هدایت شده از روشنای نور ( من و دانشجوهام )
#معرفی_کتاب
کتاب مقتل امام حسین (ع)، نوشتهی علامه سید مرتضی عسگری میباشد و توسط مؤسسه ایمان ماندگار منتشر شده است. این کتاب حوادث زندگی امام حسین (ع) و فرزندان و اصحاب آن حضرت را از آغاز حکومت یزید بن معاویه تا شهادتشان و همچنین ماجراهای پس از شهادت را بررسی میکند.
@Manodaneshjooham
هدایت شده از روشنای نور ( من و دانشجوهام )
#معرفی_کتاب
فایل #صوتی کتاب ارزشمند مقتل امام حسین اثر گرانقدر علامه عسگری به همت
گروه گامهای معرفت؛
پویش مطالعاتی کتابهای صوتی عاشورایی تهیه شده است که همزمان با #محرم در کانال ارائه میشود.
@Manodaneshjooham
هدایت شده از روشنای نور ( من و دانشجوهام )
#معرفی_کتاب
#برشی_از_یک_کتاب
#خرد_زیستن
گریۀ زن و برداشت مرد!
✍روح الله کریمی خویگانی
یکی از رفتارهایی که زنان دارند و از پسِ آن رفتار، منظور دیگری دارند و مردان متأسفانه برداشت دیگری دارند، «گریه» است.
معمولاً زنان ۴ تا ۵ برابر بیشتر از مردان گریه می کنند.
گریۀ زنان، اقتدار مردان را له می کند!
تا به حال دقت کرده اید که واکنش آقایان در برابر «گریۀ زنان» شان چگونه است؟
برخی از مردان روی به «تهدید خانم» می آورند؛ درب خانه را باز می کنند، با تهدید می گویند: می خواهی گریه کنی، بفرما بیرون! گریه هاتو که کردی برگرد!
برخی از مردان روی به «تمسخر خانم» می آورند؛ بچه شدی؟ خجالت بکش! باز اشک تمساح...بسه دیگه!
برخی از مردان روی به «بی اعتنایی با خانم» می آورند؛ خانم در حال گریه کردن است، آقا می رود در اتاق بغل، پتو روی سر خود می اندازد و می خوابد و یا لپ تاب خود را باز می کند، خود را سرگرم می کند و یا سر در گوشی موبایل خود می کند و ابراز بی اعتنایی می کند.
البته برخی هم اعتنا می کنند و برای آنکه صدای گریه و شیون و اعتراض خانم به اطراف نرسد، «تسلیم» می شوند که شاید در کوتاه مدت به نفع خانم باشد، لیکن در دراز مدت به ضرر آنان است.
وقتی زن گریه می کند منظورش این است که «شکسته ام مرا دریاب». با این کار می خواهد نظر شوهر را به خود جلب کند تا محبت بیشتری دریافت کند و به خواسته های او توجه بیتری بشود، غافل از آنکه مرد از رفتار گریۀ زن این برداشت را ندارد. بلکه احساس می کند که زن به او می گوید: «برو گمشو»!
و وقتی به یک مرد پیام «برو گمشو» داده می شود، اقتدار خود را شکسته شده قلمداد می کند و برای دفاع از اقتدار خود دست به پرخاشگری و خصومت می زند. البته جالب است که این احساس مرد نسبت به زن خودش است و در برابر گریۀ زنان دیگر این احساس پرخاشگری را ندارد.
منبع: کتاب ناز و نیاز زیر یک سقف سپید، دکتر کریمی خویگانی
@Manodaneshjooham
هدایت شده از دستیار پژوهش
1_2141780492.pdf
4.16M
#معرفی_کتاب
📚 کتاب استاد "سیدضیاءالدین علیانسب"
و "زهره اخوان مقدم"
و "سیدمجید نبوی"
🍃با عنوان:
"نگارش رساله دکتری ؛ نحوه برنامهریزی، تدوین، نگارش و تکمیل پایاننامه یا رساله دکتری"
اخیرا در سایت قائمیه نمایه شده است. مطالعه این کتاب به دانشجویان ارشد و دکتری و اساتید روش تحقیق توصیه می شود.
