با تمام اين اسيران
فرق دارے ، قصه چيست ؟!
هركسے آمد بہ احوالت بخندد،
گــريه ڪرد ...!🥀
#محرم|#روز_سوم
#بیبی_رقیه
🖤| @gharinalhosein
16.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای بـابـا...
حکایتی شده مویم... 🥀
ای بـابـا...
ببین شکسته پهلویم... 💔
#محرم|#روز_سوم
#حاج_محمود
#بیبی_رقیه
🖤| @gharinalhosein
خوش آمدی، گله ای نیست، بهترم مثلا...
شبیه قبل نشستی برابرم، مثلا...
خیال میکنم اصلا مدینه ایم هنوز
بهشت چادر زهراست بسترم مثلا
دوباره مثل گذشته کشیده ای بابا
خودت به دست خودت شانه بر سرم مثلا
نسوخته ست، نه...امشب به پات میریزم
خیال کن که همان نازدخترم مثلا...
بگو: فدای سرت، گوشواره گم شده است
بگو دوباره برای تو می خرم...مثلا
خیال میکنم انگشتر تو پیش عموست
تو هم خیال کن آنجاست زیورم مثلا
اگر شکسته اموزخم خورده،چیزی نیست
خمیده قدّم و هم سنّ مادرم مثلا
خیال کن که رقیه زمین نخورده پدر
خیال کن که سر دوش اکبرم مثلا...
کبود نیست کمی خاکی است صورت من
نرفته دست کسی سوی معجرم مثلا
تو فکر کن مثلا عمه را کتک نزدند
مراقب است عموی دلاورم مثلا
شبی که گم شدم و بین دشت جا ماندم
نخورد ضربه ی محکم به پیکرم مثلا
به قصد کشت کسی خواست تا مرا بزند
ولی رسید به دادم برادرم مثلا...
#محرم|#روز_سوم
#باباحسین
#رقیهجان..
🖤| @gharinalhosein
حمد شفا برای همه ی مریض های کرونایی و غیر کرونایی و مریض مد نظر قرائت کنید لطفا🖤
7.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گیسو سفیدم احترامم را نگهدار...
سیلی نزن من با کسی دعوا ندارم... 😭🥀
#آهرقیه...
#حضرت_رقیه
#محرم|#روز_سوم
🖤| @gharinalhosein
قرین الحسین |ع|
#نفس_سوم #همپای_قافله _امشب ولی با همه ی شب ها فرق دارد . مگــر نه ؟ امشب شماهم سخــت تر نفــس میکش
#نفس_چهارم
#همپای_قافله
_مثل مرغ پرکنده اند ... بارها برای اذن میدان دست به دامن حسیــنت شده اند و بی نتیجه بازگشته اند ... هر که نداند خودت که میدانی ! یارت بعد از علیِ اکبر ، نایی برای داغ جوان ندارد ... آن هم دو رعنای خواهرش را ... از آن بدتر طاقتِ شکستنِ تو را هم ندارد ... تو که بشکنی حرم میشکند ! تو تسلای دل های زخم خوردۀ خیمه گاه حسینی عزیزِ حسین !
اما در مرامِ تو چه باک از تقدیم گل های زندگیَت به پارۀ دلت؟
صد ها عون و محمد فدای یک تار موی حسین !
آنجاست که هر بار نادم برگشته اند ، دوباره شیرشان کردی برای جانبازی در رکابِ ولیِ زمان ...
مگر نه اینکه شیر مردانت از میانه راه خود را به کاروان بهـشت رساندند و تو ذره ای تعجب نکردی؟ زیرا که هر کجا امــامت باشد ، پسرانت نیز همانجا هستند!
و حال که اینگونه مستأصل به آغوش مادرانهات پناه آورده اند ، در گوششان کلیدِ اذن شهادت را زمزمه میکنی ...!
و حسین چقدر برای تو عزیز است که برای فدا کردن همه هستی ات به نام مادر متوسل میشوی؟!
