#لباس_روحانیت #بررسی_فقهی #اندیشه_های_نو
🔺آسیب های اجتماعی لباس روحانیت/انعکاس ضعفها و پلشتیها
🔺بیش از 50% دلزدگی مردم از روحانیت به خاطر این لباس است!
🔸لباس خاص، آن هم تا این اندازه خاص، باعث بیشتر دیده شدن میشود. باعث میشود که شخص تحت نظر باشد و رصد شود و رفتارهای کوچکش انعکاس کلانی داشته باشد. لباس روحانیت از آن جهت که تقریباً هیچ شباهتی به لباس قوم ندارد، مانند گرامافونی میماند که صداها را انعکاس میدهد. اگر صدای خوش باشد، آن را بیشتر انعکاس میدهد و اگر بد و نتراشیده باشد، همان را منعکس میکند. کافی است تصور کنید که در ذهنیت عموم مردم، این لباس، لباس دین است؛ یعنی مردم انتظار دارند از صاحبش، رفتار پیامبرگونه ببینند؛ در حالی که حوزه ما این لباس را به طلبهای میدهد که 4-6 سال در حوزه باشد. طلبهای که از همین خانوادههای معمولی وارد حوزه شده است، مانند انبیا، طینت خالصی ندارد و خوب و بد در وجودش حیّ و حاضر است. مانند آنها تحت تربیت مستقیم خدای متعال نبوده است؛ حتی زیر نظر یک استاد خودساخته هم رشد نکرده است.
🔸بسیاری از طلبهها از نظر سطح علمی در درجهای نیستند که بتوان آنها را دینشناس و فقیه خطاب کرد. با این اوضاع به طلبهای که ادبیات عرب خوانده و قدری هم منطق و احکام شرعی و مقداری هم عقاید خوانده، لباسی را میپوشانیم که به اذعان خود ما لباس دین است.
🔸به طور طبیعی این طلبه نمیتواند از عهده این بار سنگین برآید و خطاهایش در این پوشش بسیار بزرگتر از اندازه واقعی آن دیده میشود؛ مثلاً اگر او طبق عادت خانوادگی یا منطقهای خوشرو نباشد و اخمو باشد، در این لباس بسیار زننده دیده میشود و دینگریزی ایجاد میکند. یا خدای نکرده اگر زنباره باشد، انعکاسش بسیار وحشتناک خواهد بود. یا اگر به مسائل عرفی اعتنا نکند، چه در پوشش، چه در پیرایش و چه در تکیه کلامها و آداب و رسوم زندگی، هر کدام در حکم خطایی بسیار بزرگ، تأثیرات منفی زیادی بر مخاطبان خواهد داشت.
🔸 همه ما نیز خودمان گرفتار چنین خطاهایی بودهایم و انعکاس بدش را دیده و اخبار زیادی در این باره شنیده یا از آشنایان دیدهایم. اگر بخواهیم تجربه خودمان، چه از خودمان و چه از دیگران معیار قضاوت قرار بدهیم، چند درصد از کسانی که لباس روحانیت دارند، رفتارشان اسوه و الگو است و چند درصد مشکل دارند؟!
🔸شاید تعجب کنید؛ ولی شخصاً به این باور رسیدهام که دست کم پنجاه درصد بدبینیهای مردم، مربوط به لباس است! این لباس، انتظارات را بالا میبرد و از سوی دیگر انعکاس رفتارها را صد چندان میکند. از سوی دیگر؛ اغلب عزیزانی که این لباس را میپوشند، رفتارشان نماد دین نیست و کثیر الخطا هستند. در نتیجه هم به سبب افزایش انتظار و هم به علت انعکاس چندین برابری این رفتارها، مردم دلزدهتر میشوند. تصور کنید یک قاضی که یا به جهت علم ناقص یا هوای نفس، درست قضاوت نمیکند، اگر این آدم با لباس دین باشد تا چه اندازه دینگریزی درست میکند و اگر با لباس دین نباشد چقدر؟
🔸وقتی مدیر ناشایستی، لباس دین به تن دارد، تمام رفتارهای بدش به نام دین نوشته میشود و به سببِ لباس شاخص روحانیت، ضعفهای او به اضعاف مضاعف ضرب میشود و دلزدگی و دینگریزی را رقم میزند. شاید بزرگترین لطف برخیها به دینداری مردم همین باشد که تصمیم بگیرند، لباس دین را از تن بکنند.