هدایت شده از روشنای نور ( من و دانشجوهام )
nezam hoghugh zan_241128_112034.pdf
1.32M
پاورپوینت کتاب نظام حقوق زن در اسلام
#معرفی_کتاب
@Manodaneshjooham
هدایت شده از دستیار پژوهش
#معرفی_کتاب
📚حالة الزواج في العالم العربي
تحریر و تدوین: Doha International Family Institute (DIFI)
تاريخ نشر: ٢٠١٩
⚡کتاب«وضعیت ازدواج در جهان عرب» که به کوشش موسسه بین المللی خانواده دوحه(DIFI) در سال 2019 منتشر شد، تحلیلی جامع و یکپارچه برای درک تمام ابعاد مربوط به ازدواج در بیست و دو کشور عربی ارائه می کند. محققان از تمام مناطق عربی در تهیه این کتاب مشارکت داشتند.
⚡ این کتاب در هفت فصل به همه عوامل زمینهای و کلینگر پیرامون ازدواج و تأثیرگذار بر آن، از جمله انواع متعدد ازدواج اعم از سنتی یا جدید، دیالکتیک ازدواج و سن و تأخیرهای مربوط به سن ازدواج، تجرد، ازدواج زودهنگام، تفاوت سنی بین همسران و هزینه های مربوط به ازدواج، افزون بر آن به روابط زناشویی و بسیاری از موضوعات فرعی مربوط به رضایت زناشویی و عاطفی و خشونت و تعیین ماهیت کار و ازدواج و تأثیر کار زنان در بخش های رسمی یا بازار کار غیررسمی بر ازدواج نیز پرداخته است
⚡ این کتاب همچنین تحلیلی از دو موضوع مهم مرتبط با ازدواج در جهان عرب معاصر ارائه میکند: مهاجرت و تأثیر منفی آن بر نهاد ازدواج و ازدواج با توجه به جنگها و درگیریهایی که برخی از مناطق عربی در معرض آن قرار دارند.
@hamshenasi
#معرفی_کتاب
@dastyarpazhoohesh
هدایت شده از روشنای نور ( من و دانشجوهام )
#قابل_تامل
#یک_فنجان_تأمل
برخی ارتباطات انسان، ظاهری است و برخی باطنی. عموم اساتید در حال تنظیم ارتباطاتِ ظاهریِ انسان هستند و این فرد را سطحی و قشری بار میآورد ...
تا ارتباطمان با خودمان درست نشود، اصلاح سطوح دیگر ارتباطاتی مثل مُسَکِّن است!
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
#انسان_در_اسلام
پ.ن.
و چه خوش فرمودند استاد شهید مرتضی مطهری که حصول آزادیِ اجتماعی در گرو حصول آزادی معنوی است و آزادی معموی محقق نمی شود مگر با تسلط #خود_عالی بر #خود_دانی در مملکت نفس.
سلب آزادی ها در سطح اجتماعی ماشی از تعارض منافع افراد است.
