eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
231 ویدیو
67 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
. مرا آفریده خدای حسن برای خودش نه، برای حسن میفتم از امشب به پای حسن گدایم گدایم گدای حسن حسن اسم رحمان و اسم رحیم بخوان یاحسن، یاعلی یاعظیم هوالله روی دهن ریخته چه شوری در این جان و تن ریخته شراب مرا بوالحسن ریخته روی لب، حسن جان من ریخته خمارم خرابم در این میکده شب مستی ام با حسن آمده همه برکت فصل کشتم حسن از اول فقط می سرشتم حسن بهشتم حسن، سرنوشتم حسن نوشتم کریم و نوشتم حسن حسن پیش حق بود، تنزیل داشت هوای مرا مثل فامیل داشت به سوز و به تب های ماه خدا به خشکی لب های ماه خدا به قند رطب های ماه خدا به العفو شب های ماه خدا من عمریست که هرچه را خواستم فقط با حسن از خدا خواستم ابد بود از اول، ازل را شکست شب خلوت این محل را شکست به والله، لات و هبل را شکست حسن، پشت جنگ جمل را شکست علی گر درِ خیبر آورده است حسن چشم فتنه در آورده است اگر جلوه ای از خدا شد حسین اگر آبرو دار ما شد حسین اگر هم دوا هم شفا شد حسین اگر شاه کرببلا شد حسین... درست است کار ربش بوده است ولی یاحسن بر لبش بوده است نشستم زمین، دلبرم خاکی است چه گنجی است او، گوهرم خاکی است اگرچه پریدم، پرم خاکی است نپرسیدم از چه حرم خاکی است فدای غم هر دو چشم ترش که خاکی شده چادر مادرش برای دفاع فدک دیر شد و آن بزدل بی حیا شیر شد ته کوچه مادر زمینگیر شد بمیرم همانجا حسن پیر شد امان از مسیری که بسته شده دوتا گوشواره شکسته شده ✍ .
. گوشه هایی از مناجات سحر دارد لبم موقع بوسه به خاک پا ، هنر دارد لبم جای حرمان و عطش، قند و شکر دارد لبم از حوالی سبو و می ،گذر دارد لبم مستم و دیگر ندارد هیچ کس کاری به من جای یا رب یارب و العفو، گفتم یا حسن گر خریدارم نباشد یار، کاسب نیستم نوکرم، اما پی جیره مواجب نیستم پشت در دنبال یک جای مناسب نیستم من به آن جنت که بی مولاست، راغب نیستم مهر آقایم حسن را تا که من صاحب شدم کلب دربار علی بن ابیطالب شدم میشود هر بنده ای حاجت روا پیش کریم در به در اصلاً ندارد فکر جا پیش کریم آشتی دادند ما را با خدا پیش کریم آبرو داریم پیش مرتضا، پیش کریم بنده درمانده را تحویل می گیرد حسن دست ما را بهتر از فامیل می گیرد حسن دوست دارم باده را وقت اذان صبحدم با گداها کیف دارد شب نشینی دور هم سفره دارم آمده شکر خدای ذوالنعم دست من اصلاً نرفته مثل اربابم به کم آمده آنکس که جودش فرق دارد با همه آمده آنکس که می میرد برای فاطمه قدو بالایش علی، دست عطایش فاطمه دلگشای او علی، مشکل گشایش فاطمه زور بازویش علی، حجب و حیایش فاطمه خنده های او علی و گریه هایش فاطمه کوثر و زمزم که با لعل حسن حل میشود در مقاماتش امام دوم، اول میشود هم نگاهی میکنی وغوره را می میکنی هم زنسلت سمت وسوی قبله را ری میکنی هم بحول الله گویان عرش راطی میکنی هم میان فتنه می جنگی شتر پی میکنی کورباشد آن زنی که فتنه چینی میکند چون خدیجه هست و ام المومنینی میکند خواب و رویایم شده نقش شبستان حسن در بقیعش دم گرفتن با حسین جان حسن خشت اول گر بیفتد دست خواهان حسن تا ثریا میرود دیوار ایوان حسن نیمه ماه خدا زهرا دعایم را نوشت اربعین پای پیاده کربلایم را نوشت .
