eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
800 عکس
53 ویدیو
113 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه؛ بیت الاحزان.mp3
5.7M
صلوات‌الله‌علیه‌وآله علیهاالسلام 🔹بیت الاحزان🔹 قُل لِلمُغَيَّبِ تَحتَ أَطبَاقِ الثَّرَى إِن كُنتَ تَسمَعُ صَرخَتِي وَ نِدَائِيَا مَا ذَا عَلَى مَنْ شَمَّ تُرْبَةَ أَحْمَدٍ أَنْ لَا يَشَمَّ مَدَى الزَّمَانِ غَوَالِيَا رفتی و هر شب چَشمم، بعد از تو شد پر باران رفتی و شد این خانه، بعد از تو بیت‌الاحزان رفتی و بعد از تو که بوسیدم مزارت را از چشم من افتاده حتی عطر گل بابا می‌میرد از دلتنگی و هجران تو زهرا «عَلیکَ مِنّی السَّلام، یا رَحمَةً لِلأنام» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قَد كنتُ ذَاتَ حِمًى بِظِلِّ مُحَمَّدٍ لَا أَخشَ مِن ضَيمٍ وَ كَانَ حِماً لِيَا فَاليَومَ أَخشَعُ لِلذَّلِيلِ وَ أَتَّقِي ضَيمِي وَ أَدفَعُ ظَالِمِي بِرِدَائِيَا در سایه‌سارت بودم، آسوده از هر ماتم رفتی و شد بعد از تو، هر روز من شام غم بی‌تو بهشتِ تو اسیر شعله‌ها می‌شد بعد از تو بین کوچه‌ها اَجرَت اَدا می‌شد سهم ذوی القربی غم و درد و بلا می‌شد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صُبَّت علَيَّ مَصَائِبٌ لَوْ أَنَّهَا صُبَّت علَى الْأَيَّامِ صِرْنَ لَيَالِيَا فَلَأَجْعَلَنَّ الحُزنَ بَعدَكَ مُؤنِسِي وَ لَأَجعَلَنَّ الدَّمعَ فِيكَ وِشَاحِيَا خورشید من بودی و، رفتی به سوی مغرب بعد از تو دلخونم از، نامردمان یثرب روزی در اینجا حرمتی آل پیمبر داشت آمد هر آنکس که به قلبش بغض حیدر داشت با تازیانه سوی این خانه قدم برداشت شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4361@ShereHeyat_Nohe ♾♾♾♾ 🆔@ghararenokary
واحد حماسی حضرت امام حسن (ع) امام حسن ماه هر انجمنی امام حسن عشق هرسینه زنی فاطمه را توگل یاسمنی امام حسن توغریب وطنی شمیم خاک بقیعت می وزه همچو نسیم تو ازهمه دل میبری ازمسیحی وکلیم          شیرجمل حسن ابن علی        ای بی بدل حسن ابن علی نشسته ایم سرخوان کرمت نوکرتیم خاک زیر قدمت گرچه نداری مزار و حرمی از ازله توو دل ما حرمت جلوه ی ذات کبریا مظهرصبرخدا کمترنبوده صلح تو زقیام کربلا          شیرجمل حسن ابن علی         ای بی بدل حسن ابن علی امام حسن من گداتم ازقدیم امام حسن سفره ی لطفت عظیم دوست دارم مهر و مهتاب منی امام حسن یاکریم ابن کریم ای همه ی کاروکسم جان وجانان منی یه نیم نگاه توبسم دین ودنیای منی            شیرجمل حسن ابن علی          ای بی بدل حسن ابن علی ابوذر رییس میرزایی (بهار) ♾♾♾ 🔻🔻 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی دوبار دربِ بقیع باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود روزی دوبار روضه‌ی تو: وا حسن....حسین ای وای  بی حرم حسن  و بی کفن حسین سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است این مهرِ مادرِ تو چه‌ها کرده بادلت یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد وای از حسین  آب نخورد و کباب شد بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب می‌سوزد آنقدر که شود چون کویر آب از آن به بعد آب فرودست می‌رود روزی هزار مرتبه از دست می‌رود از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است