#لیلة_الرغائب
به یاد روی تو هستم، چه آرزو دیگر
چه خوب میگذرد لیلةالرغائب من
شاعر: #سید_میلاد_حسنی
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت..
نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت
دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت
دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت
جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم
حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت
هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد
قصه ام را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت
به من بی آبرو چه آبرویی داده است
من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت
دست من را داد در دست علی مرتضی
بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت
یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد
سرنوشتم را خداوند علی از سر نوشت
آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید
بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت
کل دارایی من این است.. عشقم به حسین!
بین ثروتمند ها اسم مرا مادر نوشت
چشم وا کردم که دیدم ناگهان درهیاتم..
دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت
از همانموقع چه کیفی میکنم من با حسین!
شرح آن را باید از امروز تا محشر نوشت
چندوقتی میشود دور از تو ماندم،وای من
فطرست را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت
**
ای فدای اسم شیرینت حسین جان کز ازل
حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت
نیزه ها روی تنت یکجور رفته کج شده
مزد هل من ناصرت را با سنان لشکر نوشت
شمر روی سینه ات مشغول ذبحت بود آه..
قاتلت را مقتل اما غصه معجر نوشت
#لیله_الرغائب
#مناجات
#سید_پوریا_هاشمی
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#مناجات لیله الرغائب
#بهمن۱۴۰۱
درِ رحمت شده باز و شب جمعه ی رجب شد
به امید کرم تو ، دل من به تاب و تب شد
شب بخشش ، شب رحمت ، شب لیله الرغائب
بر سرِ خوان تو امشب ، آمده بنده ی تائب
بِنِگر به سوز و حالم ، تو ببین روی سیاهم
شده ام مضطر و خسته ، از همه بار گناهم
درِ خانه ات نشستم ، به امید یک نگاهی
در بساط و کوله بارم ، نَبُود به غیر آهی
این تو و لطف و عطایت این من و حال تباهم
این تو و جود و سخایت این منم که بی پناهم
از کرم حاجت دل را ، تو بیا روا کن امشب
عبد روسیاه خود را تو بیا سوا کن امشب
ای خدا بحق حیدر بگذر از جرم و خطایم
کربلایی تو عطا کن در جواب گریه هایم
شبِ لیله الرغائب شب جمعه ی حسین است
از غم کرببلایش دل من به شور و شین است
شب جمعه مادری هم ، آمده قامت خمیده
صورتش را می گذارد ، روی رگهای بُریده
فاطمه با اشک دیده گوید ای نور دو عینم
ذَبَحوکَ ، قَتَلوکَ ، یا بُنَیًَ ای حسینم
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_مناجات
نفس چه فایده، وقتی که در هوای تو نیست
بدا به حال گدایی که مبتلای تو نیست
مرا به غیر خودت دست هیچکس مسپار
کسی شبیه خودت فکر بندههای تو نیست
نه اشک مانده برایم، نه نالههای سحر
چه کردهام که دلم شامل عطای تو نیست
دلم کبوتر هر بام می شود...افسوس..
خودت بگو چه کنم با دلی که پای تو نیست
مرا به «گریه برای حسین » میبخشی
وگرنه بندهی تو لایق سرای تو نیست
**
چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را
چگونه درک کنم ماتم حسین تو را
به غیر روضه پی کار دیگری نروم
که من شناختهام عالم حسین تو را
تو خواستی که من از روز اول عمرم
به دوش خود بکشم پرچم حسین تو را
به غیر تربت کرب و بلا دوایی نیست..
به عالمی ندهم مرهم حسین تو را
به نوکری خودم افتخار خواهم کرد
چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را
شاعر: #احسان_نرگسی
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#لیلة_الرغائب
از درد زمانهی فلج میخوانم
از ساحت آخرین حجج میخوانم
در خلوت لیلةالرغائب قطعاً
عَجّل لِوَلیّکَ الفَرَج میخوانم
شاعر: #علیرضا_خاکساری
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#مناجات_با_خدا در #لیلة_الرغائب
از زبانم دعا نمیافتد
ذکر "یا رَبَّنا" نمیافتد
بغض با حنجرم گره خوردست
دیگر از آن جدا نمیافتد
چندباری به هِق هِق افتادیم...
اشک ما بیصدا نمیافتد
گریهام را نگیر..، میمیرم
چشمم از اشتها نمیافتد
جز درِ آستانِ شعلهیِ "شمع"
پر پروانهها نمیافتد
غیر بام تو هیچ معراجی
رو به قُربِ خدا نمیافتد
از پَر دامنِ سهسالهی تو
دست شاه و گدا نمیافتد
دردمند غم تو هیچ زمان
پیِ دارالشفا نمیافتد
هیئتت هست..، هیچ گریهکُنی
گوشهی انزوا نمیافتد
سینهای که شود حسینیهات
خشت آن از بها نمیافتد
تا قیامِ قیامت کبری
تبِ این روضهها نمیافتد
خواهش لیلةُالرَّغائِب من...
گوشهچشمَت به ما نمیافتد؟!
آه! در طالعِ گدایانت
یک زیارت چرا نمیافتد؟!
لال هم گر شوم ز لبهایم
کربلا کربلا نمیافتد
نوکرِ کفنودفنْدیده، مگر
یاد یک بوریا نمی افتد!؟
مقتلت تنگ شد..، به حرمت آن
شیعه در تنگنا نمیافتد
نامسلمان! به جان تشنهی ما
هیچکس با عصا نمیافتد
"همه رفتند شمر ول کن نیست"
خنجرش هم ز پا نمیافتد
خواهری روی ناقهی عریان
چشمش از نیزهها نمیافتد
گرچه هی می کِشند..، شُکرِ خدا
معجرِ نخ نما نمیافتد
از تماشای قافله چشمِ
کوفیِ بی حیا نمیافتد
▪️
▪️
بی جهت سدِّ راه میکردند
کوچه کوچه نگاه میکردند
شاعر: #بردیا_محمدی
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#مناجات_با_خدا در #لیلة_الرغائب
باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا
خاطراتم غرق شد در اشکهای بیصدا
راه، دور و دل بهانه گیر از داغِ فراق
باز هم غم در وجودم کرده آشوبی به پا
بابِ میلم نیست اینجا، اهل اینجا نیستم
با خودم گفتم خدایا من کجا اینجا کجا؟!
حاجتم را عرضه میدارم به ربّ العالمین
هر شب از ماهِ رجب در وادیِ إغفر لنا
توبه کارم، توبه کارم، توبه کارم، توبه کار
باز خلوت کرده ام با رحمتِ بی انتها
معصیت هایم دوباره محوِ مطلق میشود
پایِ استغفارهایی با طنینِ ربّنا
من زیاده خواهم و در عشق؛ قانع نیستم
میزنم فریاد این را در میان روضه ها
در دلم شوقِ اقامت در حرم دارم ولی
نیست مقدور و همین غم میکشد آخر مرا
من تبِ شش گوشه دارم! یک نفر کاری کُند
لااقل باشم شب جمعه در آن حال و هوا
کاشکی میگفت بخشیدم تو را غصه نخور
کوله بارت را ببند و زود؛ الساعه بیا
در شبانگاهِ رغائب بیشتر شد رغبتم
رغبتم شد بیشتر نسبت به آن صحن و سرا
مختصر میگویم و با اشک امضا میکنم
دوست دارم پشتِ این «در» تا ابد باشم گدا
ابتدا و انتهایِ آرزوهایم حسین(ع)
یا مّن أرجوهُ لِکلّ خیر یعنی کربلا!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#لیلة_الرغائب
#شعر_توحیدی
#غزل
چه شب است يا رب امشب كه شكسته قلب ياران
چه شبى كه فيض و رحمت، رسد از خدا چو باران
چه شبى كه تا سحرگاه، ز فرشتگان «الله»
بركات آسمانى، برسد به جاننثاران
شب انس و آشنايىست، شب عاشقان مهدىست
شب وصل هر جدايىست، شب اشک رازداران
شب تشنگان ديدار، شب ديدگان بيدار
شب سينههاى سوزان، شب سوز سوگواران
شب قلبهاى لرزان، شب چشمهاى گريان
شب بندگان خالص، شب راز رستگاران
شب توبه و اجابت، شب صدق و معنويت
شب گريه و مناجات، شب شور و شوق ياران
شب نغمههاى ياربّ، شب ذكر «توبه» بر لب
شب گوش دل سپردن، به سرود جويباران
چه بسا كه تا سحرگاه، سفر شبانه رفتيم
كه مگر نسيم لطفى، بوَزَد در اين بهاران
چه خوش است يا رب امشب، كه خطاى ما ببخشى
ز كرم كنى نگاهى به جميع شرمساران
تو خدايى و خطاپوش، تو بزرگ و اهل احسان
گنه از غلام مسكين، كرم از بزرگواران
تو انيس خلوت دل، تو پناه قلب خسته
تو طبيب چارهسازى، تو كريم روزگاران
دل دردمند ما را، تو شفايى و تو درمان
به تو مبتلا و محتاج، نه منم، كه صد هزاران
به خداییات خدايا، به مقام اوليايت
به فرشتگان، رسولان، به خشوع خاكساران
شب دلشكستگان را به سحر رسان، خدايا
ز فروغ خود بتابان، به دل اميدواران
#جواد_محدثی
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
از سفرۀ حسین بلندم نکن که من
محتاج آب و دانۀ شبهای جمعهام
#محمد_بیابانی
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#لیله_الرغایب
بیا بشنو امشب خبرهای تازه
خبر می دهند از سفر های تازه
بیا فکر کن بعد از این ای کبوتر
به پرواز با بال و پرهای تازه
شنیدم که امشب برای تماشا
به ما می گشایند درهای تازه
بیا عاشقی کن همین لحظه ها را
که معشوق دارد نظر های تازه
که امشب بگیرند حکم شکفتن
در این باغ، خونین جگرهای تازه
که یک روز بی سر شوند و درآرند
از اسرار ناگفته سرهای تازه
تو هم کربلایی شو ای دل بیارای
شبت را به شمس و قمرهای تازه
از این کهنگی ها رها باش و در خود
ببین بعد از امشب سحر های تازه
#حسن_زرنقی
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
#شعر_و_سبک
@gharibe_ashena_mobasheri313
#مناجات
#شب_جمعه
#لیله_الرغائب
#چارپاره
صابخونه بازم در و وا کردی
تا بشم دوباره من مدیونت
سفره ی لطفِ تو پهنه هر شب
بازم از راه اومده مهمونت
من بدم خیلی بدم اما نِگات
اگه با من باشه لایق میشم
طول هفته از تو دورم اما
سَحَرای جمعه عاشق میشم
تو برام هرچی بخوای خوبه یقین
منو اصلا چه به این سود و ضرر
همه ی سال و بهت دل بستم
اما لیلةُ الرغائب بیشتر
توی تاریکیِ دنیا مونده م
در و واکن آخه من می ترسم
منو از خودت نرونی سَحَرا
من از این رونده شدن می ترسم
از تو پنهون نی خودت می دونی
من دارم با بدیام می جنگم
به یه کربلا دلم خوش بود و
حالا خیلی وقته که دلتنگم
شبای جمعه دلم بدجوری
واسه شیش گوشه پر از غم میشه
کافیه روضه بخونه یه نفر
توو دلم یهو مُحرّم میشه
#محسن_ناصحی
#غریب_آشنا
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
@gharibe_ashena_mobasheri313
❃﷽ ❃
#زمزمه
#ماه_رجب
#لَیــــلَةُ_الرَّغایب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دریــاب این زمـــان را در لَیـــلةُ الرَّغایب
الطـــاف بیکــــــران را در لَیـــلةُ الّرغایب
دل را بزن به دریـا ، با عشــق زنده گردان
این روح نیمـه جان را در لَیــــلةُ الّرغایب
امشب خدای سبحان از بحر لطف و احسان
می بخشد عاشقــان را در لَیــــلةُ الرَّغایب
بی حد و بی حساب است باران رحمت حق
می خواند اِنس و جان را در لَیـــلةُ الّرغایب
از باب لطف و منت ،امشب خدا گشــوده
درگـــاه آسمــــان را در لَیـــلةُ الّرغایب
از قــلب روسیـــاهان با نــور می زداید
تاریکـــــیِ نهـــــان را در لَیــلةُ الرّغایب
ذکــر دعـــا و تسبیـــح در بـــاغ آرزوهــا
خوشبو کند دهــان را در لَیـــلةُ الّرغایب
در هر نمـــاز باران ، گـــل داده یاد نرگس
پر کرده این جهـــان را در لَیـــلةُ الّرغایب
در این شب الهــی ، در هر نفــس بخوانیم
الغــــوث و الامـــان را در لَیـــلةُ الرّغایب
امشب بخوان دعای "عَجّــل عَلــیٰ ظهورک
یا صـــاحب الزمـــان" را در لَیـــلةُ الّرغایب
بر سجده ، خاکسارم تا دست حق ببخشد
آن "کیمیای" جــــان را در لَیـــلةُ الّرغایب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۱/۶
کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─