💌#خاطرات_شهدا
🌹شهید مدافعحرم #منوچهر_سعیدی
منوچهر ساعت یازده شب زنگ زد!📞
گفت: داداش امیر
بیــــا ، باید جایی بریم
مسیرش دوره نمیخوام تنها برم
گفتم مگه کجا میخوای بــــری؟🧐
گفت: شهــــرری
با موتــــــــور رفتیم💨🛵
خانه یک پیرزن و پیرمرد سالخورده👴🏻
سیستم گرمایشی آنها از کار افتاده بود🔥
بعد از مــــدتی
مشکل را برطرف کردیم و برگشتیم🚶♂
در راه گفتــــم:
داداش! تو چه تعهدی داری که
نصــــف شب این همــــه راه رو
میکوبــــی واســــه کــــار مــــردم،
بدون این که دستمزدی دریافت کنی؟🤔
منوچهر گفت:
این ها پدر و مادر شهید هستند
اگه پســــرشــــان زنــــده بــــود،
به ما احتیــــاج پیــــدا نمیکردنــد!
پس ما وظیفه داریم به آنها کمک کنیم
ما در قبــال شهــــــــدا مدیونیــــــــم♥️
💬راوی: برادر شهید
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🔹بار آخر که اعزام شد، فقط چندماه مانده بود تا فرزند دومش متولد شود! میگفت: پسرم که به دنیا آمد، اسمش را ماهان بگذارید. منوچهر خیلی ذوق داشت ماهان کوچولویش را ببیند، اما قسمت بود که قبل از دیدن روی نوزادش شهید شود.
🔹ماهان هنوز چشمانش به روی دنیا باز نشده بود که خبرِ رفـتنِ پـدر را آوردند؛ پدری که تمام همّ و غمش این بود تا به حریم اهل بیت علیهمالسلام آسیبی نرسد؛ ماهان امروز بیقرارتر از همیشه بود و بهانهجویی میکرد؛ شاید دلش آغوش پدری را میخواست که هیچگاه نتوانست حتی برای یکبار هم که شده، آن را تجربه کند.
📸تصویر آقا ماهان، دومین فرزند شهید مدافعحرم #منوچهر_سعیدی که ۴ماه پس از شهادت پدرش به دنیا آمد!
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🇮🇷
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
.
✨🍃🌸🌻☘🌹
🍃🌸🌻☘🌹
🌸🌻☘🌹
🌻☘🌹
☘🌹
🌹
📜روایتی از زندگی
شهید مدافعحرم #منوچهر_سعیدی
🔹شهید منوچهر سعیدی اولین شهید مدافع حرم استان كردستان است كه در اول مهرماه۱۳۵۹ در روستای میهم سفلی از توابع شهرستان قروه دیده به جهان گشود؛ دوران کودکی را در روستای میمنتآباد با فراز و نشیبهای زیادی گذراند.
🔸منوچهر در کودکی دچار بیماری سخت فلج اطفال شد که هر کدام از همسن و سالانش که این بیماری را گرفتند، یا فوت کردند یا فلج شدند. پزشکان از بهبود منوچهر ناامید شدند ولی مادرش همانزمان او را به سید و سالار شهیدان سپرد و پس از دوهفته منوچهر بهبود یافت.
🔹بعد از اتمام دوران دبستان خود به همراه خانوادهاش عازم شهر قروه شدند و همزمان با ادامه تحصیل، در یک نانوایی هم مشغول به کار شد. سال۱۳۷۸ عازم خدمت مقدس سربازی شد و پس از گذراندن دوره آموزشی در اراک، ادامه خدمتش را در شهرستان چابهار سیستان و بلوچستان گذراند.
🔸شهید سعیدی سال ۱۳۸۳ ازدواج كرد و یکسال پس از آن، در سال۱۳۸۴ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و لباس سبز پاسداری از وطن بر تن كرد و در شهرک شهید الماسی در قسمت تأسیسات مشغول به کار شد.
🔹منوچهر در سال ۱۳۹۰ در جریان یک مأموریت کاری به کشور لبنان اعزام شد و حدود پنجماه در آنجا انجام وظیفه کرد؛ پس از بازگشت، به استخدام رسمی نیروی قدس سپاه پاسداران در رسته فنیمهندسی قرارگاه خاتمالانبیاءﷺ درآمد و همزمان اقدام به ادامهتحصیل کرد و موفق به أخذ مدرک کاردانی پیوسته در رشته ساخت و تولید ماشینابزار شد.
🔸منوچهر در سال ۱۳۹۲ در جریان یک مأموریت مستشاری به کشور سوریه اعزام شد و حدود سهماه در آنجا ماند؛ پس از بازگشت از سوریه، در سال۱۳۹۴ که جنایات داعش به اوج خود رسیده بود و منوچهر درحالیکه منتظر به دنیاآمدن دومین فرزندش بود، ظلم و جسارت تکفیریها به حریم آلالله را نتوانست تحمل کند و در قالب یک گروه فنیمهندسی در راستای کمک به مردم محروم و ستمدیده عراق عازم این کشور شد.
🔹سرانجام، منوچهر سعیدی در راه دفاع از حریم اسلام و قرآن بعد از دهروز حضور در کشور عراق، در تاریخ دهمخرداد سال۱۳۹۴ شبهنگام و پس از مبارزهای مقتدرانه برابر تهاجم کور گروه تکفیری داعش که او را خاری در چشم خود میدیدند، بهطور ناجوانمردانه در نزدیکی شهر الرمادی کشور عراق بهعنوان اولین شهید مدافعحرم استان کُردستان بـه خیل شهدای انقلاب اسلامی و به قافلهی نور پیوست. پیکر شهید مدافعحرم منوچهر سعیدی پس از تشییعی باشکوه در زادگاهش، روستای میهم سفلی کردستان آرام گرفت.
🌹
☘🌹
🌻☘🌹
🌸🌻☘🌹
🍃🌸🌻☘🌹
✨🍃🌸🌻☘🌹
🇮🇷
.
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🌸
📝وصیت شهید مدافعحرم #منوچهر_سعیدی به فرزندانش
❣خواهرم!
به پســــرم بگو: شهادت شهید #عبدالله_اسکندری خون من را به جوش آورده است؛ نمیدانی به سر این پیرمرد چه بیاحترامیها که نکردند!😞
✨به پســــرم بگو: اگر من رفتم شهید شدم و نیامدم، من رفتم تا شما و امثال شما جنگ را نبینند، آن هم جنگی مانند جنگ سوریه!🔥🇸🇾
❣من رفتم تا تو بیاحترامی به مادر و خواهرت را نبینی! من رفتم تا تو و امثال تو مانند بچههای سوریه که تمام خانواده را از دست دادهاند، از شدت گرسنگی و تشنگی کنار خیابان در حال جاندادن نباشید!🇮🇷
✨من با چشمانم دیدم که گلولههای توپ و تانک خانهها را ویران میکرد و تمام اهل خانه زیر آوار دفن شدند و تنها فقط یک کودک شیرخواره زنده ماند. کودک کنار پیکر بیجان مادر گریه میکرد و با دستان کوچکش صورت مادرش را نوازش میکرد و از سینه بیجان مادرش خون و شیر را با هم میخورد!😭
❣وقتی آمدند پیکر بیجان مادرش را ببرند، کودک لباس مادر را میگرفت و از او جدا نمیشد. وقتی انگشتانِ قفلشده به لباس مادر از دستان کودک باز میشد و از مادرش جدا میشد، کودک با حسرت به مادر نگاه میکرد تا شاید یکبار دیگر مادرش آغوشش را باز کند و او را در آغوش بگیرد!😔💔
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🇮🇷
❇️#سیره_شهدا
🟡شهید مدافعحرم #منوچهر_سعیدی
💐مادر شهید نقل میکنند: پسرم مردی نترس و شجاع بود. در رفاقت کم نمیگذاشت. از تجملات دوری میکرد. دست و دلباز بود. اهل صرفهجویی و سادهزیستی بود. از سن ۹سالگی شروع به حفظ و قرائت قرآن کرد و روزهی کامل میگرفت؛ خیلی خاص دل به نماز میسپرد.
💐او تا صدای اذان را میشنید، بازیاش را رها میکرد، وضو میگرفت و به نماز میایستاد. حتی مقید شده بود که نماز صبحش را هم بخواند. این کار تا روز شهادتش ادامه داشت. همیشه با وضو بود ؛ حتی شب که میخواست بخوابد، نماز شبش ترک نمیشد.
💐منوچهر به نیازمندان کمک میکرد؛ دلش میخواست هر کاری از دستش برمیآید، برای فقرا انجام بدهد. قسمت زیادی از حقوقش را به فقرا و مستمندان میداد. اگر در محل کارش چیزی به او میدادند، با فقرای محل تقسیم میکرد. خودش را به آب و آتش میزد تا کار مردم را انجام دهد.
💐فرزندم صبور، منطقی، مؤمن و احترامگذار بود. احترام به پدر و مادر در رأس کارهایش بود. در کارهایش رضایت خدا را میسنجید و به خاطر خدا روی حرف پدر و مادرش حرف نمیزد و هیچوقت صدایش را بلند نمیکرد.
🇮🇷
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ...
💐 امروز دهم خرداد ماه سالروز شهادت مدافع حرم" #منوچهر_سعیدی " گرامی باد
#صلوات
🇮🇷
🔖#معرفی_شهدا
نام : منوچهر
نام خانوادگی : سعیدی
نام پــــدر : مرتضی
نام جهادی : عباس
تاریخ تولد : ۱۳۵۹/۰۷/۰۱ - قروه🇮🇷
دیـن و مذهب : اسلام شیعه
وضعیت تأهل : متأهل
شـغل : پاسدار
ملّیت : ایرانی
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۳/۱۰ - اَلرّمادی🇮🇶
مــزار : کردستان ، روستای میهم سفلی
کتاب : «حلقهی وصل»
🕊شهید #منوچهر_سعیدی
🇮🇷