پدر شهید مصطفی صدرزاده:
«مصطفی روز اولی که سر کلاس دانشگاه حاضر میشود، هر کسی بلند میشده و خود را معرفی میکرده. مثلا یکی کارمند بوده یکی دیگر معلم🙎♂ و... آن زمان مصطفی گاوداری داشت و وقتی بلند میشود میگوید: من مصطفی صدرزاده هستم گاودار و متاهل. استاد به او میگوید: بعید بدانم شغل تو گاوداری باشد❗️، حتما شغل دیگری داری که نمیخواهی رو کنی!
مادر شهید میگوید شاید به خاطر چهره خیلی مثبت مصطفی، استاد فکر کرده بوده یا اطلاعاتی است یا سپاهی👌
پدر میگوید: مصطفی خیلی خیلی شوخ طبع بود. یک بار در خانه ظرف میشست مادرش گفت: چرا ظرف میشویی؟ گفته بود خانه شهید ظرف شستن ثواب دارد😁
بعدها شنیدم که مادر شهید قاسمی دانا میگفت: مصطفی میآمد آشپزخانه شروع میکرد به شستن ظرفها میگفت: ثواب دارد.
آن موقعها همه این رفتارهای مصطفی را به شوخی میدیدیم، چون به قول همسرش اصلا معلوم نبود کی شوخی میکند کی جدی است🤷♂. اما در عین همه شوخی هایی که داشت خیلی جدی بود.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سرود زیبا برای محور مقاومت✌️
فلسطين ولبنان وسوريا والعراق وإيران واليمن، يدٌ واحدة..
✍مُهم نیست که شانه هایت
تجسم است و آغوشت خیال...!
همه یادت اینجاست
نگاهت، صدایت، خنده هایت...
دیگر چه میخواهم...
#حاج_قاسم❥|
در مرحله اول عملیات، دلیرمردان تیپ ثارالله (هنوز لشکر نشده بود) علیرغم پیشروی اولیه موفق به تثبیت موقعیت خود نشدند و ناچار به بازگشت شدند. درحالیکه پیکر تعدادی از شهدای عزیز بین دو خاکریز مانده بود؛ و چون منطقه در تیررس و آتش بی وقفه دشمن بود، انتقال اجساد مطهر غیر ممکن مینمود و این مسئله هم مزید بر علت شده بود که تاثیر منفی بر روحیه تعدادی از رزمندگان بگذارد و آنان را نسبت به پیروزی مردد سازد!
یک روز که باموتور در خط مقدم در تردد بودم، خودروی روبازِ فرمانده شجاع؛ «حاج قاسم سلیمانی» را دیدم که شخصا برای تقویت روحیه بچهها و شناسایی منطقه برای مرحله دوم عملیات آمده بود. بعثی ها از ترس آغاز مرحله بعدی عملیات بیت المقدس، به شدت منطقه را زیر آتش توپ و خمپاره قرار داده بودند که ناگهان یکی از خمپارهها کنار خودروی حاج قاسم خورد و گرد و غبار و دود غلیظی، سردار و راننده را دربر گرفت.
لحظاتی چند نفس درسینه حبس شد که گویا فرمانده هم به خیل شهدا پیوست! ثانیهها به کندی گذشت تا اینکه خودرو و دو سرنشین آن نمایان و معلوم شد. به لطف الهی به خیر گذشته بود. البته حاج قاسم بی نصیب نمانده بود و چند ترکش به بدن و بخصوص پایش اصابت کرده بود. اما انگار نه انگار که اتفاقی افتاده، خودرو به راه خود ادامه داد. ماهم با موتور در جاده ی مارپیچ به دنبال آن رفتیم تا به چادرهای اورژانس صحرایی رسیدیم.
سردار با زحمت از خودرو پیاده شد، چندسوراخ بر لباس رزم او، نشانگر تعداد ترکشها بود، بنده و دوستم رفتیم که زیر بازویش را بگیریم تا احساس درد کمتری بکند؛ اما در آن حال که بالطبع، رنجوری و ضعف بر بدن مستولی است، اجازه نداد به او کمک کنیم و اشاره کرد که با پای خود می رود تا در روحیه رزمندگان، اندک بازتاب منفی نداشته باشد!
