هدایت شده از ایده های جدید مربیان کودک
سینه زنی قشنگه
دیشب یه سربند سبز
بابام رو پیشونیم بست
که روش نوشته بودند
آقای من حسین است
بابام منو با خودش
به مجلس روضه بُرد
خرما که دادن بهش
با ذکر زیر لب خورد
تو روضه خوندن دیدم
گریه میکردن همه
حسین حسین میگفتن
با صدای زمزمه
بلند شدیم وایسادیم
تا بزنیم به سینه
سینهزنی قشنگه
ولی خیلی غمگینه
وقتی تموم شد عزا
غذای نذری دادن
از بس که خوشمزه بود
همه ،غذا رو خوردن
از اون موقع تا حالا
همش دارم میخونم
حسین حسین حسین جان
آقای مهربونم
#واحدکار_محرم
هدایت شده از ایده های جدید مربیان کودک
🏴🏴🏴🏴
مثل عبـــــاس ڪسی هست دلاور باشد
با همہ تشنگی اش یـــــادِ بـــــرادر باشد
مثل عباس ڪسی هست ڪہ سقا باشد
جگر سوختہ اش حــسرت دریـــــا باشد
مثل عباس ڪسی هست ابابیل شـــــود
بال و پر سوختہ، همسایہ جبرئیل شـود
هیچ ڪس مثل اباالفضـــل وفادار نبود
لایـــق تشنـــگی و اســم علمـــــدار نبود
هرڪسی خواست کہ فردا بہ شفاعت برسد
یـــا اباالفضــــــل بگوید بہ سلامت برسد
🏴🏴🏴🏴
عزاداریهاتون قبول درگاه حق
التماس دعا🙏
هدایت شده از ایده های جدید مربیان کودک
#سین برنامه آغازسال تحصیلی تلفیق با ماه محرم و مهدویت
✅مدت زمان برنامه 1:15 دقیقه
1.قرائت سوره مبارکه توحید توسط یکی ازنوآموزان
2. پخش سرودملی
3.پخش کلیپ دعای سلامتی امام زمان علیه السلام و همخوانی نوآموزان
4.پخش کلیپ مداحی کودکانه
5. تعریف داستان به روش نمایشی دو نفره( عمو سعید و علی)
6.اجرای مسابقه مداحی و شعرخوانی درباره امام حسین علیه السلام و امام زمان علیه السلام
7.کاربرگ رنگ آمیزی مثل امام حسینه مهدی صاحب زمان( کاربرگ گریه امام زمان بر امام حسین علیه السلام)
8.پذیرایی و اهدای هدیه
#شرح داستان به روش نمایشی( گوینده علی و عمو سعید)
علی: عموسعید من یک ورزشکارقوی است. من اورا خیلی دوست دارم یک روز به اوگفتم تو بهترین عموی دنیاهستی. عمو سعیدکمی فکرکرد و گفت:
عموسعید: نه من بهترین عموی دنیا نیستم ولی بهترین عموی دنیا را میشناسم.
علی: گفتم خوب او کیست؟
عمو سعید: بهترین عموی دنیا حضرت عباس علیه السلام است.
علی: گفتم چرا او بهترین عموی دنیاست؟
عمو سعید: خوب قضیه اش مفصل است.
علی: مفصل باشد خواهش می کنم برایم تعریف کنید.
عمو سعید : در کربلا، کاروان امام حسین به وسیله دشمنان محاصره شده بود. دشمنان سنگدل ، نمی گذاشتند که امام و یارانش از آب رودخانه ی فرات استفاده کنند.
قحطی آب، خیلی زود همه ی اهل حرم را تشنه کرد. بیشتر از همه، بچه ها تشنه شده بودند.اما بچه های امام حسین می دانستند که عموی شجاعشان می تواند از میان محاصره کنندگان عبور کند و برایشان آب بیاورد.
چون عموی آنها یک فرمانده ی بسیار قدرتمند و یک شمشیر زن ماهر بود.وقتی تشنگی شدید شد، حضرت عباس به دستور امام حسین، همراه بیست نفر دیگر به سمت گوشه ای از رودخانه ی فرات حمله کرد. او با شجاعت و مهارت زیادی مشغول جنگیدن با سربازان یزید شد و حواسشان را پرت کرد تا دوستانش بتوانند مشکها را پر از آب کنند.
مشکها که پر شد همگی توانستند از دست سربازهای یزید فرار کنند و آب را برای اهل حرم بیاورند.
بچه هایی که جلوی خیمه ها ایستاده بودند دیدند عمو در حالیکه مشک آب روی دوشش گرفته ،به سمت آنها می آید.
بچه ها از پیروزی عمو خوشحال شدند.
علی: از حرفهای عمو سعید خوشم آمد و ذوق کردم اما عمو سعید با ناراحتی گفت
عموسعید: روز عاشورا اتفاق دیگری افتاد.
آن روز این عموی مهربان دیگر نتوانست بچه ها را خوشحال کند.
او با مشک آب به سمت رودخانه رفت اما بعضی از سربازان، پشت درختها پنهان شده بودند و از پشت سر و از پهلو ، به او حمله کردند و او را تیرباران کردند.
عمو عباس با وجود اینکه از دستهایش خون می ریخت، مشک آب را به دندانش گرفته بود و سعی می کرد هر طوری شده مشک آب را به خیمه ها برساند؛ اما دشمنان، او را محاصره کردند و مشکش را پاره کردند و خودش را هم به شهادت رساندند.
علی: عمو سعید آخر قصه را در حالی برایم تعریف کرد که اشک می ریخت. من هم آن روز برای بهترین عموی دنیا همراه عمو سعید مثل امام مهدی علیه السلام که شب و روز برای جد غریب شان گریه می کند، گریه کردم.
و با عمو سعید برای ظهور امام مهدی علیه السلام دعا کردیم.
#مسابقه
در این مسابقه مربی از نوآموزان سؤال بپرسند که چه کسی بلد است در مورد امام حسین علیه السلام یا امام زمان علیه السلام مداحی یا شعر بخواند؟
سپس از کسانی که بلد هستند دعوت شود به جایگاه و پس از مداحی و خواندن شعر توسط نونهالان به آنان یک هدیه داده شود.
همه نوآموزانی که در مسابقه شرکت کردند برنده هستند، به این دلیل که تشویق شوند برای انجام کارهای خوب مثل مداحی و شعر درباره اهلبیت علیهم السلام
#سین پذیرایی و اهدای هدیه به نونهالان
مواد پذیرایی با سلیقه شما مدیر و مربی گرامی
اهدای هدیه ورودی برای نونهالان پیشنهاد ما
1. سربند یامهدی ادرکنی
2. کتاب نقاشی های کوچک به آقای بزرگ( پسرونه و دخترونه)
هدایت شده از ایده های جدید مربیان کودک
#شعر
#محرم
🔳🔲🔳
باز باران با محرم
میخورد بر بام قلبم
یادم آمد کربلا را
دشت پرشور و بلا را
🔳🔲🔳
گردش یک ظهر غمگین
گرم و خونین، لرزش طفلان نالان
زیر تیغ و نیزه ها را
با صدای گریه های کودکان
🔳🔲🔳
اندر آن صحرای سوزان
می دود طفلی سه ساله
پر ز ناله
دل شکسته
پای خسته
🔳🔲🔳
باز باران قطره قطره می چکد از چوب محمل
خاکهای چادر زینب که کم کم میشود گل
باز باران با محرم
هدایت شده از کانال تربیتی یک مربی
1_25808030.pdf
586.9K
✅مجموعه شعر کودک ونوجوان ویژه محرم
🌸کانال تربیتی یک مربی
@yekmorabbi 👈
هدایت شده از کانال تربیتی یک مربی
1_25701644.pdf
1.15M
✅کاربرگ #نقاشی کودک ومحرم همراه باداستان های عاشورایی
از حضرت زینب وحضرت اباالفضل وحضرت علی اکبر و...
#بسیارزیبا
🌸کانال تربیتی یک مربی
@yekmorabbi 👈
هدایت شده از کانال تربیتی یک مربی
ره توشه محرم (1).ppsx
4.38M
✅فایل پاورپوینت ره توشه محرم ویژه مبلغان ومربیان
🌸یک مربی مرجعی برای مربیان ومبلغان👇
@yekmorabbi
هدایت شده از کانال تربیتی یک مربی
1_25802930.ppt
756.7K
✅ پاورپوینت محرم
🔶جملات ناب شهید مرتضی آوینی درمورد کربلا و امام حسین(ع)
#بسیارزیبا
🌸کانال تربیتی یک مربی
@yekmorabbi 👈
هدایت شده از کانال تربیتی یک مربی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆👆👆🌷🌷🌷🌷
#انیمیشن فوق العاده زیبا "وقت رفتن ..." با نوای زیبای"حاج محمود کریمی" به مناسبت عصر عاشورا
قسمت اول
🌸کانال تربیتی یک مربی
@yekmorabbi 👈
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
◽️رفتن به روضه یڪ عبادت مهم است
✸ حبیب ابن مظاهـر را در خـواب دیدند به او گفتند با این مقامی کہ داری چه آرزویی داری؟
✸ حبیب گفت آرزو دارم زنـده شوم و بہ مجالسی کہ ذکـر مصیبت حضرت اباعبدالله علیهالسلام را میکنند بروم بنشینم و در مصیبت اهل بیت گریه کنم
✸ من در زمان بچگی این را از منبریهای قدیمی شنیدم خود گریه کردن یک چیزی است
« مَنْ اَبْڪـٰی وَجَبَتْ لَـہُ الْجَنَّة»
کسی که گریه کند یا بگریاند مثل منبریها کہ روضه میخوانند و مـردم را میگریاند
یا تباکی کند، یعنی گریه ات نمیآید دستت را جلوی چشمت بگذار به این عمل تباکی میگویند
«بهشت بر او واجب میشود»
✸ اینقدر گریه بر امام حسین علیهالسلام ثـواب دارد آیت الله خوانساری رحمت الله علیہ با آن همه علمی کہ دارد باز هم ترس خدا را دارد میگوید من دست خالی هستم و فقط بہ یک عملم خیلی امید دارم و آن این است کہ هـر جا که روضه بود میرفتم و مینشستم و بر مصیبت امـام حسـین علیهالسلام گریہ میکردم.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از کانون فرهنگی تبلیغی رازدانه
یک و دو و سه
زنگ مدرسه
یک بچه شیعه
خوب و تمیزه
چهار،پنچ،شش
تلاش و کوشش
یک بچه شیعه
زبر و زرنگه
هفت،هشت،نه
بچه های گل
باشید همیشه
چون بچه شیعه
#شعر
#کودکانه
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @razedaneh
┗━━━🍂🍃━━━┛