#فاطمیه
#نوحه_فاطمیه
#نوحه_بستر_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#نوحه_شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
الوداع همسفر فاطمه فاطمه
می روی بی خبر فاطمه فاطمه
من با مدینه قهرم یازهرا
مرد غریب شهرم یازهرا
بی تو می میرم یازهرا
بر غم اسیرم یازهرا
کرده ای پیرم یازهرا
ام ابیها یازهرا
-----------------------
بانویِ مهربان فاطمه فاطمه
می روی قد کمان فاطمه فاطمه
اشک از دودیده ریزم یازهرا
بی من مرو عزیزم یازهرا
ابوترابم یازهرا
در اضطرابم یازهرا
خانه خرابم یازهرا
ام ابیها یازهرا
--------------------------
بهر یک بی کفن فاطمه فاطمه
بافته ای پیرهن فاطمه فاطمه
در این شب جدائی یازهرا
بی تاب کربلایی یازهرا
گرچه بی حالی یازهرا
از غم می نالی یازهرا
فکر گودالی یازهرا
ام ابیها یازهرا
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#نوحه_فاطمیه
#نوحه_بستر_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
افتادی ، به بستر و گریه کنم کنارِ تو
گیسویت ، شده سپید خزان شده بهارتو
نفس نفس نزن عزیز من
زدرد سینه ات بگو سخن
قسم به اشک دیده حسن
مقابلم تو دست وپا نزن
دعا کنم گریه کنان ؛ تا نروی فاطمه جان
--------------------------
آهسته ، بوسه زند دختر تو به بازویت
هرلحظه روان شود دوباره خون زپهلویت
به جرم یاری ام تورا زدند
چه ضربه ها که بی هو ا زدند
شکسته شد غرور همسرت
تورا میان کوچه ها زدند
من چه کنم یارِ جوان ؛ تانروی فاطمه جان
--------------------------
شرمنده شدم زتو ای گل ریحانه ی من
آخر شد مقتل تو ورودیِ خانة ی من
ترحمی نما به غربتم
به صورت تو مانده صورتم
کنارِ بارِ شیشه ای تو
شکسته شد فاطمه غیرتم
چه سازم ای راحت جان ؛ تانروی فاطمه جان
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#نوحه_فاطمیه
#نوحه_بستر_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#نوحه_شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
این توئی مظهرِ عصمت ؛ محورِ عالمِ خلقت
هستی به قربانت/۲
ای امیدِ گنهکاران
بهترین مادرِ دوران
نامِ تو بر لبم آمد شدم گریان
فاطمه جان مدد زهرا
--------------------------
کوچه هاقتلگاهت شد ؛ شانه ای تکیه گاهت شد
خونین نگاهت شد/۲
مثلِ یک لاله پژمردی
نامِ بابایِ خود بُردی
پیشِ چشمانِ فرزندت زمین خوردی
فاطمه جان مدد زهرا
--------------------------
ضربه ی سیلیِ محکم ؛ قامت تو نموده خم
ای وای ازاین ماتم/۲
چادرت زیرِ پا افتاد
باتکان بی هوا افتاد
غرقِ خون شد لبانت از صدا افتاد
فاطمه جان مدد زهرا
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#نوحه_فاطمیه
#نوحه_بستر_حضرت_زهرا
بستری یاور ِ حید ؛ مثلِ لاله شدی پرپر
حورایِ پیغمبر/ ۲
گشته حیدر پرستارت
گریه شد روز و شب کارت
منتظر تا عجل آید به دیدارت
فاطمه جان مرو زهرا
--------------------------
برده غمها توانت را ؛ بسته ام استخوانت را
واکن لبانت را /۲
دلخوشم با صدای تو
برده صبرم دعای تو
من نشد تا کنم کاری برایِ تو
فاطمه جان مرو زهرا
--------------------------
از چه اینگونه خاموشی ؛ صورتت را تو می پوشی
دائم تو بی هوشی /۲
جای سیلی به روی تو
گریه آب وضوی تو
مانده از کوچه بُغضی درگلوی تو
فاطمه جان مرو زهرا
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#نوحه_فاطمیه
#نوحه_طلیعه_فاطمیه
محورِ آلِ کسا ؛ عصمتُ اللهِ کبری
اَمتُ اللهِ العظمی ؛ سیدتی یازهرا
پیچیده عطر و بویِ
فاطمیه هرکجا
حجت بن الحسن شد
سفره دارِ روضه ها
یازهرا یا فاطمه
--------------------------
ریحانه ی بهشتی ؛ بین دیوار و دری
با همین بال زخمی ؛ تنها یارِ حیدری
چادرت خاکی شده
خاکِ عالم بر سرم
با ضربه های سنگین
بازویت کرده ورم
یازهرا یا فاطمه
--------------------------
شکر خدا پشت در ؛ با چادر فضه رسید
بر روی روضه هایت ؛ با گریه پرده کشید
کسی نمی داند که
چگونه خوردی زمین
ماندی تا پای جانت
با امیرالمومنین
یازهرا یا فاطمه
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#شور_شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#زمینه_شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
مرو ای مادر
به چشمای تر
ببین التماسم
ببینم کم کم
داری آب میشی
عجب سخته واسم
شده زخمی با
تماشای تو
تمام احساسم
دو سه ماهه که ، تو زمین گیری
دیگه انگار از ، زندگی سیری
بسکه با زخم ، سینه درگیری
الوداع مادر
--------------------------
نگفتی آخر
چی شد پشت در
که اینجور تا موندی
بگم بد میشه
با بار شیشه
به زیر پا موندی
عجب نامردن
در و هول دادن
توو آتیش ها موندی
میخدر داغ و ؛ ضربه سنگین بود
ناله کردی در ؛ شعله ها ودود
خوب شد اون لحظه ؛ فضه اومد زود
آه و واویلا
--------------------------
یه کوچه وا شد
دیدم غوغا شد
به دورت چرخیدند
مغیره قنفذ
دوتایی باهم
غلاف و کوبیدند
زمین خوردی تو
تموم مردم
به بابام خندیدند
بسته شد دست ؛ فاتح خیبر
ریسمان دورِ ؛ بازوی حیدر
اون چهل نامرد ؛ رد شدن از در
آه و واویلا
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#بستر
#هجوم_به_بیت_وحی
زچشمم ، آسمانت را ، به ابری تار پوشاندی
زگلبرگِ گلت ، سرتاسرِ گلزار پوشاندی
به صورت بر زمین خوردی وَ یا افتاد در رویت
چه آمد بر سرت کز همسرت رخسار پوشاندی
مگر چادر نبوده بر سرت ای عصمت کبری
که خودرا در میانِ آن درودیوار پوشاندی
سوالی دارم ای بانو ، میان ِ رفت و آمدها
چگونه پهلویت را از نوکِ مسمار پوشاندی
علی چشمانِ خود بست وصدایِ ضربه می آمد
وَرم هایِ تنِ خودرا ز چشمِ یار پوشاندی
مغیره قنفذ وخالد مرا از تو جداکردند
چه شد آنجا ؟ میانِ پرده ی اسرار پوشاندی
لگد یا داغی مسمار تقصیر ِ کدامش بود
دلیلِ قتلِ محسن را زمن هربار پوشاندی
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
#بستر
خانه خراب گشتن من با عزای توست
زیباترین ترنم قلبم صدای توست
دیدی چگونه زندگی ام را نظر زدند
چشمانِ شور پشت سر بچه های توست
دردم گرفته فاطمه جان گریه می کنم
این قلب زخم دیده من مبتلای توست
دستار بسته ای که نبینم سرت شکست
جای شکستگی به خدا هر کجای توست
تکرارِ ضربه ها که به یک جا نمی خورد
جایِ قلاف رویِ سرو دست وپایِ توست
جایِ طناب مانده به دورِ گلوی من
آثارِ تازیانه بر انگشت هایِ توست
پایینِ هر دو گونه تو چاک خورده است
