eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
4.8هزار دنبال‌کننده
742 عکس
212 ویدیو
24 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
جدايي از مدينه باورم شد حرم غمخانة صاحب حرم شد همه حجاج زهرا بار بستند به اين رفتن دل عالم شكستند به ناقه مادري‌ و شير خواري شود آمادة اُشْتُر سواري تمام مشك ها پُر آب باشد كمي آرام ، اصغر خواب باشد كناري باغبان سرگرم لاله كند بابا كُشي نازِ سه ساله كناري نجمه مست روي قاسم زند شانه سر گيسوي قاسم تماشا مي كند با قلب شيدا قد و بالاي اكبر ، اُمِّ ليلا ولي يك سو همه تصوير اين شب شده وقت پريشاني زينب سر او بر سر دوش حسين است پناه او در آغوش حسين است شده ذكر لبش با چشم گريان عزيزم بي تو مي ميرم حسين جان نمام آرزوهايم تو هستي منم مجنون و ليلايم تو هستي همه شب روي سجاده نشينم الهي اي حسين داغت نبينم تمامي امانت هاي مادر ميان بسته پيچيدم برادر (( جواب سيد الشهدا )) دلم را آب كردي گريه كم كن مرا بي تاب كردي گريه كم كن شده وقت سفر اي نور ديده نشين بالاي محمل اي رشيده محارم دور محمل بي قرارت ابوفاضل بود چشم انتظارت يل ام البنين زانو گرفته علي اكبر به پاي ناقه رفته به روي معجر تو حرز بستم خودم تا آخرش پاي تو هستم همه رفتند اما غرق احساس پيامي آمد از مادر به عباس زمان حرفهاي آخرين شد وصيت خواني ام البنين شد صدا زد مي روي اي نور عينم ولي جان تو و جانِ حسينم برو اما بدان شير نبردي مبادا بي حسينم باز گردي بيا تا خوب من رويت ببوسم بلندي هاي ابرويت ببوسم به خلوت بوسه هايم درس دارد حيا كردم ، حسين مادر ندارد @ghasemnemati_ir
نسیمی جانفزا می آید بوی کرببلا می آید واویلا واویلا واویلا کاروانی به راه افتاده مادری ناله ها سرداده شد حسین راهیِ کربلا واویلا واویلا واویلا نسیمی جانفزا.... آمده بدرقه یک مادر می زند شانه مویِ اکبر کن تماشا به چشمان تر وداعِ اکبر ولیلا را واویلا واویلا واویلا می کند گریه ام البنبن گوید عباس من دلغمین همه حرفم به تو باشد این جان تو جانِ پورِ زهرا واویلا واویلا واویلا بِکِش ناز همه دخترها جان ِ تو جانِ این خواهرها نشکند غرور معجرها لحظة بی کسی در صحرا واویلا واویلا واویلا دورِ گهوارة اصغر باش دائما دورِ این مادر باش فکرِ این رباب مضطر باش پرنگهداری تو مشکش را واویلا واویلا واویلا شب جمعه شد وغوغا شد روضه خوانِ حرم زهرا شد واویلا واویلا واویلا مادرت روضه بر پا کرده برایت ظرفِ آب آورده کرده با گریه محشر بر پا واویلا واویلا واویلا بُنَی بُنَی جان من دورِ تو حلقه میزد دشمن وای از آن غارت پیراهن بر سر جسم تو شد دعوا واویلا واویلا واویلا رویِ نیزه سرت را بردند باکتک خواهرت را بردند معجر دخترت را بردند وای از آن غروب عاشورا واویلا واویلا واویلا @ghasemnemati_ir
یا سریع الرضا آمده سر به زیر . دست ِ خالی گدا غرقِ آلودگی .با امیدِ عطا اِعطِنی یا رئوف . مهربان ای خدا یا سریع الرضا آمدم نیمه شب . تا گِره واکنی نامهٔ بخششم . را تو امضا کنی بوده در خانه ات . ناله ام آشنا یا سریع الرضا بسکه بخشیدی ام . من بدعادت شدم زندگی کردم و ‌. با سعادت شدم لحظه ای هم مکن دست من را رها یا سریع الرضا آخرِ سفره را . با کرم چیده ای یک شبه قدرِ یک . ماه تو بخشیده ای دیدنی گشته این . لطف ِ بی انتها یا سریع الرضا دارد این سینه ام . گوهری در صدف بر دلم حک شده . بیتِ شاهِ نجف مستِ انگورم از ‌. دستِ شیرِ خدا یا سریع الرضا هر که نامِ علی . از جگر می بَرَد بارِ اورا خودِ . فاطمه می خَرد فاطمه حاجی و .کعبه اش مرتضی یا سریع الرضا شک‌نکن ای رفیق . روی این حرف من کار مارا خدا . داده دستِ حسن می‌رسد رِزقم از . سفرهٔ مجتبی یا سریع الرضا رحمتِ واسعه . شاهِ کرببلاست تا قیامت حسین . مالکِ قلب ِ ماست جمع ِ ما را رسان . اربعین کربلا یا سریع الرضا رو به باب الجواد . خم نمودم سرم از همان کودکی . شد بهشتم حرم جایِ یارب شده . ذکر من یا رضا یا سریع الرضا گریه کرد و نمود . رو به ابنِ شبیب ‌ ناله زد دیده ای؟ . شاهِ شیب الخصیب تا محاسن گرفت .مادرم زد صدا یا بنی حسین . کشتهٔ سر جدا یا بنی حسین ... روی سینه نشست . پیش من بی حیا با نوک چکمه زد . بر دهانت چرا زیرو رو شد تنت . با نوک نیزه ها یا بنی حسین @ghasemnemati_ir
مناجات و گریز امام رضا علیه السلام. بتکان سفره و رزق سحرم را برسان نیمه شب روزی چشمان ترم را برسان سفره را جمع نکن تازه من عادت کردم وقت رفتن شده بارِ سفرم را برسان می دهی در رمضان توشهٔ یک ساله من برکتِ کاسبیِ بی ضررم را برسان کمِ من را تو کریمانه زیادش کردی سودِ این سائلی مختصرم را برسان روزهٔ ناقص من را به علی کامل کن جلوی آتش دوزخ سپرم را برسان هر سحر یاد سحرهای نجف افتادم جان زهرا دمِ آخر پدرم را برسان از ازل کار مرا دست حسن جان دادی پس به فریادِ من ارباب کرم را برسان غم ندارم که پناهم ابی عبدالله است فطرس سوخته ام، بال و پرم را برسان دل من تنگ شده کرببلا می خواهد بر مشامم سحری بوی حرم را برسان بارها خانهٔ سلطان خراسان رفتم وقت جان دادن من تاج سرم را برسان وسط حجره غریبانه به خود می‌پیچید ناله می کرد خدایا پسرم را برسان دست و پا می زد و می گفت جوادم بابا با لبت چارهٔ درد جگرم را برسان . صورتم و خاکی و چشمان ترم تار شده در سیاهی نگاهم قمرم را برسان @ghasemnemati_ir
به سبک در وادی محبت وداع با ماه مبارک رمضان در وادی محبت *دربند زینبم من شادم دراین حوالی*چون عبد زینبم من آب روان بنوشم*گویم به آه سوزان دوست دارم حسین جان*فدات بشم حسین جان يا ربي يا الهي من بندة تو هستم * عهدِ تو را شكستم پروندة سياهم * مانده به روي دستم عبدِ فراري ات را * دلخون نمي كني تو از خانه ات را گدا را * بيرون نمي كني تو يا ربي يا الهي دل با صفا نكردم * از تو حيا نكردم بر توبه نامة خود * اصلاً وفا نكردم شرمنده ام نبردي * هر گز تو آبرويم تازه اجازه دادي * با تو سخن بگويم يا ربي يا الهي پيش تو سر بزيرم * حُبِّ تو در ضميرم آيا شود كه روزي * از عشق تو بميرم ممنوم از عطايت * آیا دهی لياقت؟ بار دگر ببينم * اين سفرة ضيافت يا ربي يا الهي آنان که در بهشتند * خاک مرا سرشتند بر صورتم از اول *نام علی نوشتند من مست گريه هستم * اشكم شده شرابم زهرا گرفته دستم * عبد ابوترابم يا ربي يا الهي دل شد حريم جانان * هر دم شدم پريشان عقده ز دل گشودم * ناله زدم حسين جان كلب حريم عشقم * شيداي عالمينم عالم همه بدانند * ديوانة حسينم آب روان بنوشم گویم به آه سوزان دوست دارم حسین جان آهسته تر برادر *شانه زنم به مویت این لحظه های آخر *بوسه زنم گلویت من پای گیسوانت *گیسو سپید کردم اذنم دهی به میدان*دورِ سرت بگردم گویم به چشم خونبار*دیدی شدم گرفتار حسین خدانگهدار سرمست وصل یاری*پا بر دلم گذاری دشمن گرفته دورم *مارا به که سپاری آئینه ام مبادا *در زیر پا بیفتی باضربِ نیزه داری *تو از صدا بیفتی بی اکبر و علمدار *کارم کشد به بازار حسین خدانگهدار @ghasemnemati_ir
به سبک سلام آقا من الان روبروتونم خداحافظ.دوماهه گریه و ماتم خداحافظ.لباس مشکی و پرچم حسین جانم خداحافظ.حسینی ها عزادارا میون ما. میومد ناله زهرا حسین جانم حلالم کن . می‌دونم خیلی آقایی دم مرگم.به دیدارم تو می آیی حسین جانم حلالم کن. ببین کوهی زدردم من حلالم کن. برات کاری نکردم من حسین جانم حلالم کن . می‌دونم که گنه کارم ولی آقا . می دونی که دوست دارم حسین جانم ببین زهرا. همیشه دستم و پر کرد به قدی خم. زنوکرها تشکر کرد حسین جانم سلام آقا. امام مهربان من سلام آقا. ببین اشک روان من رضا جانم سلام آقا. پناه بی پناهانی ازاون اول. منم نوکر تو سلطانی رضا جانم دلم تنگه.برای صحن گوهرشاد دخیل بستم. کنار پنجره فولاد رضا جانم رئوف آقا. ببین خیلی کم آوردم یه کاری کن . دوباره من زمین خوردم رضا جانم توی حجره.زپا افتاده ای تنها به گوش تو رسیده ناله زهرا رضا جانم جواد اومد. کنار تو به چشم تر زدی بوسه . به لبهاش لحظه آخر رضا جانم ولی آقا. شده کرببلا غوغا زمین خورده. کنار یک پسر بابا رضا جانم @ghasemnemati_ir
چادر تو حبل المتین فاطمه فاطمه رکن امیرالمومنین فاطمه فاطمه روز قیامت ، ناقه سواری بر چشم عالم ، پا می گذاری زهرا یا زهرا ای مادر هر سینه زن فاطمه فاطمه ام الحسین ام الحسن فاطمه فاطمه در مهربانی ، تو بی نظیری دستان مارا ، محشر بگیری زهرا یا زهرا در وسط آتش و دود فاطمه فاطمه صورت تو گشته کبود فاطمه فاطمه زیر لگدها ، نقش زمینی ناله کشیدی ، فضه خذینی مظلومه زهرا تاکه در خانه شکست فاطمه فاطمه محسن تو رفت ز دست فاطمه فاطمه در جای تنگی ، شدی گرفتار گفتی به گریه ، لعنت به مسمار مظلومه زهرا گرچه میان بستری فاطمه پشت و پناه حیدری فاطمه فاطمه گشته دعایت ، با گریه هرشب عجل وفاتی،یاربی یاری زهرا یا زهرا ای همه آرامش من فاطمه فاطمه رد نکنی خواهش من فاطمه فاطمه خیلی برایم زهرا عزیزی می میرم از جایت بر نخیزی زهرا یا زهرا بوسه زدی روی حسین فاطمه فاطمه شانه زدی موی حسین فاطمه فاطمه دلواپسی تو ، بهر لبانش پنجه نیفتد ، در گیسوانش زهرا یا زهرا باشد قرار ما دوتا فاطمه فاطمه شب‌های جمعه کربلا فاطمه فاطمه پیراهنش را ، بر سر گزاری آبهای خود بر ، حنجر گزاری جانم حسین جان ناله زنی ای بی کفن یا بنی حسین عریان شدی در پیش من یا بنی حسین جمعت کنم از ، خاک بیابان بر خورده بر من ، شدی تو عریان جانم حسین جان ناله رسد ز کوچه ها مادرم مادرم ذکر امام مجتبی مادرم مادرم کوچه عذاب ِ ، ما غیرتی هاست چون قتلگاهِ، اولادِ زهراست آه و واویلا مسیر خانه بسته شد آه و‌اویلتا حرمت ما شکسته شد آه و واویلتا چشمان مادر، شد تیره و تار یکی زسیلی ، یکی زدیوار آه و واویلا دیدی توباچشمان خود ای حسن جان حسن وقتی قباله پاره شد ای حسن جان حسن تا خانه مادر ، را می کشاندی آهسته چادر ، را می تکاندی ای مهربان تر از همه مادر ای مادر أمُّ الاَحبا فاطمه مادر ای مادر خدمت گذارت ، روح الامین است چون خانهٔ تو ، عرشِ زمین است زهرا یا زهرا با آنکه هستی بی حرم مادر ای مادر بر ما سوا داری کرم مادر ای مادر از دامن تو ، حسن کریم است ارباب عالم ، صاحب حریم است زهرا یا زهرا دارد ورم بازوی تو مادر ای مادر خونین شده پهلوی تو مادر ای مادر اوضاع خانه ، شد نا مرتب شانه نخورده ، گیسوی زینب بازی نکن با جان من فاطمه جانم حرف ِ جدایی را مزن فاطمه جانم شرمنده ام از ، رویت عزیزم ماندم چه خاکی، بر سربریزم زهرا یا زهرا آتش به دلها می زنی فاطمه جانم داری کفن تا می زنی فاطمه جانم آهسته بارِ ، سفر ببندی باید به تابوتِ خود بخندی!!! زهرا یا زهرا دستان لرزانم ببین فاطمه جانم با زانو افتادم زمین فاطمه جانم جان دادنت را ، باید ببینم روی تن تو ، لحد بچینم ای قمر هاشمیان ابوفاضل مدد عموی صاحب الزمان ابوفاضل مدد صحن و سرایت ، قبلهٔ حاجات باب الحوائج ، عموی سادات جانم اباالفضل @ghasemnemati_ir
جدايي از مدينه باورم شد حرم غمخانة صاحب حرم شد همه حجاج زهرا بار بستند به اين رفتن دل عالم شكستند به ناقه مادري‌ و شير خواري شود آمادة اُشْتُر سواري تمام مشك ها پُر آب باشد كمي آرام ، اصغر خواب باشد كناري باغبان سرگرم لاله كند بابا كُشي نازِ سه ساله كناري نجمه مست روي قاسم زند شانه سر گيسوي قاسم تماشا مي كند با قلب شيدا قد و بالاي اكبر ، اُمِّ ليلا ولي يك سو همه تصوير اين شب شده وقت پريشاني زينب سر او بر سر دوش حسين است پناه او در آغوش حسين است شده ذكر لبش با چشم گريان عزيزم بي تو مي ميرم حسين جان نمام آرزوهايم تو هستي منم مجنون و ليلايم تو هستي همه شب روي سجاده نشينم الهي اي حسين داغت نبينم تمامي امانت هاي مادر ميان بسته پيچيدم برادر (( جواب سيد الشهدا )) دلم را آب كردي گريه كم كن مرا بي تاب كردي گريه كم كن شده وقت سفر اي نور ديده نشين بالاي محمل اي رشيده محارم دور محمل بي قرارت ابوفاضل بود چشم انتظارت يل ام البنين زانو گرفته علي اكبر به پاي ناقه رفته به روي معجر تو حرز بستم خودم تا آخرش پاي تو هستم همه رفتند اما غرق احساس پيامي آمد از مادر به عباس زمان حرفهاي آخرين شد وصيت خواني ام البنين شد صدا زد مي روي اي نور عينم ولي جان تو و جانِ حسينم برو اما بدان شير نبردي مبادا بي حسينم باز گردي بيا تا خوب من رويت ببوسم بلندي هاي ابرويت ببوسم به خلوت بوسه هايم درس دارد حيا كردم ، حسين مادر ندارد @ghasemnemati_ir
نسیمی جانفزا می آید بوی کرببلا می آید واویلا واویلا واویلا کاروانی به راه افتاده مادری ناله ها سرداده شد حسین راهیِ کربلا واویلا واویلا واویلا نسیمی جانفزا.... آمده بدرقه یک مادر می زند شانه مویِ اکبر کن تماشا به چشمان تر وداعِ اکبر ولیلا را واویلا واویلا واویلا می کند گریه ام البنبن گوید عباس من دلغمین همه حرفم به تو باشد این جان تو جانِ پورِ زهرا واویلا واویلا واویلا بِکِش ناز همه دخترها جان ِ تو جانِ این خواهرها نشکند غرور معجرها لحظة بی کسی در صحرا واویلا واویلا واویلا دورِ گهوارة اصغر باش دائما دورِ این مادر باش فکرِ این رباب مضطر باش پرنگهداری تو مشکش را واویلا واویلا واویلا شب جمعه شد وغوغا شد روضه خوانِ حرم زهرا شد واویلا واویلا واویلا مادرت روضه بر پا کرده برایت ظرفِ آب آورده کرده با گریه محشر بر پا واویلا واویلا واویلا بُنَی بُنَی جان من دورِ تو حلقه میزد دشمن وای از آن غارت پیراهن بر سر جسم تو شد دعوا واویلا واویلا واویلا رویِ نیزه سرت را بردند باکتک خواهرت را بردند معجر دخترت را بردند وای از آن غروب عاشورا واویلا واویلا واویلا @ghasemnemati_ir
مناجات و گریز امام رضا علیه السلام. بتکان سفره و رزق سحرم را برسان نیمه شب روزی چشمان ترم را برسان سفره را جمع نکن تازه من عادت کردم وقت رفتن شده بارِ سفرم را برسان می دهی در رمضان توشهٔ یک ساله من برکتِ کاسبیِ بی ضررم را برسان کمِ من را تو کریمانه زیادش کردی سودِ این سائلی مختصرم را برسان روزهٔ ناقص من را به علی کامل کن جلوی آتش دوزخ سپرم را برسان هر سحر یاد سحرهای نجف افتادم جان زهرا دمِ آخر پدرم را برسان از ازل کار مرا دست حسن جان دادی پس به فریادِ من ارباب کرم را برسان غم ندارم که پناهم ابی عبدالله است فطرس سوخته ام، بال و پرم را برسان دل من تنگ شده کرببلا می خواهد بر مشامم سحری بوی حرم را برسان بارها خانهٔ سلطان خراسان رفتم وقت جان دادن من تاج سرم را برسان وسط حجره غریبانه به خود می‌پیچید ناله می کرد خدایا پسرم را برسان دست و پا می زد و می گفت جوادم بابا با لبت چارهٔ درد جگرم را برسان . صورتم و خاکی و چشمان ترم تار شده در سیاهی نگاهم قمرم را برسان @ghasemnemati_ir
