قرین الحسین |ع|
#نفس_سوم #همپای_قافله _امشب ولی با همه ی شب ها فرق دارد . مگــر نه ؟ امشب شماهم سخــت تر نفــس میکش
#نفس_چهارم
#همپای_قافله
_مثل مرغ پرکنده اند ... بارها برای اذن میدان دست به دامن حسیــنت شده اند و بی نتیجه بازگشته اند ... هر که نداند خودت که میدانی ! یارت بعد از علیِ اکبر ، نایی برای داغ جوان ندارد ... آن هم دو رعنای خواهرش را ... از آن بدتر طاقتِ شکستنِ تو را هم ندارد ... تو که بشکنی حرم میشکند ! تو تسلای دل های زخم خوردۀ خیمه گاه حسینی عزیزِ حسین !
اما در مرامِ تو چه باک از تقدیم گل های زندگیَت به پارۀ دلت؟
صد ها عون و محمد فدای یک تار موی حسین !
آنجاست که هر بار نادم برگشته اند ، دوباره شیرشان کردی برای جانبازی در رکابِ ولیِ زمان ...
مگر نه اینکه شیر مردانت از میانه راه خود را به کاروان بهـشت رساندند و تو ذره ای تعجب نکردی؟ زیرا که هر کجا امــامت باشد ، پسرانت نیز همانجا هستند!
و حال که اینگونه مستأصل به آغوش مادرانهات پناه آورده اند ، در گوششان کلیدِ اذن شهادت را زمزمه میکنی ...!
و حسین چقدر برای تو عزیز است که برای فدا کردن همه هستی ات به نام مادر متوسل میشوی؟!
و کاش امامت اذن دهد تا همچون حسن در کوچه های مدینه پسری شاهدِ زمین خوردنِ مادری نباشد ...
ساعتی نمیگذرد که صدای پای اسب ها گوش آسمان را پر میکند ... و تو از میان پرده های خیمه برای شیر پسرانت لا حول و لا قوه الا بالله میخوانی و ...
راستی، به بالین شهادتشان نوحه مادرانه خواندی؛نه؟
مگر میشود بگذاری حسین نگاهش رنگ شرم بگیرد؟
نهـ ! تو #زینبی !
و چه زینبی دارد حسیـــن !...
#محرم
🖤|@gharinalhsein