#برشی_از_یک_کتاب
#معرفی_کتاب
نقل مضمون و کلیت از کتاب آزادی معنوی انتشارات صدرا یا همان آزادی انسان از انتشارات بینش مطهر
@Manodaneshjooham
هدایت شده از روشنای نور ( من و دانشجوهام )
57.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معرفی_کتاب
#اثر_دانشجویی
ارائه کتاب حقوق زن در اسلام اثر استاد شهید مرتضی مطهری
قسمت اول مهر و نفقه
تهیه کنندگان: خانمها عاطفه رجبی و زینب زواره دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان واحد شهید باهنر
@Manodaneshjooham
هدایت شده از روشنای نور ( من و دانشجوهام )
81.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معرفی_کتاب
#اثر_دانشجویی
ارائه کتاب حقوق زن در اسلام اثر استاد شهید مرتضی مطهری
قسمت دوم ارث و تعدد زوجات
تهیه کنندگان: خانمها عاطفه رجبی و زینب زواره دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان واحد شهید باهنر
@Manodaneshjooham
هدایت شده از روشنای نور ( من و دانشجوهام )
قالب-پاورپوینت-تذهیب-Tarhika.ir_-rgtrsp.pdf
922.2K
#معرفی_کتاب
#اثر_دانشجویی
پاورپوینت کتاب حقوق زن در اسلام اثر استاد شهید مرتضی مطهری
تهیه کنندگان: خانمها عاطفه رجبی و زینب زواره دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان واحد شهید باهنر
@Manodaneshjooham
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
#خاطرات_بین_الملل #فلسطین #لبنان
@IntMob
❇️ چه کسی باور میکند من به واسطهٔ بازجوی اسرائیلی نمازخوان شدم؟!
🔹هبه دختری قدبلند و لاغر بود با عبای عربی. او میگفت: پدرم اهل کفراللبد و مادرم اهل جنینه. الان در جنین سکونت دارن. هویت فلسطینی دارم و جواز اردنی. دوران مدرسه و دانشگاهم در اردن گذشت. در رشتهٔ حسابداری فارغالتحصیل شدم. حدود پنج سال در دبی و یک سال هم در قطر بهعنوان حسابدار بانک کار میکردم. چهار سال پیش، اسیر شدم. زمانی که ۳۲ ساله بودم. سال ۲۰۱۹. همراه مادرم و خالهام رفته بودیم نابلس. برای عروسی اقوام. وقت برگشت، جایی بین اردن و فلسطین، روی پل شیخ حسین، یهویی و بدون هیچ توضیحی، سربازان اسرائیلی جلویم را گرفتند و اجازه ندادند به خاک فلسطین وارد شوم. فقط میگفتن تو مخرب هستی! دو تا سرباز زن اومدن با لباس نظامی ارتشی. زاروزندگیم رو ریختن وسط. انگار دنبال چیز بخصوصی میگشتن.
🔹شده بودم گوشت قربونی. از این پاسگاه به اون پاسگاه. یک بار با یه رانندهٔ مرد و زن نظامی سوار جیپی آبیرنگ شدم. عربیزبان بودن. به من گفتن میتونی چشمبندت رو برداری. بیرون رو که دیدم، متوجه شدم داخل سرزمینهای اشغالی هستیم. به گمونم، تلاویو بود. برای اولین بار قدس رو بهوضوح تماشا میکردم. در گذشته، چهرهٔ قدس مساوی بود با شخصیتهای نظامی. اما حالا داشتم توی بطن شهر حرکت میکردم. مردم رو میدیدم که در رفتوآمدن. مسیرمون به سمت قبةالصخره بود. خنده و بازی بچههای اسرائیلی گوشهوکنار خیابون آزارم میداد. از اینکه توی کشور غصب شدهٔ ما داشتن زندگی میکردن، از دستشون عصبانی بودم. چشمام افتاد به قدس. از خوشحالی پاک یادم رفت کجا هستم و چرا تو اون ماشین نشستهم. انگار بادی بهاری اومد و هوای سنگین و چسبناک داخل جیپ رو از پنجره زد بیرون. یاد سه ماه قبل افتادم. دستهجمعی و تحت تدابیر امنیتی با همشهریهام برای خوندن نماز جمعه به مسجدالاقصی رفتیم. اونموقع، فکر میکردم شاید دیگه هیچوقت نتونم به قدس برم؛ چون به دخترها فقط یه بار اجازهٔ رفتن میدادن. همون یه بار هم بهقدری اذیتمون میکردن و توی ایستوبازرسیها عاصی میشدیم که زهرمون میشد. رعایت شأن ما رو نمیکردن. انگار ما داریم وارد کشور اونها میشیم.
🔹انداختنم توی یه سلول. قد قوطی کبریت. اندازهای که فقط بشینم. با در و شیشههای قیری. سه روز تمام فقط داد میزدم و گریه میکردم. نمیتونستم قبول کنم اتفاقی که برام افتاده بود رو. نمیتونستم درک کنم. اونقدر گریه میکردم و داد میزدم که یکی دوبار نتونستن ازم بازجویی بگیرن. مثل بچهمدرسهایها جیغ میزدم مامانم رو میخوام. من رو برگردونید. چی میخواید ازم؟ انگار اومده باشن نسقکشی. دمبهدقیقه من رو میکشوندن زیر بازجویی. «هیکلکامیونی نشست روبهروم. با قلب فولادی زنگزدهش. انگار شاهزادهای چیزی باشه. باد انداخت توی بینیش که تو انگار حالیت نیست دست ارتش اسرائیل و بازجوی شاباک هستی. هی میپرسید: هبه خانم، نمیخوای بالاخره به ما بگی اینجا چیکار میکنی؟ برای چی آوردیمت اینجا؟ با گریه گفتم: به شما که گفتم کاری نکردم! چند بار تکرار کنم؟ به خاطر فیسبوکم من رو کشوندید اینجا. بهطور مرموزی گفت: فیسبوک بخوره توی سرت. تو سرباز حزبالله و سپاه ایرانی. تو چند تا عملیات نظامی علیه اسرائیل داخل فلسطین انجام دادی. بههرحال، یا یه موضوع بزرگی هست که ما باید بهش برسیم و حلش کنیم یا یه چیز کوچیکی هست که باید اون رو ریشهکن کنیم تا بزرگ نشه!»
🔹من اصلاً هیچ شناختی از ایران نداشتم؛ ولی حزبالله رو میشناختم. سید حسن نصرالله قهرمانم بود. در مدرسههای اردن به ما میگفتن ایرانی شیعه و کافره و دشمن ما. میگفتن ایران برنامه داره اردن رو اشغال کنه. من همیشه به معلمم میگفتم تنها دشمن ما صهیونیسته. ایران چیکار کرده که من با اون دشمن بشم؟! پدر و مادرم اهل تسننان. اهل شریعت، ولی من نماز نمیخوندم. حجاب هم نداشتم. مسلمان اسمی! اولین سؤالی که بازجو ازم پرسید، این بود: نماز میخوانی؟ وقتی گفتم: نه، خوشحال شد. خندید و قهقهه زد. بدترین شکنجه بود. از خودم بدم اومد. کاری کرده بودم که دشمنشاد شدم. کاش گفته بودم نماز میخونم. اینجا فهمیدم جنگی که بین ما و اسرائیل هست، جنگ مذهبه؛ جنگ زمین و خاک نیست. دود کرخت و بدبویی از سیگارش میداد بالا و به من میگفت شما پیغمبرتون محمده و به پیامبر ناسزا میگفت. شاید کسی باور نکنه من به واسطهٔ بازجوی اسرائیلی نمازخون شدم. تنها بهخاطر اینکه اون از نماز بدش میاومد. زیر رگبار سؤالات مزخرفیش عهد کردم نمازم ترک نشه!
🟢متن بالا برشیست از کتاب «جادهٔ کالیفرنیا»، سفرنامهٔ لبنان با طعم طوفان الاقصی
📚کتاب: جادهٔ کالیفرنیا
✍نویسنده: محمدعلی جعفری
#بدون_مرز #معرفی_کتاب #قدس
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
هدایت شده از روشنای نور ( من و دانشجوهام )
#معرفی_کتاب
پروتکلهای دانشوران صهیون
به زبان انگلیسی و فارسی
@Manodaneshjooham