. در ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام بشارت خورشید --------- پنجره وا شده و بوی سحر می آید نفسی تازه کنید از نفس مهتابش مسجد عشق به آوای سحر آذین شد می رسد بوی اذان از طرف محرابش نیمه ی ماه رسید آینه را روشن کرد گلی از جنس سحر سوی چمن می آید حُسن این ماه همین است که جبرائیل اش می دهد مژده به گلزار حسن می آید نیمه ی ماه شد و ماه ترین  ماه آمد آفتاب از نفسش باز جلا می گیرد کوثر نور شد از آمدنِ او جاری خانه ی کعبه ازو آب بقا می گیرد پرده برداشت ز رخسار حسن  می بینید خالق عشق قداست به حرم آورده ست شب میلاد کریم ابن کریم است ای دل مادر جود و کرم ، جود و کرم آورده ست مجتبی آمد و از آمدنش ای یاران ناگهان برکه ی آئينه و گل دریا شد پلک خود را که به رخساره شکوفا می کرد غنچه ی خنده به لبهای علی پیدا شد عجبی نیست اگر می شنوید آوایی ماه و مهتاب در اینجا به سخن می آیند قدسیان بال و پر خویش گشودند امشب همه از عرش به دیدار حسن می آیند شب میلاد حسن باشد و از میلادش همه جا جلوه ی خورشیدی او مشهود است دست او دست کرم ، دست کرامت آری بارش رحمت حق در کف این مولود است این که در دامن مادر شِکُفَد لبخندش اوّلین سبط نبی ، پاره ی قلب زهراست نه فقط نور دلِ حضرت حیدر باشد بلکه در جود و سخا لطف و کرم بی همتاست او که مولود صیام است و کرامت دارد رمضان فخر کند از کرم مولودش چون کریم است و کریمانه عطاها دارد سائلی نیست که نومید شود از جودش قلب خود را بسپار ای دل عاشق بر او کز در خانه ی او عشق نشان می گیرد مثل ابری که به بارد به کویرستان ها «یاسر» از مرحمت اوست که جان می گیرد حاج محمود تاری(یاسر)
. ای جان پاک ختم رسل در بدن، حسن! ماه رخت چراغ هزار انجمن، حسن! ریحانه، محمّد و دردانه علی چارم نفر ز سلسله ی پنج تن، حسن! جان جهان فدات که سلطان انبیا پیوسته بوده بر دهنت بوسه‌زن حسن! شیرینی کلام من از وصف مدح توست نَقل حدیثت آمده نقل دهن، حسن! از غنچه ی دهان تو ریزد گلاب وحی چونان از زبان پیمبر سخن، حسن! از آن خدای، نام نهادت حسن که هست خلق مبارک تو و خویت حسن، حسن! بر روی دست فاطمه در لاله‌زار وحی رخسار توست برگ گل یاسمن، حسن! مدح تو با زبان رسول خدا خوش است او گوید و از او شنود بوالحسن، حسن! صبر تو بر شجاعت تو برتری کند داری اگرچه بازوی خیبرشکن، حسن! کی لایق است تا که در اوصاف چون تویی گوهر بریزد از دهن هم‌چو من، حسن! تو آشنای عالمی و از غریب هم تنهاتر و غریب‌تری در وطن، حسن! بر تربت تو دست توسل کند دراز شاه و گدا و پیر و جوان، مرد و زن، حسن! آیینه ی جمـال محمد تویی تویی بالله کریم آل محمد تویی تویی بر روی دست فاطمه قرآن حیدری آقای من! چقدر شبیه پیمبری زیبایی از بهشت جمال تو گشته سبز نامت بود حسن ولی از حُسن برتری جان تمام حُسن فروشان فدات باد الحق که با جمال حسن حُسن‌پروری یعقوب گشته محو تماشا و گویدت مولای من! تو یوسف زهرای اطهری واجب بود اطاعت تو در قیام و صلح زیرا تو خود ولی خداوند اکبری در دست توست تیغ قیام و کلید صبر حتی تو بر حسین، امامی و رهبری در زهد و عصمت و شرف و قدر، فاطمه در صبر، مصطفایی و در جنگ، حیدری قدر تو را که هست وطن شهر غربتت باور نمی‌کنند که تو فوق باوری خیر کثیر در نفس توست یا حسن سرتابه‌پای، کوثر و فرزند کوثری دریای نور ختم رسل! فاطمه صدف! الحق که آن یگانه صدف را تو گوهری جان حسین و هست علی قلب فاطمه سوگند می‌خورم تو رسول مکرری تنها نه چشم و ابـرو و رویت محمد است خلق و مرام و منطق و خویت محمد است دل را هماره حال و هوای بقیع توست انگار پشت پنجره‌های بقیع توست دور بقیع تو ز چه دیوار می‌کشند ملک وجود، صحن و سرای بقیع توست شیعه نفس که می‌کشد از عمق جان خود گویی نسیم روح‌فزای بقیع توست بر پادشاهی دو جهان ناز می‌کند آن دل‌شکسته‌ای که گدای بقیع توست غم نیست گر بنای مزارت خراب شد در هر دل شکسته بنای بقیع توست در مروه و صفا همه گفتیم یا حسن ما را اگر صفاست صفای بقیع توست ما کیستیم تا به حریم تو رو نهیم جبریل، سرشکسته پای بقیع توست یک خشت از مزار تو را هم نمی‌دهیم صد باغ خلد کم به جزای بقیع توست اذن دخول تربت تو نام فاطمه است آوای یا حسین، دعای بقیع توست بردار سر ز خاک و بگو قبر فاطمه ای خفته در بقیع، کجای بقیع توست؟ هر شب کبوتر دل ما زائر شماست هرجا رویم حال و هوای بقیع توست گردون کتاب صبر تو را بوسه می‌زند «میثم» ز دور قبر تو را بوسه می‌زند. .
