eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
800 عکس
53 ویدیو
113 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه السلام بند1⃣ نوحه ی هر دمِ سینه زنی، یا عبدالعظیم حسنی کربلای مکرر منی، یا عبدالعظیم حسنی روضه‌ دار شه بی‌ کفنی، یا عبدالعظیم حسنی میره به سمت ری هرکس دلتنگ کربلاست رنگ زیارتت خیلی همرنگ کربلاست ذکر مناره‌ هات انگار آهنگ کربلاست تویی شاه و منم غلام خیلی آقا تو رو میخوام با نگاه امام حسین به تو امشب میدم سلام بند2⃣ چهارمین یادگار حسنی، یا عبدالعظیم حسنی مهربونیت تموم نشدنی، یا عبدالعظیم حسنی رومو هیچ وقت زمین نمیزنی، یا عبدالعظیم حسنی تو قلب شیعه جا داری یا سیدالکریم لطف و عطای سرشاری یا سیدالکریم ذکرم تو هر گرفتاری یا سیدالکریم کرم تو علی الدوام با نوای تو آشنام به هوای امام حسن به تو امشب میدم سلام بند3⃣ مدح تو از علی شنیدنی، یا عبدالعظیم حسنی اوج ایمان تو ستودنی، یا عبدالعظیم حسنی واسه ی ما چراغ روشنی، یا عبدالعظیم حسنی واسه تو بهترین شأنو ابن الرضا نوشت فرمود به زائر قبرت واجب میشه بهشت خاک تو رو خدا انگار با کربلا سرشت زائرت داره احترام بطلب که منم بیام به زبان اباالحسن به تو امشب میدم سلام شعر و سبک: ، ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari ♾♾♾ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد عبا رسید به جسمت قبول حرفی نیست ولی خدا کند از راه خواهرت نرسد اگر رسید به مقتل دعا کن آن لحظه کسی برای جدا کردن سرت نرسد تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی صدای وا عطشایت به مادرت نرسد تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود خدا کند که دگر حرف بوریا نشود به روی حنجرت از زخم بود اثر یا نه؟ تو نیزه خورده ای اصلا زِ پشت سر یا نه؟ به جای دفن، زمانی که بر زمین بودی سوار اسب رسیدند ده نفر یا نه؟ تنت به روی زمین مانده است در گودال؟ شدی مقابل خواهر بدون سر یا نه؟ عبور کرده ای از کوچه ی یهودی ها زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یا نه؟ به غیر شام که در آن نبود هم نفسی  سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی   به شام قافله را با عذاب آوردند برای دست یتیمان طناب آوردند مگر که تشت زر و چوب خیزران کم بود؟ که بعد چند دقیقه شراب آوردند به روی نیزه سر شیرخواره را عمداً درست پیش نگاه رباب آوردند برای این که دلش بیشتر به درد آید مدام روبرویش ظرف آب آوردند به روی نیزه ی دشمن تمام هستش رفت نه شیرخواره که گهواره هم ز دستش رفت 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
ای شیر خدا و شیر احمد ای یار و فدایی محمّد ای عمِّ رسول و عمِّ حیدر بر ختم رسل علّیِ دیگر سر تا به قدم همه فتوّت شمشیر تو حامی نبوّت ایثار زِ تو، شجاعت از تو حکم از نبی و اطاعت از تو روی تو به بدر نور بخشید شمشیر تو در اُحد درخشید تو قلب رسول را امیدی سردار مبارز و شهیدی تاریخ کند هماره اعلام کز بَدوِ طلوع دینِ اسلام حمزه همه جا محمّدی بود احیاگر دین احمدی بود ای شیر خدا، سلام بر تو شمشیر خدا، سلام بر تو روزی که زِ جور خصمِ نا اهل وز بغض و عداوتِ ابوجهل بردند هجوم بر محمّد زد لطمه عدو به جان احمد از همسر خویش تا شنیدی با خشم به هر طرف دویدی فریاد زدی کجاست بوجهل آن سنگدل زِ اصل نااهل از خشم رهش به کوچه بستی پیشانی اش از کمان شکستی فریاد زدی که ای ستمگر این مزد جفات با پیمبر زین واقعه تلخ بود کامت دل برد به مسجد الحرامت دیدی که رسول حیّ دادار بنشسته غریب و بی کس و یار از سوز درون زدی صدایش گلبوسه زدی به دست و پایش کای سیّد و سرورم محمّد فرزند برادرم محمّد بر خصم تو ره زِ خشم بستم پیشانی اش از کمان شکستم من حمزه ام، ای سرم فدایت پیوسته کنم زِ تو حمایت فرمود رسول حیّ داور کای عمّ گرامی پیمبر من عفو و کرم بود مرامم هرگز نه به فکر انتقامم تا نور دهی به هر دو عینم خشنود کن از شهادتینم دُر از لب همچو لعل سفتی از قلب، شهادتین گفتی برد از سخنت رسول حق نوش لبخند زنان گشود آغوش کای عمّ گرامی نکویم این بود همیشه آرزویم با قصّه ی حمزه و پیمبر یاد آمدم از عموی دیگر عبّاس علی گل مدینه آب آور بلبل مدینه سقّای نخورده آب در بحر گشته جگرش کباب در بحر دل را زِ شراره تاب داده از اشک به آب آب داده یک باغِ مدینه دیده در آب تصویرِ سکینه دیده در آب دریاش روان زِ هر دو عین است خجلت زده از لب حسین است با یک یمِ اشک و یک یم خون لب تشنه شد از فرات بیرون بار غم تشنگان به دوشش در سینه شرر، به دل خروشش یاد لب خشک شیرخواره می زد به وجود او شراره جان کرده سپر به تیر دشمن گردیده جدا دو دستش از تن تیری زِ کمان رسید بر مشک از دیده ی مشک شد روان اشک عبّاس نگه به آب می دوخت آب از غم او چو شعله می سوخت ای حمزه ی کربلا اباالفضل سینه سپر بلا ابالفضل سوزی که هماره سوزِ «میثم» آتش فکند به قلب عالم 🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علیهم السلام ♾♾♾ با يادِ غم حمزه دلي صابر نيست افسوس كه آن حريم را حائر نيست فرمود پيمبر كه جفا كرده به من هر زائر من كه حمزه را زائر نيست ✍مرحوم ♾♾♾ 🔹جلسه هفتگی هیئت حبیب بن مظاهر(ع) 🎼سخنران: حجت‌الاسلام مهدیان 🎙مداح: حاج سید علی حسینی‌تبار 🕰زمان:سه‌شنبه 4 اردیبهشت - ساعت 30 / 8 شب 🕌مکان:بنیاد - خیابان شیخ انصاری - کوچه 16 - حسینیه هیئت 🖇ویژه برادران ▫️عضويت در كانال هيئت👇 @habibmazaherqom ♾♾♾ 🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به پا شده محشر/مدینه غم‌باره علی سیه پوش و/نبی عزاداره اشک غریبانه/فاطمه میباره علی سیه پوش و/نبی عزاداره وا حمزتاه... صفیه آیا از/حمزه خبر داره؟ علی سیه پوش و/نبی عزاداره با چشمای گریون/منتظر یاره علی سیه پوش و/نبی عزاداره رسید پیغمبر/موقع دیداره علی سیه پوش و/نبی عزاداره رو بدن حمزه/عباشُ میزاره علی سیه پوش و/نبی عزاداره غم به دل زارِ/صفیه آواره علی سیه پوش و/نبی عزاداره نبینه با نیزه/سینه شده پاره علی سیه پوش و/نبی عزاداره رو تن غرقِ خون/نشون آزاره علی سیه پوش و/نبی عزاداره میخونه لعنت بر/هند جگر خواره علی سیه پوش و/نبی عزاداره بعد تو لشکر بی/یار و سپهداره علی سیه پوش و/نبی عزاداره گریز روضه باز/دست علمداره علی سیه پوش و/نبی عزاداره بعد تو ای عباس/کار حرم زاره علی سیه پوش و/نبی عزاداره بجای تو حالا/شمر جلو داره علی سیه پوش و/نبی عزاداره نگاه کن! زینب/راهی بازاره علی سیه پوش و/نبی عزاداره حریم آل الله/اسیر اغیاره علی سیه پوش و/نبی عزاداره 🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
واحمزتا... چه آمده بر روز پیکرت واحمزتا... رسیده کنار تو خواهرت واحمزتا... به روی تنت می کشم عبا مثله شده رشیدِ حرم ؛پای تا سرت واحمزتا... اگر چه تنت ریخته بهم با احترام دفن کنم جسم اطهرت واحمزتا...شکافته شد سینه ات ولی در زیر سم اسب نشد نرم پیکرت واحمزتا ... چه خوب که دختر نداشتی کاری نداشت وحشیِ قاتل به دخترت واحمزتا... عموی دلاور برو دگر یک دختری  زمین نخورد در برابرت واحمزتا ... بریده شد انگشت تو ولی غارت شدی قبول نه در پیش مادرت 🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
