#یلدای_مهدوی
#شب_جمعه
شب طولانی هرسال زمان بیشتر است
تاکمی فکر دعا؛ گرم عبادت باشیم
ساعتی هم که شده گوشه سجاده خویش
بنشینیم و به دنبال سعادت باشیم
شب طولانی هرسال خدا منتظر است
چشم یک عبد گنهکار کمی تر گردد
رحمت واسعه آغوش خودش واکرده
یک گنهکار مگر توبه کند برگردد
شب طولانی هر سال امان ازغفلت
چشمی آیا زدلی غمزده بارانی شد؟
شب طولانی هرسال کمی فکر کنیم
غیبت یار چرا اینهمه طولانی شد؟!
شب جمعه است نگاه همه سوی زهراست
بوی سیب از حرم کرببلا می آید
مادری با کمری خم شده و موی سپید
بادلی سوخته از عرش خدا می آید
می زند ناله «بنی» چه بهم ریخته ای
هرچه میگردم عزیزم سر تو نیست چرا؟
هرچه می چینم عزیزم بدنت را بر خاک
قسمتِ بیشتر از پیکر تو نیست چرا؟
چونکه با ضربه و از پشت بریدند سرت
نیمی از حنجر تو روی زمین ریخته است
چون کنار تن تو معجر زینب بُردند
گیسوی خواهرتو روی زمین ریخته است
#قاسم_نعمتی
#یلدای_مهدوی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#مثنوی حضرت ام البنین سلام الله علیها
من که از نسل دلیر عربم
امّ العبّاسم و امّ الادبم
مادر چهار یل رعنایم
من کنیز حرم زهرایم
آسمان خاک نشین حرمم
عرش در تحت لوای کرمم
معرفت مسئله آموز من است
عاشقی سائل هر روز من است
دل من محو تولّای ولیست
سِمتم خادمی بیت علیست
من سفارش شده ی زهرایم
آبرو یافته از مولایم
وه از ان روز که قابل گشتم
با در بیت مقابل گشتم
آمد آن لحظه چه خوش اقبالم
دختر شاه به استقبالم
قبله ی نور به کاشانه ی من
حرم الله کجا خانه ی من
دست بانوی حرم بوسیدم
خاک پایش به بصر مالیدم
گفتم این بیت حریم لاهوت
من کنیزم به دیار ملکوت
آمدم خادم این در باشم
خادم دختر حیدر باشم
لیک آن روز زغم رنجیدم
وای دل، صحنه ی سختی دیدم
هر دو ریحانه حق تب دارند
بین خانه حسنین بیمارند
گفت زینب به دو چشمانی تر
نذر روزه بنما ای مادر
عرق از صورتشان تا شد جمع
سوختم در غمشان همچون شمع
آنقدر خرج ولایت گشتم
مورد لطف و عنایت گشتم
تا خدا مزد ولایم را داد
که به من گل پسری زیبا داد
صاحب جنة الاحساس شدم
مادر حضرت عباس شدم
در وفا یار بلا فصل شدم
مادر فضل و ابا الفضل شدم
شوری افتاد ز عشقش به دلم
دید از فاطمه بودن خجلم
حق نمود این شرفم نقش جبین
حضرت فاطمه شد ام بنین
گفتم عباس گل ریحانی
به امیرت تو بلا گردانی
نه برادر و نه من مادرشان
من کنیز و تو غلام درشان
روزی اید که به همراه حسین
از مدینه بروی نور دو عین
چون حسینم تو خدایی گردی
عاقبت کرب و بلایی گردی
یک وصیت کنم این لحظه تو را
جان تو جان عزیز زهرا
رفتی و همره تو شادی رفت
از مدینه دگر آزادی رفت
وای زان روز که غمها برگشت
کاروان گل زهرا برگشت
جان هر دل شده بر لب آمد
بی حسین حضرت زینب آمد
گفت با من همه اسرار مگو
ماجرا های تو و بغض گلو
گفت لب تشنه سوی آب شدی
از خجالت به خدا آب شدی
گفت با قدّ کمان جان دادی
من شنیدم نگران جان دادی
تا که مشک و علمت را دیدم
دست پاک تو ز دور بوسیدم
باورم نیست سر زین وسجود
فرق عباس من و ضرب عمد
یاد تو روضه به پا می سازم
تا ابد برپسرم می نازم
نزد زهرا تو وجیه اللّهی
فانی حضرت ثار اللّهی
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#غزل_مصیبت
ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی
از مادر چشم انتظارت دل بریدی
جز ام لیلا کس نمیفهمد غمم را
من پیر گشتم تا چنین تو قد کشیدی