فهمیده‌ام که در جگر آب آتش است سیراب می‌کند همه را ،  تشنه است خود شرمنده است فاطمه را ، تشنه  است خود پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست الماس ریزه‌ها جگرش را دو نیم کرد یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید زینب رسید و گفت که ای وای مادرم "آیا تویی برادر من  نیست باورم" در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد رو  زد برای طفلِ رُباب التماس کرد بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب حیف مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف با التماس گفت عزیزم علی بمان از آب هم مضایقه کردند کوفیان اما چه زود آب دوباره شراره شد دیدی که وقتِ گریه‌ی زهرا دوباره شد شد بازهم بساط غمش جور وایِ من شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت   هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن ... گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت روزی دوبار درب بقیع  باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
نشسته ام وسط روضه ، چشم تر برسد برای رفتنِ تا عرش ، بال و پر برسد عروجِ روح به معراجِ عشق ممکن نیست مگر دو قطره‌ی اشکی دمِ سحر برسد من از فراق تو دلسرد می شوم گاهی از اینکه قبلِ وصالِ تو مرگ ، سر برسد عزیز فاطمه! از دور‌ی‌ات مریض شدم خدا کند که دوایَت به محتضر برسد دو ماه گریه برای ظهور تو کم بود... وگرنه یارِ سفر کرده این صَفَر برسد چِقَدر ضَجّه زدی پای بی کسیِ خودت ندیده ایم به داد تو..،یک‌نفر برسد! گدای‌ِ خانه‌ٔ تو‌ بودن آرزوی من است فقط اجازه بده سائلت به در برسد چه می شود که مرا هم بغل کنی یکبار... پسر به لذّتِ بوسیدنِ پدر برسد تو را به حقِّ رضا یا رضای ما..،برگرد بیا که زود به سلطان هم این خبر برسد ▪️ نفس کشیدنِ آسان چِقَدر سخت شود اگر که قطره ای از زهر تا جگر برسد غریبِ مشهدِ ما روی خاک‌ها جان داد بدون آنکه به جسمش کمی ضرر برسد فدای خون گلویی که مثل جو شده بود حسین ، زیر سم اسب زیر و رو شده بود 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
چگونه دل بکَنَم از لباس ماتم تو چه گریه ها که نکردم دو ماه در غم تو نه ما فقط ...همه ی کائنات سینه زدند در این دوماه شب و روز پای پرچم تو در این دو ماه چه دلها که از غمت لرزید چه  مُرده ها که مسیحا شدند با دم تو چه روضه ها که شنیدیم و زنده ایم هنوز.. چگونه جان نسپردیم در محرم تو □ هنوز خون تو در قتلگاه می جوشد... چه کرده با دل عشاق جسم دَرهَم تو دوباره ماه غم تو تمام شد اما چگونه دل بکنم از لباس ماتم تو 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
شدی به زهر حرامی دچار، افتادی به راه حجره به چشمان تار افتادی شبیه فاطمه، بی اختیار افتادی نوشته اند که پنجاه بار افتادی به لب رساند مکافاتِ زهر، جانت را عبایِ روی سرت کُشت شیعیانت را دلیل و منشأ نور و وجود خورشیدی اگرچه خاک بر اندام و جامه ات دیدی تنت ضعیف شد از سوز زهر و لرزیدی شبیه مارگزیده به خویش پیچیدی به چشم خیس، دو دستت به سوی در بردی به یاد فاطمه بودی و بد زمین خوردی گلیمِ جمع شده، از خجالتت گریید عبای روی سر از هتک حرمتت گریید میان مشت تو، تسبیح تربتت گریید دو پلک زخم و ترت، وقت غربتت گریید