شد دشت احد کرببلا یارسول الله کشتند عموجان تو را یارسول الله کردند جسارت --بر پیکر حمزه شد غرق جراحت--پا تا سر حمزه آه و واویلا  آه و واویلا افتاده روی خاک علمدار پیمبر خون میچکد از چشم گهر بار پیمبر نه طاقت دوری--نه تاب نظاره مانده چه کند با--این پیکر پاره آه و واویلا  آه و واویلا بر سینه زنان در بر او خواهرش آمد ای کاش نبیند چه بلایی سرش آمد بر سینه و پهلوش--جای نیزه ها بود صد شکر که جسمش -- در زیر عبا بود آه و واویلا    آه و واویلا سوزد همه دلها چو دل زار صفیه بر حالت زینب روی تل زینبیه میکرد نظاره--می رفت از حال ده نفر سواره--می روند به گودال مظلوم حسینم   مظلوم حسینم 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قرار نوکری
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علیهم السلام ♾♾♾ با يادِ غم حمزه دلي صابر نيست افسوس كه آن حريم را حائر نيست فرمود پيمبر كه جفا كرده به من هر زائر من كه حمزه را زائر نيست ✍مرحوم ♾♾♾ 🔹جلسه هفتگی هیئت حبیب بن مظاهر(ع) 🎼سخنران: حجت‌الاسلام مهدیان 🎙مداح: حاج سید علی حسینی‌تبار 🕰زمان:سه‌شنبه 4 اردیبهشت - ساعت 30 / 8 شب 🕌مکان:بنیاد - خیابان شیخ انصاری - کوچه 16 - حسینیه هیئت 🖇ویژه برادران ▫️عضويت در كانال هيئت👇 @habibmazaherqom ♾♾♾ 🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
45.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹به نام خدا🌹 نماهنگ مثل معلم کارگردان: امیر حسین حاجیلو تهیه‌کننده: حسین بگجانی مدیر فیلمبردار:امیر حسین حاجیلو کاری از گروه سرود رهروان مهدوی ما را دنبال کنید 👇👇 https://eitaa.com/rahrovane_mahdavi ♾♾♾♾ سلام و عرض ادب به همه اساتید و معلمان سرزمینم 🌼🌸تو شغل انبیا داری معلم مقام کبریا داری معلم برای خدمت و تعلیم دانش حضور بی ریا داری معلم🌼🌸 سپاسگزار معلمی هستم که علم و دانش و نوکری کردن در خانه اهل بیت (ع) را به من آموخت و من را برای همیشه شاگرد و مُرید خود کرد. روز معلم بر همه زحمت کشان سنگر تعلیم و تربیت مبارک باد 🌷🌷🌹🌹❤️❤️🌹🌹🌷🌷 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴 الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ علیه السلام ♾♾♾♾ 🏴 ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام خدمت شما بزرگواران.... 🏴✨به همین مناسبت مراسم عزاداری در روز پنج شنبه ۱۳ اردیبهشت ماه بعد از نماز عشاء در مرکز قرآن و حدیث کریمه اهلبیت برگزار میگردد... 🏴سخنران:حجت الاسلام رجب زاده مداح:سید علی حسینی تبار ومادحین نوجوان مرکز 🏴ازشما همه دوستان و محبین اهل بیت دعوت بعمل می آید....✨ ✨مرکز قرآن و حدیث کریمه اهلبیت✨ ➰➰➰➰ 🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
🔹السلام علیک یا جعفر بن محمد ایها الصادق علیه السلام بارگزاری اشعار و نوحه های شهادت امام صادق علیه‌السلام 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه  فکرِ سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکرِ بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد  میریزد بِهَم بازهم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگِ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد بازهم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند رویِ مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمردِ شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم  طشتِ زر یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان می‌شوم کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند شامیان نان خشک‌ها را پیش مهمان ریختند دختران تَه ماند‌ه‌ها را پای طفلان ریختند عمه جان حس می‌کنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده 🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
آسمان در سجده افتاد است پیش پای تو عرش آرام است زیر سایه ی طوبای تو بادها را مسخ کرده عطر جان افزای تو ماه،فانوسی برای شب نشینی های تو تو تجلّی اصولی،تو بنای منطقی تو امام راستینی،تو امام صادقی از قنوت صبحگاهت تا دعایی می رسد مستمند تو به یک نان و نوایی می رسد پای درس ات روح آدم تا رهایی می رسد جابرِ حیّان در این مکتب به جایی می رسد طایر علم لدُنّی جلد بامِ صادق است شیعه هرچه دارد از قالَ الامام صادق است خط ابروی تو سرمشق شب هر فاضل است خواندن املای گیسوی سیاهت مشکل است کسب علم از غیر باغ دانشت بی حاصل است طفل ابجدخوانِ دَرسَت هم فقیه کامل است نور علم ات را به ژرفای جهان تابانده اند بعد از آن مردم تو را شیخ الائمه خوانده اند حال عاشق نیمه شب با چشم بارانی خوش است پس سحر لطفی کنی من را بگریانی،خوش است یک نظر تنها،به سمتم،سربگردانی خوش است در تنور عشق من را هم بسوزانی،خوش است خواب شیرینی به چشم خیسِ فرهادم بده مثل "هارون" راه و رسم عاشقی یادم بده می چکد عطر خدا از اَلسّلام آخرت شش قدم می خواست تا معراج، چشمان ترت جبرئیل افتاد وقتی باز شد بال و پرت بندگی ات شیعه را انداخت یاد مادرت اشک را مانند مادر می کنی آب وضو آنقدر،مولای من،زهراخِصالی که نگو فصل کوچ عاشقی دل را پرستو می کنم شالِ ممسوسِ به اشک روضه را بو می کنم دست چشمم را کنار قبر تو رو می کنم بارگاه خاکی ات را آب و جارو می کنم کاش در خاک بقیع تو حرم می ساختیم چارتا گنبد در آنجا دسته کم می ساختیم بارها گفتی که اشک روضه ها مشکل‌گشاست دردمندان گریه بر هر در بی درمان دواست ختم منبر هایت آغاز گریز کربلاست قاتلِ جان تو آقا روضه ی طشت طلاست اشک های گریه کن ها را شمارش کرده ای گریه بر جدِّ غریبت را سفارش کرده ای آه از آن شب که کوچه باز بوی غم گرفت آسمان قلبش شکست و بارشی نم نم گرفت روضه خوان"دیوار"شد "در" پا به پایش دم گرفت دخترت از ترس دامان تو را محکم گرفت نیمه شب بال و پر پروانه را آتش زدند پیش چشم دختر تو خانه را آتش زدند پیش پای ات اشک های همسرت افتاده است جای جای این گذر بال و پرت افتاده است تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟ ریسمانِ بی مروّت‌ها اسیرت کرده است ناسزای بی حیا در کوچه پیرت کرده است بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند بی عمامه بی عبا در پشت مرکب می کشند تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند سوخت در بین گذر بال و پر پروانه ها عمه جانت سنگ خورد از پشت بام خانه ها گیسوان کودکی با پنجه شانه می خورد پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد طفلکی از زجر سیلی بی بهانه می خورد دست سنگینی به رویِ کودکانه می خورد دور تو شکر خدا انبوه شامی ها نبود معجر ناموس تو دست حرامی ها نبود 🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
کوچه ها نیمه ی شب سوختنت را دیدند ریسمان ها به سراپای تنت پیچیدند در و دیوار به اشفتگی ات لرزیدند یادگاران سقیفه به غمت خندیدند اثر زهر کشنده بدنت راحت شد روضه ات موی سفیدی ست که بی حرمت شد پابرهنه عقب اسب چه بد درد سر است اسب ها سرعتشان از قدمت بیشتر است بسکه خوردی به زمین جان شما در خطر است صورت ملتهبت از عرق سرد،تر است بر سر شانه غم تلخ علی می بردی بی امامه وسط کوچه زمین می خوردی پیکرت اب شد از زهر ولی بی سر...نه خانه ات سوخت ولی کودک تو معجر...نه خواهرت بعد تو در هجمه ی یک لشکر...نه عقب قافله جا مانده ز تو دختر؟...نه خانه ی سوخته ات پنجره ی کرببلاست روضه ات جلوه ای از خاطره ی کرببلاست 🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary