eitaa logo
قرار نوکری
1.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
88 ویدیو
274 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه؛ روزگار بی‌کسی.mp3
زمان: حجم: 1.13M
🔹روزگار بی‌کسی🔹 فاطمه من موندم و این‌همه دلواپسی آروم آروم می‌رسه روزگار بی‌کسی بارونی شده چشام زهرا، صبر من سر اومده امشب باز برای تو دعا کردم، با حسین و حسن و زینب زهرا بعد تو بی‌یاورم بی‌تو بی‌کس و غریب‌ترم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در شده سینه‌زنت روز و شب با چشم تر سر روی دیوار غم تا ابد می‌ذاره در خونه‌مون می‌شه عزاخونه، سایه‌ت از سرم اگه کم شه می‌شکنه قامت یک خونه، قامت مادر اگه خم شه روی دوش من بار غمه خسته‌م بعد تو من از همه شاعر: نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/3489@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
4_5882214349052839980.mp3
زمان: حجم: 1.35M
علیه‌السلام 🔹ما ملت شهادتیم🔹 می‌تونه نوجوونی سیزده ساله معلم تموم دنیا باشه یه نوجوون به ما اینو یاد داده که مرگ می‌تونه زیبا باشه زیبا می‌شه چقدر اگه ما هم یه روز بشیم فدایی حسین زیبا می‌شه چقدر اگه بشیم شهید کربلایی حسین الهی جا نمونیم دیگه از این جاموندنا دلگیریم قسم به غربت آقامون اگه شهید نشیم می‌میریم «ما ملت شهادتیم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کجا به سِنّ و ساله این شورِ عشق؟ یه چشمه هم می‌تونه که دریاشه یه نوجوون به ما اینو ثابت کرد که مرگ می‌تونه شیرین باشه احلی من العسل شهادتی که از غم حسین فاطمه‌س احلی من العسل که جون عاشقا به زیر دِین فاطمه‌س به پای پرچم این مکتب ماییم که از قدیم می‌میریم قسم به غربت آقامون اگه شهید نشیم می‌میریم «ما ملت شهادتیم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همیشه سربلنده توی عالم کسی که سربه‌دار مولا باشه یه نوجوون به ما اینو ثابت کرد که مرگ می‌تونه رؤیا باشه رؤیای بی‌نظیر شهادتینی که پای اماممون بگیم رؤیای بی‌نظیر حسین حسین حسینی که میون خون بگیم قسم به «قاسم» و تقدیرش در آرزوی این تقدیریم قسم به غربت آقامون اگه شهید نشیم می‌میریم «ما ملت شهادتیم» شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/5090@ShereHeyat_N @ghararenokary
چند 🔸️پیش از این‌ها | ناگهان دیدم که پایم آن سوی آفاق بود جایتان خالی! جهان سرشار از اشراق بود دیدم آدم را خجالت می‌چکید از چهره‌اش اشک‌های او ولی از هرم نامی، داغ بود دست ابراهیم می‌لرزید! حیرت می‌وزید! ساره هم آن روزها آبستن اسحاق بود یک افق نزدیک‌تر رفتم  "و واعدنا" شکفت خون دل می‌خورد موسی و پی میثاق بود پرس‌و‌‌جو کردم ز عیسی؛ زاهدی در شام گفت: با حواریون به سیر انفس و آفاق بود پیش از این ها مردی اما در رکوعی بی‌ریا آسمان را گرم خاتم‌بخشی و انفاق بود   🔸️نامِ خداوندِ علی | وقت تنگ است ای خماران! جام را پیدا کنید زودتر آن باده‌ی گلفام را پیدا کنید تلک الایامی که می‌گویند می آید ز راه قرن‌ها گمگشته؛ آن ایام را پیدا کنید گفته‌اند از اسم اعظم بی‌نشان‌تر نامی است آشنا چون نام حق؛ آن نام را پیدا کنید گفته‌اند آن نام را نام خداوندِ ‌علی است نکته‌سنجان جنون! ایهام را پیدا کنید از ابوطالب بپرسید آسمان سمت کجاست؟ در میان چشم او اسلام را پیدا کنید   🔸️آبِ پاکی | لحظه‌ها ابرند؛ بارانِ خبرها حاکی است: آن چه روی دست دنیا مانده آبِ پاکی است فیض آماده است؛ ای دل! محو بسم الله شو از تصورها رها باش! این شهود ادراکی است  گوییا دست خدا از آستین بیرون زده از همین قنداقه‌ای که هدیه‌ای افلاکی است  خواستم تا آسمان درک او پر وا کنم دیدم این تن بیش از آنی که بدانم خاکی است  از چه وا مانده دهان کعبه و حیرت زده است؟ از چه این خانه خدایا گرم سینه‌چاکی است؟ 🔸️از خدابرگشته‌ها | رفتم آن سوتر؛ سوی از ربنا برگشته‌ها سوی از راه حق از راه وفا برگشته‌ها می رسید از آسمان بانگی خدایی در اُحد: "از کجا برگشته‌اید ای از خدابرگشته‌ها؟" مرز کفر و دین همین باریکه بود و رد شدید امتحان این بود ای از ناکجا برگشته‌ها! عاقبت اسلام را نشناختید و باختید لایق نفرین شُدید، ای از دعا برگشته‌ها آه‌تان را آه‌تان را کوه پاسخ می‌دهد از احد تنها صدا تنها صدا برگشته! ها! 🔸️تقویم هجری | ناگهان دیدم که جانم در جنون غوطه‌ور است چشم من افتاد بر مردی که بین بستر است گاه خواب یک نفر سرچشمه‌ی بیداری است گاه خواب یک نفر رکعت به رکعت باور است ای خوشا آن مرد که آرام اینجا خفته است ای خوشا آن خواب که از هر نمازی بهتر است ای خوشا آن خواب که تقویم هجری را گشود ای خوشا آن مرد که آرامش پیغمبر است کار را باید به اهل آن سپرد؛ آری به مرد مرد؛ آری مرد؛ اما مرد تنها حیدر است 🔸️تبریک‌ها | چشم واکردم‌ ببینم آخرین دیدار را  آخرین تصویرها از آخرین هشدار را با جهاز اشتران دیدم که منبر ساختند تا بفرماید نبی روشن‌ترین انذار را با همین چشمان خود دیدم میان جمعیت آن همه تبریک‌های از سر اجبار را سردرآوردم نمی دانم چرا بعد از غدیر از میان شعله‌ها؛ دیدم در و دیوار را بارالها این چه ننگی بود بر دامان دین؟ کیست این کرده است روشن آتش انکار را؟ در میان کوچه‌ها حرمت نگه می‌داشتند  کاشکی نامردمان آن چشم مردم‌دار را 🔸️خط به خط فاطمه | چاه ماند و دردهایی بی‌نهایت از علی نخل‌ها راویِ عمری رنج و حسرت از علی گوشه ای آن سوی نخلستان غم‌های خود است او فراری از حکومت؟ نه! حکومت از علی هیچ چیز از اعتبارش کم نکرد ای روزگار نه غم تنها شدن، نه درد غربت از علی این چنین که شعله را سمت عقیل آورده است تا ابد شرمند خواهد شد عدالت از علی شاه یعنی او که با ایتام هم بازی شده درس ها باید بگیری ای سیاست! از علی خط به خط از فاطمه از فاطمه سرشار بود نقل کرده هر کسی هرچه روایت از علی   شاعر: @ghararenokary
سکوتم را شما دیدید اما بی‌صدا بودید به سوی قبله اما روی‌گردان از خدا بودید   سراغم آمدید اما چه دیر! آن روز که باید- به دادم می‌رسیدید، آه ای مردم کجا بودید؟!   ز غربت با شما می‌گفتم ای بی درد دین‌داران! اگر اندازه‌ی این چاه با من آشنا بودید   تمام زندگی من میان کوچه روزی سوخت چه می گویم؟! شما خود در میان کوچه‌ها بودید!   شما بودید و می‌دیدید من تنها شدم، آری! همان‌ها که مرا آتش زدند آن شب، شما بودید!   شما باشید و این دنیا! علی و یک جهان ماتم شمایی که از اول هم به دنیا مبتلا بودید ✍ 📗@ghararenokary