نبود حجره ی دربسته، بسترت ای کاش زمان پر زدنت بود خواهرت ای کاش به گریه زمزمه کردی وَ إن یَکادت را طلب نموده ای از سوی حق، مرادت را از آستان خدا خواستی شهادت را صدا زدی به لب تشنه ات جوادت را به خاک حجره تنت را رسانده ای آقا هزار شکر که تشنه نمانده ای آقا هزار شکر که با شمر، رو به رو نشدی اسیر خنجر خولی تندخو نشدی به دست خواهرت ای شاه، جست و جو نشدی هزار شکر که با ضربه، پشت و رو نشدی چقدر خورد به گودی قتلگه، ضربه حسین و خنجر کُند و دوازده ضربه 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟ بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان ... 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
از بس به خاکِ بی کسی‌اش پا کشیده‌است سر را به رویِ دامن زهرا کشیده‌است در را ببند اباصلت ، نشنوند دادی که مادر از غم آقا کشیده‌است انگورِ زهر‌دار چه کرده است ، واضح است آتش تمامیِ جگرش را کشیده‌است آه ای جوادِ شهر کمی زودتر بیا کارش  خدای من به تقلا کشیده‌است خواهر ندارد اینکه چنین می‌زند نفَس خود را به حُجره‌اش تک و تنها کشیده‌است معصومه خوب شد که ندیده‌است حالِ او این دست و پا زدن به درازا کشیده‌است این گوشه قتلگاه حسین است ، نه رضا از سینه بس‌که  وای حُسینا کشیده‌است زینب اگرچه بود   ولی کاشکی نبود گودال هست و کار به دعوا کشیده‌است سهمش میانِ اینهمه غم ، تازیانه است سهمش میان غارت و بلوا کشیده‌است نگذاشت تا حسین بگوید برو حرم... بی غیرتی که روی لبش پا کشیده‌است دَرهَم شده‌است خونِ دو دستش به خونِ او از بسکه تیغ از تَنِ آقا کشیده است.... 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
نفس‌های آخر، عطش، روضه‌خوان شد که لب‌های تشنه، به یادم بیاید اباصلت! آبی بزن کوچه‌ها را قرار است امشب جوادم بیاید قرار است امشب شود طوس، مشهد شود قبله‌گاه غریبان مزارم اگر چه غریبی شبیه حسینم ولی خواهری نیست اینجا کنارم به دعبل بگو شعر کامل شد اینجا و قبرٍ بطوسی که خواندم برایش بگو این نفس‌های آخر هم اشکم روان است از بیت کرب و بلایش از آن زهر بی‌رحم پیچیده‌ام من به خود مثل زهرای پشت در از درد شفا بخش هر دردم از بس که خواندم در آن لحظه‌ها روضهٔ مادر از درد بلا نیست جز عافیت عاشقان را تسلای دردم نگاه طبیب است من آن ناخدایم که غرق خدایم «رضا»یم، رضایم رضای حبیب است.. اباصلت آبی بزن کوچه‌ها را به یادِ سواری که با ذوالفقارش بیاید سحر تا بگردند دورش خراسان و یاران چشم انتظارش 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
دوباره میزنم از دل صدا امام رضا بیا برای خودت کن مرا امام رضا چه دارم از همه دنیا به جز همین یک دل دلی که هست به نام شما امام رضا هوای نفس گرفته مرا، گرفتارم مرا ز دست خودم کن رها امام رضا خدا کند دم آخر به داد من برسی که گفته‌ام همه دم هرکجا امام رضا به دست هیچکسی رو نمیزنم بس که گرفته دست مرا بارها امام رضا تورا که داشته باشم همیشه دارایم هزار شکر که دارم تورا امام رضا چقدر حاجت ناگفته را روا کردی الا اجابت هرچه دعا امام رضا چنین که فکر یتیم و اسیر و مسکینی پس السلام علی هل اتی امام رضا چقدر پیش تو وقت زیارتت گفتم زمان مرگ تو پیشم بیا امام رضا غریب‌های دو عالم چقدر دل گرم اند که هست با دلشان آشنا امام رضا مرا اگر به حرم هم نیاوری عشق است که راضیم به رضای تو یا امام رضا کنار پنجره فولاد تازه فهمیدم که هست بانی کرببلا امام رضا دلم گرفته، دلم باز روضه میخواهد گرفته از غم تو دل عزا امام رضا نوشته‌اند که پنجاه مرتبه افتاد به درد زهر که شد مبتلا امام رضا برای اینکه کسی با خبر از او نشود کشید روی سر خود عبا امام رضا ولی نیامده جایی به او سنان زده‌اند ندید ضربه‌ی سر نیزه را امام رضا سرش جدا نشد از تن، تنش کشیده نشد نخورد نیزه و سنگ و عصا امام رضا 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
زهر کاری شد و افتاد به جانِ جگرش آتش انداخته بر دامنِ عالم شررش یادِ زهرای جوان بود در آن وقتی که خورد بر کوچه باریکِ خراسان گذرش هی زمین خورد و زمین خورد و به سختی برخاست بیشتر میشود این زهر دمادم اثرش منتظر بود اباصلت ببیند چه شده ناگهان دید کشیده است عبا‌ روی سرش دست بر سر زد و شد مضطرب و میدانست حضرت یار رسیده است زمانِ سفرش داشت از درد کفِ حجره به خود می پیچید زخمی از جور و جفا گشت همه بال و پرش چشم خود را به درِ حجره فقط دوخته بود تا در این لحظه بیاید ز مدینه پسرش آه از آن شاه که با کُنده ی زانوش رسید در دل معرکه پیشِ پسرِ محتضرش 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
چه غریبانه غریب الغربا را کشتند با دل زار معین الضعفا را کشتند آه ای اهل خراسان همه خون گریه کنید که ولی نعمت و مهمان شما را کشتند این خبر را به مدینه ببر ای باد صبا هشتمین بضعه پیغمبر ما را کشتند خواهرش زنده اگر بود از این غم میمرد بین یک حجره در بسته رضا را کشتند از عبایی که سرش بود غلامش فهمید آخر آن نور دل آل عبا را کشتند مثل یک مار گزیده به خودش میپیچید با چه زهری مگر آن  نور هدا را کشتند صورتش را به روی خاک نهاد و می گفت چه غریبانه شه کرببلا را کشتند جگر سوخته اش روضه برایش میخواند با لب تشنه چرا خون خدا را کشتند ته گودال که با نیزه به پهلوش زدند روی تل عمه مظلومه مارا کشتند پای راس شهدا بسکه کف و سوت زدند سربازارچه ی شام اسرا را کشتند 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
سلام حضرت جان،مهربان دوران ها سلام مأمن آرامش پریشان ها ضریح نور تو مصداق کعبه ی جان ها شکوه صحن عتیقت بهشت مهمان ها نفس بریده ام و جان تازه می خواهم برای از تو سرودن اجازه می خواهم رسیده ای که بتابی به آسمان همه تو ای صبور ترین یار،هم زبان همه مرام آینه ها را بده نشان همه دوباره جان بده بر جسم نیمه جان همه برای شانه ی من تکیه گاه یعنی تو امید هر دل بی سرپناه یعنی تو همیشه زائر دور از تو مثل زندانی ست نصیب عاشق دور از حرم پریشانی ست و هرچه شیعه در عالم دلش خراسانی ست ارادت به شما اصل هر مسلمانی ست لباس خادم این نورخانه سنگین است خیال نوکری ات حسرت سلاطین است شکوه ناب ترین عکس هایمان اینجاست همیشه وقت غم و درد جایمان اینجاست صداقت دل بی ادعایمان اینجاست مدینه و نجف و کربلایمان اینجاست پناه مردم دلخسته از ستم هایی تمام دلخوشی کشور عجم هایی اگرچه شهر پر از صحنه های عصیان است هنوز نام تو اسم شب خراسان است امید روشنمان ذکر یا رضا جان است درون سینه به مهرت،گناه سوزان است همیشه زائر از اینجا به دست پر برگشت گناه کار به اینجا رسید و حر برگشت ضریح، سنگ صبور غم مسافر هاست تمام حوصله ات خرج درد زائر هاست بهشتِ مشهد تو مقصد مهاجر هاست رسیدنِ به عبایت امید شاعر هاست نه دعبلم نه فرزدق،گدا حسابم کن تو آفتابی و چون ذره ها حسابم کن نیامدم که تو را باز درد سر بدهم رسیده ام که در این آستانه سر بدهم کبوترانه به شوق تو بال و پر بدهم برای عرض ارادت دو چشم تر بدهم گرفتم از در این خانه اعتقادم را جواب داده ای هر ذکر یا جوادم را به زخم بی کسی ام التیام می خواهم سلام داده،علیک السلام می خواهم ز جرعه های مرامت،مرام می خواهم میان حصن حصینت دوام می خواهم نفس نفس به هوایت همیشه محتاجم خرابم و به دعایت همیشه محتاجم حرم شنیده فقط بغض در صدایم را نگفته ام به کسی جز تو رنج هایم را کسی نداشته جز چشم تو هوایم را فقط تو باخبری بغض کربلایم را خدا کند که دلم تنگ، بیش از این نشود دلم مسافر محروم اربعین نشود اجازه می دهی ام غم نصیب تان باشم؟ منم مخاطب یابن الشبیب تان باشم؟ مرید عشق حسین غریب تان باشم؟ گریز روضه ی شیب الخضیب تان باشم؟ "بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد" 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
در مسلک ایرانیان سلطان رضاجان است شاهی‌که بی‌لشگرکشی سلطان ایران است آرامِ‌جان ماست آقایی که دامانش تنها توسل‌خانه‌ی آهوی حیران است مهمان‌نواز است آنقدر که زائرش هربار مانند صاحب‌خانه‌ها در صحن، مهمان است هرجای ایران نام او را بر لب آوردیم دیدیم روی هرلبی بعد از رضا، "جان" است وقتی ضریحش را بغل کردم دلم وا شد در وقت دل‌تنگی فقط آغوش درمان است از بس که اینجا آه درهم می‌شود تکرار انگار در صحن و رواق آیینه بندان است انگار سائل پادشاهی می‌کند اینجا انگار در درب ورودی شاه، دربان است از آب سقاخانه می‌نوشند و خوشحال‌اند کمتر کسی اینجا گرفتار غم نان است درماندگان راهی به‌جز مشهد نمی‌بینند تنها پناه بی‌پناهان در خراسان است 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
حال ما با تو تا که بهتر شد.. خبر آمد که روز آخر شد این دوماهه چقدر خوش بودیم.. زود این روزهای خوش سر شد من دلم باز گریه میخواهد کم برای تو دیده ام تر شد پیرهن مشکی مرا بردار این لباس آبروی نوکر شد از شب اول محرم بود.. حال من حال و روز دیگر شد نفسم زیر خیمه ذکر شد و.. اشک من زیر خیمه کوثر شد گفتم از غصه ی تو جان بدهم... حیف جور دگر مقدّر شد خوب و بد دیده ای حلالم کن! عفو کن خاطرت مکدر شد کربلا رفتنم که جور نشد یک دعا کن تو،شاید آخر شد 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ مشهد که میرم پای ضریحش میرسم آروم میگیرم مشهد که میرم میخام برای گنبد و صحنش بمیرم دردام زیاده راه رسیدن به رضا باب الجواده دردام زیاده هر چیزی که خواستم ازش ، خوبش رو داده آقا ببین عشقت چه کاری داده دستم از بچگی هام پای این سفره نشستم هر موقه که دیدی صدای گریه هامو دادی به دست من برات کربلامو «جانم رضا ۲ جانم رضا جان» ◾️◾️◾️◾️◾️ چه دلنشینه وقتی گدا روبروی سلطان بشینه چه دلنشینه چشمای بارونیت که آقا رو ببینه چه لحظه هایی پای ضریحش بین موج زائرایی چه لحظه هایی حست میگه انکاری تو عرش خدایی عشقی که دارم تو دلم پایان نداره مثل تو جایی حضرت سلطان نداره بال و پرم ، تاج سرم ، ای مهربونم سخته برام ، بی مشهدت زنده بمونم «جانم رضا ۲ جانم رضا جان» ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ آه ای مدینه چن ساله داغ مادرو دارم به سینه آه ای مدینه روزایی که من دیدمو هیچکی نبینه دارم میمیرم چل ساله که از زندگی تو دنیا سیرم دارم میمیرم اون بی حیا رو می بینم آتیش میگیرم انگار تموم آسمون روی سرم ریخت با ضرب دستش صورت مادر به هم ریخت دیدم هجوم و سیلی لشکر یکی شد که رنگ چادر با رخ مادر یکی شد «وای مادرم ۲ یا فاطمه جان» ◾️◾️◾️◾️◾️ من کوه دردم من کوچه ها رو دیدم و لب وا نکردم من کوه دردم حال دلم رو میگه این اشکای سردم محنت کشیدم هر چی شنیدیدو میون کوچه دیدم محنت کشیدم که شاهد درد منه موی سفیدم دیدم گل یاس علی تو کوچه پژمرد همراه مادر بودم و دیدم زمین خورد رنگ کبود صورت زخمیشو دیدم پهلو شکست و از همه دنیا بریدم «وای مادرم ۲ یا فاطمه جان» ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ حالم خرابه بابا ، دلگیرم از این دنیا طاقت نداره زهرا ، با دیدنت دردم نداره درمون ، چشمام حسابی گریون پیرم نکن باباجون ، با رفتنت فکری کن به حال این چشمای ترم کاشکی سایه تو نگیری از رو سرم با داغت شکسته میشه بال و پرم بابا مگه خبر ندری از حال دل زارم بابا من از مدینه ی بدون شما بیزارم بابا درد یتیمی واسه دخترت چقد زوده بابا دلخوشی زندگیمون وجود تو بوده «ای وای رسول الله» ◾️◾️◾️◾️◾️ این لحظه های آخر ، افتادی بین بستر دل بیقرار و مضطر ، آه ای پدر چشمای گریون داری ، حال پریشون داری انگار دل خون داری ، آه ای پدر فکر بی کسی زهرا و حیدری یا فکر هجوم این قوم کافری شاید فکر ضربه ی مسمار دری بابا ، حرمت دخترت شکسته میشه بعد از تو بابا ، دست علی تو خونه بسته میشه بعد از تو بابا ، بعد تو تازه میشه کینه های این مردم بابا ، خونه مونو میسوزونن با آتیش و هیزم «ای وای رسول الله» ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
با محرم و صفر بند1⃣ باید چشمامونو زمزم کنیم با گریه این خیمه رو جم کنیم ببخشید آقا مزاحم شدیم باید کم کم زحمتو کم کنیم حلالمون کن آقا اگه به درد نخوردیم حلالمون کن آقا که آبروتو بردیم حلالمون کن آقا اگه واست نمردیم جبران میکنم عمری باقی باشه، واست جبران میکنم میمیرم یه روز توی روضه ات جبران میکنم آقاجون تو اولین فرصت جبران میکنم ای جانم حسین، ابی عبدالله بند2⃣ برامون ساختی چه شب هایی رو تموم کردی حق آقایی رو چجور میشه بی محرم، صفر به سر برد روزای تنهایی رو حلالمون کن آقا تو روضه کم گذاشتیم حلالمون کن آقا که باری بر نداشتیم حلالمون کن آقا بیشتر از این نداشتیم جبران میکنم خوبیاتو یک روز آقا جبران میکنم قابل جبران نیست اما جبران میکنم تو نگیر روضه ت رو از ما جبران میکنم ای جانم حسین، ابی عبدالله بند3⃣ شب و روز فکر و خیالم اینه که خیلی داغش برام سنگینه نمیدونم سال دیگه بازم محرم رو نوکرت میبینه حلالمون کن آقا که فرصت و سوزوندیم حلالمون کن آقا که حرفتو نخوندیم حلالمون کن آقا که پای تو نموندیم جبران میکنم اگه واسه تو نداشتم سود جبران میکنم گریه هام اگه برات کم بود جبران میکنم قول میدم که خیلی خیلی زود جبران میکنم ای جانم حسین، ابی عبدالله شعر و سبک: ، ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari ♾♾♾ 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary