eitaa logo
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
12.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
17.4هزار ویدیو
64 فایل
«بِسْمِ اللَّهِ القٰاصِمِ الجَبّٰاریٖنْ» خط خون نقطه‌ی پایان سلیمانـی نیست... بِھ‌َراسـ💪ـید که این اولِ بسم الله است...🌷 کانون تبلیغاتی پربازده قاصدک ❄️👇 https://eitaa.com/joinchat/3340238882Ca4b5329bfc
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 شهید مرتضی خیلی دوست داشتن با دوستان قدیمی و هیئتی اش رفت وآمد داشته باشیم و به همین خاطر معمولا مهمانی دوره ای داشتیم... وزمانی که نوبت منزل 🏡ما می‌شد ایشون تاکید داشتند که همه چیز ساده وبه دورازتشریفات باشد. تاهمه احساس راحتی وصمیمیت بکنند هیچوقت اجازه نمی دادندکه دو نوع غذاتدارک ببینم صمیمیت شهید مرتضی ودوستانش به حدی بود که یادم می‌آید در ماه مبارک رمضان🌙 یکی ازدوستان صمیمی اش قصد داشت ضیافت افطاری داشته باشد وچون ما درسفرمشهدبودیم منتظرشدندتا برگردیم وبعداین مهمانی برگزار شد .😊 دوستان شهید مرتضی خیلی به ایشان ارادت ویژه ای داشتند و همدیگر را برادرخطاب می کردندـ. و این دوستی حتی بعد از شهادت ایشان دستخوش تغییر نشد💔 مدافع‌ حرم 🌷
.. ¤🕊¤.. 🌷♡|.. آنان کہ پـاک اسـت؛ مےمیـرنـد! و آن ها کـہ ؛ با .. پ.ن: ••اگه نگاهت کنترل بشه در قلبت باز میشه••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 مصاحبه ای با خانم ، نخبه ی ایرانی که پس از سال ها زندگی در ، به ایران بازگشت و هم اکنون درحال خدمت رسانی به مردم خودش است.. بخشی از مستند
بہ‌قولِ‌یکے؛ اگرمےخوای‌ببینی‌چہ‌قدربراۍ‌خدامهمے نگاه‌کن‌ببین‌کہ‌چہ‌قدرخدابرایِ‌تومهمہ🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 تصاویری از حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار رهبر انقلاب در مراسم عزاداری فاطمیه حسینیه امام خمینی (ره) 🔺مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها از امشب و به مدت پنج شب در حسینیه امام خمینی (ره) با حضور رهبر انقلاب برگزار می‌شود
📸 ا تصاویر جدید از مزار فرمانده شهید ابومهدی المهندس
33.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ موقعی که ما همه تو خواب ناز بودیم قاسم سلیمانی شهید شد 🎙روایت حاج حسین یکتا از شهادت حاج قاسم سلیمانی
.✨🌿 وقتی گره های بزرگ به کارتون افتاد ، از خانم فاطمه زهرا( س) کمک بخواید. گره های کوچیک رو هم از شهدا بخواید براتون باز کنن.. 🍃🌹
🔴 ارتباط_با_نامحرم ❌ 💬✍🏻پسر باشی یا دختر فرق ندارد، آن هنگام که مجوز چت و گفتگو با نامحرم را برای خودت صادر میکنی میگویی رابطه ی ما پاک است😏 ♨️میگویی خواهر و برادری که ایرادی ندارد، مدام رابطه ات را توجیه میکنی..😒 " به کجا چنین شتابان"🏃❌ ✅اولش فقط چت... محترمانه، کم کم "مفرد" خطابش کردی، کمی بعد دلت تماس تلفنی خواست...صدایش را که شنیدی📞 ،دلت عکسش را خواست.. 😰 عکس را سیو کردی و وقت و بی وقت با چشمانت به نامحرم خیره شدی... 😓 💢آرام آرام دلت دیدار حضوری خواست...🔥 (سرعت بالایت را احساس میکنی؟)👺 🌀من دیگر از حال و هوایت بعد از دیدنش هیچ نمیگویم 😪 🌀اما از چادر دختران سرزمینم دنیا دنیا حرف دارم...🙏 🌀از حیای چشمان پسران این آب و خاک بقدر پاکدامنی "یوسف کنعان" کلمه دارم🗣 💠نمیدانم چرا گاهی خودمان را راحت حراج میکنیم...😥 میگویند "💔تورم" تک رقمی شده از برجام و نافرجامی هایش گل و بلبل میشنویم...😤 باشد قبول دارم...😕 اما من از روزی میترسم که آمار چادران خاکی سرزمینم هم تک رقمی شود...😭 من از روزی😞 نگرانم که ارثیه ی فاطه ی زهرا "س" رنگ و بوی "مد" را به خود بگیرد ♨️من از روزی نگرانم که پاکی پسران سرزمینم را با واژه ی "بی جنبه" بودن زیر سوال ببرند😩 🌀مجوز دیدن برایمان صادر میکنند...😒 ماهواره: برای پیشرفت لازم است😏 بی حجابی:برای پیشرفت لازم است😏 دانشگاه مختلط:برای پیشرفت لازم است😏 🖲و در آخر زمینه ی گناه : برای پیشرفت لازم است😏 💟پیشرفت بدون بوی "کربلا" سرانجامش میشود آمار های خیانت و جنایت های آنور آبی ها...😓 یـــــــکــــــ ــــســــــوالــــــ❓ تو پیشرفت را در چه میبینی؟ التماس کمی تفکر 🙏🏻
