روزها تا شب به رنج و
گریه از شب تا سحر
می کنم آباد با اشکم
زمین رنج را ...
⚘️مجید حمزه ای⚘️
@gharareshaerane
من بیمایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
تو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری
که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم
خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم
که تو هرگز گل من باشی و من خار تو باشم
مردمان عاشق گفتار من ای قبله خوبان
چون نباشند که من عاشق دیدار تو باشم
من چه شایسته آنم که تو را خوانم و دانم
مگرم هم تو ببخشی که سزاوار تو باشم
نه در این عالم دنیا که در آن عالم عُقبی
همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم
خاک بادا تن سعدی اگرش تو نپسندی
که نشاید که تو فخر من و من عار تو باشم
⚘️ سعدی ⚘️
@gharareshaerane
حال من بعد از تو مثل دانش آموزیست که
خسته از تکلیف شب خوابیده روی دفترش
⚘️ علی صفری ⚘️
@gharareshaerane
من از اشکی که می ریزد زچشم یار می ترسم
ازآن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم فرزند
من ازگرداندن یوسف سر بازار می ترسم
همه گویند این جمعه بیا ، امّا درنگی کن
ازاین که باز عاشورا شود تکرارمی ترسم
تمام عمر، خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این منصب کند انکار می ترسم
شنیدم روز و شب ازدیده ات خون جگر ریزد
من از بیماریِ آن دیدۀ خونبار می ترسم
به وقت ترس و تنهایی تو هستی تکیه گاه من
مرا تنها میان قبرخود نگذار می ترسم
دلت بشکسته از من لکن ای دلدار رحمی کن
من از نفرین و از عاق پدر بسیار می ترسم
هزاران بار رفتم از درت شرمنده برگشتم
ز هجرانت نترسیدم ولی این بار می ترسم
دمی وصلم، دمی فصلم، دمی قبضم، دمی بسطم
من از بیچارگیّ آخر این کارمی ترسم
جهان را قطرۀ اشک غریبی می کند ویران
من ازاشکی که می ریزد زچشم یار می ترسم
⚘️ مهدی بقایی ⚘️
@gharareshaerane
Alireza Ghorbani - Bi Gonah (320).mp3
9.68M
🎵 علیرضا قربانی 🎵
تو خندهی دوری در یاد
تو قاصدکی دور از باد
من زخمی قبل از مردن
من ساکت قبل از فریاد
داد از دل من داد ای داد …
عکسی که پر از رویا بود
در خاطره ای تار افتاد
عکسی که در آن خندیدم
از سینه ی دیوار افتاد
داد از دل من داد ای داد …
آمده ام تو به داد دلم برسی
تو سکوت مرا بشنو
که صدای غمم نرسد به کسی
آمده ام تو به داد دلم برسی
چو پرندهی زخمی بیپر و بال رها شده از قفسی
باید که شبی برسی به قرارم
ایمان منی به خدا نسپارم
میترسم از اینکه زمان نگذارد
چون دسته گلی برسی به مزارم
باید که شبی برسی به قرارم
ایمان منی به خدا نسپارم
میترسم از اینکه زمان نگذارد
چون دسته گلی برسی به مزارم
آمده ام تو به داد دلم برسی
تو سکوت مرا بشنو
که صدای غمم نرسد به کسی
آمده ام تو به داد دلم برسی
چو پرندهی زخمی بیپر و بال رها شده از قفسی
⚘️ حسین غیاثی ⚘️
@gharareshaerane
هنوز هم که هنوز است عاشق ماهم
ولی بدون تو مهتاب را نمی خواهم
برای آمدنت گرچه راه کوتاه است
هنوز هم که هنوز است چشم در راهم
سلام، روز قشنگی ست، "دوستت دارم"
چقدر عاشق این جمله های کوتاهم
هوای بودن یک عمر با تو را دارم
منی که دلخوش دیدارهای گهگاهم
برای گفتن یک حرف عاشقانه فقط
اسیر سخت ترین زخم های جانکاهم
⚘️ مرتضی کردی ⚘️
@gharareshaerane
ما را چو روزگار فراموش کرده ای
جانا شکایت از تو کنم یا ز روزگار ؟
⚘️ عمعق بخارایی ⚘️
@gharareshaerane
زندگی چای دم به دم تلخ است
می شود خنده های قندان بود
می شود زیر بار سختی ها
قالی سر به دار کاشان شد
باید اما، کمی به خود آمد
باید اما دوباره، انسان شد ...
⚘️ طه محتشم ⚘️
@gharareshaerane
در این دریا، چه می جویند ماهیهای سرگردان
مرا آزاد میخواهی؟ به تنگ خویش برگردان
مرا از خود رها کردی و بال پر زدن دادی
اگر این است آزادی مرا بی بال و پر گردان
دعای زنده ماندن چیست وقتی عشق با ما نیست؟
خداوندا دعای دوستان را بی اثر گردان
من از دنیا به جادوی تو دل خوش کرده ام ای عشق
طلسمی را که بر من بسته بودی، بسته تر گردان
به جای اینکه هیزم بر اجاقی تازه بگذاری
همین خاکستر افسرده را زیر و زبر گردان
من از سرمایه عالم همین یک "قلب" را دارم
اگر چیزی دگر مانده است، آن را هم هدر گردان
⚘️ فاضل نظری ⚘️
@gharareshaerane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا تو ای شکسته دل خدا خدا نمی کنی؟
خدای چاره ساز را چرا صدا نمی کنی؟
به هر لب دعای تو فرشته بوسه می زند
برای درد بی امان چرا دعا نمی کنی؟
به قطره قطره اشک تو خدا نظاره می کند
به وقت گریه ها چرا خدا خدا نمی کنی؟
سحر ز باغ ناله ها گل مراد می دمد
به نیمه شب چرا لبی به ناله وا نمی کنی؟
دل تو مانده در قفس جدا ز آشیان خود
پرنده ی اسیر را چرا رها نمی کنی؟
⚘️ مهدی سهیلی⚘️
@gharareshaerane
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
☘ آخرین ساعات ماه شعبان
با مناجات شعبانیه
الهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِي
وَ عَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَـلِي ...
فَاقْـبَلْ عُذْرِي...
يَا أَكْـرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ الْمُسِيئُونَ؛
سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم
گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم
بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
⚘️ سعدی ⚘️
@gharareshaerane
به داد من برس ای عشق، بیش از این مَپَسند
که زندگانی من صرفِ خورد و خواب شود
⚘️ صائب تبریزی ⚘️
@gharareshaerane