تنها نه دلگرمی مادر بوده ای تو
بر خاندان فاطمه روح امیدی
بر گردنم انداختی با دستهایت
زیبا مدال عزت «ام الشهیدی»
زینب کنار گوش من آهسته می گفت
هرگز مپرس از دخترت از چه خمیدی
از خواری بعد از تو گفت و گفت دیگر
بر پیکر مانیست جایی از سپیدی
یک تکه مشک پاره را تا داد دستم
فهمیدم ای بالا بلند من چه دیدی
از مشک معلوم است با جسمت چه کردند
وای از زمین افتادن،و از ناامیدی
باور نخواهم کرد تا روز قیامت
بی دست افتادی،به خاک وخون طپیدی
در سینه پنهان میکنم یک عمر رازم
پس شکل قبرت را دگر کوچک بسازم
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#زمینه_وفات_حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
من...٬خانه داره ولایتم٬سفره داره کرامتم٬بی قراره زیارتم
وای وای قرصه قمر ندارم
وای وای دیگر پسر ندارم
من...٬روضه خوان مدینه ام٬صاحب سوزه سینه ام٬چون خجل از سکینه ام
وای وای گریان کنم نظاره
وای وای برمشکه پاره پاره
آه...٬زینبم(س)گفته دل غمین٬که چگونه زصدرزین٬خورده عباس(ع)من زمین
وای وای من اُم بی بنینم
وای وای عمری زارو حزینم
آه...٬گفته باشور و زمزمه٬سجده گاهت به علقمه٬بوده دامان فاطمه(س)
وای وای کردی تو رو سپیدم
وای وای من مادره شهیدم
آه...٬در غم قامتی رشید٬گیسوانم شده سفید٬قامتم این عذا خمید
وای وای باور نمی کنم من
وای وای فرق و عمود و آهن
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#نوحه_وفات_حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
🎙به سبک فاطمیه شد موسم غم
مادر سقا ٬ یار زینب(س)-جانت از غم ها٬گشته برلب
همسرحیدر ام البنینی
یاده عاشورا تو دل غمینی
تادمه آخر زارو حزینی
واویلا حسین(ع)
***
جان دهی اما بی قراری-سربه خاکه غم می گذاری
مانده بر خاکه غربت سرتو
جان فدای چشمانه تره تو
واحسینا ذکره٬آخره تو
واویلا حسین(ع)
***
وای از آن دم که٬در مدینه-روبرو گشتی با سکینه
دست توداده آن مشکه پاره
روضه می خواند با هر اشاره
صورت نیلی را کن نظاره
واویلا حسین(ع)
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#زمینه وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها)
صاحبِ صوتِ حزین ؛ بانویِ غربت نشین
گریه کنِ کربلا ؛ حضرت ام البنین
نوای تو روز وشب فقط گشته همین ، وااای
پسر ندارم به من نگید اُمِ بنین ، وااای
غریبم ودل غمین
واااای وااااای وااااای حسین
***
چِشم تو دائم تره ؛ چشمه ای از کوثره
روضة تو این شده ؛ حسین بی مادره
منکه نَمُردم برا تو گریه میکنم ؛ وااای
برات بمیرم ای پسره بی کفنم ؛ وااای
برسروسینه میزنم
واااای واااای واااای حسین
***
علقمه محشر شده ؛ یاسِ تو پرپر شده
لحظة افتادنش ؛ زائرِ مادر شده
عمودآهن شکسته فرقِ پسرت ؛ وااای
شکسته شد تا به ابروهایِ قمرت ؛ وااای
ولی نمیشه باورت
واااای واااای واااای حسین
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#زمینه_وفات_حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
بی کس وتنهایم من – ای وای ای وای
مادر سقایم من – ای وای ای وای
غرق نوایم من
روضه بخونم( روز وشب )3
گریه کنم من (با زینب)3
واویلا واویلا
***
گفته برایم زینب ای وای ای وای
خورده زمین از مرکب ای وای ای وای
ساقیِ تشنه لب
دست وعلم افتاده ای وای ای وای
میر حرم افتاده ای وای ای وای
قد خم افتاده
بهرِ شهید (علقمه)3
