#امام_رضا_ع_شهادت
چون سرو که بر زمین فتاد افتادی
دلتنگ شدی یاد جواد افتادی
مانند علی که سمت زهرا میرفت
بر روی زمین تو هم زیاد افتادی
*
مامون چه نمود و تو چه دیدی ای وای
کاین گونه به حجرهات رسیدی ای وای
فهمید اباصلت چه آمد به سرت
تا دید عبا به سر کشیدی ای وای
*
از بس که به حجره تو غریب آمدهای
گردید بدل حجره به ماتمکدهای
تا جان بدهی به خاک مانند حسین
فرش کف حجره را کناری زدهای
شاعر: #مهدی_مقیمی
@dobeity_robaey
@ghararenokary
#امام_رضا_ع_شهادت
در حجره دست و پا زد و یاد غریب کرد
یاد حسین، کشته ی شیب الخضیب کرد
رویش بخاکِ حجره که افتاد ناله زد
یاد جمال خاکیِ خدالتریب کرد
@hosenih
زهرِ جفا که بر جگرش، بد اثر گذاشت
یادِ غریبیِ حسنِ بی حبیب کرد
افتاد بر زمین، ز غمِ مادرش گریست
لعنت بسی، به دومیِ نانجیب کرد
□ □ □
آقای ما، که سفره ی روضه بنام اوست
با خونِ دل روایتِ اِبنُ الشبیب کرد
فرمود: پِلکم از اثرِ گریه زخم شد
داغِ حسین، قلب مرا غم نصیب کرد
وقتی کشید پیکر خود را به گوشه ای
بهر جواد، گریه و صبر و شکیب کرد
آمد پسر ، کنار پدر ، دیده تر ، ولی
خود را برای غربتِ بابا طبیب کرد
□ □ □
این ماجرا به کرب و بلا جورِ دیگر است
بابای پیر بهر جوانش نهیب کرد
@hosenih
با ناله های یا ولدی، پیشِ پیکرش
از سوزِ داغ، شور و نوایی عجیب کرد
چون دید اشک خواهرِ مضطر در آن میان
دستی بسر گذاشت و اَمَّن یُجیب کرد
شاعر: #محمود_ژولیده
@ghararenokary
#امام_رضا_ع_شهادت
بر سر کشیده است عبا حضرت رضا
بر لب گرفته ذکر و دعا حضرت رضا
آه از جگر بلند شد و مرثیه گرفت
تا سر کشید جام بلا حضرت رضا
@hosenih
دلشوره های خواهر خود را زیاد کرد
وقتی به زهر داد رضا حضرت رضا
راهی نبود تا دم خانه که بارها
افتاد بین کوچه ز پا حضرت رضا
افتاد ، گفت: یاعلی و وقت پا شدن
آورده اسم فاطمه را حضرت رضا
گونه گذاشته ست در این لحظه های سخت
بر روی خاک حجره چرا حضرت رضا ؟
@hosenih
دارد شبیه می کند اینگونه خویش را
با روضه های کرب و بلا حضرت رضا
تشنه کسی ست که دود ببیند در آسمان
تشنه حسین بوده و یا ... حضرت رضا؟
شاعر: #علیرضا_وفایی_خیال
@ghararenokary
#امام_زمان_عج_مناجات_آخر_صفر
دستی بگشایید به امداد گداتان
رحمی بنمایید به این بی سر و پاتان
اشکی بفشانید بر این مرده ی احساس
تا زنده شود از اثر فیض دعاتان
@hosenih
دیگر رمقی نیست در این پای شکسته
مانده دل من منتظر دست عطاتان
لطفی، کرمی، گوشه ی چشمی بنمایید
بر گوشه نشینانِ قدیمی سراتان
یک بار بیایید به دیدار کسی که...
یک عمر غریبانه نموده ست صداتان
هر چند شبیه شهدا نیست لیاقت!
تا اینکه دل و دیده نماییم فداتان...
امّا بگذارید که از روی تفضّل
ما را بنشانند کنار رفقاتان
شرمنده! ببخشید که در بازی دنیا
افتاد شبی از لب ما سوزِ نواتان
با سینه زنان حسنی سخت نگیرید
نادیده بگیرید خطای فقراتان
« ما خانه به دوشان، غم سیلاب نداریم»
تا تکیه نمودیم به دستان وفاتان
« ما تجربه کردیم در این دیر کهنسال»
روشنگر دل هاست سیاهی عزاتان
ما روضه گرفتیم به امید عبوری...
یک جلوه نمایید به قربان صفاتان
ما را برسانید شبی مشهد دلدار
داریم به دل عشق غریب الغرباتان
@hosenih
ای کاش که محشور شوم در صف محشر
با سینه زن خالصِ بی رنگ و ریاتان
منّت بگذارید که گردد به نگاهی
دل های خراباتی ما کرببلاتان
شاعر: #مجتبی_روشن_روان
@ghararenokary
#امام_رضا_ع_شهادت
امان نداد مرا این غم و به جان اُفتاد
میان سینهام این دردِ بی امان اُفتاد
به راه رویِ زمین می نشینم و خیزم
نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد
چنان به سینهی خود چنگ می زنم از آه
که شعله بر پر و بالِ کبوتران اُفتاد
@hosenih
کشیدهام به سرِ خود عبا و میگویم
بیا جواد که بابایت از توان اُفتاد
بیا جواد که از زخمِ زهر میپیچد
شبیه عمهاش از پا نفس زنان اُفتاد
شبیه دخترکی که پس از پدر کارش
به خارهای بیابان به خیزران اُفتاد
به رویِ ناقهی عریان نشسته،خوابیده
و غرقِ خوابِ پدر بود ناگهان اُفتاد
گرفت پهلویِ خود را میانِ شب ناگاه
نگاه او به رُخِ مادری کمان اُفتاد
دوید بر سرِ دامان نشست خوابش بُرد
که زجر آمد و چشمش به نیمهجان اُفتاد
رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و
به هر دو گونهی زهرا ترین نشان اُفتاد
@hosenih
رسید زجر و پِیِ خود دوان دوانش بُرد
که کارِ پنجه ی زبری به گیسوان اُفتاد
به کاروان نرسیده نفس نفس می زد
به خارهای شکسته کشان کشان اُفتاد
دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس
دوباره رأسِ اباالفضل از سنان اُفتاد
شاعر: #حسن_لطفی
@ghararenokary
#امام_رضا_ع_شهادت
تمام بار خویش را به چشم تر کشیده ام
خمیده و کشان کشان عبا به سر کشیده ام
میان این مسیرِکم، رسیده جان من به لب
دوبار آمدم جلو، ولی سه چار بار عقب
@hosenih
اگرچه زهر خورده ام به زور، چند خوشه ای
سرم که تاب می خورد، نمیخورد به گوشه ای
دگر همین نفس زدن، حریف من نمیشود
دوای این جگر بجز حسن حسن نمی شود
روی زمین که خورده ام به زخم من نمک نخورد
کسی کنار من میان کوچه ها کتک نخورد
رسیده ام به حجره و عصای دست من در است
میان گوش من فقط، صدای وای مادر است
ندیده چشم تار من هجومی از چهل نفر
نخورده روی پهلویی، دری شکسته بی خبر
سلام من به حیدر و به ناله های سد شده
سلام من به فاطمه، به چادر لگد شده
نخواستم که چاره ای به زخم بال و پر کنید
غریب مانده ام، فقط جواد را خبر کنید
جواد من بیا که بیقرار و غرق خواهشم
لبی که خشکتر شده به روی خاک میکشم
اگر که سینه می زنی برای کربلا بزن
اگر که دست و پا زدم، حسین را صدا بزن
@hosenih
حسین را زدند نیزه های تیز این و آن
حسین را زدند با عصا و چوب خیزران
حسین را زدند پیش چشم تار مادرش
حسین را زدند و میکشید ناله خواهرش
شاعر: #رضا_دین_پرور
@ghararenokary
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_رضا_ع_شهادت
مانند کبوتر به هوای تو رهائیم
از جانبِ سلطان برسد هرچه ، رضائیم
مارا چه بدوخوب به پای تونوشتند
احسان بکنی یا نکنی باز گدائیم
از بس که گنه دیدی و نادیده گرفتی
رو داد به ما تا که دگر بار بیائیم
@hosenih
آلوده دلان راه به میخانه ندارند
ما تشنهی وصلیم ، اگر بی سر و پائیم
عمریست که در حسرت یک نیمه نگاهت
بیمار ِ فِراغیم و به دنبال ِ دوائیم
مارا کرمِ تو درِ این خانه کشیده
آقایِ رئوفم، همه محتاجِ عطائیم
یکبار شده جانِ جوادت بغلم کنم
ما قافله ای خسته ، گرفتارِ بلائیم
مازائرِ عرشیم سحرهایِ حریمت
درپایِ ضریحت همه مهمانِ خدائیم
آشفتگی نوکرتان علتش این است
جا ماندهی راهِ سفرِ کرب و بلائیم
ما زنده بر عشقیم و گرفتارِ حسینیم
با دستِ رئوفت همه زَوّارِ حسینیم
@hosenih
زندانی بغداد زمین خورد و صدا زد
ما وارث یک مادر ِ افتاده ز پائیم
زان روز که شد چشم زنی تار ز سیلی
ما کوچه نشینان همه محتاجِ عصاییم
با دختر من بی ادبی کار ندارد
معصومه من راه به بازار ندارد
شاعر: #قاسم_نعمتی
@ghararenokary
#امام_رضا_ع_شهادت
ناله ای بر لبم از فرط تقلا مانده
سوختم از عطش و چشم به دریا مانده
باز دلتنگِ جوادم که در این شهرِ غریب
به دلم حسرتِ یک گفتنِ بابا مانده
دست و پا می زنم امّا جگرم می سوزد
به لبِ سوختهام روضه ی زهرا مانده
@hosenih
جان به لب می شوم و کرب و بلا می بینم
که لب کودکی از فرط عطش وا مانده
مادرش چشم به راه است که آبش بدهند
وای از حرمله آن جا به تماشا مانده
@hosenih
شعلهور می شوم از زهر و حرم می بینم
که در آتش دو سه تا دخترِ نو پا مانده
دختری میدود و دامنِ او می سوزد
ردِّ یک پنجه ولی بر رُخ او جا مانده
این طرف غارت و سیلی نگاه بی شرم
آن طرف بر نوک نیزه سرِ سقّا مانده
شاعر: #حسن_لطفی
@ghararenokary
مصائب کربلا از زبان امام رضا(ع)
#امام_رضا_ع_شهادت
خیلی دلم گرفته از این غربتِ زمان
انگار بغض کرده و تب دارد آسمان
گفتم برایت از غم ِ «إن کنتَ باکیا...»
وقتش رسید و شعله گرفته ست استخوان
@hosenih
یابن الشّبیب داغِ دلم تازه شد بیا...
نوحوا علی الحسین(ع) بگو! روضه ای بخوان
از آن وداعِ سخت بگو! از رقیه(س) که-
با گریه گفت یکسره بابا، نرو! بمان
رفت و زدند سنگ به پیشانی اش چرا؟!
میرفت پشتِ هم چقدَر تیر در کمان
لعنت بر آن سه شعبه که در دست حرمله(لع)
فوراً گرفت سینۂ جدّ مرا نشان
گریه کن و بگو که زمین خورد بیهوا
پیش ِ فرات؛ خسته و لب تشنه جدّمان
از آن تنی که مقصدِ سرنیزه شد بگو
از آن عقیقِ خونیِ در دستِ ساربان
لعنت بر آن که با طرَب و هلهله دوید
تا که سرِ به نیزه به زینب(س) دهد نشان
@hosenih
والله عمّه جانِ مرا پیر کرده بود
زخم زبان و طعنۂ یک عدّه بد دهان
یابن الشبیب از سرِ بازارِ شام نه!
چیزی نگو که قاتل من میشود، بدان!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
@ghararenokary
#امام_زمان_عج_مناجات_آخر_صفر
گرفتم اشک بخواباند آتش جگرم را
چسان مهار کنم سیل چشم های ترم را
چرا که دست زمان ثانیه به ثانیه دارد
تمام می کند امشب محرم و صفرم را
@hosenih
هنوز از غم ارباب آنچنان نشدم آب
که گم کنند همه بعد سوختن اثرم را
اگر بنا شد مزدی به دست من بگذاری
شریک ساز در این اجر، مادر و پدرم را
یکی به درب حسینیه آن یکی روی دیوار
و من گذاشته ام روی شال روضه سرم را
@hosenih
دو ماه هر شب و هر روز در حسینه جا داشت
کجا روان کنمش آه، قلب دربه درم را
مگر که گوشه ی باب الرضا پناه بگیرم
منی که باز به لب دارم آرزوی حرم را
شاعر: #محمدعلي_بياباني
@ghararenokary
#امام_زمان_عج_مناجات_آخر_صفر
هر آن چه گریه بریزم به قلب شعله ورم
دوباره سر شود آتش از آتش جگرم
غم فراق تو و هجر این دو ماه عزا
دو غصه می شود و بیشتر زند شررم
@hosenih
نمی توانم باور کنم، خدا! دارد
تمام می شود امشب محرم و صفرم
بیا ببخش مرا قول می دهم دیگر
که جان سالم از روضه ها به در نبرم
کبوترانه ببین جلد بام گریه شدم
از این به بعد کجا سر کنم کجا بپرم؟!
تو چشمه چشمه خروشی منم که خاموشم
تو گریه می کنی و این منم که بی خبرم
مرا جدا نکن از جامه عزا آقا
اگر جدا شوم از روح خویش محتضرم
مقیم روز و شب کوی روضه بودم من
بدون روضه درین روزگار در به درم
@hosenih
خدا کند زمان زودتر گذر کند و
برای فاطمیه جامه عزا بخرم
بیا و امشب از مشهد الرضا آقا
به کربلا برسانم مرا ببر به حرم
شاعر: #محمدعلي_بياباني
@ghararenokary
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
هر در كه از شميم حريمت معطر است
دروازهی بهشت، گمانم همان در است
آنقدر جمعيت حرمت را گرفته كه
ترديد ميكنم نكند صبح محشر است
@hosenih
پايينِ پا، قدم به قدم، اشكِ زائران
بالای سر، نفس به نفس، هی كبوتر است
با نيت شفا، كه لب از آب، تر شود
انگار كن كه منبع آن، حوض كوثر است
از معجزات پنجره فولاد بگذريم
"كز هر زبان كه ميشنوم نا مكرر است"
@hosenih
من آه ميكشم، تو گره باز ميكنی
در اين حرم، نخواستهها هم مقدر است
دوريم و دوستيم...صبوريم و عاشقيم
هركس كه دوورتر، بخدا مبتلاتر است
شاعر: #نفيسه_سادات_موسوی
@ghararenokary
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت
برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت
نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک
میان ما دو امانت به یادگار گذاشت
دو گوهری که عزیزند چون نبوت او
یکی کتاب خدا و یکیست عترت او
از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود
همه هدایت او نیز در ولایت بود
مودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی
از او به ما کرم و عزت و عنایت بود
خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هماند
هماره تا ابد الدهر در کنار هماند
@hosenih
به حق که این دو همانند نور و خورشیدند
که از نخست به قلب بشر درخشیدند
چهارده سده بگذشته همچنان شب و روز
ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند
چنان که نور و چراغاند لازم و ملزوم
یکیست مکتب قرآن و چارده معصوم..
سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش
بدون عترت هرکس خطاست آیینش
کسی که گفت کتاب خداست ما را بس
کند هماره خدا و کتاب نفرینش
به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم
که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم
چهارده مه تابنده، چارده اختر
چهارده صدف نور، چارده گوهر
چهارده یم توفنده، چارده کشتی
چهارده ره روشن، چارده رهبر
چهارده ولی و چارده مسیحا دم
که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم
هزار حیف که امت ره وفا بستند
پس از رسول خدا عهد خویش بشکستند
هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک
به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند
به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند
به جای گل همه هیزم برای او بردند
مدینه دستخوش فتنهای عجیب شدهست
بهشت وحی محیط غم حبیب شدهست
کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟
علی که بود وصی نبی غریب شدهست
سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد
چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!..
چه روی داد که بستید دست مولا را؟
رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟
چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟
چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟
طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟
جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟
@hosenih
عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت
شرارهاش حرماللهِ کربلا را سوخت
نسوخت چادر دخت حسین را تنها
پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت
بُوَد به قلب زمانها فرود آن آتش
بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش
قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش
که هرچه آمده اسلام تا کنون به سرش
خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود
که شد جدا ره امت ز خط راهبرش
هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند
به نظمِ تازه، حمایت ز اهلبیت کند
شاعر: غلامرضا سازگار
@ghararenokary
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
به مدینه خبری داغ ببر از فردا
که ز شبهای شما رفته سحر از فردا
پدر پیر شما میل به رفتن کرده
نیست روی سرتان دست پدر از فردا
@hosenih
مَلَک الموت خجالت زده ی فاطمه شد
مانده پشت در و آورده خبر از فردا
بستر مرگِ نبی مجلس روضه شده است
روضه میخواند به صد سوزِ جگر از فردا
گفت احمد که علی دوره صبرت آمد
بی جواب است سلام تو دگر از فردا
کار تو سوختن و سوختن و سوختن است
تویی و خون دل و دیدهی تر از فردا
تیغ تو فاطمه است و سپرت فاطمه است
چه نیازی ست به تیغ و به سپر از فردا
@hosenih
نظری کرد به زهرا نفسش بند آمد..
فاطمه جان نرو دیگر دمِ در از فردا
بی علی رد نشو از کوچه خطر بسیار است
امنیت نیست ز کوچه نگذر از فردا
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#پیامبر_اعظم صلواتاللهعلیهوآله
#زمزمه_خوانی
🔹اذن ورود🔹
تو ای مرغ شباهنگم، به حسرت بال و پر وا کن
صدای کوبۀ در شد، برو زهرا تو در وا کن
به نزد او ببر با خود، سلام از من درود از من
که این مهمان ناخوانده، گرفت اذن ورود از من..
حضور او بُوَد آری، کلید قفل در بسته
به هر جا میگذارد، پا شود بارِ سفر بسته
ولی میداند این مهمان، که اینجا خانۀ وحی است
که دور شمع این محفل، پُر از پروانۀ وحی است
نشسته بر لب زهرا، دعای عافیتسوزی:
خدایا حرمت این در، مبادا بشکند روزی
مدینه در خیال خود، غم ما را تجسم کن
میان گریۀ حسرت، تو با زهرا تبسم کن
::
مدینه! بعد پیغمبر، چه محزون و غمانگیزی
بهارت در سفر رفت و تو مهماندار پاییزی
مدینه بعد پیغمبر، ندیدی روز خوش دیگر
امان از بیوفاییها، امان از چرخ بازیگر..
مدینه بعد پیغمبر، مصیبت سر به هر سو زد
خودم دیدم که گلزارش، میان شعله میسوزد..
مدینه بعد پیغمبر، تو با زهرا مدارا کن
علی مظلوم و تنها شد، گره از کار او وا کن
مدینه بعد پیغمبر، در این گلشن چه دیدی تو؟
صدای قلب زهرا را، ز پشت در شنیدی تو
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat_Nohe
واحد؛ از خود گذشت.mp3
1.54M
#پیامبر_اعظم صلواتاللهعلیهوآله
#واحد
🔹یا رحمة للعالمین🔹
ای مهربان، ای دلنشین
یا رحمة للعالمین
از هر چه گویم، هر چه گویم بهتری تو
روحِ مرا تا عرش اعلا میبری تو
هر کس کنارت نیست بیشک از خدا دور است
بی خندۀ تو جان عالم زنده در گور است
«تو رحمة للعالمینی یا رسول الله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آه از دلِ غمگین تو
پیشانیِ خونین تو
بر لب تبسم داری اما کوه دردی
عمری جسارت دیدی و نفرین نکردی
روزی که خاکستر حجاب روی ماهت بود
تنها علی، تنها علی، پشت و پناهت بود
«تو رحمة للعالمینی یا رسول الله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عرش خدا، مأوایِ تو
معبود توست، شیدای تو
افتاده بر پایت تمام عالم اما
تو دستبوس دخترت زهرایی آقا
هستم محب فاطمه من با دعایِ تو
دلبستهام دلبستۀ اهل کسایِ تو
«تو رحمة للعالمینی یا رسول الله»
شاعر: #حسین_عباسپور
🌐 shereheyat.ir/node/5749
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
1_1654390101.mp3
1.01M
#پیامبر_اعظم صلواتاللهعلیهوآله
#نوحه
🔹حرمت ذوی القُربی🔹
ندای تو را شنیده جهان
جهان پر شد از طنین اذان
تو جان به پیکر بیجان این جهان دادی
که بوده مکتبت آزادگی و آزادی
راه تو مستدام، نور تو بیزوال
داری در مکتبت، هم سلمان هم بلال
«یا ختم الانبیا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پس از تو شده، جهان غرق غم
مدینه شده، دیار ستم
بگو مدینه چه شد حرمت ذوی القُربی؟
چه آمده به سر قدر و کوثر و طوبی؟
شد دست مرتضی، بسته در کوچهها
شد اجر فاطمه، در پشت در ادا
«آه و واویلتا»
شاعر و نغمهپرداز: #جمعی_از_شاعران
🌐 shereheyat.ir/node/5750
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
🏴 لیست نوحههای ایام عزای #پیامبر_اعظم صلواتاللهعلیهوآله
🏷 #زمینه
▪️زندهست نام تو
🌐 shereheyat.ir/node/5232
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/563
▪️یا رسول الله
🌐 shereheyat.ir/node/4926
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/354
▪️بیت الاحزان
🌐 shereheyat.ir/node/4361
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/297
🏷 #نوحه
▪️دلیل خلقت آسمان
🌐 shereheyat.ir/node/5230
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/562
▪️چگونه گویم از مقامت
🌐 shereheyat.ir/node/4853
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/296
🏷 #واحد
▪️بین الحرمین
🌐 shereheyat.ir/node/5236
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/565
🏷 #شور
▪️یا امام الرحمة
🌐 shereheyat.ir/node/5234
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/564
🏴 لیست نوحههای شهادت #امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
🏷 #زمینه
▪️آقای کریم
🌐 shereheyat.ir/node/5712
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/798
▪️غریبی
🌐 shereheyat.ir/node/4838
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/545
🏷 #نوحه
▪️عزیز خدا
🌐 shereheyat.ir/node/5237
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/566
▪️صبر مظلوم
🌐 shereheyat.ir/node/4263
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/546
🏷 #واحد
▪️بین الحرمین
🌐 shereheyat.ir/node/5236
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/565
▪️مرهم
🌐 shereheyat.ir/node/4855
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/547
🏷 #شور
▪️خودمو به تو سپردم
🌐 shereheyat.ir/node/4807
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/754
▪️يا ايها الكريم
🌐 shereheyat.ir/node/5239
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/567
@ghararenokary
1_1654390101.mp3
1.01M
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#نوحه
🔹تنهاتر از همه🔹
تو مولا و من، فقیر توام
یتیم آمدم، اسیر توام
«دوباره آمدهام تا دوباره در بزنم
كه حلقه بر در این خانه بیشتر بزنم»
کی دست خالی از، کویت رفته کسی؟
بر دلهای غریب، تو تنها مونسی
«یا مولا یا حسن»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ببین تشنۀ دعای توام
قبولم کنی، فدای توام
کسی که دل به تو و عشق ناب تو دادهست
«ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است»
تو عزت دادهای، مولا به مؤمنین
با صلحت سربلند، شد این دین مبین
«یا مولا یا حسن»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نشد با خبر، کسی از غمت
چرا همسرت، نشد مَحرَمت؟
غریبی تو فقط در دل سپاهت نیست
که بین خانه کسی بیقرارِ آهت نیست
در شهر غربتی، تنهاتر از همه
شد تنها همدمِ تو داغ فاطمه
«یابن الزهرا حسن»
شاعر و نغمهپرداز: #جمعی_از_شاعران
🌐 shereheyat.ir/node/5751
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
واحد؛ از خود گذشت.mp3
1.54M
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#واحد
🔹دعاگوی همه🔹
مِهرم حسین، ماهم حسن
اشکم حسین، آهم حسن
از غربت بیانتهایت گریه کردم
با مادرت زهرا برایت گریه کردم
در هجمۀ نامهربانی مهربان بودی
هر شب دعاگوی همه همسایگان بودی
«یَابنَ اَمیرِالمُؤمِنین، یَابنَ رَسُولِ اللَّه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تیر غمت، در دل نشست
بغض مرا، نامت شکست
دلتنگی و دلخونی اما دلنشینی
تنها تو، تنها تو، مُعِزُّ المؤمنینی
بر دشمنانش کی کسی غیر تو میبخشد؟
مانند مادر دست پر خیر تو میبخشد
«یَابنَ اَمیرِالمُؤمِنین، یَابنَ رَسُولِ اللَّه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقا تو و من زیر دِین
با اذن تو، گفتم حسین
«لا یَوم...» گفتی تا که همراهت ببارم
اشک مُحرّم را من از لطف تو دارم
در بیکسیها همچو زینب یا حسن گفتم
دلتنگیام را حسرتم را با حسن گفتم
«یَابنَ اَمیرِالمُؤمِنین، یَابنَ رَسُولِ اللَّه»
شاعر: #حسین_عباسپور
🌐 shereheyat.ir/node/5753
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
اطلاع رسانی جلسات
#اطلاع_رسانی
#روضه_امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
هفتاد چوب تیر به تابوت من نشست
ای وای مادرم چه کشیدی ز میخ در
شاعر: #جواد_کلهر
@dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
اطلاع رسانی جلسات
#اطلاع _رسانی
#روضه_پیامبر_اکرم
#روضه_امام_حسن
#روضه_امام_رضا
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
به شعله های سحرگاهِ "عشق"تن بدهند
اگر به شبپَره ها اذن سوختن بدهند
دو ماه گریه برای حسین کردم تا
جوازِ اشک عزای حسن به من بدهند
شاعر: #بردیا_محمدی
@dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
اطلاع رسانی جلسات
#اطلاع_رسانی_روضه
#روضه_امام_حسن
#دهه_آخر_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
نه چاه بود که غم را به سینه اش بسپارد
نه همدمی که دمی سر به شانه اش بگذارد
جوانی همه ی نوکران آل پیمبر
فدای شاه کریمی که سنگ قبر ندارد
شاعر: #بردیا_محمدی
@dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه اطلاع رسانی جلسات
#اطلاع_جلسات_روضه
#دهه_آخر_صفر
#پیامبر_اسلام_شهادت
#امام_حسن_شهادت
#امام_رضا_ع_مناجات
اشکیم در این حرم سرازیر شدیم
زیر علمت سینه زنان پیر شدیم
ما را به غذای حضرتی حاجت نیست
عمریست سر سفره تو سیر شدیم
شاعر: #سعید_پاشازاده
@dobeity_robaey
@ghararenokary