آری؛ فرمانده قهرمان و شیرِ دلاورِ جنگ، به تجربه می دانست هنوز در آغاز راه دشوار فتح خرمشهر هستیم و رزمندگان باید در چند مرحله روزها و شبها، عملیات نفس گیر را
پشت سر بگذارند تا فتح و ظفر را در آغوش کشند و دل حضرت امام قدس سره و مردم شریف ایران را شاد کنند و مطمئن باشند که فرمانده محبوبشان در کنار و بلکه پیشگام آنها در جای جای صحنه نبرد است.
من این دومین باری بود که از نزدیک، شاهد زخمی شدن حاج قاسم عزیز بودم. اولین بار شهریور سال 60 و قبل ازعملیات
"ثامن الائمه" (شکست حصرآبادان) بود که ایشان مربی آموزش رزمی بود و تیر به دستش اصابت کرد؛ اما آه و ناله ای از او شنیده نشد!
شکر و سپاس به درگاه ایزد منان که با وجود حضور مداوم حاج قاسم در صحنه های مرگ و زندگی، و بارها مجروح شدن در معرکه های مخاطره آمیز جبهههای جنوب و غرب کشور؛ و نیز بعد از دوران دفاع مقدس، حضور در هر نقطه ای که اقتضاء کرده؛ در داخل و یا خارج از مرزهای کشور از جمله رویارویی با داعش در سوریه، عراق و لبنان؛ خداوند حکیم همواره حافظ این سردار سرافراز و مجاهد فی سبیل الله بوده است. «فالله خیرحافظا وهوارحم الراحمین
هدایت شده از قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
کانال های دیگر ما ........❤️❤️❤️
🌹دختران چادری🌹
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/3547332654C185aeec427
🌹اخراجی حرم🌹
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/1515323424Cb5d35540e8
❤️در جستجوی شهادت ❤️
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/2885156909C2ff39cb537
جهت تبادل با کانال های زیر یک کا به ای دی زیر پیام بدید لطفا 🌺🌺
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
@MAhDiE_101101
@SarbazeRahbari1
@Hara207
🌹ای دی ها هر کدوم برای یک کانال مختلف هست میتونید با همه شون تبادل کنید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خطاب به جبهه ندیدهها
به مناسبت سالگرد شهادت سردار حاج محمد ناظری، فرمانده و پایه گذار نیروهای ویژه دریایی سپاه یا همان S.N.S.F
نشر حداکثری با شما
#قدس_خونبهایت
#وفاء_لشهيد_القدس
سلام برآنان...🍃🌸
که فصل پروازراغنیمت شمردند
تابالاترازعشق پرکشیدند
وقصه تلخ زمین گیرشدن هارا
ازآبے آسمان به نظاره نشستند...🌱✨
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی _حاج_قاسم_سلیمانی
ای آب ندیـده هــا و آبی شده هــا
بی جبهه و جنگ انقلابی شده ها
مدیون شب حمله ی جــانبـــازانید
ای بر سر سفره آفتابی شده هـا
خلیل جوادی
من غیــــرت بازوان آرش بــــودم
باپنجه ی مرگ در کشاکش بودم
ای مدعیان گرم چه کاری بودیــد
آن روز کــه من مـیان آتش بـودم
خلیل جوادی
جهنم خُلق تنگ و خــوی زشت است
بخند ای غنچــه تـــا اردیبهشت است
شراب و شــعر و عشق و ســاز و آواز
به هر جا جمع شد آنجا بهشت است
خلیل جوادی
لبخندت از بلـــــور باید بــــــــاشد
چشمت دریــــــای نور باید بـاشد
اصلا می دانی این همه زیبـایی
از نـــا محرم به دور بـــاید باشد ؟
شاعر : خلیل جوادی
ماهی تو، که بربام شکوه آمده است
آیینه ز دستت به ستوه آمده است
خورشید اگر گرم تماشای تو نیست
دلگیر نشو ز پشت کـوه آمده است
شاعر : خلیل جوادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار سلیمانی تا قبل از شهادت اجازه پخش این فیلم را نداده بود. در این فیلم سردار سلیمانی می گوید: «خدا مادران و پدرانی که در قید حیات هستند را حفظ کند، قدر بدانید. متاسفانه انسان وقتی قدر می داند که از دست می روند.
نشر حداکثری با شما
#قدس_خونبهایت
#وفاء_لشهيد_القدس
سردار سلیمانی تا قبل از شهادت اجازه پخش این فیلم را نداده بود. در این فیلم سردار سلیمانی می گوید: «خدا مادران و پدرانی که در قید حیات هستند را حفظ کند، قدر بدانید. متاسفانه انسان وقتی قدر می داند که از دست می روند.
