eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
4هزار دنبال‌کننده
645 عکس
147 ویدیو
19 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 صلوات و نماز و حرز و توسل به امام حسن علیه السلام 🔸 رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَلْقَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ رَاضٍ عَنْهُ فَلْیَتَوَالَ ابْنَکَ الْحَسَنَ هر که دوست دارد خدا را در حالی ملاقات کند که از او راضی باشد، باید دوست بدارد فرزندت حسن را و ولایت او را داشته باشد. 📚 بحارالانوار ج۲۷ ص۱۰۷ 📿 قسمتی از صلوات خاصه حضرت: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ سَیِّدِ النَّبِیِّینَ وَ وَصِیِّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أَشْهَدُ أَنَّکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ أَمِینُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ مَظْلُوما وَ مَضَیْتَ شَهِیدا وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الزَّکِیُّ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ عَنِّی فِی هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَ السَّلامِ 📿 نماز حضرت: چهار رکعت است(دو نماز دو رکعتی) که در هر رکعت یک بار سوره «حمد» و بیست و پنج بار سوره «توحید» خوانده می‌شود. دعای آن حضرت پس از نماز: 🤲اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُقِیلَنِی عَثْرَتِی وَ تَسْتُرَ عَلَیَّ ذُنُوبِی وَ تَغْفِرَهَا لِی وَ تَقْضِیَ لِی حَوَائِجِی وَ لا تُعَذِّبَنِی بِقَبِیحٍ کَانَ مِنِّی فَإِنَّ عَفْوَکَ وَ جُودَکَ یَسَعُنِی إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ. 📿 توسل به رسول خدا ، حضرت زهرا ، امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمِّدٍ وَ عَلَی اِبْنَتِه وَعَلی اِبْنَیْها وَ اَسْئَلُکَ بِهِمْ اَنْ تُعینَنی عَلی طاعَتِکَ وَ رِضْوانِکَ و اَنْ تُبَلِّغَنی بِهِمْ اَفْضَلَ ما بَلَّغْتَ اَحَداً مِنْ اَوْلِیاَّئِکَ اِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ 📿 دعای ساعت دوم هر روز که متعلق به امام حسن علیه السلام است: ساعت دوم: از طلوع آفتاب است تا ذهاب حمره [یعنی کنار رفتن سرخی افق مشرق]: اَللّهُمَّ لَبِسْتَ بَهآئَکَ فی اَعْظَمِ قُدْرَتِکَ وَ صَفا نُورُکَ فی اَنْوَرِ ضَوْئِکَ وَ فاضَ عِلْمُکَ حِجابَکَ وَ خَلَّصْتَ فیهِ اَهْلَ الثِّقَةِ بِکَ عِنْدَ جُودِکَ فَتَعالَیْتَ فی کِبْرِیآئِکَ عُلُوّاً عَظُمَتْ فیهِ مِنَّتُکَ عَلی اَهْلِ طاعَتِکَ فَباهَیْتَ بِهِمْ اَهْلَ سَمواتِکَ بِمِنَّتِکَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ فَبِحَقِّ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی عَلَیْکَ اَسْئَلُکَ وَ بِهِ اَسْتَغیثُ اِلَیْکَ وَاُقِدِّمُهُ بَیْنَ یَدَیْ حَوآئِجی اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلَ بی ...(حاجت خود را بگوید) 📿 حرز حضرت: بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَکَانِکَ وَ مَعَاقِدِ عِزِّکَ وَ سُکَّانِ سَمَاوَاتِکَ وَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ أَنْ تَسْتَجِیبَ لِی فَقَدْ رَهِقَنِی مِنْ أَمْرِی عُسْرٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ لِی مِنْ عُسْرِی یُسْرا 📿 تسبیح حضرت در روز چهارم هر ماه قمری: سُبْحَانَ مَنْ هُوَ مُطَّلِعٌ عَلَی خَوَازِنِ الْقُلُوبِ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ مُحْصِی عَدَدِ الذُّنُوبِ سُبْحَانَ مَنْ لَا یَخْفَی عَلَیْهِ خَافِیَةٌ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ سُبْحَانَ الْمُطَّلِعِ عَلَی السَّرَائِرِ عَالِمِ الْخَفِیَّاتِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ سُبْحَانَ مَنِ السَّرَائِرُ عِنْدَهُ عَلَانِیَةٌ وَ الْبَوَاطِنُ عِنْدَهُ ظَوَاهِرُ سُبْحَانَ الله بِحَمْدِهِ 📿 روز متعلق به حضرت: دوشنبه @ghasemnemati_ir
یک اتفاق ناب و با برکت ما سائل خورده ای ز نانِ حسنیم در سایهٔ دست مهربان حسنیم جا دارد اگر جهان کرمخانه شود امسال دوبار میهمان حسنیم میلاد بزرگ سادات بنی الزهرا علیهم السلام آقا و‌مولا حضرت حسن بن علی المجتبی بر تمام دوستان اهل بیت مبارکباد. @ghasemnemati_ir
«سلامٌ علی آل یاسین» غزلی به بهانه بنای مسجد مقدس جمکران در هفدهم ماه مبارک رمضان عطر و بوی دیدن دلدار دارد جمکران الفتِ دیرینه ای با یار دارد جمکران هرسه شنبه گریهٔ چشم انتطاران دیدنیست خاطره با عاشقان بسیار دارد جمکران صحن این مسجد فضایش فیض کعبه می دهد چون نشان از کعبهٔ سیار دارد جمکران عاشقان امضا شده اینجا برات وصلشان در دلِ خود کوهی از اسرار دارد جمکران در نمازم غرقِ در«ایاک نعبد»ها شدم اُنسِ با تکرار این اذکار دارد جمکران می دهد بوی گل نرگس در و دیوارها از حضور یارما آثار دارد جمکران بهترین باب توسل روضه های مادر است بر دلش داغ در و دیوار دارد جمکران دیده محرابش سحرها گریه های منتقم سینه اش زخم از نوک مسمار دارد جمکران آخر شعرم بگیرم زانوی غم‌در بغل ناله دارم ای تقاص خون زهرا العجل @ghasemnemati_ir
شب 17 ماه مبارک رمضان امشب شب سقایی یعسوب دین است پیمانه ها دست امیرالمؤمنین است بر تشنه کامان حرم سقاست حیدر بر حضرت زهرا قسم آقاست حیدر او صورت انسانی الله باشد او کاشف الکرب رسول الله باشد او جلوه ربانی شب های قدر است او مشک بر دوش آمده، سقای بدر است او را تمام عرشیان تکریم کردند خیل ملائک بر علی تعظیم کردند امشب جنون آبها هم بی مثال است می نوشی از دست علی تنها حلال است پیداست قد و قامتش در دشت، صد شکر سقای حق با دست پُر برگشت، صد شکر روی سخن با آن امیر عالمین است تنها خجالت بهر سقای حسین است در علقمه عباس عمود آهنین خورد در خیمه زینب ناله کرد و بر زمین خورد همنوا با ملائک خدا ماهم دست بر سینه عرض میکنیم السلام علیک یا مولانا الاعظم امیرالمومنین علی بن ابیطالب امشب با خواندن زیارت امین الله ماهم ازاین فیض عظیم غافل نشویم @ghasemnemati_ir
چشمی که آلوده شده باران ندارد بی توبه این آلودگی پایان ندارد دیگر حجاب افتاده روی چشم هایم ازبسکه اُنسی دیده با قرآن ندارد هاتف ندا داده دعیتم ایها الناس کاری خدا انگار جز احسان ندارد حالا که در باز است پس درهم بیایید اینجا کرم خانه است این و آن ندارد تا آمدم داخل ، مرا طوری بغل کرد احساس کردم غیر من مهمان ندارد جز با توسل ، گریه کردن ، توبه کردن پرواز کردن تا خدا امکان ندارد راه شهادت ، نیمه شب اشک است و اشک است جا مانده هرکس دیدهٔ گریان ندارد می آیم اینجا شاید آقا را ببینم یوسف دلی خوش ، گویی از کنعان ندارد تا او شبی دست دعا بالا نگیرد تأثیر ، فریاد گنهکاران ندارد این سرزمین نذر امیرالمومنین است بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد ما با دعای فاطمه عبدُالحسینیم کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد سر تا سر عالم چو ایران سرزمینی مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد هرکس که شک‌ دارد شفا دست حسین است سوگند بر تربت که او ، ایمان ندارد راه نجف تا کربلا راه بهشت است جز کربلا عاشق سر و سامان ندارد دلدادهٔ آوارگی در اربعینم درد جدایی جز حرم درمان ندارد @ghasemnemati_ir
گدا را تو با دیدهٔ تر ببخش بکوبم سر خویش بر در ببخش بیا قبل از آنیکه رسوا شوم به پیش همه روز محشر ببخش به أمن یجیب امام زمان تو را جان آقای مضطر ببخش شدم خاکِ نعلینِ شاه نجف مرا این سحر جانِ حیدر ببخش گناهان فرزندها را بیا دمِ آخری جانِ << مادر " >> ببخش قسم می دهم جانِ آن که خودش گرفتار شد پشت یک در ببخش بحق زمین خوردهٔ کوچه ها زمین خورده ها را تو بهتر ببخش ولی مقصد روضه کرب و بلاست مرا با غم شاه بی سر ببخش حسین ناجی ما گنهکار هاست به ارباب مان هر چه نوکر ببخش به گودال هم فکر ما بود و گفت : محبان من را مطهر ، ببخش همان لحظه زینب صدا زد حسین اگر زنده ماندم برادر ببخش نشد ای حسین جان بپوشانمت تو عریان شدی بین لشگر ببخش @ghasemnemati_ir
علیه السلام 🔹 پس از ضربت خوردن .... 📌لوط بن يحيى، نقل کرده: چون امام عليه السلام ضربت را حس كرد، نناليد، صبر كرد و به‏ حساب خدا و اجر او گذاشت و به رو افتاد، و در حالى كه كسى نزد او نبود، می‏گفت: ▪️«بِسم اللّه وباللّهِ وَعلى ملّةِ رسولِ اللّه!». ▪️سپس فرياد كشيد: «ابن ملجم، مرا كُشت. به خداى كعبه، اين ملعونِ يهودى‏ زاده مرا كُشت. اى مردم! ابن ملجم از دستتان نگريزد ...». 🔺چون مردم صداى ضجّه را شنيدند، هر كه در مسجد بود، به سمت او دويد. همه میچرخيدند و از شدّت و وحشت فاجعه، نمی‏دانستند كجا می‏روند. 🔸دور على عليه السلام را گرفتند، در حالى كه سرش را با پارچه می‏بست و خون بر صورت و محاسنش جارى بود و محاسنش به خونش رنگين شده بود و می‏فرمود: ✳️«اين، همان است كه خدا و پيامبرش وعده داده بودند، و خدا و رسولْ راست گفتند ...». 🔹مردم وارد مسجد جامع كوفه شدند. امام حسن عليه السلام را ديدند كه سر پدرش بر دامن اوست، خون‏ها را شسته و جاى ضربت را بسته؛ ولى همچنان از آن خون بيرون می‏زند و رنگ چهره‏اش هرچه بيشتر سفيد متمايل به زرد می‏شود، با گوشه چشم به آسمان می‏نگرد و زبانش به تسبيح خدا و توحيد او گوياست و میگويد: ▪️«از تو می‏خواهم، اى خداى بلند مرتبه برتر!».امام حسن عليه السلام سر او را بر دامن گرفت. ديد كه از هوش رفته است. در آن لحظه به شدّت گريست و شروع كرد به بوسيدن چهره و بين دو چشم و جايگاه سجده پدرش. قطراتى از اشك ديدگانش بر صورت اميرمؤمنان چكيد. ديدگان را گشود و او را گريان ديد. 🔸فرمود: «پسرم! اين گريه چيست؟ پسرم! از اين روز به بعد، بر پدرت نگران نباش. اينك اين جدّت محمّد مصطفى است و اينها خديجه و فاطمه و حوريان بهشتی ‏اند كه همه حلقه زده و منتظر قدوم پدرت هستند. 🔹 راحت و آسوده باش و چشمت روشن باد! دست از گريه بدار كه صداى ناله فرشتگان به آسمان بلند است. فرزندم! بر پدرت بیتابى می‏كنى، در حالى كه فردا پس از من مسموم و مظلوم، كشته خواهى شد و برادرت همين‏گونه با شمشير كشته خواهد شد و به جدّ و پدر و مادرتان مى‏ پيونديد؟». ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸بحار الأنوار عن لوط بن يحيى عن أشياخه: فَلَمّا أحَسَّ الإِمامُ بِالضرَّبِ لَم يَتَأَوَّه وصَبَرَ وَاحتَسَبَ، ووَقَعَ عَلى وَجهِهِ ولَيسَ عِندَهُ أحَدٌ قائِلًا: بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ، ثُمَّ صاحَ وقالَ: قَتَلَنِي ابنُ مُلجَمٍ قَتَلَنِي اللَّعينُ ابنُ اليَهودِيَّةِ ورَبِّ الكَعبَةِ، أيُّهَا النّاسُ لا يَفوتَنَّكُمُ ابنُ مُلجَمٍ .... فَلَمّا سَمِعَ النّاسُ الضَّجَّةَ ثارَ إلَيهِ كُلُّ مَن كانَ فِي المَسجِدِ، وصاروا يَدورونَ ولا يَدرونَ أينَ يَذهَبونَ مِن شِدَّةِ الصَّدمَةِ وَالدِّهشَةِ، ثُمَّ أحاطوا بِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام وهُوَ يَشُدَّ رَأسَهُ بِمِئزَرِهِ، وَالدَّمُ يَجري عَلى وَجهِهِ ولِحيَتِهِ، وقَد خُضِبَت بِدِمائِهِ وهُوَ يَقولُ: هذا ما وَعَدَ اللّهُ ورَسولُهُ وصَدَقَ اللّهُ ورَسولُهُ .... فَدَخَلَ النّاسُ الجامِعَ فَوَجَدُوا الحَسَنَ ورَأسَ أبيهِ في حِجرِهِ، وقَد غَسَلَ الدَّمَ عَنهُ وشَدَّ الضَّربَةَ وهِيَ بَعدَها تَشخَبُ دَماً، ووَجهُهُ قَد زادَ بَياضاً بِصُفرَةٍ، وهُوَ يَرمُقُ السَّماءَ بِطَرفِهِ ولِسانِهِ يُسَبِّحُ اللّهَ ويُوَحِّدُهُ، وهُوَ يَقولُ: أسأَلُكَ يا رَبِّ الرَّفيعَ الأَعلى فَأَخَذَ الحَسَنُ عليه السلام رَأسَهُ في حِجرِهِ فَوَجَدَهُ مَغشِيّاً عَلَيهِ، فَعِندَها بَكى بُكاءً شَديداً وجَعَلَ يُقَبِّلُ وَجهَ أبيهِ وما بَين عَينَيهِ ومَوضِعَ سُجودِهِ، فَسَقَطَ مِن دُموعِهِ قَطَراتٌ عَلى وَجهِ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام، فَفَتَحَ عَينَيهِ فَرَآهُ باكِياً، فَقالَ لَهُ: يا بُنَيَّ ياحَسَنُ ما هذَا البُكاءُ؟ يا بُنَيَّ لارَوعُ عَلى أبيكَ بَعدَ اليَومِ، هذا جَدُّكَ مُحَمَّدٌ المُصطَفى وخَديجَةُ وفاطِمَةُ وَالحورُ العينُ مُحدِقونَ مُنتَظِرونَ قُدومَ أبيكَ، فَطِب نَفساً وقَرَّ عَيناً، وَاكفُف عَنِ البُكاءِ فَإِنَّ المَلائِكَةَ قَدِ ارتَفَعَت أصواتَهُم إلَى السَّماءِ، يا بُنَيَّ أ تَجزَعُ عَلى أبيكَ وغَداً تُقتَلُ بَعدي مَسموماً مَظلوماً؟ ويُقتَلُ أخوكَ بِالسَّيفِ هكَذا، وتَلحَقانِ بِجَدِّكُما و أبيكُما وامِّكُما. 📖 بحارالأنوار، علامه محمد باقر مجلسی؛ج 42 ص 281. @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه‌السلام میان قبله محراب ناله ها کردم به هرقنوت برای همه دعا کردم برای اینکه به وصل حبیبه ام برسم به قلب سوخته هر شب خداخدا کردم گرفته مسجد کوفه شمیم تو زهرا ببین چه محشری از عاشقی به پا کردم میان گودی محراب تا زمین خوردم عجیب یاد تو و داغ کوچه را کردم تو گیر کردی و نام مرا صدا کردی ببین به صورت خونین تورا صدا کردم عزیز من به تو گفتم که بی تو می میرم ببین به عهد چهل ساله ام وفا کردم دلم زبس نگران نگاه زینب بود دوشانه حسینین خودم رها کردم محارمند کنون دور دخترم اما اشاره جانب گودال کربلا کردم تمام شاخه گلانش به نیزه چیده شود به پیش دیده زینب گلو بریده شود @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه‌السلام ای پدر من.افتادی ز پا غرق خون برابر من ای پدر من. دست و پا نزن به پیش چشمای تر من ای پدر من. کاشکی جای تو شکسته می شد این سر من وای وای از این غریبی دوباره بستر. داری می شی کم کم باباجون شبیه مادر دوباره بستر. خونریزی زخم سر تو تامیشه بیشتر دوباره بستر. شد زنده برام خاطره های اون میخ در وای وای از این غریبی چشمات و واکن. شبهای پریشونی زینب و نگاه کن چشمات و واکن. کمتر با لب تشنه حسینم و صدا کن چشمات و واکن. ک زیر لبت زمزمه نام کربلا کن وای وای از این غریبی حیدر کرار. میترسم از کوفه و این اذین و آزار حیدر کرار. روزی میشم اینجا بی حسین به غم گرفتار حیدر کرار. سر میشکنم یاد تو در کوچه و بازار وای وای از این غریبی @ghasemnemati_ir
علیه السلام . مسجد کوفه.ماتم سراشد.مظلوم عالم. حاجت روا شد در همه عالم.محشر به پا شد.فرق حیدر با.ضربه دوتا شد واویلا حیدر ------------------------------- وا شده از هم.طاق ابرویت.خون نشسته بر.هر تار مویت رسیدی دیگر.برآرزویت.شفا گرفته.زخم پهلویت واویلا حیدر ------------------------------- در بین بستر.افتاده حیدر.دخترش گوید.با دیده تر میروی بابا.غمگین و مضطر.رسان سلام.زینب به مادر واویلا حیدر ------------------------------- حال و روز تو.دارد تماشا.فاتح خیبر.افتاده از پا عاقبت راحت.گشتی ای بابا.از ماجرای.کوچه و زهرا واویلا حیدر @ghasemnemati_ir
علیه السلام گوشه محراب کوفه قتلگاه مولا شده با صورتى از خون خضاب مسافر زهرا شده زهرا جونم قربونته امشب على مهمونته واى واى سرش شکسته واى واى به خون نشسته واى واى على غريبه ------------------------------- باز داره دشمن به اشک و ناله حيدر ميخنده جاى تو با گريه زينب زخم سرش رو ميبنده لاغر شده چون تو تنش خونى شده محاسنش واى واى گلوم ميگيره واى واى داره ميميره واى واى على غريبه ------------------------------- دست يتيماى کوفه هر کدوم يه کاسه شيره ميکنن دعا ايشاالله باباشون شفا بگيره لبات چرا گشته کبود اى کاش زينب زنده نبود واى واى رنگ غروبى واى واى تو پا مى کوبى واى واى على غريبه ------------------------------- گوش بده زينب به حرفام گريه نکن جون بابا بازم دوباره بر ميگردى مثل اسرا به اينجا اما ميبينى هر کجا راس حسين به نيزها واى واى بى کس و بى يارى واى واى محرم ندارى @ghasemnemati_ir
علیه السلام يا حيدر يا حيدر محراب کوفه شد قتلگاهت يا حيدر يا حيدر سوى مدينه مانده نگاهت تو زپا افتادى- از نوا افتادى - تا ياد کوچه ها افتادى اى واى محشر به پا شد اى واى حيدر فدا شد اى واى فرق على دو تا شد مولا مولا يا حيدر ------------------------------- واويلا واويلا راحت شدم دگر من زغم ها مى ايد ديدارت با قامتى کمان شده زهرا خون گرفته رويت- زير لب ميگويم - آخر شفا گرفت پهلويم کوفه گشته مدينه با اين شمشير کينه راحت گشتم ز زخم سينه مولا مولا يا حيدر ------------------------------- واويلا واويلا بينى مرا روى از حال از کوفه ميبينم اوارگى تو دور گودال داغ دلبر بينى- جسم بى سر بينى - بر نى سر برادر بينى روزى ياور ندارى پا در کوفه گذارى اى واى به ناقه ها سوارى @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام نواى زينب - شده با ناله اى حزين - ياأبتا ميان بستر - شده اى نقش بر زمين - ياأبتا ميرسد از زمزمه ات ناله زهرا گريه کنان بوسه زنم زخم سرت را واى واى واى على ------------------------------- غريب کوفه- شده در شور زمزمه - واويلتا کند وصيت - به يتيمان فاطمه - واويلتا بعد پدر کوفه دگر جاى شما نيست روزى زينب بجز اين رنج و بلا نيست واى واى واى على ------------------------------- عدو زکينه - زده اتش به حاصلم - ياأبتا به اشک زينب - بزند خنده قاتلم - يا أبتا ميرسد از ناله اى تو بوى جداى بعد تو زينب بشود کرببلايى واى واى واى على ------------------------------- پس از تو اماده ظلم و جسارتم - يا أبتا به فکر پوشيدن رخت جسارتم - يا أبتا کار دل من بشود ناله و زارى راس حسينم بکند نيزه سوارى @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام 🎙به سبک منم آواره بین کوفه زپا افتاده میرخیبر کجایی ای زهرای اطهر ببینی تواحوال حیدر واویلا ببین میلرزد دست و پایش نمی آید بالا صدایش وصال تو گشته دعایش واویلا واویلا زهم واشده فرق او تا ابرو شده زنده داغ شکاف پهلو همان زخم بازو رمق ندارد دیگر نگاه او روضه بخواند هرسوز آه او آن درو دیوار شد قتلگاه او واعلیا وا ویلتا علی ------------------------------- دوچشمت واکن جان زینب مداراکن بادختر امشب تنت سوزد از آتش تب واویلا بیا و قلبم را مسوزان مزن دیگر تو حرف هجران مگو زیر لب ای حسین چان واویلا من از کوفه و کوفیان بیزارم نبینی که در کوچه و بازارم پناهی ندارم پدر دعا کن برآبروی من نشسته بغضی دراین گلوی من نگاه کوفی خیره به سوی من @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام ⚫️چهارپاره زبانحال حضرت زینب سلام الله هر بار بر محاسن خود دست میکشی موی سپید مادرم آید به یاد من حرفی نمی زنی فقط گریه میکنی امشب برس عزیز دل من به داد من مانند موی خویش دلم را به هم نریز خون شستن از سرت چقدر کار میبرد آن شب بگو چرا وسط غسل مادرم دیدم که فضه پارچه بسیار میبرد پا بر زمین مکوب دلم شور میزند ماندم که زهر با جگر تو چه کرده است مرهم برای زخم تو درمان نمیشود شمشیر با شکاف سر تو چه کرده است شمشیر با غلاف که فرقی نمیکند هر دو برای زخم زدن ساخته شدند در کوچه دست مادر و در کوفه فرق تو اینها برای کشتن من ساخته شدند اما میان این همه ابزارهای جنگ برخنجری که کُند شده اکتفا کنند آداب ذبح را که رعایت نمیکنند آنقدر میزنند که سر را جدا کنند @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام پاشو ای مرد سحر صبر زینب و نبر یه بار دیگه اذان بگو پاشو ای مرد سحر ای امیرالمومنین حال زینب و ببین جون من جلوی چشمام این چنین پاشنه پاتو نکوب روی زمین ای امیرالمومنین شیر اوردن یتیما برادر مونت بابا میاد از تموم کوفه ناله یا ابتا شیر اوردن یتیما دوباره یه بسترو خاطرات مادرو صدای امن یجیب دخترو تماشای زخمای کاری روی پیکرو دوباره یه بسترو پیکری که روز به روز لاغر میشه زنده خاطرات میخ در میشه چشم زینب تر میشه ------------------------------- 📌جواب امیرالمومنین: دخترم گریه نکن دلبرم گریه نکن با صدای گریه های تو میلرزه پیکرم گریه نکن وا میشه دوباره این زخم سرم گریه نکن دخترم گریه نکن اونقدر گریه کنی هر سحر گریه کنی وقتی که تو کوفه میشی دربه در گریه کنی هر دفعه چشم تو می افته به سر گریه کنی اونقدر گریه کنی محرمات دوربرت شاهد چشم ترت گر چه خون شد از غم من جگرت اما دست نزد کسی به معجرت محرمات دورو برت کربلا غوغا میشه روی دشمن وا میشه بعد از اونکه از بدن سر حسین جدا میشه معجر دخترا سوغاتی کوفیا میشه کربلا غوغا میشه دخترم جلو بیا. تا بگم ز کوفیا گذرت می افته از محله یهودیا می بینی به روی صورت تو جای کبودیا دخترم جلو بیا @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام پیش نگاه زینب بابا بابا جان تو آیدد بر لب بابا بابا من چه کنم امشب پیش نگاهم افتادی ای بابا ای بابا از غم مادر جان دادی ای بابا ای بابا یا حیدر یا حیدر این سر ضربه خورده بابا بابا قلب مرا ازورده بابا بابا صبر مرا برده بابا بابا زخم سرت را بستم بابا بابا چشم ترت را بستم بابا بابا پیش تو نشستم دختر تو مضطر گشته ای بابا ای بابا رنگ رخ تو برگشته ای بابا ای بابا ‌ ‌ یا حیدر یاحیدر گریه نکن ای بابا زینب زینب دوروبرت محرم ها زینب زینب امان ز عاشورا پیکر بی سر بینی زینب زینب غارت معجر بینی زینب زینب حمله لشگر بینی زینب زینب داغ برادر بینی زینب زینب بنگرم بی یاری زینب زینب فکر فرار از بازاری زینب زینب فرار دختر بینی زینب زینب ربابو مضطر بینی زینب زینب لاله پرپر بینی زینب زینب باغم و غصه مانوسی مانوسی حنجر پاره میبوسی می بوسی @ghasemnemati_ir
علیه السلام آن قلافی که به کوچه بازوی زهرا شکست تیغ آن محراب کوفه فرق حیدر را شکست واومصیبت زین عزا درد پنهان علی امشب مداوامیشود ناله برپا میشود بارخی غرق به خون مهمان زهرا میشود @ghasemnemati_ir
لیله ی القدر مقدر بنما یا الله اربعین پای پیاده حرم ثارلله سحری راه بیفتیم ز ایوان نجف همگی رو بسوی صحن اباعبدلله @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام باز هم خانه و یک بستر خون آلوده زنده شد خاطره‌ مادر خون آلوده شیر مرد اُحد افتاده کجایی زهرا تا ببندی سر این حیدر خون آلوده این سروصورت خونین شده هم ارثی شد بعد از آن کوچه و نیلوفر خون آلوده ریشۀ هرچه بلا آن در و دیوار شده سینۀ مادر و میخ در خون آلوده مثل پهلو سر پاشیده زهم خوب نشد چه کند زینب و این پیکر خون آلوده دور زینب همه هستند همه مَحرم ها وای از کرببلا و پر خون آلوده با لبانی که ترک خورده به گودال آمد بوسه زد با قد خم حنجر خون آلوده درسرازیری تل روبروی شمر رسید چشمش افتاد به موی سرخون آلوده خوب شد خورد به تاریکی شب غارت ها جمع شد قافله ای دختر خون آلوده می فروشند در این کوفه سر بازارش گوشوار و سپر و معجر خون آلوده @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام 📖مجموعه کامل بابا چرا تو‌بی قراری امشب رسوندی جون من رو بر لب بازی نکن با دل زینب...بابا بابا نگاه تو به آسمونه ذکر تو در حیاط خونه انا الیه راجعونه...بابا بابا ز رفتنت با خبری تو صبر و قرارم می بری تو همش به فکر مادری تو ...بابا بابا همینکه تو با دل بی تاب خوردی زمین میون محراب شد جگرم ز غصه ها آب ...‌بابا بابا ضربه تو هم بی هوا خوردی چی شد اسم مادر رو بردی توهم تو کوچه جان سپردی...بابا بابا دیدم دارن تو رو میارن زانوهای تو بی قرارن از دو طرف هواتو دارن ...بابا بابا دلنگران شدی برامن محارمم هوامو دارن سایه مو هم ندیده دشمن ...بابا بابا دوباره خونه و یه بستر پیش چشام با دیدهٔ تر زنده شده غمای مادر...بابا بابا دست و پا میزنی عزیزم با دیدنت بهم میریزم چه خاکی بر سرم بریزم...بابا بابا زخم سرت به هم نیومد پهلوی مادر یادم اومد لعنت به هرکسی لگد زد... بابا بابا یتیما ظرف شیر میارن با گریه پشت در می زارن همه برا تو بی قرارن ...بابا بابا خزون شده بهار زینب ببین که بیقرار زینب بیا بشین کنار زینب...بابا بابا چشمای نیمه بازتو نبند برای دلخوشی من بخند این کوفیا قاتل زینبند ... بابا بابا با هر نفس خونی میشه لبات رمق نداره پس چرا صدات کشتی منو با این وصیتات ... بابا بابا یه بار دیگه منو بغل بگیر هی زیر لب چرا تو سر بزیر همش میگی زینب میشه اسیر... بابا بابا اینقده قلبمو اتیش نزن فقط یه جمله ای بگو به من بگو حسین منو می کشن؟...بابا بابا قصه ی پیرهن چیه بگو وظیفه های من چیه بگو دردسر یه زن چیه بگو...بابا بابا کربلا کربلا میگی چرا ذبیح بالقفا میگی چرا غسیل بالدماء میگی چرا...بابا بابا یعنی پیش چشای خواهر خنجرو میذارن رو حنجر پیش چشام جدا میشه سر...بابا @ghasemnemati_ir