#مصائب_غسل_و_دفن
🩸فاطمهاش را به خاک سپرد ... در حالی که هنوز خون تازه از پهلویش میآمد...
در نقلی آمده است:
🥀 روز بعد از شهادت صدیقه کبری سلاماللّهعلیها، جناب مقداد با عمر درگیر شده و به او گفت:
📋 مٰاتَتْ اِبنةُ رَسولِ اللّه و الدَّمُ يَنزِفُ مِنْ جَنبِها بِسَبِبِ ضَربَةِ سَيفٍ و سَوطٍ ضَرَبتَها أنتَ...
▪️دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به شهادت رسید در حالی که از پهلویش به سبب آن ضربهای که تو با شمشیر و تازیانه بر او زدی، خون تازه جاری بود...
📚 کامل بهائی {تعریب} ، ج١ ص۳۹۶
🔖 و وقتیکه برای نبش قبر به اطراف قبر مطهر صدیقه کبری سلاماللّهعلیها آمدند، در آنجا جناب «عقیل» هم با عمر درگیر شد و به او گفت:
📋 ضَرَبتُمُوها بِالأمسِ و خَرَجَتْ مِنَ الدّنيا وَ ظَهرُها مُدمَیٰ
▪️ {شمایی که اکنون آمدهاید تا بر جنازه مطهرش نماز بخوانید،} همین دیروز بود که آن مظلومه را کتک میزدید! او در حالی از این دنیا رفت که از پهلویش خون تازه میآمد...
📚کامل بهایی{تعریب} ، ج۱ ص۳۹۷
@ghasemnemati_ir
#مصائب_غسل_و_دفن
🩸وقتی که امام صادق علیهالسلام در جواب یک «سؤال شرعی»، رنگشان تغییر نموده و برای راوی روضه میخوانند...
مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و از ایشان پرسید: آیا جایز است جنازهای را شبانه در نور آتش تشییع داده شود درحالی که آتشدان، چراغ یا هر وسیلهای که نور از آن استفاده شود همراه آن جنازه وجود داشته باشد؟
📋 فَتَغَیَّرَ لَوْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام مِنْ ذَلِکَ وَ اسْتَوَی جَالِساً
▪️رنگ چهرهٔ مبارک امام صادق علیهالسلام از این سخن دگرگون شد( و به یاد مصیبت مادرشان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها افتاده) و سر پا نشستند.
🥀 سپس امام علیهالسلام ظلمهایی که اولی و دومی و اتباع آن دو بر سر صدیقه کبری سلاماللّهعلیها آوردند، برای راوی مفصلاً شرح داده و در آخر فرمودند:
📋 فَلَمَّا قَضَتْ نَحْبَهَا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهَا وَ هُمْ فِی ذَلِکَ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَخَذَ عَلِیٌّ علیهالسلام فِی جَهَازِهَا مِنْ سَاعَتِهِ کَمَا أَوْصَتْهُ
▪️هنگامی که فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به شهادت رسید،در دل شب بود که مولا علی علیهالسلام فوراً شروع به تجهیز و آماده ساختن جنازه مطهر آن حضرت شد، چنان که خود آن بانو سفارش فرموده بود.
📋 فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ جَهَازِهَا أَخْرَجَ عَلِیٌّ الْجِنَازَةَ وَ أَشْعَلَ النَّارَ فِی جَرِیدِ النَّخْلِ وَ مَشَی مَعَ الْجِنَازَةِ بِالنَّارِ حَتَّی صَلَّی عَلَیْهَا وَ دَفَنَهَا لَیْلًا
▪️آن گاه که مولا علی علیهالسلام از تجهیز او فارغ گشت، جنازه را از خانه خارج ساخت و آتش را در شاخهای از درخت خرما برافروخت و با نور آتش، جنازه را تشییع کرد و برآن نماز گزارد و شبانه به خاکش سپرد.
📚علل الشرایع ج١ ص١٧٧
📚بحارالانوار ج ٧٨ ص٢۵٣
@ghasemnemati_ir
#مصائب_غسل_و_دفن
🩸ای أسماء ! دستم رسید به بازوی ورمکردهٔ زهرا... به دندهٔ شکستهٔ او...
در نقلی آمده است:
📋 و بَینَما هُوَ یُغسّلُها اِذِ اعْتَزَلَها ناحیةً و صارَ یَبکِی
▪️همینکه امیرالمؤمنین علیهالسلام داشت پیکر مطهر زهرای مرضیه سلاماللهعلیها را غسل میداد، ناگهان به گوشهای رفت و (سر به دیوار گذاشت و) با صدای بلند شروع به گریهکردن نمود.
📋 وَ الحسَنُ عَن یَمینِه و الحُسینُ عَن شِمالِه و زَینبُ بَینَ یَدَیه
▪️امام حسن سمت راست، امام حسین سمت چپ و زینب کبری علیهمالسلام در مقابل آن حضرت ایستاده بود.
📋 فَقالَتْ أسماءُ: سَیّدی! أکْمِلْ غُسلَها وَ ابْکِ بَعدَ ذٰلکَ لِفِراقِها
▪️اسماء به پیش آمد و گفت: ای آقایمن! بهتر نیست که اول غسل پیکر مطهر زهرا سلاماللهعلیها را تمام کرده و سپس از فراق او گریه نمایید؟!
🥀 در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند:
ای أسماء! در حال غسلدادن، نظرم افتاد به صورت فاطمه سلاماللهعلیها؛ دیدم که از ضربهٔ آن بیدین، کبود و چشم مبارکش چون خون، سرخ شده است و بازوی مبارکش مثل یک بازوبند، ورم کرده است.(۱)
📋 یا أسماء! بَینَما اُغسِّلُ فاطمةَ مَرَّتْ یَدِی عَلَی ضِلْعٍ مِن أضلاعِها فَوَجَدْتُهُ مَکسورًا
▪️ای أسماء ، در حین غسل فاطمه سلاماللهعلیها، دستم رسید به یک دنده از دندههای فاطمه سلاماللهعلیها؛ دیدم که آن دنده، شکسته است!
📋 و لَمْ تُخبِرنی بِذٰلِک حَتّی لا یَشتَدَّ ألَمِی
▪️اما فاطمه سلاماللهعلیها از آن دندهٔ شکسته، هیچ حرفی با من نگفته بود که مبادا درد من از این ماجرا، زیاد بشود و از او شرمنده شوم. (۲)
📚(۱)انوارالشهادة،یزدی،ص۴۳۴
📚(۲)العبرة الساکتة،ج۱ ص۷۶
@ghasemnemati_ir
#مصائب_غسل_و_دفن
🩸حالِ جانسوز امیرالمؤمنین علیهالسلام به هنگام غسل پیکر مطهر صدیقه کبری سلاماللّهعلیها از زبان همسایه آن حضرت...
در برخی از نقلها آمده است:
شخصی به نام «ورَقة بن عبدالله» گوید:
خانه من در همسایگی خانه امیرمؤمنان علی علیهالسلام بود؛ در همان شبی که صدیقه کبری سلاماللّهعلیها از دنیا رفت، من در خانه بودم که،
📋 فإذًا سَمِعتُهُ يَبكي بُكاءً عٰاليًا لَمْ أعهِدْ نَظيرَهُ مِنهُ.
▪️ناگهان شنیدم مولا علی علیهالسلام با صدای بلند شروع به گریهکردن نمود که تا آن زمان، به خاطر ندارم که علی علیهالسلام اینگونه گریه کرده باشد!
📋 فَتَعَجَّبتُ مِنهُ و قُلتُ:سُبحانَ اللّه!أ هٰكذا يَصنَعُ عليٌّ عليهالسّلام مَع! شِدّةِ صَبرِهِ و حِلمِهِ و سُكونِه؟!
▪️بسیار تعجب نموده و با خود گفتم: سبحان الله! علی علیهالسلام با آن همه حلم و صبر و آرامشی که داشت، چرا اینگونه گریه میکند؟!
🥀 پس از خانه بیرون آمده و به پشت خانه او رفته و دقّ الباب کردم؛
📋 فَخَرَجَ و دُموعُهُ تَسيلُ مِنْ عَينَيهِ مِنْ دُونِ اِنقطاع.
▪️پس امیرالمومنین علیهالسلام از خانه بیرون آمد، در حالی که سیل اشک از چشمانش جاری بود و سیلان اشکش، تمام نمیشد.
🥀 عرضه داشتم: یا ابالحسن! مردم عرب خوب نمیدانند که مردی در فقدان همسرش اینگونه بیتابی کند؟! در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیهالسلام به من فرمودند:
📋 يا وَرَقة! لَمْ أبكِ لِفَقدِها بَلْ رَأيتُ آثارَ الرَّفَسَةِ و السّياطَ في يَدِها و جَنبِها. فَهٰكذا تُحشُرَ يَومَ القِيامَة و تَلقَى اللّهَ.
▪️ای ورَقه! گریه من از فقدان زهرا سلاماللهعلیها نیست؛ بلکه به هنگام غسل آثار ضربههای لگد و تازیانهها را در دست و پهلوی او دیدم؛ فاطمه سلاماللهعلیها با همین حال روز قیامت محشور میشود و به ملاقات پروردگار میرود.
📚 الهجوم علی بیت فاطمه سلاماللهعلیها ، ص۳۳۸، (به نقل از منابع خطی)
@ghasemnemati_ir
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادش بخیر آن مهربانی نگاهت
چند خط روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
اشعار اجراشده #قاسم_نعمتی
اللهم عجل لولیک الفرج
@ghasemnemati_ir
#نوحه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
#نوحه_دهگی
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
#ام_الائمه_ای_توعصمت_الهی
بر تمام حجج، تو حجت الهی
بانوی بی حرم
هستی تو مادرم
یا فاطمه مدد
کشته شدی ولی، تو به چه گناهی
ریشهٔ نهضت ِ ، بقیة الهی
زدی در کوچه ها
مهدی را هم صدا
یا فاطمه مدد
تا که در پشت در ، گشتی تو گرفتار
زخمی شد صورتت ، بین در و دیوار
فضه می زد به سر
گشتی تو بی پسر
یا فاطمه مدد
روضه سر بسته شد، بین دیوار و در
عبا رویت کشید، باچشم تر حیدر
شد خانه قتلگاه
برطفلی بی گناه
یا فاطمه مدد
نوحه شب دوم
ریحانه نبی ، انسیة الحورا
حبیبهٔ علی ، ای زهرهٔ زهرا
با تو شد همنشین
امیرالمومنین
یا فاطمه مدد
از دامنت حسن ، شاهِ کرم باشد
با دعایت حسین ، صاحبْ حرم باشد
تو مهتاب ِ شبی
الگوی زینبی
یا فاطمه مدد
بسته شد راه تو ، در کوچه ای باریک
یک لحظه شد جهان ، پیش چشمت تاریک
در کوچه مجتبی
برایت شد عصا
آه وواویلتا
یک طرف صورتت، زخمی با سیلی شد
آن طرف خورده بر ، دیوار و نیلی شد
دو گوشواره شکست
مادر زمین نشست
آه و واویلتا
نوحه شب سوم
خاتون محشری، تو آبروداری
با چه جلالتی ، برناقه سواری
نام ما شد همه
محب الفاطمه
یا فاطمه مدد
شب عروسی ات ، آمد نامه از یار
برگِ امضا شده ، برائةٌ من نار
می آیی با حریر
دست مارا بگیر
یا فاطمه مدد
پیکر تو شده ، همسطحِ با بستر
پرستارت شده ، با چشم تر حیدر
خیلی لاغر شدی
بی بال و پر شدی
آه و واویلتا
هر کس دیده تورا ، گفته با چشم تر
مریضهٔ علی ، نمی ماند دیگر
تا نفس می زنی
خونین پیراهنی
یا فاطمه مدد
نوحه شب چهارم
خانهٔ کوچکت، گشته عرش رحمان
با نور چادرت ، کافر شد مسلمان
اسم اعظم تویی
نور عالم تویی
یا فاطمه مدد
معنای آیهٔ ، انا هدینایی
تک تک دنبال ما، در محشر می آیی
بر دل باید نوشت
مادر یعنی بهشت
یا فاطمه مدد
این شبها هرنفس ، مرگت را می خواهی
خونین شود لبت ، تا می کشی آهی
آخر ابوتراب
شود خانه خراب
آه و واویلتا
با زحمت می شوی ، توپهلو به پهلو
داری شکایت از ، استخوان بازو
لعنت بر آنکه زد
بر پهلویت لگد
آه و واویلتا
نوحه شب آخر
این شب آخری ، رحمی کن بر حالم
نگو با چشم تر ، علی کن حلالم
جان اباالحسن
حرف رفتن مزن
آه و واویلتا
چه آتشی ببین ، در قلبم افتاده
کم کم باید کنم، تابوتی آماده
در پیش بچه ها
کفن کنم تورا
آه وواویلتا
دیدم شانه زدی ، موی حسینت را
بوسیدی تا سحر ، روی حسینت را
روضه را کن مرور
کوفه کنج تنور
آه و واویلتا
با گریه سه کفن ، دادی دست زینب
قربان پیکیری ، که شد تا مرتب
صلی الله وعلی
ساکنِ کربلا
آه و واویلتا
#قاسم_نعمتی
#نوحه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
@ghasemnemati_ir
حاج منصور ارضی - نوحه خوانی - @hajmansourarzi.mp3
4.95M
🎙| صوت
🎤| حاج منصور ارضی
▪️نوحه خوانی
◼️مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
🏴 شب دوم
🕌مسجد ارک تهران
🗓 دوشنبه ۲۱ آبان ماه ۱۴۰۳
☑️️ کانال رسمى
#حاج_منصور_ارضى
@hajmansourarzi
روضــــــــــه - حاجقــــاسمنــعمـــــــتی.mp3
28.63M
مراسم فاطمیه اول
مجلس دوم ۱۴۰۳/۸/۲۳
#حاج_قاسم_نعمتی
کانال رسمی
حسینیه مبارکه گودال قتلگاه
@godalghatlegah_ir
یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجک
#غزل_مناجات_باامام_زمان
#فاطمیه
به خاک پای خودت التفات داری تو
مرا به حال خودم وا نمی گذاری تو
خودم به کار وصالم گره می اندازم
ولی به فکر گره وا شدن ز کاری تو
تمام ثروت سائل جز التماس که نیست
عطا کنی ، نکنی ، صاحب اختیاری تو
کویر خشکم و تو مهربان تر از باران
همیشه وقت سحر بر سرم بباری تو
نشسته برف زمستان ِ عمر بر مویم
دلم خوش است که می آیی و بهاری تو
هنوز دیده به راهت نشسته شاه نجف
شکوه ِ غیرتِ زخمیِ ذوالفقاری تو
هنوز مادرت از درد ناله دارد ،تا_
_برای زخم تنش مرهمی بیاری تو
بیاد سینهٔ مسمار خوردهٔ مادر
شبانه روز پریشان و بی قراری تو
زمان روضه گرفتن میانِ خیمه خویش
دو یادگار به دامان خود گذاری تو
لباس غارتی و خاکِ چادرِِخاکی
برای گریه بهانه زیاد داری تو
بیاد چادر پامال وپیکر عریان
بیاد چکمه و آن نعل ده سواری تو
زمان روضه همیشه حسین هارا تا
هزار و نهصد و پنجاه می شماری تو
سلام بر بدن بی سری که عریان شد
به دست شمر همه موی او پریشان شد
#قاسم_نعمتی
#غزل_مناجات_باامام_زمان
@ghasemnemati_ir
یا زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
#مربع_ترکیب
#گریه_گریبان_نگاهم_راگرفته
بغضِ عجیبی راهِ آهم را گرفته
دستِ زمانه تکیه گاهم را گرفته
گرد و غبار غم سپاهم را گرفته
در خود نریز اینقدر دردت را عزیزم
ماندم چه خاکی بعد تو بر سر بریزم
لب می گزی پنهان کنی در سینه آهت
ابر سیاهی تار کرده روی ماهت
یادش بخیر آن مهربانی نگاهت
بانو چه شد آن زندگی رو به راهت
این روزها زهرا به جای گرد گیری
باید عزای ماندن من را بگیری
