مجموعه #من_اهل_بیت_را_دوست_دارم اثری چهارده جلدی است که به شکلی کوتاه، #کودکان و #نوجوانان را با تاریخ و سیره و سخن ۱۴ معصوم آشنا می‌سازد. ☘️ این مجموعه بر اساس یکی از بهترین روش‌ها برای معرفی شخصیت‌های #مذهبی نوشته شده است که در این روش، تنها به جنبه های تاریخی زندگی آن‌ها بسنده نمی شود؛ بلکه در کنار توجه به جنبه های #تاریخی، مقام #معنوی، #سبک_زندگی، افکار و اندیشه‌ها و سخنان آنان نیز متناسب با مخاطب #کودک_و_نوجوان مورد توجه قرار می‌گیرد. 🌸 الگوی این روش، #قرآن_کریم است که به همین صورت انبیا و اولیای الهی را معرفی فرموده است. کتاب‌های «من اهل بیت را دوست دارم» نوشته حجت الاسلام #غلامرضا_حیدری_ابهری بوده و حاصل مطالعات قرآنی نویسنده و گشت و گذار او در آثار مذهبی دیگر ادیان است. 🌷 هر جلد از مجموعه حاضر که به زبان #آلمانی هم ترجمه شده، دربردارنده نکاتی از زندگی یک #معصوم است که با تصویرگری بسیار زیبا و جذاب و قلم #روان برای کودکان #دبستانی بسیار مناسب است. #والدین می‌توانند این کتاب را برای کودکان بالای ۵ سال خود نیز مطالعه کنند #اهل_بیت #کودکان #داستان ❇️قیمت :280000 ت با تخفیف 260000 ت تصاویر کتاب: https://eitaa.com/m_salem/721 لینک خرید http://farsakala.ir ⭐️ لینک خرید باسلام https://basalam.com/farsakala-99 ای دی خرید @modir_farsakala 👇👇👇👇👇👇👇 🌼کالای فرهنگی سالم🌼 ╭━═━⊰💖🌼💖⊱━═━╮ @farsakala ╰━═━⊰💖🌼💖⊱━═━╯

﷽ #داستان ✸توطئه شوم✸ آن ﺷﺐ ﻏﻤﺒﺎر ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎن رﺳـﯿﺪ و ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻣﺪاد از اﻓﻖ ﭘﺪﯾﺪار ﺷﺪ ﻣﺮدم ﺑﺮای ﺷﺮﮐﺖ در ﺗﺸﯿﯿﻊ ﭘﯿﮑﺮ ﭘﺎك ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﯿﻬﺎاﻟﺴﻼم رو ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ اﻣﯿﺮﻣﻮﻣﻨﺎن آوردﻧﺪ، اﻣﺎ با اﯾﻦ ﺧﺒﺮ روﺑﺮو ﺷﺪﻧﺪ ﮐﻪ دﺧﺖ ﻣﺤﺒﻮب ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ صلی الله علیه وآله ﺷـﺒﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎك ﺳﭙﺮده ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻣﯿﺮﻣﻮﻣﻨـﺎن در ﺑﻘﯿﻊ ﺗﺮﺳـﯿﻤﯽ از ﻫﻔﺖ ﻗﺒﺮ یا ﺑﯿﺸﺘﺮ از آﻧﻬﺎ را ﭘﺪﯾـﺪ آورد تا ﺗﺮﺑﺖ ﭘﺎك او ﻧﺎﺷـﻨﺎﺧﺘﻪ ﺑﻤﺎﻧـﺪ. ﻣﺮدم با درﯾﺎﻓﺖ اﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺑﺴﻮی ﺑﻘﯿﻊ ﮐﻪ از ﻫﻤﺎن روز ﺗﺎﮐﻨﻮن ﻗﺒﺮﺳـﺘﺎن ﻣﺮدم ﻣـﺪﯾﻨﻪ ﺑﻮد روی آوردﻧﺪ و با ﺣﻀﻮر در آﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺟﺴـﺘﺠﻮی آراﻣﮕﺎه دﺧﺖ ﻓﺮزاﻧﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭘﺮداﺧﺘﻨﺪ، اﻣﺎ ﮐﺎر ﺑﺮ آﻧﺎن ﻣﺸﮑﻞ ﺷﺪ و ﺗﺮﺑﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﯿﻬﺎاﻟﺴﻼم را از ﻗﺒﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﺷﺪه ﺑﻮد ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻨﺪ. از اﯾﻦ رو ﺻﺪای ﺿﺠﻪ و ﻧـﺎﻟﻪ ﻣﺮدم ﺑﻪ آﺳـﻤﺎن ﺑﺮﺧـﺎﺳﺖ. ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻧﮑﻮﻫﺶ ﯾﮑـﺪﯾﮕﺮ ﭘﺮداﺧﺘﻨـﺪ ﮐﻪ: «ﭘﯿـﺎﻣﺒﺮ ﮔﺮاﻣﯽ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم رﺣﻠﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ دﺧﺘﺮ ﮐﻪ‌ ﯾﺎدﮔﺎر و اﻣﺎﻧﺖ ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎی او ﺑﻮد، در ﻣﯿﺎن ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻬﺎد، آﻧﮕﺎه ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ او ﻣﺮگ ﺧﻮﯾﺶ را از ﺧﺪا ﻣﯽﺧﻮاﻫﺪ و ﺟﻬﺎن را ﺑـﺪرود ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ و ﺑﻪ ﺧﺎك ﺳﭙﺮده ﻣﯽﺷﻮد و ﺷـﻤﺎﯾﺎن ﻧﻪ در ﻣﺮاﺳﻢ ﻧﻤﺎز و ﺑﻪ ﺧﺎكﺳـﭙﺎرﯾﺶ ﺣﺎﺿـﺮ ﻣﯽﮔﺮدﯾﺪ و ﻧﻪ ﺗﺮﺑﺖ ﭘـﺎك او را ﻣﯽﺷﻨﺎﺳـﯿﺪ و ﻣﯽداﻧﯿـﺪ ﮐﺠـﺎﺳﺖ؟!!» در آﻧﺠـﺎ ﻣﻘـﺪاد ﺑﻪ اﺑﻮﺑﮑﺮ ﺑﺮﺧﻮرد و ﺿـﻤﻦ ﮔﻔﺘﮕﻮ در اﯾﻦ ﻣﻮرد ﺑﻪ او ﮔﻔﺖ: «ما ﺷـﺐ ﮔﺬﺷـﺘﻪ ﭘﯿﮑﺮ ﭘﺎك دﺧﺖ ﯾﮕﺎﻧﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ را ﺑﻪ ﺧﺎك ﺳﭙﺮدﯾﻢ.» ﻋﻤﺮ با ﺷـﻨﯿﺪن اﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﮔﻔﺖ: «ﻫﺎن ای اﺑﻮﺑﮑﺮ! آﯾﺎ دﯾﺮوز ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﺸـﺪار ﻧﺪادم ﮐﻪ اﯾﻨﺎن در اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎری ﻧﻬﺎﻧﯽ دﺧﺘﺮ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﻧﺪ؟» ﻣﻘﺪاد ﮔﻔﺖ: «اﯾﻦ ﮐﺎر ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ آن ﺑﻮد ﮐﻪ آن ﺣﻀﺮت از ﺷﻤﺎ ﺳﺨﺖ ﺧﺸـﻤﮕﯿﻦ ﺑﻮد و ﺿـﻤﻦ وﺻﯿﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ ﮐﺎر، ﺳﻔﺎرش ﮐﺮد ﮐﻪ ﺗﺪﺑﯿﺮی اﻧﺪﯾﺸﯿﺪه ﺷﻮد ﮐﻪ ﺷﻤﺎ دو ﺗﻦ ﺑﺮ او ﻧﻤﺎز ﻧﮕﺰارﯾﺪ.» ﻋﻤﺮ ﺑﺮآﺷﻔﺖ و با ﯾﻮرش ﺑﺮ او، ﭼﻬﺮه و ﺳـﺮ او را آﻣﺎج ﺗﺎزﯾﺎﻧﻪ ﺧﻮد ﺳﺎﺧﺖ ﮐﻪ ﻣﺮدم ﮔﺮد آﻣﺪﻧـﺪ و او را ﻧﺠﺎت دادﻧﺪ اﻣﺎ ﻣﻘﺪاد ﺷـﻬﺎﻣﺘ‌‌ﻤﻨﺪاﻧﻪ در ﺑﺮاﺑﺮ زورﻣﻨـﺪان و ﻣﺮدﻣﯽ ﮐﻪ ﮔﺮد آﻣﺪه ﺑﻮدﻧﺪ اﯾﺴـﺘﺎد، و ﻓﺮﯾﺎد ﺑﺮآورد ﮐﻪ: «دﺧﺖ ﺳـﺮﻓﺮاز ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ در ﺣﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺷـﻬﺎدت رﺳـﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ ﺿﺮﺑـﺎت ﺑﯿـﺪاد و ﺷـﻼقﻫﺎی ﺳـﺘﻤﯽ ﮐﻪ ﺷـﻤﺎ ﺑﺮ او زدﯾـﺪ ﭘﯿﮑﺮش ﺧﻮن آﻟﻮد و ﺧﻮن از ﮐﻤﺮ و دﻧـﺪه‌اش ﺟـﺎری ﺑﻮد. او ﻧﻈـﺎرهﮔﺮ ﺑﯿـﺪادی ﺑﻮد ﮐﻪ ﺷـﻤﺎ در ﺣﻖ اﻣﯿﺮﻣﻮﻣﻨـﺎن روا داﺷﺘﯿـﺪ و ﺷـﻤﺎ ﮐﻪ ﺑـﺎ آن دو ﮔﺮاﻧﻤـﺎﯾﻪ ﺟﻬـﺎن ﻫﺴﺘﯽ آﻧﮕﻮﻧﻪ ددﻣﻨﺸﺎﻧﻪ رﻓﺘﺎر ﮐﺮدﯾﺪ، ﺟﺎی ﺷـﮕﻔﺘﯽ ﻧﺪارد ﮐﻪ اﯾﻨﮏ ﻣﺮا ﺑﻪ ﺟﺮم ﺑﺎزﮔﻮﯾﯽ وﺻـﯿﺖ روﺷﻨﮕﺮاﻧﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﻪ ﺑﺎد ﮐﺘﮏ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ.» ﻋﺒﺎس ﻋﻤﻮی ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻧﯿﺰ ﺿﻤﻦ ﺑﺎزﮔﻮﯾﯽ وﺻﯿﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﻪ آن دو ﮔﻔﺖ: «ﻣﻘﺪاد درﺳﺖ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ. آن ﺑﺎﻧﻮی ﺑﻬﺸﺖ وﺻﯿﺖ ﮐﺮده ﺑﻮد ﮐﻪ ﺷﻤﺎ دو ﻧﻔﺮ ﺑﺮ او ﻧﻤﺎز ﻧﮕﺬارﯾـﺪ.» ﻋﻤﺮ نعره ﮐﺸـﯿﺪ ﮐﻪ: «ﻫﺎن ای ﻓﺮزﻧﺪان ﻫﺎﺷﻢ! ﻣﺒﺎد ﮐﻪ ﺣﺴﺪ دﯾﺮﯾﻦ ﺧﻮﯾﺶ در ﻣﻮرد ما رواﻧﻬﯿﺪ!! » ﻋﻘﯿﻞ رو ﺑﻪ ﻋﻤﺮ ﮐﺮد و ﺧﺮوﺷـﯿﺪ ﮐﻪ: «ﺑﻪ ﺧـﺪای ﺳﻮﮔﻨﺪ ﮐﻪ ﺷـﻤﺎ ﺣﺴﺪورزﺗﺮﯾﻦ و ﮐﯿﻨﻪﺗﻮزﺗﺮﯾﻦ ﻣﺮدم ﻧﺴـﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ و ﺧﺎﻧﺪان او ﻫﺴﺘﯿﺪ. دﯾﺮوز دﺧﺖ ﯾﮕﺎﻧﻪ او را با ﺳـﻨﮕﺪﻟﯽ و ﺷـﻘﺎوتِ ﺑُﻬﺖآوری ﮐﺘﮏ زدﯾﺪ و او در ﺣﺎﻟﯽ ﺟﻬﺎن را ﺑﺪرود ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﭘﯿﮑﺮش ﺑﺮ اﺛﺮ ﺿﺮﺑﺎت ﺑﯿﺪاد ﺷﻤﺎ ﺧﻮن‌آﻟﻮد ﺑﻮد و از ﺷـﻤﺎ ﺳـﺮدﻣﺪاران اﯾﻦ ﺳـﺘﻢ و ﺑﯿﺪاد ﺳـﺨﺖ ﻧﺎﺧﺸﻨﻮد.» ﺳـﺮدﻣﺪاران اﺳـﺘﺒﺪاد در ﺑﺮاﺑﺮ ﺗﺪﺑﯿﺮ ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﯿﻬﺎاﻟﺴـﻼم ﺳﺨﺖ ﻏﺎﻓﻠﮕﯿﺮ ﺷﺪه ﺑﻮدﻧﺪ، ﺧﯿﺮهﺳﺮاﻧﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﺑﺮوﯾﺪ ﭼﻨﺪ ﺗﻦ از ﺑﺎﻧﻮان ﻣﺪﯾﻨﻪ را ﺑﯿﺎورﯾﺪ تا اﯾﻦ ﻗﺒﺮﻫﺎ را ﺑﺸﮑﺎﻓﻨﺪ و ﭘﯿﮑﺮ ﻣﻄﻬﺮ دﺧﺖ ﭘﯿـﺎﻣﺒﺮ را ﺑﯿﺮون ﺑﯿﺎورﻧـﺪ ﺗـﺎ ﺑﺮ او ﻧﻤـﺎز ﺑﺨﻮاﻧﯿﻢ و ﺑـﺪاﻧﯿﻢ ﮐﻪ ﻗﺒﺮ ﻣﻄﻬﺮش ﮐﺠـﺎﺳﺖ ﺗـﺎ از اﯾﻦ ﭘﺲ ﺑﻪ زﯾـﺎرت ﻗﺒﺮش ﺑﯿـﺎﯾﯿﻢ.» !!!! ادامه دارد... #پایگاه_نرجس_خاتون @gharargah313yaavar

✸ادامه ماجرای توطئه شوم✸ آﻧـﺎن ﮐﻮﺷﯿﺪﻧﺪ تا با اﯾﻦ ﻧﻘﺸﻪ ﺷﻮم، ﺗﺪﺑﯿﺮ ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ‌ی ﺳﺘﻢﺳﻮز و روﺷﻨﮕﺮاﻧﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﯿﻬﺎاﻟﺴﻼم را ﮐﻪ با وﺻﯿﺖ ﺧﻮﯾﺶ اﻧﺪﯾﺸﯿﺪه ﺑﻮد، ﺑﯽاﺛﺮ ﺳـﺎﺧﺘﻪ و ﺛﻤﺮه ﺗﻼﺷـﻬﺎ و زﺣﻤـﺎت ﻃﺎﻗﺖﻓﺮﺳﺎی اﻣﯿﺮﻣﻮﻣﻨﺎن در راه ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ ﻧﮕﺎه داﺷـﺘﻦ ﺗﺮﺑﺖ آن ﺣﻀـﺮت و ﻣﺤﺮوم ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺑﺮﺧﯽ دﻧﯿـﺎداران و دﻧﯿﺎﻃﻠﺒﺎن از درك ﭘﺎداش ﭘﺮﺷـﮑﻮه ﻧﻤﺎز ﺑﺮ ﭘﯿﮑﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ را از ﻣﯿﺎن ﺑﺮدارﻧـﺪ. اگر جز این بود از نبش قبر به منظور نماز بر پیکر فاطمه چه می‌جستند؟ ...ﮐﺪاﻣﯿﻦ دﯾﻦ و آﯾﯿﻦ اﺟﺎزه ﻧﺒﺶ ﻗﺒﺮ ﻓﺮدی را ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ وﻟﯽ ﺷـﺮﻋﯽاش ﺑﻨﺎ ﺑﻪ وﺻـﯿﺖ ﺻﺮﯾﺢ و روﺷﻦ او، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ و ﮐﺎﻣﻞﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎز را ﺑﺮ ﭘﯿﮑﺮ وی ﺧﻮاﻧﺪه اﺳﺖ؟ [ آﻧﭽﻪ آن ﮔﺮوه ﺗﺠﺎوزﮐﺎر را ﺑﺮ اﯾﻦ ﮔﺰاﻓﮑﺎری، و ﺷﮑﺴﺘﻦ آداب و ﻣﻘﺮرات دﯾﻨﯽ، و در ﻫﻢ ﮐﻮﺑﯿـﺪن ﻣﻌﻨﻮﯾـﺎت و ارزﺷـﻬﺎ، ﺟﺮات ﻣﯽداد اﯾﻦ ﻓـﺎﺟﻌﻪ ﻏﻤﺒـﺎر ﺑﻮد ﮐﻪ آﻧـﺎن ﺑـﺎ دﺟﺎﻟﮕﺮی ﺑﺴـﯿﺎر، اﻣﯿﺮﻣﻮﻣﻨﺎن را در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﺲ از رﺣﻠﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ، ﺗﻀـﻌﯿﻒ ﻧﻤﻮده ﺑﻮدﻧـﺪ، و افزون بر آن ﮔﻮﯾﯽ آﻧﺎن ﺷﻤﺸـﯿﺮ ﺳـﺘﻢﺳﺘﯿﺰ آن ﺣﻀـﺮت و دﻻوریﻫﺎﯾﺶ در ﻣﯿـﺪاﻧﻬﺎی ﺟﻬﺎد و ﺷﺠﺎﻋﺖ وﺻﻒﻧﺎﭘﺬﯾﺮش را ﮐﻪ ﻣﻮرد گواهی آﺳـﻤﺎﻧﯿﺎن و زﻣﯿﻨﯿﺎن ﺑﻮد، اﯾﻨﮏ از ﯾﺎد ﺑﺮده و یا ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻓﺮاﻣﻮﺷـﯽ زده ﺑﻮدﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻬﺖ ﻫـﻢ ﺑـﻪ ﺧـﻮد ﺟﺮات ﭼﻨﯿـﻦ ﺷـﻘﺎوت وﺟﺴـﺎرﺗﯽ را ﻣﯽدادﻧـﺪ. ...اما اﮔﺮ اﻣﯿﺮﻣﻮﻣﻨﺎن در ﻫﻨﮕﺎﻣﻪﻫﺎی ﺧﺎﺻـﯽ از ﺳﻮی ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺷـﮑﯿﺒﺎﯾﯽ ﺳـﻔﺎرش ﺷـﺪه ﺑﻮد، اﯾﻦ ﺑﺪان ﻣﻔﻬﻮم ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد که ﻫﺮ اﻫﺎﻧﺖ و ﺷـﻘﺎوﺗﯽ را ﻧﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ با ﮐﺮاﻣﺖ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻤﻮده و در ﺑﺮاﺑﺮ آن ﺳﮑﻮت ﭘﯿﺸﻪ ﺳﺎزد...] ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎل ﺧﺒﺮ ﺗﻮﻃﺌﻪی ﺷﻮم و ﺗﮑﺎﻧﺪﻫﻨـﺪه‌ای ﮐﻪ اﺳـﺘﺒﺪاد ﺣﺎﮐﻢ در ﭘﯽ اﺟﺮای آن ﺑﻮد ﺑﻪ اﻣﯿﺮﻣﻮﻣﻨﺎن رﺳـﯿﺪ و آن آزادﻣﺮد ﻋﺼـﺮﻫﺎ و ﻧﺴـﻠﻬﺎ دﯾﮕﺮ ﺳـﮑﻮت و ﺷـﮑﯿﺒﺎﯾﯽ را روا ﻧـﺪاﻧﺴﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻬﺖ ﻟﺒﺎس زردی را ﮐﻪ ﻟﺒﺎس رزم او ﺑﺤﺴﺎب ﻣﯽآﻣـﺪ، ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻫﺸـﺪار دادن ﺑﻪ ﺗﺠﺎوزﮐﺎران ﺑﺮ ﺗﻦ ﮐﺮد... و ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺑﻠﻨﺪآوازه‌اش ذواﻟﻔﻘﺎر را از ﻧﯿﺎم ﺑﺮ ﮐﺸﯿﺪ و در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺎن ﺣﻖﺑﯿﻦ و ﻧﺎﻓﺬش ﺑﺮ اﺛﺮ ﺧﺸﻢ ﺑﻪ دﺷـﻤﻨﺎن ﺣﻖ و ﻋـﺪاﻟﺖ، ﺳـﺮخ ﻣﯽﻧﻤﻮد و رﮔﻬـﺎی ﮔﺮدﻧﺶ از ﺧﻮن ﻏﯿﺮت اﻧﺒﺎﺷـﺘﻪ ﺑﻮد، ﺑﺴﻮی ﺑﻘﯿﻊ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮد. ﺟﺎﺳﻮﺳـﺎن دﺳﺘﮕﺎه ﻏﺎﺻﺐ ﺣﺮﮐﺖ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎﻧﻪی ﻋﻠﯽ ﺑﺴﻮی ﺑﻘﯿﻊ، و ﺧﺸﻢ ﻣﻘﺪس آن ﺣﻀﺮت، و ﭘﻮﺷﯿﺪن ﻟﺒﺎس وﯾﮋه رزم ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ او را، ﺑﺴﺮﻋﺖ ﺑﻪ ﺗﻮﻃﺌﻪﮔﺮان ﮔﺰارش ﮐﺮدﻧـﺪ و درﺳﺖ در اﯾﻦ ﻟﺤﻈـﺎت ﻧـﺪاﮔﺮی ﻧـﺪا داد ﮐﻪ: «ﻫـﺎن ای ﻣﺮدم! ﺑﻬﻮش ﮐﻪ اﻣﯿﺮﻣﻮﻣﻨﺎن اﯾﻨﮏ ﺑﻪ ﺑﻘﯿﻊ ﻣﯽرﺳـﺪ، ﺑﻨﮕﺮﯾـﺪ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ آﻣـﺪه اﺳﺖ و ﺑﻪ ﺧﺪای ﺗﻮاﻧﺎ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﯾﺎد ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ اﮔﺮ از ﻗﺒﺮﻫﺎی ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪای ﮐﻪ او ﺗﺮﺳـﯿﻢ ﮐﺮده اﺳﺖ، ﺳـﻨﮕﯽ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﺷﻮد، تا آﺧﺮﯾﻦ ﻧﻔﺮ از ﺗﺠﺎوزﮐﺎران و ﺗﻮﻃﺌﻪ ﮔﺮان را از دم ﺷﻤﺸـﯿﺮ ﺳﺘﻢ ﺳﺘﯿﺰش ﺧﻮاﻫﺪ ﮔﺬراﻧﺪ.» ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿﻪاﻟﺴـﻼم را ﻣﯽﺷـﻨﺎﺧﺘﻨﺪ، ﻫﺸﺪار او را ﺑﺴﯿﺎر ﺟﺪی ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ و دﯾﺪﮔﺎه وی را ﻣﻮرد ﺗﺼﺪﯾﻖ ﻗﺮار دادﻧﺪ، ﭼﺮا ﮐﻪ ﻣﯽداﻧﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﮔﺮاﻣﯽ ﻣﺮد ﻋﺼـﺮﻫﺎ و ﻧﺴﻠﻬﺎ راﺳﺘﮕﻮ و راﺳﺘﯽﭘﯿﺸﻪ اﺳﺖ، و ﮔﻔﺘﺎرش ﭘﺸﺘﻮاﻧﻪ ﻋﻤﻞ در ﭘﯽ دارد، و ﺑﺮ اﻧﺠﺎم ﮔﻔﺘﺎرش ﺗﻮاﻧﺎﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻬﺖ ﻫﻤﻪ آﻧﻬﺎ ﺟﺰ ﯾﮏ ﺗﻦ، ﻋﻘﺐﻧﺸﯿﻨﯽ ﮐﺮدﻧﺪ. ﺗﻨﻬﺎ ﻋﻤﺮ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﺸﺪار اﻣﯿﺮﻣﻮﻣﻨﺎن را ﺟﺪی ﻧﮕﺮﻓﺖ و ﺿﻤﻦ ﺑﯽاﻫﻤﯿﺖ ﺟﻠﻮه دادن آن ﻫﺸـﺪار، ﮔﻔﺖ: «ﻫـﺎن ای اﺑـﺎاﻟﺤﺴﻦ! ﭼﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﯽ؟ ﺑﻪ ﺧـﺪای ﺳﻮﮔﻨـﺪ ما ﻗﺒﺮﻫﺎ را ﻣﯽﺷـﮑﺎﻓﯿﻢ تا ﭘﯿﮑﺮ ﻣﻄﻬﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ دﺧﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﻣﺎن را ﺑﯿﺎﺑﯿﻢ و ﺑﺮ او ﻧﻤﺎز ﺑﮕـﺬارﯾﻢ.»!! اﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻣﺮد ﻣﺮدان ﮔﺎم ﺑﻪ ﭘﯿﺸـﻨﻬﺎد و ﯾﻘﻪ ﻟﺒﺎس آن ﻣﺮدك ﺟﺴﻮر را ﮔﺮﻓﺖ و او را ﺑﻪ زﻣﯿﻦ ﮐﻮﺑﯿﺪ و ﺧﺮوﺷﯿﺪ ﮐﻪ: «ﯾﺎﺑﻦ اﻟﺴﻮداء! اﻣﺎ ﺣﻘﯽ ﺗﺮﮐﺘﻪ ﻣﺨﺎﻓﮥ ان ﯾﺮﺗﺪ اﻟﻨﺎس ﻋﻦ دﯾﻨﻬﻢ، و اﻣﺎ ﻗﺒﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﯿﻬﺎاﻟﺴﻼم ﻓﻮاﻟﺬي ﻧﻔﺲ ﻋﻠﯽ ﺑﯿـﺪه، ﻟﺌـﻦ رﻣـﺖ و اﺻـﺤﺎﺑﮏ ﺷـﯿﺌﺎ ﻣـﻦ ذﻟـﮏ ﻻﺳـﻘﯿﻦ اﻻـرض ﻣـﻦ دﻣـﺎﺋﮑﻢ!! » «ﻫـﺎن ای ﺑﯽرﯾﺸـﻪ و ﺗﺒـﺎر! اﮔﺮ دﯾـﺪی ﮐـﻪ از ﺣﻖ ﭘﺎﯾﻤﺎل ﺷﺪه ﺧﻮﯾﺶ با ﮐﺮاﻣﺖ ﮔﺬﺷﺘﻢ، ﺑﺪان ﺟﻬﺖ ﺑﻮد ﮐﻪ از دلزدﮔﯽ و ﮔﺮﯾﺰ ﻣﺮدم از دﯾﻦ ﺑﺨﺎﻃﺮ عملکرد زﺷﺖ و ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﺮﺳﯿﺪم، ﻧﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺗﺮس از ﺷـﻤﺎ ﻣﺮدﻧﻤﺎﯾﺎن. اﻣﺎ در ﻣﻮرد ﻗﺒﺮ ﻣﻄﻬﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﺧﺪاﯾﯽ ﮐﻪ ﺟﺎن ﻋﻠﯽ در ﮐﻒ ﻗﺪرت اوﺳﺖ ﺳﻮﮔﻨﺪ! اﮔﺮ ﺗﻮ و ﯾﺎران ﺗﺠﺎوزﮐﺎرت ﺑﺨﻮاﻫﯿﺪ دﺳﺖ ﺑﻪ آن ﺑﺰﻧﯿﺪ و آن را ﻧﺒﺶ ﮐﻨﯿﺪ، زﻣﯿﻦ را از ﺧﻮن ﭘﻠﯿﺪﺗﺎن ﺳـﯿﺮاب ﺧﻮاﻫﻢ ﺳﺎﺧﺖ.» اﺑﻮﺑﮑﺮ ﭘﯿﺶ آﻣـﺪ و ﮔﻔﺖ: «یا اﺑﺎاﻟﺤﺴﻦ! ﺗﻮ را ﺑﻪ ﺣﺮﻣﺖ و ﺷـﮑﻮه ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ و ﻋﺰت و اﻗﺘـﺪار ﺧﺪاوﻧﺪ ﻋﺮش ﺳﻮﮔﻨﺪ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻣﻮرد ﺑﻪ ﮐﺎری ﮐﻪ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﯾﻨـﺪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷـﺪ دﺳﺖ ﻧﺨﻮاﻫﯿﻢ ﯾﺎزﯾـﺪ.» و اﻣﯿﺮﻣﻮﻣﻨﺎن او را رﻫﺎ ﮐﺮد و ﻣﺮدم ﻧﯿﺰ رﻓﺘﻨﺪ و دﯾﮕﺮ ﮐﺴـﯽ ﻫﻮس ﻧﺒﺶ ﻗﺒﺮ و ﭘﯿﺎده ﮐﺮدن ﻧﻘﺸﻪ ﺷﻮم اﺳﺘﺒﺪاد را ﺑﻪ ﺳﺮ راه ﻧﺪاد. و بدین سان وﺻﯿﺖ روﺷﻨﮕﺮاﻧﻪ و ﺳﺘﻢﺳﺘﯿﺰ دﺧﺖ ﻓﺮزاﻧﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ در ﭘﺮﺗﻮ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﻋﺪاﻟﺖِ ﺷﻮی ﮔﺮاﻧﻤﺎﯾﻪاش ﺑﻪ اﻧﺠﺎم رﺳﯿﺪ و تا ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪ.¹ ای زائر همیشه‌ی آن قبر بی‌نشان بِنما مزار فاطمه پیدا، بیا بیا یا رب الفاطمه بحق الفاطمه اشف صدر الفاطمه بظهور الحجه🤲🖤 📜 ۱. کتاب فاطمه سلام الله علیها از ولادت تا شهادت، صص۷۶۴_۷۶۹ (با اندکی تلخیص). #فاطمیه_سند_حقانیت_شیعه #ایام_فاطمیه #داستان @gharargah313yaavar #پایگاه_نرجس_خاتون

﷽ ⚫️داستان جالب علامه امینی و علمای اهل سنت ◾️#فاطمیه سند حقانیت شیعه #شهادت_حضرت_زهرا_تسلیت #داستان #داستان_جالب