🔴 سه ماه از شهادت ابر مردی می گذرد که تاریخ معاصر مثل او را کمتر دیده است.
پولاد مردی به قامت یک پاسدار، آنان که در روایت قُلوبُهم کَزُبر الحَدید هستند، در مقابل دشمنان سخت تر از اَشداء عَلی الکُفار و بر نزدیکان رُحَماءَ بَینَهُم...
در این سه ماه چه ها که بر ما و بر عالم نگذشته است...
خدایا به حرمت و آبروی خون این شهید این روزهای سخت را تبدیل به سلامت و امنیت کن...
آمین یارب العالمین
✍"محمدصالحی"
🔸ماجرای مجروحیت دست یک سردار شهید !!
من از نزدیک شاهد زخمی شدن حاج قاسم عزیز بودم. اولین بار شهریور سال ۶۰ و قبل از عملیات "ثامن الائمه" (شکست حصرآبادان) بود که ایشان مربی آموزش رزمی بود و تیر به دستش اصابت کرد؛ اما آه و ناله ای از او شنیده نشد!!!
✍🏻 به روایت دکتر سید محمد حسینی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شعر_شب
شب بخیر
غارتگر شبهای بی مهتاب من
منتی بر دل گذار؛
امشب بیا در خواب من ...!
#هوشنگ_ابتهاج
# سردار دلم💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ماجرای شهادت شهید #حاج_ابراهیم_همت
در جزیره مجنون را از زبان سپهبد #شهید_قاسم_سلیمانی بشنوید...
دست بیقراری که با رفتنش دلهایمان را دچار سندروم دلِ بیقرار کرد.
#حاج_قاسم_سلیمانی
سرداردلهااسمانی شدنت مبارک:
🌷سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:🌷
من از بیجاقراری و رسوای ماندگی، سر به بیابانها گذاردهام؛ من بهامیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بستهام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمیخواهم. مرا به خودت متصل کن.
👈بخشی از وصیت نامه
سپهبد قاسم سلیمانی
#سردار_دلها
آن نیستی
که رفتی
آنی که
در ضمیری.😭
💫انقلاب زنده است💫
امام خامنه ای:
شهادت حاج قاسم سلیمانی، زنده بودن انقلاب در کشور ما را به رخ همهی دنیا کشید. عدّهای میخواستند وانمود کنند که انقلاب در ایران از بین رفته است، مرده است، تمام شده امّا شهادت او نشان داد که انقلاب زنده است.
۹۸/۱۰/۲۷
اولین سال بدون سردار😥
اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج
#خادمانه😍
#آقامونه👆
جان منو امر ولی
#جانم_فدا_سید_علی❤️
برا سلامتی آقامون #دعا کنیم
برا سلامتی آقامون #صلوات
🌹🍃| #مادرانه
❣پست مادر شهید دهقان در روز تولد فرزندشان
به من گفتی صبوری کن.... صبوری.
صبوری کردم...
ببین.. صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد....
آری محمدرضا جان....
روزی که آمدی و چشمم به صورت معصوم و زیبایت افتاد از داشتنت بسیار خرسند شدم... بناگاه به یاد مادرم افتادم و جوان رعنایش...
حتی فکرش قلبم را پاره پاره میکرد...
میدانستم روزی تو را از دست خواهم داد و همین وظیفه ام را سنگین تر میکرد... با خودم نجوا میکردم: خدایا آیا من میتوانم؟؟؟اگر نتوانم!!! همین جگرم را می سوزاند...
وقتی نام دایی جاودانه ات را بر تو نهادم می دانستم که راهش را ادامه خواهی داد.....
روزها و شبها باهر بار شیر دادنت،در گوشت زمزمه ها میکردم.....
میدانستم میشنوی و میفهمی.....و روزی شنیده هایت را به کار خواهی بست.
محمدرضا جان میدانی با شهادتت چه جان تازه ایی در کالبد جامعه دمیدی؟؟؟
میدانی چه جوانان نیک سرشتی با یک نگاه آتشین تو به فطرت پاک خویش بازگشتند؟؟؟
میدانی چقدر زیبا راه را از بیراهه تمایز دادی و چقدر دست در راه مانده ها را گرفتی؟؟
امروز تولد بیست و سه سالگی توست... پسر عزیزم تو برای من همیشه بیست ساله ایی... من میدانم تو ماندگار شده ایی و این ما هستیم که میرویم....
پس تولد ماندگاریت مبارک باد..
منتظرم ببینم یازده روز دیگه مامان واسه تولد امسالت چی میگه😍😍