eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
3.9هزار دنبال‌کننده
629 عکس
138 ویدیو
17 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست و برادرم عزیزم حاج محسن سلیمخانی درگذشت پدر عزیزتان را تسلیت عرض میکنم. انشاءالله با امیرالمومنین علی علیه السلام محشور باشند . 🖌قاسم نعمتی
🔰 روز عرفه در «کربلا» چه خبر است؟! روایات و تأکیدات اهل‌بیت علیهم‌السلام نسبت به زیارت سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» در شب و روز عرفه، هم به لحاظ کمّی بسیار است و هم به لحاظ محتوا، تعابیر منحصر به فرد و والایی دارد که به عنوان نمونه، ترجمان چند روایت را ذکر می‌کنیم: ♦️ «زائر سیدالشهداء علیه‌السلام در روز عرفه» : ➖ همانند کسی است که یک میلیون بار حج، پابه‌پای امام زمان ارواحنافداه انجام داده باشد!(۱) ➖ همانند کسی است که یک میلیون بار، عُمره پابه‌پای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به جا آورده باشد!(۲) ➖ همانند کسی است که یک میلیون بنده در راه خدا آزاد کرده باشد!(۳) ➖ همانند کسی است که خدای متعال را در عرش زیارت کرده باشد!(۴) ➖ خود خدای متعال با او هم‌سخن می‌شود!(۵) ➖ از شُرورات در آن سال، در امان است!(۶) ➖ به او گفته می‌شود:«از نوْ ، اعمالت را شروع کن که آمرزیده شدی!»(۷) ➖ خدای متعال او را با دلی آرام به خانه‌اش برمی‌گرداند!(۸) ➖ خدای متعال در روز قیامت او را خاطرجمع محشور می‌کند!(۹) ➖ قبل از آنکه خدای متعال به اهل عرفات نظر کند، به او نظر می‌نماید!(۱۰) ➖ بعد از بازگشت از زیارت، تا هفتاد روز برای او گناه نمی‌نویسند!(۱۱) ➖ در حق او فرشتگان می‌گویند:« او یک بندهٔ صدّیقی است که خدای متعال او را از فوق عرش، پاک و پاکیزه گردانیده است!»(۱۲) ➖همانند کسی است که یک میلیون اسب در راه خدا دوانیده باشد!(۱۳) ➖ حاجتش به او داده شده و در مسئلت هایی که دارد، مورد شفاعت قرار می‌گیرد!(۱۴) 📚منابع و مآخذ: (۱)کامل الزیارت، ص۱۷۲ (۲)کامل الزیارت، ص۱۷۲ (۳)کامل الزیارت، ص۱۷۲ (۴)کامل الزیارت، ص۱۷۱ (۵)بحارالانوار، ج۹۸ ص۸۸ (۶)مصباح المتهجد،ص۴۹۸ (۷)مصباح المتهجد،ص۴۹۸ (۸)ثواب الأعمال،ص۱۱۵ (۹)مصباح المتهجد،ص۴۹۷ (۱۰)ثواب الأعمال،ص۸۱ (۱۱)کامل الزیارات،ص۱۷۰ (۱۲)کامل الزیارت، ص۱۷۲ (۱۳)کامل الزیارت، ص۱۷۲ (۱۴)کامل الزیارت، ص۱۶۵ ✍ مستجاب است دعا گوشهٔ شش گوشه تو حرمت عرش معلاست اباعبدالله... @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام بار بلا به شانه کشیدم به کودکی از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه دنبال عمه هام دویدم به کودکی آن شب که در مقابل من عمه را زدند فریاد الفرار شنیدم به کودکی عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی آن شب که درخرابه سر آمد میان مان چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی با کعب نی لباس همه پاره پاره شد بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست این را به گوش خویش شنیدم به کودکی در مجلس شراب که شخصیتم شکست من آستین صبر جویدم به کودکی @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام هجوم ِ موجِ بلا را به چشم خود دیدم غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم به سر زنان پیِ عمه به روی تل رفتم ذبیحِ دشتِ منا را به چشم خود دیدم میانِ آن همه نیزه به دست در گودال سنان ِبی سروپا را به چشم خود دیدم به زورِ نیزه زِرِه را ز تن در آوردند مُرَملٌ بدماء را به چشم خود دیدم زقتلگاه همه دستِ پُر که می رفتند به دوشِ خولی عبا را به چشم خود دیدم زمان حمله ی آن ده سوارِ تازه نفس غبارِ رویِ هوارا به چشم خود دیدم میانِ پنجه ی هر نعل تازه و میخش لباسِ خون ِ خدارا به چشم خود دیدم سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد تنِ به خاک ،رها را به چشم خود دیدم میانِ طایفه ها رأسها که قسمت شد سرِهمه شهدا را به چشم خود دیدم عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد تمام واقعه هارا به چشم خود دیدم به پشتِ خیمه به دنبال ِ قبر اصغربود شکارِ رأسِ جدارا به چشم خود دیدم فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا میانِ هلهله را به چشم خود دیدم گذشته از همه اینها به شهرِ بد نامان زمانِ قحطِ حیارا به چشم خود دیدم میانِ مجلسِ نامحرمان وبزمِ شراب ورودِ آل عبا را به چشم خوددیدم تَهِ پیاله ی خود را کنارِ سر می ریخت قمار وتشتِ طلا را به چشم خود دیدم ضریحِ صورتِ جدم دوباره ریخت به هم شتابِ چوبِ جفارا به چشم خود دیدم عزیز کرده ی زهرا کنیزِ مردم نیست اشاره ی دو سه تا را به چشمِ خود دیدم @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام من پنجمین ولی خداوند قادرم همنام مصطفی و ملقب به باقرم گنجینه ی علوم الهی است سینه ام از نسل سفره دار کریم مدینه ام مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم با یک نظر ز کار گره باز می کنم قبل از تهجد شب آن عشق بازی ام شهر مدینه شاهد سائل نوازی ام همیان به دوش کوچه ام و ذره پرورم ناز گدای شهر به یک غمزه می خرم بانی روضه های غروب منا منم پرچم به دوش ماتم کرببلا منم من شاهد مصیبت عظمای عالمم من شاهد غریبی آقای عالمم سجاد زاده ام پسر مرد گریه ام من آشنای غربت هم درد گریه ام باچشم خویش واقعه ایی دیده ام عجیب احرام بسته، قافله ایی دیده ام غریب با حاجیان فاطمه تا همسفر شدم از سرّ عشق بازی حق با خبر شدم آنان به کوی نسل الهی قدم زدند زیباترین منای خدا را رقم زدند دیدم که آب تحفه ی نایاب می شود کودک چگونه تشنه و بی تاب می شود دیدم چگونه جسم جوان خرد می شود شخصیت امام زمان خرد می شود دور امام نیزه و شمشیر دیده ام در گودی گلو اثر تیر دیده ام دیدم مفاصلی که ز هم دور می شود شاهی به ضرب نیزه ایی منحور می شود خنجر به دست شمر به گودال می رود زهرا کنار پیکرش از حال می رود چکمه به پا به جانب مقتل دوید وای روی ضریح سینه ی جدم پرید وای این جابه بعدمهر سکوتی براین لب است گودال بوسه گاه خصوصی زینب است @ghasemnemati_ir
اشعار قاسم نعمتی
علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام عمریه خدا ؛ گریه میکنم یادکربلا ؛ گریه میکنم یادعمه ها ؛ گریه میکنم مدینه شاهده منو صدای روضه هام همیشه روز وشب فقط بیاد کربلام مگه یادم میره غمه اسیری ِ حرم مگه یادم میره همه جسارتایِ شام سیلی زدن ؛ رقیه رو ؛ جلوی چشمای منو بابام پیشه چشام ؛ توو کوچه ها سیلی زدن ؛ به بچه ها /2 غریب آقام غریب آقام ---------------------------- دیدم از حرم ؛ باهمین چشام عمه اومده ؛ بین ازدحام بین قتلگاه ؛ یاری امام مگه یادم میره چی شد کنار قتلگاه خودشو عممون رسوند میون اون سپاه مگه یادم میره سری به نیزه شد بلند رسیده وقت حمله به زنای بی پناه یر جدا رو نیزه ها میکرد به سوی خیمه ها نگاه پیش چشام حرومیا سیلی زدن به بچه ها /2 غریب آقام غریب آقام -------------------------- علیه السلام میزنم صدا ؛ یا حسین میا شاه کربلا ؛ یاحسین میا جوون من آقا ؛ یا حسین میا میون کوچه ها ببین بدون یاورم به سنگ کوفیا ببین شکسته شد سرم بجای من یتیمم وخودت بغل بگیر فدای دخترای تو یه دونه دخترم میخوام بیام به سوی تو ولی ببین که بی بال و پرم روی من و ؛ زمین زدن کوفه میا ؛ حسین من /۲ کوفه میا آقام آقام @ghasemnemati_ir
اشعار قاسم نعمتی
