eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
819 عکس
53 ویدیو
119 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
بشنوید ای عاشقان! احمد روایت می‌کند هر که می‌گوید علی، دارد عبادت می‌کند یا علی! شد بر تو نازل روح همراه ملک مطلع فجر از جبین تو روایت می‌کند لیله‌ی قدر است افضل از هزاران ماه اگر قدر، از زهرای تو کسب فضیلت می‌کند پاک می‌گردد دو گوشی کز ثنایت بشنود پاک می‌گردد زبانی کز تو صحبت می‌کند گر که خلقت جمع گردد بر تولایت، خدا شعله‌های نار را سرد و سلامت  می‌کند دوستش دارد خدا و دوستش دارد رسول هر که بر آل تو ابراز محبت می‌کند خیر هر کس را که می‌خواهد خداوند علیم دوستیِ تو به قلب او عنایت می‌کند آیه‌ی اکملت بر دوش نبی تکلیف بود دین به تأیید تو تکمیل رسالت می‌کند سه هزار و سه ملک بر تو سلام آورده‌اند در شبی که مشکِ آب تو سقایت می‌کند می‌شود فهمید که از بعد "منذر"، "هاد" کیست هرکس آیات برائت را قرائت می‌کند نان و خرما روی دوش و سنگ بستن بر شکم بین خلق و خود، علی این‌گونه قسمت می‌کند طشت رسواییِ باطل از سر بام اوفتاد چون علی در مسجد کوفه قضاوت می‌کند هر قدم یک حج و در برگشت دو حج می‌شود آن مثالِ کعبه را هرکس زیارت می‌کند تا نجف را دید آدم، روی خاکش سجده کرد در بهشت آمد دوباره شکر نعمت می‌کند :: در عزایش قامت محراب‌ها از غم خمید در رثایش منبر از ناله قیامت می‌کند همچو خورشیدی شفق‌گون گشت در مغرب نهان آنکه با ایمای او خورشید، رجعت می‌کند نوحه‌خوانش جبرئیل است و میان آسمان نوحه از ویرانیِ رکن هدایت می‌کند ای مسلمانان! به مسجد حرمت قرآن شکست گریه‌ها ختم رُسُل بر این مصیبت می‌کند بر روی سجاده‌اش گلبرگ‌های لاله ریخت مسجد از خون خدا، کسب طهارت می‌کند ✍ 📝 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی باز با لطف فراوان همه را بخشیدی ابر وقتی که ببارد همه جا می‌بارد رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی گفته بودند به ما سخت نمی‌گیری تو... همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی یک نفر توبه کند با همه خو می‌گیری یک نفر گشت پشیمان، همه را بخشیدی پس گنه‌کاریِ امروزِ مرا نیز ببخش تو که ایام قدیم، آن همه را بخشیدی حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود تو همان نیمۀ شعبان همه را بخشیدی داشت کارم گره می‌خورد ولی تا گفتم: "جانِ آقای خراسان" همه را بخشیدی بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد مادری گفت "حسین جان"، همه را بخشیدی 📝 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
دوباره سهم زینب کرده غم، بیمار داری را دل خون را، نگاه مضطرب را، بی قراری را کسی از خانه بیرون رفته، گویا دیر هم کرده دوباره خانه دارد می‌چشد چشم‌انتظاری را صدایی می‌رسد از سجده‌گاه مسجد کوفه که "نوشیدم به رب کعبه جام رستگاری را" پدر می‌آید و در دست یاران دست‌های او کجا سد می‌کند لبخند او خون‌های جاری را؟! پدر پوشانده با عمامه و دست و عبا سر را مبادا دخترش یک دم ببیند زخم کاری را مگو با گریه‌ی فرزندها: آهسته...آهسته... که می‌دانند اهل خانه رسم سوگواری را :: شب قدر است، با من ذکر یا الله و یا حیدر... ببین آورده‌ام با خود هر آنچه دوست داری را ✍ 📝 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
ای دل صدپاره گُلِ باغ تو! تا ابدیت به جگر داغ تو ظلم‌کُشِ از همه مظلوم‌تر! رهبر از فاطمه مظلوم‌تر! پادشهِ وسعت ملک خدا! صدرنشین حرم ابتدا! محفل انس تو دل سوخته "عدل" به نوع بشر آموخته ساخته و سوخته با آه خود! رانده جهان را ز سر راه خود! سینه‌ات از لوح و قلم پاک‌تر از گل پرپر شده صدچاک‌تر باغ جنان شیفتۀ قنبرت روح‌الامین مستمع منبرت خانۀ تو کعبۀ عالم شده خاک قدم‌های تو آدم شده ماه، ‌طلوعش به تو آغاز گشت مِهر به دست تو ز ره بازگشت ای همه‌جا طور مناجات تو چشم اجابت پی حاجات تو در دل شب هم‌سخن‌ چاه‌ها! سوخته با نالۀ تو آه‌ها جام طهورای خدا مست تو وسعت گردون به کف دست تو قنبر کوی تو سراج‌الهدی‌ست صوت بلال تو صدای خداست لالۀ زخمی شده از خارها! جهل بشر کشته تو را بارها خون دل و اشک بصر داشتی زخم رَعیّت به جگر داشتی زخم به دل، شعلۀ آتش به جان خار به دیده، به گلو استخوان نالۀ تو نالۀ بی‌زمزمه خانۀ تو خانۀ بی‌فاطمه چشم به دیوار و به در دوختی سوختی و سوختی و سوختی ای به مقام از همه بالاترین رهبر در جامعه تنهاترین دوست تو، دشمن تو ناسپاس تا صف محشر همه‌جا ناشناس سوزِ درونت به فلک تاب داد خونِ سرت آب به محراب داد کشتۀ توحید و عدالت شدی فُزتُ بِرَب گفتی و راحت شدی تا که شود نخل و گل و باغ، سبز در نفس ما بُوَد این داغ، سبز دل به عزایت حرم ماتم است زخم سرت بر جگر «میثم» است ✍ 📝 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
هر کس برای توبه مصمم نمی‌شود با صد هزار موعظه آدم نمی‌شود امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم فردا همین مجال فراهم نمی‌شود طاعات ما و حلقه‌ی پیوند با خدا خالص نبوده است که محکم نمی‌شود نامردی است بندگی لحظه‌ای ما شوق گناه و نافله با هم نمی‌شود باید برای خشکی چشم التماس کرد این چاه خشک، یک شبه زمزم نمی‌شود ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو: من آمدم کنار تو باشم، نمی‌شود؟ شاید که از نگاه تو افتاده‌ام دگر وقتی دلم، شکسته و محرم نمی‌شود در بین خوب‌ها منِ آلوده هم بخر چیزی که از کریمی تو کم نمی‌شود حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده حلوا برای غم‌زده مرهم نمی‌شود جای بهشت، کرب و بلا روزی‌ام کنید بی کربلا، بهشت، مجسم نمی‌شود نان علی و فاطمه را سائلی که خورد دیگر مقابل احدی خم نمی‌شود :: شمشیر زهر خورده به فرق علی زدند پس مرهمی براش فراهم نمی‌شود جوری که آیه‌های سرش ریخته بهم هر کار هم کنند منظم نمی‌شود این ضربه سخت بود؛ ولی در دل علی بر دردهای کوچه مقدم نمی‌شود زینب... مدینه، کوفه، مدینه، زمینِ طَف یک زینب است و این همه ماتم؟! نمی‌شود ✍ 📝 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
و امّا و امّا و امّا علی غریب است و مظلوم و تنها علی سحر شد - منادی - شنیدم که گفت دریغا دریغا دریغا علی به یک ضربه ارکان دین شد خراب جدا شد به یک لحظه از ما علی شب قدر، آیا چه باید سرود؟ به جز یاعلی یاعلی یاعلی؟ کجا می‌توان رفت غیر از نجف؟ مگر می‌توان بود جز با علی؟ مناجات، دیدی به جز ذکر او؟ غزل خوانده‌ای شاعر! الّا علی؟ علی گفتم و خواندم از فاطمه که مولاست زهرا و زهرا علی گرفته‌ست قرآن به سر مصطفی حسن گفته در حال احیا علی الهی! الهی! الهی! حسین خدایا! خدایا! خدایا! علی ✍ 📝 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
ﻋﻠﯽ از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد ﺧﺒﺮ زﺧﻢ ﺳﺮش ورد زﺑﺎن‌ﻫﺎ اﻓﺘﺎد آﺳﻤﺎن‌ﻫﺎ ﻟﺮزﯾﺪ ﻧﺎﮔﻬﺎن وﻟﻮﻟﻪ در ﻋﺮش ﻣﻌﻠﯽ اﻓﺘﺎد روﺿﻪ‌ای ﺑﺮﭘﺎ ﺷﺪ مصطفی در وسط ﺻﺤﻦ ﻣﺼﻠﯽ اﻓﺘﺎد ﺗﺎ زﻣﯿﻦ ﺧﻮرد ﻋﻠﯽ ﮐﻨﺞ ﻣﺤﺮاب دﮔﺮ ﺣﻀﺮت زﻫﺮا اﻓﺘﺎد ﯾﺎدی از فاطمه ﮐﺮد غرق خون ﺑﺮ روی ﺳﺠﺎده ﺳﺮش ﺗﺎ اﻓﺘﺎد ﺑﻪ در ﺧﺎﻧﻪ رﺳﯿﺪ ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻤﺎنِ ﺗﺮ زﯾﻨﺐ ﮐﺒﺮی اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ زﺧﻢ زﺑﺎن ﺑﺎر دﯾﮕﺮ ﺷﺮری در دل آﻗﺎ اﻓﺘﺎد ﻫﻤﮕﯽ دﻟﮕﯿﺮﻧﺪ ﻣﺤﻨﯽ در دل ﻣﺮﻏﺎﺑﯽ درﯾﺎ اﻓﺘﺎد ﺑﺴﺘﺮی ﭘﻬﻦ ﮐﻪ ﺷﺪ ﯾﺎد ﺑﺎغ ﮔﻞ انسیه‌ی حورا اﻓﺘﺎد ﻧﻪ ﻓﻘﻂ در ﮐﻮﻓﻪ ﮐﺮﺑﻼ ﻫﻢ ﻋﻠﯽ دﯾﮕﺮی از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد :: إﺑﻦ ﻣﻠﺠﻢ آﻣﺪ ﺣﯿﺪری در دل دشمن تک و تنها اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ ﺿﺮب ﻋﻤﻮد ارﺑﺎً ارﺑﺎ ﭘﺴﺮی در دل ﺻﺤﺮا اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ ﻓﺮق دو ﻧﯿﻢ از سر زﯾﻦ ﺑﻪ زﻣﯿﻦ، اﮐﺒﺮ ﻟﯿﻼ اﻓﺘﺎد پدر از راه رسید ﺗﺎ ﺑﻪ زاﻧﻮ ﺑﮕﺬارد ﺳﺮش اﻣﺎ افتاد ساعتی بعد از آن سر طفلی به روی شانه‌ی بابا افتاد روضه در لفافه‌ست سیب سرخی بغل حضرت مولا افتاد ﻋﺎﺷﻘﯽ دردﺳﺮ اﺳﺖ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻧﺎم ﻋﻠﯽ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﺧﻄﺮﻫﺎ اﻓﺘﺎد ✍ 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
ناله كن اى دل به عزاى على گريه كن اى ديده براى على كعبه ز كف داده چو مولود خويش گشته سيه پوشِ عزاى على عمر على عمرۀ مقبوله بود هر قدمش سعى و صفاى على ديدۀ زمزم كه پُر از اشک شد ياد كند، زمزمه‌های على تيغ شهادت سر او را شكافت كوفه بُوَد، كوهِ مناى على عالم امكان شده پر غلغله چون شده خاموش صداى على منبر و محراب كشد انتظار تا كه زند بوسه به پاى على ماه دگر در دل شب نشنود صوت مناجات و دعاى على آه كه محروم شد امشب دگر چشم يتميان ز لقاى على مانده تهى سفرۀ بيچارگان منتظر نان و غذاى على واى امير دو سرا كشته شد خانۀ غم گشته، سراى على پيش حسين و حسن و زينبين خون چكد از فرق هماى على خواهم اگر ملك دو عالم "حسان" از دل و جان باش گداى على ✍ 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود با وضو آمد به قصد لیلة الفرقت، علی! ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود! دور محرابت نمی‌بیند ملائک را مگر؟ با چه رویی دارد این شمشیر می‌آید فرود کینه‌ای از ذوالفقارت داشت گویی در دلش تا چنین فرق تو را وا کرد شمشیرِ حسود رسم شد شق القمر کردن میان کوفیان از همین شمشیر درس آموخت عاشورا، عمود در وداعت با حسین اشک تو جاری می‌شود دیده‌ای گویا از اینجا خیمه‌ها را بین دود بین فرزندانی اما این حسینت را غریب می‌کشندش با لبان تشنه در بین دو رود با یتیمان آمدم پشت سرای زینبت شیر آوردم پدر جان! دیر آوردم، چه سود؟ ✍ 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
نَخْلى از اَشك تو سيراب نگرديد دگر از همان لحظه كه بر فرقِ تو شمشير آمد حوريان هم به عزاى تو سيه پوشيدند تا بِگوشِ فَلَكَتْ، نَعره ى تكبير آمد شير، تَجْويز به درمان سَرت كرد طبيب هر كه آمد به مُلاقات تو، با شير آمد صُحبت از شير شد و رَفت دلم كرب‌وبلا كه به ميدان، پسرى با پدرى پير آمد قَدْرِ يك جُرعه ازين شير، اگر داشت رُباب طفل مى‌مانْد، ولى حرمله با تير آمد ✍ 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
ﺷﯿﺮﺵ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﻧﺎﻧﺶ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﻣﺒﺘﻼﺵ ﮐﺮﺩ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﮐﺮﻣﺶ ﮐﻢ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺮﻡ ﺭﺍ ﮔﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ ﭘﺎﯾﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺟﻬﻨﻢ ﻧﻤﯽ‌ﺭﻭﺩ ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻮﺳﻠﯽ ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﻋﺒﺎﺵ ﮐﺮد ﻣﻮﺳﯽ ﻭ ﺧﻀﺮ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﻭ ﻋﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺸﮑﻼﺕ، ﻧﺒﯽ ﻫﻢ ﺻﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺍﻭﺳﺖ ﻋﮑﺲ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﯿﻤﺒﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺪﺍﺵ آینه‌ی ﺍﻧﺒﯿﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻩ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﺳﻼﻡ، ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﺮﺩ پنجه‌ی ﻣﺸﮑﻞ‌ﮔﺸﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻥ ﯾﮏ ﻧﺦ ﻋﻤﺎﻣۀ ﺳﺮﺵ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻠﻖ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ :: با گریه ایستاد، دوباره نگاش کرد تسبیح را به‌دست گرفت و دعاش کرد معلوم می‌شود که نمک‌گیر زینب است وقتى به‌جاى شیر، نمک را غذاش کرد بین دو سجده بود که فرق سر على مانند ذوالفقار دودم شد... دوتاش کرد اى روزگار! آخر على را زمین زدند باید ازین به بعد جگر را فداش کرد وقت وصال بود، دوباره خضاب کرد وقت خضاب، خون سرش را حناش کرد بین حصیر پاره پدر را حسین بُرد تا اینکه از قضا پسرش بوریاش کرد ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
رها ز درد و غم و رنج بی‌شمار شدم قسم به خالق کعبه که رستگار شدم همین که خون سرم ریخت روی سجّاده برای دیدن زهرا امیدوار شدم همه جوانی من ختم شد به یک مصرع گل خزان‌زده در موسم بهار شدم به روزگار من آن شد در این دو روزه‌ی عمر که تا قیامت، مظلوم روزگار شدم به چاه گفتم: ای چاه! گریه کن بر من که من به کینه‌ی یارانِ خود دچار شدم چه سال‌ها که ز عمرم گذشت بی زهرا خدا گواست که آب از فراق یار شدم به نخل میثم خود ثبت کن بگو «میثم» که من اسیر ستم‌های بی شمار شدم ✍ 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
باید شب قَدرَت مرا آدم بسازد حُر و زهیر و عابس و اَسلم بسازد باید مفاتیح الجنانِ "شیخ عباس" دل را که شد ویرانه دستِ کم بسازد یارب! به من اشکی بده سازنده باشد اشکی بده از بنده‌ات میثم بسازد چشمی بده تا خوب را بشناسم از بد تنها نگاهم را بدوزم سمت گنبد دستی بده دست از تهیدستان بگیرم دستی بده تا راه بر شیطان بگیرم پایی بده جز در ره مولا نکوبم پا جای پایی چون "ابوموسی" نکوبم میلی بده از جام همدردی بنوشم در سیل ماتم نذر هم‌نوعم بکوشم عزمی بده آماده‌ی ایثار باشم وقت ضرورت، راهی پیکار باشم نسلی بده عشق شهادت در دل آن نسلی بده "فهمیده" باشد حاصل آن جانی بده سرشار از نور ولایت لب تر کند مهدی، کنم تقدیم حضرت هرکس به نوعی می‌کند نجوا شبانه من هم بخوانم از شهادت عاشقانه زیباترین نثر مناجاتم جهاد است امروزه وقتی صحبت از "جنگ اراده "ست جزءِ مجاهدهای در راه خدایم سجاده‌ام حکم کفن دارد برایم بر نفْس سرکش راه طغیان را ببندم با معنویت در دو عالم سربلندم بیش از چهل سال گذشته پای کاریم وقتی که خرمشهرها در پیش داریم رمز بقا قطعاً به دست مردم ماست این اولین تحلیل گام دوم ماست ما را سفارش می‌کند آقا به تقوا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا :: درس دبستان امیرالمؤمنین است گوشم به فرمان امیرالمؤمنین است نص اشداءُ علی الکفار یعنی منشور قرآن امیرالمؤمنین است حکم پدر دارد برای خاک یعنی ایران هم ایران امیرالمؤمنین است هرکس به هر جایی رسید از دار دنیا مدیون احسان امیرالمؤمنین است عمری محدث بودن و از غیب گفتن این کار سلمان امیرالمؤمنین است در کعبه مولایم علی آمد به دنیا پس صاحب خانه امیرالمؤمنین است ساعات خوب زندگی ما همیشه در زیر ایوان امیرالمؤمنین است حبل المتینم هست و فردای قیامت دستم به دامان امیرالمؤمنین است با دست او حق سفره‌اش را پهن کرده هر بنده مهمان امیرالمؤمنین است زهرای مرضیه همیشه دوست دارد چشمی که گریان امیرالمؤمنین است :: شخص پیمبر بانی بزم عزایش چشمان زهرا نیز می‌بارد برایش مرغ دلم پر می‌زند بر بام کوفه حلوای ختم مرتضی در کام کوفه می‌ریزد از غم‌های خود در جان دختر وقتی که بابا می‌شود مهمان دختر از غصه دیوارِ دلِ دختر ترک خورد وقتی که بابایش فقط نان و نمک خورد آماده دارد می‌شود بر قتل حیدر قومی که هر شب میوه از باغ فدک خورد سی سال پیش، از پا در آمد مرد خیبر وقتی میان کوچه ناموسش کتک خورد دلواپس فردای بابا اُم کلثوم باید بخواند روضه‌ها را اُم کلثوم از خانه که بابای از گل بهترم رفت گفتم که دیگر سایه‌ی روی سرم رفت دیدم به چشمم گوییا تا مسجد شهر پشت سر بابا دوباره مادرم رفت دیدم از این کوچه شروع کربلا را هجده سر بر روی نیزه، از حرم رفت.. ✍ 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت همه‌ی میکده را دیده‌ی گریان برداشت گریه کردیم و خدا بر سر ما دست کشید باری از شانه‌ی هر عبدِ پریشان برداشت تا که گفتیم ببخشید، دلش زود شکست نام مارا خودش از دفتر خسران برداشت غصه خوردیم ولی غصه و غم‌ها را بُرد گفت: باید که غم از سینه‌ی مهمان برداشت! پارسال آمده بودم که دگر توبه کنم باغ اعمال مرا آتش شیطان برداشت بعد یک عمر به این خانه پناه آوردیم گرد و خاک از تَن ما با لب خندان برداشت کار ما خورد به یک مانع بسیار بزرگ تا که یک مرتبه گفتیم علی جان!برداشت دست در دست یداللهی مولا دادیم پای ما را علی از خار مغیلان برداشت من شبِ قدر فقط کرببلا می‌خواهم باید از کرببلا توشه فراوان برداشت من حسینی شده‌ام چون که خودش خواسته است کام مارا پدر از تربتِ جانان برداشت :: علی امشب به سر سفره‌ی زینب رفت و... طبق معمول عوضِ شیر و نمک، نان برداشت امشب از فاطمه خیلی به عزیزانش گفت... هرچه برداشت قدم، فاطمه‌گویان برداشت آخرین لقمه‌ی نان را به یتیمانش داد کوفه را زمزمه‌ی آهِ یتیمان برداشت امشب ای کوفه! علی پیش شما مهمان است صبح فردا وسط خونِ خودش غلتان است 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
وجودم نخلِ از غم بارور بود تمام حاصلم خونِ جگر بود ز هر شاخه هزاران ميوه دادم همانا پاسخم نيش تبر بود اگر چه شاخه‌هايم را شکستند به هر شاخه هزارانم ثمر بود چه باک از تيغ زهرآلود دشمن علی يک عمر در کام خطر بود به جان فاطمه آنکه مرا کشت نه تيغ ابن ملجم، ميخ در بود هزاران استخوان بودم گلوگير هزاران نيش خارم در بصر بود به هر آهم هزاران زخم فرياد به هر زخمم هزاران نيشتر بود تو اي قاتل! مرا کشتی نگفتی علی يک عمر غمخوار بشر بود زدی شمشير بر فرق امامی که حتی مهربان‌تر از پدر بود به اشک و خونِ دل بنويس "ميثم" علی از فاطمه مظلوم‌تر بود ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
امشب چه سینه‌سوز است، بانگ اذان مولا خیزد صدای تکبیر، از عمق جان مولا از لحظه‌های افطار، در شوق وصل دلدار بر چهره می‌درخشید، اشک روان مولا مولا گشوده آغوش، بهر وصال جانان قاتل به مسجد آید، بَر قَصد جان مولا زهرا کنار محراب، با ذکرِ وا علیّا یا فاطمه‌ست امشب، ورد زبان مولا زخم سرعلی را، دیدند اهل مسجد دردا که نیست پیدا، زخم نهان مولا ای نخل‌ها! بگریید؛ ای چاه‌ها! بنالید دیگر علی ندارید، ای دوستان مولا! حق علی ادا شد، فرق علی دو تا شد سرهایتان سلامت، ای خاندان مولا ای دوستان! بیایید، با من به شهر کوفه تا سر نهیم امشب، بر آستان مولا ریزید ای یتیمان! در سفره‌های خالی خونِ جگر به جایِ، خرما و نان مولا «میثم!» دگر امیدی، در ماندن علی نیست از دست رفته دیگر، تاب و توان مولا ✍ 🔻🔻🔻 @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir تا که گفت علی برا نماز صبح تکبیرش رو نانجیب اومد و با غضب کشید شمشیرش رو مسجد - میگفت نزن / منبر - میگفت نزن زهرا - با حالت / مضطر - میگفت نزن ولی حیدر میگفت بزن که تموم شه دردای من ۲ بزن علی رو راحتش کن / تا که چِشَم بهش نیفته ضرب لگد فاطمه رو کشت / اینو خود مغیره گفته مولا - دیگه راحت میشه از دنیا داره - میره پیش حضرت زهرا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir یتیما با ظرف شیر اومدن و در می کوبن همه مثل بچه های فاطمه دل آشوبن کشته - میشه بی گناه / مسجد - میشه قتلگاه خونه - میشه غرق آه / زهرا - چشمش به راه دیگه میشه شیعه بی پناه روزگارشون میشه سیاه ۲ فرق علی رو بسته بودن / تا که نبینه سر و زینب چجوری توو گودی مقتل / ببینه اون پیکرو زینب اون که - آبو دست دشمنش داده بی سر - پیکرش رو زمین افتاده 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
علیه السلام ماه مبارک رمضان 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir نزدیک افطاره نوکر با خشکی لباش میگه دوست داره نزدیک افطاره رو می کنه سمت حرم هر کی گرفتاره نزدیک افطاره نزدیک افطاره یعنی رسیده وقت گریه واسه شیرخواره نزدیک افطاره روضه می خونم واسه مشکی که شده پاره نزدیک افطاره آه / چه بگم از اون غروب تو آب میخواستی ولی زدن تو رو سنگ و چوپ آه / توو لحظه ی واپسین به عمد جلو چشم تو آبو می ریخت رو زمین (آه / غریب مادر حسین ۳) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir حال منو دیدی با اشک روضه ت زندگیمو رنگ و رو میدی حال منو دیدی بی آبرویی مثل من رو آبرو میدی حال منو دیدی دل باز پرِ درده کی جای من امشب ضریحت رو بغل کرده دل باز پرِ درده کِی میشه باز نوکر به آغوش تو برگرده دل باز پرِ درده آه / دل به تو بستم حسین ای همه داراییِ دل شکستم حسین آه / بی تو می میره دلم خدا می‌دونه چقد پیش تو گیره دلم (آه / غریب مادر حسین ۳) ۲ 🔻🔻🔻 @ghararenokary
بند1⃣ از همون روزی که دنیا اومدم کوله بار سفرم رو دوشمه خبر انا الیه الراجعون تاچشام واشده توی گوشمه برخلاف همه ی مسافرا سفرم نه آب و نه غذا می‌خواد واسه بی‌خطر به مقصد رسیدن ذره‌ای رضایت خدا می‌خواد عمر سفرم کوتاهه به اندازه یک آهه وسیله ی سفر دنیا و مقصد سفر الله چشمت نگیره این دنیا رو بهتره هر کس که اومده یک روز باید بره یاغافر الذنوب یاساتر العیوب بند2⃣ روز محشر که برا حساب کتاب هرکسی وبا امامش میارن وای به حال اوناکه رضایت دل صاحب الزمان وندارن واسمون عادی شده نبودنش نمی گیریم از اماممون خبر نکنه تو جاهلیت بمیرم نکنه بشم یه عاقبت به شر وقتی قسمتم آتیشه گناه باعث و بانیشه نجاتم به این وابسته اس یوسف زهرا راضی شه وقتی توغیبته مهدی فاطمه دنیا برای ماعین جهنمه یاصاحب الزمان الغوث الامان بند3⃣ هرکی از دست خودش خسته شده می خواد از جهنمش رها بشی تنها راه چارش اینه که بره راهی بهشت کربلا بشه از همون روز ازل مرغ دلم توهوای کربلا زده نفس سرمو بالا می‌گیرم و میگم رگ و ریشم مال کربلاس و بس کربلا همه دنیامه اونکه از خدا می‌خوامه سرم لحظه ی جون دادن توی دامن آقامه تنها حسینه که بااین همه گناه توکشتی نجات داده بهم پناه ای شاه کربلا روحی لک الفدا شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ ع تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari ♾♾♾ 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
علیه السلام بند1⃣ الحیدر اکبر مِنْ أَنْ یوصَف یعنی علی ما فوق ادراکه تفسیر اعلا علیون اینه که * ما اهل خاک و حیدر افلاکه کسی ندیده مثل علی سروری کسی ندیده مثل علی دلبری اگه بپرسی از خاک نجف میگه پیدا نمیشه مثل علی گوهری فرمانروا امیر ماسوا نوای بی نوا علی یا مولا اسد الله قبله نما ستون انما ولی دین ما علی یا مولا اسد الله بند2⃣ الحیدر اعلم من العالم یعنی علی دانای بی همتاس فرموده پیغمبر مثال علی میشه تمام سوره ی اِخلاص * دنیا نیومده، مثل علی یلی انگار خدا شده در علی منجلی نص روایت نبی اکرم علی مَعَ الْحق و حقُّ مَعَ الْعلی حق الیقین امام المتقین مراد صادقین * علی یا مولا اسد الله حبل المتین دم روح الامین امیرالمؤمنین علی یا مولا اسد الله بند3⃣ الحیدر اعظم من الاسماء یعنی علی اعلا ترین نامِ تنها خلیفه بعد پیغمبر و اول امام و رکن اسلامه دین خدا فقط با علی کامله نماز بی ولای علی باطله میدونه منکرش اینو که هرکسی بی حب مرتضی بمیره جاهله * نور ازل خداوند غزل امیر لم یزل علی یا مولا اسد الله خیر العمل یل جنگ جمل جلال بی مثل علی یا مولا اسد الله شعر و سبک: 🚩*۱- آ إِنَّ كِتَٰبَ ٱلۡأَبۡرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ وَ مَآ أَدۡرَىٰكَ مَا عِلِّيُّونَ حقا كه اعمال نيكان در عِلّيّين مكتوب است و تو چه مى‌دانى كه عِلّيّين چيست؟ (۱۸ و ۱۹ سوره مطففین) 🚩*۲- قال نبی(ص): ﯾﺎ ﻋَﻠُﯽ! ﻣَﺜَﻠُﮏَ ﻓِﯽ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﮐَﻤﺜﻞ ﺳُﻮﺭﺓ ِﻗُﻞ ﻫُﻮَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺍَﺣَﺪ ﻋﻠﯽ ﺟﺎﻥ ﻣَﺜَﻞِ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺜﻞ ﺳﻮﺭﻩ ﻗﻞ ﻫﻮ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺣﺪ ﺍﺳﺖ ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻻﻧﻮﺍﺭ ﺝ۳۹،ﺹ۲۷۰ ﻭ ﺝ۲۷،ﺹ۹۴ ﺗﺄﻭﯾﻞ ﺍﻵﯾﺎﺕﺝ۲،ﺹ۸۶۰ ﻣﺤﺎﺳﻦﺹ۱۵۳،ﺝ۷۷ ﮐﺸﻒ ﺍﻟﯿﻘﯿﻦﺹ۲۹۷،ﻣﺒﺤﺚ۱۵ ﯾﻨﺎﺑﯿﻊ ﺍﻟﻤﻮﺩﺓﺝ،ﺹ۳۷۶ 🚩*۳- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا پروا کنید و با راستان باشید(۱۱۹ سوره توبه) شیخ صدوق از امیرمؤمنان روایت کرده است: «‌وقتی آیه صادقین نازل شد سلمان از پیامبر(ص) پرسید: آیا صادقین عام است یا خاص؟ پیامبر(ص) پاسخ داد: کسانی که مأمور به همراهی با صادقین شده‌اند، همه مؤمنان هستند؛ ولی صادقون، خاص است و به برادرم علی(ع) و دیگر جانشینان من تا روز قیامت اختصاص دارد!!! بُرَید گوید: از امام باقر(ع) درباره قول خداوند که می‌فرماید: «‌اتَّقُوا اللَهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ‌» پرسیدم؟! حضرت فرمودند: مقصود ماییم کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۲۰۸ 🚩*۴- مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة!!! هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلى مرده است. مناقب ابن شهرآشوب، ج۱، ص۲۴۶(شیعه) مسند احمد بن حنبل، ۱۴۲۱ق، ج۲۸، ص۸۸(سنی) ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari ♾♾♾♾ 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🔻ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 🔹در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 🔸آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 🔹هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: ▪️کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 🔸حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 🔹اما از سویی دیگر سحرگاه در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به اشعث گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 🔻اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 🔺امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 🔹 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در خوارج) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 🔸بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 🔹مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔸مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند... 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary