eitaa logo
شَهید ابراهيم هاٰدی...C᭄
7هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2هزار ویدیو
19 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم♥! این راهرگز فراموش نکنید تاخود را نسازیم وتغییرندهیم ، جامعه ساخته نمی‌شود . ــ شهید ابراهیم هادی ــــ 8600...✈️...8700
مشاهده در ایتا
دانلود
شَهید ابراهيم هاٰدی...C᭄
روز جھانی فلافل مبارك:)🌯
هادی گفت بچه ها بریم زیارت شاه عبد العظیم علیه السلام؟ گفتیم باشه..هادی گفت :من میرم ماشین بابام رو بیارم..🚗 هادی رفت و ما منتظر شدیم تا با ماشین برگردد بعضی از بچه ها که هادی را نمی شناختند فکر میکردند یک ماشین مدل بالا... چند دقیقه بعد با یک پیکان استیشن درب داغون جلوی مسجد ایستاد..فکر کنم تنهای جای سالم ماشین موتورش بود🏍 که کار می‌کرد نه بدنه داشت.. نه صندلی درست حسابی و... و لامپ های ماشین کار نمی کرد.. رفقا با دیدن ماشین خیلی خندیدند😄 بچه ها چند چراغ قوه آورده بودند ما در طی مسیر از نور چراغ قوه استفاده کردیم وقتی هم می‌خواستیم راهنما بزنیم چراغ قوه را بیرون می‌گرفتیم و راهنما میزدیم.. خلاصه آن شب خیلی خندیدیم بچه ها می گفتند می‌خواهیم برای شب عروسی ماشین هادی را بگیریم..🌿😁
شَهید ابراهيم هاٰدی...C᭄
روز جھانی فلافل مبارك:)🌯
هادی گفت بچه ها بریم زیارت شاه عبد العظیم علیه السلام؟ گفتیم باشه..هادی گفت :من میرم ماشین بابام رو بیارم..🚗 هادی رفت و ما منتظر شدیم تا با ماشین برگردد بعضی از بچه ها که هادی را نمی شناختند فکر میکردند یک ماشین مدل بالا... چند دقیقه بعد با یک پیکان استیشن درب داغون جلوی مسجد ایستاد..فکر کنم تنهای جای سالم ماشین موتورش بود🏍 که کار می‌کرد نه بدنه داشت.. نه صندلی درست حسابی و... و لامپ های ماشین کار نمی کرد.. رفقا با دیدن ماشین خیلی خندیدند😄 بچه ها چند چراغ قوه آورده بودند ما در طی مسیر از نور چراغ قوه استفاده کردیم وقتی هم می‌خواستیم راهنما بزنیم چراغ قوه را بیرون می‌گرفتیم و راهنما میزدیم.. خلاصه آن شب خیلی خندیدیم بچه ها می گفتند می‌خواهیم برای شب عروسی ماشین هادی را بگیریم..🌿😁
🔺‏«هی می‌گفت می‌خواهم مدافع حرم شوم! آن موقع‌ها کم سن و سال بود و اجازه ندادم؛ مدام می‌گفت کاش در کربلا شهید شوم... ▪️وقتی از پایگاه به امیر زنگ زدند که انگار چند نفر می‌خواهند بنرهای امام حسین(ع) را که به مناسبت محرم در میدان ساعت نصب شده است را آتش بزنند، طاقت نیاورد، لباس رزم پوشید و رفت. می‌گفت نابرادرها به امام حسین(ع) زورتان نمی‌رسد به جان بنرهایش افتاده‌اید؟؟ پسرم دست خالی بود! آن نابرادر چند ضربه به او زد و چاقو به یکی از چشم‌هایش زده بود که شدت جراحت به قدری زیاد بود که بعد از 4 روز به شهادت رسید همان آرزویی که داشت.» به هموطنی مثل تو افتخار میکنم، پیش ارباب ما رو هم یاد کن. شهادت نوش جانت❤️ تو این روز های زیبا چه سر بلند رفتی پیش آقامون ارباب مون🥀