[﷽]
#مکتبحاجقاسم
گردش خون در رگهاے زندگے شیرین اسٺ،
اما ریخٺن آن در پاے #محبوب شیرین ٺر اسٺ؛
و نگو شیرین ٺر، بگو #بسیاربسیار شیرین ٺر.
#شهید_آوینے 🌹
#وصـیـت_شـهـید
#شهید_احمد_مشلب🌱
[بسم الله الرحمن الرحیم]
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی
صَدَقَ اللّهُ العَلِیُ العَظیمِ
سلام بر #اباعبدالله ، مظلوم کربلا و رحمت خداوند و برکاتش بر او باد .
سلام بر حضرت #زینب (سلام الله علیها) ، سلام بر برادرش حضرت #اباالفضل_العباس (علیه السلام) .
سلام بر امام مهدی #صاحب_الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) .
با آرزوی تعجیل در فرجش و درود بر نائب برحقّ صاحب الزّمان امام #خامنه ای و درود بر روح امام راحل بنیان گذار جمهوری اسلامی.
و درود بر مرد #مقاومت و #استقامت سیّد حسن نصراللّه و درود و رحمت خدا بر او باد.
قطعاً:
#شهادت، گل رُز زیبایی است که هنگامی که فکرمان به آن نزدیک می شود،آرزوی شهادت را مشاهده می کنیم.
آرزو داریم بوی خدا را استنشاق کنیم و هنگامی که رایحه ی الهی را استنشاق کردیم، صفات روحمان به جهان جاودانگی تراشیده می شود و این می تواند یک آغاز باشد.
بسیاری از ما از آن ها درس #شهادت را فراگرفته ایم، سعی کردند شهادت را برای ما تجّسم کنند و بسیاری آرزوی شهادت می کنند و منتظر آن هستند.
#ای_برادرانم!
ای مجاهدان در راه خدا !
باید هرکدام از شما عنصر فعّالی باشید تا پایان زندگی اش شهادت باشد و به خدا نمی شود پایان زندگی جز #شهادت باشد .
دنیا را همه می توانند تصاحب کنند، ولی آخرت را فقط با #اعمال_نیک می توان تصاحب کرد.
می گویند که من این مسیر #جهاد را طی کردم که خیلی ها فکر می کنند سخت است، ولی اگر از دید خدایی بودن به آن بنگری جز آسانی در آن نمی بینی. این راه ادامه ی مسیر کربلا است و ادامه می دهیم این راه را و در این مسیر گام برخواهم داشت.
برای #مادرم که خون رگ هایم از اوست و به تو هدیه می کنم دعایی همرا با لبخند برای پروردگارم .
🍁 #شهـید_حاج_حسین_هـمدانے:
دشمنان نمےدانند و نمےفهـمند
ڪہ مابراے #شهـادت مسابقہ مےدهـیم
و وابستگےنداریم😊
و اعتقاد ما این است ڪہ از سوےخدا
آمدہ ایم و بہ سوےاو مےرویم .💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایتی از تماس حاج #قاسم_سلیمانی با فرزند شهیدی که به اینستاگرام سردار سلیمانی دایرکت زده بود و گلگی کرده بود
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
حوزه/ در یکی از شب هایی که در حرم حضرت رقیه(س) مشغول روضه خوانی بودم، دیدم سردار رشید اسلام، ابومهدی المهندس به همراه جمعی از اعضای حشدالشعبی به زیارت حضرت مشرف شدند. تا آن زمان نه ایشان را دیده بودم و نه می شناختم، اما هر انسانی با دیدن حال با صفای ایشان که وجودی سرپا تواضع بود، غبطه می خورد.
حجت الاسلام سید حسن فاضلیان رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان همدان، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در همدان با اشاره به سفر سال گذشته خود به شهر کرمان، و بازدید از روند ساخت ضریح مطهر حرم امام حسین(ع)، گفت: در این سفر بنده از مهندس پلارک که رئیس وقت ستاد بازسازی عتبات بودند و پس از آن سپهبد سلیمانی او را به عنوان مشاور خود به نیروی سپاه قدس برد، درخواستی مبنی بر زیارت حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) ارائه کردم.
وی افزود: بنده همدان و کرمان را به دلیل برادری شهید همدانی و سردار سلیمانی، برادر خوانده هم خواندم و خطاب به مهندس پلارک بیان کردم تا به سبب این برادری، مقدمات حضور روحانیون حاضر در ستاد بازسازی در کشور سوریه و زیارت حرم حضرت رقیه و حضرت زینب را فراهم کند.
