✨دایم مرا بانو و خانم جان صدا می کرد.
✨نمی توانست بیشتر از 10 دقیقه قهر یا ناراحت باشد.
✨هیچ درخواستی را رد نمی کرد حتی اگر پولی برای قرض دادن نداشت از دیگری می گرفت و امانت می داد و گاه همه موجودی جیبش را حتی اگر قرض گرفته بود کمک می کرد.
✨راهی که آقا مرتضی رفت عاقبت به خیری و به دلیل دستگیری از کار مردم بود.
✨دوست داشت زودتر از دوستانش شهید مدافع حرم شود و هر وقت رفتن او به سوریه لغو می شد ناراحت بود.
✨هر زمان تلویزیون از شهدای مدافع حرم می گفت مرتضی حسرت می خورد و به من می گفت باید از خانواده این شهیدان یاد بگیری و یک بار تاکید کرد «ببین همسر شهید چطور صحبت می کند، باید یاد بگیری» ولی من که هیچ وقت شهادت او را تصور نمی کردم ناراحتی ام را نشان میدادم اما مرتضی ول کن نبود، بارها مرا را بر مزار شهدای حرم میبرد تا ذهنم آماده شود.
✍ راوی: همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_مرتضی_بصیری_پور
#بهشت_نشین
🆔@ghasem_solaymani