eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
4.8هزار دنبال‌کننده
747 عکس
215 ویدیو
25 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
دو‌هدیه آوردم . به محضرت دلبر دو شیر غران از . صلالهٔ جعفر آه... به اذن مادر _ بخاک افتادند به پای رهبر_ سر خود دادند یا... اباعبدالله ببین که با گریه .‌به پایت افتادند تو را به غمهای . حسن قسم دادند آه ... به روی مادر _ پسر حساس است چه شد در کوچه _ حسین یادت هست؟ یا...اباعبدالله همینکه اشک غم _به چهره ات دیدم زحال طفلانم _دگر نپرسیدم آه .... توهم انروزی_ که بر میگردم مپرس از طفلی_که خاکش کردم یا....اباعبدالله @ghasemnemati_ir
به دیدهٔ گریان _ خدا خدا کردم بیاد بابایم _ عزا بپا کردم رگ حنجر را _ خودم بوسیدم حصیری دور ِ _ بدن پیچیدم اباعبدالله در این چهل منزل _ امام ز شهر شام ز بی سر و پاها _ شنیده ام دشنام همین یک صحنه _ عذابم می داد مسیر زینب _ به بازار افتاد اباعبدالله اسیری زینب _قرار من را بُرد میان آن مجلس _ به غیرتم برخورد چه الفاظی بد _ به لب آوردند گرفتاران را _ تماشا کردند اباعبدالله @ghasemnemati_ir
نوحه شب ششم مولا قاسم بن الحسن(ع) زره نپوشیدم _کفن به تن دارم میان رگ هایم _ خون حسن دارم ز جام وصل _ خدا لبریزم سپاهی را من_ بهم می‌ریزم اباعبدالله زنم زجان نعره _ نوای جاءالحق ز هم بپاشم من _ قبیله ی ازرق به اذن سقا _ نمودم غوغا شده تکبیرم_ انا ابن الزهرا اباعبدالله همینکه افتادم _ به زیر دست و پا کشیده شد قدّم _به سم مرکب ها شدم وارث _ مدینه اخر شکسته سینه _ شبیه مادر اباعبدالله @ghasemnemati_ir
نوحه شب هفتم حضرت علی اصغر علیه السلام اگر چه شش ماهه_ ولی علمدارم بلای عشقت را _ به جان خریدارم قسم بر حیدر _ قسم بر زهرا به پایت خونم _ بریزم بابا اباعبدالله تو خم به ابرویت_ نیاوری بابا رسیده بهر تو _ چه لشگری بابا همه غوغای _ قیامت با من به صبح محشر_ شفاعت با من اباعبدالله تنم تکانی خورد _ میان دستانت نشسته خون من _ به روی چشمانت ببخش با داغم _ عذابت کردم ز خون حنجر _ خضابت کردم اباعبدالله @ghasemnemati_ir
نوحه شب هشتم حضرت علی اکبر علیه السلام موذن دشت _ کرببلا اکبر زره به تن کردی _ شبیه پیغمبر خرامان رفتی _ به سمت میدان ذبیح عشقی _ به عید قربان علیِّ اکبر ورق ورق گشته _ تمام قرآنم تن تو می ریزد _ ز لای دستانم عبا می خواهد _ تنت بردارم گره افتاده_ ببین در کارم علیِّ اکبر نفس نفس جانم _ رسانده ای برلب زخیمه می آید _ دوان دوان زینب عفیف عالم _ رسیده اینجا به حق عمه _ بلندشو ازجا @ghasemnemati_ir
نوحه حضرت ابالفضل علیه السلام ستون این لشگر_ امیر دلهایی تو زاده ی حیدر _ عزیز زهرایی همه لب تشنه _ تو هستی سقا به هرچه نوکر _ تو هستی آقا امیری عباس اگر چه بی دستی _ ولی علمداری گره گشا هستی _ تو ابروداری زمین افتادی_ زروی مرکب به خیمه گشته _ پریشان زینب امیری عباس میان راه من _فتاده دستانت نمانده چیزی از_ شکوه چشمانت به قامتی خم _ به قلبی پر خون کشیدم تیر از _ دهانت بیرون امیری عباس @ghasemnemati_ir
نوحه ورود به شام و حضرت زهرا سلام الله علیها به هرنفس باید _ ازاین بلا جان داد مسیر آل الله_ به شهرشام افتاد رسیده جانم _ از این غم بر لب همه خندیدند_ به حال زینب اباعبدالله به نیزه حق داری _ ز غصه لبریزی کشیده کار اینجا _ به آبروریزی به سوی محمل _ هجوم آوردند به چشم برده _ نگاهم کردند اباعبدالله از آن دوشنبه که _ مدینه شد غوغا مغیره سیلی زد_ به مادرم زهرا امان از کوچه _ امان از بازار امان از نیزه _ امان از مسمار مدد یازهرا @ghasemnemati_ir
تجلیِّ اسم ِ _ هوالکریمی تو گره گشای ما _ از آن قدیمی تو سلام ٌ علی _ فوادُالزّهرا پناهم هستی _ بگیر دستم را حسن یا مولا چه امتحانی تو _به کوچه پس دادی تکان پر و بالت _ در آن قفس دادی توهم بامادر_ تکانی خوردی چگونه اورا _به خانه بردی حسن یامولا کنار قبر تو _ حسین زمین خورده ولی کجا دستش _ سوی کمر برده زغصه پشتِ _ حسینت تا شد که روی دشمن_ به زینب واشد حسن یامولا @ghasemnemati_ir
چادر تو حبل المتین فاطمه فاطمه رکن امیرالمومنین فاطمه فاطمه روز قیامت ، ناقه سواری بر چشم عالم ، پا می گذاری زهرا یا زهرا ای مادر هر سینه زن فاطمه فاطمه ام الحسین ام الحسن فاطمه فاطمه در مهربانی ، تو بی نظیری دستان مارا ، محشر بگیری زهرا یا زهرا در وسط آتش و دود فاطمه فاطمه صورت تو گشته کبود فاطمه فاطمه زیر لگدها ، نقش زمینی ناله کشیدی ، فضه خذینی مظلومه زهرا تاکه در خانه شکست فاطمه فاطمه محسن تو رفت ز دست فاطمه فاطمه در جای تنگی ، شدی گرفتار گفتی به گریه ، لعنت به مسمار مظلومه زهرا @ghasemnemati_ir
گزیده ای اشعار فاطمیه ✔️مناجات با امام زمان ارواحنافداه ✔️مدح و مرثیه ✔️نوحه،زمینه،زمزمه @ghasemnemati_ir
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها بر تمام حجج، تو حجت الهی بانوی بی حرم هستی تو مادرم یا فاطمه مدد کشته شدی ولی، تو به چه گناهی ریشهٔ نهضت ِ ، بقیة الهی زدی در کوچه ها مهدی را هم صدا یا فاطمه مدد تا که در پشت در ، گشتی تو گرفتار زخمی شد صورتت ، بین در و دیوار فضه می زد به سر گشتی تو بی پسر یا فاطمه مدد روضه سر بسته شد، بین دیوار و در عبا رویت کشید، باچشم تر حیدر شد خانه قتلگاه برطفلی بی گناه یا فاطمه مدد نوحه شب دوم ریحانه نبی ، انسیة الحورا حبیبهٔ علی ، ای زهرهٔ زهرا با تو شد همنشین امیرالمومنین یا فاطمه مدد از دامنت حسن ، شاهِ کرم باشد با دعایت حسین ، صاحبْ حرم باشد تو مهتاب ِ شبی الگوی زینبی یا فاطمه مدد بسته شد راه تو ، در کوچه ای باریک یک لحظه شد جهان ، پیش چشمت تاریک در کوچه مجتبی برایت شد عصا آه و‌واویلتا یک طرف صورتت، زخمی با سیلی شد آن طرف خورده بر ، دیوار و نیلی شد دو گوشواره شکست مادر زمین نشست آه و واویلتا نوحه شب سوم خاتون محشری، تو آبروداری با چه جلالتی ، برناقه سواری نام ما شد همه محب الفاطمه