این استاد حوزه با اشاره به اینکه این درخواست مورد قبول واقع شد و ۳۰ نفر از روحانیون ۳۰ استان کشور، به این سفر زیارتی مشرف شدند، ابراز داشت: بنده نیز به عنوان مسئول روحانیون استان همدان در ستاد بازسازی عتبات عالیات، در ایام ماه ذی الحجه و عید قربان توفیق حضور در این زیارت را پیدا کردم.
وی با بیان اینکه در طول سفر افتخار قرائت زیارات و روضه خوانی به بنده محول شده بود، خاطر نشان کرد: در یکی از شب هایی که در حرم حضرت رقیه(س) مشغول روضه خوانی بودم، دیدم سردار رشید اسلام، ابومهدی المهندس به همراه جمعی از اعضای حشدالشعبی به زیارت حضرت مشرف شدند. تا آن زمان نه ایشان را دیده بودم و نه می شناختم، اما هر انسانی با دیدن حال با صفای ایشان که وجودی سرپا تواضع بود، غبطه می خورد.
حجت الاسلام فاضلیان با اشاره به اینکه شهید المهندس سعی داشت تا کسی ایشان را نشناسد و متوجه حضورشان در حرم نشود، یادآور شد: زمانی که از طریق اطرافیان، با این مجاهد بزرگ آشنا شدم، انسان با صفایی را دیدم که از همه وجنات او، نور، تقوا و اخلاق ساطع می شد.
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان همدان ابراز داشت: حال و احوال کردن و صحبت چند دقیقه ای ما با این سردار بزرگ اسلام، آن چنان دلنشین بود که حتی با وجود زمانی اندک این ارتباط، حس بسیار خوبی نه تنها به بنده، بلکه به جمع ما منتقل شد.
وی تاکید کرد: قطعا همین تواضع و فروتنی این شهید بزرگ بود که سبب شد تا برای ایشان این چنین تشییع با شکوهی در کشور ما و در عراق برگزار شود و بعد از قرائت نماز توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی به خاک سپرده شود.
#ابومهدی
#حاج_قاسم
#شهید_حسین_پورجعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
رفتی از دیـــــارما
سوی جنت المأوا...
حاج قاسم کجـــــای
حاج قاسم کجـــــای
بی تــــو ای سلیمانی
دل مانــــد و پریشانی
📎پ ن:
یــوسفی
رفتــه ست آری
وضــع کنــعان روشـن است ...
#سردار_دلها❤️
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
دختر شهیدی که برای حاج قاسم کلاس میگذاشت
خیلی دوست داشتم حاج قاسم را ببینم. وقتی خبر دادند در مصلای بابل مراسمی است نگفتند که قرار است با سردار سلیمانی دیدار کنیم. محمد جواد کوچک بود و زهرا ۶ سالش بود. مادر شوهرم هم پا درد شدید داشت و باید بیشتر حواسم به او بود. زهرا دختر بزرگم که ۱۲ ساله بود را با خودم بردم. چون تاکید کرده بودند همراه نیاورید دو بچه دیگر را مجبور شدم بگذارم خانه.
به سختی خودمان را رساندیم مصلا. مراسم که تمام شد باز هم نگفتند قرار است چه ملاقاتی باشد که لااقل اطلاع دهیم بچههای دیگر ما را هم بیاورند.
اعلام کردند بروید برای نماز جماعت. وقتی رفتیم داخل مصلی دیدم حاج قاسم آنجاست و میتوانیم از نزدیک او را ببینیم. حسرت خوردم کاش اطلاع داده بودند تا دو فرزند دیگرم را هم میآوردم با دیدن سردار آرام میشدند.