دو گوشواره درد سر مجتبایِ توست
مقتل نوشته از در ودیوار خورده ای
دهلیزِ خانه شاهد این ماجرای توست
مقتل نوشته خون همه جارا گرفته بود
خون لخته ها به مویِ پریشان حنای توست
مقتل نوشته است که چادر سرت نبود
این ماندنِ تو پشت در هم از حیای تو ست
مقتل نوشته خنجری از لایِ در زدند
آثارِ پارگی به لباسِ عزای توست
گودال هم لباسِ حسینِ تو پاره شد
حالا زمان روضه کرببلای توست
هرکس رسید نیزه خودرا شکست و رفت
کُندی خنجر از اثر بوسه های توست
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#مرثیه_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#بستر
فاطمه، دلواپسم ، خیز و پریشانم مکن
دست و پا گُم کرده ام بازی تو با جانم مکن
بین مسجد گریه ام را دیده ای ،پس صبر کن
پیش این نامرد مردم باز گریانم مکن
یک طرف تابوتِ خالی ، یک طرف تصویرِ تو
بین این دو قاتلِ جان زار وحیرانم مکن
هرنفس که میکشی زخم تو سروا میکند
بیش از این شرمنده ی دارو و درمانم مکن
تو رشیده بودی بودی و شعله تنت را جمع کرد
با بهم پیچیدنت سر در گریبانم مکن
خُب نخند اصلا اگر پهلو اذیت میکند
استراحت کن ازاین خواهش پشیمانم مکن
بر حصیر خانه چندین قطره ی خون دیده ام
بین خانه زائرِ آیاتِ قرآنم مکن
فکرِ اینکه میروی خانه خرابم میکند
یادِ ایام وصالم ،غرقِ هجرانم مکن
از چه تو اِنقدر حساسی به گیسویِ حسین
وقتِ بوسه برگلویش دیده گریانم مکن
معجرتوسوخت،حرف از معجر زینب نزن
صحبتی از دخترِ پاره گریبانم مکن
رویِ ناقه دید باد افتاده در مویِ حسین
گفت چون مویِ پریشانت پریشانم مکن
منکه حتی مرد همسایه ندیده سایه ام
در میان کوچه و بازار مهمانم
مکن
بالبت بازی شد و شخصیت من خورد شد
بیش ازاین شرمنده اشک یتیمانم مکن
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#مرثیه_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#بستر
#جناب_سلمان
زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیها با جناب سلمان رحمت الله علیه
بیدار هستم تا سحر از درد ، سلمان
در پشت در بد زد مرا نامرد ؛ سلمان
تو شاهدی من هم کلام جبرئیلم
زهرا کجا و عده ای ولِگرد، سلمان
فهمید تا پشت درم ؛ لج کرد و هُل داد
رد شد ز روی پیکرم خونسرد ؛ سلمان
ممنون عموجان که عبا رویم کشیدی
دادِ مرا مسمار ؛ درآورد ؛ سلمان
خیلی برای غربت حیدر دلم سوخت
پیش همه دیدی؟ که گریه کرد سلمان!!!
وقتی زمین می خورد پیشم زنده می شد
آن خاطرات ِدستمالِ زرد سلمان
حیدر زمین می خورد و قنفذ کیف می کرد
از پا درآورده مرا این درد سلمان
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#مرثیه_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#بستر
فاطمه، دلواپسم ، خیز و پریشانم مکن
دست و پا گُم کرده ام بازی تو با جانم مکن
بین مسجد گریه ام را دیده ای ،پس صبر کن
پیش این نامرد مردم باز گریانم مکن
یک طرف تابوتِ خالی ، یک طرف تصویرِ تو
بین این دو قاتلِ جان زار وحیرانم مکن
هرنفس که میکشی زخم تو سروا میکند
بیش از این شرمنده ی دارو و درمانم مکن
تو رشیده بودی بودی و شعله تنت را جمع کرد
با بهم پیچیدنت سر در گریبانم مکن
خُب نخند اصلا اگر پهلو اذیت میکند
استراحت کن ازاین خواهش پشیمانم مکن
بر حصیر خانه چندین قطره ی خون دیده ام
بین خانه زائرِ آیاتِ قرآنم مکن
فکرِ اینکه میروی خانه خرابم میکند
یادِ ایام وصالم ،غرقِ هجرانم مکن
از چه تو اِنقدر حساسی به گیسویِ حسین
وقتِ بوسه برگلویش دیده گریانم مکن
معجرتوسوخت،حرف از معجر زینب نزن
صحبتی از دخترِ پاره گریبانم مکن
رویِ ناقه دید باد افتاده در مویِ حسین
گفت چون مویِ پریشانت پریشانم مکن
منکه حتی مرد همسایه ندیده سایه ام
در میان کوچه و بازار مهمانم
مکن
بالبت بازی شد و شخصیت من خورد شد
بیش ازاین شرمنده اشک یتیمانم مکن
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#زیارتنامه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
📖 بسم الله الرحمن الرحیم
▪️یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَی (أَتَانَا) بِهِ وَصِیُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَیَتِکِ
▪️اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَهَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّهُ النَّقِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَهُ الْعَلِیمَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهُ الْمَغْصُوبَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَهُ الْمَقْهُورَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکِ وَ عَلَی رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ
▪️أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکِ وَأَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّرَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَی رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِأَنَّکِ بَضْعَهٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
▪️أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَی مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ کَفَی بِاللَّهِ شَهِیداً وَ حَسِیباً وَ جَازِیاً وَ مُثِیباً
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#صلوات_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
📌صلوات خواجه نصیرالدین طوسی
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻
⬛️ اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بَارِکْ عَلَى السَّیِّدَةِ الْجَلیلَةِ الْمَعْصُومَةِ، الْکَرِیمَةِ الْمَظْلُومَةِ، النَّبِیلَةِ الْمَکْرُوبَةِ، ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِیلَةِ، فِی الْمُدَّةِ الْقَلِیلَةِ، الْعَفِیفَةِ الرَّضِیَّةِ الْحَلِیمَةِ ، التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الْمُطَهَّرَةِ ، الْمَغْصُوبَةِ حقُّها جَهْراً، الْمَدْفُونَةِ سِرّاً، الْمَجْهُولَةِ قَدْراً، المُعَفّاةِ قَبْراً و، سَیِّدَةِ النِّسَاءِ، الْإِنْسِیَّةِ الْحَوْرَاءِ، اُمِّ الْأَئِمَّةِ النُّقَبَاءِ و السَّادَةِ النُّجَبَاءِ، زوجةِ سِیِّدِ الأوصیاءِ، بِنْتِ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ فَاطِمَةَ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرَاءِ ...
