از کودکی دیوانه بودم، مادرم می گفت:
از شانه ام هر روز می چیده ست شب بویی
نام تو را می کَند روی میزها هر وقت
در دست آن دیوانه می افتاد چاقویی
بیچاره آهویی که صید پنجه ی شیری است
بیچاره تر شیری که صید چشم آهویی
اکنون ز تو با نا امیدی چشم می پوشم
اکنون ز من با بی وفایی دست می شویی
آیینه خیلی هم نباید راست گو باشد
من مایه رنج تو هستم، راست می گویی
#فاضل_نظری
@harfedeletanhaee
https://eitaa.com/fazelenazari
دوست دارد یا نمیخواهد مرا معلوم نیست
عشق، بازی میکند با من چرا! معلوم نیست
میکشم سر، هرچه میریزد به جامم دستِ دوست
کِی در این میخانه میافتم ز پا معلوم نیست
برگ، دستِ شاخه را وقتی رها میکرد گفت:
باد با خود میبرد ما را، کجا؟ معلوم نیست
یا نمیآید به چشمِ باغبان، پاییزِ ما
یا زمستان و بهارِ کاجها معلوم نیست
با طبیبان، رنجِ ما را بازگو کردن خطاست
جای زخمِ عشق بر دلهای ما معلوم نیست..
#فاضل_نظری
🌹 قرارگاه شهدای مدافع حرم 🌹
https://eitaa.com/joinchat/2839674880C36ec351e59
https://eitaa.com/fazelenazari
نه دلآزرده، نه دلتنگ، نه دلسوختهام
یعنی از عمر گران هیچ نیندوختهام!
پاسخ سادۀ من سختتر از پرسش توست
عشق درسیست که من نیز نیاموختهام!
روسیاهِ محکِ عشق شدن نزدیک است
سکۀ «قلب» زیانیست که نفروختهام
برکهای گفت به خود: «ماه به من خیره شدهست»
ماه خندید که من چشم به «خود» دوختهام!
شدهام ابر که با گریه فروبنشانم
آتش صاعقهای را که خود افروختهام
#فاضل_نظری
🌹 قرارگاه شهدای مدافع حرم 🌹
https://eitaa.com/joinchat/2839674880C36ec351e59