به فاطمه گفتم برو با سردار عکس بینداز. فاطمه خیلی خجالتی بود. سردار نگاهی به او کرد گفت: میخواهی با من عکس بیاندازی؟ بیا بیا. چادر او را به سمت خودش کشید. واقعا با چنان حس پدرانهای برخورد کرد که ما هم راحت رفتیم عکس انداختیم. حاج قاسم سر همه میزها رفت و یک ربعی صحبت میکرد. سر فاطمه را نوازش کرد و خندید گفت: من به تو میگویم با هم عکس بگیریم تو کلاس میگذاری؟ بعد یک انگشتر به فاطمه داد. گفتم: حاج اقا یک دختر هم در خانه دارم میشه برای او هم انگشتر بدید؟ گفت: بله. گفتم یک پسر سه ساله هم دارم پدرش به او توصیه کرده دوست دارم بزرگ شدی جزو افرادی باشی که اسراییل را فتح میکنی. برای او نامه مینویسید؟ نامه هم نوشت و روی عکس آقا مهدی امضا زد. وقتی رفت فاطمه که تازه خجالت را کنار گذشته بود، گفت: من با عکس بابا و حاج قاسم با هم عکس نینداختم. سردار که متوجه شد دوباره گفت: معلومه که با شما باز هم عکس میگیرم. فاطمه را کشید سمت خودش گفت: شما تازه ما را تحویل گرفتی مگه میشه عکس نندازیم؟ دوباره عکس گرفتند.
انرژی بسیار قوی و آرامش خاصی به من در آن دیدار داده شد که همه اش حسرت میخورم کاش دو فرزند دیگرم هم بودند و این ارامش را میگرفتند. آن دیدار بسیار فاطمه را عاشق حاج قاسم کرده بود. وقتی خبر شهادت را بچهها شنیدند شوکه شدند انگار دوباره خبر شهادت پدرشان را شنیده بودند.
فاطمهای که در مراسمات پدرش به سختی شرکت میکرد و باید به زور میبردیمش مرا مجبور کرد برای تشییع حاج قاسم به تهران بیاییم.
*جمله سردار سلیمانی به همسر یک شهید
در آن دیدار حاج قاسم سر میز شهید حاجی زاده رفت و وقتی دید همسرش چقدر جوان است اول پرسید شما دختر شهید هستید؟ وقتی فهمید همسر شهید است گفت: آنقدری که از دیدن همسر شهدا دلم به درد میآید از دیدن پیکر شهدا ناراحت نمیشوم. وقتی هم فهمیدند مادر شهید او را به ازدواج پسر دیگرش درآورده خیلی خوشحال شد. میگفت: همسران شهدا باید مشکلاتی را سالیان سال تحمل کنند که بسیار سخت است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ کشتار داعش توسط #سردار_سلیمانی با کت شلوار😳😱
ببینید و به ایرانی بودن خودتون ببالید
کپی ممنوع است لطفا کپی نکنید
کانال شهید حاج قاسم سلیمانی
@ghasem_solaymani
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹کانال سردار شهید حاج قاسم سلیمانی👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ ویژه به یاد حاج قاسم
🎙 بانوای: حاجمیثممطیعی
🔰 با زیر نویس عربی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 دکلمه و اجرای زیبای استاد رسول نجفیان از دلنوشته «دکتر محمدمهدی زاهدی» برای سردار دلها «شهید حاج قاسم سلیمانی» در آستانه اربعین ایشان
🔹 تو در خاکریزها دنبال آسمان میگشتی، حالا میخواهم با دلم دنبالت بگردم. دلم میخواهد از تو بیاموزم؛ ای استاد پشت میز ننشستهی من...!
به من یاد دادی که نباید فقط به دنبال حل مسئله بود. تو خودت مسئلهای شده بودی برای تمام دشمنان که نتوانستند حلش کنند...
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
به گزارش تابناک به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دکتر محسن رضایی، شرایط خاصی در عراق حکمفرما بود؛ چیزی شبیه جشن بزرگ ملی و آئینی. حشدالشعبی با رهنمودهای ولایت، فتوای مرجعیت و با اتکا به روحیه جهادی و «ما میتوانیم»، به پیروزیهای گسترده علیه داعش دست یافته بود و روند پیروزیهای حشد همچنان ادامه داشت.
قبل از ظهر روز ۹ شهریور ۱۳۹۶ هواپیمای حامل مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی و سردار محسن رضایی در فرودگاه بغداد بر زمین نشست. شخصیتهای مختلف مذهبی، سیاسی و نظامی عراق در فرودگاه به استقبال این دو پیشکسوت میدانهای جهاد و شهادت آمده بودند.
فرماندهان حشد از جمله سردار شهید ابومهدی المهندس در فرودگاه تا پای هواپیما آمده بودند؛ به رسم ادب و میزبانی فروتنانه و مهربانانه عربی اسلامی و برای اینکه به ۲ فرمانده و همرزم سابق خود خوشامد بگویند و آنها را در آغوش بگیرند و دمی از غوغای جهان آسوده شوند...
بعد از آن، استقبال و دیدارهای جداگانه در "صالة الشرف الکبری بمطار بغداد الدولی" انجام شد. سردار رضایی بار دیگر ابومهدی المهندس را در آغوش گرفت و پیروزیهای حشدالشعبی را به او و همرزمانش تبریک گفت. ابومهدی متواضعانه گفت: من یک سربازم، نقش اصلی متعلق به هدایتگری ولایت فقیه و فتوای مرجعیت شیعی و جهاد عموم رزمندگان است. ما اینها را از جنابعالی در سالهای مبارزه با صدام بعثی آموختیم.
از "صاله الشرف الکبری" به سمت "دارضیافه الرئاسه الوزرا" رفتیم... قبل از هر چیز نماز جماعت به امامت آیت الله هاشمی شاهرودی برپا شد. ابومهدی المهندس موقع وضو گرفتن، شادمانی خاص و غبطه برانگیزی داشت... ادعیه وضو را میخواند و در پایان بعد از صلوات بر محمد و آل محمد (علیهم السلام)، به فارسی رو به هیات ایرانی گفت: "وضو در فرات و نماز در کربلا" که در جنگ با صدام بعثی شعار رزمندگان بود، محقق شد. انشالله نماز در مسجد الاقصی. ادعیه امام خمینی تماما محقق شد، انشالله بزودی شاهد تحقق ادعیه امام خامنهای در بیت المقدس خواهیم بود.
بعد از نماز تعدادی از اعضای هیات ایرانی دور ابومهدس المهندس جمع شده بودیم. تعریف میکرد که سردار محسن رضایی در سفر قبلی که به دعوت جلال طالبانی به عراق آمدند، در یکی از مجموعه کاخهای صدام با طالبانی دیدار کردند و طالبانی این را به آقامحسن (ابومهدی سردار رضایی را به رسم رزمندگان و به سیاق تعابیر امام خمینی، آقامحسن مینامید) گفته بود که چه جالب هر دوی ما علیه صدام میجنگیدیم و حالا در محل جلوس او با هم جلسه گذاشته ایم، در حالی که صدام به زباله دان تاریخ رفته است.
ابومهدی المهندس گفت: در آن زمان آقامحسن در یک سخنرانی تاکید کرده بود که "امام خمینی (ره) در زمان قبول قطعنامه، این را پیش بینی کرده بود که به فضل الهی در این مقطع از زمان تحقق پیدا کرد". این جمله آقامحسن انگیزهای برای حشدالشعبی شد که چندی بعد از آن مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) را در یکی از کاخهای صدام در بصره با حضور چند هزار نفر برگزار کردیم. تصویر بزرگی از امام خمینی و امام خامنهای در آن ساختمان نصب کردیم؛ دقیقا بالای همان بالکنی که صدام اسلحه را به دست گرفت و به نشانه حمله به ایران شلیک کرد. دقیقا بالای همان بالکن تصویر امامین را نصب کردیم و موضوع سخنان سخنران آن روز هم ولایت فقیه بود. خاطره آن روز حلاوت خاصی در دل رزمندگان ایجاد کرد... خستگی از تنمان درآمد. تجسم واقعی سوره مبارکه "اذا جا نصرالله و الفتح" بود
#حاج_قاسم
#ابومهدی
حسین پورجعفری به روایت خواهرش
حسین پورجعفری همراه همیشگی سردار شلیمانی بود؛ چه در زندگی و چه در شهادت. خواهر شهید حاج حسین پورجعفری، همرزم ۳۸ ساله سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی می گفت: صبح روز جمعه ۱۳ دی ماه بعد از اذان صبح برای گوش کردن دعای ندبه، تلویزیون را روشن کردم و متوجه خبر شهادت سردار سلیمانی شدم. برادرم در هر شرایطی با سردار سلیمانی همراه بود برای همین همان لحظه اول متوجه شدم برادرم نیز به فیض عظیم شهادت نائل آمده است.
خواهر شهید پورجعفری گفته که برادرم هیچ زمان جلوی دوربین نمی آمد و هرگز از خودش برای کسی صحبت نمی کرد و کسی نمی دانست برادر ما همراه حاج قاسم سلیمانی است. بعد از شنیدن خبر شهادت برادرم، خیلی بی قراری و گریه کردم و عصر همان روز با هواپیما به تهران رفتیم. زهرا با اشاره به اینکه پنج خواهر و چهار برادر بودیم تصریح کرد: من حسین را خیلی دوست داشتم و به او وابسته بودم.
حسین هر زمان به کرمان می آمد به من سر می زد و بر صله ارحام و دیدار با خانواده تاکید فراوان داشت و خودش نیز به این توصیه عمل می کرد. برادرم به اطاعت از ولی امر مسلمین، رعایت حجاب و اقامه نماز اول وقت تاکید فراوان داشت و خودش نیز این موارد را رعایت می کرد. حسین بسیار خاکی و خیلی مظلوم بود به حدی که حاضر بود حق خودش ضایع شود اما حاضر به ضایع شدن حق دیگری نبود. حاج حسین حجب و حیای خاصی داشت و در مجالس همیشه شنونده بود و کم تر صحبت می کرد.
#شهید_حسین_پورجعفری
#حاج_قاسم
روایت کننده: سرلشکر حسنی سعدی در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۸
سردار شهید حسین پورجعفری دستیار و محرم راز سردار شهید قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، از جانبازان جنگ تحمیلی در سال ۱۳۴۵ در گلباف کرمان متولد شد و بیش از ۴۰ سال تا همراه و همراز سردار سلیمانی گام برداشت. شهید پورجعفری از سال ۶۱ و عملیات والفجر مقدمانی وارد عرصه مبارزه در جنگ تحمیلی شد و بعد از شرکت در عملیاتهای مختلف در سال ۶۴ همراه با شهید میرحسینی در منطقه آبی تبور و در برخورد با قایق نیروهای عراقی مجروح و دچار شکستگی کمر شد که بدلیل این مجروحیت سنگین به مدت یک سال و نیم از جبهه دور بود.
شهید پورجعفری ابتدا در دبیرخانه لشکر ۴۱ ثارالله در دوران جنگ فعالیت میکرد و کم کم مسئول دبیرخانه محرمانه لشکر شد و به دلیل ویژگیهای فردی چون، صداقت، سادگی، منظم بودن، مطیع بودن و بیش از همه محرم راز بودن جذب سردار سلیمانی شد و این دوستی و رابطه تا لحظه شهادت هم ادامه داشت.
#حاج_قاسم
#شهید_حسین_پورجعفری
به گزارش جهان نيوز، شهید حسین پور جعفری رئیس دفتر و همراه همیشگی سردار سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی میگفت: روزی در منطقهای در سوریه حاجی خواست با دوربین دید بزنه، خیلی محل خطرناکی بود. من بلوکی را که سوراخی داشت بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین استتار بشه. همین که گذاشتمش بالا، تک تیرانداز بلوک رو طوری زد که تکه تکه شد ریخت روی سر و صورت ما.
حاجی کمی فاصله گرفت. خواست دوباره با دوربین دید بزنه که این بار، گلولهای نشست کنار گوشش روی دیوار، خلاصه شناسایی به خیر گذشت. بعد از شناسایی داخل خانهای شدیم برای تجدید وضو، احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست؛ به اصرار زیاد حاجی رو سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. هنوز زیاد دور نشده بودیم که همون خونه در جا منفجر شد و حدود هفده تن شهید شدند. بعداز این اتفاق حاجی به من گفت: حسین امروز چند بار نزدیک بود شهید بشیم، اما حیف.....
#حاج_قاسم
⭕️نقل از سردار شهید حسین پورجعفری:
🔺روزی در مکانی مستقر بودیم، وقت نماز شد گفتم حاج قاسم بهتر است برویم، اینجا امن نیست نماز را جای دیگری میخوانیم، حاجی به اصرار نماز ظهر را خواند، اما هرجور بود حاجی را متقاعد کردم نماز عصر را جای دیگری بخوانیم،سوار ماشین شده و از آنجا دور شدیم،بعد از گذشت پنج دقیقه طی یک تماس تلفنی متوجه شدیم مکان جلسه که در آنجا حضور داشتیم طی حمله انتحاری توسط یک خودرو داعشی به هوا رفته است.
🍃با ابومهدی المهندس و بچه های حشد الشعبی آمده بود شادگان، کمک سیل زده ها. برایشان سفره انداختیم.
تک تک نیروها و محافظ ها را به اسم صدا زد که بیایید سر سفره.
برایشان لقمه می گرفت و می گذاشت در دهانشان؛ مثل مادر.
#فقط_برای_خدا
#مکتب_حاج_قاسم
37.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به خدا سلیمانی ام!
♨️ ماجرای حاج قاسم و راننده تاکسی...