#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
امامی که از انوارش قیامت میشود معنا
اگر هادیست از اسمش هدایت میشود معنا
صبوری جلوه میگیرد اگر یک گوشه بنشیند
اگر برخیزد از جایش شجاعت میشود معنا
@hosenih
عرق از روی پیشانیش اگر بر روی آب افتد
از آن یک قطره دریای طهارت میشود معنا
کسی که حلقهی وصل محمد با محمد شد
علی هم گر شود با او رسالت میشود معنا
علیِّ چارمین وقتی که خود جد محمد شد
برای شیعهاش قطعا ولایت میشود معنا
علیِّ آخرین یعنی که بعد از حیدر کرّار
امامت در امامت در امامت میشود معنا
نه اینکه کور بینا گردد و از جا به پا خیزد
فقط با بردن نامش شفاعت میشود معنا
برای جامعه از یک فراز «جامعه» بیشک؛
دیانت میشود پیدا، سیاست میشود معنا
علیِّ دیگری هم برده شد در بزم«مِی» این بار؛
به سامرّا به جای شام غربت میشود معنا
@hosenih
گریز روضه دارد میرود در بزم «مِی» وقتی؛
میان تشت، خورشید قیامت میشود معنا
حسابش را بکن مستی بگیرد چوب در دستی
دراین حالت برای ضربه سرعت میشود معنا
دوچندان میشود در حالت مستی توان فرد
بدین ترتیب دربرخورد شدت میشود معنا
وَ دربرخوردها یک روز هم آیینه بر در خورد
شکستن بعد از آن برخورد راحت میشود معنا
@hosenih
یکی از دست،آن یک از در و آن دیگر از دیوار
فقط سیلی براین صورت سه صورت میشود معنا
شاعر: #مهدی_رحیمی
@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
باز هم آیه بخوان راه به ما یاد بده
راه نزدیک به درگاه به ما یاد بده
عشق بازیِ سحرگاه به ما یاد بده
وَ بِکُم عَلَّمَنَا الله به ما یاد بده
بهترین نسخه ی هر غصه و هر دردی تو
جامعه خواندی و ما را علوی کردی تو
@hosenih
کاش نوری سوی قلبم برسد، محتاجم
آخر سال، گره باز شود... محتاجم
نظری کن به منِ خسته که بد محتاجم
من به الطاف شما تا به ابد محتاجم
تا که چرخید زبانم همه اش مدح تو شد
خواستم روضه بخوانم همه اش مدح تو شد
راه این روضه ی غمناک، مسیری سخت است
دور از خانه غریبانه اسیری سخت است
این همه جام بلا را بپذیری سخت است
یادِ تخریب حرم روضه بگیری سخت است
آب بستند به صحن و حرم جدت آه
سال ها سوختی از داغ اباعبدالله
رتبه ی فاطمی ات قابل تشکیک نبود
این همه اذیت معصوم خدا، نیک نبود
حق تو دیدن ویرانه ی تاریک نبود
جایگاهت به خدا "خان صعالیک" نبود
کنج ویرانه دلت سوخت و در تب بودی
مطمئنم که به یاد دل زینب بودی
حمله بر حصن حصین؟! بر متوکل لعنت
طعنه بر هادی دین؟! بر متوکل لعنت
خوردی آقا به زمین؟! بر متوکل لعنت
آه از کوچه، همین... بر متوکل لعنت
این زنا زاده چرا حمله به یوسف کرده؟!
به چه رویی به شما باده تعارف کرده؟!
@hosenih
خوب شد پاره، گریبان کسی این جا نیست
خوب شد دختر حیران کسی این جا نیست
خوب شد چوب به دستان کسی این جا نیست
خواهری بی سر و سامان کسی این جا نیست
تا ز حلقوم حسین آیه به لب هاش نشست
خیزران زود به دندان ثنایاش نشست
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
نام تو را در دفتر خاتم نوشتند
هادی نسل حضرت آدم نوشتند
ما راه و رسم نوكری را برگزيديم
چون كه شما را رهبر عالم نوشتند
يک قطره از مدح تو را كه ثبت كردند
ديدند بالاتر ز صدها، يم نوشتند
هر كس كه از نام شما يکبار دم زد
نام ورا مداح عيسی دم نوشتند
جزو ارادتمندهای روضهی تو
شكر خدا كه نام ما را هم نوشتند
خوشبخت آنهايند كه مست تو هستند
بدبخت آنهايی كه از تو كم نوشتند
از داغ مظلوميتت آقای عالم
چشمان ما را چشمهی زمزم نوشتند
نام تو را پروردگارت گفته هادی
چون در كرامت مثل بابايت جوادی
@hosenih
قطعاً مسيحا هم به فرمان تو باشد
پای كلاس درس عرفان تو باشد
ذكر دعای جامعه زيباست اما
زيباترش اينكه در ايوان تو باشد
پای دعای جامعه میخواهم آقا
ابواب ايمان وا به امان تو باشد
با يک نگاهت صاحب ملک زمين است
آنكس كه يک لحظه پريشان تو باشد
وقتی محالّ معرفت الله هستی
بايد همهعالم سر خوان تو باشد
حتی مسيحیها ارادت بر تو دارند
اين هم ز الطاف فراوان تو باشد
آقا سلاطين جهان را بنده كردی
با يک نگاهت بردگان را زنده كردی
@hosenih
شكر خدا يک عمر دستم را گرفتی
درس كرامت از خود بابا گرفتی
اينكه دو عالم روضهخوان غربت توست
ارثیست كه از غربت مولا گرفتی
با يک دمت ارض و سما را زنده كردی
تو گوی سبقت از دم عيسا گرفتی
ياد رقيه كردهای آن لحظهای كه
در اوج غربت در خرابه جا گرفتی
وقتی تو را بردند در خان الصعاليک
روضه برای زينب كبری گرفتی
در زير پايت آسمان از جاش پاشد
از بركت تو سامرا عرش خدا شد
@hosenih
نامت علی بود و غريبی را چشيدی
بار غم و غربت به دوش خود كشيدی
صحن و سرای خاكیات اين را به من گفت
بعد از شهادت هم تو روز خوش نديدی
آقا شنيدم روضهخوان ياس بودی
با روضههای مادرت زهرا خميدی؟
ابنالرضايی كه علی بودهست نامت
در كوچهها آيا تو هم طعنه شنيدی؟
آيا درِ باغ تو را آتش كشيدند؟
آيا تو هم از دست اين مردم بريدی؟
آيا طناب افتاد دور گردن تو؟
قطعا در آتش همسر خود را نديدی
با اينكه تو جان دادهای از ظلم و كينه
اما امان از روضهی شهر مدينه
@hosenih
آتش به روی ياس و نيلوفر كشيدند
شعله به باغ سبز پيغمبر كشيدند
در جنت الاعلی پيمبر روضهخوان شد
وقتی قباله از كف مادر كشيدند
قلب تمام عرشيان شد پاره پاره
شمشيرها را تا كه بر حيدر كشيدند
ديگر ملائک لانهها را ترک كردند
از بعد زهرا از مدينه پر كشيدند
چندی گذشت و در دل گودال خونين
بر روی عشق فاطمه خنجر كشيدند
وقتی سر بابا به روی نيزهها رفت
از دختران بیپدر معجر كشيدند
بابا ز روی نيزه صدها مست میديد
بر صورت اطفال جای دست میديد
شاعر: #مهدی_نظری
@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
راهم بده راهی عرش اعظمت باشم
در من بِدَم، خوب است مدیون دمت باشم
از کل قرآن فیض "کلب باسط" کافیست
تاراه را پیدا کنم تا آدمت باشم
@hosenih
بد را بخر با خوب ها! بد نیز دل دارد
شاید که من هم بین جنس درهمت باشم
هرچند خیلی ها نمی آیند سامرا
کاری بکن من جزو زوار کمت باشم
از شیرهای برکه این را خوب فهمیدم
باید همیشه خاکسار مقدمت باشم
آموزگار جامعه دستم به دامانت!
اذنی بده تا سوگوار ماتمت باشم
ای منتهای حلم ای رکن بلاد ما
یا حضرت هادی سلام الله علیک آقا
در پادگانی غصه تبعید را داری
اندازه یک عمر درد بی دوا داری
سربازها خیلی به تو بی حرمتی کردند
قدی خم و چشمی تر از آن طعنه ها داری
قبر خودت را دیدی و آرام باریدی
آقای خوبم غربتی بی انتها داری
وقتی به تو ظرف شرابی را تعارف کرد
معلوم شد که دشمنانی بی حیا داری
خیلی به یاد عمه زینب سوختی آنجا
خیلی به دل زخم عمیق از کربلا داری
شکرخدا چشمی به ناموست نیوفتاده
شکرخدا اهل و عیالی درخفا داری
شکرخدا غارت نمیشد پیکرت هرگز
عمامه داری پیرهن داری عبا داری
@hosenih
نه هیچ کس نیزه به پهلویت فرو کرده
نه با تن زخمی ته گودال جا داری
نه بی کفن ماندی نه عریان بین صحرایی
نه کار با کهنه حصیر روستا داری..
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
حال و هوای چشم ترت جور دیگری ست
ذکر قنوت هر سحرت جور دیگری ست
وقتی میان سجده به معراج می پَری
پِی می برم که جنس پرت جور دیگری ست
حتّی نسیم کویِ تو هم اعتراف کرد
عطر بهشتی گذرت جور دیگری ست
@hosenih
در سامرا همیشه زیارت لذیذ هست
طعم زیارت سحرت جور دیگری ست
هادی ترین چراغ هدایت کلام توست.
نور چراغ شعله ورت جور دیگری ست
این جامعه ز "جامعه" ات رُشد کرده است
محصول کِشت پر ثمرت جور دیگری ست
درندگان کنار تو آرام می شوند
بر روی قلب ها اثرت جور دیگری ست
ارباب های ما همگی با سخاوتند
امّا عنایت پدرت جور دیگری ست
کشکول چشم های مرا پر ز اشک کن
حال گدای پُشت درت جور دیگری ست
زهری رسید و شمع وجود تو آب شد
سوسوی نور مختصرت جور دیگری ست
دیگر گُمان کنم جگری هم نمانده چون
خون لخته های دور و برت جور دیگری ست
او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را...
آه دمادم پسرت جور دیگری ست
شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد
شُکر خدا کفن به تنت "بوریا" نشد
شکر خدا به پیرهنت نیزه ای نخورد
شکر خدا که بر بدنت نیزه ای نخورد
پیشانی تو سنگ و عصایی ندیده است
آقا!دو پلک شب شکنت نیزه ای نخورد
@hosenih
تو دست و پا زدی نه ولی زیر دست و پا
بال تو وقت پر زدنت نیزه ای نخورد
شکر خدا که دور و بر تو سنان نبود
شکر خدا که بر دهنت نیزه ای نخورد
عمامه و عبای تو سهم عدو نشد
با سُمِّ اسب پیکر تو زیر و رو نشد
شاعر: #بردیا_محمدی
@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
السلام ای هدایت مطلق
ای امام تمام خوبی ها
ای امید همه گنهکاران
مظهر مستدام خوبی ها
ای چراغ مسیر گمراهان
آفتاب امید ما هستی
نور چشم علی و زهرایی
دهمین نور کبریا هستی
@hosenih
نور شمس الشموس داری که
به تو ابن الرضا لقب دادند
دستمان را گرفته ای که تو را
هادیَ الاشقیا لقب دادند
نام زیبایتان علی باشد
مثل کرار هم جگر داری
پسر حضرت جوادی پس
ارث آقایی از پدر داری
روشن از آستان تو هر چشم
مست از ذکر نام تو هر گوش
تا که دید آن سپاه غیبی تو
متوکل ز ترس شد بی هوش
ای همه انبیا هواخواهت
ای هزاران ملک هوادارات
ایستادند اولیای خدا
به ادب روبروی دربارت
حرمت آنچنان صفا دارد
که به دل ها سرور آمده است
زائرت فکر میکند با خود
مثل موسی به طور آمده است
در ضریح تو نور خوابیده
گنبدت آبروی خورشید است
آفتاب هدایت عالم
از همین آستانه تابیده است
جامعه خواندم و به تو گفتم
اعتقادی زلال می خواهم
تا بگویم همیشه مدح علی
من زبان بلال می خواهم
مثل میثم مرا ولایی کن
تا نفس هست با علی باشم
مثل قنبر مرا هدایت کن
نوکر مرتضی علی باشم
نظری کن به سائل کویت
سائلت جز شما نمی خواهد
راستی ای بزرگ سامرّا
سامرایت گدا نمی خواهد؟
ای که در هر رگت کرم جوشد
جود از دولت پدر داری
(دوستان را کجا کنی محروم)
(تو که با دشمنان نظر داری)
ای فدای غریبیت آقا
مثل اجداد خود غریبی تو
گرچه در اوج عزتی اما
جان فدایت که غم نصیبی تو
بس که آتش زدند بر جانت
از جفای زمانه آب شدی
آه از این غصه، خاک بر دهنم
دعوت مجلس شراب شدی
آه از این هم جواری و صحبت
او کجا خصم روسیاه کجا؟
آه ای چرخ خانه ات ویران
او کجا مجلس گناه کجا؟
هتک حرمت شدی ولی آقا
دشمنی بود و خیزرانی نه!
پیش آن جمع بی حیا آن روز
مجلسی بود و دخترانی نه!
آه از ماجرای مجلس شام
یک طرف طشت و رأس نورانی
یک طرف قصه ی کنیزی بود
آه ای روضه خوان چه میخوانی؟
روضه خوان ها چرا نمی گویند
آخر مجلس شراب چه شد؟
آمد و بوسه داد بر لب ها
ناگهان حالت رباب چه شد؟
داغ اصغر براش کافی بود
طاقت این همه فراق نداشت
زخم ها باز تازه می گشتند
شام چیزی کم از عراق نداشت
@hosenih
روضه سخت است روضه ناموسی است
آل عصمت نظاره می کردند
چشم های حرامی مردی
به سکینه اشاره می کردند
مضطرب سوی عمه اش آمد
عمه این بی حیا چه می خواهد؟!
پدرم را که تشنه لب کشتند
دگر از جان ما چه خواهد؟
شاعر: حجت الاسلام #سیدروح_الله_موید
@ghararenokary
#امام_هادی_علیه_السلام
#زمینه
#بند_اول
هر کسی رو دیدم ، پوشیده رخت عزا
امام هادی شد ، مسموم زهر جفا
حجره ی غم / شاهد اشک آقاست
از تو چشاش / حرف نگفته پیداست
( ذکر لبش / یا فاطمه یا زهراست ) 2
( خداحافظ - ای خاک بی وفا
خداحافظ - ای شهر سامرا
خدا حافظ - شدم حاجت روا ) 2
واویلا ، امان امان امان 2
واویلا امان امان امان ای
#بند_دوم
هر لحظه با ذکر ، یا زهرا جون داده
تو کوچه ها یاد، مدینه افتاده
یادش اومد / کوچه ی غصه ها رو
یادش اومد / بی کسی بابا رو
( یادش اومد / یاس و هجوم خار و ) 2
( به زیر لب - با شور و زمزمه
بمیرم که - دلش پر از غمه
شده اشکاش - نثار فاطمه ) 2
واویلا امان امان امان 2
واویلا امان امان امان ای
#محمد_مبشری
#دعوتید_به_کانال ⤵️
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
#شعر_و_سبک
@gharibe_ashena_mobasheri313
@ghararenokary
#شهادت_امام_هادی_علیه_السلام
#سبک_زمینه
#بند_اول
خیلی بی کس و تنهایی آقا
غریب دنیایی آقا
داغ تو خیلی سنگینه خیلی
شبیه زهرایی آقا
از دنیا شدی تو خسته
از مردم دلت شکسته
تا کوچه شبیه حیدر
تو رفتی با دست بسته
برای دل تو آقا
بمیرم که غریبونه
تو مثل مجتبی هستی
رو لبهات لخته خونه
غریب سامرا آقا...
#بند_دوم
باید برای تو جون داد آقا
برا دل خونت آقا
عالم برات سیاه پوش
واسه دل پریشونت آقا
رو قلب فلک نشسته
این داغی که سینه سوزه
جونت رو به لب آورده
این زهری که کینه توزه
اونی که ناسزا می گفت
نمک رو زخم تو پاشید
بمیرم که توی غربت
به اشک چشم تو خندید
غریب سامرا آقا...
#بند_سوم
آقا تو لحظه آخر
پیش عزیز تو اومد آقا
اما یه روز دلگیری
جدت نفس نفس میزد آقا
تنها و بدون لشکر
رو خاکا شهید بی سر
لب تشنه دل شکسته
غرق خون رگای حنجر
یه خواهر از رو تل میدید
حسینش دست و پا میزد
بمیره عالمی واسش
تو گودال مادرش اومد
غریب سامرا آقا...
#دعوتید_به_کانال ⤵️
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
#شعر_و_سبک
@gharibe_ashena_mobasheri313
@ghararenokary
22015-1643871627343.mp3
1.55M
#امام_هادی_علیه_السلام
#نوحه
یه مرد پیدا نشد/ بگه بسه دیگه جسارت
یه مرد پیدا نشد/ بگه بسه این همه غارت
یه مرد پیدا نشد/ بگه که دستاشو نبندین
میون کوچه ها / به اشکای چشاش نخندین
چی بگم از داغ دلش/ چی بگم از تاب و تبش
کشوندنش بزم شراب /شبیه عمه زینبش
حرمتش شکست
کشیدن از سرش عباشو
همهمه بر پاس توی کوچه
نمی شنوه کسی صداشو
حرمتش شکست
دیگه رمق براش نمونده
بمیرم از این همه غربت
دلش رو طعنه ها سوزونده
ایها الغریب یا هادی النقی مولا
.....
به یاد کربلا / می باره چشمای تر تو
خدا رو شکر اقا/ نرفت اسیری خواهر تو
خدا رو شکر اقا /لب تو خیزرون نخورده
پیش چشم کسی/ نرفت روی نیزه ها سر تو
خدا رو شکر که کفنت/ یه تیکه بوریا نشد
نیفتادی توو قتلگاه / سر از تنت جدا نشد
توی کربلا
دل رقیه غرق خون شد
انگشتر جد غریبت
غنیمت یه ساربون شد
توی کربلا
خیمه هارو آتیش کشیدن
سر حسینتو توو گودال
یه عده از قفا بربدن
ایها الغریب یا هادی النقی مولا
#احسان_نرگسی
#دعوتید_به_کانال ⤵️
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
#شعر_و_سبک
@gharibe_ashena_mobasheri313
@ghararenokary
#امام_هادی_علیه_السلام
#نوحه
#بند_اول
لاله ی گلزار زهرای اطهر
به غربت از جفا گردیده پرپر
بی تاب و محزون / گشته جگر خون
یا صاحب الزمان آجرک الله
#بند_دوم
حجت دهمین ابن الرضایم
مسموم زهر کین در سامرایم
با چشم خونبار / از ظلم کفار
یا صاحب الزمان آجرک الله
#بند_سوم
سامرا از ستم گردیده محشر
پاره پاره جگر شد پور حیدر
حال پریشان / با چشم گریان
یا صاحب الزمان آجرک الله
#بند_چهارم
من که صید غم و اندوه و آهم
یاد حال حسین در قتلگاهم
افتادم از پا / رفتم ز دنیا
یا صاحب الزمان آجرک الله
#بند_پنجم
از سوز تشنگی افتادم از پا
برس به داد من مادر یا زهرا
غرق ملالم / بنگر به حالم
یا صاحب الزمان آجرک الله
#دعوتید_به_کانال ⤵️
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
#شعر_و_سبک
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
@ghararenokary
#امام_هادی_علیه_السلام
#نوحه
#بند_اول
خون چکد از دیده ی آل یاسین
پاره جگر دهم امام مبین
فاطمه از بهر پسر دل غمین
فتاده بر زمین / سبط حبل المتین
چنین ندا دهد منادی
کشته شده امام هادی
واویلتا آه و واویلا
#بند_دوم
دهم ولی و حجت کردگار
ز گلشن فاطمه او یادگار
به شهر غربت ز ستم شد فکار
فروغ هدایت / نوگل ولایت
در سامرا غریب و مظلوم
از جور عدوان گشته مسموم
واویلتا آه و واویلا
#بند_سوم
خصم ستمگر زد شرر به جانت
شد در بهار زندگی خزانت
آتش زده تا مغز استخوانت
در دیار غریب / بی قرار و شکیب
عازم شدی با حال خسته
بر دیدن پهلو شکسته
واویلتا آه و واویلا
#دعوتید_به_کانال ⤵️
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
#شعر_و_سبک
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
@ghararenokary
#امام_هادی_علیه_السلام
#دودمه
از غم تو شیعیان دارن به دل شور و نوا 2
یا علی ابن جواد 2
یکشبی ما را نما مهمان خود در سامرا 2
یا علی ابن جواد 2
#دعوتید_به_کانال ⤵️
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
#شعر_و_سبک
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
@ghararenokary
السلام علیک یا علی بن محمد
ایها الهادی یابن رسول الله
#اطلاعیه_جلسات
#حرم_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#شهادت_امام_هادی_علیه_السلام
#سید_علی_حسینی_تبار
#روضه
مرثیه_امام_هادی_علیه_السلام
با آن که داشت زهر جفا را به ساغرش
دیگر نخورد نیزه ی اعدا به پیکرش
گر جان رسید بر لبش از کینه ی عدو
دیگر نخورد خنجرِ دشمن به حنجرش
وقتِ وداع گرچه پسر را بِبَر کشید
دیگر ندید لاله ی در خون شناورش
گر جان سپرد در برِ فرزند خود پدر
بر نِیْ نرفت رأسِ مطهر برابرش
با آن که سوخت از شرر زهرِ کین دلش
در بر نبود غنچه ی خونینِ پرپرش
گیرم گذاشت صورتِ خود را بروی خاک
گلگون نگشت چهره ی پاک و منوّرش
گیرم که بود یکّه و تنها به حُجره اش
دیگر نبود طشتی و رأسِ مطهّرش
گیرم که بود در غم و غربت مکانِ او
سیلی نخورد بر رخِ گلگونِ دخترش
گر بوده است خانه ی او در محاصره
دیگر نخورد سنگِ جفایی به شهپرش
از پا فتاد گرچه به غربت ز زهرِ کین
دشمن نداد زخمِ زبانی به خواهرش
با آن که سوخت "یاسرِ" غمدیده زین عزا
دارد ز شوق عرضِ ارادت به محضرش
محمود تاری "یاسر"
@ghararenokary
السلام علیک یا علی بن محمد
ایها الهادی یابن رسول الله
#اطلاعیه_جلسات
#سید_علی_حسینی_تبار
#روضه
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
۴ بیت #گریز
تا جام شراب را مقابل دیدی
بر غربت عمهجانتان باریدی
*
گیرم که شراب بود و ماتم بوده
اصلاً تو بگو که خیزران هم بوده؟!
*
سهل است گریز روضه را خواندن، نه
صد مرد اسیری برود، یک زن نه
*
هر غم که ندیدهای تو، زینب دیده
حتی گلوی بریده را بوسیده
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
•┈┈••✾••┈┈•
@ghararenokary
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ
_اشڪ را روز جــــزا با نـور قیـــــمت میڪنند
_بر تو هر ڪس گریه ڪرده وقف جنت میڪنند
مولای من،،، یا امام هادی(ع)،،،
_ایهــــا الهـــــادی گــــــدایان درِ تـو تا ابـد
_بر هــــزاران حــاتم طائی ڪرامت میڪنند
_سینه زن های تو با سینه زدن در روضه ات
_مـثل موسی در مـیان طـور عبادت میڪنند
ایام شهادت امام هادی(ع)،،،دلها رو روانه ڪنیم سامرا،،، چه ڪردند با امام هادی(ع)،،،
_نیمه ی شب ریخـــتند آقا سر سجاده ات
_قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری
نیمه های شب،،،امام هادی(ع)،،،مشغول نماز شب و مناجات با خدا،،،
فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا
یڪ عده نانجیب،،، بدون اجازه،،،وارد خانه امام هادی شدند،،، حضرت رو با سر برهنه و،،،با پای برهنه،،، ڪشان ڪشان بُردند،،،
_بُردنت از خـــــانه ات اما دری دیگــر نسوخت
_در میان شعله دست و پای یڪ مادر نسوخت
یا امام هادی(ع)،،،
خیلی به شما ظلم ڪردند،،،خیلی جسارت ڪردند،،، اما آقاجان هر ڪاری ڪردند،،، دیگه خونه شما رو آتیش نزدند،،،دیگه جلو چشمان شما، به همسرتون جسارت نڪردند،،،
اما دلها بسوزه برای امیرالمومنین(ع)،،،طاقت داری بگم یا نه،،،
_میــــزد مرا مغیره و یڪ تن به او نگفت
_زن را ڪسی مقابل شــــوهر نمیـــزند
_بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت
_آخه مــــادر ، ڪسی مقابل دختر نمیزند
ناله بزن یا زهرا(س)،،،،
السلام علیک یا علی بن ابیطالب
یا امیرالمؤمنین
السلام علیک یا محمدبن علی
ایها الجواد علیه السلام
السلام علیک یا علی بن الحسین
یا علی الاصغر علیه السلام
بارگزاری سرودها و اشعار
ولادت امام علی ع ،
ولادت امام جواد ع و
حضرت علی اصغر ع
@ghararenokary
#امیرالمومنین_ع_مدح
دفتر وصف تو یک عمر روایت دارد
بردن نام تو هم حکم عبادت دارد
در مقام تو همین نکته کفایت دارد
که خدا نیز به نام تو ارادت دارد
حالمان خوب نبوده است ولی خوب شدیم
تا که خواندیم کمی نادعلی خوب شدیم
کوهی از عشق نه، اما پر کاهی دارد
سینه ای کز غم دوری تو آهی دارد
نوکر شاه نجف منصب شاهی دارد
دل ما نیز به ایوان تو راهی دارد
ما گرفتار تو هستیم ولی آبادیم
پای ایوان طلای نجفت افتادیم
ما که هستیم گدای تو و فرزندانت
پشت ما هست دعای تو و فرزندانت
مقصد ماست خدای تو و فرزندانت
جان عالم به فدای تو و فرزندانت
ای دو عالم نخی از تار عبایت حیدر
خلق عالم شده یک کار عبایت حیدر
ما که هستیم فقط بنده ی سلطان نجف
اعتکاف دل ما هست به ایوان نجف
زنده شد خاک زمین با نم باران نجف
حسرت ماست فقط آب نجف نان نجف
ما خدا را وسط صحن تو پیدا کردیم
چِقَدَر در حرمت گریه به زهرا کردیم
از نفس های تو هر لحظه خدا می ریزد
از قنوت سحرت عطر دعا می ریزد
از قدم های تو هم گرد شفا می ریزد
از دو دست کرمت آب بقا می ریزد
بس که اوصاف تو هم جلوه ی پیغمبر داشت
جبرئیل آب وضویت به تبرک برداشت
شاه، هم سفره ی پیران و فقیران بشود؟
مرکب بازی اولاد شهیدان بشود؟
رازق نیمه شب خان یتیمان بشود؟
این فقط با هنر دست کریمان بشود
عالمی مست از این شیوه ی سلطانی توست
ما همه مور و جهان ملک سلیمانی توست
قنبرت باشم اگر ملک سلیمانم چیست؟
نوکرت باشم اگر بوذر و سلمانم چیست؟
غیر نام تو مگر ذکر فراوانم چیست؟
غیر این عشق مگر برکت ایمانم چیست؟
تا ابد ذکر لب این دل آگاهم باش
اشهد ان علیا ولی الله ام باش
غیر تو کیست کسی جان پیمبر بشود
یا که با حضرت صدیقه برابر بشود
یا که نامش همه جا زینت منبر بشود
ابداَ هیچ کسی حضرت حیدر بشود
تو فقط آمده ای ساقی کوثر باشی
جانشین نبی از بعد پیمبر باشی
قصد اگر وصل تو، هجران وطن می چسبد
گر چه شیرینی اسمت به دهن می چسبد
ذکر این جمله به دل ها عملاً می چسبد:
بعد نام تو فقط ذکر حسن می چسبد
بعد از این قافیه حیران حسن خواهد شد
عین ایوان تو ایوان حسن خواهد شد
حرم و گنبد و باران! چقدر رویایی
گوشه ی خلوت ایوان! چقدر رویایی
وسط صحن، چراغان! چقدر رویایی
گفتن ذکر حسن جان! چقدر رویایی
می رسد آنکه امید تو و من خواهد بود
او همان بانی ایوان حسن خواهد بود
شاعر: #وحید_محمدی
@ghararenokary