🔸امروز در حکومت اسلامی ضعفها و نارساییها، گاه خیانتها و یا حرفهای زننده و سبک با نمادهای دین ارائه میشوند. تصور کنید رئیس جمهوری را ببینید که یک آخوند است و رفتارهایش با نماد دین به مخاطب ارائه میشود. رفتارهای سبک، حرفها و تحلیلهای کمارزش و خلف وعدهها و همه چیز او به نام دین ارائه میشود. حالا تصور کنید چه سطحی از دینگریزی و وهن به دین را موجب میشود.
📚«بررسی فقهی- اجتماعی لباس دین» به قلم استاد محمد تقی اکبرنژاد
🔹چاپ و انتشار کتاب در آینده ای نزدیک...
🆔 @feghahat
#لباس_روحانیت #بررسی_فقهی #اندیشه_های_نو
🔷بهترین لباس، لباس اهل زمانه است.
🔷 با وجود گسترش سرزمین های تحت خلافت و تشکیل شهرهای بزرگ و تأسیس سازمان ها و نهادهای اداری، اما بازهم اهل بیت با تمایز در لباس مخالفت کرده و بهترین لباس را لباس زمانه معرفی می نمودند.
▪️ممکن است گفته شود، پیامبر اسلام از آنجا که در آغاز رسالت قرار داشت به لباس متفاوت نیاز نبود و فضا هم علمی نبود و یا جامعه عربی آنقدر غیر متمدن و کوچک بود که به تمایز نیاز نداشت و یا شاید تمایز در آن جامعه ابتدایی، آثار منفی داشت و اگر او در یک جامعه متمدن شکل یافته، رسالت خود را شروع میکرد، به تمایز نیاز بود.
▪️این در حالی است که اهل بیت (ع) تا آخرین امام از این سیره تخلف نکردند و با اینکه به مرور زمان، سرزمینهای تحت خلافت توسعه یافت و پهناورترین حکومت عصر خودش را رقم زد و فضای جامعه بهویژه از زمان امام باقر (ع) تا امام رضا (ع) به سمت علمی شدن پیش رفت، شهرهای بزرگ شکل گرفت، طبقات اجتماعی به وجود آمد و سازمانها و نهادها شکل گرفتند و اغلب خود را با نوع لباسی که میپوشیدند از سایرین جدا میکردند؛ مثلاً لشکریان، وزرا و خلفا و دیوانسالاران همگی لباسهای خاص خود را داشتند.
▪️ در این شرایط که میطلبید حضرات اهل بیت(ع) لباس متمایزی بپوشند، نهتنها ایشان لباس متمایزی را ابداع نکردند؛ بلکه با اصرار عجیبی با لباس عمومی جامعه همراهی کردند.
▪️گفتگوهای امام صادق (ع) با عباد بصری و برخی دیگر نشان میدهد که امام، اصل عدم تمایز در لباس را اصل مهمی میداند که حتی میتواند مانع از عمل به برخی از احکام اولیه هم شود؛ برای مثال میتوان به این روایت استناد کرد:
«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیى الْخَزَّازِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: حَضَرْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ قَالَ لَهُ رَجُلٌ أَصْلَحَكَ اللَّهُ ذَكَرْتَ أَنَ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع) كَانَ یلْبَسُ الْخَشِنَ یلْبَسُ الْقَمِیصَ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ وَ نَرَى عَلَیكَ اللِّبَاسَ الْجَدِیدَ فَقَالَ لَهُ إِنَّ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع)كَانَ یلْبَسُ ذَلِكَ فِی زَمَانٍ لَا ینْكَرُ عَلَیهِ وَ لَوْ لَبِسَ مِثْلَ ذَلِكَ الْیوْمَ شُهِرَ بِهِ فَخَیرُ لِبَاسِ كُلِّ زَمَانٍ لِبَاسُ أَهْلِهِ غَیرَ أَنَّ قَائِمَنَا أَهْلَ الْبَیتِ(ع) إِذَا قَامَ لَبِسَ ثِیابَ عَلِی(ع) وَ سَارَ بِسِیرَةِ عَلِی(ع).»
▪️این تعبیر «فَخَیرُ لِبَاسِ كُلِّ زَمَانٍ لِبَاسُ أَهْلِهِ» تعبیر طابق النعل بالنعل «اصل عدم تغایر» است. نباید از لباس زمانه، تخلف کرد. البته به شرطی که حداقل ویژگیهای لباس تقوا را داشته باشد و امام، این را مفروض گرفته است؛ ولی بعد از آن، اصل بر همراهی است.