یا فاطمه مدد شب عروسی ات ، آمد نامه از یار برگِ امضا شده ، برائةٌ من نار می آیی با حریر دست مارا بگیر یا فاطمه مدد پیکر تو شده ، همسطحِ با بستر پرستارت شده ، با چشم تر حیدر خیلی لاغر شدی بی بال و پر شدی آه و واویلتا هر کس دیده تورا ، گفته با چشم تر مریضهٔ علی ، نمی ماند دیگر تا نفس می زنی خونین پیراهنی یا فاطمه مدد نوحه شب چهارم خانهٔ کوچکت، گشته عرش رحمان با نور چادرت ، کافر شد مسلمان اسم اعظم تویی نور عالم تویی یا فاطمه مدد معنای آیهٔ ، انا هدینایی تک تک دنبال ما، در محشر می آیی بر دل باید نوشت مادر یعنی بهشت یا فاطمه مدد این شبها هرنفس ، مرگت را می خواهی خونین شود لبت ، تا می کشی آهی آخر ابوتراب شود خانه خراب آه و واویلتا با زحمت می شوی ، تو‌پهلو به پهلو داری شکایت از ، استخوان بازو لعنت بر آنکه زد بر پهلویت لگد آه و واویلتا نوحه شب آخر این شب آخری ، رحمی کن بر حالم نگو با چشم تر ، علی کن حلالم جان اباالحسن حرف رفتن مزن آه و واویلتا چه آتشی ببین ، در قلبم افتاده کم کم باید کنم، تابوتی آماده در پیش بچه ها کفن کنم تورا آه و‌واویلتا دیدم شانه زدی ، موی حسینت را بوسیدی تا سحر ، روی حسینت را روضه را کن مرور کوفه کنج تنور آه و واویلتا با گریه سه کفن ، دادی دست زینب قربان پیکیری ، که شد تا مرتب صلی الله و‌علی ساکنِ کربلا آه و واویلتا @ghasemnemati_ir
گفتم حسینُ، ناله کشیدم با اذن زهرا، مشکی پوشیدم گریه شد کارم، سینه زنِ یارم با زینب می خوانم، با زهرا می بارم لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله .. با چشم گریان، بر روی دارم با کام عطشان، جان می سپارم چشمم به راهت، کو آقا سپاهت یابن الزهرا گشته، کوفه قتلگاهم لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله .. کوفه هم آقا مثلِ مدینه بغض علی را دارد به سینه آمده لشکر بهرِ علی اصغر میریزد در صحرا جسم علی اکبر .. لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله شب دوم آید از اینجا . بوی جدایی حاجی زهرا . شد کربلایی می رسد از راه . باسینه ای پر آه دلنگران زینب . همراه ثارالله حسین ثارالله یا اباعبدالله آید به گوشم . بادیده تر از این حوالی . صدای مادر جان عباسم . می دانی احساسم من روی گیسوی . تو خیلی حساسم حسین ثارالله یا اباعبدالله با چه شکوهی . حجابم کامل پایین آمدم . ز عرش محمل واویلا آن دم . که با قامتی خم محمل نشین گردم . همراه نامحرم حسین ثارالله یا اباعبدالله نوحه شب سوم کنج خرابه . شد عرش اعلا خوش آمدی ای عزیز زهرا ای قرار من . چشمم شده روشن سر تو بگذارم . آهسته بر دامن مهربان بابا یا اباعبدالله کردم نوازش . با گریه مویت چیزی نمانده از ماه ِ رویت شکل هلالی . دارم یک سوالی بدون گوشواره . گوشم شده خالی مهربان بابا یا اباعبدالله گم شدم آن شب . تا در بیابان گفتم یا زهرا . با چشم گریان دیدم یک بانو . دستش روی پهلو مرا بغل می کرد . با ورم بازو مهربان بابا یااباعبداله نوحه شب چهارم دو‌بچه شیر از ‌. اولاد جعفر قربانی های . دختر حیدر این دو رزمنده . دل ز عالم کنده تانشود مادر . یک لحظه شرمنده یا ذبیح الله یا اباعبدالله بر دوش اینها . کرده حمایل شمشیری مادر . با ابوفاضل آبرودارند . چون حیدر تبارند جای زینب اینها . راهی پیکارند یاذبیح الله یااباعبدالله ز میدان آمد. تا حسین دلخون زینب نیامد . از خیمه بیرون یعنی برادر . گریه نکن دیگر این دو جوان من . قربانی اکبر یاذبیح الله یااباعبدالله نوحه شب پنجم بوی مدینه . دارد شمیمم عبدالله هم من . ابن الکریمم من جگردارم . ارث جمل دارم ده ساله ام اما . شیر هر پیکارم جانم حسن جان . جانم حسن جانم بودم اسیر دستان عمه تا مرکب آمد . جانب خیمه دستم کشیدم . سوی تو دویدم گیسویت را دست . یک بی حیا دیدم یاذبیح الله یااباعبدالله دستم سپر شد. بر حنجر تو افتادم بی دست . بر پیکر تو گشتم در غوغا . دست و‌پاگیر اینجا از تو جدا کردند . بانیزه جسمم را یاذبیح الله یااباعبدالله نوحه شب ششم ماه حرم شد . از خیمه عازم سقا صدا زد. جانم به قاسم بت شکن آمد. کفن به تن آمد باسربند سبزِ . جانم حسن آمد جانم حسن جان . جانم حسن جانم نقش بازویش. ذکر جاء الحق با یک ضربه زد . گردن ز ازرق بر پا شد طوفان . شد فاتح میدان نعره کشید عباس . ایوالله عموجان جانم حسن جان جانم حسن شادی سر آمد . بی بال پر گشت کوته رفت اما . کشیده برگشت می زد دست و پا . روی خاک صحرا سینه شکسته شد . چون مادرش زهرا یا ذبیح الله یا اباعبدالله شب هفتم ششماه یارِ نارک گلویم خون گلویت . شد آبرویم ای علی جانم . می لرزد دستانم آهسته برایت . لالایی بخوانم لای لای علی جان . لالایی علی جان یکی دوتا نیست . این لحظه دردم با چه رویی من . خیمه برگردم درخیمه مادر . منتظرت اصغر روی سینه من . پاره شده حنجر لای لای علی جان لالایی علی جان آماده کردم . یک قبر کوچک می آید از راه . مادر کودک تو سربلندی . حق داری می خندی مهلت نشد بابا . چشمت را ببندی لای لای علی جان لالایی علی جان شب هشتم با چه وقاری . مانند حیدر روی به میدان .علی اکبر ای همه هستم . محاسن بر دستم حرز یا زهرا بر . بازوی تو بستم یاعلی اکبر جانم علی اکبر تا ناله کردی . خود را ساندم بهتر بگویم . خودرا کشاندم بگو کجایی . تو‌پخشِ صحرایی پیش نگاه من . تو اربااربایی یاعلی اکبر جانم علی اکبر نیزه کشیدم . از پهلوی تو افتاده بودم . بی جان روی تو ای نامرتب. جانم شده برلب از تو جدایم کرد . گریه کنان زینب شب تاسوعا برخیز علمدار . پشتم شکسته تیر سه شعبه . چشم تو بسته ای علمدارم . بی کس و بی یارم بارفتنت عباس . خورده گره کارم یاابوفاضل جانم ابوفاضل افتاده دستت در بین راهم خیره به جسمت . مانده نگاهم خوش قد و بالا . پاشیده ای حالا گوید کنار تو . یاولدی زهرا یا ابوفاضل جانم ابوفاضل بعد تو زینب . در اوج غربت آماده گردد. بهر اسارت خیمه بلوا شد . روی دشمن وا شد برخیز و کاری کن . خواهرم تنها شد @ghasemnemati_ir