، طعم دهانم عسل است سیزده،سن جگرگوشه ی است
صبح ها رابه سلامی به توپیوندزنم ای سرآغازترین روز خدا صبح بخیر به امیدی که جوابی زشمامی آید گفتم ازدورسلامی به شماصبح بخیر
کاش یک روز شب صبح نشود خورشید طلوع نکند گل‌ها باز نشوند پرنده‌ها نخوانند کره زمین از حرکت بایستد شاید بفهمیم که تو نیستی ... علیه السلام اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیها
همراهی: به نام خدا امشـــب قلــم بر دفتــــرم مدحی مهیا میکند با خش خش زیبای خود جان را مصفا میکند ذکر حسن جانم حـسن با خویش نجوا میکند گويی که نامـش هر دل پـژمــرده احیا میکند مولود امشب مظهرجود وسخای سرمد است ذکـر همه اهل سما تبریک یا محمـد(ص)است امشـب زمــین و آسـمان دارد صــفـای دیگری یاس نبـی گل میـدهـد در بوســتـان حــیدری از آســـمـان فــرشــته ها آمـــد به امر داوری معصــوم چــارم میکند دنـیا و دین را رهبری مولود امشـب هدیه ذات خــدای سرمد است ذکرهمه قدوسیان صلوات برمحمد(ص)است امشب کریم اهل بیت پامی نهد در این جهان دارد خــدای ذوالعـطا هــدیه بـرای مومــنان جـــبریل نامــش آورد بـر خـــاتم پیغــمبـران نام حســن امشـب شــده ذکــر تمام قـدسیان موســـم شــادمانـی یاران دیـن احــمـد است ذکر همه اهل ولا صلوات برمحمد(ص) است اول گل یاس نبـــی در بوســـتان حـیدریست دوم امام و مقتداء فــرزند زهــرا و علیــست اهل کسـاء را چــارمین گــزیده رب جلیـسـت نامش حسن خویش حسن عالم ز رویش منجلیست عطری که پیچد درجهان در بوستان احمد است ذکرهمه کروبیان صـلوات برمحمد(ص) است در نیـمه ماه صیــام از ســوی رب العـالمین مـــژده میلاد حســن آمـــد بـرای مومنیــن دریائی ار حلم و کرم اسطـوره بهـر صابرین شد غرق شادی و شعف بیت امـیر المومنین درهای رحمت باز شدامشب عنایـت بی حد است وردهمه صاحبدلان صلوات برمحمد(ص)است امشب نوای یا حسـن می آید ازعرش بـریـن پا میگشاید در جهان ان سرور و سـالار دیـن عیـدی دهــد بر ســائلان مولا امـیر المومنین شـد نور باران از شعـف بیـت امیـر المومنین میلاد پور حیدر و محبوب ذات سـرمد است ذکـــر تمام ســائلان صلوات بر محمــد است امشب علی بر سفره احسان دعوت می کند زهرا به عشاق حســن امشـب عنایت میکند دیکر "کیانی" غم مخور مولا شفاعت میکند دعـای اهل معــرفت یکــتا اجـــابـت میـکند میلاد پور حیـدر و سبط رسول سرمد است دعای مستجاب ماصلوات برمحمد(ص)است شعر:محمد رضاکیانی «کریما به مقام کریم اهل بیت از کرم بیماران را شفا عنایت فرما»
13.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افطاری فرماندهان سپاه منرل محسن رضایی دیدنی است
وقتی که بر لبم زمزمه است دین دغدغه ی اصلی شرع همه است همرنگ ستاره های شب می گردم چون ارث حضرت فاطمه است حسین جعفری Hosein Jafari: eitaa.com/robaei @robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری