس با ایشان (به جز در آوردن آب) در این کار مشارکت نداشت.[10] پس از غسل، بدن رسول خدا (ص) را کفن کردند و امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (ع) تنها بر بدن ایشان نماز خواندند، در حالی که سایر مردم مشغول به امر خلافت بودند.[11] 📚[10] (ابن شهرآشوب، 1376ق، ج1، ص205؛ نیز ر. ک. مرتضی عاملی، 1426 ق، ج33، ص17 -25) 📚[11] (مفید، 1413ق، ج1، ص191) ▪️ج) اقامه نماز ظهر 🔹معلوم نیست این نماز به امامت چه کسی برگزار شده، ولی چنان که در ادامه خواهد آمد، قطعاً ابوبکر حضور نداشته است؛ زیرا وی آن هنگام در مدینه نبود. مولای متقیان علی (ع) هم مشغول به امور رسول خدا (ص) بودند ▪️د) ورود ابوبکر به مدینه 🔸ابوبکر همسری از زنان انصار به نام حبیبه بنت خارجه بن زید[12] اختیار کرده بود و اتفاقاً در آن ایام، به منزل وی رفته بود[13] 📚[12] (ر. ک. ابن عبدالبر، 1415ق، ج4، ص396؛ ابن اثیر، 1409 ق، ج6، ص60؛ عسقلانی، بی تا، ج 8، ص 80 ) 📚[13] (بلاذری، 1417ق، ج2، ص232؛ ابن اثیر، 1409ق، ج6، ص60؛ عسقلانی، بی تا، ج8، ص80) ▪️ه‍) تشکیل اجتماع سقیفه بنی ساعده 🔹عصر روز دوشنبه و پس از اقامه نماز ظهر، انصار در «سقیفه بنی ساعده» اجتماع کردند و گفتند: پس از رسول خدا (ص)، امر را بر عهده سعد بن عباده می گذاریم. ▪️و) بیعت گرفتن از سایران 🔸پس از آنکه گروهی از حاضران در سقیفه با ابوبکر بیعت کردند، عده ای برای تثبیت آن به راه افتادند. 🔻شب سه شنبه؛ ▪️تجمع برخی از طرف داران اهل بیت علیهم السلام 🔹همان شب تعدادی از اصحاب پیامبر برای تغییر دادن وضع به وجودآمده گرد هم آمدند.  🔻روز سه شنبه ▪️الف) صبح سه شنبه؛ تثبیت بیعت سقیفه 🔸صبح روز پس از رحلتِ رسول خدا (ص) عمر و ابوعبیده جراح به ابوبکر برخورد کردند، در حالی که لباس هایی را دور گردن خود انداخته و برای فروش آنان، راهی بازار بود! آنان وی را از انجام این کار منصرف کردند و به وی گفتند: تو خلیفه مسلمانان هستی. از این رو، برای وی از بیت المال مقرری تعیین نمودند [31] تا وی به جای پرداختن به کسب و کار، به انجام امور مسلمانان مشغول شود! سپس عمر گفت: من منصب قضاوت را بر عهده می گیرم. ابوعبیده نیز مسئله غنایم را عهده دار گردید.[32] 📚[31] (ابن سعد، 1376ق، ج 3، ص 184185) 📚[32] (همان) 🔻عصر سه شنبه ▪️ب) نماز مسلمانان بر پیکر پیامبر (ص) 🔹عصر روز سه شنبه برخی از حاضران سقیفه پس از اقامه نماز روزانه، برای تجهیز پیامبر (ص) به منزل ایشان روی آوردند.[39] اما به نقل شیخ مفید و ابن شهرآشوب، بسیاری از مهاجران و انصار در نماز و مراسم تدفین رسول خدا (ص) حضور نداشتند و دلیل آن سرگرمی آنان به انتخاب خلیفه بود.[40] 📚[39] (ابن هشام، 1355ق، ج4، ص312) 📚[40] (مفید، 1413ق، ج1، ص189؛ ابن شهر آشوب، 1410ق، ج1، ص297) 🔻شب چهارشنبه؛ ▪️تدفین رسول خدا (ص) 🔸بیشتر مورخان و سیره نویسان متقدم بر این عقیده اند که پیامبر در شب چهارشنبه به خاک سپرده شد.[45]  برخی نیز زمان دقیق تری برای آن تعیین کرده و تصریح نموده اند که این مسئله در نیمه های شب رخ داده است.[46]  ✳️برخی منابع نیز کلماتی دارند که می توان از آنان این گونه نتیجه گرفت که پیامبر (ص) در چهارشنبه شب و به عبارت دیگر، شب پنج شنبه دفن شده اند. برای مثال، ذهبی در دو اثر مشهور خویش، «سیر اعلام النبلاء» و «تاریخ الاسلام»، می نویسد: پیامبر از دنیا رفت و بدن او دو شب رها شد؛ زیرا قوم مشغول اصلاح امر امت بودند! طبری نیز ضمن گزارش های گوناگون، گاه اشاره و گاه تصریح به سه روز بر روی زمین ماندن بدن پیامبر دارد که نتیجه آن دفن پیامبر در شب پنج شنبه می شود.  📚[45] (ابن سعد، 1376ق، ص290؛ ابن هشام، 1355ق، ج4، ص314؛ بلاذری، 1417ق، ج2، ص251؛ یعقوبی، بی تا، ج2، ص114؛ طبری، 1387ق، ج3، ص213) 📚[46] (ابن سعد، 1376ق، ج2، ص304؛ ابن هشام، 1355ق؛ طبری، 1387ق). گزارشی نیز از عایشه در اختیار است که زمان تدفین پیامبر را سحر دانسته است (ابن سعد، 1376ق، ج2، ص305) 🔻شب پنج شنبه تا شب شنبه؛ ▪️رفتن اهل بیت (ع) به در خانه مهاجران و انصار 🔹از نقل «سلیم بن قیس» از سلمان چنین برمی آید که پس از جریان سقیفه، امیرالمؤمنین (ع) در حالی که همسرش حضرت فاطمه (س) را بر مرکبی سوار کرده و دست حسنین (ع) را گرفته بود،
به در خانه تمام کسانی که در بدر حضور داشتند، مراجعه و طلب یاری کرد و از میان آنان، چهل و چهار نفر پاسخ مثبت دادند و بنا شد فردای آن شب، همگی سر تراشیده در وعده گاه حاضر شوند؛ اما از میان این جمع، تنها چهار نفر، یعنی سلمان، ابوذر، مقداد و زبیر بر سر قرار حضور یافتند! این اقدام، دو شب دیگر نیز تکرار شد، ولی بر آن چهار نفر، کسی افزوده نشد! از این رو، امیرالمؤمنین (ع) مشغول جمع آوری قرآن شد.[48] 🔻روزهای شنبه تا سه شنبه ▪️جمع آوری قرآن توسط امیرمؤمنان (ع) و عرضه آن به صحابه 🔹یکی از اقدامات مهم امیرالمؤمنین (ع) پس از رحلت رسول خدا (ص)، جمع آوری قرآن بود. شایان ذکر است که براساس شواهد موجود، قرآن در زمان رسول خدا (ص) به صورت کتاب جمع آوری شده بود، اما آنچه امیرمؤمنان علی (ع) از سوی رسول خدا (ص) بدان ماموریت یافت، جمع آوری و مرتب کردن قرآنی بود که از سوی رسول خدا (ص) املا و توسط امیرالمؤمنین (ع) کتابت شده و مشتمل بر نکات تفسیرگونه و تأویل آیات و برخی توضیحات مربوط به ویژگی هایی همچون ناسخ و منسوخ، و محکم و متشابه و مطالب خارج از متن قرآن بود. مدتِ جمع آوری این قرآن را برخی سه روز عنوان کرده اند. با توجه به آنچه گذشت، امیرالمؤمنین (ع) قرآن را روز سه شنبه بر اصحاب و غاصبان خلافت عرضه کردند؛ یعنی همان تاریخی که در روایت کلینی به نقل از امام باقر (ع) بدان تصریح شده است. در این روایت آمده است: امیرالمؤمنین (ع) هفت روز پس از وفات رسول خدا (ص) و پس از فراغت از جمع قرآن، همراه با ایراد خطبه ای، آن را بر مسلمانانِ مدینه عرضه کردند و بنا به نقل سلمان، این کار در مسجد نبوی انجام گرفت و با کارشکنی و نپذیرفتن ابوبکر و عمر مواجه گردید، از این رو، امام (ع)  آن قرآن را به منزل بازگرداندند.[50] 📚[50] (سلیم بن قیس، 1405 ق، ج2، ص581 ) ♻️ادامه دارد... ص @hosenih_maghtal ➰➰➰➰ @ghararenokary
