قرین الحسین|ع|
#نفس_دوم #همپای_قافله _از ان هنگام که پا در این برهوت گذاشته ایم چشم ها خبر از دل آشوبه ی صاحبان خو
#نفس_سوم
#همپای_قافله
_امشب ولی با همه ی شب ها فرق دارد . مگــر نه ؟
امشب شماهم سخــت تر نفــس میکشید ؟
امشب سیــنهتان یک درد عجیــب وسنگینی دارد . نهــ؟
امشب بـدنِ شما هم درد میکند ؟
مخصوصا پهـلـوها و گـونه هایتان ...
نه ؟
امشب شما هم میــلِ زنده ماندن ندارید . نه ؟
اصلا انگار به نفـسِ سوم که میـرسد دیگر آنچه به ریــه ها میکشید هوا نیست ... هرچه که هست ، بــوی دود میدهد ... گرد وغبـار دارد ...
مثل بــوی گیـسوانی سوخته ... !
بعد صدای جیغ و هیاهو می آید و پرده نشینِ خانۀ گوش ها میشود ...
و در این میان ، در غوغا دخترکےست حیران ...
ترسـان و لــرزان و عطـشان و گــریان ؛
و زخمـی ... !
و نوازش شده با سیــلی ! ...
گاهی دست به گوش هایش میکشد ، گاهی کمرش ... زیر لب چیزهایی میگوید و خودش تسلای خود میدهد مبادا که بارِشانه های عمهاش شود ... زمین میخورَد ... از ناقه عریان ...
دنبال بابا میگردد ... بهانه می گیرد ... بابایش را که می بیند اما ، هیچ چیز مِن بابِ رفع دلتنگی و بهبودِ حـال پیش نمی رود ...
با او به نجوا می نشیند ... دختـرانه ... غریـبانه ... کودکـــانه ...
و اینجاست که دیگر نفسے بر نمی آید ...
راستی دخترها بابایی بودند ؛
نــہ ...؟
#محرم
🖤| @gharinalhosein