#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#معارف_حسینی
◾️ چون گریهکُن جدّ غریبم هستی، پیشانیات را بوسیدم...
بر پایه گزارشی، شخصی به نام «سعید» گوید:
به سامرا رفتم و دیدم که قیامت به پا شده است. پرسیدم: چه خبر است؟
گفتند: امام حسن عسکری علیهالسلام از دنیا رفته است.
با خود گفتم آیا خدا حجتی بعد او قرار داده است؟!
🩸ناگهان دیدم کودکی از خانه آمد که نور خیره کنندهای داشت و گریه میکرد و به طرف من آمد و پیشانی مرا بوسید و فرمود:
ای سعید! از این به بعد، من حجت خدا بر تو أم؛
🩸عرض کردم: ای آقای من! چرا در بین این جمعیت پیشانی مرا بوسیدید؟
فرمود: به جهت آنکه تو تعزیه دار جدّم حسین علیهالسلام هستی! به شیعیان من برسان که ماتم جدّم حسین علیهالسلام را در دوشنبه و جمعه فراموش نکنند.
📚مقتل خطی بیاض ص ٢٢٣
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#معارف_حسینی
◾️ چون گریهکُن جدّ غریبم هستی، پیشانیات را بوسیدم...
بر پایه گزارشی، شخصی به نام «سعید» گوید:
به سامرا رفتم و دیدم که قیامت به پا شده است. پرسیدم: چه خبر است؟
گفتند: امام حسن عسکری علیهالسلام از دنیا رفته است.
با خود گفتم آیا خدا حجتی بعد او قرار داده است؟!
🩸ناگهان دیدم کودکی از خانه آمد که نور خیره کنندهای داشت و گریه میکرد و به طرف من آمد و پیشانی مرا بوسید و فرمود:
ای سعید! از این به بعد، من حجت خدا بر تو أم؛
🩸عرض کردم: ای آقای من! چرا در بین این جمعیت پیشانی مرا بوسیدید؟
فرمود: به جهت آنکه تو تعزیه دار جدّم حسین علیهالسلام هستی! به شیعیان من برسان که ماتم جدّم حسین علیهالسلام را در دوشنبه و جمعه فراموش نکنند.
📚مقتل خطی بیاض ص ٢٢٣
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#شهادت_امام_حسن_عسکری علیهالسلام
پوسترهای شهادت امام عسکری علیه السلام جهت بارگزاری در صفحات مجازی
نام و یاد حضرت را جهت تسلای دل حضرت صاحب الزمان ارواحنافداه زنده کنیم .
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🩸بعد از دفن پیکر مطهر امام حسن عسکری علیهالسلام، به دستور خلیفه، به خانه إمام علیهالسلام هجوم آوردند ...
مرحوم شیخ صدوق در «کمالالدین» مینویسد:
🥀 وقتی که خبر شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام در سراسر سامراء پیچید،
📋 فَصَارَتْ سُرَّ مَنْ رَأَی ضَجَّةً وَاحِدَةً: «مَاتَ ابْنُ الرِّضَا».
▪️سامراء ، یک پارچه عزادار شد؛ ضجه و فریاد ، تمام شهر را فرا گرفت و همگی ناله میزدند: «ابن الرضا علیهالسلام از دنیا رفت»
📋 وَ بَعَثَ السُّلْطَانُ إِلَی دَارِهِ مَنْ یُفَتِّشُهَا وَیُفَتِّشُ حُجَرَهَا، وَخَتَمَ عَلَی جَمِیعِ مَا فِیهَا، وَطَلَبُوا أَثَرَ وَلَدِهِ،
▪️سلطان، مأمورانی را فرستاد تا خانه امام علیهالسلام را تفتیش و بازرسی کنند و درب تمام اطاقها را مهر و موم کنند و دستور داد که از فرزندش جستجو نمایند.
📋 وَ جَاؤُوا بِنِسَاءٍ یَعْرِفْنَ الْحَبَلَ فَدَخَلْنَ عَلَی جَوَارِیهِ فَنَظَرَ إِلَیْهِنَّ
▪️چند زن را که وارد به حمل و بارداری زنان بودند آوردند و به آنها مأموریت دادند که بازرسی کنند، کدام یک از زنان و کنیزان آن جناب باردار است!
📚کمال الدین ج ۱ ص ۱۲۰
✍ آه یا أبا الحُجة ...
خدا لعنتشان کند که حُرمت اهلبیتتان را شکستند و هجوم به خانه شما آوردند... اما لااقل چند «زن» را به همراه خود بردند تا آنها به سراغ اهل و عیالتان بروند...
اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن ساعت دردناکی که «سید بن طاووس» نوشت:
📋 تَسابَقَ الْقَوْمُ عَلى نَهْبِ بُيُوتِ آلِ الرَّسُولِ وَ قُرَّةِ عَيْنِ الْبَتُولِ، حَتى جَعَلُوا يَنْتَزِعُونَ مِلْحَفَةَ الْمَرْاءَةِ عَنْ ظَهْرِها،
▪️لشكر اشقياء، در هجوم به خیمه های آل رسول و قرة العين بتول، بر یکدیگر پیشی میگرفتند و كار غارت به جايى رسيد كه از سر زنها، چادر مىربودند.
📋 ... ثم أُخْرَجوا النِّساءَ مِنَ الخَيْمَةِ وَاشْعَلُوا فِيهَا النّارَ، فَخَرَجْنَ حَواسِرَ مُسْلَباتٍ حافياتٍ باكياتٍ.
▪️پس از غارت خيمهها، زنان آل طاها را از خيمهها بيرون نمودند و آتش ظلم و عدوان بر آن خيمهها بر افروختند و زنان با سر و پاى برهنه و غارت زده و گريه كنان، بيرون آمدند.
📚لهوف ص۱۶۹
@ghasemnemati_ir
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🩸امام زمان «ارواحنافداه» با همان سنّ خردسالگی آمدند و بر بدن مطهر پدر بزرگوارشان نماز خواندند ...
راوی گوید:
🥀 بعد از آنکه امام حسن عسکری علیهالسلام به شهادت رسیدند، وارد خانه آن حضرت شدم،
📋 فَلَمَّا صِرْنَا فِی الدَّارِ إِذَا نَحْنُ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ عَلَی نَعْشِهِ مُکَفَّناً
▪️وقتی که وارد حیاط خانه آن حضرت شدم، دیدم جنازه مطهر آن حضرت را کفن کرده و بر روی تختهای در بین حیاط گذاردهاند.
📋 فَتَقَدَّمَ جَعْفَرُ بْنُ عَلِیٍّ لِیُصَلِّیَ عَلَی أَخِیهِ
▪️جعفر، برادر آن حضرت، پیش آمد تا بر بدن مطهر برادرش نماز بخواند
📋 فَلَمَّا هَمَّ بِالتَّکْبِیرِ خَرَجَ صَبِیٌّ بِوَجْهِهِ سُمْرَةٌ بِشَعْرِهِ قَطَطٌ بِأَسْنَانِهِ تَفْلِیجٌ
▪️همین که جعفر خواست تکبیر بگوید، پسر خردسال گندمگونی که موی سرش سیاه و زنگی و کوتاه، و میان دندان هایش باز بود، بیرون آمد.
📋 فَجَبَذَ رِدَاءَ جَعْفَرِ بْنِ عَلِیٍّ وَ قَالَ تَأَخَّرْ یَا عَمِّ فَأَنَا أَحَقُّ بِالصَّلَاةِ عَلَی أَبِی
▪️و ردای جعفر را از دوش او کشید و فرمود: «ای عمو! کنار برو که من در نماز گزاردن بر پدرم از تو سزاوارترم.»
📋 فَتَأَخَّرَ جَعْفَرٌ وَ قَدِ ارْبَدَّ وَجْهُهُ فَتَقَدَّمَ الصَّبِیُّ فَصَلَّی عَلَیْهِ
▪️جعفر عقب رفت و رنگش تغییر کرد. آن پسر خردسال هم جلو ایستاد و بر امام علیهالسلام نمازگزارد.
📚کمال الدین، ص ۴۳۱
✍ آه یا صاحب الزمان ...
هر گونه بود پیش آمدید و بر بدن مطهر پدر بزرگوارتان نماز خواندید؛ اما سوال این جاست:
چه کسی بود تا بر بدن مطهر جدّ غریبتان حسین علیهالسلام نماز بخواند ؟!
به گمانم بهترین جواب را، خودتان به این سوال دادهاید...
🗯 سید رضا موسوی هندی، نیت کرد تا هفتاد و دو بیت در رثای سیدالشهداء علیهالسلام بسراید؛ به ذهنش رسید تا در یک بیت بگوید چه کسی بر بدن نازنین سیدالشهداء علیهالسلام نماز خواند ؟! مقاتل را زیر و رو کرد اما مطلبی نیافت؛ با همان حال خسته، در کنار کتابها خوابش برد...
🍂 آن شب در عالم رؤیا به محضر حجت بن الحسن علیهماالسلام شرفیاب شد و آن حضرت به او فرمودند: جواب این سؤالت را اینگونه از زبان من بگو:
📋 صَلَّت عَلی جِسمِ الحُسَینِ سُیوفُهُم
فَغَدا لِساجِدَةِ الظُّبا مِحرابا ...
▪️این شمشیر هایشان بود که بر جسم شریف سیدالشهداء علیهالسلام، نماز خواندند ؛ و جسم پاکاو، محرابی برای آن شمشیرهای سجدهکننده شد...
📚دیوان السیّد رضا الهندی: ص ۴۱
📚أعیان الشیعة: ج ۷ ص ۲۶
@ghasemnemati_ir
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🩸امام حسن عسکری علیهالسلام در لحظات آخر عمر مبارک خود، سر مبارک حضرت حجت ارواحنافداه را در آغوش گرفتند و اسرار امامت را به او سپردند ...
در نقلها آمده است:
🥀 ساعات آخر عمر مبارک امام حسن عسکری علیهالسلام بود که تشنگی بر آن حضرت فشار آورده بود؛ از شدت درد گاهی از هوش میرفت و گاهی به هوش میآمد؛
🥀 فرزند دلبندش حضرت حجت ارواحنافداه بالای سر آن حضرت حاضر شدند؛ امام علیهالسلام تا چشمانشان را گشودند، مشاهده نمودند که حضرت حجت ارواحنافداه بالای سرشان نشسته است؛
📋 فَضَمّهُ اِلیٰ صَدرِه الشّریفِ و جَعلَ یُقبّلُهُ و یُوَدّعَهُ و یَبکی
▪️آن حضرت او را به سینه مبارک خود چسپاندند و پیوسته او را میبوسیدند و گریه میکردند و اسرار امامت را به او منتقل مینمودند.
📚العبرة الساکتة ج۲ ص۵۶۴
✍آه یا أبا الحُجة ...
جدّ غریبتان هم بین گودال قتلگاه افتاده بود ... گاهی به هوش میآمد و گاهی از هوش میرفت ... ای کاش فرزندش بود تا در آن لحظات سرش را به دامن بگیرد ...
اما نه تنها کسی سرش را در بر نگرفت؛ بلکه تا چشمش را گشود،
📋 ... ثُمّ إنّهُ رَكِبَ عَلىٰ صَدرهِ الشريف، و وَضعَ السيفَ فٖي نَحره، و هَمّ أنْ يَذبحَه،
▪️شمر ملعون بر سینه مبارک سیدالشهداء علیهالسلام نشست و شمشیر را کشید و بر گلوی مطهر آن حضرت گذاشت و آمد تا سر مبارک را ذبح کند،
📋 فَفتَحَ عَينَيه في وَجهِه فَقالَ لَه الحُسين علیهالسلام: يَا ويلك مَن أنتَ؟ فَقد إرتَقَيتَ مُرتَقَىٰ عَظيمًا؛ فَطالَما قَبَّلَهُ رسولُ الله
▪️که در این هنگام چشمان سیدالشهداء علیهالسلام کمی باز شد و با صدای بیرمقی به آن ملعون فرمودند:
وای بر تو! تو کیستی؟ بر جایگاه بلندی بالا آمدهای! آنجایی را که نشستهای، دائماً رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میبوسید...
📚ینابیع المودّة، ج۳، ص۸۳
📚ناسخالتواریخ،سیدالشهداء علیهالسلام، ج۲ ص۳۸۶
@ghasemnemati_ir
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🩸دو مادرِ دلباختهای که سرنوشتشان،
مثل هم بود ... «مادر موسی» و «حضرتنرجس» سلاماللهعلیهما ...
🔖 در زیارتنامه والده ماجده امام زمان علیهماالسلام حضرت نرجس خاتون میخوانیم:
📋 اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسی وَ ابنَةَ حَوارِیّ عیسی.
🔹سلام بر تو ای آنکه مانند مادر موسی و دختر حوارّی عیسی هستی.(۱)
🔖 به روایت مرحوم شیخ صدوق:
📜 پس از به دنیا آمدن امام زمان علیهالسلام مرغان بسیاری نزدیک سر مبارک آن حضرت جمع شدند؛ سپس امام عسکری علیهالسلام یکی از آن مرغان را صدا زد و فرمود:
📋 احْمِلْهُ وَ احْفَظْهُ وَ رُدَّهُ إِلَیْنَا فِی کُلِّ أَرْبَعِینَ یَوْماً فَتَنَاوَلَهُ الطَّائِرُ وَ طَارَ بِهِ فِی جَوِّ السَّمَاءِ وَ أَتْبَعَهُ سَائِرُ الطَّیْرِ
▪️این طفل را بردار و نیکو محافظت نما و هر چهل روز یک مرتبه به نزد ما بیاور؛ مرغ آن نوزاد مبارک را گرفت و به سوی آسمان پرواز کرد و سایر مرغان نیز به دنبال او پرواز کردند.
💬 سپس امام حسن عسکری علیهالسلام فرمود: سپردم تو را به آن کسی که مادر موسی علیهالسلام، موسی را به او سپرد.
📋 فَبَکَتْ نَرْجِسُ سلاماللهعلیها
🔹تا که آن مرغ، این نوزاد مبارک را به سمت آسمان بُرد، مادرش حضرت نرجس سلاماللهعلیها به گریه افتاد.
📝 امام حسن عسکری علیهالسلام به او فرمودند: آرام باش؛ که شیر از غیر تو نخواهد خورد و بهزودی آنرا به سوی تو برمی گردانیم چنانچه حضرت موسی را به مادرش برگردانیدند. و پس از چهل روز آن مرغان، حضرت مهدی سلاماللهعلیه را به نزد مادرش برگرداندند.(۲)
📚(۱) مصباح الزائر؛ ص ۶۳۶
📚(۲) کمال الدین؛ ص۳۹۱
✍ ای کاش ، سرنوشت یک مادرِ دلباختهٔ دیگر هم، شبیه «مادرموسی» و «حضرتنرجس» بود و طفلش به سلامت برمیگشت...
و ای کاش سرنوشت یک پدر دیگر هم مثل امام حسن عسکری علیهالسلام بود و دیگر شرمنده از اهل و عیالش نمیشد...
📜 ... ظهر عاشورا، مادر، طفل شیرخوارش را از شدت عطش به پدرش سپرد، تا شاید اندکی آب برایش فراهم آورد.
📋 فإنّها واقفةٌ بِبابِ الخِيمة تَنظرُ إليه
▪️و خودش بیقرار در کنار خیمهها ایستاد و نظارهگر بود تا که طفلش ، سیراب گشته و برگردد.(۱)
اما ساعتی نگذشت که دید پدرش،با حال گریان، راه را کج کرده و به پشت خیمهها میرود...
📋 ثُمَّ نَزَلَ الْحُسينُ عَن فَرَسِهِ، و حَفَرَ لِلصَّبِيِّ بِجَفنِ سَيفِهِ، و زَمَّلَهُ بِدَمِهِ، و صَلّىٰ عَلَيْهِ
▪️سپس امام حسین علیهالسلام از اسب پیاده شد و با شمشیرش قبری برای علی اصغرش حفر کرد و بدن او را با خون گلویش، خون آلود کرد و بر او نماز خواند. (۲)
📚(۱)إبصار العين،ص۱۳۰؛ وسيلة الدّارين،ص۴۱۶
📚(۲)مقتل الحسين علیهالسلام، خوارزمي،ج ۲ ص۳۲
@ghasemnemati_ir