eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
4هزار دنبال‌کننده
642 عکس
146 ویدیو
18 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها 🎙زمزمه به سبکِ حسین جان حسین جان...حسین الهی بمیرم که ام البنین شده آسمونش بدونِ قمر شده وقتِ پیری بدونِ عصا بمیرم که دیگه نداره پسر واویلا واویلا واویلا حسین بنازم به این بانویِ باوفا شده الگویِ روضه در عالمین با اینکه پسر داده توو کربلا روو خاکا میشینه میگه وای حسین حسین جان حسین حسین جان حسین براش گفته زینب یه صبح تا غروب به آتیش کشیدن همه هستِ شو نشون داد ،موهاشو به ام البنین نشون داد کبودیّه رو دست شو حسین جان حسین جان حسین جان حسین براش گفته زینب حرم ریخت بهم همینکه علمدارشون خورد زمین هنوز جایِ پایِ سنان و اَنَس روی چادرا مونده، مادر ببین حسین جان حسین جان حسین جان حسین از اون موقعی که براش گفت یکی زمشک وعلی اصغر وقحطِ آب میومد شبا دیده گریون می گفت: نشد آب بیاره حلال کن رباب شنیدم به چشماش یکی تیر زده دودستِ رشیدش جدا شد ز تن همونا که میترسیدن از نگاش دُرست چشم توی چشم عمودش زدن حسین جان حسین جان حسین جان حسین رقیه شبی که سر و بوسه زد صدا زد بابا جون عمومون کجاست خبر داره اصلا که ما رو زدن مگه جایِ دختر زیرِ دست وپاست حسین جان حسین جان حسین جان حسین بگو با عمو گوشوارم گُم شده بگو حرمله حرف بد می زنه بگو بچه ها مسخرم می کنن لباسای پاره عذابه منه حسین جان حسین جان حسین جان حسین @ghasemnemati_ir
سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها 🎙زمزمه به سبکِ حسین جان حسین جان...حسین الهی بمیرم که ام البنین شده آسمونش بدونِ قمر شده وقتِ پیری بدونِ عصا بمیرم که دیگه نداره پسر واویلا واویلا واویلا حسین بنازم به این بانویِ باوفا شده الگویِ روضه در عالمین با اینکه پسر داده توو کربلا روو خاکا میشینه میگه وای حسین حسین جان حسین حسین جان حسین براش گفته زینب یه صبح تا غروب به آتیش کشیدن همه هستِ شو نشون داد ،موهاشو به ام البنین نشون داد کبودیّه رو دست شو حسین جان حسین جان حسین جان حسین براش گفته زینب حرم ریخت بهم همینکه علمدارشون خورد زمین هنوز جایِ پایِ سنان و اَنَس روی چادرا مونده، مادر ببین حسین جان حسین جان حسین جان حسین از اون موقعی که براش گفت یکی زمشک وعلی اصغر وقحطِ آب میومد شبا دیده گریون می گفت: نشد آب بیاره حلال کن رباب شنیدم به چشماش یکی تیر زده دودستِ رشیدش جدا شد ز تن همونا که میترسیدن از نگاش دُرست چشم توی چشم عمودش زدن حسین جان حسین جان حسین جان حسین رقیه شبی که سر و بوسه زد صدا زد بابا جون عمومون کجاست خبر داره اصلا که ما رو زدن مگه جایِ دختر زیرِ دست وپاست حسین جان حسین جان حسین جان حسین بگو با عمو گوشوارم گُم شده بگو حرمله حرف بد می زنه بگو بچه ها مسخرم می کنن لباسای پاره عذابه منه حسین جان حسین جان حسین جان حسین @ghasemnemati_ir