شد #جمعه و روز نهـــم و یار نیامد
از غصه دلـم خون شد و #دلدار نیامد
یاد نهم مـــاه محـــــرم بنویسید
ای اهل حــــرم میر و علمدار نیامد
#روز_نهم_رمضان
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور (زمزمه) - وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها - سبک به سمت گودال...
شبِ دهم روضهَم
شبیهِ عاشوراست
حرفِ کفن پیشِ...
مادرمون زهراست
کفن برا جسمِ...
مادرش آوُردن
به یادِ گودال و...
مقطّعُالاعضاست
خدارو شکر داری
قبر و کفن مادر
خدارو شکر روضه
میگیره پیغمبر
غروبِ عاشورا
عریان میشه پیکر
چنگی میره سمتِ...
گوشواره و معجر
آئینه یِ رویِ...
خدیجه زینب بود
پیشِ چشاش پیکر
چه نامرتّب بود
پای سرِ بر نی
رُخش شده نیلی
وارثِ زهرا بود
بدجوری خورد سیلی
مدینه و مکّه
نجف و سامرّا
مشهد و کاظمین
بقیع و کربلا
محرّم و ماهِ...
خدا میگن یارب
کِی میرسه از راه
منتقمِ زینب
زینبی که دیده
بسترِ زهرا رو
میبینه بر نیزه
سرِ عزیزاشو
بیتاب و گریونه
خیلی پریشونه
میدَوه تو صحرا
نوحهَتو میخونه
به سمتِ گودال از
خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود
دیر رسیدم من
سرِ تو دعوا بود
ناله کشیدم من
سرِ تو رو بردن
دیر رسیدم من
دیر رسیدم من (۴)
#وفات
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
#جمعه رمضان و فراق یار
جمعه و ماه مبارک ، تو کجایی آقا ؟
کاش می شد که همین جمعه بیایی آقا
جمعه ها می رسد و میگذرد اما حیف
چشم بر روی تو نائل نشود اما حیف
بی تو در این رمضان کار دلم لنگ شود
بر سر سفره ی افطار دلم تنگ شود
سیزده قرن گذشت و نشد از تو خبری
کاش من لایق دیدار تو گردم سحری
تو بیا بهر ظهور و فرجت کاری کن
بهر احیای فرج نیز مرا یاری کن
تو ببین ذکر و دعایم که به جایی نرسد
با نگاه تو دل من به صفایی برسد
نکند آرزویِ دیدن تو دیر شود
با فِراقت به خدا عاشق تو پیر شود
جمعه ای رفت و دلم باز به یارش نرسید
وای بر چشم و دلی که به نگارش نرسید
به نبی و به حسن ، هم به علی و زهرا
حضرت عشق بیا و قدمی رنجه نما
.
به تن غرق به خون و به شهِ کرببلا
جان به لب آمده ِای حضرت دلدار بیا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
شعر برگزیده هشتمین محفل شعر حضرت خدیجه علیهاالسلام
السلام علیک یا امالمؤمنین
یا خدیجه بنت خویلد
#چادرت_را_بتکان
چادرت را بتکان لطف تو را می خواهم
مادر فضل، بیا کوه بساز از کاهم
من زمین خورده ام از عجز خودم آگاهم
بال پرواز بده تا برهم از چاهم
قطره ام آمده ام راهی ِدریا بشوم
شاعر مادر صدیقه ی کبری بشوم
شاعرت اول مصراع شکوهت مانده
شده از وصف مقام و شرفت درمانده
چه بگوید که خدا آب حیاتت خوانده
از تو هر شر و بدی را به طهارت رانده
پاکی از چشمه ی تطهیر تو معنا شده است
زیر پای تو زمین ،عرش معلّا شده است
خارج از قوّه ی ادراک عقولی بانو
اصل هر فرعی و معنای اصولی بانو
بی گمان اشرف زوجات رسولی بانو
چون که تو مادر زهرای بتولی بانو
ای که شد فاطمه ی عالمه ات سرّ وجود
دم به دم تا به ابد بر تو و نسل تو درود
ثروتت تیغ دو دم، یاور تیغ علی است
دین اسلام به عزم تو چنینمنجلی است
عهد بستی که علی بعد پیمبر ولی است
سیره ات لعنت ِ بر دوّمی و اوّلی است
مایه ی فخر و مباهات پیمبر شده ای
از ازل مادر ِهر شیعه ی حیدر شده ای
با تو در سینه ی سینای پیمبر شور است
در کنارت دل او از غم عالم دور است
تو عزیز نبی و آن دگری منفور است
آنحمیرای حسودی که اجاقش کور است
دق کند از حسد آن زن به خدا جا دارد
چون فقط دامن تو،حضرت زهرا دارد
آن زنیکه شترش مرکب ذلّت شده است
در جمل باعث گمراهی امّت شده است
پدر بی پدرش بانی بدعت شده است
غاصب حقّ علی نور امامت شده است
کی شود مادر ما،نیست زن پیغمبر
چون که در جنگ جمل داده طلاقش حیدر
اولین بانوی اسلام ،نبینم آخر
نیمه جان گشته ای، ای جان نبی در بستر
یک نظر بر در خانه،نظری بر دختر
رود ِخونابه شده ، زمزم ِ چشم کوثر
بی تو شام غم احمد که ندارد ماهی
هستی ات دادی و یک کهنه عبا می خواهی؟
از عبا حرف شد و روضه به پشت در رفت
وسط آتش کینه ، گل نیلوفر رفت
زد صدا فضّه بیا،وای ! ولی حیدر رفت
با عبا فاتح خیبر به سوی همسر رفت
یک عبا هم به حرم برده علی اکبر را
یک علی نه ،صد و ده تا علی ِ اصغر را
آه ! روضه به کجا رفت،حواس من نیست
مخفی از دیده ی ما صاحب مجلس مهدیست
پلک ها زخم،دلش زخم، طبیب او کیست
چاره ی گریه ی هر صبح و مسای او چیست
یادمان رفته طرید است و شرید است و وحید
از غم غربت او چشم کسی خون نچکید
مادرم ، تا که شب غیبت او سر گردد
از شمیمش نَفَس شیعه معطر گردد
موقع رجعت تو وارث منبر گردد
تو دعا کن که دگر منتقمت برگردد
اوّل آتش به تن ثانی مرتد بزند
بعد هم پیش حسن، عایشه را حد بزند
✍علی مهدوی نسب
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
❃﷽❃
#مربع_ترکیب
#مدح_مرثیه
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
_________________________
وقتی که محبــوبِ دلِ مــردی امین باشی
وقتی که تنهــا یار ختــم المرسلیــن باشی
با مال و جانت ، حـامی قرآن و دین باشی
بیــن زنـان ، تنهـــا تو اُمُّ المومنیـــن باشی
والا مقـــامی می شـــوی که خالق سبحان
شخصــاً سلامت می دهـد بانوی با ایمـان!