و کاش امامت اذن دهد تا همچون حسن در کوچه های مدینه پسری شاهدِ زمین خوردنِ مادری نباشد ...
ساعتی نمیگذرد که صدای پای اسب ها گوش آسمان را پر میکند ... و تو از میان پرده های خیمه برای شیر پسرانت لا حول و لا قوه الا بالله میخوانی و ...
راستی، به بالین شهادتشان نوحه مادرانه خواندی؛نه؟
مگر میشود بگذاری حسین نگاهش رنگ شرم بگیرد؟
نهـ ! تو #زینبی !
و چه زینبی دارد حسیـــن !...
#محرم
🖤|@gharinalhsein
میگفتدرمحرمزیادزمزمهکنید:
[ اَللَّهُمَّاغْفِرْلیالذُّنُوبَالَّتیتُحْرِمُنی
الْحُسَیْن...]
_خدایاگناهانیکه مرا ازحسین محروممیکندببخش(:
🖤| @gharinalhosein
شب پنجم ڪہ مے رسد از راه
روضه را غرق آه باید خواند
از یتیم حسن که مے گوییم
روضه ے قتلگاه باید خواند...
#عبداللهبنالحسن
#محرم
#عمو_حسین(:
🖤| @gharinalhosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمه بزار برم...
داره میلرزه پیکرم...
عمو تنها تو میدونه!
برم بیارمش حـــرم..! 😭🥀
#محرم|#شب_پنجم
#عبداللهبنالحسن
🖤| @gharinalhosein
قرین الحسین |ع|
#نفس_چهارم #همپای_قافله _مثل مرغ پرکنده اند ... بارها برای اذن میدان دست به دامن حسیــنت شده اند و
#نفس_پنجم
#همپای_قافله
_خاک و گرد و غبار فرو نمینشیند تا باقیمانده یارانِ عمو را بشماری ... یا شاید هم نمی دانی ! دیگر بعد از علمدار مردی در این سوی میدان نیست که عمویت حرم را به دستش بسپارد و بی فکرِ عطش، به میدان برود ...
تو هم کوچکی عزیز دلم! مَرد هستی ولی در میان این گرگ های آدم نما جای تو نیست ... کمی آرام بگیر! عمه باید امانت دار برادر باشد ... دستش رها نکن! برای دل اهل حرم امن یجیب بخوان یادگارِ مجتبی! اما مگر میشود دید که نیزه ها و تیر ها و شمشیر ها در یک نقطه از میدان فورد می آیند و آرام ماند؟
نهـ!
اینجاست که پارچه ای که دست تو را به دست عمه دوخته مانند تار مویی پاره میشود تا تو اینگونه عمویت را غریبانه گوشه گودال نبینی ... میدوی تا عمو نفسی هر چند پر خون بکشد از اینهمه زخم ... میدوی تا ثابت کنی تو هم مثل قاسم پسر شیر جمل هستی ... بی سپر! بی زره!
جلو میروی و با غیرت حیدری ات سینه سپر میکنی که ای فرزند خبیثه تو را چه به زخم زدن عموی من ...
دستت را سپر میکنی و ...
به ما گفته اند یازده سال بیشتر نداشتی اما ... چه خوب، مردانگی کردی برای محافظت از عمو !
نمیگویم که زدند و بریدند و چه کردند ...
نمی گویم از پیکری که به تن حسین دوخته شد ... حتی از دستی که افتاد ...
فقط یک چیز میگویم و نمیدانم چرا نمیمیرم؛
آن زمان که اسب ها با نعل تازه، آماده تاختن میشوند؛ تو هنوز روی سینه عمو هستی یا..؟!
..
راستی وقتی در آغوش عمو جا گرفتی، برای آخرین بار بابا #حسن را دیدی؟
#محرم
🖤| @gharinalhosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دو_دمه_پنجم
_دست هایم را سپر کردم برای حنجرت
ای عمو جانم حسین(ع)...
#محرم|#روز_پنجم
#عبداللهبنالحسن
🖤| @gharinalhosein