دوبیتی
ای کاش که بین خیمه ها می مردم
در آتش و زیر دست و پا می مردم
خیلی به خدا شام به من سخت گذشت
ای کاش که در کرب و بلا می مردم
▪️
بر گریه ی ما هماره می خندیدند
خاکستر و سنگ بر سرم پاشیدند
در پای سر بریده ی بابایم
دیدم که زنان شام می رقصیدند
ما را چو به هر بهانه ساکت کردند
با کینه و ظالمانه ساکت کردند
اطفال مصیبت زده ی زهرا را
با سیلی و تازیانه ساکت کردند
▪️
نامرد! میان هلهله می خندید
بر خواری اهل قافله می خندید
دیدم به کنار نیزه ی شیرخواره
بر اشک رباب، حرمله می خندید
▪️
هر لحظه به قلب ما شرر می افتاد
بر روی زمین تا که قمر می افتاد
بر ما چو محله ی یهود سنگ زدند
دیدم که ز روی نیزه سر می افتاد
#عبدالزهرا
#امام_سجاد_ع
@nohe_sonnati
@ghararenokary
دوبیتی
میان سلسله آزار دیدم
یتیمان را سر بازار دیدم
ازاین دنیا دلم خون است یعنی
به چشمم مجلس اغیار دیدم...
#علی_علی_بیگی
#امام_سجاد_ع
@nohe_sonnati
@ghararenokary
هزار حرف نگفتهست در دو چشم ترت
چه زخمها که نشاندند بر تن و جگرت
بریده بود قضا دست و پای رزم تو را
به جبر، داشت خدا از نبرد بر حذرت
ندید چشم تو، اما شنیدی از عمه
چگونه ذبح قفا شد به دست کین، پدرت
اگرچه بال گشودی رها شوی ز قفس
گرفت خیمهات آتش، شکست بال و پرت
برادران تو از روی نی هواخواهت
تمام راه، دوتایی شدند همسفرت
نشست زخم زبانها به عمق جانت و آه
ندید چشم کسی غیر زخم فرق سرت
به زیر سایه تنت، پای، لحظهای نگذاشت
تمام روز و شبانِ حیات مختصرت
ز خاطرات تو هرگز برون نرفت انگار
عمود آهن و داغ عموی چون قمرت
#نفیسه_سادات_موسوی
#امام_سجاد_ع
@nohe_sonnati
@ghararenokary
پادشاه کشور مرثیه و ماتم منم
پایتخت سرزمین اشک ها شد دامنم
آتش دل را به آب دیده خامش می کنم
آب می بینیم ولی آتش بر این دل میزنم
از تنم جان در نمیآید خلاص از غم شوم
بعد عاشورا دگر زندانی پیراهنم
دشتی از یاس و اقاقی و شقایق داشتم
کربلا انداخت اما آتشی بر خرمنم
گر گلی پژمرده شد بربلبلش گریه کنید
حال من آن بلبلم که داغدار گلشنم
باخبر از داغ ها در بین بستر می شدم
تا که بر می خاست ازطف خندههای دشمنم
سالها از آن چهل منزل گذشت اما هنوز
خستگی آن اسارت در نیامد از تنم
هیچکس در آن سفر یارمنشد جز یک نفر
دست می انداخت تنها ریسمان برگردنم
خواهرم از من کمک میخواست دستم بسته بود
تازیانه می زد او را خصم تا من بشکنم
محمل پرده نشینان حرم بی پرده بود
بین آن نامحرمان شد تار روز روشنم
از کجای شام گویم از سر بازار یا
دست بسته کوچه یوسف فروشی رفتنم
شعله ای روی سرم افتاد دستم بسته بود
سوختم مانند شمع و در نیامد شیونم
گرچه مسمومم ولیکن می کشد این غم مرا
همره ناموس ها بزم حرامی بردنم
باد شیون می شود گر بگذرد از تربتم
یک جهان مرثیه خوابیده میان مدفنم
#موسی_علیمرادی
#امام_سجاد_ع
@nohe_sonnati
@ghararenokary
من سلاحم گریه و با گریه طوفان می
کنم
سنگ را حتی به وقت گریه ، گریان می کنم
مثل زهرا مادرم ، مثل رقیه خواهرم
دودمان ظلم را با اشک ویران می کنم
زندگانی مرگ تدریجی است بعد از کربلا
کنج غربت درد را با درد درمان می کنم
بی اراده ذکر لب عَجِّل وفاتی می شود
هر زمان که یاد از شام غریبان می کنم
گاه یاد قاسم و گاهی به یاد اکبرم
هر زمان که قصد رفتن بر گلستان می کنم
حرمله داد مرا بدجور در آورده است
تا توانم لعن بر آن نامسلمان می کنم
هر کجا که حرف کفن و دفن آید در میان
بی اراده یاد از آن جسم عریان می کنم
تا صدای قاری قرآن به گوشم می رسد
یاد از آن مجلس و آن چوب و دندان می کنم
خواهرم آن شب جلوی چشم من دق مرگ شد
شرم از آن ماجرای کنج ویران می کنم
#محمد_حسین_رحیمیان
#امام_سجاد_ع
@nohe_sonnati
@ghararenokary
۳۶
(امام سجاد ع)
من از تبار ختم مرسلینم
من رهنما و مقتدای دینم
عبد خدا امام ساجدینم
نمایان غربتم
شده از تربتم
من زینت خاک بقیعم
بر مسلمین محشر شفیعم
واویلتا آه و واویلا۲
زهر ستم شرر زده به جانم
سوزانده زهر تا مغز استخوانم
به سوی رضوان خدا روانم
خون نموده دلم
شرر زد حاصلم
چارم امام متقینم
از زهر کین نقش زمینم
واویلتا آه و واویلا۲
من دیده ام غم های کربلا را
من دیده ام کینه ی اشقیا را
شنیده ام گریه ی بی صدا را
دیده ام اصغرش
پاره شد حنجرش
من دیده ام قامت خمیده
نقش زمین گل های چیده
واویلتا آه و واویلا۲
من دیده ام امید ام لیلا
اکبر شده از کینه اربا اربا
زینب دهد برادرش تسلی
گل پرپر شده
پاره پیکر شده
دیدم که شد علی اکبر
از ظلم و کین در خون شناور
واویلتا آه و واویلا۲
من دیده ام سقای کربلا را
در علقمه دست ز تن جدا را
نقش زمین فرق ز کین دو تا را
جان او شد فدا
دست او شد جدا
تیر ستم چشمش ببسته
عمود کین فرقش شکسته
واویلتا آه و واویلا۲
من دیده ام تنهایی پدر را
من دیده ام بر جان و دل شرر را
من دیده ام عمه ی خونجگر را
وداع آخرش
گریه ی خواهرش
زینب او با چشم گریان
حسین رود به سوی میدان
واویلتا آه و واویلا۲
دیدم که حرمت حسین دریدند
به سوی مقتل حسین دویدند
رأس حسین را از قفا بریدند
جان او بر لب است
خونجگر زینب است
آتش عدو بر خیمه ها زد
سر حسین بر نیزه ها زد
واویلتا آه و واویلا۲
شام بلا بدتر ز کربلا بود
بر ما تمام ظلم اشقیا بود
کار همه گریه ی بی صدا بود
بی بهانه زدند
تازیانه زدند
اسیر در شام خرابم
بردند سوی بزم شرابم
واویلتا آه و واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#امام_سجاد_ع
@nohe_sonnati
@ghararenokary
25084-1660660963851.mp3
469.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__زمینه
از روضه های کربلا دلم کباب است
روضه هر روزه من دیدن آب است
هجده عزیز من را ؛ لب تشنه سر بریدند
گلهای باغ ما را ؛ در خاک و خون کشیدند
آه و واویلا ؛ آه و واویلا
......
از بین خیمه گر چه مقتل را ندیدیم
صدای تیغ و نیزه ها را می شنیدم
دیدم به خیمه عمه ؛ برگشته قد خمیده
دیدم به روی نیزه ؛ رفته سر بریده
آه و واویلا ؛ آه و واویلا
......
کنار جسمش گریه همچون شمع کردم
در بین بوریا تنش را جمع کردم
چقدر کفن و دفنِ ؛ پیکر پاره سخت است
بوسیدنِ رگایِ ؛ حنجر پاره سخت است
آه و واویلا ؛ آه و واویلا
.....
بین تموم روضه هام وای از اسیری
وای از غم بازار شام وای از اسیری
به دور خواهرانم ؛ دیدم که ازدحام است
دیدم که عمه جانم ؛ با شمر هم کلام است
آه و واویلا ؛ آه و واویلا
عبدالحسین
امام سجاد (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
@ghararenokary
نوحه؛ یا لیتنا منا معک.mp3
1.17M
#امام_سجاد علیهالسلام
#نوحه | #واحد
🔹روضۀ مکشوف🔹
از خیمههایی آتش گرفته
آید نوایی آتش گرفته
با چشمِ تر، دل بیقرار
در دود و شعله گفتی عَلَیکُنَّ بِالفرار
به فدای تو که چشمت، شب غارت را دید
دل پردرد تو مولا، چه جسارتها دید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غمهایت آقا پایان ندارد
حق داری اشکت عمری ببارد
سجادهات، شد مأمنت
همواره بود زخم اسارت به گردنت
به فدای تو که گریان، لب خود تر کردی
تو که با دیدن طفلی یاد اصغر کردی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلها شهید سوز دعایت
جانها فدای شبگریههات
ای راویِ روز قیام
تو قبلهای و کعبه تو را میدهد سلام
به فدای تو که روحت، به خدا معطوف است
به فدای تو که چشمت، روضۀ مکشوف است
شاعر: #حسین_عباسپور
🌐 shereheyat.ir/node/5931
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
زمینه؛ از این دنیا سیرم.mp3
1.33M
#امام_سجاد علیهالسلام
#زمینه
🔹تسبیح تربت🔹
آتش به نوحه زد، شور زمینهات
راهی شده دلم، سمت مدینهات
سجاده دارم از بال ملائک
هنگام گریه کردن
تویی دلیل آه و گریههایِ
تسبیح تربت من
آماده، شده جاده، تا که این دل ساده
آید به بقیعت
دل داده، به سجاده، در پای تو افتاده
سرزد به بقیعت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قلبم به یاد تو، آیینهکاری است
اشک رواق چشم، بر گونه جاری است
چگونه از غریبیات نگوید
چشم بیقرار، ای وای
نشسته بر روی صحیفه وقتی
چون قبرت غبار، ای وای
ای روح عباداتم، مشتاق مناجاتم
با عطر دعایت
با یاد تو میبارم، در سوگت عزادارم
جان من فدایت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از شهادتت، ای با غم آشنا
حتی مدینه شد، دلتنگِ کربلا
شنیدهام که ناقۀ تو دق کرد
بر روی مزار تو
چگونه پس نباشد این دل من
امشب بیقرار تو
با داغی چهل ساله، بودی همدمِ ناله
غرق آه و دردی
تا چشمت به آب افتاد، از ششماهه کردی یاد
هر جا گریه کردی
شاعر: #رضا_خورشیدی_فرد
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
🌐 shereheyat.ir/node/4011
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
واحد؛ با این دل خون.mp3
1.4M
#امام_سجاد علیهالسلام
#واحد
🔹امون از شام🔹
یه عمره که هر روزم عاشوراست
آخه تو دلم ماتمی بر پاست
دیدم روی نیزه سر باباست
امون ای دل
یادم نمیره دیدم غروب کربلا رو
دشمن بیحیا و غارت خیمهها رو
کربلا بود و یه دنیا غم ولی طاقت آوردم
تا که نهضت حسینی رو به شام و کوفه بردم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه عمره که بارونیه چشمام
برای غم و داغ اون ایام
یادم نمیره کوچههای شام
امون از شام
شده شبیه مقتل صحیفۀ دل من
دعای آخر این صحيفه قاتل من
هیچ شهیدی کاش تنش بیسر نمونه روی خاکا
بچههاش روی اسارت رو نبینن ای خدایا
شاعر و نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
🌐 shereheyat.ir/node/2971
✅ @ShereHeyat_Nohe
@ghararenokary
السلام علیک یا علی بن الحسین
علیهما السلام
#اعلام_برنامه
#شهادت_امام_سجاد
#سید_علی_حسینی_تبار
#مسجد_عبداللهی_قم
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
➰➰➰➰➰➰
دوبیتی
در کوفه دلت شکست از درد و بلا
در شام شکست حرمتت واویلا
آن قدر بلا به جانت آمد...گفتی:
"ای کاش که مادرم نمی زاد مرا"
#محمد_حسن_بیات_لو
#امام_سجاد_ع
@ghararenokary