👨💼گفت: راستی جبهه چطور بود؟؟ 🙎♂گفتم : تا منظورت چه باشد ...🙂 👨💼گفت: مثل حالا رقابت بود؟؟😁 🙎♂گفتم : آری... 👨💼گفت : در چی؟؟ 🙎♂گفتم :در خواندن نماز شب...😇 👨💼گفت: حسادت بود؟؟😎 🙎♂گفتم: آری... 👨💼گفت: در چی؟؟ 🙎♂گفتم: در توفیق شهادت... 👨💼گفت: جرزنی بود؟؟😉 🙎♂ گفتم: آری... 👨💼گفت: برا چی؟؟ 🙎♂گفتم: برای شرکت در عملیات ... 👨💼گفت: بخور بخور بود؟؟😦 🙎♂ گفتم: آری ... 👨💼گفت: چی میخوردید؟؟😮 🙎♂گفتم: تیر و ترکش ...😪 👨💼گفت: پنهان کاری بود ؟؟ 🙎♂گفتم: آری ... 👨💼گفت: در چی ؟؟ 🙎♂گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها ...👞 👨💼گفت: دعوا سر پست هم بود؟ 🙎♂گفتم: آری ... 👨💼گفت: چه پستی؟؟ 🙎♂گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین ...😌 👨💼گفت: آوازم می خوندید؟؟😜 🙎♂گفتم: آری ... 👨💼گفت: چه آوازی؟؟😐 🙎♂گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل ...☺️ 👨گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟💨 🙎گفتم: آری ... 👨گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ 🙁 🙎گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب ...😣 👨گفت: استخر هم می رفتید؟؟🌊 🙎گفتم: آری ... 👨گفت: کجا؟؟ 🙎گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون ...❄️🌊 👨گفت: سونا خشک هم داشتید ؟🔥 🙎گفتم: آری ... 👨گفت: کجا؟؟ 🙎گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه...🌤 👨گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟؟😁😁 🙎گفتم: آری ... 👨گفت: کی براتون برمی داشت؟؟ 🙎گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه ...🔫 👨گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟!😂 🙎گفتم: آری ... 👨خندید و گفت: با چی؟؟ 🙎گفتم: هنگام بوسه برپیشونی خونین دوستان شهیدمان😭 👨سکوت کرد... 🙎گفتم: بگو ...بگو ... 👨زیر لب گفت: شهدا شرمنده ام ...😔 😔 🌹
30.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 تو شعله ها پری سوخت... میون دود و آتش... نگم یه معجری سوخت‌... ۹۸👌💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ نقل شهید ابومهدی المهندس از نحوه پیگیری کارها توسط شهید حاج قاسم سلیمانی در جلسه با سردار باقرزاده 👤شهید ابومهدی خطاب به سردار باقرزاده: 🔺ما پیگیری کردن رو از شما (ایرانی ها) و حاج قاسم یاد گرفتیم بعد از نیم ساعت، ربع ساعت از سپردن کاری می‌گفت "چرا این کار رو نکردی؟" گفتم "ربع ساعت پیش گفتی!" اگر بگویم فردا پیگیری می‎کنیم ، فردا فراموش می‎شود.
نگاهت؛🌱 گاهی نگران است... گاهی ناراحت! شاید هم دلگیر....🌱 اما هر چه هست هیچ گاه سایه چشم هایت را از سرم بر ندار...💔 ...✨ روزتون متبرڪ به نگاه شهید منا محسن حاجی حسنی🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چادرت رابتکان روزی مارابفرست ای که از روزی دو عالم همه از چادرتوست 🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼
یکبار با روح‌الله حرف میزدیم. میون حرف هامون گفتم: من که می‌دونم جهنمی هستم. ما که جامون آخر جهنمه.😞 یکدفعه چهره روح‌الله عوض شد. اخم هایش در هم رفت و ازم رو برگردوند!😠 چند ساعتی با من حرف نزد. خیلی از دستم عصبانی شده بود. انگار به بخشندگی خدا توهین کرده بودم و به او برخورده بود😞 بعد از کلی منت کشی برای آشتی کردن بهم گفت: دیگه هیچوقت این‌ حرف رو نزن☝️ خدا خیلی بخشنده است خیلی... به نقل از: همسر شهید روح الله قربانی🌹
📸تصویری از سردار رشید اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی و جانشین وی در فرماندهی سپاه قدس، سردار اسماعیل قاآنی...