یا سریع الرضا آمده سر به زیر . دست ِ خالی گدا غرقِ آلودگی .با امیدِ عطا اِعطِنی یا رئوف . مهربان ای خدا یا سریع الرضا آمدم نیمه شب . تا گِره واکنی نامهٔ بخششم . را تو امضا کنی بوده در خانه ات . ناله ام آشنا یا سریع الرضا بسکه بخشیدی ام . من بدعادت شدم زندگی کردم و ‌. با سعادت شدم لحظه ای هم مکن دست من را رها یا سریع الرضا آخرِ سفره را . با کرم چیده ای یک شبه قدرِ یک . ماه تو بخشیده ای دیدنی گشته این . لطف ِ بی انتها یا سریع الرضا دارد این سینه ام . گوهری در صدف بر دلم حک شده . بیتِ شاهِ نجف مستِ انگورم از ‌. دستِ شیرِ خدا یا سریع الرضا هر که نامِ علی . از جگر می بَرَد بارِ اورا خودِ . فاطمه می خَرد فاطمه حاجی و .کعبه اش مرتضی یا سریع الرضا شک‌نکن ای رفیق . روی این حرف من کار مارا خدا . داده دستِ حسن می‌رسد رِزقم از . سفرهٔ مجتبی یا سریع الرضا رحمتِ واسعه . شاهِ کرببلاست تا قیامت حسین . مالکِ قلب ِ ماست جمع ِ ما را رسان . اربعین کربلا یا سریع الرضا رو به باب الجواد . خم نمودم سرم از همان کودکی . شد بهشتم حرم جایِ یارب شده . ذکر من یا رضا یا سریع الرضا گریه کرد و نمود . رو به ابنِ شبیب ‌ ناله زد دیده ای؟ . شاهِ شیب الخصیب تا محاسن گرفت .مادرم زد صدا یا بنی حسین . کشتهٔ سر جدا یا بنی حسین ... روی سینه نشست . پیش من بی حیا با نوک چکمه زد . بر دهانت چرا زیرو رو شد تنت . با نوک نیزه ها یا بنی حسین @ghasemnemati_ir
به سبک در وادی محبت وداع با ماه مبارک رمضان در وادی محبت *دربند زینبم من شادم دراین حوالی*چون عبد زینبم من آب روان بنوشم*گویم به آه سوزان دوست دارم حسین جان*فدات بشم حسین جان يا ربي يا الهي من بندة تو هستم * عهدِ تو را شكستم پروندة سياهم * مانده به روي دستم عبدِ فراري ات را * دلخون نمي كني تو از خانه ات را گدا را * بيرون نمي كني تو يا ربي يا الهي دل با صفا نكردم * از تو حيا نكردم بر توبه نامة خود * اصلاً وفا نكردم شرمنده ام نبردي * هر گز تو آبرويم تازه اجازه دادي * با تو سخن بگويم يا ربي يا الهي پيش تو سر بزيرم * حُبِّ تو در ضميرم آيا شود كه روزي * از عشق تو بميرم ممنوم از عطايت * آیا دهی لياقت؟ بار دگر ببينم * اين سفرة ضيافت يا ربي يا الهي آنان که در بهشتند * خاک مرا سرشتند بر صورتم از اول *نام علی نوشتند من مست گريه هستم * اشكم شده شرابم زهرا گرفته دستم * عبد ابوترابم يا ربي يا الهي دل شد حريم جانان * هر دم شدم پريشان عقده ز دل گشودم * ناله زدم حسين جان كلب حريم عشقم * شيداي عالمينم عالم همه بدانند * ديوانة حسينم آب روان بنوشم گویم به آه سوزان دوست دارم حسین جان آهسته تر برادر *شانه زنم به مویت این لحظه های آخر *بوسه زنم گلویت من پای گیسوانت *گیسو سپید کردم اذنم دهی به میدان*دورِ سرت بگردم گویم به چشم خونبار*دیدی شدم گرفتار حسین خدانگهدار سرمست وصل یاری*پا بر دلم گذاری دشمن گرفته دورم *مارا به که سپاری آئینه ام مبادا *در زیر پا بیفتی باضربِ نیزه داری *تو از صدا بیفتی بی اکبر و علمدار *کارم کشد به بازار حسین خدانگهدار @ghasemnemati_ir