⬜️ بار خدايا! سلام و درود و افزون بر آن، بركتت را بر بانوی بزرگوارِ بیگناه بفرست؛بانوی خوبی که مورد ستم قرار گرفته، شریفهای که دل شکسته است،در اندك زمانى، طولانىترين غصّهها و مصيبتها را تحمّل نمود،بانوى پاكدامنِ پسنديدۀ بردبار،بانوی پرهیزکارِ بی گناهِ پاک،بانویی که آشكارا حقّش غصب گرديد ،بانویی که بطور پنهانى مدفون گرديد، بانویی که قدر و مقامش ناشناخته مانده ، بانویی که قبر شناخته شدهای ندارد،سرور زنان،حوريّه اى در قالب انسان،مادر امامان بزرگوار ،آقایان بزرگ زاده،همسر سرور اوصیا(امیرالمؤمنین (علیه السلام))،دختر بهترين پيامبران، بانویی كه از تعلّقات دنيوى بريده، پاك و پاكيزه، درخشان
▪️اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بَارِکْ عَلَى السَّیِّدَةِ الْجَلیلَةِ الْمَعْصُومَةِ:
بار خدايا! سلام و درود و افزون بر آن، بركتت را بر بانوی بزرگوارِ بیگناه بفرست؛
▪️الْکَرِیمَةِ الْمَظْلُومَةِ: بانوی خوبی که مورد ستم قرار گرفته،
▪️النَّبِیلَةِ الْمَکْرُوبَةِ:شریفهای که دل شکسته است،
▪️ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِیلَةِ، فِی الْمُدَّةِ الْقَلِیلَةِ:در اندك زمانى، طولانىترين غصّهها و مصيبتها را تحمّل نمود،
▪️الْعَفِیفَةِ الرَّضِیَّةِ الْحَلِیمَةِ:بانوى پاكدامنِ پسنديدۀ بردبار،
▪️التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الْمُطَهَّرَةِ:بانوی پرهیزکارِ بی گناهِ پاک،
▪️الْمَغْصُوبَةِ حقُّها جَهْراً:بانویی که آشكارا حقّش غصب گرديد
▪️الْمَدْفُونَةِ سِرّاً:بانویی که بطور پنهانى مدفون گرديد
▪️الْمَجْهُولَةِ قَدْراً:بانویی که قدر و مقامش ناشناخته مانده
▪️المُعَفّاةِ قَبْراً:بانویی که قبر شناخته شدهای ندارد
▪️سَیِّدَةِ النِّسَاءِ:سرور زنان
▪️الْإِنْسِیَّةِ الْحَوْرَاءِ: حوريّه اى در قالب انسان
▪️اُمِّ الْأَئِمَّةِ النُّقَبَاءِ:مادر امامان بزرگوار
▪️السَّادَةِ النُّجَبَاءِ:آقایان بزرگ زاده
▪️زوجةِ سِیِّدِ الأوصیاءِ:همسر سرور اوصیا(امیرالمؤمنین (علیه السلام)
▪️بِنْتِ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ:دختر بهترين پيامبران،
▪️فَاطِمَةَ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرَاءِ:بانویی كه از تعلّقات دنيوى بريده، پاك و پاكيزه، درخشان
📖مجلسی محمدباقر، زاد المعاد، مفتاح الجنان، ص: 400 ، از خواجه نصیرالدین طوسی
#فاطمیه
#بستر
#مرثیه_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
دلِ تو ، از دلِ آشوبِ من خبردارد
مگر حبیبه ی من نیت سفردارد
فلک ندیده علی رو به هیچکس بزند
اگر که رو بزنم ؟ خواهشم اثردارد
بجایِ من تو به تابوتِ خویش می خندی؟
مریضِ ما چه خیالی مگر به سر دارد
چرا وضویِ خودت را جبیره می گیری؟
مگر برایِ تنت آب هم ضرر دارد
دمِ تنور نرو فضه هست اسما هست
برایِ سوخته این شعله ها خطر دارد
حسین گفتنِ تو با تنور یعنی چه؟!
مگر زخانة خولی شبی گذر دارد
چه آمده سرِ تو فضه هم نمی گوید
جوانِ خانه ، چرا دست بر کمر دارد
زمانِ حمله به زهرایِ من نگفت کسی :
که این صدف به درونِ خودش گوهر دارد
پرت به چوبه ی در خورد ، محسنت افتاد
خبر زسینة مجروح، میخِ در دارد
تمامِ پیکرِ تو باغلاف زخمی شد
نشانِ حداقل ضربِ چِل نفر دارد
دوان دوان پیِ تو زینب آمده کوچه
به حمله ها وگرفتاری ات نظر دارد
به رویِ چادر تو جایِ پاست یعنی که
همیشه یاریِ مظلوم درد سر دارد
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#مطالب_فاطمیه
#شماره۲۳
📌 #حبّ_حضرت_فاطمه سلاماللهعلیها
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻
▪️پيامبراکرم صلّي الله عليه و آله
فرمودند:
🔺يا سلمانُ حُبُّ فاطمةَ يَنْفَعُ في مائةِ مَوطنٍ ايسَرُ تلكَ المواطنِ: الموتُ و القبرُ و الميزانُ و المحشرُ و الصراطُ و المحاسبةُ.
🔻اي سلمان محبت فاطمه و دوست داشتن او در صد موقف و جايگاه از مواقف قيامت سودمند است، آسان ترين اين مواقف: مرگ و قبر و ميزان و محشر و (پل) صراط و موقف محاسبه اعمال است.
📖بحار الانوار، ج 27، ص 116
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻
مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم ...
*این ناله رو آزاد کن ، مرحبا به شما امشب خودت روضه خوانِ خودت باش ... اصلاً بیاید همه با هم روضه خوان بشیم ...*
مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم(ای مظلوم علی)
همهٔ زندگیِ شیرِ خدا ریخت بهم
*رحمت خدا به این ناله ها و اشک ها ...سادات من معذرت میخوام ...*
بشکند پایِ کسی که لگدش سنگین بود ...
(وای مادرم ... وای مادرم ....)
بشکند پایِ کسی که لگدش سنگین بود
تا که زد سلسلۀ آلِ عبا ریخت بهم
ثلثِ سادات میان در و دیوار افتاد ...
نسل سادات به یك ضربۀ پا ریخت بهم
{تنها سه روز از سفرِ مصطفی گذشت
یک سوم از قبیلۀ زهرا شهید شد ...}
*می خوام مقتلِ محسن(ع) رو بخونم الله اکبر ... صحبت از صورتِ فاطمه س ... صحبت از ناموسِ خداس ... تاریخ نوشته نانجیبِ ملعون ، دستایِ بلندی داشته ... دستِ بلند وقتی بخواد سیلی بزنه ، لنگر داره ... ای مادر .... رفقا دری که نیم سوخته ست لگد نمی خواد ... این ملعون با اون دستایِ نحسش آروم هم که هول میداد در کنده میشد رو بی بی می افتاد ... حالا تصور کن کسی که دستش انقدر لنگر داره ، خودش می نویسه همه زورم رو تو پاهام جمع کردم ... *
رویِ او ریخت بهم پهلویِ او ریخت بهم
دهنش غرقِ به خون گشت و صدا ریخت بهم
شدتِ ضربه چنان بود كه سر خورد به در ...
*سوال برا من پیش اومده بود ، اول فکر کردم شاعرش اشتباه گفته این شعر رو ، باید میگفت شدت ضربه چنان بود که در خورد به سر دیگه ، درسته؟؟؟ چرا میگه سر خورد به در ؟... برا اینکه خانمی که بارداره ....... فهمیدی چی گفتم ... خانم خم شد ... صورت خورد به در ....*
شدتِ ضربه چنان بود كه سر خورد به در ...
رویِ آشفته یِ اُمّ النُجَبا ریخت بهم
شاعر : قاسم نعمتی
خدایا گنج با گنجینه ام سوخت
میان شعله ها آیینه ام سوخت
چنان مسمار در قلبم فرو رفت
که محسن گفت مادر سینه ام سوخت
شاعر : استاد سازگار
بر درد غریبِ مزمنش گریه کنید
بر چشمِ کبوده مومنش گریه کنید
ای قوم که گریه بر حسینش کردید
این لحظه برایِ محسنش گریه کنید
*همۀ روضه ها باید ختمِ به کربلا بشه ؛ بریم کربلا ... هر مادری که بچه ش رو از دست میده ، داغ به سینه ش میشینه ... تو عوام اینطوریه میگن اگه مادری بچه ش رو ندیده باشه راحت تر تحمل میکنه ... اگه مادری بچه ش رو بغل نگرفته باشه راحت تره ... اما وای به حالِ اون مادری که بچه ش رو شیر داده ... وای به حالِ اون مادری که لبخندِ بچه ش رو دیده ... وای به حالِ اون مادری که غَبغَبِ بچه ش رو بوسیده ...(خو چی میخوای بگی؟) میخوام بگم من یه مادر سراغ دارم کربلا .... *
حسین .....
پیراهنی که دوخته ام بهرِ محسنم
او را به کربلا تنِ طفلِ رباب کن ....
#حاج_حسن_خلج
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
#مرثیه_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم
همه ي زندگیِ شیر خدا ریخت بهم
داغی و تيزیِ مسمار اذيّت ميكرد
تا كه برخاست ز جا عرش خدا ريخت بهم
بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود
تا که زد سلسله ی آل عبا ریخت بهم
ثلث سادات ميان در و ديوار افتاد
نسل سادات به يك ضربه ی پا ریخت بهم
گُر گرفته بدنِ فاطمه ، ای در بس كن
وسط شعله ببين زمزمه ها ريخت بهم
رويِ او ريخت بهم پهلویِ او ريخت بهم
دهنش غرقِ به خون گشت و صدا ريخت بهم
شدتِ ضربه چنان بود كه سر خورد به در
رویِ آشفته ی اُمّ النُجَبا ريخت بهم
پشتِ در سينه یِ سنگين شده هم ارثی شد
گيسوانِ پسرش كرب و بلا ريخت بهم
مادرش آمده گودال نچرخان بدنش
استخوان هاي گلويش ز قفا ريخت بهم
با ترک های لبش با نوک پا بازی كرد
همه ی صورت او با كف پا ريخت بهم...
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
#مصائب_کوچه_بنی_هاشم
🩸وقتی که صدیقه کبری نگذاشت مولا علی «علیهماالسلام» را به مسجد ببرند، «چند نفر» و «چگونه» آن مظلومه را میزدند...
گزارشهای دردناکی از این واقعه نقل شده که چند مورد از آن ها را با قلمی لرزان نقل میکنیم:
📜 أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَكَزَهَا بِنَعْلِ السَّيْفِ بِأَمْرِهِ.
▪️قنفذ (غلام عمر) به دستور او با غلاف شمشیر ضربهای محکم بر آن بانوی مظلومه زد.(۱)
📜 فَأَلْجَأَهَا قُنْفُذٌ إِلَی عِضَادَةِ بَیْتِهَا وَ دَفَعَهَا فَکَسَرَ ضِلْعاً مِنْ جَنْبِهَا
▪️قنفذ، با ضربهای فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را به میان در و دیوار خانه پرت کرد که در اثر این ضربه، یکی از دندههای پهلوی آن مظلومه شکست.(۲)
📜 ضَرَبَها قُنفُذ عَلَى وَجهِها و أصابَ عَينَها
▪️قنفذ ضربهای به صورت آن حضرت زد که در اثر آن ضربه چشم آن مظلومه مجروح شد.(۳)
📜 ضَرَبَها خالدُ بنِ الوَليدِ بِنَعلِ السّيف
▪️خالد بن ولید با غلاف شمشیر آن بانوی مظلومه را کتک زد.(۴)
📜 ضََربَها المُغیرةُ حتّی أدمٰاها
▪️مغیره آنقدر آن حضرت را کتک زد که خون از جسم شریفش جاری شد.(۵)
📜 فَرَفَعَ السَّیْفَ وَ هُوَ فِی غِمْدِهِ فَوَجَأَ بِهِ جَنْبَهَا فَصَرَخَتْ فَرَفَعَ السَّوْطَ فَضَرَبَ بِهِ ذِرَاعَهَا
▪️عمر، شمشیرش را در حالی که در غلاف بود، بالا برد و آن را محکم به پهلوی آن حضرت زد؛ آن مظلومه نالهای کشید که عمر باز با تازیانهاش بر روی دست آن حضرت زد.(۶)
📜 فَالْتَفَتَ عُمَرُ إلىٰ مَن حَولِهِ وَ قال: «إضرِبُوا فاطمةَ» فَانْهٰالَتِ السِّياطُ عَلَى حَبيبةِ رَسولِ اللهِ...حتّى أدمُوا جِسمِها!
▪️عمر رو کرد به همه اطرافیانش و فریاد زد: «فاطمه را بزنید!» پس، از زمین و هوا تازیانهها بر جسم شریف آن حضرت فرود میآمد و آن قدر آن مظلومه را زدند تا خون از جای جای جسم شریفش جاری شد.(۷)
📜در اثر آن ضربت هائى كه به فاطمه زهرا سلاماللهعلیها وارد شد آن حضرت غش كرد.(۸)
📚(۱)دلائل الإمامة ص۱۳۵
📚(۲)کتاب سلیم بن قیس،ص۸۵
📚(۳)سیرة الأئمة الإثنی عشر، ج۱ ص۱۳۲
📚(۴)موسوعة الکبری، ج۱۰ ص۳۷۵
📚(۵)الاحتجاج ج۱ ص۱۸۱(با اندکی تفاوت)
📚(۶)کتاب سلیم بن قیس، ص۸۴
📚(۷)مؤتمر علماء بغداد ص۶۳
📚(۸)جنة العاصمة،میرجهانی، ص۲۵۲
@ghasemnemati_ir
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸فرازهایی از مصیبت «هیزم» و «آتشزدن» خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها...
روایات و گزارشات تاریخی متعدد و جانسوزی از این واقعه به ما رسیده است که چند مورد از آن را نقل میکنیم:
📜 امام باقر علیهالسّلام در روایتی فرمودند:
... ثُمَّ يُحْرِقُهُمَا بِالْحَطَبِ الَّذِي جَمَعَاهُ لِيُحْرِقَا بِهِ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ؛ وَ ذَلِكَ الْحَطَبُ عِنْدَنَا نَتَوَارَثُهُ.
▪️حضرت مهدی «ارواحنافداه» با همان هیزمی که اولی و دومی آوردند تا علی و فاطمه و حسنین علیهمالسلام را بسوزانند، آن دو را به آتش میکشد؛ و آن هیزم در دست ما اهلبیت علیهمالسلام نسل به نسل به ارث میرسد (تا به دست حجة بن الحسن علیهماالسلام برسد)(۱)
📜 إنّه اِختَبَزَ جيرانُ آلِ محمّد عليهمالسلام وَ احتَطَبوا ثلاثينَ يَوماً مِن الحَطَِب الّذي وَضَعَُه الأوّلُ وَ الثّاني
▪️آنقدر آن هیزم زیاد بود که همسایه های خانه مولا علی علیهالسلام تا سی روز برای پختن نان و سائر امور از آن استفاده میکردند.(۲)
📜 اِنّهم جَمَعوا الحَطَبَ عَلَی بابِ الدّار حتّی بَلَغَ السَّقفَ.
▪️آن قدر هیزم پشت در خانه جمع کرده بودند که به سقف میرسید.(۳)
📜 إِنْ لَمْ یَخْرُجْ جِئْتُ بِالْحَطَبِ الْجَزْلِ وَ أَضْرَمْتُهَا نَاراً عَلَی أَهْلِ هَذَا الْبَیْتِ وَ أُحْرِقُ مَنْ فِیهِ.
▪️بعد از آنکه فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها» در را به روی او باز نکرد، عمر با صدای بلند گفت: اگر علی «علیهالسلام» از خانه بیرون نیاید، خانه را با هیزم بسیار به آتش کشیده و اهل آن را میسوزانم.(۴)
📜 فَأمَرَ بِحَطَب فَجَعَلَ حَواليَ بَيتِه ثُمّ اِنطلَقَ عُمَرُ بِنارٍ
▪️سپس دستور داد تا هیزم بیاورند و آنها پشت در و حوالی آن جا بگذارند؛ سپس خودش آمد و با فتیلهای که در دست داشت، آنها را به آتش کشید.(۵)
📜 وَ أَخَذَتِ النَّارُ فِی خَشَبِ الْبَابِ و دَخَلَ الدُّخانُ البَیتَ
▪️آتش، به در رسید و چوبه در آتش گرفت(۶) و دود وارد خانه شد... (۷)
📚(۱)دلائل الإمامة ص۴۵۶
📚(۲)مثالبالنواصب،ابنشهرآشوب،ج۱ ص۲۱۱(خطی)
📚(۳)العبرة الساکته،دهینی،ج۳ ص۱۰۹
📚(۴)بحارالانوار ج۳۰ ص۱۱۰
📚(۵)تفسیر العیاشی ص۸۶۰
📚(۶)بحارالانوار ج۵۳ ص۱۹
📚(۷)الشافی، سیدمرتضی، ج۱ ص۲۴۱ (با اندکی تفاوت)
@ghasemnemati_ir
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
#مصائب_کوچه_بنی_هاشم
🩸فرازهایی از مصیبت «سیلیزدن» به روی مبارک إنسیّة الحَوراء سلاماللهعلیها، توسط شخص «دوّمی» ...
🥀 روزی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله گریه میکردند و به امیرالمومنین علیهالسلام میفرمودند:
أَبْکِی مِنْ ضَرْبَتِکَ عَلَی الْقَرْنِ وَ لَطْمِ فَاطِمَةَ خَدَّهَا
📋 یاعلی! گریه میکنم بر آن ضربتی که بر فرق تو و آن سیلیای که برگونه فاطمه سلاماللهعلیها میزدند.(۱)
🥀 خود دوّمی در نامهاش به معاویه چنین نوشت:
... وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَیَّ بِوَجْهٍ أَغْشَی بَصَرِی،
📋 بعد از آنکه لگد بر زدم، وارد خانه شدم که با فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها» روبرو شدم؛ نور او، چشم مرا کور کرده بود.
فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ،
📋 پس از روی پوشیهاش چنان سیلی به صورتش زدم که گوشوارهاش کنده شد و بر روی زمین افتاد.(۲)
🥀 حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها نیز در روایتی فرمودند:
وَ رَکَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطْتُ لِوَجْهِی وَ النَّارُ تُسْعَرُ
📋 پشت در بودم که عمَر با لگد بر در زد و در به طرف من برگشت؛ من باردار بودم که با صورت در بین شعلههای آتش به روی زمین افتادم.
وَ تَسْفَعُ وَجْهِی، فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتَّی انْتَثَرَ قُرْطِی مِنْ أُذُنِی،
📋عمر وارد خانه شد و به صورتم لطمه زد و آنچنان به صورتم سیلی زد که گوشوارهام از گوشم افتاد.(۳)
🥀 در روایتی امام صادق علیهالسلام فرمودند:
مادر ما قباله فدک را از ابوبکر گرفته بود و در مسیر بازگشت به خانه بود که عمر راه را بر او بست؛ عمر هر چه که گفت قباله را به من بده، اما فاطمه زهرا سلاماللهعلیها آن را به او نداد.
فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ ...
📋 پس با پایش آنچنان به مادر ما لگدی زد که مادرمان به روی زمین افتاد.
ثُمَّ لَطَمَهَا فَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی قُرْطٍ فِی أُذُنِهَا حِینَ نُقِفَتْ
📋 سپس جلو آمد و بر صورت مبارک مادرمان چنان سیلی زد که هنوز که هنوز است گویا دارم میبینم آن لحظهای را که گوشواره های مادرم بر روی زمین افتاد...(۴)
📚(۱)الامالی،شیخ صدوق،ص۱۹۷
📚(۲)بحارالانوار، ج۳۰ ص۲۹۴
📚(۳)الهدایةالکبری،خصیبی،ص۱۷۹؛ و بحارالانوار، ج۳۰ ص۳۴۹
📚(۴)الاختصاص، ص۱۸۵
@ghasemnemati_ir
#معارف_فاطمی
🩸بدن مبارک اهلبیت «علیهمالسلام» از داغ مصیبت حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» ، تَب میکرد...
➖ مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب شریف «بیت الأحزان» روایاتی را ذکر میکند که امامان معصوم علیهمالسلام با یاد حضرت زهرا سلاماللهعلیها:
یا «آه از دل میکشیدند(۱)»
یا «با دست بر زمین میکوبیدند(۲)»
یا «محاسنشان از اشک خیس میشد(۳)»
یا «دست بر پیشانی میزدند(۴)»
یا «بلند ناله یافاطمه میزدند(۵)»
📋 سپس بعد از نقل این روایات مینویسد:
به احتمال قوی وقتی که امام باقر علیهالسلام به هنگام تب، اینگونه ناله «یافاطمه» میزدند، اثر کتمان حزن آن حضرت با یاد مادر مظلومهاش بوده است؛ همانگونه که آب، حرارت جسم شریفش را آرام میکرد، ناله «یافاطمه» حرارت قلب آن حضرت را آرام مینمود؛ چرا که قلب امامان معصوم علیهمالسلام، در مصیبت مادرشان، از کوره آتش، داغتر است.(۶)
➖ همچنین در نقلی، امیرالمومنین علیهالسلام در مصیبت زهرای مرضیه سلاماللهعلیها اینچنین با او نجوا مینمودند:
أَ تُصْرِعُنِی الْحُمَّی لَدَیْکِ وَ أَشْتَکِی / إِلَیْکِ وَ مَا لِی فِی الرِّجَالِ نَدِیدٌ
📋 آیا (میبینی) که چگونه «تب» مرا در داغ تو و در نزد (قبر) تو زمین زده است؟! در حالی که در میان مردان نظیر من در قوت و قدرت، وجود ندارد.(۷)
📚(۱)الکافی، ج۶ ص۱۹
📚(۲)دلائل الإمامه، ص۴۰۱
📚(۳)بحارالانوار، ج۵۳ ص۲۳
📚(۴)الکافی، ج۶ ص۱۹
📚(۵)الکافی،ج۸ ص۱۰۹
📚(۶)بیت الأحزان ص۱۱۶
📚(۷)بحارالانوار ج۴۳ ص۱۵۲
@ghasemnemati_ir
#کلیپ_شب_جمعه
روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد
#سید_مهدی_حسینی
@smahdi_hoseini
#قاسم_نعمتى
@ghasemnemati_ir
#روضه_نمیخواهد_تنی_که_سر_ندارد
#چقدر_نام_تو_زیباست_اباعبدالله
#کربلا
#شب_جمعه
#زیارت
https://www.instagram.com/reel/C0RmQkPSITV/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸وقتی که امیرالمومنین «علیهالسلام» با همسرِ به خاک و خون افتادهاش، روبرو میشود و عبای خود را بر روی آن حضرت میاندازد...
در نقلها آمده است:
📋 ﻓَﺨَﺮَﺝَ أﻣﻴﺮُﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦَ ﻋﻠﻴﻪﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣِﻦ ﺩﺍﺧﻞِ ﺍﻟﺪَّﺍﺭ ﻣُﺤﻤَّﺮَ ﺍﻟﻌَﻴﻦِ دَائِرَ الْحَدَقَتَيْنِ ﺣَﺎﺳﺮاً، ﺣﺘّﻲ ألقیٰ ﻣَﻠﺎﺀَﺗَﻪ ﻋَﻠَﻴﻬﺎ ﻭ ﺿَﻤَّﻬﺎ إلیٰ صَدْرِهِ
▪️امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در حالی که چشمانش سرخ شده بود و حدقه در کاسهٔ چشمانش میچرخید و سر و پایش برهنه بود، از داخل خانه بیرون آمد و اول عبایش را بر روی صدیقه کبری سلاماللّهعلیها انداخت و آن بانو را بلند کرد و به سینه چسپاند.
📋 وَ صاحَ بِفضّةَ: ﻳﺎ فِضّةُ ﻣَﻮﻟﺎﺗُﻚِ ﻓَﺎقْبِلی ﻣﻨﻬﺎ ﻣﺎ ﺗَﻘﺒَﻠﻪ ﺍﻟﻨﺴﺎﺀُ ﻓَﻘَﺪ ﺟﺎﺀَﻫﺎ ﺍﻟﻤَﺨﺎﺽُ ﻣِﻦَ ﺍﻟﺮَّفسةِ ﻭ ﺭَﺩِّ ﺍﻟﺒﺎبِ، ﻓَﺎﺳﻘَﻄَﺖ ﻣُﺤﺴﻨﺎ.
▪️و سپس فریاد زد: فضه بیا! سروَرت فاطمه سلاماللهعلیها را دریاب؛ که از لگد و ضربهٔ دری که به او خورده، درد زایمان گرفته و محسنش سقط شده است...
📚هدایة الکبری ،ج۱ ص۴۰۷
📚بحارالانوار ج۵۳ ص۱۹
📚الهجوم علی بیت فاطمه سلاماللهعلیها،ص١٢٠
...
@ghasemnemati_ir
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸ای کاش پسر ابوطالب میمُرد و نمیدید که همسرش را کتک میزنند...
در نقلها آمده است:
وقتی که امیرالمومنین علی علیهالسلام را، بعد از آن واقعه هجوم دردناک، به زور به مسجد کشاندند، مولا علی علیهالسلام در جایی توقف نموده و با جملاتی جمعیت حاضر را سرزنش کرده و در ضمن آن خطبه، فرمودند:
📋 أو تُضْرَبُ الزَّهراءُ نَهْراً، و مِنّا يؤخَذُ حَقُّنا قَهْراً وَ جَبْراً، فَلا نَصيرَ وَ لا مُجيرَ وَ لا مُسْعِدَ وَ لا مُنْجِد؟!
▪️آیا زهرای مرضیه سلاماللهعلیها به زجر باید کتک زده بشود؟! آیا حقّ ما با غلبه و جبر باید از ما گرفته شود؟ هیچ یار و یاروی نیست! هیچ ناصر و معینی نیست!
📋 فَلَيتَ اِبنُ أَبِي طالِب مَاتَ قَبلَ يَومه، فَلَا يَرَى الكَفرَةَ الفَجَرة قَد ازدَحَمُوا عَلى ظُلمِ الطَّاهرةِ البَرَّة،
▪️كاش پسر ابوطالب پيش از اين روز مُرده بود، و نمىديد كه كفّار و فجّار هجوم بياورند و ازدحام كنند بر ظلم و ستم كردن در حقّ فاطمهاى كه پاكيزه و نيكوكار است؛
📋 فَتَبًّا تَبًّا، و سُحقاً سُحقاً، ذلكَ أمرٌ إلَى اللّهِ مَرجعُهُ، و إلَى رسولِ اللّه صلّى اللّه عليه و آله مَدفَعُه
▪️خدا ايشان را هلاك كند، و ملازم خسران قرار دهد، و دور گرداند آنها را از رحمت خود، اين كارى كه كردند بازگشت آن بسوى خداست، و دفاع آن با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است.
📋 فَقَد عَزَّ عَلَى اِبنِ أَبي طَالب أَنْ يَسوَدَّ مَتنُ فاطمةَ ضَرباً، و قَد عُرِفَ مقامُه، و شُوهِدَت أَيّامُه
▪️بسيار دشوار است بر پسر ابى طالب كه پُشت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها از شدت ضرب و شتم سياه شود، و حال آنكه از پيش، مقام او شناخته شده بود، و روزهاى عزّت و عظمت او ديده شده بود.
📚نوائب الدهور، ج٣ ص١٧٥
📚عوالم العلوم، ج١١ ص٥٧٦
📚جُنّة العاصمة، ص٢٥۷
@ghasemnemati_ir
#مصائب_غصب_فدک
#مصائب_گودال_قتلگاه
#مجلس_یزید
🩸نالههای مظلومانهای که دوست و دشمن را به گریه در آورد...
وقتی که فاطمه زهرا سلاماللهعلیها برای ایراد خطبه آتشین فدکیه وارد مجلس ابوبکر شدند، یک پردهای آویخته شد تا آن حضرت شروع به سخن نماید؛
📋 ثُمَّ أَنَّتْ أَنَّةً أَجْهَشَ الْقَوْمُ لَهَا بِالْبُکَاءِ، وَ ارْتَجَّ الْمَجْلِسُ،
▪️سپس آن بانوی مظلومه، چنان نالهای کشیدند که تمام مردم حاضر در آن جا (دوست و دشمن) به گریه افتادند به گونهای که آن مجلس، گویا با صدای گریه، میلرزید...(۱)
✍ از دو واقعهٔ دردناک دیگر هم، شبیه این عبارات، به ما رسیده است:
🥀 واقعه اول: راوی گوید: به خدا سوگند فراموش نمیکنم عليا مكرمه زينب کبری سلاماللّهعلیها را وقتی که از خیمه ها بیرون آماده بود و بر حسین علیهالسلام ندبه مینمود و به آواز حزین و قلبی غمگین صدا میزد: يَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّى عَلَيْكَ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ. هَذَا الْحُسَيْنُ بِالعَراءِ...
📋 فَأَبْكَتْ وَ اللَّهِ كُلَّ عَدُوٍّ وَ صَدِيقٍ!
به خدا قسم آن بانو، با این نالهها، تمام دوست و دشمن را به گریه در آورد.(۲)
🥀 واقعه دوم: ... و اما زینب کبری سلاماللّهعلیها وقتی سر مبارک برادر خود را دید از شدت ناراحتی دست در گریبان برد و پیراهن چاک زد سپس به آواز غمناک فریاد واحسيناه... برآورد به طوری که نالهاش دلها را خراشید. راوی گوید:
📋 فَأَبْكَتْ وَ اللَّهِ كُلَّ مَنْ كَانَ فِي الْمَجْلِسِ
▪️به خدا قسم همه آن کسانی که در مجلس یزید حضور داشتند از ناله جانسوز او به گریه افتادند.(۳)
📚(۱)الاحتجاج، ج۱ ص۲۵۴
📚(۲)لهوف، ص۲۰۸
📚(۳)لهوف،ص۲۶۴
@ghasemnemati_ir
#فاطمیه
#مصائب_غصب_فدک
#نوحه
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
#مصائب_کوچه_بنی_هاشم
#وداع
چادر تو حبل المتین فاطمه فاطمه
رکن امیرالمومنین فاطمه فاطمه
روز قیامت ، ناقه سواری
بر چشم عالم ، پا می گذاری
زهرا یا زهرا
ای مادر هر سینه زن فاطمه فاطمه
ام الحسین ام الحسن فاطمه فاطمه
در مهربانی ، تو بی نظیری
دستان مارا ، محشر بگیری
زهرا یا زهرا
در وسط آتش و دود فاطمه فاطمه
صورت تو گشته کبود فاطمه فاطمه
زیر لگدها ، نقش زمینی
ناله کشیدی ، فضه خذینی
مظلومه زهرا
تاکه در خانه شکست فاطمه فاطمه
محسن تو رفت ز دست فاطمه فاطمه
در جای تنگی ، شدی گرفتار
گفتی به گریه ، لعنت به مسمار
مظلومه زهرا
گرچه میان بستری فاطمه
پشت و پناه حیدری فاطمه فاطمه
گشته دعایت ، با گریه هرشب
عجل وفاتی،یاربی یاری
زهرا یا زهرا
ای همه آرامش من فاطمه فاطمه
رد نکنی خواهش من فاطمه فاطمه
خیلی برایم زهرا عزیزی
می میرم از جایت بر نخیزی
زهرا یا زهرا
بوسه زدی روی حسین فاطمه فاطمه
شانه زدی موی حسین فاطمه فاطمه
دلواپسی تو ، بهر لبانش
پنجه نیفتد ، در گیسوانش
زهرا یا زهرا
باشد قرار ما دوتا فاطمه فاطمه
شبهای جمعه کربلا فاطمه فاطمه
پیراهنش را ، بر سر گزاری
آبهای خود بر ، حنجر گزاری
جانم حسین جان
ناله زنی ای بی کفن یا بنی حسین
عریان شدی در پیش من یا بنی حسین
جمعت کنم از ، خاک بیابان
بر خورده بر من ، شدی تو عریان
جانم حسین جان
ناله رسد ز کوچه ها مادرم مادرم
ذکر امام مجتبی مادرم مادرم
کوچه عذاب ِ ، ما غیرتی هاست
چون قتلگاهِ، اولادِ زهراست
آه و واویلا
مسیر خانه بسته شد آه واویلتا
حرمت ما شکسته شد آه و واویلتا
چشمان مادر، شد تیره و تار
یکی زسیلی ، یکی زدیوار
آه و واویلا
دیدی توباچشمان خود ای حسن جان حسن
وقتی قباله پاره شد ای حسن جان حسن
تا خانه مادر ، را می کشاندی
آهسته چادر ، را می تکاندی
ای مهربان تر از همه مادر ای مادر
أمُّ الاَحبا فاطمه مادر ای مادر
خدمت گذارت ، روح الامین است
چون خانهٔ تو ، عرشِ زمین است
زهرا یا زهرا
با آنکه هستی بی حرم مادر ای مادر
بر ما سوا داری کرم مادر ای مادر
از دامن تو ، حسن کریم است
ارباب عالم ، صاحب حریم است
زهرا یا زهرا
دارد ورم بازوی تو مادر ای مادر
خونین شده پهلوی تو مادر ای مادر
اوضاع خانه ، شد نا مرتب
شانه نخورده ، گیسوی زینب
بازی نکن با جان من فاطمه جانم
حرف ِ جدایی را مزن فاطمه جانم
شرمنده ام از ، رویت عزیزم
ماندم چه خاکی، بر سربریزم
زهرا یا زهرا
آتش به دلها می زنی فاطمه جانم
داری کفن تا می زنی فاطمه جانم
آهسته بارِ ، سفر ببندی
باید به تابوتِ خود بخندی!!!
زهرا یا زهرا
دستان لرزانم ببین فاطمه جانم
با زانو افتادم زمین فاطمه جانم
جان دادنت را ، باید ببینم
روی تن تو ، لحد بچینم
ای قمر هاشمیان ابوفاضل مدد
عموی صاحب الزمان ابوفاضل مدد
صحن و سرایت ، قبلهٔ حاجات
باب الحوائج ، عموی سادات
جانم اباالفضل
@ghasemnemati_ir
هدایت شده از کانال رسمی حاج منصور ارضی
حاج منصور ارضی - نوحه خوانی - @hajmansourarzi.mp3
12.43M
🎙|صوت
🎤| حاج منصور ارضی
▪️نوحه خوانی
▪️ مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
🌙 شب اول
🕌 مسجد ارک تهران
📆 چهارشنبه ۱ آذر ماه ۱۴۰۲
☑️️ کانال رسمى
#حاج_منصور_ارضى
@hajmansourarzi
❗یاد آوری:
▫در شب جمعه آخر ماه قمری سفارش شده سی مرتبه سوره قدر خوانده شود و پس از آن سه مرتبه بگوید: « اللَّهُمَّ أَلْهِمْنِي الْخَيْرَ وَ الْعَمَلَ بِهِ»
@ghasemnemati_ir
#وصایا_و_لحظات_احتضار
#مصیبت_وداع
#مقتل_مستند
#فاطمیه
🩸وقتیکه دیدی برادرت حسین علیهالسلام تنها شده، به نیابت از من زیر گلویش را ببوس...
در نقلی آمده است:
لحظات آخر عمر صدیقه کبری سلاماللّهعلیها بود که حضرت زینب سلاماللهعلیها را به خود فراخواند و وصایایی را به او نمود که در ضمن آن وصایا فرمود:
📋 لمَّا صارَ أخيكَ الحُسين عليه السّلام في كربلاء وحيداً فريداً،قَبِّلِي حُلقُومَهُ نِيابةً عَنِّي.
▪️وقتی که دیدی برادرت حسین علیهالسلام در کربلا تنها مانده و یار و یاوری ندارد؛ پس در آن موقع به نیابت از من زیر گلویش را ببوس...
🥀 ... روز عاشورا نیز به وقت وداع سیدالشهداء علیهالسلام، زینب کبری سلاماللّهعلیها پیش آمد و عرضه داشت:
ای برادر! به من اجازه بفرما سینه و زیر گلویت را ببوسم؛ آن حضرت سینه و زیر گلویش را نمایان کرد و زینب کبری سلاماللّهعلیها پیش آمد و آنجا را بوسید؛ سپس رو به سمت مدینه کرد و صدا زد:
📋 یا أُمّاه، هذه الأمانةُ قد أدَّیتُها!
▪️ای مادرجان! این امانت شما را من به جا آوردم.
🥀سیدالشهداء علیه السلام فرمود: آن أمانت چه بود؟ زینب کبری سلاماللّهعلیها عرضه داشت: ای برادرم! همانا وقتی که شهادت مادرمان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها نزدیک شد به من فرمود: ای زینب! سینه و حفره گلویت را برایم نمایان کن.
پس من نمایان نمودم سینه و حفره گلویم را و مادرمان آنجا را بوسید. سپس به من فرمود:
📋 هذه وَدیعَةٌ منّي إلي أخیكِ الحسینِ یا زینبُ، إذ رأیتِ أخاكِ الحسینَ في کربلا وحیداً فریداً
▪️این (بوسه) امانتی است از سوی من به جانب برادرت حسین علیهالسلام؛ پس هنگامی که برادرت حسین را در کربلات تنها وبی کس دیدی؛
📋 یَستَغیثُ فلا یُغاثُ و یَستَجیرُ فلا یُجارُ علیه و یَطلُبُ الماءَ فلا یُسقیٰ منه فلیس له ناصرٌ ولا معینٌ ولا شفیقٌ حمیمٌ قَبِّلیه في صدرِه و شَمّیهِ في نَحرِهِ نیابةً عَنّي
▪️دیدی که طلب یاری میکند ولی کسی به او یاری نمیرساند؛ دیدی که پناه میخواهد ولی کسی به او پناه نمیدهد؛ دیدیکه آب طلب میکند ولی کسی به او آبی نمیرساند؛ دیدی که که هیچ یاور و رفیقِ دلرحمی ندارد، پس به نیابت از من سینه و زیر گلوی او را ببوی و سپس ببوس...
📚بحرالمصائب ج۵ ص۷۴
📚موسوعة الکبری، ج۱۵ ص۱۰۹ به نقل از: لوامع الأنوار (مرندی) نسخه خطی، ص٩٩
@ghasemnemati_ir