ای دست تو جود و سخاوت داده دریا را
ای مهـــر تو بخشــیده نور ، آفاق دنیـا را
از عشـق تو ، حق پر نموده قلب طاها را
فــرش قدمهــــای تو کرده آســـمان ها را
تو آمدی دنیــای احمـــد با تو زیبــا شد
قلب محمـــد مَحـــرم بانوی بطـحا شد
از نور ایمـــان ، قلب پاک تو منـــور شد
با ذکـر هر أَشهَـد ، گل جانت معطــر شد
تاج مسلمـــانی برایت فخـــر دیگــر شد
دامــان تو شایســـتهٔ زهـرای اطهـــر شد
شد جایگاهت در زمین و آسمان ، معلوم
مــــادر بزرگ بی بدیــل یازده معصــــوم
در اوج سختیها شــدی همـــراه پیغمبر
آگــاه بــودی بر مقــــام و جـــاه پیغمبر
دیدی ســـعادت را فقــط در راه پیغمبر
اعجــــاز دیـــدی در کتـــاب الله پیغمبر
پر شد وجودت از شراب ناب عرفانی
بردی مقـام اولیــــن را در مسلـــمانی
در رنجـــها تو یاد دادی استـــقامت را
در همســری همراه بودن را حمـایت را
درس وفــاداری، حیا ، روح نجابت را
معنا نمودی واژه های عشق و عفت را
با این مقامات انتخاب مصطـفا هستی
فخـــر زنان و مادر خَیر النـــسا هستی
دست اجل افسوس! زود آمد سراغ تو
رنگ خـزان پاشیده شد بر عمـر باغ تو
خاموش شد در سال غم، نور چراغ تو
زخمـــی دگر زد بر پیمــبر سوز داغ تو
شد سال عام الحزن ، سال سخت پیغمبر
می سوخت از داغ عمو و هجــرت همسر
می دید پیغمبر که یار و یاورش می رفت
همسنـگری مثل خدیجه از بَـرَش می رفت
با رفتنــش آه از نهـاد دختـــرش می رفت
همــراه مادر جان او از پیکــرش می رفت
چشمان مادر همچـــنان دنبال زهـــــرا بود
چون باخبـر از غربت و احوال زهــــرا بود
در لحظه های آخرش ، در فکر دختر بود
در فکـــر نامردان و فکــر آتش و در بود
می دید زهرا را که مثــلِ یاسِ پر پر بود
یا آن طنــابی را که بر دستان حیدر بود
می رفت اما زیر لب می گفت یا زهـــرا
می خواند همــراه پیمــبر ، روضهٔ در را
_______________________
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
۱۴۰۲/۱/۱۱
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردر ایتا👆
هدایت شده از 🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#جزوه_ضیافت_نور
#محمد_مبشری
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب
سخن از بانوی دین است که نورش یکتاست
روشنیاش به جهان روشنی بیهمتاست
مدح او را نتوان گفت ز بس که والاست
هرچه گوییم فقط عرض ارادت ازماست
مـام اسلام و هـمـان مـام تمام دنـیاست
هـمۀ نـور وجـودش ز وجود زهـراست
هـر چه دارد هـمه در راه حبـیـبش داده
یار بیـمار، که هـستی به طـبـیـبـش داده
ثـروتش را که به مـولای غـریبـش داده
حـق بر او لایحـۀ دلخـوش سیـبـش داده
عطر زهرا و حسین و حسن از حضرت اوست
بَه چه پاداش کرم نزد کریمان نیکوست
او که خـود در هـمه ایّـام بـمـانـد بـر جا
رفت تا دلـبـر خـوش نـام بـمـانـد بر جا
رفـت و از او غـم و آلام بـمـانـد بـر جا
سوخت چون شمع که اسلام بماند بر جا
پـا بـه پــا هــمــره دلــدار ز غــم آزرده
یک تـنـه تـوشۀ او را به حـرا مـیبُـرده
هست اسلام اگر یکسره از بودن اوست
همه از بخشش او آن همه فرمودن اوست
دین که آسوده شده حاصل فرسودن اوست
لحـظۀ دادن جـان لحـظۀ آسـودن اوست
انـبـیـا در ره دین گر چه نـتـیـجـه دارند
هـر چـه دارند ز ایـثـار خـدیـجـه دارنـد
حال بـیـنـید چرا هـمـچو گـلـی پـژمـرده
حـاصل غـربت یـار است اگـر افـسـرده
رنـج بـسـیـار به هـمـراه پـیـمـبـر بُــرده
بس گرفـتـنـد بر او جـملۀ زنها خورده
که تو از چه شدهای همسر این مرد یتـیم
غافـل از این دلـش بود پی عـشق قدیم
عـاقـبـت در ره دلــدار فـدا شـد جـانـش
با دل زخـمی و خـونـبار فـدا شد جانش
بعد از او فـاطـمه بر یـار فدا شد جانش
وای بـیـن در و دیـوار فــدا شـد جـانـش
مـادر فـاطـمـه در راه پـیـمـبـر جان داد
دخترش نیز در راه حـیدر جان داد
بر تو استبـرق زیـبای جـنان گشت کـفن
آن چه جبـریل بـیاورد همان گشت کفـن
کـربلا بر نوهات خون روان گشت کفن
بـوریـایی به تن شـاه زمـان گشت کـفـن
هـر چه بر پـا گشته غم در عـالـمـیـن
نیـست والله غـریـبـانهتـر از داغ حـسین
#محمد_مبشری
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#محمد_مبشری
گل زهرا ز غم دوری و هجران چه کنم
گو که با غیبت و با تلخی دوران چه کنم
کاش یک بار فقط خواب تو را می دیدم
با دل ملتهب و حال پریشان چه کنم
دیده ام خشک شد ازکارت عصیان و گناه
مانده در حسرت یک قطره ی باران چه کنم
بار سنگین گناه قد مرا خم کرده
توشه ام پر شده از جُرم فراوان چه کنم
همچو خوبان نشد آقا بکنم جان به فدات
خجلم از گل رخسار شهیدان چه کنم
جمعه ی دیگری آمد دل من یاد تو کرد
گر ز هجران نکنم چاک گریبان چه کنم
#محمد_مبشری
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
هدایت شده از یک جرعه شعر... حسین جعفری
ام المومنین
غزل حضرت خدیجه س
-(به یار زل زده ای در میان سجاده)
از سایت امام هشت غزل بخوانید
۴۴۵
به یار زل زده ای در میان سجاده
چه عشقی است چنین در دلِ تو افتاده؟
دل تو مست کدامین نگاه شیرین شد
که چشمهای تو را کرد غرقِ در باده؟
گذشتی از همه ی ثروتت به راه ولا
سپاه عشق به یاری تو شد آماده
گرفت دست تو را بر سریر نور نشاند
خدا برای تو این ماه را فرستاده
اسیر حُسن بزرگان شدی و این یعنی
نبود بانویی چون تو بزرگ و آزاده
تو را میان عبایش کفن نمود آخر
محمدی که بجز تو نداشت دلداده
حسین جعفری
Hosein Jafari:
eitaa.com/robaei
@robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
به سیم و زر چه حاجت بود؟! از اینها فراتر داشت
پُر از خورشید بود آری نگاهی کیمیاگر داشت
زنان از بی حجابیها سر تسلیم افکنده...
ولی کنز الحیا از چادر خود تاج بر سر داشت
بزرگان عرب را یکبهیک دیروز پس میزد
که این دوشیزه فکر خواستگاری از پیمبر داشت
زمانی که همه خورشید را تکذیب میکردند
خدیجه چشمهای مصطفی را خوب باور داشت
میان قوم خود شأن و مقام او فراوان بود
ولیکن با پیمبر عزتی چندین برابر داشت
نبی افلاک را میدید از غار حرا اما
جهان مصطفی در چشم او تصویر بهتر داشت
نماز اولش را با علی پشت پیمبر خواند
شکوه این سه تن باهم هزار الله اکبر داشت
کنار مرتضی دین خدا را حفظ میکرده
که مالش نسبت همشیرگی با تیغ حیدر داشت
دوبازوی پیمبر بی گمان از جنس هم بودند
خدیجه چون علی را داشت درواقع برادر داشت
لبالب بود از قرآن و آن روزی که مادر شد
به جای طفل در آغوشِ خود، آیات کوثر داشت
همینجا میشود بر پاکیِ دامان او پی برد
فقط این زن وجودی لایق زهرای اطهر داشت
علی داماد او شد، کاش بود آن روز را میدید
که زهرا در نبود مادر خود دیدهای تر داشت
خدیجه در مسیر دین شترها داد بی منت
زنی روی شتر اما هوای فتنه در سر داشت
حسن روز جمل بی شک به یاد مادرش افتاد
به یاد خاطراتی که مروری زجرآور داشت
کمک میخواست پشت در صدا زد خادم خود را
فدای فضه اما فاطمه ای کاش مادر داشت...
#مجید_تال
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
حیا در چشمهایش بود، غیرت داشت، همت داشت
چنان آسیه و هاجر، چنان مریم نجابت داشت
لباس کهنه میپوشید، روی خاک میخوابید
تماماً خرج دین میکرد هرچه مال و مکنت داشت
تجارتخانههای مکه از اموال او پُر بود
ولی او با خدای خود فقط میل تجارت داشت
بجای مرغ بریان، دانهی خرما غذایش بود
به رعیتها شباهت داشت آن بانو که رعیت داشت
وجودش را فدای راهِ حق میکرد بی وقفه
برایش پیشرفتِ دین همیشه ارجحیت داشت
به رغم آنهمه تبلیغ که ضِد پیمبر بود
کنارش ماند در هرحادثه از بس بصیرت داشت
گواهی میدهد شعبِ ابیطالب به ایثارش
گواهی میدهد این شیربانو استقامت داشت
چه ایمانی، چه اخلاصی که بین بسترِ مرگش
خدیجه از رسول الله احساس خجالت داشت
**
کفن برتن نکرد و با لباس پارهای پَر زد
عجب این لحظهی آخر به اربابم شباهت داشت
#سیدپوریا_هاشمی
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
اگرچه دشمنِ بسیار ختم المرسلین دارد
ندارد غُصه چون در خانهاش حِصن حَصین دارد
کنارش تا علی هست و خدیجه غم ندارد، چون_
میان دشمنان خود حصاری آهنین دارد
همیشه خاطرش جمع است تا وقتی که در مکه
پیمبر دور خود سربازهایی اینچنین دارد
علی یک سو، خدیجه سوی دیگر، بُتکده فهمید
دوتا لشکر محمد در یسار و در یمین دارد
کنار مصطفی خندان، ولی از داغ این امت
خدیجه روزگاری خسته و اندوهگین دارد
خدیجه آیهای مثل "اشّداءُ علی الکفار" شد، یعنی
همیشه در مصافِ کُفر، پیشانیش چین دارد
تمام ثروتش را داد تا دنیا بفهمد که
خدیجه پای احمد اعتقادی راستین دارد
نه تنها ثروتش، بلکه تمام آبرویش را...
که الحق اینهمه ایثار و غیرت آفرین دارد
چه غم از طَعنهی مردم که او در زندگی تنها
توجه بر رضای ذات ربّ العالمین دارد
جهاد او همین بوده: کنار مصطفی ماندن
و گرنه ذوالفقاری آتشین در آستین دارد
خدیجه مثل انگشتر در انگشت محمد بود
همان انگشتری که نام زهرا بر نگین دارد
نوشتم نام زهرا، باز یاد حیدر افتادم
همانکه از نبی، وصف امیرالمومنین دارد
خدیجه مثل حیدر از همان آغاز تا حالا
همیشه دشمنانی کافر و پست و لعین دارد
خدیجه خاطرش جمع است از آیندهی زهرا
که زهرا مرتضی را در کنار خود قرین دارد
خدیجه بنده هست و با تمام این مناقب هم
همیشه واهمه از لحظههای واپسین دارد
دعایی کرد پیغمبر، همانجا استجابت شد
خدیجه یک کفن از جانب روحُ الامین دارد
نوشتم از کفن، یاد شهید کربلا کردم
که یک تاریخ از نام بلند او طنین دارد
"چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان؟"
دلش گرم است شیعه تا که اُمّالمؤمنین دارد
#محمدجواد_خراشادی_زاده
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═