پاترول سفیدی که همیشه واسطه خیر بود😊
همسر شهید مصطفی صدرزاده (سید ابراهیم):
یعنی خودش را واسطه میدید. واسطهای که باید کارش را کند، سختیها را تحمل کند و بداند که نتیجه دست خداست.☝️
بله. سختیهای زیادی را تحمل میکرد. ما یک ماشین پاترول سفید داشتیم و هر کس که این ماشین را میدید به ما خرده میگرفت که الان زمان پاترول نیست، بنزین زیاد مصرف می کند، خرج دارد و کلی مشکلات دیگر.🙁 وقتی این حرفها را شنید گفت که این پاترول توانسته چند نفر را که در جاده مانده بودند نجات دهد. 👌گفت ماشینی در جوی آب افتاده بود و او با این پاترول آن را بیرون کشیده است. ماشین یکی از همسایههایمان در مسیر شمال خراب شده بود. مصطفی با همین پاترول این ماشین را حدود 90 کیلومتر بکسل کرد تا بجای مطمئنی برسند. ✅
وقتی گفتم که چرا هنوز از این ماشین استفاده میکنی، گفت که میخواهد با این ماشین به بقیه کمک کند. گفت خدا این را به ما داده تا بتوانیم برای کمک به دیگران استفاده کنیم.💔😊
شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده🌹
#شهیدانه
زهرایی ها #شهید می شوند🌷
این را من نمیگویم
نگاه کن
#نگاهشان
👈حتے لبخندشان هم
عطر #یاس دارد...😍
رمز پرواز #یا_زهراست
شهدا را یاد کنید با ذکر #صلوات
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
نیستی
اما خیالت
هر شب
مرا
به وقت دلتنگی
بیدار میکند...
#سپهبد_حاجقاسم_سلیمانی 🌷
#شهید_ابومهدی_المهندس🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی حاج قاسم سلیمانی در مراسم، روی صندلی تجملی نمینشیند!
پدر #شهید از خاطره مشترک حاج قاسم سلیمانی با فرزندش میگوید:
به من خبر دادند که حسین چریک هرشب از سنگر به بیرون میزند, که گفتم مواظب حسین باشید.
یک بار حاج قاسم به حسین میگوید حسین شما امشب پیش من بخواب و اسلحه اش را گرفتند و تحویل دادند که دیگر اسلحه ای نداشته باشد.
حاج قاسم تعریف میکرد وقتی صبح از خواب برای نماز بیدار شدند, دیدند حسین نیست و به بیرون رفتند دیدند حسین با یک تکه چوب 3 اسیر عراقی را گرفته و آمده است که با دیدن این صحنه قاسم سلیمانی به حسین میگوید؛
حسین تو لباس من را بپوش ومن لباس بسیجی تو را که حسین لبخندی میزند و میگوید شما در لباس خودت #فرمانده باش و من هم در لباس خودم همان بسیجی و انجام تکلیف خودم
هدایت شده از قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
کانال های دیگر ما ....😍😍😍😍😍
🌹دختران چادری🌹
https://eitaa.com/joinchat/3547332654C185aeec427
🌹اخراجی حرم🌹
https://eitaa.com/joinchat/1515323424Cb5d35540e8
ماجرای اقامه نماز سردار سلیمانی در کاخ کرملین قبل از دیدار با پوتین
ابراهیم شهریاری ماجرای نماز سپهبد شهید سلیمانی را که در کاخ کرملین اقامه کرد، نقل میکند؛
در بخشی از کتاب «سلیمانی عزیز» که روایتگر خاطراتی متفاوت و خوانده نشده از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است
در این خاطره آمده است:
وقت نماز بود، زدیم بغل، گفتم: «حاجی قبول باشه.»
گفت: «خدا قبول کنه، انشاءاللّه.»
نگاهم کرد و گفت: «ابراهیم!»
ــ نمازی خواندم که در طول عمرم در جبهه نخواندم.
به حاج قاسم گفتم: حاج آقا شما همهی نمازهایتان قبول است.
قصه نماز خوانده شده حاج قاسم فرق میکرد.
به کاخ کرملین رفته بود و با پوتین قرار داشت. تا رئیسجمهور روسیه برسد وقت اذان شد.
حاجی هم بلند شد. اذان و اقامهاش را گفت. صدایش در سالن پیچید، بعد هم به نماز ایستاد. همه نگاهش میکردند. میگفت: در طول عمرش همچین لذتی از نماز نبرده بوده.
پایان نماز پیشانیاش را روی مهر گذاشت.