علیه السلام علیه السلام علیه السلام آخرین یاسِ ؛ نینوایم راویِ داغ ؛ کربلایم بار غم را بر شانه کشیدم پا به پای عمه میدویدم راس جدم را بر نیزه دیدم آه وواویلا --------------------- پیش چشمانم ؛ شد گرفتار دختر زهرا،بین بازار پرده ی محمل ها را کشیدند کف زنان دورِ ما میدویدند عمه هایم ناسزا شنیدند آه و واویلا --------------------------- از همه بدتر،شهر شام است صحبت از هتکِ ، احترام است یک سوالم مانده بی جواب است تاقیامت بر قلبم عذاب است جای زینب در بزم شراب است؟ آه وواویلا @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام روضه دارِ منا توئی آقا شاهدِ کربلا توئی آقا پیش تو مادرت زمین خورده نوة مجتبی توئی آقا همره عمه آمدی گودال راویِ ماجرا توئی آقا آنکه دیده گروه گروه زدند سنگ و چوب و عصا توئی آقا آنکه دیده به زیرِ چکمه ی شمر شاه ، زد دست و پا توئی آقا آنکه دیده تمام قرآن شد با لگد جا به جا توئی آقا آنکه دیده ضریح مویِ حسین دستِ یک بی حیا توئی آقا آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا رفت بر نیزه ها توئی آقا بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه سویِ آل عبا توئی آقا آنکه همراه قافله رفته سویِ شامِ بلا توئی آقا سخت بر تو گذشت آن ساعات بد شکستند حرمت سادات اوج بی غیرتی نشان دادند سنگ در دست این وآن دادند اول شهر عنان مرکب را دست یک مشت بد دهان دادند جای عرضِ سلام ، پیرو جوان ناسزاها به کاروان دادند راسِ جدت به زیرِ پا افتاد بسکه سر نیزه را تکان دادند دستِ سادات بر سرِ بازار صدقه تکه های نان دادند سرِ هر کوچه با سرِ انگشت دخترِ فاطمه نشان دادند بوسه گاهِ رسول خاتم را به دمِ چوبِ خیزران دادند @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام روضه دار منا توئی آقا شاهد کربلا تویی آقا به نفس : @hajhoseinsazvar_official به قلم : @ghasemnemati_ir https://www.instagram.com/tv/Cfo-tIqoQ4u/?igshid=MDJmNzVkMjY=
علیه السلام علیه السلام علیه السلام از کودکی با آهِ سوزان گریه کردم با کاروانی دیده گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیدا که شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیداکه شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام برپایه حدیثی از امیرالمومنین علیه السلام 🔶الإمامُ عليٌّ عليه السلام : العِلمُ مِنَ الصِّغَرِ كالنَّقشِ في الحَجَرِ . 🔸امام على عليه السلام : آموختن دانش در خُردسالى، همچون نقشى است كه بر روى سنگ كنده شود. [بحار الأنوار : 1/224/13 .] 🔷قال امام باقر علیه السلام: قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ(ع) وَ لِی اَرْبَعُ سِنِینَ وَ اِنِّی لَاَذْکرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِک الْوَقْتِ» 🔹هنگامی که جدّم امام حسین(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت(ع) و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم. 📖تاریخ یعقوبی ج20ص171 ▪️روضه از زبان امام باقر علیه السلام قال امام باقر علیه السلام :‌ «‌ كانَ اَبی مَبْطوناً یَوْمَ قُتِلَ اَبوهُ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهُما وَ كانَ فِی الْخَیْمَةِ وَ كَنْتُ اَری مَوالینا كَیْفَ یَخْتَلِفونَ مَعَهُ یَتّبَعونَهُ بَالْماءِ . یَشُدُ عَلَی الْمَیْمَنَةِ مَرَّةِ وَ عَلَی الْمَیْسَرَةِ مَرّةِ وَ عَلَی الْقَلْبَ مَرّةً وَ نَهی رَسوُلُ اللهِ صَلّی اللهِ عَلَیهِ وَ آلهِ اَنْ یُقْتِلَ بِها الْكِلابُ لَقَدْ قُتِلَ بِالسَّیْفِ وَ السِّنانِ وَ بِالْحِجارَةِ وَ بِالْخَشَبِ وَ بِالْعَصا وَ لَقَدْ اَوْطاهُ الْخَیْلُ بَعْدَ ذلِكِ . »‌ امام باقر علیه السلام فرمود : « پدرم [ امام سجاد علیه السلام » روز عاشورا شهادت پدرش از درد شكم در رنج بود و در خیمه به سر می برد . و من می دیدم كه چگونه دوستان ما با او [امام حسین علیه السلام ]‌ حركت می كردند و همراه حضرتش در پی آب بودند. آن حضرت گاه به سمت راست [ لشكر دشمن]‌ و گاه به سمت چپ هجوم می برد و زمانی هم بر قلب [ سپاه ]‌ می زد اما [سرانجام] او را بدان گونه كشتند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله نهی فرمود كه سگان را هم [ بلاتوصیف ] بدان گونه بكشند : او را با شمشیر و نیزه و سنگ و چوب و عصا كشتند و پس از آن هم از زیر سم ستوران گذراندند.»‌ آجرک الله یا بقیه الله @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام 📿 صلوات خاصه حضرت: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَی وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَی وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِکَ اللَّهُمَّ وَ کَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ وَ مَنَاراً لِبِلادِکَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِکَ وَ مُتَرْجِما لِوَحْیِکَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِیَتِهِ فَصَلِّ عَلَیْهِ یَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّةِ أَنْبِیَائِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ وَ أُمَنَائِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ. 📿 نماز حضرت: دو رکعت است که در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و صد مرتبه: «سُبْحَانَ الله وَ الْحَمْدُ لله وَ لا إِلَهَ إِلا الله وَ الله أَکْبَرُ» خوانده می‌شود. 🤲 دعای بعد از نماز: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا حَلِیمُ ذُو أَنَاةٍ غَفُورٌ وَدُودٌ أَنْ تَتَجَاوَزَ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی بِحُسْنِ مَا عِنْدَکَ وَ أَنْ تُعْطِیَنِی مِنْ عَطَائِکَ مَا یَسَعُنِی وَ تُلْهِمَنِی فِیمَا أَعْطَیْتَنِی الْعَمَلَ فِیهِ بِطَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ رَسُولِکَ وَ أَنْ تُعْطِیَنِی مِنْ عَفْوِکَ مَا أَسْتَوْجِبُ بِهِ کَرَامَتَکَ اللَّهُمَّ أَعْطِنِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لا تَفْعَلْ بِی مَا أَنَا أَهْلُهُ فَإِنَّمَا أَنَا بِکَ وَ لَمْ أُصِبْ خَیْرا قَطُّ إِلا مِنْکَ یَا أَبْصَرَ الْأَبْصَرِینَ وَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ وَ یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ وَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 📿 دعای ساعت پنجم هر روز که متعلق به امام باقر علیه السلام است: ساعت پنجم: از زوال (ظهر شرعی) است تا مقدار چهار رکعت پس از آن: اَللّهُمَّ رَبَّ الضِّیآءِ وَالْعَظَمَةِ وَالنُّورِ وَالْکِبْرِیآءِ وَالسُّلْطانِ تَجَبَّرْتَ بِعَظَمَةِ بَهآئِکَ وَ مَنَنْتَ عَلی عِبادِکَ بِرَاْفَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ وَ دَلَلْتَهُمْ عَلی مَوْجُودِ رِضاکَ وَ جَعَلْتَ لَهُمْ دَلیلاً یَدُلُّهُمْ عَلی مَحَبَّتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمْ مَحآبَّکَ وَ یَدُلُّهُمْ عَلی مَشِیَّتِکَ اَللّهُمَّ فَبِحَقِّ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَلَیْهِمَا السَّلامُ عَلَیْکَ وَ اُقَدِّمُهُ بَیْنَ یَدَیْ حَوآئِجی اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلَ بی ...(حاجتش را بگوید) 📿 دعای حضرت برای آسان شدن امور مهم: هرکه این کلمات را در حال بیرون رفتن از خانه بخواند، مهمّات او آسان گردد: بِسْمِ الله حَسْبِیَ الله تَوَکَّلْتُ عَلَی الله اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ أُمُورِی کُلِّهَا وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ خِزْیِ الدُّنْیَا وَ عَذَابِ الْآخِرَةِ 📿 حرز حضرت:(یکی از حرزهای حضرت) بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ یَا دَانٍ غَیْرَ مُتَوَانٍ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اجْعَلْ لِشِیعَتِی مِنَ النَّارِ وِقَاءً وَ لَهُمْ عِنْدَکَ رِضًا فَاغْفِرْ ذُنُوبَهُمْ وَ یَسِّرْ أُمُورَهُمْ وَ اقْضِ دُیُونَهُمْ وَ اسْتُرْ عَوْرَاتِهِمْ وَ هَبْ لَهُمُ الْکَبَائِرَ الَّتِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ یَا مَنْ لَا یَخَافُ الضَّیْمَ وَ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ اجْعَلْ لِی مِنْ کُلِّ غَمٍّ فَرَجاً وَ مَخْرَجاً إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ 📿 دعای حضرت به هنگام زوال: حضرت به محمد بن مسلم فرمودند بر این دعا محافظت کن همانطوری که از چشمهایت محافظت می‌کنی... سُبْحانَ الله وَ لا اِلهَ الاَّ الله وَ الْحَمْدُ لله الَّذي لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَهً وَ لا وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبيراً 📿 دعای حضرت برای ایمنی از شر هر چیزی: هرکس هر روز صبح این دعا را بخواند در آن روز چیزی به او گزندی نزند ان شاءالله: اَللَّهُمَّ اِنّي اَصْبَحْتُ في ذِمَّتِكَ وَ جِوارِكَ اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْتَوْدِعُكَ ديني وَ نَفْسِي وَ دُنْيايَ وَ آخِرَتِي وَ اَهْلي وَ مالِي وَ اَعُوذُ بِكَ يا عَظيمُ مِنْ شَرِّ خَلْقِكَ جَميعاً وَ اَعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ ما يُبْلِسُ بِهِ اِبْليسُ وَ جُنُودُهُ 📿 دعای حضرت برای طلب رزق: برای طلب رزق در سجده نماز واجب این دعا را بخوان: يا خَيْرَ الْمَسْئُولينَ وَ يا خَيْرَ الْمُعْطينَ اُرْزُقْني وَ ارْزُقْ عِيالِي مِنْ فَضْلِكَ فَاِنَّكَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظيمِ 📿 تسبیح حضرت در روز هفتم هر ماه قمری: سُبْحَانَ الْخَالِقِ الْبَارِئِ سُبْحَانَ الْقَادِرِ الْمُقْتَدِرِ سُبْحَانَ الْبَاعِثِ الْوَارِثِ سُبْحَانَ مَنْ خَضَعَتْ لَهُ الْأَشْیَاءُ سُبْحَانَ مَنْ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ سُبْحَانَ الله الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام کوهى ز درد بر سر شانه کشيده ام گشتم ولى براى تو يارى نديده ام ذکر قنوت هاى نمازم عوض شد کوفه مياست ذکر سحر تا سپيده ام هر جا که رو زدم به در بسته خورده ام دور تمام شهر به عشقت دويده ام نذر نگاه دو على ات اين دو پسر قربان خاک پاى رقيه حميده ام بازارهاى کوفه غرور مرا شکست من طعم حرف هاى بدش را چشيده ام گفتم به طوعه هر چه که شد پشت در ميا چون داغديده غم يک خميده ام تاثير ضربه هاى لگد روى دنده هاست از مادرت بپرس دگر من بريده ام ديدم يکى سه شعبه مخصوص ميخرد در فکر چشم و سينه و حلقى دريده ام پشت قباله زن خولى سر شماست با گوش خويش قول و قرارى شنيده ام اينان به سر بريدن من قانع نيستند بنگر لباسهاى بريده بريده ام در کوچه هاى شهر تنم ريخته حسين از هر کجا که رد شده ام ضربه ديده ام يک عمر زحمت پدرت را هدر مده دلواپس عقيله قامت رشيده ام گفتا زنى که کهنه شده چادرم چه غم نقشه براى چادر زينب کشيده ام حاجيه خانم است و بزرگ مدينه است چادر شبيه چادر ايشان نديده ام @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام تن بى سر شده چون بيکس و بى يار شود بازى دست اراذل