مادری کرده( فاطمه)3
واویلا واویلا
***
یادِ عطش بی تابم ای وای ای وای
کرده خجالت آبم ای وای ای وای
خجل از ربابم
بعدِ امیرِ لشگرای وای ای وای
زینب و داغِ معجر ای وای ای وای
بی کس وبی یاور
روضه بخونم (دل غمین )3
فرق وعمودِ (آهنین)3
واویلا واویلا
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#نوحه_وفات_حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
🎙به سبک منم آواره بین کوفه
به خاک غربت سر گذاری ؛ غریبانه جان می سپاری
مگر تو فرزندی نداری ؛ بی بی جان
پسرهایت امشب کجایند ؛ که وقت تشییعت بیایند
همه کربلا سر جدایند ؛ بی بی جان
واویلا
زبس دست خود روی سر می کوبی
زده پینه دستان تو ای بی بی
بمیرم غریبی
تو که ندیدی صحرای کربلا
چگونه میشد سرها ز تن جدا
امیر عالم در زیر دست و پا
( سیدتی یا ام البنین مدد /۳)۲
***
امان از ان روز پر از غم - مدینه شد غوغای ماتم
که زینب امد با قدی خم - واویلا
رشیده بود و شد خمیده -صدا زد با اشک دو دیده
خودم دیدم راس بریده - واویلا
مادر جان
همه هستی ام را به غارت بردند
من و بچه ها را اسارت بردند
به میخانه بردند
بدون عباس محمل نشین شدم
میان بازار زارو حزین شدم
اشاره با دست ان و این شدم
( سیدتی یا ام البنین مدد /۳)۲
***
سر عباست بوده دعوا - نبودی مادر جان سقا
ببینی قبر کوچکش را - واویلا
پس انکه فرقش شکستند - کنارش کوفی ها نشستند
سرش را روی نیزه بستند - واویلا
واویلا
به دور قمر هاله خون پیچید
عمود آمد و چهره از هم پاشید
دو چشمش نمی دید
به خنده میگفت نامرد نیزه دار
نمودم اخر شیر عرب شکار
بدون عباس شد خیمه تارو مار
(سیدتی یا ام البنین مدد/۳)۲
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#مناجات_امام_زمان اروحنافداه
#غزل
#گریز_حضرت_ام_البنین سلاماللّهعلیها
گر ای دوست مرا در حرمت محرم کن
رفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن
یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا
یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن
با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باد
این جگر سوخته ، رسوای همه عالم کن
من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذار
التفاتی کن و این فاصله ها را کم کن
گریه از اول خلقت شده ارثیه ی ما
فکر چشمان پر از اشک بنی آدم کن
دیگر این نوکر تو گریه کن سابق نیست
پای بر دیده نه و چشم مرا زمزم کن
می رسد بوی تو اما خبری نیست زتو
یوسفا چاره این شام پر از ماتم کن
کاش می شد که شبی خواب ترا می دیدم
دوستم داری اگر ، قلب مرا محکم کن
دست و پا می زنم از دور نگاهی بکنی
گوشه چشمی به من و ناله پر دردم کن
نازداری تو و ، ناز تو کشیدن سخت است
رحمی آخر به من و کوچکی قلبم کن
به علمدار قسم پای رکابت هستم
شانه ی گرم مرا تکیه گه پرچم کن
همچنان ام بنین سوز و نوا دارم من
هوس یک سحر کرببلا دارم من
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#دودمه_وفات_حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
**
پیش تو تعظیم کرده آسمان ها و زمین
الدخیل ام البنین
مادری کردی تو بر نسل امیرالمومنین
الدخیل ام البنین
*
باتو می شد عطر و بوی فاطمه(س) احساس کرد
الدخیل ام البنین
عصمت دامان تو عباس(ع) را عباس(ع) کرد
الدخیل ام البنین
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir