eitaa logo
قاصدک
103هزار دنبال‌کننده
66.8هزار عکس
45.9هزار ویدیو
137 فایل
👈ما نمیتونیم آینده رو انتخاب کنیم، فقط رقمش میزنیم همین...😉 . . . . آیدی ادمین تبادلات: @Maleka_ad تعرفه تبلیغات؛ https://eitaa.com/joinchat/3446669459Cc4cd1f4ae2 جهت رزرو تبلیغات به لینک بالا بپبوندین👆👆 🎎خیلی کانال خوبیه. @shapaarak
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر خیلی قشنگه بخونید 👌 دل تنگم دوباره سادگی کرد بـازم یـاد زمــان بچگــی کرد یاد بیست سال پیش کرده هـوای بـستـگان خـویـش کرده همان موقع که دلها شاد بودند هـمـــه دل زنـــده و آبـــاد بودند همه کوی و گذر لطف و صفا بود سـخــن از مهــربـانـی و وفـــا بود قدیـمــا زندگی رنگـی دگر داشت زمونه ریتم و آهنگی دگر داشت رنگی بود و لطف و مهربانی سـرور و جشن بود و شـادمـانی قدیما هیچکس نامردی نمی کرد کســی ابـراز دلـســردی نمی کرد چرا بازار نـامـــردی شلوغه!؟ چرا مهر و وفــاداری دروغه!؟ چرا مهـر و محبت کیمیـا شد همه دنیا پر از رنگ و ریا شد بسته شد درهای رحمت کجــا رفت آن همه مهــر و محبت چرا مردم شدند در غم گرفتار دلـم تنگه از این آشفتـه بازار رحم و مروتها کجا رفت؟ جوانمردی فتوتها کجا رفت؟ بـرادر بـا بـرادر جنگ داره پدر از بچه خود ننگ داره سالاری از بن ریشه کن شد پسـر سالاری و خر در چمن شد جوان تا ظهر زیر رختخوابه پدر بیچــاره در رنـج و عذابه که همش حرف پسر بود عـصـــای پیــریِ دست پدر بود کنون برخی پسرها بی بخارند تعصب مـــردی و غیــرت ندارند دانـم چـرا دنیــا عوض شد همه دلها پر از کین و غرض شد نـهــال آرزوها بی ثمر شد برادر از برادر بی خبر شد حــرفـی ز عمو و دایـی نیست چه شد خاله، خبر از زندایی نيست پســر خاله نمی گیرد سراغت نمی روید گلی دیگر به باغت فــامـیـــل از هـمـدیــگه دورند چرا اینگونه سرد و سوت و کورند بسی لعنت به این رسم زمونه به این دنیـای بر عکس وارونه مـاشیـن میـلیــاردی سـواره یکی هم یک موتور سیکلت نداره یکی در پول و ثروت غوطه ور شد یـکـی هـــم از نـداری در بـه در شد یکی املاک و صدها خانه داره یکی مـحتـــاج یک پـول اجــاره درگیر درد بی علاجه یکی دنـبــال وام ازدواجــه یکی مـیــمـیــره از درد خـمـــاری یکی در پارتی و شب زنده داری بنز ویـکـی مـایلـــر سواره یکی بر واتساپ و وایبر سواره این بنده سادگی کرد دلـــش یـــاد زمــــان بـچـگــی کرد ❤️@ghaseedak ‌‌‌‌
شعر خیلی قشنگه بخونید 👌 دل تنگم دوباره سادگی کرد بـازم یـاد زمــان بچگــی کرد یاد بیست سال پیش کرده هـوای بـستـگان خـویـش کرده همان موقع که دلها شاد بودند هـمـــه دل زنـــده و آبـــاد بودند همه کوی و گذر لطف و صفا بود سـخــن از مهــربـانـی و وفـــا بود قدیـمــا زندگی رنگـی دگر داشت زمونه ریتم و آهنگی دگر داشت رنگی بود و لطف و مهربانی سـرور و جشن بود و شـادمـانی قدیما هیچکس نامردی نمی کرد کســی ابـراز دلـســردی نمی کرد چرا بازار نـامـــردی شلوغه!؟ چرا مهر و وفــاداری دروغه!؟ چرا مهـر و محبت کیمیـا شد همه دنیا پر از رنگ و ریا شد بسته شد درهای رحمت کجــا رفت آن همه مهــر و محبت چرا مردم شدند در غم گرفتار دلـم تنگه از این آشفتـه بازار رحم و مروتها کجا رفت؟ جوانمردی فتوتها کجا رفت؟ بـرادر بـا بـرادر جنگ داره پدر از بچه خود ننگ داره سالاری از بن ریشه کن شد پسـر سالاری و خر در چمن شد جوان تا ظهر زیر رختخوابه پدر بیچــاره در رنـج و عذابه که همش حرف پسر بود عـصـــای پیــریِ دست پدر بود کنون برخی پسرها بی بخارند تعصب مـــردی و غیــرت ندارند دانـم چـرا دنیــا عوض شد همه دلها پر از کین و غرض شد نـهــال آرزوها بی ثمر شد برادر از برادر بی خبر شد حــرفـی ز عمو و دایـی نیست چه شد خاله، خبر از زندایی نيست پســر خاله نمی گیرد سراغت نمی روید گلی دیگر به باغت فــامـیـــل از هـمـدیــگه دورند چرا اینگونه سرد و سوت و کورند بسی لعنت به این رسم زمونه به این دنیـای بر عکس وارونه مـاشیـن میـلیــاردی سـواره یکی هم یک موتور سیکلت نداره یکی در پول و ثروت غوطه ور شد یـکـی هـــم از نـداری در بـه در شد یکی املاک و صدها خانه داره یکی مـحتـــاج یک پـول اجــاره درگیر درد بی علاجه یکی دنـبــال وام ازدواجــه یکی مـیــمـیــره از درد خـمـــاری یکی در پارتی و شب زنده داری بنز ویـکـی مـایلـــر سواره یکی بر واتساپ و وایبر سواره این بنده سادگی کرد دلـــش یـــاد زمــــان بـچـگــی کرد ❤️@ghaseedak ‌‌‌‌