سر بازار شود ترسم اين است بلايى که سر من آمد بين گودال سر جسم تو تکرار شود پوشيه چادر خلخال النگو معجر همه را کوفه نامرد خريدار شود من نديدم سر خونى نشده در اين شهر کودک و پير کسى وارد دربار شود سنگ از بام کند کار عمود آهن همه سرها به خدا مثل علمدار شود سر هر کوچه کمى از بدنم ريخت است خاک راه پسر حيدر کرار شود سر بر نيزه و سنگ و چقدر چشم چران دختران فاطمه بد جور گرفتار شود سر دروازه حسين منتظرات ميمانم تا که اى نيزه نشين لحظه ديدار شود حنجر پاره شده ارثيه پهلو شد نوک نيزه اثرش چون نوک مسمار شود @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام خدا کند که از این ره امیر برگردی ز قبل آن که شوی بی سفیر برگردی دعا کنم که خدا در دل تو اندازد که هرچه زودتر از این مسیر برگردی ز پیش از اینکه شوم تا قیامت از خجلت به نزد مادر تو سر به زیر برگردی به استخوان شکسته تو را قسم بدهم به حق ((جابرالعظم الکسیر)) برگردی به نازکی گلوی علی کنی رحمی نخورده حنجر شش ماهه تیر برگردی ز قبل آنکه شود ضرب تیر سه شعبه یگانه رازق طفل صغیر برگردی ز قبل آنکه شود دختر سه سالۀ تو به بوسه ای ز لبان تو پیر برگردی خدا کند که عدو تا به نیزه نگرفته ز پهلوی تو تقاص غدیر برگردی قسم به قامت رعنای شیر ام بنین قسم به غیرت مردی دلیر برگردی ز قبل آنکه شود خواهر تو بی معجر میان کوچه و بازار اسیر برگردی ز قبل آنکه کند وقت دفن تو پسرت تن تو جمع میان حصیر برگردی ز قبل آنکه بچیند یکی یکی دشمن به نیزه رأس صغیر و کبیر برگردی @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام در وادی حسین مجال کلام نیست جز با کلام خون به مسیرش پیام نیست با ترس جان، هر آن که قدم زد درین طریق والله راه عاشقی اش مستدام نیست با خون به صفحه عرفات دلم نوشت راه وصال جز به شهادت تمام نیست عشق و بلا ز روز ازل هم پیاله اند زیرا به جز بلا قدحی بین جام نیست در زیر جامه ها همه شمشیر بسته اند این کار، هتک حرمت بیت الحرام نیست؟ گویا کسی نبود که گوید به حاجیان آیا بریدن سر حاجی حرام نیست؟ یا وقت ذبح نیست کسی تا کند سوال این صید زیر دست تو خشکیده کام نیست؟ این درس مسلم است که پایان عاشقی جز سر جدایی علنی روی بام نیست محبوب در حجاز و سفیرش به روی بام راه وصال این دو به جز یک سلام نیست سر روی نی تنش به روی خاک کوچه ها میخ قناره جای سفیر امام نیست @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام هیچکس مثل من اینگونه گرفتار نشد با شکوه آمده و بی کس و بی یار نشد حال و روز منِ آواره تماشا دارد تکیه گاهم بجز این گوشۀ دیوار نشد روزه دارم من و لب تشنه وسر گردانم بین این شهر کسی بانیِ افطار نشد دست بر دست زنم دل نِگرام چه کنم مثل من هیچ سَفیری خجل از یار نشد خواستم تابرسانم به تو پیغام ، میا پسر فاطمه ، شرمنده ام انگار ، نشد گر زنی سینه سپر کرده برایم صد شکر سینه اش سوخته از داغیِ مسمار نشد اهل این شهر همه سنگ زن و سر شک @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو به فَدایِ پرِ قنداقِ علی اصغرِ تو می زنم دست بروی دست چکاری کردم با چه رویی بشوم روبرو با مادر تو حاضرم بر سر بازار به خیرات روم ننشیند پَرِ خاکی به سرِ خواهرِ تو بر سر من ، همه تفریح کنان سنگ زدند وای بر صورت چون برگِ گُلِ دختر تو از همین جا همه تقسیم غنائم کردند در کمینند به تاراج برند لشگر تو ترسم این است که گرفتار شوی در گودال می شود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو هر تکانی که سرت بر سر نیزه بخورد باز تر میشود این پاره گیه حنجر تو در دل کوفه بود بغض علی پس بردار یک عبایی که بود کاشانه ی اکبر تو @ghasemnemati_ir