🔻«غَسَلْتُ‏ النَّبِيَ‏ ص فِي‏ قَمِيصِهِ‏ فَكَانَتْ فَاطِمَةُ تَقُولُ أَرِنِي الْقَمِيصَ فَإِذَا شَمَّتْهُ غُشِيَ عَلَيْهَا فَلَمَّا رَأَيْتُ ذَلِكَ غَيَّبْتُهُ» 🔺امیرالمومنین علیه السلام فرمود: ▪️«پیامبر صلوات ‌الله علیه و آله را در پیراهنی که داشت، غسل دادم؛ اما فاطمه می ‌خواست که آن را نشانش دهم؛ هنگامی که عطر پیراهن به مشامش رسید، از حال ‌رفت. من نیز که وضعیت فاطمه را این ‌طور دیدم، لباس را پنهان نمودم.» 📚منابع: ▪️بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏۴۳، ص۱۵۷ ▪️@hosenih_maghtal ➰➰➰ @ghararenokary
✅حضرت رسول اکرم(ص) در بین معصومین فقط سه شخص را تعبیر به بَضْعة (پاره تن) کرده است! 1⃣ ع :👇🏻 حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : ▪️《أَلاَ وَ إِنَّ عَلِيّاً(ع) بَضْعَةٌ مِنِّي، فَمَنْ حَارَبَهُ فَقَدْ حَارَبَنِي وَ أَسْخَطَ‌ رَبِّي》 🔺بدانید که همانا علی(ع) پاره تن من است. پس هر کس با او به محاربه برخیزد، با من محاربه کرده و خشم پروردگارم را نیز برانگیخته است.(۱) 2⃣ سلام الله علیها :👇🏻 حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : ▪️《إِنَّ فَاطِمَةَ(س) بَضْعَةٌ مِنِّی‏، مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی》 🔺همانا فاطمه(س) پاره تن من است، هر کس او را آزار نماید مرا آزار نموده، و هر کس او را شاد کند، مرا شاد کرده است.(۲) 3⃣ علیه السلام :👇🏻 حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : ▪️《سَتُدْفَنُ بَضْعَةُ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ لَايَزُورُهَا مُؤْمِنُ الَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَي النَّارِ》 🔺به زودی پاره‏ ی تن من در سرزمين خراسان دفن مي‏ شود، که هيچ مؤمني او را زيارت نمي‏ کند، مگر اين که خداوند متعال بهشت را بر او واجب ساخته و پيکر او را بر آتش دوزخ حرام می سازد.(۳) 📚منابع : ۱)تفسیر فرات کوفی، ص۴۷۷ ۲)اعتقادات الإمامیة شیخ صدوق، ص۱۰۵ ۳)امالی شیخ صدوق، ص۶۳ ص ع @hosenih_maghtal ➰➰➰➰ @ghararenokary
✅نظر شیعه درباره علت شهادت امام رضا علیه السلام 📚مرحوم علامه مجلسی می‎نویسد: 🔹علمای ما و علمای عامه درباره این که امام رضا علیه السلام با اجل خود از دنیا رفته، یا این که او را با سم شهید کرده‎اند. و بنا بر قول اخیر آیا مامون این جنایت را مرتکب شده یا کس دیگر، اختلاف نموده‎اند و در میان شیعیان مشهور این است که امام رضا علیه السلام در اثر سمی که مامون به او داده، شهید شده است، تنها مرحوم سید علی بن طاوس و همچنین اربلی در کشف الغمة، این نسبت را انکار کرده‎اند.(1) 🔸بعضی این قول را به شیخ مفید نیز نسبت داده‎اند ولی ظاهر عبارت شیخ مفید در ارشاد چنین است که او نیز قائل به مسمومیت امام بوده است، زیرا او نوشته: 🔹... تا این که رای مامون را درباره آن حضرت دگرگون ساختند و تصمیم به کشتن آن بزرگوار گرفت و چنان شد که روزی آن حضرت با مامون طعامی خوردند و حضرت از آن طعام بیمار شد و مامون نیز خود را به تمارض زد. سپس مفید در تفصیل این جریان غم انگیز آورده است که: 🔸محمد بن علی بن حمزه از منصور بن بشیر از عبدالله بن بشیر روایت کرده که گفت: مامون به من دستور داد ناخن‎های خود را بلند کنم و این کار را برای خود عادی نمایم و برای کسی درازی ناخن خود را نشان ندهم، من نیز چنان کردم، سپس مرا خواست و چیزی به من داد که شبیه به تمر هندی بود و به من گفت: این را به دو دست خود بمال، و من چنان کردم سپس برخاسته و مرا به حال خود گذارد و پیش حضرت رضا علیه السلام رفته، گفت: ▪️حال شما چگونه است؟ ▪️فرمود: امید بهبودی دارم. ▪️مامون گفت: من نیز بحمدالله امروز بهترم و کسی از پرستاران و غلامان به خدمت تو آمده‎اند؟ ▪️حضرت فرمود: نه. مامون خشمناک شد و به غلامان فریاد زد که چرا به آن حضرت رسیدگی نکرده‎اند. ▪️سپس گفت: هم اکنون آب انار بگیر و بخور که برای رفع این بیماری چاره‎ای جز خوردن آن نیست. 🔹برادر عبدالله بن بشیر گوید: پس به من گفت: انار برای ما بیاور، و من اناری چند حاضر کردم، مامون گفت با دست خود آن را فشار بده و من فشردم مامون آب آن را با دست خود به امام رضا علیه السلام خورانید و همان سبب مرگ آن حضرت شد و پس از آن، دو روز بیشتر زنده نماند که از دنیا رفت. مرحوم مفید در ادامه گزارش خود از اباصلت هروی روایت کرده که گفت: پس از آن که مامون (در آن روز) از نزد آن حضرت بیرون رفت بر آن جناب وارد شدم، حضرت به من فرمود: ای اباصلت اینان کار خود را کردند و زبانش به ذکر خدا گویا بود. 🔸باز مرحوم مفید در روایت دیگر از محمد بن جهم نقل کرده که گفت: 🔹حضرت رضا علیه السلام انگور را زیاد دوست می‎داشت، پس قدری انگور برای آن حضرت تهیه کردند، و در دانه‎های آن چند روز سوزن‎های زهرآلود زدند، سپس آن سوزن‎ها را کشیده و آن انگور را به نزد آن بزرگوار آوردند حضرت به همان بیماری که پیش از این گفته شد، مبتلا بود، از آن انگور زهرآلود میل فرمود و سبب شهادتش گردید و گویند: این نوع زهر دادن بسیار ماهرانه و دقیق است.(2) 🔹غرض، شیعیان به طور کلی این نظر را تایید کرده‎اند، مگر مرحوم اربلی در کشف الغمه که خود را با ابن طاووس هم عقیده دانسته است و اتفاق شیعه را بر این مطلب، می‎توان بهترین دلیل بر شهادت امام رضا علیه السلام دانست زیرا آنان به احوال امامان خود از دیگران داناتر بودند و دلیلی هم برای تحریف یا کتمان حقایق در این زمینه نداشتند. 🔸گرچه عده زیادی از تاریخ‎نویسان اهل تسنن نیز این جنایت را به مامون نسبت داده‎اند و شیعیان نیز شرح این داستان را در کتاب‎های آنها می‎خواندند ولی در این باره احتیاج به نوشته‎های آنها نیست زیرا روایات در این زمینه از طریق اهل‎بیت آن قدر زیاد است که دیگر نیازی به گفته‎های آنها در خود احساس نمی‎کنند، به خصوص این که می‎بینند عده زیادی از آنها از طریق انصاف خارج شده و به تاریخ و نسل آینده خیانت کرده‎اند! 🔸علاوه بر آنچه گذشت، رویداد شهادت امام رضا علیه السلام سال‎ها قبل از وقوع آن به وسیله خود امام و اجداد پاکش پیش‎بینی شده بود این روایات را می‎توان به سه دسته تقسیم کرد: 🔻1- آن دسته از روایات که از زبان پیغمبر یا ائمه اطهار علیهم السلام نقل شده، حاکی از به شهادت رسانیدن امام رضا در طوس است، در این باره چند روایت وارد شده که از آن جمله: 🔹مرحوم صدوق به سند خود از نعمان بن سعد روایت کرده که گفت: امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه‎السلام فرمود: ▪️سَیُقتَلُ رَجُلٌ مِن وُلِدی بِاَرض خُراسان بِالسَّمَّ ظُلماً اِسمُهُ اِسمِی وَ اِسمٌ اَبیهِ اِسمٌ اِبن عمران مُوسی اِلا فَمَن زارَةٌ فِی غُربَتهِ غَفَراللهُ ذُنوبَهٌ ما تقدّم منها و ما تَاَخَّر و لو کانَت مثل عَدَدِ النُّجومِ و قطر الامطار وَ وَرَقِ الاشجار.(3) 🔸به زودی مردی از فرزندان من در سرزمین خراسان از روی ستم و جور به زهر کشته می‎شود، اسم او اسم من، و اسم پدرش اسم موسی بن عمران است بدانید هر کس او را در غربتش زیارت
کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می‎آمرزد و لو این که به تعداد ستارگان و قطرات باران و برگ درختان باشد. 📚مرحوم سید هاشم بحرانی در مدینه المعاجز می‎نویسد: 🔹از سلیمان بن حفص مروزی روایت شده که گفت: از موسی بن جعفر علیه السلام شنیدم که می‎فرمود: ▪️ان ابنی علیّاً مَقتُولٌ بالسّمٌ مَدفُونٌ اِلی جَنبِ هارُون بِطُوس مَن زارَةٌ کَمَن زارَ رَسُول الله(4)؛ 🔸پسرم علی را با سم مظلومانه به قتل می‎رسانند و او در جنب قبر هارون در طوس مدفون می‎شود، کسی که او را زیارت کند مانند کسی است که رسول خدا را زیارت نموده است. 🔻2- آن دسته از روایات که از خود امام رضا علیه السلام نقل شده که از شهادت خود به دست مامون و از دفنش در طوس کنار قبر هارون خبر داده است، از جمله: 🔹اباصلت هروی گفت: شنیدم از امام رضا علیه السلام که می‎فرمود: 🔸به خدا نیست از ما ائمه احدی، مگر این که کشته یا شهید می‎شود. ✳️عرض شد: ای فرزند رسول خدا، پس ترا چه کسی به قتل می‎رساند؟ 🔸فرمود: بدترین مخلوق خدا در زمان خودم مرا به زهر می‎کشد، و سپس در یک خانه تباه شده در دیار غربت دفن می‎کنند. آگاه باشید هر کس مرا در غربتم زیارت کند خداوند به او اجر صدهزار شهید و صدهزار صدیق و صدهزار حج و عمره کننده و صدهزار جهادگر می‎نویسد و در زمره ما محشور می‎گردد و در بالاترین درجات بهشت رفیق ما قرار داده می‎شود.(5) این قبیل روایات بسیار است و گاهی امام این پیشگویی را حتی نزد مامون نیز می‎کرده است. 🔻3- آن دسته از روایات که به تشریح چگونگی مسموم ساختن امام پرداخته‎اند، روایاتی که به این مضمون وارد شده نیز بسیارند که برخی از آنها نیز از خود امام نقل گردیده اند و در میان این روایات، 🔹روایت اباصلت درباره مسموم شدن امام و چگونگی غسل و کفن و روایت هرثمة بن اعین در این باره قابل توجه است.(6) بنا به تحقیق یکی از نویسندگان معاصر این روایات به یکی از این افراد: ابوالصلت عبدالسلام هروی، هرثمة بن اعین، علی بن حسین کاتب، ریّان بن شبیب، محمد بن جهم و عبدالله بن بشیر منتهی می‎شود. پس با توجه به این روایات برای یک فرد شیعه، شکی در این که امام رضا علیه السلام به دست مامون به وسیله سم به شهادت رسیده باقی نمی‎ماند. به خصوص این که قرائن و شواهد زیادی این موضوع را تایید می‎کنند از جمله: 🔹با مراجعه به کتب تاریخی استفاده می‎شود که شهادت امام رضا علیه السلام به دست مامون حتی در زمان مامون نیز امری معروف و بر سر زبان‎ها بود. به طوری که مامون خود از مردم گلایه می‎کرد که چرا او را عامل مسموم کردن امام می‎پندارند! چنانکه گویند: امام رضا علیه السلام هنگام شهادت امام رضا علیه السلام مردم اجتماع کرده و پیوسته می‎گفتند که این مرد (یعنی مامون) وی را شهید کرده است در این باره آن قدر صدا به اعتراض برخاست که مامون مجبور شد محمد بن جعفر عموی امام را به طرف آنها بفرستد و برای متفرق کردن آنها بگوید که امام امروز برای احتراز از آشوب از منزل خارج نمی‎شود.(7) 🔸ابن خلدون علت قیام ابراهیم فرزند امام کاظم علیه السلام را آن دانسته که وی مامون را متهم به قتل برادرش می‎نمود.(8) 🔹طبق نقل برخی از منابع تاریخی یکی دیگر از برادران امام رضا علیه السلام به نام احمد بن موسی (معروف به شاهچراغ) چون از حیله مامون آگاه شد همراه سه هزار تن - و به روایتی دوازده هزار - از بغداد قیام کرد، عامل مامون در شیراز به نام قتلغ خان به امر مامون با او به مقابله برخاست و پس از کشمکش‎هایی هم او و هم برادرش محمد عابد و یارانشان را به شهادت رسانید.(9) در آن ایام برادر دیگر امام رضا علیه السلام به نام هارون بن موسی همراه با بیست و دو تن از علویان به سوی خراسان آمد، بزرگ این قافله خواهر امام رضا علیه السلام حضرت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) بود.(10) مامون ماموران خود را دستور داد تا بر قافله آنها بتازند. آنها نیز همه را مجروح و پراکنده ساختند. هارون نیز در این نبرد جراحت برداشت ولی سپس او را در حالی که بر سر سفره غذا نشسته بود، غافلگیر کرده به قتل رساندند.(11) حتی طبق بعضی نقل‎ها به حضرت معصومه نیز در ساوه زهر دادند که پس از چند روزی او هم به شهادت رسید.(12) 🔸به علاوه در دواوین شعرای آن زمان، اشعاری به چشم می‎خورد که به این مطلب تصریح دارد از جمله این بیت از ▪️ابوفراس: باؤوا بقتل الرضا من بعد بیعته  و أبصروا بغضه من رشدهم و عموا(13) ▪️دعیل خزاعی گوید: أری بنی امیه معذورین ان قتلوا  ولا اری لبنی العباس من عذر(14) پس با توجه به این وقایع در می‎یابیم که مساله شهادت امام به دست مامون در همان ایام نیز امری شایع میان مردم بوده است. 🔹خلاصه مرحوم مفید در ادامه ماجرا می‎نویسد: 🔸چون حضرت رضا علیه السلام به شهادت رسید مامون یک شبانه روز خبر فوت آن حضرت را پنهان کرد، سپس کسانی نزد محمد بن جعفر (عموی آن حضرت) و گروهی از خانواده و دودمان ابیطالب که در خراسان بودند