مادرم تعریف می کرد که زمانیکه ما در جبهه بودیم، وقتی کنار این استخر ده می رفته که زنانی آنجا رخت می شستند و می دیده است که پچ پچ می کنند فکر می کردمه که اتفاقی برای ما افتاده که اینطوری خصوصی حرف می زنند.»
مادر می گفت «میرفتم خانه ولی قرار نداشتم، برمیگشتم و آنها را قسم می دادم که اگر اتفاقی برای بچه من افتاده بگویید.»
خدا می داند بر این ها چه گذشته، چه صبری در این وقایع و مصیبت ها کردند.
نمی شود قدر شان را قدرگذاری کرد.ما که این توفیق از دستمان رفت. آنهایی که این توفیق را دارند قدر بدانند. یک زمانی وقتی می خواستم بروم گفت ننه بمون گفتم ننه کار مهمی دارم دو روزه برمیگردم. گفت هی می گویی آمریکا امریکا آمریکا، من هم مادرتم...
گفتم قول می دهم زود بر می گردم گفت ممکن است من را نبینی، خیلی باور نداشتم که مادرم رفتنی است. تصمیم گرفتم که نروم و تاخیر بیندازم. رفتم یک دوری زدم و برگشتم دیدم خواهرهایم مادرم را قانع کردند. گفت ننه می خواهی بروی برو.
سردار در ادامه اینگونه روایت می کند«من دم آخر چیزی در ذهنم بود و آن اینکه کف پای مادرم را ببوسم. خیلی وقت ها دلم میخواست اینکارو بکنم ولی نمی شد یا خجالت می کشیدم ...ناخودآگاه تا دم در رفتم و برگشتم و کف پای مادرم را بوسیدم. و این توفیق نصیمان شد. سرمایه بزرگی بود که از دست دادیم.»
نشر حداکثری با شما
#قدس_خونبهایت
#وفاء_لشهيد_القدس
🔹رهبرانقلاب: اگر حاج قاسم شهید نمیشد تا ۱۰ سال دیگر در همان مسئولیت حفظش میکردم
▪️رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط زنده تصویری با جمعی از دانشجویان؛
برخی در سنین بالا نیز به معنایی جوان و پر تلاش و با نشاط هستند، مانند شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی که بیشتر از ۶۰ سال داشت اما اگر شهید نمی شد، او را تا ده سال دیگر نیز در همان مسئولیت حفظ می کردم.
▪️همیشه به مسئولان تأکید کرده ام به دانشگاهها و جمع های جوان بروند اما برخی از آنان می گویند در این اجتماعات، مطالبات با تخریب و بدگویی ارائه می شود بنابراین فایده ای ندارد. تخریب فضای گفتگو را مسدود می کند، بنابراین مطالبات را با استدلال و منطق و بدونِ پرخاش و اهانت مطرح کنید.
سجده #نماز ؛ معجزه اسٺ ؛
به #خاڪ مے افٺے ؛
اما به #آسمان میرسے...
نشر حداکثری با شما
📜 #مکتب_حاج_قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 جای خالی حاج #قاسم_سلیمانی در مراسم احیای حسینیه همدانیها
♦️شیخ #حسین_انصاریان: خدایا شهید سلیمانی هر سال هر سه شب احیا مهمان ما بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصاویری از غبار روبی حرم مطهر امام رضا (ع) توسط حاج قاسم سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب، شب گذشته: بنده شب و روز به یاد شهید سلیمانی عزیز هستم. اگر دَه سال دیگر هم زنده میماند و بنده زنده میماندم و بنا بود که من مشخّص بکنم، او را در همین جا نگه میداشتم.
#شهید_جهاد_مغنیه
یک هفته قبل از شهادتش از سوریه به خانه آمد پنجشنبه شب بود نصف شب دیدم صدای ناله گریه جهاد می آید رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم دیدم جهاد سر سجاده مشغول دعا و گریه است و دارد با امام زمان صحبت میکند دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم گفت چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرا بوسید و بغل کرد و رفت...
یکشنبه شب فهمیدم آن شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر التماس برای چه بوده است !.
راوی:مادر شهید جهاد مغنیه
برای شادی روحش صلوات
#جهاد_ادامه_دارد
#جهادعمادمغنیه