eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
4.8هزار دنبال‌کننده
742 عکس
215 ویدیو
25 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه یا ایها العزیز نظر کن به سوی ما تا کی برای نافله های سحر گهی با خون دل شود دل شب ها وضوی ما گر مانده ایم شکر خدا پای پرچمت بر تار موی تو گرهی خورده موی ما ساقی اشک! بر دل ما هم سری بزن بوی میِ طهورِ تو دارد سبوی ما هم چون نسیم در به درم می کنی چرا؟ پس کی رسد به خیمۀ تو جستجوی ما آیا شود که نیمه شبی بهر درد دل بد بگذرانی و شوی هم گفتگوی ما ای شهریار عشق به نام مقدست باشد وصال تو همۀ آرزوی ما روضه گرفته ایم قدم رنجه ایی کنی شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما از لحظه ایی که حرمت مادر شکسته شد بغضی نهفته مانده ز غم در گلوی ما ای نازنین فاطمه برگرد از سفر خیمه نشین فاطمه برگرد از سفر @ghasemnemati_ir
صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا جمال حقّ علی آیینه دار زهرا بود اگر تجلی اسم هوالکریم علیست قسم به شاه نجف سفره دار زهرا بود تبسم لب او غم ز چهره ها میبرد لطیف تر ز نسیم بهار زهرا بود به دست خالی از این خانه سائلی نرود که در کنار علی خانه دار زهرا بود قسم به آن زرهی که همیشه پشت نداشت میان دست علی ذوالفقار, زهرا بود اگر که نام علی هم ردیف با نمک است بر این ملیح زمانه نگار زهرا بود همه زمین و زمان در مطاف روی علیست به این مطاف معظّم مدار زهرا بود حسن کریم, حسین دستگیر عالمیان همیشه علت این اعتبار زهرا بود همه به مادرشان افتخار میکردند تمام عزّت ایل و تبار زهرا بود همیشه حرف شفاعت که در میان آمد سخن ز بانوی ناقه سوار زهرا بود شکست حرمت این خانواده پشتِ در اسیر درد و غمی بی شمار زهرا بود به وقت حمله همه ریختند درِ خانه به زیر ضربه در آن گیر و دار زهرا بود تمام دلنگرانی او حسین شده برای کرب و بلا بیقرار زهرا بود کسی که در همه راه زیر لب می گفت تکان مده سر او نیزه دار زهرا بود @ghasemnemati_ir
بی اشک های او گل ما ارزشی نداشت با گریه های اوست که ما گریه کن شدیم ورنه حیات باطل ما ارزشی نداشت او مادرانه زحمت ما را کشیده است بی باغبان که حاصل ما ارزشی نداشت از برکت ولایت زهرای اطهر است دنیا اگر مقابل ما ارزشی نداشت گمراه می شدیم اگر نور او نبود سیر و سلوک جاهل ما ارزشی نداشت زهرا اگر نبود در این سیر بندگی طی کردن مراحل ما ارزشی نداشت بی نور نام فاطمه در بین عرشیان زینت نداشت منزل ما ارزشی نداشت نام حسین گر شده گرمی بزم ما بی فاطمه محافل ما ارزشی نداشت @ghasemnemati_ir
حضرت زهرا(س)-شهادت با دانه های اشک؛ لبان تو تر کنم خانه خراب می شوم آخر ز داغ تو پیچیده ام به خویش چه خاکی به سر کنم اما اگر قرار شد از پیش من روی ماندم چگونه این جگرم را خبر کنم بر روی دامنم بگذارم سر تو را تا سیر این جمال کبودت نظر کنم از بس نگفته ای که چرا سینه ات شکست آخر شکایت تو به نزد پدر کنم اصلا خودت بگو که من غیرتی چه سان از این مسیر قتلگه تو گذر کنم «این چندبیت از زبان بی بی حضرت زهرا» از درد ها برای تو حرفی نمی زنم از ترس این که غصه تو بیشتر کنم یادت که هست آن سپرت را فروختی تکلیف بود سینه خود را سپر کنم خود را زدم به شعله که سالم ببینمت قربان تار موی تو صدها پسر کنم فرصت نداد تا که خودم را عقب کشم پهلو تهی ز ضربه دیوار و در کنم @ghasemnemati_ir
به پیش همسر خود بی امان زمین نخورد خداکند که نپیچد به پای او چادر شبیه پیرزنی قد کمان زمین نخورد تلاش کرد نیفتد ولی هلش دادند نشد مقابل نامحرمان زمین نخورد خداکند نرود آبروی یک مادر مقابل نظر کودکان زمین نخورد مگر که میشود از چند سو زنی بزنند سر شکستن هر استخوان زمین نخورد خداکند زن محجوب و بار شیشه او درست در گذر این و آن زمین نخورد خداکند که دو بازوی فاتح خیبر کنار در سرداغ جوان زمین نخورد مغیره قنفذ و خالد بلند خندیدند دوباره کاش چنین پهلوان زمین نخورد گرفت شال علی را زپشت سر زهرا که با کشیدن این ریسمان زمین نخورد میان گودی گودال ذوالجناح چه کرد کشید دست خودش آسمان زمین نخورد ولی چه فایده تیزی نیزه ها نگذاشت بدون درد سر و بی تکان زمین نخورد @ghasemnemati_ir
اروحنافداه سلام‌اللّه‌علیها دگر ای دوست مرا در حرمت محرم کن رفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باد این جگر سوخته ، رسوای همه عالم کن من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذار التفاتی کن و این فاصله ها را کم کن گریه از اول خلقت شده ارثیه ی ما فکر چشمان پر از اشک بنی آدم کن دیگر این نوکر تو گریه کن سابق نیست پای بر دیده نه و چشم مرا زمزم کن می رسد بوی تو اما خبری نیست زتو یوسفا چاره این شام پر از ماتم کن کاش می شد که شبی خواب ترا می دیدم دوستم داری اگر ، قلب مرا محکم کن دست و پا می زنم از دور نگاهی بکنی گوشه چشمی به من و ناله پر دردم کن نازداری تو و ، ناز تو کشیدن سخت است رحمی آخر به من و کوچکی قلبم کن به علمدار قسم پای رکابت هستم شانه ی گرم مرا تکیه گه پرچم کن همچنان ام بنین سوز و نوا دارم من هوس یک سحر کرببلا دارم من @ghasemnemati_ir
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین باذنک یا زهرا سلام الله علیها باور نمی کردم که پرچم را ببینم امسال هم ماه محرم را ببینم چه نوکرانی بی صدا رفتند امسال من مانده ام ایام ماتم را ببینم اهل القری آقای مارا دفن کردند می خواستی با چشمم این غم را ببینم قربان یک شب روضه ات دارو ندارم پرپر زدم جان تو این دم را ببینم خرج تمام روضه ها با مادر توست زحمت کشیده فیض اعظم را ببینم ای کاش چشمم وا شود بالای مجلس یک مادری باقامت خم را ببینم همراه مادر آمده از عرش حیدر بااو رسول الله خاتم را ببینم موسی عصا در دست دربان حریمت آن سوی در عیسی بن مریم را ببینم ذکری که عالم را تکان داده حسین است من ایستادم شور عالم را ببینم والله چای روضه مرده زنده کرده اینجا فقط درمان دردم را ببینم از خیمه تا گودال زینب داد می زد سخت است زیر پا امامم را ببینم فریاد زد مادر گمان می کردی یک روز جای حسین این جسم درهم را ببینم @ghasemnemati_ir
یا علی اصغر علیه السلام آبرودار تمام محشر است پرچم مظلوم دست اصغر است ای عروس فاطمه بنت اسد باز کن قنداقه را این حیدراست حرز یا زهرا به بازویش ببند چون علی راهی فتح خیبر است شأن این ششماهه در نزد خدا از تمام انبیا بالاتر است پای طومار حسین بن علی خون این مظلوم مُهرِ آخراست با سکوتش روی دستان پدر چون رسول الله روی منبر است حرمله کوچکتر از این حرفهاست یک تنه اصغر حریف لشگر است خطبهٔ مظلوم را تیری شکست تا قیامت چشم آقایم تر است مانده ام عمری چه نسبت بین آن پهنی تیر سه پر با خنجر است بی هوا با ضربه ای خونین شدن از مدینه یادگار مادر است گوییا تیر سه شعبه داغ بود ریشه این ضربه جایی دیگر است قبر این ششماهه پشت خیمه و قبر محسن بین دیوار و در است روی نیزه بست چشم خویش را تا نبیند مادرش بی معجر است @ghasemnemati_ir
السلام علیک یا صاحب الزمان تنهای تنهایم بیا یار دلم باش زندانی نفسم مددکار دلم باش نوکر ز من آلوده دامن تر نداری اما کریمانه خریدار دلم باش با هرکه کردم درد دل بُرد آبرویم تو لااقل مَحرم به اسرار دلم باش خالی مکن پشت مرا می ترسم آقا در فتنه ها یار و هوادار دلم باش پای شما کارم به رسوایی کشیده قدری به فکر حال بیمار دلم باش گشته تماشایی زغم جان کندن من در این دم آخر پرستار دلم باش بارم زمین مانده خریداری ندارد یک شب بیا رونق به بازار دلم باش حالا که قسمت نیست بینم کربلا را هم ناله ذکر علمدار دلم باش عباس نا مردی عمودِ آهنین خورد بی دست از بالای مرکب بر زمین خورد @ghasemnemati_ir
السلام علیک یا اباعبدالله بی‌دل ترینم و ز همه دل بریده‌ام تا طعم گریه کردن بر تو چشیده ام بازار عشق رفتم و پای بساط عشق هستی خویش داده و مهرت خریده ام خونم حلال آنکه مرا نوکر آفرید زین نوکری ز سوی خدا برگزیده ام بر صفحه‌ای ز سینه به تأیید فاطمه ابراز شد به ساحت قدس ات عقیده‌ام الحق که اصل طینت ما خاک کربلاست شادم خدا ز طینت تو آفریده ام ارباب جان بیا که کمی درددل کنم تا گویمت چه زخم زبان‌ها شنیده ام هر جا که باب روضه عباس وا شود چشم انتظار دو مادر قامت خمیده ام من هم شبیه ام بنین غصه می‌خورم آن قبر کوچکی که شنیدم ندیده ام @ghasemnemati_ir
غزل مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها وضعم مناسب نیست پیش میهمانم عمه نشد قدری ببافد گیسوانم حوریه زیبای سابق نیستم من تغییر کرده چشم ها و ابروانم چین و چروک صورتم تقصیر ضجر است تقصیر آن نا مرد شد لکنت زبانم با پشت دستش آنچنان بر صورتم زد دندان شیری خورد شد زیر لبانم ای سربریده جان تو سردرد دارم آن شب بلندم کرد او از گیسوانم تا آن زمان من حرف بد نشنیده بودم شاکی ز دست مردمان بدهانم پا تا سرم را با لگد کوبید نامرد سالم نمانده جان تو یک استخوانم اصلا مگر پای شکسته خنده دار است تا زنده هستم قهر با این کودکانم خب درد دارد پهلویم کج می نشینم چون پیرزن خود را به هرسو می کشانم @ghasemnemati_ir
یاصاحب الزمان عجل الله تعالی لک الفرج به شوق وصل شما راهی بیابانم چه می شود سفر اربعین نمی دانم!! تمام راه نجف تا به کربلا با خویش حدیث وصل تو را هر عمود می خوانم نسیم صبح مشایه لطافتی دارد دعای عهدِ دم صبح و چشم گریانم دلم گرفته بهانه کجاست خیمهٔ تو شود شبی که نمایی به خیمه مهمانم گرفته خواب ز چشمم خیال دیدن تو قسم به موی پریشان تو پریشانم دوباره سورهٔ یوسف دوباره آیهٔ وصل چه عاشقانه شده آیه های قرآنم قسم به زینب و پیراهن ِ در آغوشش گرفته داغ جدایی تو گریبانم زبان گرفته عقیله به گیسوان سپید دلم هوای تو را کرده ای حسین جانم تمام راه ، فقط روضه عطش خواندم بیاد تشنگی ات ای ذبیح عطشانم زچنگ گرگ لباس تو پس گرفتم من حسین غیرتی ام ای شهید عریانم کنار پیکر عریان خجالتم دادند نبود چادرم آنجا تورا بپوشانم به رغم اینهمه قرآن که روی نی خواندی چرا قبول نکردند من مسلمانم امانتی تو را جا گذاشتم در شام بیاد دفن رقیه هنوز حیرانم بدون غسل و کفن بین چادری خاکی تنش به خاک سپردم به دست لرزانم @ghasemnemati_ir