🎥 خدایا دلم برات تنگ شده! 🔸به قرارگاه سایبری امام رضایی ها بپیوندید↙️ @gharargah_saybri_emamrezayiha

◀️ تلاوت صبحگاهی 💢سوره #کوثر ✳ استاد #حامد_شاکر_نژاد #صدقة_جاریة 🔸به قرارگاه سایبری امام رضایی ها بپیوندید↙️ @gharargah_saybri_emamrezayiha

مصرف سیر بصورت ناشتا در زمستان ۱-درمان عفونت های تنفسی ۲-درمان زخم معده و درد ریه ۳-️ برطرف کننده سرفه ۴-️بهبود سرماخوردگی ۵-️دشمن سنگ کلیه ۶-️کاهش فشار چربی خون 🍃🔸به قرارگاه سایبری امام رضایی ها بپیوندید↙️ @gharargah_saybri_emamrezayiha

آیا می‌دانستید همچین رنگهایی وجود داره که بنام ایران ثبت شده‌اند ؟؟😍😍 🍃🔸به قرارگاه سایبری امام رضایی ها بپیوندید↙️ @gharargah_saybri_emamrezayiha

پاییز پارک ناژوان از زاویه تله سیژ😍😍 🍃🔸به قرارگاه سایبری امام رضایی ها بپیوندید↙️ @gharargah_saybri_emamrezayiha

🥀با شهادت یک کودک ۸ ساله در بیمارستان، تعداد شهدای حادثه تروریستی کرمان به ۹۰ نفر رسید. #کرمان #کرمان_تسلیت #انتقام 🔸به قرارگاه سایبری امام رضایی ها بپیوندید↙️ @gharargah_saybri_emamrezayiha

شبکه منوتو بصورت رسمی پایان کار خود را اعلام کرد 31 ژانویه (11 بهمن) شبکه منوتو بعد از 14 سال فعالیت تعطیل خواهد شد. #اسپانسر_ندارن😂 🔸به قرارگاه سایبری امام رضایی ها بپیوندید↙️ @gharargah_saybri_emamrezayiha

🚨🚨دقایقی قبل پرچم انتقام در جمکران به اهتزار در آمد آخرین بار سال ٩٨ این پرچم برای شهادت سردار سلیمانی به اهتزاز در آمد که همراه بود با حمله‌ی ایران به پایگاه های آمریکا 🔸به قرارگاه سایبری امام رضایی ها بپیوندید↙️ @gharargah_saybri_emamrezayiha

🎥 آیت‌الله علم‌الهدی امام جمعه مشهد: جنایت کرمان کار داعش نبود بلکه آمریکا و اسرائیل که عاملان این جنایت بودند پس از تهدید رهبری ترسیدند و به داعش پول دادند تا این جنایت را برعهده بگیرد. 🔸به قرارگاه سایبری امام رضایی ها بپیوندید↙️ @gharargah_saybri_emamrezayiha

می‌گفت:«با مامان و بابا تو مسیر برگشتن بودیم؛ مامان خسته شد و نشست روی جدول خیابون.» علیرضا که به اینجای حرف‌هاش رسید، مادر گریه‌اش گرفت و رفت بیرون. طاقت نیاورد... پسرک چشم‌ش راه گرفته به جایی نامعلوم و دارد توی ذهن‌ش بازسازی می‌کند. -‌ «مسابقه گذاشتیم با بابام، دویدیم که برویم موکب برای مامان شربت بیاریم...» مکث می‌کند. چشم‌ش دارد همین چند ساعت پیش را می‌بیند! - «... صدای انفجار اومد، موج زد، چشم‌هام بد جور سوخت، افتادم زمین...» پاچه‌ی شلوارش را آرام زد کنار. سوختگی و خراشیدگی خودش را نشان داد. همراه مادرش آمده بود بیمارستان. از پدرش اما حرفی نزد. رفتم بیرون تا حالی از پدر علیرضا بپرسم؛ اشک روی صورت زن می‌ریخت پایین: -‌ «بابای علیرضا رو گم کردیم... علیرضا خبر نداره، بهش گفتم بابا جایی دیگه بستری هست!» از پیش آن‌ها می‌روم. بیرون از بیمارستان مسئول بخش را می‌بینم. علیرضا را به‌ش می‌شناسانم تا از پدرش خبری بگیرم؛ -‌ بهشون گفتیم گم شده! چون الان موقعیتِ دادن خبر شهادت باباش نبود...!»😭 🍃🔸به قرارگاه سایبری امام رضایی ها بپیوندید↙️ @gharargah_saybri_emamrezayiha