دل دل نکن پاپا نکن دلشوره دارم
مرهم به روی زخم هایت می گذارم
چیزی نمانده از تو ای دار و ندارم
چون ابروان تو به من پیچیده کارم
امشب بیا باهم نماز شب بخوانیم
قسمت شود شاید کنار هم بمانیم
حال و هوای زندگی تغییر کرده
فکر مرا تابوت تو درگیر کرده
لعنت به زخمی که جوان را پیر کرده
مسمار کارِ تیزی شمشیر کرده
پلک ورمدار تو جای دست دارد
در کشتن ششماهه قنفذ دست دارد
آثار دستِ زخمی ات مانده به دیوار
با سرفه های خونی ات پیداست هربار
از چه لباست می شود هر روز گلدار
دیدم خودم دیروز که کج مانده مسمار
در زیر پا آئینه آن را خورد کردند
زیر لگدها سینه ات را خورد کردند
آهسته آهسته کفن تا می کنی تو
اسباب رفتن را مهیا می کنی تو
با گریه دورت را تماشا می کنی تو
با دخترت آرام نجوا می کنی تو
از چهره ات پیداست که دلشوره داری
پیراهنی را دست زینب می سپاری
دستور دادی جای تو، حنجر ببوسد
گودال رگهای تنی بی سر ببوسد
انگشت را همراه انگشتر ببوسد
روی حسین از جانب مادر ببوسد
اما بدان این بوسه ها بی درد سر نیست
سرنیزه دردش کمتر از مسمار در نیست
امشب دعا کردم که بی یاور نگردی
در کوچه و بازار بی معجر نگردی
بازار تا بازار در به در نگردی
درگیر با افراد خیره سر نگردی
ترسم که کار تو شود ناقه نشینی
بر شاخه ای موی گره خورده نبینی
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@ghasemnemati_ir
#معارف_مهدوی
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸#هیزمهایی_که_داغ_امام_زمان_«ارواحنافداه»راتازه_میکند...
🔖 رسم است که ابزار قتل و آزار مقتول را از دیدگان اولیاء دَم او دور میکنند تا داغ قلبشان تازه نگردد...
🔎 اما به حکم روایت:
📋 ذَلِكَ الْحَطَبُ عِنْدَنَا نَتَوَارَثُهُ(۱)
▪️آن هیزمها در نزد ما اهلبیت، از امامی به امام بعدی به ارث میرسد.
👈 عین همان هیزمهایی که خانه صدیقه کبری سلاماللّهعلیها را به آتش کشیدند، در زمان حاضر در نزد حضرت ولیعصر «ارواحنافداه» است... و خدا میداند که با دیدن آن هیزمها چه بر قلب نازنینش میگذرد ...
📝 همان هیزمهایی که چنان بلایی بر سر صدیقه کبری سلاماللّهعلیها آوردند که خود آن مظلومه فرمود:
📋 فَسَقَطْتُ لِوَجْهِی وَ النَّارُ تُسْعَرُ وَ تَسْفَعُ وَجْهِی،
▪️در آنجا (پشت در) با صورت به زمين خوردم، در حالی كه آتش دور و برم شعله میکشید و حرارتش صورتم را ميسوزاند!(۲)
📌 لغت عرب معنای «تَسْفَعُ» را اینگونه مینویسد: أی «تَضرِب» و «تَلطِم»(۳)
✍ یعنی آنقدر آتش شعلهور بود که گویا زبانههای آتش، سیلی به وجه مبارک آن حضرت میزد...
📚(۱)دلائل الإمامة، ص۴۵۶
📚(۲)ارشاد القلوب، ج۲ ص۳۶۲
📚(۲) بحارالانوار ج۳۰ ص۳۴۳
📚(۳)القاموس المحیط، ج۱ ص۷۲۸.
@ghasemnemati_ir
9.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«السلام علیکم یا اهل بیت النبوة»
باران گرفت و دلهره آمد سراغ من
خاکی ترین مزار؛گل آلود میشود
آخر به ناله های دل مادر حسن
آل سعود یک شبه نابود میشود
#قاسم_نعمتي
#لعن_الله_علی_آل_سعود
@ghasemnemati_ir