نوحه؛ شهر غربت.mp3
1.74M
#ورود_کاروان_به_کربلا
#نوحه
🔹کاروان شهیدان🔹
کربلا پر شد از عطر باران
گشته پابوس دریا بیابان
آمده کاروان شهیدان
منشأ نور و مقصد عشاق است
این کویرِ غم، قبلۀ آفاق است
این وادی عطر تربت دارد
این کعبه خاکش حرمت دارد
«یا ثارالله و ابن ثاره»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کربلا ملجأ آسمانی
بر غریبانِ خود روضهخوانی
هر تپش غم به دل مینشانی
خاک لبتشنه، مأمن دریا باش
با دلِ زینب، اهل مدارا باش
گر چه از غمها جان بر لب است
تکیهگاه مولا، زینب است
«یا ثارالله و ابن ثاره»
شاعر: #حسین_عباسپور
🌐 shereheyat.ir/node/5102
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام...
منتظر قدوم همه ذاکرین اهل بیت علیهم السلام هستیم...
مکان جلسه تغییر کرده
زیر زمین صحن امام هادی(ایوان طلا) شبستان حضرت زهرا
هیئت قاسميون
مرکز قرآن و حدیث کریمه اهل بیت
@ghararenokary
4_5825618340927768844.mp3
29.12M
🔰#مصیبت_راتبه🔰
🔹️صلی الله علیک یا اباعبدالله🔹️
🏴 روضه #شب_نهم محرم 🏴
#حضرت_عباس_ع_شهادت
با تحقیق و سخنرانی: حجت الاسلام #محسن_حنیفی
محرم ۱۴۰۰
✅موسسه قدیم الاحسان✅
🛑رفقای بزرگوارم حتما گوش بدید...
@ghararenokary
#گودال_قتلگاه
#عصر_عاشورا
غروب بود که آهسته دوره ات کردند
غروب بود که از هر طرف کمین خوردی
غروب بود که نایی به پیکر تو نماند
غروب بود که از اسب بر زمین خوردی
غروب بود که در پیش چشم اهل حرم
به زیر هجمهی تیغِ سپاه می رفتی
یکی عبای تو را،آن یکی رَدای تو را...
کشان کِشان به تهِ قتلگاه می رفتی
@
بگو دروغ شنیدیم..،آب خوردی حسین
بگو ز فرط عطش هِی نرفته ای از حال
بگو "سنان" به لب خشک تو لگد نزده
بگو که نیزه به حلقات نرفته در گودال
میان گودیِ گودال گیر کردی حسین
تمام بند به بندِ تناَت گُسست آخر
عصابهدست..،محاسنسپیدی آمده بود...
چنان به صورت تو زد..،عصا شکست آخر
هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید
تو مانده بودی و شمر و دوازده ضربه
دُرُست لحظه ی آخر که مادر تو رسید
تو مانده بودی و شمر و دوازده ضربه
به پیش مادر پهلوشکسته ی تو حسین
شکستهبال تو را بی حیا زمین کوبید
میان کاکُل تو پنجه را فرو می برد
وَ چند مرتبه راس تو را زمین کوبید
چِقَدر وقت گرفت است ذبح تو از شمر...
تمام این همه مدت تو دست و پا زده ای
به زیر ضربه ی خنجر..،سنان به خولی گفت:
شنیده مادر خود را فقط صدا زده ای
به جان پیرهن کهنه ی تو افتادند
لباس پاره ی تو دست این و آن افتاد
تن تو زیر سم مرکب عَدو له شد
سر بُریده ی تو بر سَرِ سِنان افتاد
@
پس از تو پای حرامی به خیمه ها وا شد
نگاه حرمله ها بر ربابها افتاد
به دستِ پستِ هزاران حراملُقمه..،غروب
ز آیه های حریمات نقاب ها افتاد
غروب بود که شمر از تن تو دست کشید
غروب بود که در خیمه ی زنان آمد
غروب بود که انگشت های تو..،ای وای
غروب بود که از راه ساربان آمد
@ghararenokary
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
علیه السلام
قابل توجه ذاکرین نوجوان و جوان
به همراه خانواده محترمتان تشریف بیارید و میهمان سفره امام سجاد هستید.
درب هیئت راس ساعت۱۶:۵۰ بسته خواهد شد.
هر هفته پنجشنبه منتظر حضور شما هستیم...
@ghararenokary
#امام_سجاد_ع_مصائب
آتش گرفت خیمه میسوخت پا به پایش
خورشید شعله ور شد در آسمان برایش
زنجیر می زدند و بزم عزا گرفتند
زنجیرهای بسته بر رویِ دست و پایش
@hosenih
دستان عمه زینب(س) را بسته دید و بی شک
هر آن از این مصیبت شد بیشتر عزایش
در ازدحام شام و در تنگنایِ بازار
در زیر دست و پا رفت در هر قدم عبایش
یک روز داغ دید و یک عمر روضه خوان شد
با لرزشی که افتاد از بغض، در صدایش
میرفت سمت مسجد افتاد یادِ بابا
از دست پیرمردی افتاد تا عصایش
یادِ غروبِ گودال سر میگذاشت بر خاک
آرام گریه میکرد با ذکرِ سجده هایش
یادِ محاسنی که خون می چکید از آن
یادِ تنی که پُر بود از زخم، جای-جایش
@hosenih
لعنت به تیر و شمشیر، لعنت به ذات نیزه
لعنت به خنجری که شد واردِ قفایش
تصویرِ نعل تازه از خاطرش نمیرفت
یک داغِ بیکران بود سوغاتِ کربلایش!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
@ghararenokary
#امام_سجاد_ع_مصائب
تمام عمر خود، آزار دیدم
جهان را بر سرم آوار دیدم
عزیزان خدا را خوار دیدم
میان مجلس اغیار دیدم
چهل منزل که نه، عمری حزینم
چهل سال است من چله نشینم
شبانه روز، یاد اربعینم
همیشه چشم خود، پُربار دیدم
@hosenih
کنارِ گریه دوشادوش ماندم
فقط خیره شدم، خاموش ماندم
گمانم ساعتی بیهوش ماندم
همینکه آب، بالاجبار دیدم
شده اشکم روان، با که بگویم
غمِ هفت آسمان با که بگویم
ازین داغ گران با که بگویم
حرم را بر سرِ بازار دیدم
الهی که زنی مضطر نماند
میان کوچه، بی یاور نماند
اگر هم ماند، بی معجر نماند
خودم این درد را ناچار دیدم
ازین غصه گریبان می دهم چاک
میان خنده های قوم ناپاک
عقیله عمه ام را بر روی خاک...
به زیر کعب نی، بسیار دیدم
نرفت از تن، نشانِ سلسله... نه
نرفت از گوش، صوتِ هلهله... نه
نرفت از خاطر من، حرمله... نه
از آن ملعون غمی دشوار دیدم
مداوا کرد چشم تار ما را
تسلا داد قلب زار ما را
خدا خیرش دهد، مختار ما را
سر شمر و سنان بر دار دیدم
رباب و گریه اش... ای داد، ای وای
صدای گریه ی نوزاد، ای وای
کشیدم از جگر فریاد ای وای...
پرِ گهواره را هر بار دیدم
نمی دانم، گمانم خواب بودم
میان خیمه ها بی تاب بودم
مریض اما پیِ ارباب بودم
به حال زار، داغ یار دیدم
@hosenih
به روی سینه اش دیدم دویدند
تنش را سمت گودالی کشیدند
سرش با خنجر کندی بریدند
خودم دیدم، اگرچه تار دیدم
بمیرم عاقبت انگشترش را
لباسِ دستباف مادرش را
عبا، عمامه ی پیغمبرش را
میان دکه ی تجار دیدم
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
@ghararenokary
#امام_سجاد_ع_مصائب
وضو گرفته ای از خون سلسله هر روز
شده است بزم بکائت چو نافله هر روز
چه روضه ها که ندیدی امیر لشکر اشک
چه آه ها که کشیدی ز "کَربَله" هر روز
@hosenih
هنوز گوشه ی گودال بی رمق ماندی
ز کربلا نگرفتی تو فاصله هر روز
نبود جای شما در خرابه ها هر شب
و زیر تابش خورشید در دلِ هر روز
بلند مرتبه رأس حسین تا افتاد
ز نیزه دار، تو کردی به دل گِله هر روز
هزار مرتبه جان تو رفت تا دیدی
به پای خواهر خود، خون و آبله هر روز
تو دیده ای که چگونه رباب می شد آب
به پای خنده ی بدجور حرمله هر روز
تو خواستی سپر عمه باشی اما حیف
نداشتی تو توان مقابله هر روز
بگو نگاه پلید سنان و خولی و شمر
کجا و زینب پاک و مجلله هر روز؟!
هزار روضه ی مکشوفه ات سه بار "الشام"
چه ها کشیده ای ای مرد قافله هر روز
دلیل آرزوی مرگ تو چه بوده به شام
چگونه بگذری از شرّ مسأله هر روز
چه کرده با دل تو خیزران و مِی عمری
چه کرده با دل تو یاد هلهله هر روز
بگو چگونه سپردی رقیه را تو به خاک
که قلب خاک شود غرق ولوله هر روز
@hosenih
تو ای عزیز نبودی اسیر، بلکه عدو
ز خطبه های تو افتاد در تله هر روز
هنوز پایه ی کاخ یزید می لرزد
که از کلام تو برپاست زلزله هر روز
شاعر: #علی_بیرقدار
@ghararenokary