▪️فقره آخر نیز نشان میدهد که در صورت بسط ید، امام دوست دارد لباس زاهدانه بپوشد؛ اما چون بسط ید ندارد و جامعه نمیپذیرد، متناسب با زمانه خود لباس میپوشد و اصل عدم تمایز را حاکم بر حکم اولیه لباس خشن و زاهدانه میداند و بر آن مقدم میدارد. او تصریح میکند که لباس امام علی (ع)و سیره ایشان درست است و قائم ما که بسط ید خواهد داشت، همانطور عمل خواهد کرد؛ اما من میان دو چیز ماندهام که یکی را باید بر دیگری ترجیح بدهم. از یکسو سیره حضرت امیر(ع) در لباس که وظیفه اولیه من ایجاب میکند، طبق آن عمل کنم. از سوی دیگر اصل عدم تمایز است که ایجاب میکند مطابق فرهنگ زمانه لباس بپوشم تا به چشم نیایم و دیده نشوم. من در این میان، دومی را مهمتر میدانم و اصل عدم تمایز را مقدم میشمارم و برخلاف میل باطنی، سیره حضرت امیر(ع) را معطل میگذارم!
▪️بیان امام صادق(ع) را باید دهها بار با تأمل از نظر گذراند. این بیان چیزی نیست که بتوان بهراحتی از کنارش گذشت. امام اصل عدم تمایز را به اندازهای مهم میداند که آن را بر سیره حضرت امیر(ع) ترجیح میدهد. این امر برای اهل فن، از صد حدیث، رساتر است.
▪️در روایت دیگری میخوانیم که امام برای جمع میان فضیلت لباس خشن و زاهدانه و اصل عدم تمایز، دو نوع لباس میپوشد. لباسی که به پوست ایشان چسبیده و خشن است و لباسی که از رو پوشیده و دیده میشود و موافق طبع جامعه است.
📚«بررسی فقهی- اجتماعی لباس دین» به قلم استاد محمد تقی اکبرنژاد
🔹چاپ و انتشار کتاب در آینده ای نزدیک...
🆔 @feghahat
#لباس_روحانیت #بررسی_فقهی #اندیشه_های_نو
🔺آسیب های اجتماعی لباس روحانیت
🔺آخوندهای سلبریتی
🔹یکی از پدیدههای نوظهور و در حال توسعه، آخوند سلبریتی است که لزوماً به معنای منفی نیست؛ بلکه آخوندی است که در عرصهای به یک شخصیت، تبدیل شده است و بیشتر دیده میشود. در زمان حاضر، افراد زیادی اینطورند. برخی با آوازخوانی یا حضور در ورزشگاه یا عکس گرفتن در کنار بازیگران یا حضور تبلیغی کنار دریا و حتی برخی با عروسکگردانی معروف شدند.
🔹اکنون در مقام داوری درباره تک تک این کارها نیستم؛ ولی اجمالاً برای بنده محرز است که خیلی از این اقدامات، نه از سر نامجویی یا هوسبازی، بلکه از سر ذوق و هنر شخصی یا اعتقاد به اینکه با این روش بهتر میشود مردم این روزگار را جذب دین کرد یا با این باور است که مثلاً بازیگران و زنهای بدحجاب هم خدا دارند، پس باید آخوند هم داشته باشند! یا با این اعتقاد است که آخوند باید در کنار مردم باشد؛ حتی اگر در ورزشگاه باشد یا لب دریا و امثال اینها که البته برخی درست و برخی هم محل تأمل است. در هر حال این داستان شروع شده است و از این پس شاهد گسترش آن هم خواهیم بود.
🔹در یک بررسی، چیزی که بنده فهمیدم و با شما در میان میگذارم، آن است که دلیل بد دیده شدن خیلی از این حرکات، نفس عمل نیست؛ بلکه نوع پوشش آخوندی ماست. این لباس در ذهنیت و جامعه ما، لباس رسول الله و لباس دین و لباس مقدسین است. این لباس، لباس منبر و مسجد است. اساساً خیلی با پوشش عمومی فاصله دارد. اگر خود پیغمبر هم امروز با این لباس لب دریا برود، ناهنجار دیده میشود. دهها طلبه در ورزشگاه شرکت میکنند و از نزدیک بازیها را تماشا میکنند؛ اما کسی حساسیت نشان نمیدهد، رسانهای نمیشوند و کسی هم بد و بیراه نمیگوید، با اینکه آنها با همین پیراهن یقه شیخی در آنجا شرکت کردهاند و ریش بلندی هم دارند و کسانی که اطراف آنها در ورزشگاه نشستهاند، متوجه طلبه بودن آنها هستند. چیزی که مسأله را زننده میکند، نوع پوشش است. این لباس برای این کارها نیست.
🔹وقتی نشان میدهد که دو تا طلبه با کلی ریش و عمامه و عبا و قبا، صدای عروسک در میآورند و عروسک میچرخانند، حال آدم به هم میخورد؛ نه از اینکه چرا یک طلبه، با یک هویت خاص، یا در مقامِ انسانی که درس دین را خوانده با انگیزههای پاک عروسکگردانی میکند؛ بلکه از این باب که «برادر من، کار با عروسک، لباس به این سنگینی نمیخواهد. کسی که صدای عروسک در میآورد و لب و لوچهاش را کج و راست میکند که لازم نیست لباسی تا این اندازه متشخص به تن کند.» یا بزرگواری که خدا او را از نعمت صدای خوش بهرهمند ساخته، احساس میکند میتواند از این صدا در تبلیغ دین بهره بگیرد، بسم الله! اما نه با این لباس؛ بلکه آوازخوانی با این لباس، زننده است؛ یعنی درست که نگاه میکنیم، مبلغ بودن مشکلساز نشده است، مشکل، نوع پوشش است.
🔹 خود این نشان میدهد که لباس، لباس زمانه نیست و مانع از تحرک و ابتکار عمل میشود؛ مثل طلبهای که قدرت بازیگری دارد و میتواند با تئاتر و امثال آن کارش را پیش ببرد. خیلی هم خوب است؛ اما نه با این لباس. نمیدانم چطور شده است که لباس به طور نچسبی به همه کارهای ما سنجاق شده است!
📚«بررسی فقهی- اجتماعی لباس دین» به قلم استاد محمد تقی اکبرنژاد
🔹چاپ و انتشار کتاب در آینده ای نزدیک...
🆔 @feghahat
#لباس_روحانیت #بررسی_فقهی #اندیشه_های_نو
🔺آسیب های فردی لباس روحانیت
🔺"رانت منزلت و خودبزرگبینی پنهان"
🔹تصور کنید وقتی آدمی میخواهد وارد حوزه شود، احساس میکند وارد مسیری شده که مسیر بهترینهای خداست. شیطان در پوستش میدود و او را خیالاتی میکند که تو امتداد خط نبوت و خط علمای بزرگ هستی. همین احساس وقتی در جان طلبه بنشیند و حتی مقداری از آن در وجودش رخنه نماید، برای آسیبپذیر کردنش کفایت میکند.
🔹یادم نمیرود روزی یکی از اساتید مشهور قم، در حوزهای که بنده مسئولیت داشتم، دعوت شد تا برای طلبهها درس اخلاق بگوید. من دیر رسیدم؛ ولی لحظهای که رسیدم این جمله را شنیدم:«یک طلبه به تنهایی به کل من فی الارض جمیعاً میارزد. یک طلبه از تمام انسانهای روی زمین ارجح است!» بیاختیار حالم دگرگون و آن بزرگوار از چشمم ساقط شد؛ یعنی فرهنگی در حوزه است که القاء میکند فرد حوزوی، برتر از بقیه است.
🔹این طلبه در این فضا رشد میکند و بعد از چند سال معدود، به پوشیدن لباس دین مفتخر میشود. وقتی لباس دین را میپوشد، یا از همان اول توهم میزند و خیال میکند اشرف مخلوقات شده و یا حواسش است؛ اما به سببِ لباس دین هم که شده، انتظار دارد کوچک و بزرگ، زن و مرد، خواهر و برادر، پدر و مادر و همه عالم و آدم او را تکریم کنند.
🔹 اگر بزرگتری زودتر از من از دری وارد یا خارج شود، هر چقدر هم که به خودم نگیرم، از اینکه احساس میکنم به شأن لباس توهین شد، دلخور میشوم. در یک جلسه هر چند افراد بسیار باتقواتر از من باشند، من باید پیشنماز بشوم و اگر غیر از این اتفاق بیفتد توهین به تمام مقدسات عالم تلقی میشود.
🔹 اگر کسی در آن جلسه، عهدهدار سخن گفتن باشد، حتی اگر لعل و درّ از دهانش بریزد، چون در حضور من سخن گفته، به دین خدا بیادبی کرده است.
🔹یادم است روزی خانواده یکی از طلبههایی که تازه معمم شده بود، مرا به منزلشان دعوت کرد. طلبه هنوز 20 سالش تمام نشده بود و برادر بزرگترش 40 سال داشت. برادرش در حضور خود طلبه گلایه میکرد. همان روزی که این آقا معمم شد و به خانه آمد، من طبق رسم همیشگی جلوتر از او از در وارد شدم. به خیالم او هر که باشد، برادر کوچکتر من است. وقتی از در گذشتم، این آقا دستش را بلند کرد و محکم به بیخ گوش من کوبید! دنیا دور سرم چرخید. برادر 20 ساله و سیلی زدن به گوش برادر 40 ساله! صدایش را بلند کرد و در حالی که سرم داد میزد گفت:«تو احترام لباس دین را حفظ نمیکنی! تو حق نداری جلوتر از من وارد یا خارج شوی!» از شرمندگی نمیدانستم چه بگویم.
🔹 البته تصریح و تأکید میکنم اینها نمونههای نادرند و قابلیت تعمیم ندارند؛ ولی بیانگر یک بیماری و رویه غلط تربیتی هستند که گاه پنهان و گاه آشکار میشود و به اشکال ضعیف و قوی خود را نشان میدهد.
🔹این را مقایسه کنید با کلام رسول خدا(ص) که فرمود: اگر کسی دوست داشته باشد که وقتی وارد مجلسی میشود، مردم به پایش بلند شوند، جایگاهش آتش است.
«وَ رُوِی أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: مَنْ أَحَبَّ أَنْ یمْثُلَ لَهُ الرِّجَالُ فَلْیتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ.»
🔹بله ناخواسته این تصور در طلبه ایجاد میشود که از حیث منزلت و جایگاه در رتبه برتری قرار دارد؛ حتی اگر خودش هم شایسته نباشد، بالاخره این لباس اقتضا میکند که چنین منزلتی برایش قائل شوند. تصور میکنید شیطان بیکار مینشیند؟
🔹به مرور زمان، نفس من از این همه احترام و جایگاه مفت و مجانی خوشش میآید. من از رانت منزلت استفاده کردهام. من سربازی بودم که یک شبه درجه سرلشکری به دوش من زده شده است و همه باید حرمت این درجه را نگه دارند. این است که به ظواهر بیشتر میپردازم. به تمشیت ریش و عمامه میپردازم. اصطلاحات سنگین و رنگین را از بر میکنم. اینها را با روایاتی از این قبیل مقایسه کنید:
«وَ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْأَتْقِیاءَ الْأَبْرِیاءَ الْأَخْفِیاءَ الَّذِینَ إِذَا حَضَرُوا لَمْ یعْرَفُوا، وَ إِذَا غَابُوا لَمْ یفْتَقَدُوا، قُلُوبُهُمْ مَصَابِیحُ الْهُدَى، ینْجَوْنَ مِنْ كُلِ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ.»
🔹مگر میان علمای اخلاق معروف نیست که اگر انسان پیش از اینکه خود را ساخته باشد، معروف شود و منزلت یابد، تربیت نفس محال است.
«قَالَ:لا یزالُ العَبدُ بخَیرٍ، ما لَم یُعْرَفْ مَكانُهُ؛ فإذا عُرِفُ مَكانُهُ، لَبِسَتْهُ فِتْنَةٌ لا یثْبُتُ لَها، إلاّ مَن ثَبَّتهُ اللّهُ.»
🔹طلبهای که تا دیروز یکی از مردم بود، وقتی یکشبه لباس روحانیت را که لباس مراجع و علمای بزرگ است، میپوشد، در منطقه خود، شناخته و مصداق «یشار الیه بالبنان» میشود. حس عصمت و علو مرتبت نسبت به دیگران پیدا میکند و بالمآل گوشهایش از شنیدن انتقاد و اشتباه کر میشود و این یعنی شروع سقوط از بهشت انسانیت به دوزخ تکبر و خودشیفتگی.
📚کتاب لباس دین/استاداکبرنژاد
🆔 @feghahat