🔴شوق به شهادت شهید حسین همدانی از زبان حاج قاسم سلیمانی... ✍سرادر شهید سلیمانی در بخشی از خاطراتش شوق به شهادت شهید حسین همدانی را اینگونه بیان می‌کند: من رفتم خدمت آقا (رهبر معظم انقلاب) برای مجوز کاری که ایشان (شهید حسین همدانی) می‌خواست انجام بدهد، برای این رفته بودم مجوز بگیرم، چون آن وقت ما هنوز مجوز اینکه پاسدار داخل میدان ببریم نداشتیم. ما می‌خواستیم که پاسدار ببریم برای اینکه فوعه و کفریا را بتوانیم آزاد بکنیم؛ لذا آمدیم مجوز برای این کار را بگیریم. شهید همدانی هم چون فرمانده‌ی قرارگاه سیدالشهدا امام حسین (صلوت الله علیه) بود او هم در این کار متولی شد. او وقتی شنید که پاسدارها می‌آیند و پاسدارها باید بیایند و همه‌ی این حرف‌ها، اصلاً _چون خودش سال‌ها اینجا بود_  یک شوقی پیدا کرد. یعنی کلاً هوایی شد و گفت من اصلاً نمی‌مانم و به سمت آنجا آمد. آخرین لحظه‌ای که من شهید همدانی را دیدم، تقریباً چند ساعت قبل از شهادتش بود. یک حالت جوانی‌ای در او دیدم. من در آن لحظه‌ی آخر که شهید همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم. بعداً فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است. اینکه می‌گویم در یک شکل جوانی او را دیدم، چون آن حالت خاص را در او ندیده بودم، آن سکوت خاص را، خیلی بشاش و خندان بود؛ خیلی. آنجا با خنده به من گفت «بیا باهم یک عکسی بگیریم، شاید این آخرین عکس من و تو باشد.» او خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلاً عکسی بگیرد؛ چه خودش، چه با کسی. وقتی این حرف را زد من تکان خوردم. خواستم بگویم شما نروید، چون از همان جایی که او می‌خواست برود، من داشتم برمی‌گشتم؛ ولی یک حسی به من گفت، چیزی نیست خبری نیست، لذا چیزی به او نگفتم. وقتی که این حالت را در شهید همدانی دیدم، این شعر در ذهنم آمد: چون رهد از دست خود دستی زند چون جهد از نفس خود رقصی کند من این دست رقص را، این حالت پرواز را، این حالت اشتیاق را، این حالت عروج را در او دیدم. 📚منبع: خبرگزاری تسنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فیلمی جالب از دیدار و خوش و بش سردار حاج قاسم سلیمانی با نیروهای حفاظت حرم حضرت زینب (سلام الله علیها)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به اخمت خستگی در می رود... لبخند لازم نیست!!! کنار سینی چای تــــو اصلاً قند لازم نیست ... 🌷
: +من‌وشـماڪوچڪترین‌نقشـی‌ نداشتـیم هدایت‌فقط‌به‌عهده‌خداوندبوده‌ ♥️✨ میبینــی‌رفیــق؟! بزرگمـردی‌مثل‌ دربرابر‌خدا خودش روچقــدرڪوچک میبینــه..!
وقتی ایام میرسید جواد حال و هوای خاصی پیدا میکرد😔 روضه خواندن که شروع می شد صدای گریه و هق هق جواد در بین بچه های هیئت بلند تر بود... از گریه های جواد ما هم حال پیدا میکردیم ...💔 جواد رو یه جمله خیلی حساس بود☝️ وقتی روضه خوان ناله میزد الهی بشکنه دست مغیره میان کوچه ها بی‌مادرم کرد😭😭 جواد دیگه تاب نداشت و به سر و صورت خود میزد ... آخه جواد خیلی مادری بود 😔 آخرش هم نشان از مادرش زهرا(س)گرفت ... 💔 جواد محمدی 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خیلی خوشحالم که مهدی رسولی در محضر مقام معظم رهبری مداحی میکنه و دعوت شده به مراسم‌های بیت 🔹️خیلی دقت کنید به مداحان و سخنران‌هایی که دعوت میشن به بیت رهبری، مخصوصا سخنران‌هارو، چون مستقیما خود آقا انتخابشون میکنه 🔹️سخنران‌هایی که دعوت میشن واقعا باسواد و مورد تایید مقام معظم رهبری هستن، مثل حجت الاسلام عالی، حجت الاسلام رفیعی و...