به خدای خودش گفت: «خدایا این بود کرامت تو، یک روزی در کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه میکشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی آمدم اینجا نماز خواندم.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
●حضور سردار سلیمانی در کنار پدر شهید مجید قربانخانی در مراسم شهید قربانخانی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🌷
#کلام_فرمانده_قلبها
✍شهید سپهبد قاسم سلیمانی:
هرڪدام از شما یڪ شهــید را دوست خود بگیرد و سیره عملی و سبڪــ زندگـــــی او را بڪار ببندید ببینید چطــور رنگ و بوی شهدا را به خود میگیرید و خدا به شما عنایت میکند
🌟⚡️
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا
ما رو به فراموشی
دچار نکن ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار قاسم سلیمانی🌿
#قهرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹لحظاتی با شهید مدافع حرم سید ناصر حسینی فرمانده تخریب لشکر فاطمیون
🌹"انتشار به مناسبت سالروز شهادت"
#خاطره
🌹جانبازی حاج قاسم قبل از تشکیل تیپ
✍سردار قاسم سلیمانی : شب عملیات طریقالقدس، ما وارد کانالی شدیم که از ابتدای خط خودی تا پشت خط، زیر خمپاره ۱۲۰ و ۱۶۰ بود. تیر مستقیم تانکها روی کانال میریخت. نخستین آتش سنگین دشمن بعد از شروع جنگ و در جبههها، همان جا بود. یک ساعت از لو رفتن تک گذشته بود که خط خودی تا خط خودشان را تمام زیر آتش گرفته بودند. معابر هم لو رفته بود. حمید در گروهان اول بود.
ما منتظر بچههای اهواز بودیم که قرار بود خط را بشکنند تا ما پشت سر آنها به خط دوم و به سمت پل سابله برویم. ۱۰۰ متری از خاکریز فاصله گرفته بودیم. آتش دشمن بود که روی سرمان میریخت. حمید آمد پیش من و گفت: «اینطوری همه بچهها شهید میشوند. بگذار من گروهانم را ببرم نزدیک سیمخاردار عراقیها و از کار بیندازمشان». من موافقت کردم و او گروهانش را تا نزدیک سیمهای خاردار برد.
همینجا بود که من زخمی شدم. اکبر محمدحسینی با ۲ گروهان عقب بود. بچههای اهواز موفق نشده بودند خط را بشکنند. خون زیادی از من رفته بود و دیگر رمق نداشتم. نمیخواستم بگویم زخمی شدهام و روحیه بچهها را تضعیف کنم. حمید خودش را به من رساند و اصرار کرد سریع خودم را نزدیک معبر برسانم و بر کار آنها نظارت کنم اما من گفتم: «نمیتوانم بیایم، خودت برو هر کاری میتوانی بکن.» فکر کنم فهمید حالم مناسب نیست. سری تکان داد و خداحافظی کرد و رفت به خط.
مکالمه من و حمید ۱۰ ثانیه هم طول نکشید. حمید در کمتر از ربع ساعت خط اول عراقیها را گرفت. شلیک کالیبرها و خمپارههایشان قطع شد و بچهها شروع کردند به پاکسازی. فریاد اللهاکبر در خط پیچید. اکبر تماس گرفت و هدایت ۲ گروهان بعدی را به عهده گرفت که به سرعت رفتند روی خاکریز و رو به جلو حرکت کردند.
همین موقع بود که من از حال رفتم و به پشت جبهه منتقل شدم. بعدها شنیدم حمید با یک کمر نارنجک جلوی همه حرکت میکرده و داخل سنگرها که ۵ تا ۲۰ متر از هم فاصله داشتهاند، نارنجک میانداخته و آنها را منهدم میکرده است.
در یکی از این سنگرها، عراقیها متوجه نارنجک میشوند و آن را به بیرون پرت میکنند که خوشبختانه حمید فورا روی زمین میخوابد اما ترکشهای خمپاره پیشانیاش را زخمی میکنند. با این وجود، از پا نمینشیند و به پیشروی ادامه میدهد. مرا به بیمارستان منتقل کردند و پس از بهبودی و بازگشت، قرار شد «تیپ ثارالله» را تشکیل بدهم.
آنچه خواندید، بخشی از کتاب «ذوالفقار»؛ برشهایـــی از خاطرات شفاهـی سپهبد شهید قاسم سلیمانی به همت علی اکبری مزدآبادی در انتشارات یازهرا بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قنوتت مونده تو خاطرم قاسم
برادر بودی با رهبرم قاسم
امیر سربازان حرم قاسم...
مداحی دلنشین حاج محمود کریمی در حرم امام رضا(ع) راس ساعت دلتنگی ١:٢٠!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 احترام نماینده سازمان جهانی بهداشت به سردار دلها
نماینده سازمان جهانی بهداشت حین بازدید از فعالیت گروههای مردمی در مبارزه با کرونا به حاج قاسم سلیمانی ادای احترام کرد.
ز تو هيچ كم نگردد كه ز راهِ دلنوازى
نظرى كنى به عاشق، نه هميشه، گاه گاهى
#حرف_دل✨
دلنوشته مرتضی قربانی از افطاری و قاسم سلیمانی
سردار مرتضی قربانی فرمانده لشکر۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس در یادداشتی نوشت:
🔺رمضان امسال متفاوت از رمضان های قبلی است. این زمزمه وجود دارد که حتی مراسم احیای شب قدر را هرکس در منزل خود و محدود به اعضای خانواده برگزار کند. امسال افطارهای ساده و صمیمی که بهانه دید و بازدید اقوام یا دوستان قدیمی و خبر گرفتن از بستگان و همسایگان و صله رحم بود هم برگزار نمی شود.
🔺برای نخستین بار مراسم افطاری ساده و صمیمی فرماندهان جنگ که هر ساله در منزل سردار محسن رضایی برقرار بود، بعلت شیوع ویروس کرونا، برگزار نمی شود و امسال از این اجتماع استثنایی و منحصربفرد رفقای قدیمی در این ماه مهمانی خدا، اقامه نماز جماعت به امامت آیت الله موحدی کرمانی، شنیدن سخنان و خاطره گویی فرماندهان و پخش فیلمهای واقعی قدیمی از جنگ و حال و هوای معنوی جبهه ها و تجدید میثاق با شهدا محرومیم.
🔺افطاری پارسال در کنار شهید قاسم سلیمانی و دیگر بچه های جنگ که همه با لباس شخصی و همراه فرزندان و خانواده شان در منزل آقامحسن حضور داشتند و نه روی صندلی که روی فرش و موکت کنار همدیگر نشسته بودند، چقدر صفا کردیم، چقدر بغض کردیم و خندیدیم از دیدار دوستان و اشک حسرت ریختیم به یاد یاران سفرکرده.
🔺انگار همین دیروز بود که من و قاسم، برای عملیات کربلای ۵، در فاصله شش کیلومتری بصره از پنج کیلومتر آبگرفتگی پنج ضلعی شرق بصره عبور کردیم و آمدیم روی پل عراقیها. من و قاسم آنجا دست به دست هم دادیم، قاسم سمت راست پل و من سمت چپ رفتیم. ایستادیم تا یک پیروزی بزرگ به دست آمد. دشمن غافلگیر شد. من با قاسم سلیمانی و بعد هم آقای محمد کوثری، فرمانده لشکر ۲۷ دقیقا ۲۲ روز آب و غذای درست و حسابی نخوردیم، لباسمان پر از خون، پشت سرمان کانال ماهیگیری بود و آن قدر گلوله و توپ می آمد که جای راه رفتن هم نبود. دشمن حتی سنگرهای ما را تکه تکه و منهدم کرده بود؛ اما ۲۲ روز آنجا ماندیم و قطعنامه ۵۹۸ زمانی که ما ۶ کیلومتری بصره بودیم، بسته شد؛ یعنی زمانی که من و قاسم و کوثری و دیگر بچه ها دستان ارتش عراق را بستیم. به همین دلیل هشت بند از یازده بند قطعنامه به نفع ایران شد.
🔺یاد همه یاران سفرکرده بخیر که سالهای قبل در این افطاری ساده و صمیمی همدیگر را می دیدیم و در آغوش می گرفتیم و حالا از دیدارشان - برای تا نمی دانم کی - محرومیم؛ شهید شوشتری، شهید همدانی، شهید کاظمی، شهید قاسم سلیمانی. امیدوارم به زودی دیدار تازه شود و سرنوشت ما در مسیر ولایت و همراه با شهادت رقم بخورد که سربلند و خندان به دیدار یاران سفرکرده بشتابیم.
🌄 🔹شهید #وحید_زمانی_نیا از محافظان سردار سلیمانی
▫️یکی از شهدای عملیات تروریستی فرودگاه بغداد
🔻مادر وحید از رازی که بعد از شهادت پسرش فهمید می گوید: که 40 درصد جانباز بود و من مادر نمی دانستم.